پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر تلقیح میکروبی بر کارآیی مصرف عناصر و کیفیت نعناع فلفلی تحت تنش خشکی در 2 سال زراعی 1397-1396 و 1398-1397 در مرکز تحقیقات کشاورزی شهرستان سرآبله واقع در استان ایلام انجام شد. این آزمایش به صورت اسپلت پلات در قالب بلوک های کامل تصادفی در 3 تک چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر تلقیح میکروبی بر کارآیی مصرف عناصر و کیفیت نعناع فلفلی تحت تنش خشکی در 2 سال زراعی 1397-1396 و 1398-1397 در مرکز تحقیقات کشاورزی شهرستان سرآبله واقع در استان ایلام انجام شد. این آزمایش به صورت اسپلت پلات در قالب بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار اجرا شد. آزمایش دارای 2 فاکتور، شامل تنش خشکی در 3 سطح آبیاری کامل (شاهد)، 70 و 50 درصد ظرفیت زراعی در کرت های اصلی و باکتری های محرک رشد و میکوریزا در 6 سطح شامل: 1-شاهد، 2-جدایه ی حل کننده ی سیدروفور+ جدایه افزایندهی تحمل به خشکی، 3- جدایه ی حل کننده ی فسفات معدنی+جدایه افزایندهی تحمل به خشکی، 4- جدایه ی حل کننده ی سیدروفور و جدایه افزایندهی تحمل به خشکی+ جدایه ی حل کننده ی فسفات معدنی و جدایه افزایندهی تحمل به خشکی، 5-کود تجاری نیتروکسین و 6- میکوریزا، در کرت های فرعی بودند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بیشترین منتول اسانس در تیمار ترکیبی جدایه ی حل کننده ی سیدروفور و جدایه افـزایندهی تحمل به خشکی+ جدایه ی حل کننده ی فسفات معدنی و جدایه افزایندهی تحمل به خشکی و تنش 50 درصد ظرفیت زراعی به مقدار 24/2 درصد حاصل شد که نسبت به کمترین مقدار یعنی شاهد و آبیاری کامل 26 درصد افزایش نشان داد. در تمامی سطوح تلقیح میکروبی به غیر از کود میکروبی، همواره بیشترین اسانس در تنش 50 درصد ظرفیت زراعی حاصل شد. بیشترین عملکرد اسانس نعناع فلفلی در تیمار کود میکروبی تجاری و سال دوم به مقدار 139/2 کیلوگرم در هکتار حاصل شد. تلقیح میکروبی در حالت تنش 50 درصد ظرفیت زراعی مزرعه موجب افزایش 21 درصدی عملکرد خشک اندام های هوایی نسبت به همین سطح تنش در حالت شاهد شد. باکتری های محرک رشد و میکوریزا موجب افزایش عملکرد کمی و کیفی و افزایش کارآیی نیتروژن و فسفر شدند که این می تواند در کاهش هزینه ها و حفظ پایداری بوم نظام های کشاورزی تأثیر به سزایی داشته باشد.
