افسانههای بختیاری با گویشی ساده و نزدیک به زبان فارسی و با تلفیقی از زبان محلّی روایت میشوند. این در حالی است که در بیان وجوه دیگر ادبیّات عامه؛ یعنی زبانزدها و ضربالمثلها، افسانهها و قصّهها، پایۀ اصلی در روایت، گویش منطقۀ مورد نظر است. قصّههای بختیاری علاوه بر چکیده کامل
افسانههای بختیاری با گویشی ساده و نزدیک به زبان فارسی و با تلفیقی از زبان محلّی روایت میشوند. این در حالی است که در بیان وجوه دیگر ادبیّات عامه؛ یعنی زبانزدها و ضربالمثلها، افسانهها و قصّهها، پایۀ اصلی در روایت، گویش منطقۀ مورد نظر است. قصّههای بختیاری علاوه بر نزدیکی زبانی با افسانههای مناطق مرکزی ایران، از شباهت معنایی و ساختاری برخوردارند؛ بهطوری که با انجام تغییراتی اندک در این افسانهها، میتوان اغلب آنها را به مَتَلهایی قابلفهم برای شنوندگان و مخاطبان دیگر مناطق تبدیل کرد. جمعآوری اینگونه قصّهها گذشته از اهمیّتی که در زمینۀ مردمشناسی، جامعهشناسی، تاریخ اجتماعی اقوام و ... دارد، از نظر زبانی؛ یعنی دربرگرفتن نحو، واژگان و نوع تلفّظ آنها، از اهمیّت شایانی برخوردار است؛ چراکه با حفظ و ضبط این قصّهها میتوان ساختار نحوی، واژگان و تلفّظ آنها را ثبت کرد و در دوره ای که بیشتر گرایش به استفاده از زبان رسمی است و کمکم لهجهها و گویشها در حال نابودی هستند، از این طریق به حفظ لهجهها و گویشهای مختلف کمک کرد. بر همین اساس، در این پژوهش یکی از افسانههای محلّی بختیاری (قصّۀ گنجشک) به لهجۀ فارسانی جمعآوری و آوانویسی گردیده و سپس با استفاده از روش توصیفی و تحلیل محتوا، عناصر داستانی در این قصّه، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. با توجّه به از بینرفتن بسیاری از لهجهها و گویشها در عصر جدید، هدف از پژوهش پیشِ رو ضرورت حفظ اینگونه قصّهها و گویش مورد استفاده در آنهاست.
پرونده مقاله
در دورۀ مشروطه و پس از آن، شاعران زیادی در سرزمین بختیاری پای در عرصۀ شعر و ادب نهادهاند که بسیاری از آنان ضمن تسلّط بر زبان و ادبیّات فارسی معیار و سرودن اشعار خود به زبان فارسی، آثاری نیز با گویش بختیاری ارائه نمودهاند و در این میان، تعدادی از شاعران بختیاری نیز به چکیده کامل
در دورۀ مشروطه و پس از آن، شاعران زیادی در سرزمین بختیاری پای در عرصۀ شعر و ادب نهادهاند که بسیاری از آنان ضمن تسلّط بر زبان و ادبیّات فارسی معیار و سرودن اشعار خود به زبان فارسی، آثاری نیز با گویش بختیاری ارائه نمودهاند و در این میان، تعدادی از شاعران بختیاری نیز به صورت ویژه به سرودن اشعار خود به گویش بختیاری پرداختهاند. از پیشگامان برجسته و مشهور شعر بختیاری در این دوران، میتوان از مُلا زُلفعلی بختیاری نام برد که آثار او سرآغاز تحوّل بزرگی در شعر گویشی بختیاری معاصر به شمار میرود. ملّا زُلفعلی بختیاری از پیشروان شعر گویشی بختیاری، پیش از دارابافسر است.اشعار وی با واژههای اصیل بختیاری، بیانگر تبحّر و اِشراف فراوانی است که وی به گویش بختیاری داشته است. از ملّا زُلفعلی دو اثر مهم و تعدادی اشعار پراکنده بر جای مانده است؛ معراجنامه و حدیث کساء که نشان از قدرت شاعری و توانایی این شاعر در گویش بختیاری دارد. معراجنامه را در شرح معراج پیامبراکرم(ص) و جانبداری از لُرهای بختیاری و منظومۀ حدیث کساء را در ستایش خاندان نبوّت و امامت سروده است. با توجّه به اهمیّت ملّا زُلفعلی در سرودن شعر گویشی (بختیاری) و نشان دادن جایگاه او در این زمینه، این مقاله به معرّفی شاعر و بررسی اندیشههای محوری شعرش میپردازد. این تحقیق، به روش توصیفی - تحلیلی و بر پایۀ منابع کتابخانهای نگارش یافته است.
پرونده مقاله