• فهرست مقالات ناگویی هیجانی

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت‌درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی بر تنظیم شناختی-هیجانی، انعطاف‌پذیری شناختی و ناگویی هیجانی بیماران گوارشی
        زهرا تنها فرزانه حسینی جواد کریمی عزت اله قدم پور
        این پژوهش در پی مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت‌درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی بر تنظیم شناختی-هیجانی، انعطاف‌پذیری شناختی و ناگویی هیجانی بیماران گوارشی می‌باشد. در این پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل نامعادل، از بین کلی چکیده کامل
        این پژوهش در پی مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت‌درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی بر تنظیم شناختی-هیجانی، انعطاف‌پذیری شناختی و ناگویی هیجانی بیماران گوارشی می‌باشد. در این پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل نامعادل، از بین کلیه بیماران گوارشی در شهر ساری که در سال 1398 به مرکز درمانی بیمارستان امام خمینی (ره) این شهر مراجعه کرده بودند، تعداد 45 نفر به شیوه نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و به سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) 15 نفره تقسیم شدند. کلیه آزمودنی‌ها پرسش‌نامه‌ تنظیم شناختی- هیجانی، انعطاف‌پذیری شناختی و ناگویی خلقی را در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل نمودند. یک گروه آزمایش در هشت جلسه تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه دیگر آزمایش تحت هشت جلسه شناخت‌درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی قرار گرفتند. بر این اساس، بین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر راهبردهای سازش نایافته هیجانی- شناختی تفاوت معنی‌داری وجود نداشت، اما هردو گروه (پذیرش و تعهد و گروه ذهن آگاهی) با گروه کنترل تفاوت معنی‌دار داشتند و بین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر راهبردهای سازش یافته هیجانی- شناختی تفاوت معنی‌داری وجود نداشت. همچنین، درمان مبتنی بر ذهن آگاهی اثر قابل توجهی در افزایش زیر مقیاس انعطاف‌پذیری شناختی، داشته است، اما درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد اثری در زیر مقیاس انعطاف‌پذیری شناختی، یعنی زیر مقیاس جایگزینهای بیماران گوارشی نداشته است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - رابطۀ سبک‌های دفاعی و ناگویی هیجانی با داشتن افکار خودکشی
        عباس رحیم زاده ینگی کند بهمن کرد کمال اپروز
        هدف: خودکشی به عنوان یک مشکل سلامت عمومی اساسی در سراسر جهان شناخته شده در نظام روان تحلیل گری، دفاع‌ها نقش مهمی در سلامت روانی افراد ایفا می‌کننداست. در پژوهش‌های مختلف، آسیب پذیری‌های هیجانی از جمله ناگویی هیجانی یکی از عوامل خطر در خودکشی شناخته شده است. این مطالعه ب چکیده کامل
        هدف: خودکشی به عنوان یک مشکل سلامت عمومی اساسی در سراسر جهان شناخته شده در نظام روان تحلیل گری، دفاع‌ها نقش مهمی در سلامت روانی افراد ایفا می‌کننداست. در پژوهش‌های مختلف، آسیب پذیری‌های هیجانی از جمله ناگویی هیجانی یکی از عوامل خطر در خودکشی شناخته شده است. این مطالعه با هدف رابطۀ سبک‌های دفاعی و ناگویی هیجانی با داشتن افکار خودکشی در بین جوانان شهرستان بوکان انجام گرفته است. روش بررسی: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی جوانان (بازه سنی 20 تا 35 سال) شهر بوکان بودند (15299= N) که از این تعداد 400 نفر به روش نمونه‌گیری طبقه‌ای تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سبک‌های دفاعی سن مارتینی، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو و پرسشنامه افکار خودکشی بک بود. داده‌ها با روش همبستگی و رگرسیون چندمتغیره تحلیل شدند. یافته‌ها: نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین سبک دفاعی رشدیافته و افکارخودکشی رابطه منفی و معنادار و بین سبک‌های دفاعی رشدنیافته و