ارائه الگوی خط مشیگذاری مدیریت ریسکهای زنجیره تأمین مواد اولیه درشرایط عدم اطمینان با رویکردپویایی سیستم ها (مورد مطالعه:صنایع نسوز)
محورهای موضوعی : خطمشیگذاری عمومی در مدیریتمهدی یوسف زاده بیرق 1 , ناصر فقهی فرهمند 2 , سلیمان ایرانزاده 3
1 - دانشجوی دکتری، گروه مدیریت صنعتی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران.
2 - دانشیار، گروه مدیریت صنعتی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران.
3 - استاد، گروه مدیریت صنعتی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران.
کلید واژه: خطمشیگذاری, زنجیره تامین, ریسک, صنایع نسوز, عدم اطمینان, پویایی سیستم,
چکیده مقاله :
زمینه و هدف: به دلیل پویایی موجود، لازمه رسیدن به اهداف مدیریت زنجیره تامین صنایع نسوز، ایجاد هماهنگی میان سطوح مختلف زنجیره تامین، شناسایی عوامل تأثیرگذار و شناسایی نحوه تعامل بین ریسک های مختلف است که در نهایت مستلزم تحلیل حجم زیادی از اطلاعات به صورت مجزا و توام میشود.بدین منظور هدف تحقیق حاضر ارائه الگوی خط مش گذاری در مدیریت ریسک های زنجیره تأمین مواد اولیه درشرایط عدم اطمینان با رویکردپویایی سیستم ها در صنایع نسوز است.روش: تحقیق حاضر از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی است.جامعه آماری تحقیق شامل مدیران صنایع نسوز در کشور بودند که با روش هدفمند در دسترس 15 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. جهت گرداوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی و ابزار بانک های اطلاعاتی صنایع نسوز استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد پویایی سیستم ها و نرم افزار ونسیم استفاده شد.یافته ها: نتایج شبیهسازی نشان داد که دو خط مش برای کاهش ریسک های زنجیره تامین وجود دارند که در ساختار همکاریهای بین تامین کنندگان و شرکاء، توجه به بازده بلندمـدت حـائز اهمیـت اسـت و در شکل دهی عوامل کلیدی کاهش ریسک های زنجیره تامین در شرابیط عدم قطعیت در صنایع نسوز، تمرکز بر این نکته ضروری است که بـازده بلندمـدت بایـد در دوره های کوتاه بررسی شود.نتیجه گیری: با توجه به یافته ها جهت کاهش ریسک های زنجیره تامین در شرایط عدم قطعیت صنایع نسوز باید در کوتاه مدت، بر کاهش سطح تفاوت در موقعیت کاری و تضاد بین خود تمرکز کنند و شـرکا و تامین کنندگان در بلندمدت نیز به دنبال حل تعارضات غیر کـارکردی موجـود در سیسـتم باشـند و سـطح آن را بـه حداقل ممکن برسانند.
Background and Aim: Due to the existing dynamics, it is necessary to achieve the goals of supply chain management of refractory industries, creating coordination between different levels of supply chain, identifying influential factors and identifying how different risks interact, which ultimately requires analyzing large volumes of information. For this purpose, the purpose of the present study is to provide a mesh line model in the management of supply chain risks of raw materials in conditions of uncertainty with a dynamic approach to systems in refractory industries. Method: In terms of purpose, the present study is part of applied research. The statistical population of the study included the managers of refractory industries in the country, which was selected as a sample size by a purposeful method available to 15 people. Library and field methods and refractory industry database tools were used to collect information. In order to analyze the data, the systems dynamics approach and Wensim software were used. Results: The simulation results showed that there are two mesh lines to reduce supply chain risks that in the structure of cooperation between suppliers and partners, it is important to pay attention to long-term returns and in shaping key factors to reduce supply chain risks in the absence of conditions. Certainty in the refractory industry, it is necessary to focus on the fact that long-term returns should be considered in the short run. Conclusion: According to the findings, in order to reduce supply chain risks in the uncertainty of refractory industries, in the short term, they should focus on reducing the level of differences in work situations and conflicts between them, and partners and suppliers in the long run to resolve conflicts. They should be non-functional in the system and keep its level to a minimum.
ایران زاده، دکترسلیمان و سالک سلطانی، زهرا، (1393)، مدیریت استرتژیک پیشرفته سازمان، فروزش، چاپ اول
جمالی، علی (1391). مدیریت ریسک زنجیره تامین، دومین همایش ملی ریاضیات و کاربردهای آن در علوم مهندسی، ساری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد جویبار.
زندحسامی، حسام، ساوچی، آوا (1391). مدیریت ریسک در مدیریت زنجیره تأمین.مدیریت توسعه و تحول.5 (9). 37-44.
سوری, علی, عیوضی حشمت, علی اصغر, ثانوی فرد, رسول. (1400). طراحی مدل مدیریت ریسک کیفی محیطی در زنجیره تأمین بر عملکرد مالی و کیفی شرکت ایران خودرو. فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای), 11 (4), 449-471.
شاهبند زاده، حمید، کبگانی، محمد حسین (1396). تحلیل کمی ریسکهای موجود در مدیریت زنجیره تأمین سبز با استفاده از مدلسازی ریاضی.پژوهشنامه بازرگانی.21 (82). 1-32
شفیعی، مرتضی، هنرور، اندیشه (1395). ارزیابی ریسکهای زنجیره تأمین با بهرهگیری از فرایند تحلیل شبکهای (مورد مطالعه: شرکت پتروشیمی زاگرس واقع در منطقه ویژه اقتصادی پارس جنوبی). نشریه مدیریت صنعتی.11 (35). 82-102.
فقهی فرهمند، دکترناصر، (1395)، مدیریت استراتژیک پیشرفته سازمان، دانشگاه آزاداسلامی واحدتبریز، چاپ اول
محمدی، حمید (1397). مدیریت استراتژیک ریسک در زنجیره تأمین. دومین کنفرانس بین المللی مدیریت استراتژیک.
مهرگان، محمد (1396). زنجیره تامین و نقش آن در سازمان.سمت.تهران.
هاشمی نژاد, آذر, غنیان, منصور, عبد شاهی, عباس, خسروی پور, بهمن. (1399). تدوین راهبرد مدیریت ریسک زنجیره تامین نان در راستای اهداف سیاستهای کلی کشاورزی. سیاستهای راهبردی و کلان, 8 (31), 452-480
_||_Lano , M. (2018). Learning from others’misfortune:factors influencing knowledge acquisition to reduce operational risk. Oper.Manage. 31, 52-61.
Lee, R. (2016). Critical success factors for implementation of supply chain management in Indian small and medium enterprises and their impact on performance. IIMB Management Review 27, 92-104.
Hermoso-Orzáez, M.J., Garzón-Moreno, J. (2021) Risk management methodology in the supply chain: a case study applied. Ann Oper Res.1 (9). 34-55.
Khanez, S.-Y. (2018). A case study of using DEMATEL method to identify critical factors in green supply chain management. Applied Mathematics and Computation.
Junner, M. (2018). Prioritizing the responses to manage risks in green supply chain: An Indian plastic manufacturer perspective. Sustainable Production and Consumption.
Guru,J (2020). Supply Chain Risk Management: Literature Review. Risks 2021, 9 (1), 16-23.
Manmo, R. (2018). The green supply chain management risk analysis. Adv. Mater. Res. 573–574,734–739.
Nnatez, L. (2018). Complex dynamics of a MC–MS pricing model for a risk-averse supply chain with after-sale investment. Commun Nonlinear Sci Numer Simulat.
Abdel-Basset, M,. Gunasekaran, M,. Mohamed, M, and Chilamkurti,N,. (2018), A framework for risk assessment, management and evaluation: Economic tool for quantifying risks in supply chain, Future Generation Computer Systems, https://doi.org/10.1016/j.future.2018.08.035.
Cardosoa, S. R., Barbosa-Póvoa, A., Relvasa, S., & Novais, A.Q, (2014), Network Design and Planning of Resilient Supply Chains, Proceedings of the 24th European Symposium on Computer Aided Process Engineering.