پرونده مقاله
تنش کمبود آب به عنوان یکی از مهم ترین عوامل محدود کننده رشد و عملکرد گیاهان می باشد که در سال های اخیر کاربرد روش های مختلف جهت کاهش اثرات منفی آن مورد توجه بسیاری از محققان قرار گرفته است. این آزمایش به صورت اسپلیت پلات در قالب بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار چکیده کامل
تنش کمبود آب به عنوان یکی از مهم ترین عوامل محدود کننده رشد و عملکرد گیاهان می باشد که در سال های اخیر کاربرد روش های مختلف جهت کاهش اثرات منفی آن مورد توجه بسیاری از محققان قرار گرفته است. این آزمایش به صورت اسپلیت پلات در قالب بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در دو سال زراعی انجام شد. تأثیر محلول پاشی منیزیم و پتاسیم بر ویژگی های مورفولوژیکی، بیوشیمیایی و عملکردی ذرت (رقم سینگل کراس 704) در دورهای مختلف آبیاری (50، 75 و 100 میلی متر تبخیر از تشت کلاس A) موردارزیابی قرارگرفت. نتایج تجزیه واریانس حاکی از آن بود که اثر متقابل آبیاری و ترکیب منیزیم و پتاسیم بر ویژگی های ارتفاع بوته، قطر ساقه، طول بلال، تعداد دانه در بلال، میزان جذب پتاسیم، میزان جذب منیزیم، کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، کارتنوئید، پرولین، عملکرد بیولوژیکی، عملکرد دانه و شاخص برداشت تاثیر معنی دار آماری داشت. نتایج بررسی مقایسه میانگین اثر ﻋﻨﺎﺻﺮ ﭘﺘﺎﺳﯿﻢ و منیزیم ﺑﺮ ﺗﻐﯿﯿﺮات مورفولوژیکی و ﺑﯿﻮﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ تحمل ﺑﻪ ﺧﺸﮑﯽ در ذرت (رقم سینگل کراس 704) نشان داد که ﻣﺼﺮف این عناصر باعث اﻓﺰاﯾﺶ معنی دار صفات ارتفاع بوته، قطر ساقه، طول بلال، تعداد دانه در بلال، میزان جذب پتاسیم، میزان جذب منیزیم، کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، کارتنوئید، عملکرد بیولوژیکی، عملکرد دانه و شاخص برداشت در ﺷﺮاﯾﻂ کمبود آب ﮔﺮدﯾﺪ؛ به گونه ای که بیشترین مقدار این صفات در شرایط تبخیر 50 میلی متر از تشت تبخیر و کاربرد 200 کیلوگرم در هکتار سولفات منیزیم و 300 کیلوگرم در هکتار سولفات پتاسیم بود. محلول پاشی غلظت های مختلف ﺳﻮﻟﻔﺎتﭘﺘﺎﺳﯿﻢ و ﺳﻮﻟﻔﺎت منیزیم از ﻃﺮﯾﻖ اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﯿﺰان ﺟﺬب ﻋﻨﺎﺻﺮ ﭘﺘﺎﺳﯿﻢ و منیزیم، ﺣﻔﻆ ﮐﻠﺮوﻓﯿﻞ ﺑﺮگ و در ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻓﺘﻮﺳﻨﺘﺰ ﻣﺆﺛﺮﺗﺮ و همچنین اﻓﺰاﯾﺶ ﻏﻠﻈﺖ ﭘﺮوﻟﯿﻦ در ﺑﺮگ ﮔﯿﺎه، اثرات منفی کمبود آب را تعدیل و تحمل ذرت به شرایط کمبود آب را بهبود بخشید.
پرونده مقاله
با توجه به این که رویکرد جهانی به سمت داروهای گیاهی و فاصله گرفتن از داروهای شیمیایی است، توجه بیش از پیش به گیاهان دارویی را ایجاب می نماید. رازیانه با داشتن متابولیتهای ثانویه متنوع در درمان نفخ، سرفه، اختلالات گوارشی و افزایش شیر، کاربرد داشته و به عنوان یکی از گی چکیده کامل
با توجه به این که رویکرد جهانی به سمت داروهای گیاهی و فاصله گرفتن از داروهای شیمیایی است، توجه بیش از پیش به گیاهان دارویی را ایجاب می نماید. رازیانه با داشتن متابولیتهای ثانویه متنوع در درمان نفخ، سرفه، اختلالات گوارشی و افزایش شیر، کاربرد داشته و به عنوان یکی از گیاهان دارویی بسیار مهم محسوب می شود. تنش خشکی یکی از مهم ترین تنشهای غیرزنده محیطی میباشد که تولید محصولات کشاورزی را تحت تاثیر قرار میدهد. به منظور بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم صفات مورد ارزیابی بر عملکرد دانه گیاه دارویی رازیانه، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در دو شرایط آبیاری مطلوب و محدود بهطور مجزا در سه تکرار روی 19 جمعیت رازیانه در سال 1395 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز انجام گرفت. نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد که بین شرایط مختلف آبیاری و نیز بین جمعیتهای مورد مطالعه رازیانه از نظر اکثر صفات در سطح احتمال یک درصد اختلاف معنیداری وجود دارد. همچنین، اثر متقابل شرایط × جمعیت برای اکثر صفات در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود. همبستگی عملکرد دانه با تعداد چتر در بوته، ارتفاع بوته، تعداد میانگره و بیوماس در هر دو شرایط آبیاری مطلوب و محدود، مثبت و معنیدار بود. تجزیه رگرسیون به روش گام به گام نشان داد که در شرایط آبیاری مطلوب تعداد دانه در چتر و تعداد چتر در بوته با ضریب تبیین 0.88 بیشترین تاثیر را بر عملکرد دانه دارند. در شرایط تنش کم آبی تعداد چتر در بوته و ارتفاع بوته با ضریب تبیین 0.60 بیشترین تاثیر را بر عملکرد دانه داشتند. نتایج تجزیه علیت نشان داد که تعداد چتر در بوته با اثر مستقیم 0.90 در شرایط مطلوب آبیاری و 0.53 در شرایط تنش کم آبی بیشترین اثر را در هر دو شرایط بر عملکرد دانه دارد. با توجه به اینکه اثرات غیرمستقیم در هر دو شرایط، زیاد قابل توجه نبودند، بنابراین جهت گزینش جمعیتهای برتر از نظر عملکرد دانه باید به صفت تعداد چتر در بوته، بیشتر توجه نمود.
