زمینه: هدف پژوهش حاضر بررسی و تجزیه و تحلیل بلوغ اکوسیستم کارآفرینی ایران بر اساس نظرات متخصصان مراکز رشد دانشگاهی میباشد. هدف: این مطالعه از لحاظ هدف کاربردی و از نظر گردآوری دادهها آمیخته- اکتشافی است. روش: در بخش کیفی از روشهای تحلیل محتوا و دلفی استفاده شده است. چکیده کامل
زمینه: هدف پژوهش حاضر بررسی و تجزیه و تحلیل بلوغ اکوسیستم کارآفرینی ایران بر اساس نظرات متخصصان مراکز رشد دانشگاهی میباشد. هدف: این مطالعه از لحاظ هدف کاربردی و از نظر گردآوری دادهها آمیخته- اکتشافی است. روش: در بخش کیفی از روشهای تحلیل محتوا و دلفی استفاده شده است. جامعه تحقیق در این بخش، 13 نفر از خبرگان مراکز دانشگاهی شامل اساتید دانشگاه، مدیران و کارشناسان مراکز رشد دانشگاهی میباشد که با نمونهگیری هدفمند انتخاب شدهاند. در بخش کمی، داده با استفاده از روش پیمایش و توزیع پرسشنامه گردآوری و دادهها از طریق روش مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار PLS تحلیل شده است. جامعه آماری بخش کمی شامل 67 نفر میباشد که بصورت هدفمند با توجه به شاخصهای مسئولیت اجرایی، سمت مدیریت و تجربه در مراکز رشد دانشگاهی انتخاب شدند. یافتهها: نتایج نشان داد که مراکز رشد دانشگاهی در درون اکوسیستم کارآفرینی فناورانه کشور دارای بلوغ پایین هستند. در نهایت اقداماتی جهت بهبود وضعیت این مراکز توسط نویسندگان ارائه شده است. نتیجهگیری: اگر این اقدامات بطور صحیح توسط دولت و موسسات دانشگاهی توسعه یابند، بلوغ اکوسیستم کارآفرینی فناورانه دانشگاهی قابل افزایش خواهد بود.
پرونده مقاله
زمینه: پدیده برونسپاری امری جدید در امور سازمانی و نظامهای اداری میباشد، لذا هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخصها و وضعیت سنجی برونسپاری در دستگاههای اجرایی استان مازندران میباشد.روش: جامعهی آماری بخش کیفی شامل خبرگان شامل روئسا، مدیران و ناظرین پروژههای برونسپاری دس چکیده کامل
زمینه: پدیده برونسپاری امری جدید در امور سازمانی و نظامهای اداری میباشد، لذا هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخصها و وضعیت سنجی برونسپاری در دستگاههای اجرایی استان مازندران میباشد.روش: جامعهی آماری بخش کیفی شامل خبرگان شامل روئسا، مدیران و ناظرین پروژههای برونسپاری دستگاههای اجرایی استان مازندران و جامعهی آماری بخش کمی نیز شامل مدیران ارشد، مدیران میانی و دستاندارکاران و کارمندان دستگاههای اجرایی استان مازندران بود. تعداد افراد نمونه در بخش کیفی تعداد 11 نفر و در بخش کمی تعداد 228 نفر انتخاب شدند. به منظور تجزیه وتحلیل دادهها از تکنیک تحلیل محتوا، تکنیک دلفی و آزمون t تک نمونهای در نرم افزار Spss استفاده شد. یافتهها: با توجه برای کلیه شاخصها بجز شاخصهای اتخاذ تدابیر لازم جهت برونسپاری در سازمان، انعطافپذیری سازمان در زمینه نحوه ارائه خدمات برونسپاری، حفظ دانش فنی سازمان در برونسپاری، انتقال دانش جدید فنی از سازمانها و شرکتهای دیگر به سازمان طی برونسپاری و ایجاد ظرفیت بالا با برونسپاری خدمات، عدم تغییر میزان هزینه پرداختی شهروندان برای ارائه خدمات برونسپاری و شاخص بررسی مکان برونسپاری در قرارداد، در وضعیت مناسبی قرار دارند. نتیجهگیری: با توجه به نتایج بدست آمده میتوان بیان داشت که دستگاههای اجرایی استان مازندران آمادگی لازم را از لحاظ انجام برونسپاری تا حدی زیادی دارا می باشند.