Lavastre, O., Gunasekaran, A., and Spalanzani A, (2012), Supply chain risk management in french companies, Decision Support Systems, Volume. 52: pp: 828-838.
Sreedevi, R,. Saranga, H,. (2017), Uncertainty and supply chain risk: The moderating role of supply chain flexibility in risk mitigation, International Journal of Production Economics,Volume193, Pages 332-342.
Venkatesha, V,G,. Snehal, R,. Patwa, S,. (2015), Analysis on supply chain risks in Indian apparel retail chains and proposal of risk prioritization model using Interpretive structural modeling, Journal of Retailing and Consumer Services, Volume 26, Pages 153-167.
ارائه الگوی خط مش گذاری در مدیریت ریسکهاي زنجیره تأمین مواد اولیه درشرایط عدم اطمینان با رویکردپویایی سیستم ها (مطالعه موردی :صنایع نسوز)
چکیده
زمینه و هدف: به دلیل پویایی موجود، لازمه رسیدن به اهداف مدیریت زنجیره تامین صنایع نسوز، ایجاد هماهنگی میان سطوح مختلف زنجیره تامین، شناسایی عوامل تأثیرگذار و شناسایی نحوه تعامل بین ریسک های مختلف است که در نهایت مستلزم تحلیل حجم زیادی از اطلاعات به صورت مجزا و توام میشود.بدین منظور هدف تحقیق حاضر ارائه الگوی خط مش گذاری در مدیریت ریسک هاي زنجیره تأمین مواد اولیه درشرایط عدم اطمینان با رویکردپویایی سیستم ها در صنایع نسوز است.
روش: تحقیق حاضر از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی است.جامعه آماری تحقیق شامل مدیران صنایع نسوز در کشور بودند که با روش هدفمند در دسترس 15 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. جهت گرداوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی و ابزار بانک های اطلاعاتی صنایع نسوز استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد پویایی سیستم ها و نرم افزار ونسیم استفاده شد.
یافته ها: نتایج شبیهسازی نشان داد که دو خط مش براي کاهش ریسک های زنجیره تامین وجود دارند که در ساختار همكاريهاي بين تامین کنندگان و شرکاء، توجه به بازده بلندمـدت حـائز اهميـت اسـت و در شكل دهي عوامل كليدي کاهش ریسک های زنجیره تامین در شرابیط عدم قطعیت در صنایع نسوز، تمركز بر اين نكته ضروري است كه بـازده بلندمـدت بايـد در دوره هاي كوتاه بررسي شود.
نتیجه گیری: با توجه به یافته ها جهت کاهش ریسک های زنجیره تامین در شرایط عدم قطعیت صنایع نسوز باید در كوتاه مدت، بر كاهش سطح تفاوت در موقعيت كاري و تضاد بين خود تمركز كنند و شـركا و تامین کنندگان در بلندمدت نيز به دنبال حل تعارضات غير كـاركردي موجـود در سيسـتم باشـند و سـطح آن را بـه حداقل ممكن برسانند.
واژگان کلیدی: زنجیره تامین، ریسک، صنایع نسوز، خط مش گذاری، عدم اطمینان، پویایی سیستم
Presenting a Policy Making model in raw material supply chain risk management in conditions of uncertainty with systems dynamics approach (Case study: Refractory industries)
Abstract
Background and Aim: Due to the existing dynamics, it is necessary to achieve the goals of supply chain management of refractory industries, creating coordination between different levels of supply chain, identifying influential factors and identifying how different risks interact, which ultimately requires analyzing large volumes of information. For this purpose, the purpose of the present study is to provide a mesh line model in the management of supply chain risks of raw materials in conditions of uncertainty with a dynamic approach to systems in refractory industries.
Method: In terms of purpose, the present study is part of applied research. The statistical population of the study included the managers of refractory industries in the country, which was selected as a sample size by a purposeful method available to 15 people. Library and field methods and refractory industry database tools were used to collect information. In order to analyze the data, the systems dynamics approach and Wensim software were used.
Results: The simulation results showed that there are two Policies for reducing supply chain risks that in the structure of cooperation between suppliers and partners, it is important to pay attention to long-term returns and in shaping key factors to reduce supply chain risks in conditions of uncertainty. In the refractory industry, it is necessary to focus on the fact that long-term returns should be considered in the short run.
Conclusion: According to the findings, in order to reduce supply chain risks in the uncertainty of refractory industries, in the short term, they should focus on reducing the level of differences in work positions and conflicts between them, and partners and suppliers in the long run to resolve conflicts. They should be non-functional in the system and keep its level to a minimum.
Keywords: supply chain, risk, refractory industries, Policy Making, uncertainty, system dynamics
مقدمه
روابط زنجیره تامین، داراییهای مهم شرکت در نظر گرفته شده اند که میتواند اهرمی برای بهبود موقعیت رقابتی شرکت باشد. با تشخیص فرصت هایی که زنجیره تامین شرکت ارائه میدهد، ادبیاتی در مورد شکلگیری، طراحی،و ساختاربندی عملکرد روابط همکاریها در زنجیره تامین، ایجاد میگردد. به طور همزمان، تحقیقات نشان میدهند که این روابط، شرکت را به طور قابل ملاحظهای در معرض ریسک قرار میدهد : ریسک هایی که نیاز است به منظور دستیابی به منافع مشترک، کاهش یابد. به طور خاص نیاز است ریسکها ی مربوط به عدم همکاری شرکاء معاملات ارزی و شکست عملکردی حتی با همکاری کامل، شناسایی شوند.(لی،2016: 23).
بنابراین ریسکهایات معامله اساسا مربوط به ریسک هایی است که مربوط به این موضوع است که شرکتها به نتایج مطلوب و مورد نظر شان درمعاملات زنجیره تامینی که در آن درگیر هستند،نرسیده اند. به منظور کاهش ریسک ها،ادبیات زنجیره تامین و انسجام گسترده درون شرکتی، عمدتا بر روی نقش قراردادهای رسمی در کنترل رفتار، هماهنگی در مرزهای شرکت و هماهنگی اهداف شرکاء، متمرکز میشود(سوری و همکاران،1400: 61).علاوه بر این مطالعات اخیر نشان میدهد که با کاهش نگرانی در مورد قابلیت اعتماد و صلاحیت شرکاء، انتخاب شریک برای همکاری با آن میتواند به طور چشمگیر به کاهش ریسکهای ایجاد شده کمک کند و همچنین میتواند به تسهیل قرارداد و کنترل طراحی کمک کند.بدنه گسترده تحقیقات تجربی درباره همکاری درون شرکتی، که در دو دهه اخیر ظهور پیدا کرده، شواهدی قابل توجه برای تاثیر انتخابهای قبل از اجرا بر عملکرد مشارکتی، ارائه داده است(گرو،2020: 43). با وجود اهمیت این گزینههای ساختاری در آغاز یک رابطه، مشخص شده است که عملکرد مشارکتی به شیوههای واقعی که انتخاب شرکاء را تکمیل میکند و به طراحی قرارداد وابسته است، تسهیل کننده مدیریت ریسک روابط مشارکتی است(لانو،2018: 23).
همچنین مدیریت زنجیره تامین، یکی از مسائل اساسی بنگاه های اقتصادی است که تمامی فعالیت های سازمان را به منظور تولید محصولات و ارائه خدمات مورد نیاز مشتریان تحت تاثیر قرار می دهد(هرمز و همکاران،2021: 64). از طرف دیگر، وجود عدم قطعیت ها، افزایش عوامل تاثیر گذار در زنجیره تامین و پیچیده تر شدن سیستم های تولیدی، مدیران را در تحقق اهدافشان دچار مشکل کرده است. با درک این مساله در می یابیم که توجه به فرصت ها و تهدیدهای موجود در عرصه تجارت جهانی و ارزیابی نمودن توان سازمان در رویارویی با ریسک های موجود از اهمیت بالاتری برای سازمان برخوردار می باشد. معمولا در سازمان ها به مدیریت ریسک پرداخته نمی شود یا حداقل می توان گفت که نسبت به آن کم توجه هستند، در حالی که در کشورهای پیشرفته با ریسک به صورت فعال و سیستماتیک برخورد شده و به عنوان یک قابلیت سازمانی جهت پاسخگویی و کنترل ریسک ها در چرخه اقتصادی و تولیدی را بر عهده دارد، لذا بررسی و مدیریت ریسک زنجیریه تامین موضوعی درخور توجه حائز اهمیت می باشد.