پرونده مقاله
دما در دوره گلدهی و دانه‎بندی شاخص بسیار با اهمیتی برای تخمین پتانسیل عملکرد دانه کلزا محسوب میشود. به منظور ارزیابی تاثیر مواجهه با تنش گرمای ناشی از تاخیر در کاشت بر خصوصیات زراعی ژنوتیپهای مختلف کلزا (شامل هایولا420، هایولا50، هایولا60، سان37، سان34 و دلگان)، چکیده کامل
دما در دوره گلدهی و دانه‎بندی شاخص بسیار با اهمیتی برای تخمین پتانسیل عملکرد دانه کلزا محسوب میشود. به منظور ارزیابی تاثیر مواجهه با تنش گرمای ناشی از تاخیر در کاشت بر خصوصیات زراعی ژنوتیپهای مختلف کلزا (شامل هایولا420، هایولا50، هایولا60، سان37، سان34 و دلگان)، دو آزمایش جداگانه در دو تاریخ کاشت متداول (21 آبان ماه) و تاخیری (26 آذر ماه)، هر کدام در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 96-1395 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رامهرمز اجرا شد. هر تاریخ کاشت به عنوان یک محیط در نظر گرفته شد و دادههای حاصل در نهایت تجزیه مرکب شدند. نتایج نشان داد که با تاخیر در کاشت و وقوع تنش گرما در مرحله گلدهی و دانه بستن، تعداد گل باز شده روی ساقه اصلی، درصد گلهای منتهی به خورجین، تعداد خورجین در بوته، تعداد شاخههای فرعی، تعداد دانه در خورجین، وزن هزار دانه، طول خورجین، ارتفاع بوته و طول دوره زایشی ژنوتیپها کاهش یافت و منجر به کاهش معنیدار عملکرد دانه شد. کاهش تعداد خورجین در بوته بیشترین سهم در کاهش عملکرد دانه را به خود اختصاص داد. در تاریخ کاشت متداول، عملکرد دانه در هایولا 420 و سان 34 بیشتر از سایر ژنوتیپها بود و در شرایط تنش گرمای ناشی از تاخیر در کاشت، هایولا50 و سپس سان 34 بیشترین و دلگان کمترین عملکرد دانه را به خود اختصاص دادند. کمترین درصد کاهش عملکرد ناشی از تاخیر در کاشت به هایولا50 تعلق داشت (55 درصد) و بر اساس شاخص حساسیت به تنش، ژنوتیپی نیمه متحمل به تنش گرمای انتهای فصل شناخته شد. در تاریخ کاشت متداول، ژنوتیپهایی که سریع تر به مرحلهگلدهی رسیدند ولی دوره گلدهی طولانیتری داشتند از عملکرد بالاتری برخوردار بودند، در مقابل، در تاریخ کاشت تاخیری همبستگی منفی و معنیداری بین طول دوره گلدهی با تعداد خورجین در بوته، تعداد دانه در خورجین و عملکرد دانه مشاهده شد. ژنوتیپ سان34 در هر دو تاریخ کاشت متداول و تاخیری از عملکرد بالایی برخوردار بود و به عنوان ژنوتیپی مناسب برای دستیابی به عملکردی پایدار در منطقه رامهرمز می تواند مورد توجه قرار گیرد.
