• XML

    isc pubmed crossref medra doaj doaj
  • فهرست مقالات


      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - جایگاه اخلاق مراقبتی در برنامۀ درسی تربیت معلم: دورۀ آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان
        محجوبه الهی باغان طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی حسین جعفری ثانی
        هدف پژوهش حاضر ترسیم جایگاه اخلاق مراقبتی در کتاب های درسی دورۀ آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظرروش از نوع تحلیل محتوای کمّی است که طی آن کلیۀ کتاب‌های درسی دورۀ آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان، به صورت تمام‌شماری مورد تحلیل قرار چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر ترسیم جایگاه اخلاق مراقبتی در کتاب های درسی دورۀ آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظرروش از نوع تحلیل محتوای کمّی است که طی آن کلیۀ کتاب‌های درسی دورۀ آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان، به صورت تمام‌شماری مورد تحلیل قرار گرفتند. واحد ثبت در این پژوهش، مضمون هر پاراگراف بود. فرآیند کدگذاری به شیوۀ قیاسی انجام شد و برای توصیف میزان توجه کتاب‌های مورد نظر به مؤلفه‌های اخلاق مراقبتی، از فراوانی، درصد و نمودار برای بررسی تفاوت فراوانی مصادیق معطوف به مؤلفه‌های مورد بررسی، از آزمون خی دو استفاده شد. یافته‌های حاصل از تحلیل محتوا نشان داد که در کتاب های تحلیل شده، به مؤلفۀ‌ پرهیز از آسیب رساندن، بیشترین توجه معطوف شده و سایر مؤلفه‌های اخلاق مراقبتی از قبیل درک مفهوم مراقبت، همنوایی، توجه پذیرشی، ارتباط مراقبتی، اقدام مراقبتی،‌ تأیید آن از سوی مراقبت شونده و عدم تعرض به حریم خصوصی دیگران چندان مورد توجه قرار نگرفته‌اند. نظر به اینکه این مؤلفه‌ها محورهای اصلی اخلاق مراقبتی را تشکیل می‌دهند، گنجاندن آنها در محتوای کتاب های درسی دورۀ آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان می‌تواند به دانشجومعلمان کمک کند ضمن درک مفاهیم اخلاق مراقبتی، آنها را برای بسط این مفاهیم در نظام آموزشی در تربیت دانش‌آموزان به‌کار گیرند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - طراحی چارچوب نظری برنامۀ درسی آموزش اخلاق جنسی: یک پژوهش کیفی
        سوسن بلالی محبوبه سلیمان پور عمران رویا افراسیابی بهرنگ اسماعیلی شاد
        اخلاق جنسی همواره یکی از دغدغه‌های والدین، مربیان، پژوهشگران و دست‌اندرکاران امور آموزشی بوده است زیرا در صورت رشد تربیتی سالم افراد، زمینه‌های ایجاد رشد جامعه محقق می‌گردد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی برنامۀ درسی اخلاق جنسی دورۀ دوم متوسطه انجام شد. طرح پ چکیده کامل
        اخلاق جنسی همواره یکی از دغدغه‌های والدین، مربیان، پژوهشگران و دست‌اندرکاران امور آموزشی بوده است زیرا در صورت رشد تربیتی سالم افراد، زمینه‌های ایجاد رشد جامعه محقق می‌گردد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی برنامۀ درسی اخلاق جنسی دورۀ دوم متوسطه انجام شد. طرح پژوهش کیفی و به طور ویژه مطالعۀ موردی کیفی است. حوزۀ مورد مطالعه این پژوهش، مبانی نظری، دیدگاه صاحب‌نظران، متخصصان و کارشناسان ، مدیران و معاونان و اعضای هیات علمی گروه‌های علوم تربیتی و اخلاق دانشگاه‌های آزاد خراسان رضوی بوده است. بر اساس روش نمونه‌گیری هدفمند، افرادی که در این زمینه تخصص، تدریس و تجربه داشته و تألیفاتی ارائه داده بودند مورد مصاحبه‌های نیمه‌ساختاریافته قرار گرفتند. مشارکت‌کنندگان