زنجیره تامین
در دهههای 1960 و 1970 میلادی بود که سازمانها برای افزایش توان رقابتی خود تلاش میکردند تا با استانداردسازی و بهبود فرآیندهای داخلی خود، محصولی با کیفیت بهتر و هزینه کمتر تولید کنند. در آن زمان تفکر غالب این بود که مهندسی و طراحی قوی و نیز عملیات تولید منسجم و هماهنگ، پیشنیاز دستیابی به خواسته های بازار و در نتیجه کسب سهم بازار بیشتری است، لذا سازمانها تمام تلاش خود را بر افزایش کارایی معطوف کردند و به تولید انبوه پرداختند (جمالی، 1391: 34). در واقع متبکر این سیستمها هنری فورد1 بوده است. این نوع سیستم تولید که مثالی از سیستمهای پیوسته است، محصول در حجم بالا تولید میشود و استانداردهای مشخص برای قطعات محصول وضع میگردد (متقی، 1394 : 65) در دهه 80 میلادی با افزایش تنوع در الگوهای مورد انتظار مشتریان، سازمانها به طور فزایندهای به افزایش انعطافپذیری در خطوط تولید و توسعهی محصولات جدید برای ارضای نیازهای مشتریان علاقه مند شدند و تولید منعطف را در پیش گرفتند (لی،2016: 23).
زنجیره تامین2 از دو یا چند سازمان تشکیل مىشود که رسماً از یکدیگر جدا هستند و به وسیله جریانهاى مواد، اطلاعات و جریانهاى مالى به یکدیگر مربوط مىشوند. این سازمانها مىتوانند بنگاههایى باشند که مواد اولیه، قطعات، محصول نهایى و یا خدماتى چون توزیع، انبارش، عمده فروشى و خرده فروشى تولید مىکنند. حتى خود مصرف کننده نهایى را نیز مىتوان یکى از این سازمانها در نظر گرفت.(مهرگان،1396: 23).
مدیریت ریسک زنجیره تامین
هدف مدیریت ریسک زنجیره تأمین، اجتناب از رخداد شکستهایی در زنجیره تأمین است که ممکن است به اثرات موجی منجر شود که بر کل زنجیره تأمین اثر میگذارد .یافتن و تحلیل این ریسکها اصل کار در فرآیند مدیریت ریسک زنجیره تأمین است. برای دستیابی به یک زنجیره تأمین رقابتی که توانایی اجتناب از ریسک را دارد، لازم است که مدیران اهداف خود را روی بهبود و هماهنگی ارتباطات بین اعضای زنجیره تأمین و تسهیل جریان اطلاعات و ارتباطات متمرکز کنند(نتزت،2018: 12). چهار رویکرد مدیریت پایه تأمین، تقاضا، محصول و اطلاعات در یک روش هماهنگ برای مدیریت ریسک به کار میروند؛ به عبارت دیگر، برای مدیریت ریسک زنجیره تأمین باید راهکارهای مناسب برای اجتناب و کاهش ریسک در هر رویکرد اتخاذ شود و به گونه ای هماهنگ به کار روند(جنز،2018: 32).گرچه نقش هریک از چهار رویکرد ذکرشده در مدیریت ریسک زنجیره تأمین مهم است، مدیریت تأمین در این راستا اهمیت ویژهای دارد؛ ازاینرو مدیریت تأمین مناسب در کاهش اثرات منفی حاصل از ریسک های زنجیره تأمین بسیار مؤثر است.(خانزد3،2018: 32).
شکل 1-چهار رویکرد مدیریت ریسک زنجیره تأمین
مديريت ريسک مستلزم شناسايي، ارزيابي و رتبهبندي ريسکهاي مختلف است. ارزيابي ريسک يکي از اركان مديريت ريسك بوده و هدف آن اندازهگيري ريسکها بر اساس شاخصهاي مختلف از قبيل ميزان تاثير و احتمال وقوع ميباشد و هر چه نتايج اين مرحله دقيقتر باشد ميتوان گفت که فرايند مديريت ريسک با درجه اطمينان بالاتري انجام ميگيرد. (محمدی،1397: 12).
رتبهبندي ريسکها، قسمت کليدي اين فرايند به شمار ميروند. زيرا با انجام رتبهبندي، برتري هر ريسک در مقابل ساير ريسکها مشخص و در نتيجه تصميمگيرنده ميتواند در مورد ميزان تخصيص منابع موجود براي مقابله با هر ريسک برنامهريزي نمايد.(لانو4،2018: 14) از طرفي هر تکنيکي جهت ارزيابي ريسک بايد با ايجاد روشي مناسب براي شناسايي و طبقهبندي ريسکهاي خاص هر پروژه يا سازمان آغاز شود و اين در حالي است که در اين تحقيق به منظور پيادهسازي و اجراي موفق و کارآمد فرايند مديريت ريسک، طراحي ساختار شکست ريسک ،تعريف معيارها و شاخصهاي مختلف اندازهگيري ريسک و نهايتاً بهکارگيري يکي از روشهاي تصميمگيري چند شاخصه انجام ميپذيرد. ساختار شكست ريسك يك ساختار سلسله مراتبي از ريسكهاي پروژه است و ميتواند براي سازماندهي و هدايت فرايند مديريت ريسك به كار گرفته شود. با توجه به تنوع و تعداد زياد ريسكهايي که زنجيره تامين را تحت تأثير قرار ميدهند عملاً مديريت ريسک کارآمد و موثر بدون شناسايي و تهيه ساختار شکست ريسک امکانپذير نيست. (مانمو5،2018: 12).
خط مش گذاری در مدیریت ریسک زنجیره تامین
امروزه بهدلیل افزایش عدم قطعیت در زنجیره تأمینِ محصولات، سازمانها برای کاهش آسیبپذیری و افزایش قابلیت تحمل زنجیره تأمین خود مجبور به صرف منابع بیشتر برای پیشبینی تقاضا و رفع عدم قطعیتهای داخلی سازمان شدهاند؛ بنابراین مدیریت ریسک زنجیره تأمین برای شناسایی و مقابله با این عدم قطعیتها و کاهش آسیبپذیری زنجیره تأمین امری ضروری است.(هاشمی نژاد و همکاران،1399: 83) در این میان نقش خط مش گذاری برای مدیریت ریسک های زنجیره تامین در بلند مدت با توجه به پویایی محیط کسب و کارها اهمیت پیدا می نماید، چرا که خط مش گذاری مانند یک راهنمای اجرایی جهت فائق آمدن بر ریسک های شناسایی شدند است که به هدفمند بودن مدیریت ریسک در زنجیره تامین کمک می نماید.(لانو،2018: 93). بنایراین . هدف از تهیه خط مش در مدیریت ریسک زنجیره تامین ارایه یک روش اجرایی تشریح اقدامات مورد نیاز به منظور برنامه ریزی، شناسایی، ارزیابی، تحلیل، پاسخ دهی، نظارت و کنترل ریسک های عملیاتی و غیرعملیاتی است که عمدتا متاثر از عدم قعطیت محیطی می باشد(گرو،2020: 88)، که شناسایی فرصتها و ریسک های سازمان و تلاش برای به ثمر رساندن فرصت ها و کاهش ریسک ها در زنجیره تامین از مهمترین مزایای خط مش گذاری در مدیریت ریسک زنجیره تامین است.
پیشینه تحقیق
سوری و همکاران(1400) تحقیقی با عنوان طراحی مدل مدیریت ریسک کیفی محیطی در زنجیره تأمین بر عملکرد مالی و کیفی شرکت ایران خودرو انجام داد. نتایج تحقیق نشان داد کنترل رسمی و کنترل اجتماعی از طریق توسعه تأمین کنندگان و فراخوان محصول، بر عملکرد کیفیت و عملکرد مالی شرکت ایران خودرو تاثیر مثبت دارند.