پرونده مقاله
از مهمترین مسایلی که طی دهههای اخیر در بخش کشاورزی نمود یافته و تولید محصولات زراعی را با محدودیت مواجه ساخته است، تغییرات اقلیم میباشد. در این مطالعه برای شبیه سازی اثر تغییر اقلیم بر تبخیر و تعرق، شاخص سطح برگ و شاخصهای رشدی دانه نخود در شهرستان گنبد از مدل SSM-i چکیده کامل
از مهمترین مسایلی که طی دهههای اخیر در بخش کشاورزی نمود یافته و تولید محصولات زراعی را با محدودیت مواجه ساخته است، تغییرات اقلیم میباشد. در این مطالعه برای شبیه سازی اثر تغییر اقلیم بر تبخیر و تعرق، شاخص سطح برگ و شاخصهای رشدی دانه نخود در شهرستان گنبد از مدل SSM-iLegum-Chickpea در بازه زمانی 1395-1371 استفاده شد. سناریوهای مورد بررسی شامل افزایش درجه حرارت به میزان دو، چهار و 6 درجه، افزایش غلظت CO2 به میزان دو برابر و کاهش بارندگی به میزان دو درصد و ترکیبی از حالات فوق که در کل 9 سناریو بودند. جهت سناریوهای افزایش دما، میزان تغییرات به درجه حرارت حداکثر و حداقل روزانه افزوده شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که در شرایط دیم و آبی اثر سناریوهای تاریخ کاشت و تغییر اقلیم بر روی تمام صفات اعم از طول دوره پرشدن دانه، سرعت پرشدن دانه، تبخیر و تعرق، شاخص سطح برگ و نیتروژن کل دانه به استثنای شاخص برداشت نیتروژن در شرایط دیم، در سطح احتمال یک درصد معنیدار است. اما اثر متقابل تاریخ کاشت و تغییر اقلیم تنها بر روی صفات تبخیر و تعرق و شاخص سطح برگ در سطح احتمال یک درصد و شاخص برداشت نیتروژن در شرایط آبی در سطح احتمال پنج درصد معنیدار شد. اثر مستقیم دو برابر شدن CO2 نیز باعث افزایش 2/6 درصدی شاخص برداشت نیتروژن شد. همچنین، بهترین تاریخ کشت برای نخود در شرایط آب و هوایی شهر گنبد، ابتدای آذرماه به دست آمد.
پرونده مقاله
مصرف کود نیتروژن و انتخاب تراکم بهینه از جمله عوامل مهم بهزراعی در افزایش عملکرد محصول کلزا محسوب می شوند. این آزمایش به منظور بررسی اثرات کودهای نیتروژنه و تراکم کشت بر برخی ویژگیهای فیزیولوژیک، عملکرد و اجزای عملکرد دانه کلزا، به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای چکیده کامل
مصرف کود نیتروژن و انتخاب تراکم بهینه از جمله عوامل مهم بهزراعی در افزایش عملکرد محصول کلزا محسوب می شوند. این آزمایش به منظور بررسی اثرات کودهای نیتروژنه و تراکم کشت بر برخی ویژگیهای فیزیولوژیک، عملکرد و اجزای عملکرد دانه کلزا، به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1398-1397 در منطقهی ششده شهرستان فسا اجرا شد. عامل کودهای نیتروژنه در 12 سطح شامل F1: اوره (توصیهی کودی) قبل از کاشت و ساقهدهی، F2: اوره (توصیهی کودی) قبل از کاشت، ساقهدهی و غنچهدهی، F3: اوره (توصیهی کودی) ساقهدهی و غنچهدهی، F4: اوره (زیر توصیهی کودی) قبل از کاشت و ساقهدهی، F5: اوره (زیر توصیهی کودی) قبل از کاشت، ساقهدهی و غنچهدهی، F6: اوره (زیر توصیهی کودی) ساقهدهی و غنچهدهی، F7: سولفات آمونیوم (توصیهی کودی) قبل از کاشت و ساقه دهی، F8: سولفات آمونیوم (توصیهی کودی) قبل از کاشت، ساقهدهی و غنچهدهی، F9: سولفاتآمونیوم (توصیهی کودی) ساقهدهی و غنچهدهی، F10: سولفات آمونیوم (زیر توصیهی کودی) قبل از کاشت و ساقهدهی، F11: سولفات