پژوهش در نهایت 13 نفر شدند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل مضمون بر اساس مدل آتراید-استرلینگ (Attride-stiriing) استفاده شد. روایی و پایایی اطلاعات به دست آمده سنجیده شد و الگوی برنامۀ درسی در قالب شبکۀ مضامین پیشنهاد و عناصر مرتبط با برنامۀ درسی استخراج گردید. مدل پیشنهادی در زمینۀ الگوی برنامۀ درسی اخلاق جنسی در دورۀ متوسطه دوم مشتمل بر 4 عامل: اهداف، محتوا، روش‌های یاددهی- یادگیری و روش‌های ارزشیابی است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامۀ ‌درسی تربیت دینی در دورۀ ابتدایی
        محبوبه رضائی حسن ملکی عباس عباس پور محبوبه خسروی
        هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامۀ درسی تربیت دینی در دورۀ ابتدایی است. در این پژوهش روش‌های تحلیل محتوای کیفی، روش اسنادی مورد استفاده قرارگرفت. نمونۀ مورد نظر برای گردآوری داده‌ها عبارت از پانزده متخصص رشتۀ برنامۀ درسی و سایر تخصص‌های مرتبط با موضوع پژوهش چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامۀ درسی تربیت دینی در دورۀ ابتدایی است. در این پژوهش روش‌های تحلیل محتوای کیفی، روش اسنادی مورد استفاده قرارگرفت. نمونۀ مورد نظر برای گردآوری داده‌ها عبارت از پانزده متخصص رشتۀ برنامۀ درسی و سایر تخصص‌های مرتبط با موضوع پژوهش و چهل منبع در رابطه با برنامۀ ‌درسی تربیت دینی بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. فنون گردآوری داده‌ها عبارت‌ از مصاحبۀ نیمه‌ساختاریافتۀ فردی با متخصصان و تحلیل کیفی متون بود. داده‌های به دست‌آمده از مصاحبه‌ها با روش نظام مقوله‌بندی قیاسی تجزیه و تحلیل شد. یافته‌های این پژوهش، ویژگی‌های عناصر برنامۀ درسی تربیت دینی را به ترتیب برای هدف، محتوا و سازماندهی محتوا، روش و ارزشیابی و نقش معلم به دست داد و الگوی اولیۀ برنامۀ درسی تربیت دینی طراحی شد و همچنین فرایند، مراحل و چگونگی ارائۀ الگوی برنامۀ ‌درسی تربیت دینی منتج از پژوهش‌های پیشین مربوط به موضوع بود. الگوی مذکور پس از اعتباریابی توسط متخصصان و صاحب‌نظران و اعمال تعدیل‌ها، مورد تأیید قرار گرفت. نتایج این پژوهش می‌تواند در طراحی و تدوین برنامۀ‌ درسی تربیت دینی دردورۀ ابتدایی مورد استفاده قرار گیرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامۀ درسی تربیت بدنی و سلامت دورۀ اول متوسطه با رویکرد فرهنگی _ تربیتی
        پروین ذوالقدری مرجان کیان مجید علی عسگری علیرضا الهی
        هدف اصلی این پژوهش، طراحی الگوی برنامۀ درسی تربیت بدنی و سلامت دورۀ اول متوسطه با رویکرد فرهنگی _ تربیتی است. این پژوهش جزء پژوهش‌های آمیخته با طرح اکتشافی است که در دو بخش کیفی-کمّی انجام شده است؛ در بخش کیفی به فرایند طراحی الگو و در بخش کمّی با روش توصیفی از نوع پیما چکیده کامل
        هدف اصلی این پژوهش، طراحی الگوی برنامۀ درسی تربیت بدنی و سلامت دورۀ اول متوسطه با رویکرد فرهنگی _ تربیتی است. این پژوهش جزء پژوهش‌های آمیخته با طرح اکتشافی است که در دو بخش کیفی-کمّی انجام شده است؛ در بخش کیفی به فرایند طراحی الگو و در بخش کمّی با روش توصیفی از نوع پیمایشی، به اعتبارسنجی الگو پرداخته شده است. در بخش کیفی حوزۀ مطالعات شامل کلیۀ متون و منابع نظری و پژوهشی داخلی و خارجی در دسترس و همچنین 18 نفر از متخصصان و صاحب‌نظران حوزۀ برنامه‌ریزی درسی و تربیت بدنی است که به روش نمونه‌گیری هدفمند و با تکنیک گلوله برفی انتخاب شده‌اند. ابزار گردآوری، مصاحبۀ نیمه‌ساختار یافته بود که از طریق روش‌های پرسش از همکار و