زمینه و هدف: جامعهی بینالمللی عرصهی منافع همگانی دولتهاست که از دوجانبهگرایی بهسوی چندجانبهگرایی با تأکید بر ارزشهای مشترک حرکت کرده است. برای شکلگیری چنین جامعهای میزانی از همبستگی و تعامل سیستمی لازم است. نظریه سیستمها مجموعهای از احکام دربارهی روابط میا چکیده کامل
زمینه و هدف: جامعهی بینالمللی عرصهی منافع همگانی دولتهاست که از دوجانبهگرایی بهسوی چندجانبهگرایی با تأکید بر ارزشهای مشترک حرکت کرده است. برای شکلگیری چنین جامعهای میزانی از همبستگی و تعامل سیستمی لازم است. نظریه سیستمها مجموعهای از احکام دربارهی روابط میان متغیرهایی است که بهموجب آن تغییر در متغیرها ملازم یا مقدم بر تغییرِ سایرِ آنها یا ترکیبی از آنهاست. مقالهی حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که چگونه میتوان از منظر تحلیل سیستمی حقوق بینالملل، جایگاه و کارکرد منافع همگانی را تبیین نمود؟ هدف از پژوهش حاضر تبیین جایگاه منافع همگانی بهمنظور ایجاد ثبات در نظام بینالملل میباشد.روش: پژوهش حاضر به روش تجویزی - دستوری انجام شده است.یافتهها و نتایج: یک سیستم در حالت آرمانیاش مبتنی بر روابطی منظم، برنامهریزیشده و قابل پیشبینی در میان مجموعهای از هنجارهاست که به توزیع ارزشها و منافع اعضای خود میپردازد؛ پیچیدگی سیستمهای حقوقی بینالمللی، ارزیابی دقیق کارکردشان را دشوار نموده است ولی میتوان مواردی چون بازدارندگی، پیشگیری و کمک به ثبات در سیستم بینالملل را برایشان برشمرد. در چنین وضعیتی ثبات سیستم در گرو همگرایی و وابستگی متقابل اعضا در جهت اهداف کلان سیستم خواهد بود؛ این امر جز با تعهد نسبت به منافع همگانی که همراستا با هنجارهای عام سیستمی باشد، میسر نخواهد شد. بر اساس این پژوهش نتیجه گرفته میشود که منافع دولتها چنانچه بهمثابه خیر مشترک عرضه شود، به پشتوانهی ساختار سیستمی میتوانند هزینههای نقض هنجاری را بالا برده و از این طریق، ثبات نظام بینالملل افزایش مییابد.
پرونده مقاله