پرونده مقاله
زمینه و هدف: بدون تردید یکی از پیامدهای فعالیت پولی بانک ها و مؤسسات اعتباری، پیدایشمطالبات معوقاست که تاثیرات قابل توجهی را در نظام اقتصادی ایجاد میکند. این موضوع علاوه بر کاهش سودآوری بانک ها، موجب کندی چرخش نقدینگی در اقتصاد، عدم اختصاص به موقع اعتبارات به درخواسته چکیده کامل
زمینه و هدف: بدون تردید یکی از پیامدهای فعالیت پولی بانک ها و مؤسسات اعتباری، پیدایشمطالبات معوقاست که تاثیرات قابل توجهی را در نظام اقتصادی ایجاد میکند. این موضوع علاوه بر کاهش سودآوری بانک ها، موجب کندی چرخش نقدینگی در اقتصاد، عدم اختصاص به موقع اعتبارات به درخواستهای مولد حوزه صنعت، معدن، تجارت و کشاورزی و در نهایت رکود اقتصادی میگردد. هدف این پژوهش معرفی الگوی بانک سپه برای وصول مطالبات معوق بانک سپه میباشد. همچنین به دنبال این موضوع هستیم که ابعاد مؤلفهها و شاخصهای مدل وصول مطالبات معوق بانک سپه کدامند و چه روابطی بین این ابعاد - مؤلفهها وجود دارد.
روش: جامعه آماری این پژوهش شامل 323 نفر از کارکنان بانک سپه میباشد که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده و جدول مورگان 181 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. روش جمع آوری اطلاعات به روش تحلیل محتوا و فن دلفی میباشد. محیط پژوهش منابع دست اول بانکهای اطلاعاتی معتبر در گستره زمانی ۱۳۸۸ تا ۱۳99 در حوزه وصول مطالبات معوق بانکی بوده است. تعداد نمونه در بخش کیفی شامل 20 نفر از متخصصان جهت نظر سنجی و تحلیل و کد گذاری محقق به اشباع نظری رسید. روش نمونه گیری هدفند بود. به منظور تحلیل استنباطی دادهها از تکنیکهای تحلیل عامل تائیدی استفاده شده است.
یافته ها: عوامل محیطی با بار عاملی 0.707 و آماره تی 4.992 تأثیر مستقیم و معنیداری بر الگوی وصول مطالبات معوقه دارد. بنابراین عوامل محیطی بر الگوی وصول مطالبات معوقه تأثیر مثبت و معناداری دارد. عوامل سازمانی با بار عاملی 0.630 و آماره تی 3.120 تأثیر مستقیم و معنیداری بر الگوی وصول مطالبات معوقه دارد.
نتایج: عوامل سازمانی بر الگوی وصول مطالبات معوقه تأثیر مثبت و معناداری دارد. عوامل قانونی با بار عاملی 0.581 بر الگوی وصول مطالبات معوقه تأثیرگذارند. عوامل قانونی بر الگوی وصول مطالبات معوقه تأثیر مثبت و معناداری دارد.
پرونده مقاله
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت توسعه صادرات کالاهای معدنی از طریق مناطق ویژه اقتصادی به عنوان یکی از مباحث کلیدی در خط مشی گذاری و خلاء پژوهش های نظری مرتبط در مناطق ویژه اقتصادی پژوهش حاضر با رویکردی کاربردی و هدف بررسی الگوی صادرات مواد معدنی از طریق مناطق ویژه اقتصادی چکیده کامل
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت توسعه صادرات کالاهای معدنی از طریق مناطق ویژه اقتصادی به عنوان یکی از مباحث کلیدی در خط مشی گذاری و خلاء پژوهش های نظری مرتبط در مناطق ویژه اقتصادی پژوهش حاضر با رویکردی کاربردی و هدف بررسی الگوی صادرات مواد معدنی از طریق مناطق ویژه اقتصادی بوده استروش:این پژوهش از نوع ترکیبی و بصورت کیفی و کمی صورت گرفته است. محقق در ابتدا با روش پژوهش کیفی و رویکرد داده بنیاد و با مصاحبه با هفده نفر از خبرگان و مدیران گمرک و مدیران شرکت های صادراتی مواد معدنی از طریق تحلیل مصاحبه های صورت گرفته و در مطالعه دوم با روش کمی،ضمن تهیه پرسشنامه آن را در اختیار 384 نفر قرار داده است. یافتهها: نتایج شاخصهای برازندگی مدل: شاخص برازندگی با مقدار 884/0، شاخص نرمشده برازندگی با مقدار 872/0، شاخص برازندگی تطبیقی با مقدار 962/0، شاخص برازندگی فزاینده با مقدار 962/0، شاخص نرمشده برازندگیاج شده در تحلیل عاملی اکتشافی پشتیبانی کرده استنتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان داد که؛ در قالب یک مدل ، شامل شش بعد اصلی شامل عوامل ساختاری،صادرات مواد معدنی،مزیت ایران در صادرات مواد معدنی،به روز رسانی قوانین گمرکی،شرایط محیطی و ارتقا بازاریابی مواد معدنی و سی و یک بعد فرعی ارائه کرده است.