چک اعضا، داده‌ها تأیید و برای تحلیل داده‌ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. در بخش کمّی و برای اعتبارسنجی الگوی طراحی و از نظرات 22 نفر از متخصصان دانشگاهی در حوزۀ برنامه‌ریزی درسی و رشتۀ تربیت بدنی طی پرسشنامه‌ای و برای بررسی روایی محتوای کمّی نیز از شاخص روایی محتوا (CVI) و نسبت روایی محتوا (CVR) استفاده شد. نسبت روایی مـحتوا به مقدار 72/0 و شاخص روایی محتوا به مقدار 90/0 مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن نیز با روش ضریب آلفای کرونباخ به مقدار89/0 تأیید شد. الگوی به ‌دست آمده متشکل از سه بخش مبانی، عناصر راهبردی و عناصر دهگانه اکر بود که برای هریک از بخش‌های الگو مؤلفه‌هایی ارائه شد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - تجربۀ زیستۀ معلمان دورۀ ابتدایی دربارۀ مؤلفه‌های بازخورد در ارزشیابی توصیفی(کیفی)
        علی انتهائی ارانی فرزانه واصفیان محمد حسنی عباس قلتاش
        هدف پژوهش حاضر بازنمایی تجارب زیستۀ معلمان دورۀ ابتدایی دربارۀ مؤلفه‌های بازخورد در ارزشیابی توصیفی (کیفی) است. این مطالعه با اتخاذ رویکرد کیفی از نوع پدیدارشناسانه انجام شد و برای این منظور با شیوۀ نمونه‌گیریِ مطلوب، 15 نفر از معلمان دورۀ ابتدایی برای مشارکت در مصاحبۀ چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر بازنمایی تجارب زیستۀ معلمان دورۀ ابتدایی دربارۀ مؤلفه‌های بازخورد در ارزشیابی توصیفی (کیفی) است. این مطالعه با اتخاذ رویکرد کیفی از نوع پدیدارشناسانه انجام شد و برای این منظور با شیوۀ نمونه‌گیریِ مطلوب، 15 نفر از معلمان دورۀ ابتدایی برای مشارکت در مصاحبۀ نیمه ساختاریافته انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی تحلیل شد. ابتدا شصت مفهوم استخراج شدکه بعد از نامگذاری( کد گذاری) و دسته‌بندی و ادغام موارد مشابه به هجده واحد معنایی( کد) تقلیل و نهایتاً در پنج مقولۀ اصلی : بهبود یادگیری در حین تدریس و یادگیری، خودراهبری در یادگیری، هم‌راهبری دانش‌آموز در یادگیری، درگیرسازی والدین، آشکارسازی از یادگیری در پایان یادگیری، دسته‌بندی شد. همچنین یافته‌های پژوهش از طریق استادان راهنما و چند نفر از شرکت‌کنندگان و تأیید نتایج تحلیل مصاحبه از طرف آن‌ها از صحت یافته‌ها اطمینان حاصل شد. بر این اساس پیشنهاد می‌شود در آموزش معلمان برای توسعه و استقرار عمیق‌تر این الگوی ارزشیابی، بر راهکار تلفیق ارزشیابی و تدریس از راه توسعۀ بازخوردهای فرایندی بیشتر تأکید شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - فراتحلیل اثربخشی آموزش‌های مبتنی بر رویکرد سازنده‌گرایی بر عملکرد تحصیلی در درس علوم تجربی
        یاسر گراوند مرتضی امیدیان حمید فرهادی راد سیدعباس رضوی غلامحسین مکتبی
        پژوهش کاربردی حاضر با روش فراتحلیل در صدد ترکیب پژوهش های انجام شده در زمینۀ تأثیر آموزش های مبتنی بر سازنده‌گرایی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان در درس علوم تجربی بود. میدان پژوهش شامل مطالعاتی بود که طی 15 سال گذشته در داخل و خارج کشور به صورت پایان نامه، مقاله های علمی چکیده کامل
