هدف: پژوهش حاضر باهدف طراحی مدلی برای استقرار مدیریت مدرسه محوری مبتنی بر معنویت در مدارس متوسطه دوم شهر تهران انجام پذیرفت.
روش: روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی برحسب نوع داده، آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی برحسب زمان گردآوری داده، مقطعی و برحسب روش گردآوری داده ها د چکیده کامل
هدف: پژوهش حاضر باهدف طراحی مدلی برای استقرار مدیریت مدرسه محوری مبتنی بر معنویت در مدارس متوسطه دوم شهر تهران انجام پذیرفت.
روش: روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی برحسب نوع داده، آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی برحسب زمان گردآوری داده، مقطعی و برحسب روش گردآوری داده ها در بخش کیفی تحلیل مضمون و در بخش کمی توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی، شامل اساتید دانشگاه در سال 1401-1400 و مسئولین با سابقه در آموزش و پرورش بودند. برای تعیین حجم نمونه در این بخش از روش نمونهگیری غیر تصادفی از نوع هدفمند استفاده شد و 19 نفر به عنوان حجمنمونه انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه آماری مورد پژوهش حاضر شامل کلیه مدیران و معاونین آموزش و پرورش تهران بودند. برای تعیین حجمنمونه از روش مدل معادلات ساختاری استفاده شد و در نهایت، 242 آزمودنی انتخاب شدند. روش نمونهگیری، تصادفی خوشهای مرحلهای بود. برای جمعآوری داده ها از روش اسنادی و روش میدانی (مصاحبههای نیمه ساختاریافته و دو پرسشنامه محقق ساخته و پرسشنامه استاندارد سنجش اعتبار مدل) استفاده شد. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی، تحلیل مضمون و در بخش کمی تحلیل AHP بود.
یافته ها: مدیریت مدرسه محوری بر مبنای معنویت، سه بعد ویژگیهای فردی (حالات روحی، ارتباطات اسلامی ایرانی، توسعه دانش اسلامی ایرانی)، تربیت اسلامی- ایرانی (مهارت مدیریتی اسلامی ایرانی، جو تربیتی اسلامی، برنامه غیر رسمی) و مدیریت اسلامی ایرانی (دانش حرفهای مدیریت، نگرش اسلامی- ایرانی، مهارت حرفهای) را در بر میگیرد.
نتیجه گیری: با توجه به وضعیت ابعاد شناسایی شده، می توان چنین استنباط کردکه برای حرکت به سمت مدیریت مدرسه محوری بر مبنای معنویت باید به ابعاد فردی، تربیتی و تعاملی توجه کرد.
پرونده مقاله