هاشمی نژاد و همکاران (1399) تحقیقی با عنوان تدوین راهبرد مدیریت ریسک زنجیره تامین نان در راستای اهداف سیاستهای کلی کشاورزی انجام دادند. نتایج تحقیق نشان داد که سیاستگزاران باید با آگاهی (دانش) و نگرش مثبت نسبت به مدیریت ریسک زنجیره تامین نان، برنامهریزی و سیاستگذاریها در سطح خرد و کلان با ابزارهای تحقیق، ترویج، آموزش و اجرا نسبت به مدیریت ریسک این زنجیره اقداماتی اصولی انجام دهند. بر این اساس چارچوبی برای مدیریت ریسک زنجیره تامین نان در ایران و چگونگی اجرای آن ارائه شده است.
شاهبند زاده و کبگانی (1396) در تحقیقی با عنوان تحلیل کمی ریسکهای موجود در مدیریت زنجیره تأمین سبز با استفاده از مدلسازی ریاضی بیان داشتند که امروزه پذیرش و اجرای موفق ایده و طرح سبز در فعالیتهای کسب و کار در زنجیره تأمین به گونهای است که در چشم انداز آن به سادگی قابل دسترسی نیست. تمام تولیدات و فعالیتها در زنجیره تأمین سبز با ریسکهای متفاوتی روبرو هستند. این ریسکها و منابع آنها میتوانند موجب اختلال در هموار بودن فعالیت-های زنجیره تأمین سبز شود. بنابراین، مدیریت و کاهش پیچیدگی ریسک در زنجیره تأمین سبز از اهمیت بالایی برخوردار است.در پژوهش حاضر به تبیین مدلی جهت شناسایی ریسکهای پر اهمیت در زنجیره تأمین سبز پرداخته شدهاست. ابعاد اصلی مدل مذکور از بررسی ادبیات نظری زنجیره تأمین سبز گرفته شدهاست که بوسیله تحلیل عاملی تأییدی مورد تأیید قرار گرفت . ریسکهای اصلی این مدل عبارتند از:ریسک تولیدی فنی، ریسک تأمین، ریسک بازیافت محصول، ریسک اعتباری، ریسک تقاضا و ریسک دولتی – سازمانی. در پژوهش حاضر جهت تعیین میزان اهمیت هریک از ابعاد مدل، از نظر کارشناسان حوزه صنایع و اساتید دانشگاه و همچنین مدلسازی غیرخطی فازی استفاده شده است. نتایج حاصل از مدلسازی ریاضی نشان میدهد که بعد ریسک تولیدی - فنی در رتبه اول گرفته است.
شفیعی و هنرور(1395) در تحقیقی با عنوان ارزیابی ریسکهای زنجیره تأمین با بهرهگیری از فرایند تحلیل شبکهای بیان داشتند که از آنجایی که پویاییهای تدارکات و بازارهای فروش و بنابراین عدم قطعیت برنامه ریزی افزایش یافته است، شرکتها میبایست قادر باشند تا تصمیمات آگاهانه تحت ریسک اتخاذ کنند. خصوصیت کلیدی ریسک زنجیره تأمین این است که ریسک ماوراء مرزهای یک شرکت گسترش مییابد و به علاوه، جریانهای گسترش یافته مرزها خود میتواند منبعی از ریسکهای زنجیرة تأمین گردد. هدف از مطالعه حاضر شناسایی ریسکهای زنجیره تأمین در شرکت پتروشیمی زاگرس، اولویتبندی ریسکها و ارائه پیشنهادهایی برای مدیران جهت مقابله با آنها است. به منظور تحقق این اهداف، پس از دستهبندی ریسکهای زنجیره تأمین، دادههای تحقیق با نظرسنجی از مدیران شرکت، از طریق پرسشنامه جمع آوری و 20 عامل در قالب 6 گروه به عنوان ریسکهای زنجیره تأمین در شرکت پتروشیمی شناسایی شدند. برای اولویتبندی ریسکهای زنجیره تأمین از تکنیک تحلیل شبکه ای استفاده گردیده و نتیجه تحقیق، تحریم را به عنوان مهمترین ریسک زنجیره تأمین شرکت پتروشیمی زاگرس معرفی مینماید. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش انجام تحقیق، زمینهای- موردی میباشد.
زند حسامی ،ساوچی (1391) در تحقیقی با عنوان مدیریت ریسک در مدیریت زنجیره تأمین بیان داشتند که امروزه سیر تحولات پرشتاب جهانی، سازمانها را برآن داشته تا برای غلبه بر شرایط نامطمئن پیرامون خود به تحقیق در زمینه مدیریت ریسک در زنجیره تأمین بپردازند. تأمینکنندگان بایستی قطعات و مواد را با بهترین کیفیت و کمترین هزینه تولید نمایند. لازمه این مهم، شناسایی و رتبهبندی ریسکهای مؤثر در زنجیره تأمین است. در این مقاله ضمن تشریح مفهوم عدم قطعیت در زنجیره تأمین، همچنین شناسایی ریسکهای زنجیره تأمین و تعیین شدت اثرشان، مدیریت ریسک در زنجیره تأمین به عنوان یکی از وظایف اصلی مدیران بیان گردیده است. در ادامه بر اساس مدل پیشنهادی، مهمترین ریسکهای زنجیره تأمین شناسایی شده و بر اساس آن پرسشنامه ای طراحی شده است که در آن شدت تأثیر ریسکها را نسبت به هم سنجیده و در نهایت با تکنیک دیماتل، نتایج تحلیل شد و بر اساس آن شدت تأثیر مهمترین ریسکهای زنجیره تأمین به ترتیب اولویت مشخص شدکه عبارتند از: محیطی، منابع مالی، استراتژی، فنآوری اطلاعات و ارتباطات و تجهیزات و تکنولوژی.
هرمز و همکاران (2021) تحقیقی با عنوان روش مدیریت ریسک در زنجیره تامین انجام دادند. نتایج نشان داد که بسیاری از آن عواملی که بر کیفیت تأثیر میگذارند، خطراتی هستند که قبلاً شناسایی شدند، بنابراین اقداماتی که انجام میگیرد به سمت این ریسکهایی هدایت میشوند که بر کیفیت تأثیر میگذارند. به این ترتیب احتمال و تاثیر این ریسک ها را کاهش می دهد و احتمال وقوع ریسک اصلی خود را نیز کاهش می دهد.
گرو6 (2020) تحقیقی با عنوان مدیریت ریسک زنجیره تامین انجام داد. یافته ها نشان داد مدیریت ریسک زنجیره تامین یک تابع جدایی ناپذیر از شبکه تامین است. به دلیل سیاست های اقتصادی کشورها و جهانی شدن، که عدم اطمینان و چالش هایی را برای سازمان های زنجیره تامین ایجاد کرده است، با چالش های غیرقابل پیش بینی مواجه است. اینها به طور قابل توجهی بر عملکرد مالی سازمان ها و اقتصاد یک کشور تأثیر می گذارد. بحث در مورد مدیریت ریسک زنجیره تامین ممکن است باعث افزایش رقابت در تجارت شود. راهبردهای کاهش خطر تأثیرات ناشی از بلایای طبیعی و انسانی را کاهش می دهد.
عبدالباسط7 و همکاران (2018) در مقاله ای با عنوان «چارچوبی برای تشخیص، مدیریت و ارزیابی ریسک: ابزار اقتصادی برای تعیین خطرات در زنجیره تامین»، یک مدل ترکیبی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (N-AHP) و نزدیکترین راه حل ایده آل فازی (N-TPSIS)، برای شناسایی و ارزیابی مهمترین ریسک ها، ابهامات و خطرات در یک زنجیره تامین ارائه دادند آنها ریسک های زنجیره تامین را در پنج حوزه مهم ؛ 1- توزیع و حمل و نقل، 2- تولید 3- سیکل سفارش، 4- ابنارداری 5- تهیه تقسیم نمودند که هر کدام از آنها دارای زیر بخش های مربوط به خود را داشتند و با مدل پیشنهادی خود آنها را مورد ارزیابی قرار دادند.