        پژوهش کاربردی حاضر با روش فراتحلیل در صدد ترکیب پژوهش های انجام شده در زمینۀ تأثیر آموزش های مبتنی بر سازنده‌گرایی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان در درس علوم تجربی بود. میدان پژوهش شامل مطالعاتی بود که طی 15 سال گذشته در داخل و خارج کشور به صورت پایان نامه، مقاله های علمی پژوهشی و کنفرانس های علمی در پایگاه‌های پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران، بانک منابع اطلاعات جهاد دانشگاهی، بانک اطلاعات نشریات کشور ، سیویلیکا و مجلات علمی- پژوهشی در حوزۀ علوم‌تربیتی و روان شناسی، Science Direct، ERICT، Psych info،Scopusو Google Scholar در دسترس بود. بر اساس ملاک های ورود و خروج 14 اندازۀ اثر از میان 109 تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل پژوهش های اولیه اندازۀ اثر ترکیبی با دو مدل اثر ثابت و تصادفی استفاده شد و برای بررسی سوگیری انتشار از روش تحلیل حساسیت با استفاده از نمودار قیفی و شاخص آماری تعداد امن از تخریب و برای بررسی میزان ناهمگنی از آزمون Q کوکران و مجذور I استفاده شد و برای تبدیل اندازۀ اثر از ضریب Z فیشر استفاده گردید. نتایج مربوط به اندازۀ اثر ترکیبی برای مدل اثرات تصادفی (64/2) به دست آمد. همچنین، نتایج نشان داد که متغیرهای نوع ابزار و نوع مداخله های به کار رفته تعدیل گر اثربخشی آموزش های مبتنی بر سازنده گرایی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان در درس علوم تجربی‌اند. یافته های این فراتحلیل دارای پشتوانۀ نظری و تجربی مکفی است و لزوم بازنگری و استفاده از آموزش های مبتنی بر سازنده گرایی را در نظام آموزشی کشور موجّه می سازد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - بررسی برنامۀ درسی تجربه شدۀ دانشجویان کارشناسی ارشد رشتۀ برنامه‌ریزی درسی در دانشگاه بوعلی سینا
        نشمین محمدی عظیمه سادات خاکباز
        پژوهش حاضر با هدف بررسی برنامۀ درسی تجربه شده در دورۀ کارشناسی ارشد رشتۀ برنامه ریزی درسی با روش پدیدارشناسی انجام شد. مشارکت کنندگان در این پژوهش، 26 نفر از دانشجویان ورودی کارشناسی ارشد رشتۀ برنامه ریزی درسی در دانشگاه بوعلی سینا طی سه سال تحصیلی 1394-1393، 1395-1394 چکیده کامل
        پژوهش حاضر با هدف بررسی برنامۀ درسی تجربه شده در دورۀ کارشناسی ارشد رشتۀ برنامه ریزی درسی با روش پدیدارشناسی انجام شد. مشارکت کنندگان در این پژوهش، 26 نفر از دانشجویان ورودی کارشناسی ارشد رشتۀ برنامه ریزی درسی در دانشگاه بوعلی سینا طی سه سال تحصیلی 1394-1393، 1395-1394 و 1396-1395 بودند که همگی آنان مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با دانشجویان بود که سؤالات آن بر مبنای چهار سطح برنامۀ درسی تجربه شده از دیدگاه Fathi Vajargah (2005) (برنامۀ درسی سطح مورد انتظار، نهفته، تعاملی و یاد گرفته شده) طرح شده بود. داده ها به روش کدگذاری و مقوله‌بندی تحلیل و با معیارهای پژوهش های کیفی نظیر توصیف دقیق و عینی فرایند پژوهش و مقولات، درگیری طولانی‌مدت با میدان، نمونه گیری با در نظر گرفتن کثرت تفاوت ها از سه دورۀ ورودی دانشجویان، جمع آوری اطلاعات حتی بعد از اشباع نظری برای یافتن موارد احتمالی رد یافته ها و چک کردن یافته ها توسط مشارکت کنندگان در پژوهش، اعتباربخشی شدند. یافته ها نشان داد دانشجویان در هریک از سطوح برنامۀ درسی تجربه شده با مقوله های مختلفی روبه رو بودند. در سطح برنامۀ درسی مورد انتظار، مقولۀ تصور دشواری شناسایی شد. در سطح برنامۀ درسی نهفته، مقوله های انگیزۀ تحصیل و دانش ها و مهارت های لازم به دست آمد. در سطح برنامۀ درسی تعاملی، در بخش درس ها، مقولات تغییر نگرش نسبت به برخی دروس، تکراری بودن برخی از دروس، نداشتن منبع مشخص در برخی دروس، دشواری تکالیف، چالش های ارزشیابی و تعامل و پاسخگویی استادان و در بخش پایان‌نامه نیز مقولات انتخاب استاد راهنما و انتخاب موضوع پایان‌نامه شناسایی شد. در سطح برنامۀ درسی یادگرفته شده نیز یادگیری