روان آزرده و افکارخودکشی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین بین دشواری در شناسایی احساسات و دشواری در توصیف احساسات و افکار خودکشی رابطه مثبت و معنادار و بین تفکر عینی و افکارخودکشی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد که سبک دفاعی روان آزرده و ناگویی هیجانی بیشترین واریانس تغییرات افکارخودکشی در جوانان را تبیین می‌کنند. نتیجه‌گیری: می‌توان نتیجه‌گیری کردجوانانی که سبک‌های دفاعی رشدنیافته و روان آزرده بیشتر به کار می‌برند، در واقع میزان افکارخودکشی در آنها بیشتر می‌شود. دشواری در شناسایی احساسات و دشواری در توصیف احساسات ارتباط مثبتی با داشتن افکارخودکشی در جوانان دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - اثر بخشی رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد برکاهش ناگویی هیجانی و ناامیدی زوجین متقاضی طلاق
        یحیی عراقی سعیده بزازیان مجتبی امیری مجد محمد قمری
        هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش ناگویی هیجانی و ناامیدی زوجین متقاضی طلاق بود. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون ـ پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل بود. جامعۀآماری پژوهش، شامل زوجین متقاضی طلاق بود که در سال 1398 ب چکیده کامل
        هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش ناگویی هیجانی و ناامیدی زوجین متقاضی طلاق بود. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون ـ پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل بود. جامعۀآماری پژوهش، شامل زوجین متقاضی طلاق بود که در سال 1398 با تمایل شخصی، ارجاعی از مرکز مداخله در خانواده دادگستری و اورژانس اجتماعی، جهت مشاوره به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی شهر مرند ارجاع داده شدند که از بین این افراد تعداد 24 زوج و در مجموع 48 نفرکه نمرات بالاتر از نقطه برش را در مقیاس ناامیدی بک و ناگویی هیجانی تورنتو کسب کرده بودند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند.(هرگروه 12زوج) ابزار پژوهش پرسشنامه ناامیدی بک و مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو بود. داده ها با استفاده از طرح آمیخته تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد به طور معناداری باعث کاهش ناامیدی و ناگویی هیجانی زوجین متقاضی طلاق شد (P≤0/01). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گیری نمود که درمان پذیرش و تعهد می تواند با آموزش مفاهیمی همچون شناسایی ارزش ها، ذهن آگاهی و عمل متعهدانه به عنوان یک درمان موثر برای بهبود ناامیدی و ناگویی هیجانی زوجین متقاضی طلاق قلمداد شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - اثربخشی بسته بومی مبتنی بر ادبیات کهن فارسی بخشش بر ناگویی هیجانی و ایمنی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی
        رضا همایی علیرضا ماردپور آرمین محمودی
        هدف: پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی بسته بومی مبتنی بر ادبیات کهن فارسی بخشش بر ناگویی هیجانی و ایمنی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی پرداخته است. روش: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان گروه سنی چکیده کامل
        هدف: پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی بسته بومی مبتنی بر ادبیات کهن فارسی بخشش بر ناگویی هیجانی و ایمنی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی پرداخته است. روش: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان گروه سنی 16 تا 18 سال اقدام کننده به خودکشی شهر اصفهان و حجم نمونه شامل 30 نفر که بطور تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل جایگیری و به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. بسته بومی مبتنی بر ادبیات کهن فارسی بخشش(مبتنی بر اشعار فردوسی، نظامی، خیام، مولوی، سعدی و رودکی) برای نوجوانان اقدام کننده به خودکشی گروه آزمایش(در 8 جلسه) اجراء شد. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه 13 سوالی ایمنی هیجانی مرکز خدمات خانواده کیسی(2007) و پرسشنامه 20 سوالی ناگویی هیجانی بگبی، پارکر و تیلور (1994) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس با اندازه گیریهای مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین نمرات پس آزمون ناگویی هیجانی و ایمنی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی گروه آزمایش و کنترل وجود داشت. نتیجه گیری: با توجه به کاهش ناگویی هیجانی و بهبود ایمنی هیجانی، برای بهبود وضعیت روانی و شخصیتی افراد اقدام کننده به خودکشی، از بسته بومی مبتنی بر ادبیات کهن فارسی بخشش استفاده کنند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - مقایسة سبک دلبستگی، ناگویی هیجانی و عملکرد جنسی در بیماران مرد مبتلا به سردرد تنشی با افراد سالم
        شهناز خالقی پور حامد پیرفرزام
        هدف از این پژوهش مقایسه سبک دلبستگی، ناگویی هیجانی و عملکرد جنسی در بیماران مرد مبتلا به سردرد تنشی با افراد سالم بود. روش پژوهش توصیفی از نوع مقایسه‌ای بود. جامعه آماری کل بیماران مرد مبتلا به سردرد تنشی بودند که در سال 1393 طی پنج ماه به کلینیک نورولوژی شهرستان کرج مر چکیده کامل
        هدف از این پژوهش مقایسه سبک دلبستگی، ناگویی هیجانی و عملکرد جنسی در بیماران مرد مبتلا به سردرد تنشی با افراد سالم بود. روش پژوهش توصیفی از نوع مقایسه‌ای بود. جامعه آماری کل بیماران مرد مبتلا به سردرد تنشی بودند که در سال 1393 طی پنج ماه به کلینیک نورولوژی شهرستان کرج مراجعه کرده بودند و نیز بستگان غیر بیمار آنها بودند. با استفاده از نمونه‌گیری در دسترس تعداد 62 بیمار سردرد تنشی و 62 نفر گروه کنترل مشخص شدند و به پرسشنامه‌های ناگویی هیجانی (تورنتو، 1994)، سبک‌های دلبستگی (کولینزورید،1990) و شاخص بین‌المللی عملکرد نعوظ (روسن، ریلی، واگنر، استرلو، کرک پاتریک و میشرا، 1997) پاسخ دادند. داده‌ها با استفاده از تحلیل واریانس تک متغیره تحلیل شدند. یافته‌ها نشان داد که تفاوت معنی‌داری در مؤلفه‌های سبک‌های دلبستگی (ایمن و اجتنابی)، ناگویی هیجانی (ضعف در بیان احساسات و تفکر عینی) و عملکرد جنسی (عملکرد نعوظی، عملکرد ارگاسمیک، میل جنسی) بین بیماران مبتلا به سردرد تنشی و گروه سالم وجود داشت (01/0p≤). پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - پیش بینى ناگویی هیجانی بر اساس طرحواره هاى ناسازگار اولیه و ابرازگرى هیجانى با نقش میانجیگری انعطاف پذیری شناختی در بیماران مبتلا به درد مزمن
        لیلی وکیلیان مرتضی ترخان جواد خلعتبری
        هدف پژوهش، پیش بینى ناگویی هیجانی بر اساس طرحواره‌هاى ناسازگار اولیه و ابرازگرى هیجانى با نقش میانجیگری انعطاف‌پذیری شناختی در بیماران مبتلا به درد مزمن است. روش پژوهش حاضر، همبستگی و از نوع مطالعات تحلیل مسیر بود. برای انجام پژوهش 300 نفر از بیماران دچار درد مزمن مراجع چکیده کامل
        هدف پژوهش، پیش بینى ناگویی هیجانی بر اساس طرحواره‌هاى ناسازگار اولیه و ابرازگرى هیجانى با نقش میانجیگری انعطاف‌پذیری شناختی در بیماران مبتلا به درد مزمن است. روش پژوهش حاضر، همبستگی و از نوع مطالعات تحلیل مسیر بود. برای انجام پژوهش 300 نفر از بیماران دچار درد مزمن مراجعه کننده به بیمارستان های شهر تهران در سال 1397 با شیوۀ نمونه گیری پژوهش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های طرحواره های ناسازگار اولیه (Young, 1998)، ابرازگرى هیجان (King & Emmons, 1990)، ناگویی هیجانی تورنتو (Babgy, Parker & Taylor, 1994) انعطاف‌پذیری شناختی (Taghizadeh & Nikhah, 2015) را تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها از نرم‌افزارهای Amos و SPSS استفاده گردید. نتایج تحلیل مسیر نشان داد فقط حوزه های محدودیت های مختل به میزان 18/0 و دیگر جهت مندی به میزان 14/0 در تبیین واریانس ناگویی هیجانی تأثیر مثبتی دارد (05/0 >p). ابرازگرى هیجانى در تبیین واریانس ناگویی هیجانی 27/0-؛ بر متغیر میانجی (انعطاف‌پذیری شناختی) 44/0- تأثیر دارد (01/0 >p). در نهایت، ابرازگرى هیجانى با ضریب تأثیر 31/0- بر ناگویی هیجانی از طریق انعطاف پذیری شناختی تأثیر غیرمستقیم دارد (01/0 >p). از نتایج این پژوهش می توان در راستای کاهش سطح ناگویی هیجانی با استفاده از اصلاح طرحواره هاى ناسازگار اولیه، ابرازگرى هیجانى و انعطاف پذیری شناختی در بیماران مبتلا به درد مزمن استفاده کرد.. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - الگوی ساختاری تأثیر طرحواره‌های ناسازگار اولیه بر تعارضات زناشویی با میانجیگری ناگویی هیجانی