پرونده مقاله
زمینه: برندمحوری، توسعه هویت سازمانی را تحریک میکند و هویت سازمانی نیز نقش مهمی را در اجرای یک بازاریابی برندمحور و بهبود استراتژی خط مشیهای استراتژی رقابت ایفا میکند.
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر بازاریابی برندمحوری بر خط مشیهای استراتژی رقابت با تأکید بر نق چکیده کامل
زمینه: برندمحوری، توسعه هویت سازمانی را تحریک میکند و هویت سازمانی نیز نقش مهمی را در اجرای یک بازاریابی برندمحور و بهبود استراتژی خط مشیهای استراتژی رقابت ایفا میکند.
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر بازاریابی برندمحوری بر خط مشیهای استراتژی رقابت با تأکید بر نقش مداخله گر هویت سازمانی در شرکت بیمه ایران است.
روشها: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش، شامل 400 نفر از کارکنان شرکت بیمه ایران است. روش نمونه گیری مورد استفاده، تصادفی ساده و حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 196 نفر بودند. و تجزیه و تحلیل توسط دو نرمافزار SPSS و SMART-PLS انجام شد.
یافتهها: یافتههای تحقیق تاثیر وجود بازاریابی برندمحوری را بر خط مشیهای استراتژی رقابت از طریق هویت سازمانی تایید میکند.
نتیجهگیری : توجه به بازاریابی برندمحوری شرکت بیمه ایران را مجهز به قابلیتها و توانمندیهایی میسازد که آن میتواند برای شرکتها نتایج و پیامدهای زیادی از جمله رشد شرکتها، سودآوری، افزایش سهم بازار و افزایش رقابتپذیری داشته باشد.
پرونده مقاله
زمینه و هدف: ارزیابی یکی از مهم ترین ابزارهای لازم برای تضمین کارایی و اثربخشی خطمشی های حسابرسی است که در عین اهمیت، کمتر موردتوجه خط مشی گذاران و خط مشی پژوهان مالی قرار گرفته است. شفافیت اطلاعات ناشی از حسابرسی صرفه اقتصادی و کارایی، بهبود پاسخگویی ناشی از حسابرسی ا چکیده کامل
زمینه و هدف: ارزیابی یکی از مهم ترین ابزارهای لازم برای تضمین کارایی و اثربخشی خطمشی های حسابرسی است که در عین اهمیت، کمتر موردتوجه خط مشی گذاران و خط مشی پژوهان مالی قرار گرفته است. شفافیت اطلاعات ناشی از حسابرسی صرفه اقتصادی و کارایی، بهبود پاسخگویی ناشی از حسابرسی اثربخشی و ارتقای اعتماد و درستی ناشی از حسابرسی صرفه اقتصادی بر کاهش فساد اداری مؤثر است. ازهمینرو، هدف پژوهش حاضربررسی و ارائه خطمشی حسابرسی عملکرد مدیریت و ارزیابی وضعیت موجود عوامل آن در سازمانهای دولتی است.