آمونیوم (زیر توصیهی کودی) قبل از کاشت، ساقهدهی و غنچهدهی، F12: سولفات آمونیوم (زیر توصیهی کودی) ساقهدهی و غنچهدهی و عامل تراکم در سه سطح شامل 50، 70 و 90 بوته در متر مربع بودند. نتایج نشان داد که اثر کود بر تعداد خورجین در شاخهی فرعی و بوته در سطح احتمال 5 درصد معنیدار بود. اثر تراکم کاشت بر وزن هزار دانه در سطح احتمال 5 درصد و بر عملکرد کل بوته، عملکرد دانه و عملکرد روغن در سطح احتمال یک درصد معنیدار شد. استفاده از کود سولفات آمونیوم (زیر توصیهی کودی) در مراحل ساقهدهی و غنچهدهی، بیشترین تعداد خورجین در شاخهی فرعی (48.6 عدد در هر شاخهی فرعی) و تعداد خورجین در هر بوته (73.5 عدد در بوته) را داشت. بیشترین عملکرد بیولوژیک و دانه (به ترتیب 12840 و 4258 کیلوگرم در هکتار)، در تراکم کاشت 50 بوته در متر مربع به دست آمد. تراکم 50 نسبت به 70 از نظر عملکرد دانه، به طور معنیداری بالاتر بود. در مجموع تراکم 50 بوته در متر مربع و استفاده از سولفات آمونیوم به میزان توصیه شده در مراحل ساقهدهی و غنچهدهی بیشترین عملکرد کلزا را به همراه داشت.
پرونده مقاله
ازتوباکتر، باکتری هوازی، گرم منفی، شیمیوارگانوتروف است که قادر به تثبیت نیتروژن مولکولی به صورت غیرهمزیست میباشد. نقش ازتوباکتر در رشد گیاه به واسطه تولید هورمونهای محرک رشد، توان حل کنندگی فسفاتهای نامحلول، تثبیت نیتروژن، افزایش تحمل به تنشها و بیوکنترل عوامل بیم چکیده کامل
ازتوباکتر، باکتری هوازی، گرم منفی، شیمیوارگانوتروف است که قادر به تثبیت نیتروژن مولکولی به صورت غیرهمزیست میباشد. نقش ازتوباکتر در رشد گیاه به واسطه تولید هورمونهای محرک رشد، توان حل کنندگی فسفاتهای نامحلول، تثبیت نیتروژن، افزایش تحمل به تنشها و بیوکنترل عوامل بیماری زای گیاهی میباشد. این پژوهش با هدف جداسازی و شناسایی ازتوباکتر بومی تثبیت کننده نیتروژن از خاک مناطق مختلف شهر تهران صورت گرفت. همچنین، تاثیر تلقیح جدایه ها بر تقویت رشد گیاه گوجه فرنگی نیز بررسی و در نهایت شرایط رشد جدایه برتر بهینه سازی شد. در این پژوهش، از شش منطقه تهران نمونه برداری انجام و جدایه های ازتوباکتر با استفاده از روش تهیه رقت متوالی از نمونههای خاک، جداسازی و با کمک تستهای بیوشیمیایی متداول تعیین هویت شدند. سپس، ژن nif H، کد کننده آنزیم نیتروژناز، در جدایه ها با استفاده از تکنیک واکنش زنجیره پلیمراز ریل تایم شناسایی و سپس بذرهای گوجه فرنگی با ایزوله ها تلقیح و میزان رشد گیاهچه، شامل طول ساقه و ریشه در طی 34 روز سنجیده شدند. پارامترهای دما، pH، میزان هوادهی، منبع کربن و نیتروژن برای جدایه برتر بهینهسازی شدند. در این مطالعه 27 جدایه ازتوباکتر تثبیت کننده نیتروژن به دست آمد. تمامی جدایه ها افزایش بارزی ( p<0.05 ) در طول ساقه و ریشه گیاه گوجه فرنگی نسبت به سویه استاندارد و کنترل منفی ایجاد کردند. جدایه شماره 21 بیشترین تاثیر را بر رشد گیاه نشان داد و بهترین شرایط رشد آن، در حضور منبع کربن مانیتول، منبع نیتروژن پپتون، دور گردشی rpm200، دمای 30 درجه سلسیوس و 7 =pH به دست آمد. با توجه به نتایج این مطالعه، جدایه های بومی به دست آمده به ویژه جدایه شماره 21 پس از بررسی های بیشتر دارای قابلیت استفاده به عنوان کود بیولوژیکی هستند.