آر سردوی و هاریتا سارانگا8 (2017) در تحقیقی با عنوان « عدم اطمینان و ریسک زنجیره تامین: نقش تعدیلکننده انعطافپذیری زنجیره تامین در کاهش ریسک» و با هدف درک سوابق ریسک عملیاتی زنجیره تامین با شرکتها و شرایطی که در آنها چنین خطرهایی را می توان کاهش داد، انجام دادند. نتایج تحقیق آنها نشان میدهد که عدم قطعیت در زنجیره تامین منجر به ریسک زنجیره عرضه بالا میشود؛ و در محیطهای نامشخص، انعطافپذیری عرضه و تولید به ترتیب به کاهش خطرات فرآیند تولید و تولید کمک میکند. همچنین نتایج نشان میدهد که در بازارهای نوظهور مانند هند که در آن زیرساخت لجستیک کمتر توسعهیافته است، قابلیتهای داخلی به تنهایی ممکن است در کاهش ریسک تحویل زنجیره تامین کفایت نکند
وی جی ونکاتش9 و همکاران (2015) در تحقیقی با عنوان «تحلیل ریسکهای زنجیره تامین در زنجیرههای خردهفروشی پوشاک هندی و پیشنهاد مدل اولویتبندی ریسک با استفاده از مدلسازی ساختاری تفسیری»، ریسکهای انتخابی زنجیرههای تامین خردهفروشی پوشاک در هند را با تحلیل ساختاری ریسکهای قابلکنترل که شناسایی شدهاند، مورد بحث قرار دادند. لاواستر10 و همکاران (2012)، در پژوهشی با عنوان « مدیریت ریسک زنجیره تامین در شرکت های فرانسوی» بیان داشتند که ریسکهاي زنجیره تأمین، از فرآیند، کنترل، تقاضا، عرضه و محیط، ناشی می شود. این ریسکها نیازمند پاسخهاي خاص و کافی از طریق روشهاي فنی ، طرز برخورد و استراتژي هایی براي مدیریت ریسک می باشند.
روش
تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی بوده است و از نظر روش حل مسئله پژوهش و گردآوري داده ها توصيفي و اکتشافی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران صنایع نسوز در کشور بودند که با روش هدفمند در دسترس 15 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. همچنین برای متغیر ها و ساخت مدل علی – معلولی و نمودار جریان از طریق ادبیات تحقیق و نظرات خبرگان برای شناسایی عوامل مدیریت ریسک در زنجیره تامین صنایع نسوز استفاده شد.جهت تجزیه و تحلیل داده هااز پویایی سیستم ها استفاده گردید و کلیه تجزیه و تحلیل ها با نرم افزار ونسیم می باشد.فرآیند مدل سازی به طور به صورت ذیل است:
1-شناسایی عوامل موثر بر مدیریت ریسک زنجیره تامین از طریق ادبیات تحقیق و مصاحبه با خبرگان.
2-تشکیل مدل علی – معلولی عوامل موثر بر مدیریت ریسک زنجیره تامین با استفاده از نظرات خبرگان و نرم افزار ونسیم.
3-تشکیل نمودار جریان با استفاده از نظرات خبرگان و نرم افزار ونسیم.
4-تحلیل سناریو و ارایه خط مش.
در ادامه به معرفی متغیر های اساسی مدل پرداخته شده است که شامل 3 نوع متغیر درون زا،برون زا و خارج از مرز مدل است که به شرح زیر تعریف می شوند:
متغیرهای درونزا
ظرفیت اسمی تولید
به میزانی اطلاق میگردد که شرکت می تواند از قابلیت های تولیدی اعم از ماشین آلات،مواد اولیه،نیروی انسانی و... جهت تولید محصولات در بالاترین سطح کمی و کیفی استفاده نماید و از رابطه زیر بدست می آید:
NPC=ظرفیت ماشین آلات+ظرفیت نیروی انسانی در دسترس+ میزان مواد اولیه تولیدی+میزان تقاضا
ظرفیت واقعی تولید
به میزانی اطلاق میگردد که در آن به اندازه سفارشات موجود محصولات و خدمات تولید میگردند که تابعی از میزان تقاضا است و شرکت نمی تواند بخشی از ظرفیت تولیدی خود را به دلیل نبود سفارشات استفاده نماید و از رابطه زیر بدست می آید:
FPC=ظرفیت کل تولید-میزان سفارشات
ظرفیت بلا استفاده تولید
به میزانی اطلاق میگردد که در آن شرکت به دلیل نبود تقاضای محصول بخشی از ظرفیت های موجود اعم از ماشین آلات،نیروی انسانی و مواد اولیه را مورد استفاده قرار نمیدهد و از رابطه زیر بدست می آید:
DPC=ظرفیت اسمی تولید-ظرفیت واقعی تولید
هزینه پرداختی به مشتریان بازگشت محصول و خدمت خریداری شده توسط مشتری
به هزینه هایی اطلاق میگردد که شرکت محصولات و خدمات خریداری توسط مشتریان را باید متقبل شده که از رابطه زیر بدست می آید:
TPP=قیمت محصولات و خدمات فروخته شده-هزینه معیوب بودن و بازیافت محصولات
قیمت محصولات و خدمات جدید
به قیمتی اطلاق میگردد که شرکت برای محصولات و خدمات جدید خود در نظر می گیرد و تابعی از میزان کار غیر مستقیم و مستقیم به همراه درصدی سود برای شرکت است و از رابطه زیر بدست می آید:
NPC=کار مستقیم+کار غیر مستقیم+سود
ظرفیت برگشت محصول و خدمت
به زمانی اطلاق میگردد که شرکت برای مرجوع دادن محصولات فرصت داشته و در صورت عدم رضایت می توانند محصولات خریداری شده را تعویض و یا عودت نمایند که این میزان برای شرکت 4 روز کاری در نظر گرفته شده است و با توجه به حجم برگشت تعیین میگردد.
ظرفیت توزیع محصولات و خدمات
به میزانی اطلاق میگردد که شرکت می تواند محصولات تولیدی خود را به دست مشتریان نهایی برساند و از رابطه زیر محاسبه میگردد:
CPN=میزان محصولات تولیدی-محصولات توزیع نشده
متغیرهای برونزا
ورودی مواد خام
به مقدار مواد خامی اطلاق میگردد که شرکت برای تولید محصولات طی یک دوره سفارش خریداری و نگهداری می نماید و از رابطه زیر محاسبه میگردد:
RM=مواد خام خریداری شده+مواد خام موجود
مجموع تقاضا
به کلیه حجم سفارشات توسط مشتریان طی یک دوره یک ماهه اطلاق میگردد که به دو دسته سفارشی و انبوه است و از رابطه زیر بدست می آید:
DT=سفارشات انبوه+سفارشات طبق خواسته مشتریان
تامین کننده های مواد خام
به کلیه تامین کنندگانی اطلاق میگردد که به صورت راهبردی و مقطعی با شرکت های مورد نظر در تهیه مواد خام همکاری دارند و از رابطه زیر بدست می آید:
SMR=تامین کنندگان راهبردی+تامین کنندگان مقطعی
متغیرهای خارج از مرز مدل
کشش محصول و خدمت
درصد تغییرات مقدار تقاضا نسبت به تغییر قیمت است که به صورت رابطه زیر نمایش داده میشود:
EP=تغییر در قیمت /تغییر در مقدار *مقدار/قیمت
محصولات و خدمات جایگزین
به تعداد محصولات و خدماتی اطلاق میگردد که مشتریان می توانند بجای استفاده از محصولات و خدمات تولیدی شرکت ها از آنها استفاده نمایند و شرکت باید در این زمینه نیز فعالیت نماید تا بخشی از مشتریان خود را دست ندهد.
محصول و خدمت مکمل
به تعداد محصولات و خدماتی اطلاق میگردد که مشتریان جهت استفاده از محصولات و خدمات خریداری شده باید این محصولات را نیز تهیه نمایند که شرکت در این زمینه نیز فعالیت می نماید.