روش: پژوهش حاضر توسعهای - کاربردی با رویکرد آمیخته است، اعضای نمونه آماری بخش کیفی پژوهش را خبرگان و صاحبنظران حوزه حسابرسی عملکرد مدیریت به تعداد 15 نفر تشکیل دادند که بر اساس تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند. 101 نفر از کارکنان ادارات منتخب دولتی استان سیستان و بلوچستان که به صورت تصادفی انتخاب شدند، معرف نمونه آماری بخش کمی پژوهش بودند. دادههای بخش کیفی توسط مصاحبه جمعآوری و بر اساس تکنیک تحلیل محتوا تجریه و تحلیل شدند. دادههای بخش کمی نیز ازطریق پرسشنامه مستخرج از بخش کیفی پژوهش جمعآوری و به روش آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها نتایج پژوهش گویای آن بود که عوامل حسابرسی عملکرد مدیریت شامل 8 عامل اصلی (شناسایی و بیان مسأله (نیاز)، اهداف راهبردی، اهداف عملیاتی، برنامهریزی راهبردی، برنامهریزی عملیاتی، اجرای حسابرسی عملکرد، پیامدهای حسابرسی عملکرد و حافظه سازمانی) و 28 عامل فرعی است.
نتیجه گیری: همچنین ارزیابی وضعیت عوامل حسابرسی عملکرد مدیریت نشان داد که غیر از 9 عامل فرعی شناساییشده، بقیه عوامل در وضعیت مطلوبی هستند.
پرونده مقاله
زمینه: ظرفیت سیاست یکی از اساسی ترین مفاهیم در مطالعه سیاست عمومی است که به خلأها و عوامل مرتبط با چرایی انجام نشدن سیاستها میپردازد. در این مقاله، معضلات و کاستیها برای اجرایی نشدن این خطمشیها در حوزه مشارکت سیاسی زنان در سطح نخبگان (1399- 1376)، تبیین شد. سپس بر چکیده کامل
زمینه: ظرفیت سیاست یکی از اساسی ترین مفاهیم در مطالعه سیاست عمومی است که به خلأها و عوامل مرتبط با چرایی انجام نشدن سیاستها میپردازد. در این مقاله، معضلات و کاستیها برای اجرایی نشدن این خطمشیها در حوزه مشارکت سیاسی زنان در سطح نخبگان (1399- 1376)، تبیین شد. سپس بر اساس الگوی مورد نظر، در سه سطح مفهومی- تحلیلی، عملیاتی و سیاسی(ابعاد ظرفیت سیاست) که هر یک از این سه صلاحیت شامل منابع یا تواناییهایی در سه سطح مختلف فردی، سازمانی و سیستمی هستند، بررسی گردید. هدف: معرفی ظرفیت سیاست به عنوان مفهومی جدید در ادبیات مشارکت سیاسی در ایران که بر اساس این مفهوم میتوان مرز و شکاف میان قوانین و عملکرد را بررسی نمود.روش: این تحقیق با استفاده از روش کیو برای طبقهبندی و امتیازدهی به گزارهها و تحلیل گفتمان انتقادی صورت گرفته است.یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد، نگرش فردی و سازمانی در بُعد تحلیلی مهمترین عوامل تاثیرگذار در مشارکت سیاسی زنان هستند. نتیجهگیری: بحث از ظرفیت سیاست بر اساس فضای گفتمانیِ خاص آن که در پژوهش حاضر مشارکت سیاسی زنان است، باید تعاریف و عوامل دیگری را مانند شرایط فرهنگی و ایدئولوژیکی که تأثیر مستقیم بر اجرای سیاستها دارد، برجسته کند.
