هدف: هدف پژوهش ارائه الگوی برنامه توسعه فردی مدیران سازمانی بوده است.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، در زمرۀ مطالعات کیفی قرار دارد. جامعۀ هدف پژوهش کلیه ی کارکنان شاغل در سمت های مدیریتی و تخصصی مجموعه ی بانک ملی ایران که جمعاً به تعداد 14560 چکیده کامل
هدف: هدف پژوهش ارائه الگوی برنامه توسعه فردی مدیران سازمانی بوده است.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، در زمرۀ مطالعات کیفی قرار دارد. جامعۀ هدف پژوهش کلیه ی کارکنان شاغل در سمت های مدیریتی و تخصصی مجموعه ی بانک ملی ایران که جمعاً به تعداد 14560 نفر می باشند، تشکیل داد. نمونه مورد نیاز پژوهش، با استفاده از دو روش نمونه گیری نظری و نمونه گیری گلوله برفی و در نهایت انتخاب تعداد 30 نفر بعنوان نمونه استحصال شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش را مصاحبه ای نیمه ساختار یافته تشکیل داد. روایی پژوهش با بهره گیری از روش هایی نظیر بررسی توسط اعضاء، مثلث سازی (سه سویه نگری)منابع داده ها، بازبینی توسط همکاران و بازنگری توسط ناظران ارزیابی و مورد تایید قرار گرفت بعلاوه بمنظور ارزیابی اعتبار پژوهش نیز محقق با کاربست راهبرد های پیتی و همکاران،چارمز، لینکلن و گوبا و در نهایت حصول تایید آن اقدام گردید.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده های پژوهش بیانگر آن بود که برنامه ی توسعه ی حرفه ای مدیران بانک ملی در قالب 6 بعد کلیدی(شایستگی های دانشی، نگرشی ، ارتباطی، حرفه ای ، رهبری، معنوی)بعنوان پدیده ی محوری، سه بعد کلیدی (سطح فردی، سطح سازمانی و سطح فراسازمانی) بعنوان عوامل علی که در سطح فردی مشتمل بر 6 مولفه کلیدی (انگیزش، تمایل به یادگیری، تفسیرپذیری، اشتیاق به پیشرفت، رهبری و تفکر چالشی)، در سطح سازمانی مشتمل بر3 مولفه کلیدی و در سطح فراسازمانی مشتمل بر 3مولفه کلیدی نقش آفرین بودند. همچنین عوامل ساختاری و محتوایی بعنوان بستر حاکم و عوامل موثر بر راهبردهای پژوهش در سه سطح معرفی و در نهایت راهبردهای دانش محور و مهارت محور بعنوان راهبردهای اصلی برنامه ی توسعه حرفه ای مدیران بانک اعلام و مهمترین پیامدهای اجرای راهبردهای مدل پژوهش در چهارچوب 4 عامل معرفی و احصاء گردید.
نتیجه گیری: الگوی برنامه توسعه فردی، ابزاری منسجم و موثری در جهت توسعه منابع انسانی و در همسویی با توسعه شایستگی های فردی و سازمانی مورد نیاز کارکنان برای تحقق توسعه حرفه ای آنان نقش شایانی را ایفا می نماید. بدین منظور، گسترش اجرای برنامه توسعه فردی می تواند یکی از شاخص های کیفی جهت توسعه حرفه ای کارکنان درسازمان ها محسوب گردد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نوآوری سازمانی در دانشگاههای شهر سمنان از طریق استقرار مدیریت کیفیت جامع است. پژوهش از نظر نحوه گردآوری دادهها، توصیفی ازنوع همبستگی و مبتنی بر معادلات ساختاری میباشد. جامعه آماری 550 نفر که شامل کلیه کارکنان دانشگاه دولتی سمنان، دانشگاه پی چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نوآوری سازمانی در دانشگاههای شهر سمنان از طریق استقرار مدیریت کیفیت جامع است. پژوهش از نظر نحوه گردآوری دادهها، توصیفی ازنوع همبستگی و مبتنی بر معادلات ساختاری میباشد. جامعه آماری 550 نفر که شامل کلیه کارکنان دانشگاه دولتی سمنان، دانشگاه پیام نور و دانشگاه آزاد بود و با استفاده از جدول مورگان تعداد 233 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شد. بهمنظور سنجش متغیرهای مورد استفاده در پژوهش از دو پرسشنامه مدیریت کیفیت جامع(کومار و همکاران، 2011) و نوآوری سازمانی (چوپانی و همکاران، 1391/2012) استفاده گردید که پس از محاسبه روایی و پایایی، پرسشنامه در بین نمونههای پژوهش توزیع و جمعآوری شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزارهای آماری23 Spss و 5/8 Lisrel انجام گرفت. یافتههای پژوهش نشان میدهد که مدیریت کیفیت جامع قابلیت پیش بینی نوآوری سازمانی را دارد و با نوآوری سازمانی رابطه مثبت و معنیدار دارد. از بین ابعاد مدیریت کیفیت جامع ، بعد آموزش کارکنان با 89 /0 دارای بیشترین بار عاملی و بعد تمرکز بر مشتری با 80/0 دارای کمترین بار عاملی می باشند
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباطراهبردهای یادگیری و انگیزه پیشرفت با عملکرد تحصیلی در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان در سال تحصیلی 95-94 انجام شده است. روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر چگونگی گرداوری دادهها توصیفی ازنوع همبستگی بود. بر اساس فرمول حجم نمونه چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباطراهبردهای یادگیری و انگیزه پیشرفت با عملکرد تحصیلی در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان در سال تحصیلی 95-94 انجام شده است. روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر چگونگی گرداوری دادهها توصیفی ازنوع همبستگی بود. بر اساس فرمول حجم نمونه کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی از بین گروههای مختلف تحصیلی تعداد 400 نفر به عنوان نمونهی پژوهش انتخاب شدند. که پس از توزیع پرسشنامه و جمع آوری، تعداد 374 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه راهبردهای یادگیری وین اشتاین و مایر، پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل، تحلیل واریانس یکطرفه و تحلیل رگرسیون با نرم افزار SPSS انجام گردید. نتایج حاصل بیانگر آن است که استفاده دانشجویان از راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری موجب عملکرد تحصیلی بالاتر میشود. همچنین بین انگیزه پیشرفت و عملکرد تحصیلی رابطه معنی داری وجود دارد، استفاده از راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری، انگیزه پیشرفت دانشجویان را افزایش میدهد. رابطه انگیزه پیشرفت و عملکرد تحصیلی در دانشجویان دختر و پسر مثبت و معنادار است. این در حالی است که همبستگی انگیزه پیشرفت با عملکرد تحصیلی در پسرها بیشتر از دخترها بوده است. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیر انگیزه پیشرفت بیشترین سهم پیش بینی عملکرد تحصیلی را دارد و نیز بین دانشجویان سالهای تحصیلی مختلف از نظر انگیزه پیشرفت تفاوت معناداری وجود دارد.
پرونده مقاله