های آشکار، پوچ و پنهان حاصل شد و هریک از مقولات نیز شامل زیرمقوله های متعدد بود. نتایج پژوهش نشان داد برنامۀ درسی تجربه شده در هریک از سطوح، دچار تغییراتی می شود و در نهایت، برنامۀ درسی سطح یادگرفته شده، با مورد انتظار تفاوت بسیاری دارد. از طرفی دانشجویان با قرار گرفتن در معرض تجربه و بدون هیچ حمایتی با سردرگمی ها و ابهامات زیادی روبه‌رویند؛ از این رو لازم است فرایند تجربۀ برنامۀ درسی را برای آنان بهبود دهند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - بررسی اثربخشی الگوی توسعۀ حرفه‌ای مداوم معلمان ریاضی مبتنی بر رویکرد تربیت مغز بر یادگیری و خودپندارۀ ریاضی دانش‌آموزان دختر دورۀ متوسطۀ دوم شهر اصفهان
        سعیده شاهسونی مریم براتعلی نرگس کشتی آرای
        این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی الگوی توسعۀ حرفه‌ای مداوم معلمان ریاضی مبتنی بر رویکرد تربیت مغز، بر یادگیری و خودپندارۀ ریاضی دانش‌آموزان دختر دورۀ متوسطۀ دوم (سال تحصیلی 99-98) در شهر اصفهان انجام شد. نمونۀ مورد مطالعه شامل 44 دانش‌آموز (دختر) بود که به صورت غیر تصاد چکیده کامل
        این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی الگوی توسعۀ حرفه‌ای مداوم معلمان ریاضی مبتنی بر رویکرد تربیت مغز، بر یادگیری و خودپندارۀ ریاضی دانش‌آموزان دختر دورۀ متوسطۀ دوم (سال تحصیلی 99-98) در شهر اصفهان انجام شد. نمونۀ مورد مطالعه شامل 44 دانش‌آموز (دختر) بود که به صورت غیر تصادفی و نمونۀ در دسترس، از دو مدرسۀ دولتی ناحیۀ 3 که مدیر، معاون و معلم ریاضی آن‌ها حاضر به همکاری با پژوهشگران بودند، انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش عبارتند از: بستۀ آموزشی توسعۀ حرفه‌ای مداوم معلمان ریاضی مبتنی بر رویکرد تربیت مغز، تهیه شده توسط شاهسونی و همکاران (2019) برای آموزش معلم گروه آزمایش، چک لیست محقق‌ساخته در درس ریاضی و پرسشنامۀ خودپندارۀ ریاضی 7 گویه‌ای پهلوان صادق که پایایی چک لیست و پرسشنامۀ مذکور، با محاسبۀ ضریب آلفای کرونباخ تعیین شد؛ این ضریب برای پرسشنامۀ خودپندارۀ ریاضی87/0 و برای چک لیست ریاضی 71/0 به دست آمد. در این پژوهش از طرح پیش‌آزمون – پس‌آزمون با گروه گواه استفاده شد؛ ابتدا پیش‌آزمون بر روی آزمودنی‌ها اجرا شد و پس از آن در24 جلسۀ 90 دقیقه‌ای (یک ترم)گروه آزمایشی تحت آموزش معلمی قرار گرفتند که دورۀ توسعۀ حرفه‌ای مداوم معلمان مبتنی بر رویکرد تربیت مغز را گذرانده بود، درحالی که گروه گواه، تحت آموزش معلمی بود که دورۀ توسعۀ حرفه‌ای مداوم معلمان مبتنی بر رویکرد تربیت مغز را نگذرانده بود. پس از اتمام دوره، پس‌آزمون یادگیری ریاضی و خودپندارۀ ریاضی از کلیۀ دانش‌آموزان گرفته شد. برای تحلیل داده‌های آماری، از روش تحلیل کواریانس تک‌متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که این الگو باعث افزایش یادگیری وخودپندارۀ ریاضی دانش‌آموزان نسبت به پیش‌آزمون شده و این تغییر از لحاظ آماری معنادار است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر خودکارآمدی و تفکر انتقادی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه
        مرتضی سمیعی زفر قندی مرضیه نعمتی معصومه علیزاده
        هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر خودکارآمدی و تفکر انتقادی دانش آموزان دوره دوم متوسطه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و آزمایش بود. جامعه آماری ، دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه منطقه 6 تهران بود . چکیده کامل
        هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر خودکارآمدی و تفکر انتقادی دانش آموزان دوره دوم متوسطه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و آزمایش بود. جامعه آماری ، دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه منطقه 6 تهران بود . از این منطقه به روش نمونه گیری در دسترس ، یک مدرسه انتخاب گردید و از میان دانش آموزان آن مدرسه بر اساس نمونه گیری تصادفی تعداد 80 در دو گروه آزمایش و کنترل( هر گروه 40 نفر) گمارش شدند . گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی قرار گرفت ولی برای گروه کنترل این آموزش انجام نشد. برای سنجش تاثیر آموزش ها از پرسشنامه حود کار آمدی موریس و تفکر انتقادی ریکتس استفاده گردید برای تحلیل داده‌ها پس از اطمینان از عدم تخطی از مفروضه های لازم از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد .یافته ها نشان داد، آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر خودکارآمدی و تفکر انتقادی دانش آموزان اثر معنادار و مثبت دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - میزان برخورداری دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان سنندج از دانش روشها و فنون تدریس و شناسایی عوامل مؤثر بر آن
        شهریار حیدری فائزه ناطقی یحیی معروفی
        این پژوهش با هدف بررسی میزان برخورداری دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان سنندج از دانش روشها و فنون تدریس و شناسایی عوامل مؤثر بر آن انجام شده است. رویکرد پژوهش، آمیخته از نوع متوالی- تبینی و روش تحقیق در بخش کمّی توصیفی از نوع پیمایشی و در بخش کیفی پدیدارشناسی است. جامعۀ آ چکیده کامل
        این پژوهش با هدف بررسی میزان برخورداری دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان سنندج از دانش روشها و فنون تدریس و شناسایی عوامل مؤثر بر آن انجام شده است. رویکرد پژوهش، آمیخته از نوع متوالی- تبینی و روش تحقیق در بخش کمّی توصیفی از نوع پیمایشی و در بخش کیفی پدیدارشناسی است. جامعۀ آماری پژوهش را 108 نفر از دانشجو معلمان که درس روشها و فنون تدریس را گذارنده بودند، تشکیل داده است. با توجه به شرایط پژوهش، نمونه‌گیری در بخش کمّی با روش سرشماری(108نفر) و در بخش کیفی به صورت هدفمند و از بین دانشجویانی که نمرۀ آنها یک انحراف معیار بالاتر و پایین‌تر از میانگین بود (38 نفر) انجام شده است. برای جمع‌آوری اطلاعات در بخش کمّی از پرسشنامۀ محقق‌ساخته و در بخش کیفی از مصاحبۀ نیمه‌ساختار یافته و برای تحلیل اطلاعات در بخش کمّی از آمار توصیفی و در بخش کیفی برای تحلیل متن مصاحبه‌ها از روش تحلیل تفسیری استفاده شده است. معدل دانشجویان از آزمون 66/20 به دست آمد که نشان می‌دهد سطح یادگیری و آموخته‌های دانشجومعلمان در این درس در حد متوسط است. در بخش کیفی نیز چهار عامل اصلیِ تأثیر استادان، تأثیر فضای کلاس درس، نگرش دانشجویان و عوامل اجتماعی و بیرونی به عنوان عوامل مؤثر در یادگیری درس روشها و فنون تدریس شناسایی شدند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        11 - تحلیل سؤالات کتب علوم دورۀ ابتدایی با استفاده از ابزار ارزیابی سبک سؤالات کتاب درسی لووری و لئونارد
        مهدیه روحی فیروز محمودی
        این پژوهش با هدف اصلی تحلیل سبک سؤالات کتاب های علوم دورۀ ابتدایی با استفاده از TQSAI بود. جامعۀ آماری پژوهش کتاب‌های علوم دورۀ ابتدایی چاپ 1398 و نمونۀ آماری سؤالات کتاب های علوم بود. روش تحقیق از نوع تحلیل محتوا ( تحلیل سؤالات) و ابزار مورد استفاده، ابزار ارزیابی سبک چکیده کامل