پرونده مقاله
زمینه: دانشگاه با هدف ترویج، انتقال دانش و تربیت نیروی انسانی در زمینههای مختلف علم و فنون به آموزش عالی و پژوهش میپردازد. این امر نیازمند هیات علمی توانمند است. لذا برخی از اعضای هیئت علمی درصدد بازاریابی شخصی، برند سازی و سرآمد بودن درسطح منطقه، استان یا کشور میباش چکیده کامل
زمینه: دانشگاه با هدف ترویج، انتقال دانش و تربیت نیروی انسانی در زمینههای مختلف علم و فنون به آموزش عالی و پژوهش میپردازد. این امر نیازمند هیات علمی توانمند است. لذا برخی از اعضای هیئت علمی درصدد بازاریابی شخصی، برند سازی و سرآمد بودن درسطح منطقه، استان یا کشور میباشند.هدف: هدف تحقیق حاضر، ارائه مدلی برای بازاریابی شخصی اعضای هیات علمی دانشگاه ها درقلمرو مکانی استان اردبیل مابین سالهای 1396 تا 1399 میباشد.روش ها: روش تحقیق ترکیبی از روشهای کمی و کیفی بوده. اطلاعات بخش کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 20 نفراز صاحب نظران بازاریابی و اعضای هیئت علمی از دانشگاههای دولتی و آزاد استان اردبیل جمع آوری شده است، و با کدگذاری، ابعاد و مولفههای تحقیق، شناسایی و مدل اولیه تحقیق، طراحی شده است. با استفاده از این مدل و یافتههای بخش کیفی، پرسشنامه ای طراحی شد که روائی آن توسط روایی همگرا و پایائی آن توسط آلفای کرونباخ تائید شد. نمونه 373 نفر از سایر اعضای هیئت علمی از دانشگاههای دولتی و آزاد استان بود. با استفاده از مدل معادلات ساختاری، ابعاد مدل بازاریابی شخصی اعضای هیئت علمی دانشگاههای اردبیل یافت شد.یافتهها: براساس یافتههای حاصل از مدل معادلات ساختاری، مولفههای مهارتهای اجرایی (0.813)، مهارتهای علمی (0.886) و مهارتهای نگرشی (0.783) از مهارتهای بازاریابی شخصی اعضای هیئت علمی هستند. همچنین برازش مدل نشان دهنده مطلوبیت مدل تحقیق است.نتیجه گیری: با تکیه بر نتایج این تحقیق میتوان گفت اعضای هیات علمی دانشگاهها برای دستیابی به مهارتهای شخصی، نیازمند کسب مهارتهای علمی، اجرایی و نگرشی هستند.
پرونده مقاله
زمینه و هدف:با گسترش روزافزون اینترنت درزندگی، یکی از مباحث طرح شده، شیوه انجام مبادلات از طریق اینترنت است که مورد توجه بسیاری از سازمانها و مشتریان قرار گرفته است. از آنجا که خط مشی گذاری به طور ذاتی یک حوزه پیچیده تلقی می شود، طبق قانون ضرورت تنوع باید با آن به صورت چکیده کامل
زمینه و هدف:با گسترش روزافزون اینترنت درزندگی، یکی از مباحث طرح شده، شیوه انجام مبادلات از طریق اینترنت است که مورد توجه بسیاری از سازمانها و مشتریان قرار گرفته است. از آنجا که خط مشی گذاری به طور ذاتی یک حوزه پیچیده تلقی می شود، طبق قانون ضرورت تنوع باید با آن به صورت پیچیده برخورد کرد از این رو تحقیقات زیادی برای حمایت از خرید آنلاین انجام شده است.پژوهش حاضر با هدف؛ ارائه الگوی خط مشی رفتار خریدار مجازی با تکیه بر متغیر اعتماد به برند آنلاین انجام گرفته است. روش: پژوهش حاضر بنیادی توسعهای بوده و با رویکرد آمیخته و به دنبال ارائه مدلی مفهومی قصد خرید مشتریان در رفتار خرید آنلاین با در نظر گرفتن متغیر اعتماد به برند آنلاین بوده و جامعه آماری این تحقیق در بخش کیفی شامل مدیران، و استادان و خبرگانی که اثر شایان توجه، علمی و یا عملی در حوزه رفتار خرید آنلاین داشتهاند، برگزیده شده است. بر این اساس، در این مرحله 15 نفر از خبرگان در پژوهش مشارکت کرده و نمونه مورد بررسی این بخش را شکل دادهاند. ابزار اساسی گردآوری دادهها در مرحله کیفی پژوهش، مصاحبه نیمه ساختار یافته با استفاده از پروتکل بوده که برنامهریزی و اجرا شده است.
پرونده مقاله
ه
هدف: هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل خط مشی گذاری تاب آوری کسب و کارهای دانش بنیان در دوران کرونا است.
روش: داده های گردآوری شده کیفی و با رویکرد نظریه داده بنیاد می باشد. جامعه ی آماری پژوهش مدیران و متخصصان حوزه ی دانش بنیان بوده که از طریق نمونه گیری نظری با دوازده ن چکیده کامل
ه
هدف: هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل خط مشی گذاری تاب آوری کسب و کارهای دانش بنیان در دوران کرونا است.