پرونده مقاله
مهمترین مؤلفه سازگار با تنوع اقلیمی در زراعت، تاریخ کاشت است که بیشترین تأثیر را بر خصوصیات فنولوژیکی گیاه دارد و بر اساس رقم و آب و هوای هر منطقه تعیین می گردد. به همین منظور، این تحقیق با هدف تعیین امکان کاشت نشایی ارقام مختلف کینوا در تاریخ کاشت های مختلف در شرایط چکیده کامل
مهمترین مؤلفه سازگار با تنوع اقلیمی در زراعت، تاریخ کاشت است که بیشترین تأثیر را بر خصوصیات فنولوژیکی گیاه دارد و بر اساس رقم و آب و هوای هر منطقه تعیین می گردد. به همین منظور، این تحقیق با هدف تعیین امکان کاشت نشایی ارقام مختلف کینوا در تاریخ کاشت های مختلف در شرایط آب و هوایی اهواز انجام شد. آزمایش بهصورت کرت های دوبار خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در دو سال زراعی 1398-1397 و 1399-1398 اجرا گردید. تاریخ کاشت بهعنوان عامل اصلی در چهار سطح (30 مهر، 10 ، 20 و 30 آبان ماه)، روش کاشت (نشاکاری و مستقیم) به عنوان عامل فرعی و ارقام کینوا (Giza1، Q26 و Titicaca) به عنوان عامل فرعی فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که تأخیر در تاریخ کاشت موجب کاهش شاخص های رشدی (22، 39 و 26 درصد به ترتیب شاخص سطح برگ، ماده خشک و سرعت رشد محصول)، روز تا گلدهی (21 درصد) و اجزای عملکرد دانه شامل تعداد پانیکول در بوته (42 درصد)، تعداد دانه در پانیکول(26 درصد) و وزن هزار دانه (21 درصد)، عملکرد دانه (63 درصد) و شاخص برداشت (54 درصد) در کینوا شد. بالاترین مقدار این صفات مربوط به تاریخ کاشت 30 مهر بود و کاشت نشایی در تاریخ کاشت های زود هنگام نسبت به کاشت مستقیم بذر ضعیفتر، ولی در تاریخ کاشت تاخیری بهتر از کشت مستقیم بوده و موجب کاهش تاثیرات منفی کشت تاخیری شد. در بین ارقام مورد مطالعه رقم Q26 از نظر مؤلفه های آنالیز رشد شامل شاخص سطح برگ (4.87)، ماده خشک (637.2 گرم در مترمربع) و سرعت رشد محصول (18.58 گرم در مترمربع در روز) و اجزای عملکرد شامل تعداد پانیکول در بوته (9.72) و وزن هزار دانه (4.81 گرم) و عملکرد دانه (1813 کیلوگرم در هکتار) بالاتر از دو رقم دیگر بود. بالاترین عملکرد دانه (3058 کیلوگرم در هکتار) مربوط به رقم Q26 در تاریخ کاشت 30 مهر و کاشت بهصورت مستقیم (3148 کیلوگرم در هکتار) و کمترین آن (769 کیلوگرم در هکتار) مربوط به رقم Titicaca در تاریخ کاشت 20 و 30 آبان بود. بهطورکلی، مشاهده شد که تاریخ کاشت اوایل پاییز به علت طولانیتر بودن دوره رشد و همچنین اجتناب از گرمای انتهای فصل، مناسب کشت ارقام مختلف کینوا در خوزستان بوده و نشاکاری در این تاریخ کاشت ها از نظر عملکرد نسبت به کشت بذر مزیت چندانی نداشت، ولی در تاریخ کاشت های تاخیری موجب کاهش تاثیرات منفی گردید.
پرونده مقاله