بررسی اعتبارسنجی نتایج
یکی از مراحل مهم مدلسازی، اعتبار و ایجاد اطمینان به درستی و سودمندی یک مدل است. تنها در صورتی می توان از مدل ایجاد شده در جهان واقعی استفاده نمود که نسبت به اعتبار آن اطمینان حاصل کنیم. برای بررسی اعتبار مدل دینامیک آزمون های متفاوتی وجود دارد که به دو دسته ساختاری و رفتاری تقسیم می شوند. آزمون های ساختاری، اعتبار کلیت و ساختار مدل، و آزمون های رفتاری، اعتبار رفتار و خروجی های مدل را بررسی می کند. از جمله آزمون های ساختاری، می توان به آزمون های پارامتری مدل، کفایت مرز و شرایط حدی اشاره نمود. تحلیل حساسیت که یکی از آزمون های مهم برای سنجش اعتبار و پایایی انواع مدل ها محسوب می شود. نظرسنجی از خبرگان، رفتار انعکاسی، رفتار متناقض و پیش بینی رفتار نیز از جمله آزمون های رفتاری می باشند. در این پژوهش از آزمون شرایط حدی و نظرسنجی از خبرگان استفاده شده است.
یافته ها
امروزه با توجه به تغييرات جهاني در تقاضـا و عرضـة محصـولات نسوز و مزايـا و قابليت هاي شراكتهاي راهبردي در پاسخ بـه تغييـرات پيچيـده و پويـاي محـيط، سـاختارهاي همكاري ضرورتي براي اين نوع كسب وكار محسوب ميشود. بـر اسـاس نظـر خبرگـان صـنعت نسوز، ظهور رقباي جديد، افول رقبا و همچنين تمركـز برخـي از رقبـا بـر توسـعه و فروش فناوري به جاي افزايش توليد و تأثير آن بر روند تغييرات عرضه، تغيير نرخ مصرف و تأثير آن بر ظرفيت بازار، از جمله عوامل مؤثر بر ضرورت کاهش ریسک در زنجیره تامین در شرایط عدم قطعیت است. مطابق بـا ادبيـات پژوهش و تأييد خبرگان، اين تغييرات با احساس نياز به افزايش فعاليت هـاي بازاريـابي و توسـعة توليد و افزايش هزينه هاي بازاريابي، تحقيق و توسعه و به دنبال آن، احساس نياز به صـرفه جـويي در مقياس، مدیریست ریسک در زنجیره تامین و وابستگي ميان شركتهـا و تامین کنندگان فعال در صنعت نسوز را افـزايش داده اسـت. در بخـش مديريت راهبردي زنجیره تامین، توجه به عوامل مؤثر بر کاهش ریسک های زنجیره تامین ، پي بردن به روابط ميان اين عوامل و نحوة تأثير آنها بر تداوم همكاري ها و دوام صنعت، امري ضروري است. در این بخش از طريق مدل سازي و شبيه سازي عوامل مـؤثر بـر کاهش ریسک های زنجیره تامین در صنایع نسوز و با توجه به عوامل محيطي، نحوة تأثير اين عوامل بر هـم و چگـونگي ارتبـاط آنها با کاهش ریسک ها در زنجیره تامین را نشان داده شده است.
نمودار علي ـ معلولي مسئلة پژوهش
در پژوهش پيش رو نمودار علي ـ معلـولي و جريـان بـا بهـره گيـري از ادبيـات پـژوهش و نظـر خبرگان، ترسيم شده است. اين نمودار ميتواند روابط علي ميان متغيرها را به سادگي نشان دهـد. در شكل 1 نمودار علي ـ معلولي مسئلة پژوهش مشاهده ميشود.
شکل 1-مدل علّي ـ معلولي عوامل مؤثر بر کاهش ریسک های زنجیره تامین در شرایط عدم قطعیت در صنایع نسوز
نمودار جريان مسئلة پژوهش
مدل پويايي كه در شكل 2 مشاهده ميشود و بـر اسـاس نظـر خبرگـان منتخـب ايـن پـژوهش استخراج شده است، ميزان تأثيرگذاري عواملي چون نفوذ در بازار شركتها، حل تعارض موجود ميـان شركتها و همچنين در ساختار همكاري، تفاوت در شرايط كاري شركا، تفاوت در قـدرت نسـبي شركا، مكمل بودن منابع شركا و تعارضات غير كاركردي را بر سطح تعهد، سطح همكاري، ميـزان سازگاري، سطح اعتماد متقابل و عمر رابطه نشان ميدهد و در نهايت تأثير آنها را بـر کاهش ریسک های زنجیره تامین در شرایط عدم قطعیت در صنایع نسوز بررسي ميكند.
در اين پژوهش براي ترسيم نمودار جريان به كمك نتايج حاصل از مصاحبه با مديران صنیع نسوز، رابطة بين تغيير در ظرفيت بازار و توسعة فعاليتهاي بازاريابي و توليدي به دست آمده است. شركتها در راستاي راهبردهاي رقابتي در زنجیره تامین مواد نسوز، برنامه ريزي هاي خاصي دارنـد و بـراي پاسـخ بـه نوسان هاي عرضه و تقاضا به طور سالانه بخشي از فعاليت خود را بر اقدامات بازاريـابي و توسـعه توليد و افزايش ظرفيت متمركز ميكنند كه توجه به اين موضوع در شبيه سازي مسئله، ضـروري است. مديران مالي اين شركتها ضمن تأكيد بر صرفه جويي در مقيـاس، معتقدنـد هرگـاه حجـم توليد از حدي فراتر رود، هزينه هاي بازاريابي، تحقيق و توسعه و توليد نيـز بـه صـورت تصـاعدي افزايش مييابد و بر ضرورت ايجاد شراكت هاي راهبردي مي افزايد. بر همين اساس انگيزة ايجـاد شراكت با توجه به منافع ناشي از آن، چه از نظر مالي و فني و چه از نظر مهارت هاي مـديريتي ـ كه ميتوان آن را منافع مادي و معنوي ناميد ـ ساختارهاي همكـاري در زنجیره تامین را افـزايش مـيدهـد و بـر وابستگي بين شركا و تامین کنندگان نيز اثر ميگذارد.
اينگونه تغييرات ناشی از عدم قطعیت محيطي و تأثير آن بر شركتها، اثر مستقيمي بر تعهـد تشـكيل شـراكت و تداوم همكاري ها دارد. در حوزة مديريت ریسک زنجیره تامین توجـه بـه «تعهـد» كـه عامـل كليـدي تـداوم همكاري ها بین تامین کنندگان و شرکای تجاری است، ضرورت دارد. سطح تعهد موجود در سـاختار زنجیره تامین ناشـي از عوامـل مختلفـي است.
شکل 2-نمودار جريان عوامل مؤثر بر کاهش ریسک های زنجیره تامین در شرایط عدم قطعیت در صنایع نسوز
بررسي خط مش های مختلف
به منظور ممانعت از پيچيدگي بي اندازة مدل، مهمترين عوامل بر اساس اولويـت اثـر بـر کاهش ریسک های زنجیره تامین در شرایط عدم قطعیت در صنایع نسوز وارد مدل شده است، لذا مدل به خوبي وضـعيت سيسـتم و تعامـل اجـزاي كليدي آن را به تصوير ميكشد. پس از نظرخواهي از خبرگان در مورد نحوة ارتباط بين متغيرهـا، به كمك توابع عددي، معادله اي بر اساس ديدگاه خبرگان شـكل گرفـت. در ايـن معادلـه ضـمن تشخيص رابطة بين متغيرها، به بررسي رفتار متغيرها در بازة سه ساله و دوره هاي سه ماهه پرداخته شده است.
خط مش اول: در اين سناريو براي کاهش ریسک های زنجیره تامین در شرایط عدم قطعیت در صنایع نسوز پيشـنهاد مـيشـود مـديران در كوتاه مدت، بر كاهش سطح تفاوت در موقعيت كاري و تضاد بين خود تمركز كنند. بـدين منظـور مديران بايد براي كاهش سطح تفاوت در موقعيت كاري تا سطح 2/0 برنامه ريزي كننـد و بـراي تضاد سطح 4/0 را مد نظر قرار دهند. رفتار متغيرهاي كليدي مدل پس از شبيه سـازي خط مش اول را ميتوان در شكل 3 مشاهده كرد.