روش: داده های گردآوری شده کیفی و با رویکرد نظریه داده بنیاد می باشد. جامعه ی آماری پژوهش مدیران و متخصصان حوزه ی دانش بنیان بوده که از طریق نمونه گیری نظری با دوازده نفر از آنان مصاحبه های عمیق نیمه ساختمند انجام شده است. سپس با استفاده از کدگذاری باز، مفاهیم و مقوله های استخراج شدند.
یافته ها: براساس فرایند نظریه داده بنیاد، طی مراحل کدگذاری 52 مقوله فرعی و 13 مقوله اصلی شناسایی و دسته بندی شدند. سپس ضمن شناسایی مقوله محوری، مقوله ها در درون مولفه های اساسی شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردهای و پیامدهای قرار گرفتند و مدل نهایی شکل گرفت.
نتیجه گیری: شرکت های دانش بنیان می توانند با چرخش هوشمندانه در مدل کسب و کار، شناسایی بازارهای هدف جدید، استفاده از خلاقیت و دانش بروز و بهره گیری از تجربیات سایر کشورها در برابر بحران کووید 19، به خوبی مقاومت کرده و بحران کرونا را تبدیل به فرصتی برای رشد شرکت تبدیل نمایند.
پرونده مقاله
زمینه و هدف: دوجانبهگرایی سازمانی قابلیت سازمان برای ایجاد، انتشار و عمل براساس دانش تولید شده و اکتشاف و انتفاع فعالیت ها در عرصه مربیگری برای تولید یادگیری سازمانی دوجانبه مورد نیازمیباشد. در پژوهش حاضر، پژوهشگران برآنند تا الگوی خطمشی مربیگری دوجانبهگرا با رویکرد انک چکیده کامل
زمینه و هدف: دوجانبهگرایی سازمانی قابلیت سازمان برای ایجاد، انتشار و عمل براساس دانش تولید شده و اکتشاف و انتفاع فعالیت ها در عرصه مربیگری برای تولید یادگیری سازمانی دوجانبه مورد نیازمیباشد. در پژوهش حاضر، پژوهشگران برآنند تا الگوی خطمشی مربیگری دوجانبهگرا با رویکرد انکشاف، انتفاع را برای سازمانهای دولتی پیشنهاد دهند.روش: در این پژوهش روش پژوهش کیفی، نظریه داده بنیاد است و برای گردآوری داده ها بر مبنای نمونه گیری هدفمند مصاحبه های عمیق و نیمه ‎ساختارمند با خبرگان دانشگاهی و اجرایی موضوع انجام گردید. سپس برمبنای کدگذاری‎های باز، محوری و انتخابی و استفاده کارا و اثربخش از نرم‎افزار تحلیل کیفی(MAXQDA.PRO.2018.1) دادهها مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت.یافتهها: مقوله‎های اصلی"اهداف اجرایی برنامه مربیگری دو جانبه گرا"، "مولفههای راهبردی مرتبط با مربیگری" "عوامل تسهیل کننده و بازدارنده"،"حوزه های اثرگذار داخلی سازمان"و نیز مقوله محوری"مربیگری" استخراج گردید، که منجر به پیامدهای ‎این الگوی اکتشافی درقالب مقوله "مربیگری دوجانبه گرا" شده است. نتیجه گیری: الگوی موردنظر در این پژوهش، حاکی از این است که، سازمانها میتوانند با در نظرگرفتن اهداف خود، این الگو را اجرایی کنند.
پرونده مقاله
زمینه و هدف:با توسعة روزافزون رسانه های جدید در اشکال الکترونیکی، تجدیدنظر در مباحث خط مشی و فراهم آوری، که عموماً از سوی بخش های سنتی مجموعه سازی در فضای دیجیتال ها انجام می گیرد، امری ضروری می نماید. این پژوهش با هدف پیادهسازی خطمشی بازاریابی دیجیتالی در حوزه شبکه ه چکیده کامل
زمینه و هدف:با توسعة روزافزون رسانه های جدید در اشکال الکترونیکی، تجدیدنظر در مباحث خط مشی و فراهم آوری، که عموماً از سوی بخش های سنتی مجموعه سازی در فضای دیجیتال ها انجام می گیرد، امری ضروری می نماید. این پژوهش با هدف پیادهسازی خطمشی بازاریابی دیجیتالی در حوزه شبکه های اجتماعی با رویکرد داده بنیاد انجام شده است.