        آتوسا اسدزاده محمدباقر حبی مهدی زارع بهرام آبادی عبدالحسن فرهنگی
        هدف از این پژوهش تعیین برازش مدل‌سازی معادلات ساختاری و بررسی تأثیر طرحواره های ناسازگار اولیه و تعارضات زناشویی با نقش میانجی‌گری ناگویی هیجانی بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش‌شناسی در زمرۀ پژوهش‌های توصیفی همبستگی از نوع معادلات ساختاری است. جامعۀ آمار چکیده کامل
        هدف از این پژوهش تعیین برازش مدل‌سازی معادلات ساختاری و بررسی تأثیر طرحواره های ناسازگار اولیه و تعارضات زناشویی با نقش میانجی‌گری ناگویی هیجانی بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش‌شناسی در زمرۀ پژوهش‌های توصیفی همبستگی از نوع معادلات ساختاری است. جامعۀ آماری این پژوهش شامل کلیۀ افراد متأهل مراجعه‌کننده به کلینیک‌های روان‌شناسی منطقۀ 2 شهر تهران در بازۀ زمانی بهمن‌ ماه سال 1397 تا تیرماه سال 1398 بود که حداقل یک سال از زندگی زناشویی آن‌ها گذشته باشد. برای نمونه‌گیری 300 نفر از جامعۀ مذکور به ‌صورت هدفمند و به روش نمونه‌گیری داوطلبانه انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از ابزار پرسشنامۀ تعارضات زناشویی (Sanai, Barati and Boostanipoor, 1996)، طرحواره های ناسازگار اولیه (Young & Brown,2005) و ناگویی هیجانی تورنتو (Bagby, Taylor & Parker, 1994) استفاده شد. داده‌ها با استفاده از روش آماری مدل‌سازی معادلات ساختاری (SEM) با استفاده از نرم‌افزار AMOS_22 جمع‌آوری شد. نتایج نشان داد که شاخص‌های برازش، پس از اصلاح مدل از مقادیر مطلوبی برخوردار است و داده‌های این پژوهش با مدل پژوهش برازش مطلوبی دارد. کلیۀ حیطه های طرد و جدایی، عملکرد مختل، مرزهای مختل، دیگر جهتمندی و گوش به زنگی با نقش میانجی ناگویی هیجانی بر تعارضات زناشویی تأثیر دارد. نتیجه آنکه می‌توان از روابط موجود برای بهبود روابط زناشویی استفاده کرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - بررسی اثربخشی روان درمانگری کوتاه مدت مبتنی بر خود مهارگری با جهت گیری مذهبی بر مهار پرخاشگری و ناگوئی هیجانی دانش آموزان دوره متوسطه شهرستان شبستر
        پرویز کریمی ثانی نصرت سامعی
        پرخاشگری و ناگویی هیجانی یکی از مشکلات رفتاری بسیار جدی و نگران کننده در نوجوانی است. هدف: پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی روان درمانگری کوتاه مدت آموزش مبتنی بر خود مهارگری با جهت گیری مذهبی بر مهار پرخاشگری و ناگوئی هیجانی دانش آموزان پسر دوره متوسطه شهرستان شبسترمی باشد. ر چکیده کامل
        پرخاشگری و ناگویی هیجانی یکی از مشکلات رفتاری بسیار جدی و نگران کننده در نوجوانی است. هدف: پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی روان درمانگری کوتاه مدت آموزش مبتنی بر خود مهارگری با جهت گیری مذهبی بر مهار پرخاشگری و ناگوئی هیجانی دانش آموزان پسر دوره متوسطه شهرستان شبسترمی باشد. روش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی، پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری در تحقیق حاضر کلیه دانش آموزان مدارس متوسطه شهرستان شبستر شامل می شود که به روش نمونه گیری دردسترس بر روی تعدادی از آنها پرسشنامه های پرخاشگری باس و پری(AQ-29/4)و پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو (FTAS-20) اجراء گردید. پس از مشخص شدن دانش آموزانی که پرخاشگری و ناگویی هیجانی بالایی داشتند 24 نفر انتخاب و بصورت تصادفی، 12 نفر درگروه آزمایش و 12 نفر دیگر نیز در گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت روان درمانگری کوتاه مدت آموزش مبتنی بر خودمهارگری با جهت گیری مذهبی قرار گرفتند. سپس از دو گروه ذکر شده پس آزمون گرفته شد. یافته ها : داده ها با استفاده از آزمون مانوا و تحلیل کواریانس تجزیه وتحلیل شد و نتایج پژوهش نشان داد که روان درمانگری کوتاه مدت آموزش مبتنی بر خود مهارگری با جهت گیری مذهبی بر مهار پرخاشگری و ناگویی هیجانی دانش آموزان دوره متوسطه شهرستان شبستر بود موثر بوده است. نتیجه گیری: می توان گفت روان درمانگری کوتاه مدت آموزش مبتنی بر خود مهارگری با جهت گیری مذهبی موجب مهار پرخاشگری و ناگویی هیجانی دانش آموزان می شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - تدوین و آزمون مدل علّی گرایش به اعتیاد دانشجویان بر اساس تمایزیافتگی با میانجی گری ناگویی هیجانی و مسئولیت پذیری
        شبنم کامکار نورعلی فرخی حسین سلیمی بجستانی مژگان مردانی راد
        هدف پژوهش حاضر، تدوین و آزمون مدل علی گرایش به اعتیاد دانشجویان بر اساس تمایز یافتگی با میانجی گری نا گویی هیجانی و مسئولیت پذیری است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف ، بنیادی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی واح چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر، تدوین و آزمون مدل علی گرایش به اعتیاد دانشجویان بر اساس تمایز یافتگی با میانجی گری نا گویی هیجانی و مسئولیت پذیری است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف ، بنیادی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی واحد های دانشگاه آزاد شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 بودند . برای انتخاب نمونه مورد پژوهش از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد ، به این صورت که از بین دانشجویان 350 نفر در قالب کلاس به عنوان گروه نمونه انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل مقیاس اعتیاد پذیری (وید و بوچر، 1992)، مقیاس ناگویی هیجانی (تورنتو، 1994)، مقیاس تمایزیافتگی (اسکورن و فریدلندر، 1998) و پرسشنامه مسئولیت پذیری (نعمتی، 1387) بودند. برای تحلیل داده ها از روش توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، کجی و کشیدگی) و استنباطی (مدل سازی معادلات ساختاری) با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Amos استفاده شد. نتایج آزمون مدل مفهومی نشان داد شاخص های برازش مدل پژوهش در وضعیت مطلوبی قرار دارد. فرضیه مطرح شده در ارتباط با وجود اثر غیرمستقیم تمایز یافتگی بر گرایش به اعتیاد دانشجویان به واسطه ناگویی هیجانی و مسئولیت پذیری مورد تایید قرار گرفت (p<05/0). یافته های پژوهش حاکی از برازش مناسب مدل مفهومی پژوهش بود. بر این اساس در کلینیک های درمان اعتیاد، برای کاهش سطح گرایش به اعتیاد توجه به پیشایندهای تمایز یافتگی ضروری است. نتایج بعدی پژوهش نشان داد فرضیه مطرح شده در ارتباط با وجود اثر غیرمستقیم تمایزیافتگی در گرایش به اعتیاد دانشجویان با میانجی گری ناگویی هیجانی و مسئولیت پذیری با 95 درصد رد شده است پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - بررسی نقش تعدیل‌کننده شفقت خود در رابطه ناگویی هیجانی با دل‌زدگی زناشویی در زنان ناسازگار
        فاطمه ذاکری محمدرضا صفاریان طوسی حمید نجات
        هدف: این پژوهش باهدف بررسی نقش تعدیل‌کننده شفقت خود در رابطه ناگویی هیجانی بر دل‌زدگی زناشویی زنان ناسازگار انجام شد. روش : پـژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی بوده و به روش همبسـتگی اجرا شد. روش نمونه‌گیری پژوهش حاضرتصادفی چند مرحله ای خوشه‌ای بود و 103 شرکت‌کننده در پژوهش چکیده کامل