        این پژوهش با هدف اصلی تحلیل سبک سؤالات کتاب های علوم دورۀ ابتدایی با استفاده از TQSAI بود. جامعۀ آماری پژوهش کتاب‌های علوم دورۀ ابتدایی چاپ 1398 و نمونۀ آماری سؤالات کتاب های علوم بود. روش تحقیق از نوع تحلیل محتوا ( تحلیل سؤالات) و ابزار مورد استفاده، ابزار ارزیابی سبک های پرسش‌های کتاب درسی لووری و لئونارد (1978) بود. روایی این مقیاس بر اساس روایی محتوایی مورد تأیید متخصصان قرار گرفت و پایایی این روش نیز با استفاده از پایایی ضریب توافق کاپای کوهن محاسبه شد که 89/0 به دست آمد. نتایج تحلیل سؤالات کتاب های درسی علوم در شش پایه نشان داد که فراوانی سؤالات باز (05/54 درصد) در پایۀ اول و (3/47 درصد) در پایۀ ششم نسبت به سایر دوره ها بیشتر بود. فراوانی سؤالات متمرکز در کتاب علوم پایۀ دوم (1/13درصد)، پایۀ سوم 5/37 درصد، پایۀ چهارم 3/39 درصد و پایۀ 7/47 درصد بود. بررسی کتاب‌های درسی علوم تجربی دورۀ ابتدایی نشان داد سؤالات تجربی بیشتر از نوع سؤالات سازماندهی است. این موضوع نشان می‌دهد که باید برای طراحی سؤالات سطح بالا و انواع دیگر سؤالات تجربی، توجه بیشتری نشان داد؛ بنابراین بهتر است مؤلفان کتب درسی علوم بین سؤالات سطح بالا و سؤالات سطح پایین تعادل ایجاد کنند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        12 - تأثیر داستان‌های مثنوی معنوی بر رشد مهارت‌های تفکر انتقادی دانش‌آموزان دورۀ دوم متوسطه
        کبری زارعی سفید دری وحیده علیپور سهیلا حسین پور
        پژوهش حاضر با هدف شناسایی میزان اثربخشی استفاده از داستان‌های مثنوی معنوی بر رشد مهارت‌های تفکر انتقادی دانش‌آموزان دورۀ دوم متوسطۀ منطقۀ 3 شهر کرج انجام پذیرفت. روش پژوهش از نوع شبه‌‌آزمایشی و طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه آزمایش است. جامعۀ آماری را کلیۀ دانش‌آموزان چکیده کامل
        پژوهش حاضر با هدف شناسایی میزان اثربخشی استفاده از داستان‌های مثنوی معنوی بر رشد مهارت‌های تفکر انتقادی دانش‌آموزان دورۀ دوم متوسطۀ منطقۀ 3 شهر کرج انجام پذیرفت. روش پژوهش از نوع شبه‌‌آزمایشی و طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه آزمایش است. جامعۀ آماری را کلیۀ دانش‌آموزان دورۀ دوم متوسطه منطقۀ 3 شهر کرج در سال تحصیلی 96-97 تشکیل داده است. برای انجام پژوهش در شرایط یکسان هر دو گروه پیش‌آزمون با استفاده از پرسشنامه‌ تفکر انتقادی واتسون ـ گلیزر(1994) به عمل آمد که روایی آن به صورت روایی محتوایی توسط متخصصان تأیید و پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 87/0 محاسبه شد. بستۀ آموزشی (داستان‌های مثنوی معنوی) طی 16 جلسۀ 90 دقیقه‌ای در 8 هفته به گروه آزمایش ارائه شد، درحالی که در این مدت گروه کنترل هیچ مداخله‌ای دریافت نکردند. پس از اتمام جلسات آموزشی بر روی گروه آزمایش، از هر دو گروه در شرایط یکسان پس‌آزمون به‌ عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون تحلیل کوواریانس تک‌متغیره و چندمتغیره از نرم افزار SPSS25 استفاده شد. پس از تعدیل نمرات پیش‌آزمون، تفاوت بین گروه آزمایش و کنترل در متغیر تفکر انتقادی در سطح آلفای 01/0 معنادار و میانگین تعدیل شدۀ گروه آزمایش (95/33) بیشتر از میانگین تعدیل شده گروه کنترل (07/25) بوده است. نتایج نشان داد که آموزش داستان‌های مثنوی معنوی در رشد تفکر انتقادی و مؤلفه‌های آن (استباط (sig=0.83)، شناسایی مفروضات (sig=0.47)، استنتاج (sig=0.64)، تفسیر (sig=0.71) و ارزیابی (sig=0.28) مؤثر بود. پرونده مقاله