روش: پژوهش حاضر با روش کیفی انجام گرفته و برای ساخت مدل پارادایمی از مصاحبه های دقیق مرتبط با نظریه مبتنی بر دادهها با نمونه هایی که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی از میان متخصصان مطرح دانشگاهی دارای زمینه علمی مرتبط با بازاریابی دیجیتالی در حوزه شبکه های اجتماعی ، مدیران و کارشناسان شرکت ها انتخاب شده بودند، انجام شد. در مدل پارادایمی تئوری مبتنی بر داده ها پدیده اصلی این پژوهش، فرایند تدوین الگوی بازاریابی دیجیتالی در حوزه شبکه های اجتماعی با در نظر گرفتن تجربه مشتریان می باشد.
یافته ها: با توجه به بررسی ابعاد موضوع و مطالعات مربوطه نتیجه گیری شد ارزش ها (زیرساخت ها، بازارمحوری، کارآفرینی، نوآوری) مهارت ها (سخت افزار و نرم افزار)و بازاریابی از عوامل تاثیر گذار در بازاریابی دیجیتالی می باشند. این تاثیرگذاری با عواملی چون هدف کسب و کار، توانمندسازی مبتنی بر یادگیری، الگوی ارتباطی و ارتباط با مشتریان دارای تاثیر گذاری بیشتری خواهند شد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که؛ با توجه به فعالیت بخش زیادی از جامعه در پلتفرمهای اجتماعی مانند تلگرام، اینستاگرام، توئیتر حضور و بازاریابی در رسانههای اجتماعی، تقریباً برای هر کسبوکاری مفید واقع خواهد شد.
پرونده مقاله
زمینه و هدف: به دلیل پویایی موجود، لازمه رسیدن به اهداف مدیریت زنجیره تامین صنایع نسوز، ایجاد هماهنگی میان سطوح مختلف زنجیره تامین، شناسایی عوامل تأثیرگذار و شناسایی نحوه تعامل بین ریسک های مختلف است که در نهایت مستلزم تحلیل حجم زیادی از اطلاعات به صورت مجزا و توام میش چکیده کامل
زمینه و هدف: به دلیل پویایی موجود، لازمه رسیدن به اهداف مدیریت زنجیره تامین صنایع نسوز، ایجاد هماهنگی میان سطوح مختلف زنجیره تامین، شناسایی عوامل تأثیرگذار و شناسایی نحوه تعامل بین ریسک های مختلف است که در نهایت مستلزم تحلیل حجم زیادی از اطلاعات به صورت مجزا و توام میشود.بدین منظور هدف تحقیق حاضر ارائه الگوی خط مش گذاری در مدیریت ریسک های زنجیره تأمین مواد اولیه درشرایط عدم اطمینان با رویکردپویایی سیستم ها در صنایع نسوز است.روش: تحقیق حاضر از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی است.جامعه آماری تحقیق شامل مدیران صنایع نسوز در کشور بودند که با روش هدفمند در دسترس 15 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. جهت گرداوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی و ابزار بانک های اطلاعاتی صنایع نسوز استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد پویایی سیستم ها و نرم افزار ونسیم استفاده شد.یافته ها: نتایج شبیهسازی نشان داد که دو خط مش برای کاهش ریسک های زنجیره تامین وجود دارند که در ساختار همکاریهای بین تامین کنندگان و شرکاء، توجه به بازده بلندمـدت حـائز اهمیـت اسـت و در شکل دهی عوامل کلیدی کاهش ریسک های زنجیره تامین در شرابیط عدم قطعیت در صنایع نسوز، تمرکز بر این نکته ضروری است که بـازده بلندمـدت بایـد در دوره های کوتاه بررسی شود.نتیجه گیری: با توجه به یافته ها جهت کاهش ریسک های زنجیره تامین در شرایط عدم قطعیت صنایع نسوز باید در کوتاه مدت، بر کاهش سطح تفاوت در موقعیت کاری و تضاد بین خود تمرکز کنند و شـرکا و تامین کنندگان در بلندمدت نیز به دنبال حل تعارضات غیر کـارکردی موجـود در سیسـتم باشـند و سـطح آن را بـه حداقل ممکن برسانند.
پرونده مقاله