شکل 3-نتايج اجراي خط مش اول
خط مش دوم: در خط مش دوم پيشنهاد ميشود عـلاوه بـر اجـراي سـناريوي اول، شـركا و تامین کنندگان در بلندمدت نيز به دنبال حل تعارضات غير كـاركردي موجـود در سيسـتم باشـند و سـطح آن را بـه حداقل ممكن برسانند. بنابراين بايد سطح تعارضات غير كاركردي بـه عـدد 1/0 كـاهش يابـد و تغيير رفتار متغيرهاي كليدي بررسي شود. رفتـار متغيرهـاي كليـدي مـدل پـس از شـبيه سـازي سناريوي دوم را ميتوان در شكل 4 مشاهده كرد.
شکل 4-نتايج اجراي خط مش دوم
از آنجاكه ميان مؤلفه هاي مؤثر بر کاهش ریسک های زنجیره تامین در شرابیط عدم قطعیت در صنایع نسوز ارتبـاطي پويـا برقـرار اسـت، ميتوان گفت از ساختار توسعه راهبردي پويايي نيز برخوردار اسـت، بنـابراين شـركتهـا نبايـد هنگام تشكيل مدیریت ریسک زنجیره تامین فقط بـر يـك عامـل تمركـز كننـد، بلكـه بايـد رويكـردي همه جانبه درپيش بگيرند. مدل ارائه شده در اين پژوهش ميتواند در دستيابي به اين مهم كمـك شايان توجهي كند و موجب موفقيت شرکت شود. نتايج حاصل از تحليل خط مش ها مؤيد ايـن است كه در ساختار همكاريهاي بين تامین کنندگان و شکرا، توجه به بازده بلندمـدت حـائز اهميـت اسـت و در شكل دهي عوامل كليدي کاهش ریسک های زنجیره تامین در شرابیط عدم قطعیت در صنایع نسوز، تمركز بر اين نكته ضروري است كه بـازده بلندمـدت بايـد در دوره هاي كوتاه بررسي شود. ميتوان اذعان داشت براساس نظر خبرگان مهمترين دسـتاورد ايـن پژوهش انتقال مفهوم پويايي مدیریت ریسک در زنجیره تامین و ساختار روابط پوياي متغيرهاي آن اسـت. در واقـع انجـام اين پژوهش و مفهوم آن، تغييردهندة نگاه مديران و متوليان رشد و توسعه راهبردي به اين پديـدة مهم، پيچيده و پويا است.
آزمون شرایط حدی
در این آزمون، با تعیین مقادیر اولیه متغیرها در حالت حدی، میزان پایداری رفتار مدل بررسی می شود. قرار دادن برخی پارامترهای اصلی در حالت حداقلی و یا حداکثری و تست خروجی مدل، یکی از روش های اعتبارسنجی مدل است تا میزان حساسیت آن در برابر این تغییرات بررسی شود. برای این منظور، میزان سفارش محصولات به عنوان وضعیت بی نهایت در نظر گرفته شد (حد پایین) که شبیه سازی انجام شده برای تعداد میزان سفارشات نشانگر متوسط ارزش ایجاد شده تجمعی صفر محسوب می شود. در حالت حدی بالاترین، کارایی سیستم (حد بالا با فرض ارزش بهینه ایجاد شده) رفتار منطقی از مدل مشاهده شد. بر این اساس، مدل طراحی شده از آزمون شرایط حدی پیروی می کند.
نظرسنجی از خبرگان
در روش نظرسنجی از خبرگان، نتایج حاصل از شبیه سازی با مدیران و کارشناسان یا به بیان دیگر از نظرات خبرگان در صنایع نسوز که شامل 10 نفر از مدیران شرکت ها بودند، بررسی شدند؛ بدین صورت که نتایج حاصل از نرم افزار در اختیار خبرگان قرار داده شد و از آنها خواسته شد تا نظرات خود را در حیطه نتایج بدست آمده اعلام نموده و پیشنهادات اصلاحی خود را نیز ابلاغ نمایند. همچنین با توجه به تجربیات خبرگان در خصوص داده های واقعی با مدل شبیه سازی شده، توسط خبرگان مورد مقایسه قرار گرفت. پس از ارائه نظرات خبرگان، نتایج بدست آمده از مدل از نظر انطباق با نتایج مورد انتظار در دنیای واقعی تایید شد.
بحث و نتیجه گیری
امروزه مدیریت زنجیره تامین، یکی از مسائل اساسی بنگاه های اقتصادی است که تمامی فعالیت های سازمان را به منظور تولید محصولات و ارائه خدمات مورد نیاز مشتریان تحت تاثیر قرار می دهد. از طرف دیگر، وجود عدم قطعیت ها، افزایش عوامل تاثیر گذار در زنجیره تامین و پیچیده تر شدن سیستم های تولیدی، مدیران را در تحقق اهدافشان دچار مشکل کرده است. با درک این مساله در می یابیم که توجه به فرصت ها و تهدیدهای موجود در عرصه تجارت جهانی و ارزیابی نمودن توان سازمان در رویارویی با ریسک های موجود از اهمیت بالاتری برای سازمان برخوردار می باشد. معمولا در سازمان ها به مدیریت ریسک پرداخته نمی شود یا حداقل می توان گفت که نسبت به آن کم توجه هستند، در حالی که در کشورهای پیشرفته با ریسک به صورت فعال و سیستماتیک برخورد شده و به عنوان یک قابلیت سازمانی جهت پاسخگویی و کنترل ریسک ها در چرخه اقتصادی و تولیدی را بر عهده دارد. مدیریت ریسک فرایند شناسایی عوامل ریسک، ارزیابی آنها برنامه ریزی برای کاهش اثرات نامطلوب ریسک ها می باشد. ارزیابی ریسک یکی از مراحل مهم مدیریت ریسک بوده با توجه به وجود ریسک های فروان نیز لزوم صرف بهینه منابع درزنجیره تامین، اهمیت زیادی دارد نادیده گرفتن آن حتی اجرای ناقص این فرایند ممکن است خسارات جبران ناپذیری رابر بخشهای مختلف زنجیره وارد کند. در این راستا در تحقیق حاضر به ارائه الگوی مدیریت ریسکهاي زنجیره تأمین مواد اولیه در شرایط عدم اطمینان با رویکرد پویایی سیستم ها پرداخته شد که پس از بررسي مدل علّي ـ معلولي و مدل جريان ارائه شده، مشخص شد عواملي چـون تعهد، اعتماد متقابل و رضايت از همکاری در کاهش ریسک های زنجیره تامین در شرایط عدم قطعیت در صنایع نسوز نقشي اساسي دارند. لذا براساس نتايج تحليل سناريو، شركتهای فعال در صنای نسوز مـيتواننـد بـه منظـور کاهش ریسک ها در زنجیره تامین شرکت ها از طريق برنامه ريزي هـاي كوتـاه مـدت، در راسـتاي كـاهش تعارضـات غيـر كاركردي، شفاف سازي وضعيت شركتها، ايجاد حس مشـترك ميـان آنهـا و كـاهش تضاد موجود، تلاش كنند؛ وبا توجه به سناريوهاي بررسي شده، در راستاي كاهش عامل تفـاوت در زمينـة فعاليـت بازاریابی در ساختار زنجیره تامین و بر اساس نظر خبرگان، شركتها بايد شريكها و تامین کنندگاني را انتخاب كنند كه از نظر بازار فروش و حوزة فعاليـت و تامین مواد اولیه با کیفیت بـا هـم همخـواني داشـته باشـند، همچنين ميتوانند از طريق بهبود انتقال و تسهيم اطلاعات به شفاف سازي بپردازند؛و تعاملات بیشتری جهت کاهش عدم قطعیت در زنجیره تامین داشته باشند.ننایج با تحقیقات زند حسامی و ساوچی(1391)،شاهبند زاده و کبگانی(1396)،شفیعی و هنرور(1395) و وی جی ونکاتش و همکاران (2015) و لاواستر و همکاران (2012) همسو است که بیان داشتند ریسکهاي زنجیره تأمین نیازمند پاسخهاي خاص و کافی از طریق روشهاي فنی ، طرز برخورد و استراتژي هایی براي مدیریت ریسک می باشند.
در صحبت بیشتر با مدیران شرکت های مورد بررسی راهکارهای زیر برای غلبه بر ریسکهای شناساییشده مؤثر به نظر میرسید؛ البته مفیدبودن این راهکارها خود نیازمند پژوهش است؛ اما ذکر آنها خالی از فایده به نظر نمیرسد:
- استفادۀ مناسب از اطلاعات: شرکتها باید اطمینان حاصل کنند که دادههای دقیق و بهموقع از همۀ از تولیدکنندگان به آنها میرسد. این چالش کوچکی نبوده و نیازمند تلاش زیادی است که ازطریق انگیزهدادن به تأمینکنندگان و درگیرشدن در روند، پشتیبانی میشود.برای کسب اطلاعات دقیق و قابل اعتماد از سراسر کل زنجیره تأمین، کسب و کار باید اقدامات زیر را انجام دهد:
- ارتباطات قوی با همکاران خود ایجاد و انگیزهها و چالشهای آنها را درک کند.
- چشمانداز جذاب موفقیت را با آنها به اشتراک بگذارد.
- ارسال دادهها را سادهسازی کند.
- بازخورهای شفاف و مستندی به تأمینکنندگان ارجاع دهد تا از عملکرد خود آگاه شوند.
-استانداردسازی فرایندهای زنجیره تأمین برای کمک به شرکتها در استفادۀ بهتر از اطلاعات مشترک در میان شرکای زنجیره تأمین کمک میکند. به اشتراکگذاری اطلاعات وسیلهای است برای ردیابی دینامیک زنجیره تأمین و درنتیجه کاهش عدم اطمینان در محیطهای خارجی و داخلی. هنگامی که استانداردسازی در زنجیره تأمین مؤثر باشد، کاهش این عدم قطعیت به بهبود عملکرد کمک میکند.
-قابلیتهای زنجیره تأمین پویای نامتجانس هستند که نه تنها میتوانند اختلالات زنجیره تأمین را در خود حل کنند، بلکه مزایای رقابتی را در زمانهای معمول و غیرمعمول فراهم میآورند. دادههای غنی از مطالعات موردی کیفی مدیران را در برخی از اصول مدیریت مقاوم کمک میکند؛ برای مثال به نظر میرسد برنامهریزی زنجیره تأمین متمرکز با ظرفیتهای غیرمتمرکز محلی یکی از این اصول کلیدی باشد. علاوه بر این، داشتن منابع کمکی در نقشهای پروژۀ زنجیره تأمین استراتژیک، یکی دیگر از اصول اولیه برای ایجاد انعطافپذیری است.
-آنچه که در این میان حائز اهمیت است، برقراری تعادل و بالانس مناسب میان استراتژیهای مدیریت ریسک و افزایش هزینههای ناشی از این استراتژیها در مدیریت ریسک زنجیره تأمین است.
همچنین هر تحقیقی در طول فرایند انجام با محدودیت هایی مواجهه می باشد که در این خصوص می توان بیان داشت نتایج بدست آمده از جامعه مورد بررسی ،قابل تعمیم به سایر جوامع نبوده و جهت تعمیم باید جوانب احتیاط را رعایت نمود .پژوهشگران آتی نیز می توانند با استفاده از سایر روش ها جهت مدل سازی استفاده نمایند مانند: معادلات ساختاری و... و یا به تفکیک هر شرکت جهت دستبابی به نتایج دقیق تر تحقیقی را به انجام برسانند.
منابع و ماخذ
1. زندحسامی،حسام،ساوچی،آوا(1391). مدیریت ریسک در مدیریت زنجیره تأمین.مدیریت توسعه و تحول.5(9).37-44.
2. جمالی،علی (1391).مدیریت ریسک زنجیره تامین، دومین همایش ملی ریاضیات و کاربردهای آن در علوم مهندسی، ساری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد جویبار.
3. سوری, علی, عیوضی حشمت, علی اصغر, ثانوی فرد, رسول. (1400). طراحی مدل مدیریت ریسک کیفی محیطی در زنجیره تأمین بر عملکرد مالی و کیفی شرکت ایران خودرو. فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای), 11(4), 449-471.
4. شاهبند زاده،حمید،کبگانی،محمد حسین(1396). تحلیل کمی ریسکهای موجود در مدیریت زنجیره تأمین سبز با استفاده از مدلسازی ریاضی.پژوهشنامه بازرگانی.21(82).1-32
5. فقهی فرهمند، دکترناصر ، (1395) ، مدیریت استراتژیک پیشرفته سازمان، دانشگاه آزاداسلامی واحدتبریز، چاپ اول
6. شفیعی،مرتضی،هنرور،اندیشه(1395). ارزیابی ریسکهای زنجیره تأمین با بهرهگیری از فرایند تحلیل شبکهای(مورد مطالعه: شرکت پتروشیمی زاگرس واقع در منطقه ویژه اقتصادی پارس جنوبی).نشریه مدیریت صنعتی.11(35).82-102.
7. ایران زاده، دکترسلیمان و سالک سلطانی ،زهرا ، (1393) ،مدیریت استرتژیک پیشرفته سازمان ، فروزش، چاپ اول
8. محمدی،حمید (1397). مدیریت استراتژیک ریسک در زنجیره تأمین. دومین کنفرانس بین المللی مدیریت استراتژیک.
9. مهرگان،محمد (1396).زنجیره تامین و نقش آن در سازمان.سمت.تهران.
10. هاشمی نژاد, آذر, غنیان, منصور, عبد شاهی, عباس, خسروی پور, بهمن. (1399). تدوین راهبرد مدیریت ریسک زنجیره تامین نان در راستای اهداف سیاستهای کلی کشاورزی. سیاستهای راهبردی و کلان, 8(31), 452-480
11. Lano , M. (2018). Learning from others’misfortune:factors influencing knowledge acquisition to reduce operational risk. Oper.Manage. 31,52-61.
12. Lee, R. (2016). Critical success factors for implementation of supply chain management in Indian small and medium enterprises and their impact on performance. IIMB Management Review 27, 92-104.
13. Hermoso-Orzáez, M.J., Garzón-Moreno, J.(2021) Risk management methodology in the supply chain: a case study applied. Ann Oper Res.1(9).34-55.
14. Khanez, S.-Y. (2018). A case study of using DEMATEL method to identify critical factors in green supply chain management. Applied Mathematics and Computation.
15. Junner, M. (2018). Prioritizing the responses to manage risks in green supply chain: An Indian plastic manufacturer perspective. Sustainable Production and Consumption.
16. Guru,J(2020). Supply Chain Risk Management: Literature Review. Risks 2021, 9(1), 16-23.
17. Manmo, R. (2018). The green supply chain management risk analysis. Adv. Mater. Res. 573–574,734–739.
18. Nnatez, L. (2018). Complex dynamics of a MC–MS pricing model for a risk-averse supply chain with after-sale investment. Commun Nonlinear Sci Numer Simulat.
19. Abdel-Basset, M,. Gunasekaran, M,. Mohamed, M, and Chilamkurti,N,.(2018), A framework for risk assessment, management and evaluation: Economic tool for quantifying risks in supply chain, Future Generation Computer Systems, https://doi.org/10.1016/j.future.2018.08.035.
20. Cardosoa, S. R., Barbosa-Póvoa, A., Relvasa, S., & Novais, A.Q, (2014), Network Design and Planning of Resilient Supply Chains, Proceedings of the 24th European Symposium on Computer Aided Process Engineering.
21. Lavastre, O., Gunasekaran, A., and Spalanzani A, (2012), Supply chain risk management in french companies, Decision Support Systems, Volume. 52: pp: 828-838.
22. Sreedevi, R,. Saranga, H,. (2017), Uncertainty and supply chain risk: The moderating role of supply chain flexibility in risk mitigation, International Journal of Production Economics,Volume193, Pages 332-342.
23. Venkatesha, V,G,. Snehal, R,. Patwa, S,.(2015), Analysis on supply chain risks in Indian apparel retail chains and proposal of risk prioritization model using Interpretive structural modeling, Journal of Retailing and Consumer Services, Volume 26, Pages 153-167.
[1] - Henry Ford
[2] supply chain
[3] Khanzed
[4] Lano
[5] Mano
[6] Guru
[7] -Mohamed Abdel-Basset
[8] -R.Sreedevi & Haritha Saranga
[9] -V.G.Venkatesh
[10] - Lavastre, O