        هدف: این پژوهش باهدف بررسی نقش تعدیل‌کننده شفقت خود در رابطه ناگویی هیجانی بر دل‌زدگی زناشویی زنان ناسازگار انجام شد. روش : پـژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی بوده و به روش همبسـتگی اجرا شد. روش نمونه‌گیری پژوهش حاضرتصادفی چند مرحله ای خوشه‌ای بود و 103 شرکت‌کننده در پژوهش حاضر به پرسشنامه سازگاری زناشویی (اسپانیر،1976)، مقیاس ناگویی هیجانی (باگبی و همکاران،1994) و مقیاس دل‌زدگی زناشویی (پاینز،1996) پاسخ دادند. داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS در سطح معناداری 05/0 با آزمون رگرسیون سلسله مراتبی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که ناگویی هیجانی بر دل‌زدگی زناشویی تأثیر مثبت معناداردارد و شفقت خود بر روی دل‌زدگی زناشویی تأثیر منفی معناداری دارد. همچنین در رابطه بین ناگویی هیجانی با دل‌زدگی زناشویی در زنان ناسازگار شفقت خود نقش تعدیل‌کننده دارد. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که شفقت خود در رابطه ناگویی هیجانی بر دل‌زدگی زناشویی نقش تعدیل‌کننده دارد. بر این اساس هرچه میزان شفقت خود در فرد بیشتر باشد اثرناگویی هیجانی بر دل‌زدگی زناشویی کمتر می‌شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        11 - بهبود ناگویی هیجانی بیماران وابسته به مواد افیونی: اثر بخشی درمان شناختی رفتاری
        رقیه شاهانی علی قدیمی
        چکیده هدف پژوهش حاظر بررسی اثر بخشی درمان شناختی، رفتاری در بهبود ناگویی هیجانی بیماران وابسته به مواد افیونی بود. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با روش پیش آزمون، پس آزمون با یک گروه کنترل بود. از بین کلیه بیماران وابسته به مواد افیونی در مراکز در مان سو مصرف مواد مروا چکیده کامل
        چکیده هدف پژوهش حاظر بررسی اثر بخشی درمان شناختی، رفتاری در بهبود ناگویی هیجانی بیماران وابسته به مواد افیونی بود. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با روش پیش آزمون، پس آزمون با یک گروه کنترل بود. از بین کلیه بیماران وابسته به مواد افیونی در مراکز در مان سو مصرف مواد مروارید شهر تهران تعداد 50 بیمار به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب وپرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو را تکمیل کردند سپس 36 بیمار را که ناگویی هیجانی بیشتری داشتند به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در گروه 18 نفری آزمایش و گواه قرار داده شدند. برای گروه آزمایش، رفتاری در 10 جلسه 90 دقیقه ای و به صورت هفتگی برگزار شد. سپس از دو گروه پس آزمون گرفته و پرسشنامه باورهای غیر منطقی مجددا بر روی آنان اجرا شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان شناختی رفتاری موجب بهبود ناگهانی هیجانی بیماران وابسته به مواد شده است. یافته های این پژوهش میتوانند کاربرد های بالینی در پیشگیری و بهبود ناگویی هیجانی بیماران وابسته به مواد داشته باشد. واژگان کلیدی: درمان شناختی- رفتاری، ناگویی هیجانی، وابستگی به مواد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        12 - بررسی رابطه خودبیمارانگاری با سبک های دلبستگی، ناگویی هیجانی و اضطراب در دانشجویان
        مجید پورفرج عمران
        این پژوهش به بررسی رابطه ی سبک های دلبستگی با متغیرهای ناگویی هیجانی ، اضطراب و خودبیمارانگاری پرداخته است . از میان دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد واحد آیت الله آملی تعداد ۳۳۰ نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه های سبک دلبستگی،ناگویی هیجانی،اضطراب وخو چکیده کامل
        این پژوهش به بررسی رابطه ی سبک های دلبستگی با متغیرهای ناگویی هیجانی ، اضطراب و خودبیمارانگاری پرداخته است . از میان دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد واحد آیت الله آملی تعداد ۳۳۰ نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه های سبک دلبستگی،ناگویی هیجانی،اضطراب وخودبیمارانگاری را تکمیل نموده اند. داده ها با استفاده آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفت.نتایج نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن و ناگویی هیجانی ، اضطراب و خودبیمارانگاری رابطه وجود دارد امابین سبک دلبستگی اجتنابی با متغیرهای ناگویی هیجانی ، اضطراب و خودبیمارانگاری رابطه ای مشاهده نشده است. نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد که دلبستگی دوسوگرا 24 درصد واریانس خودبیمار انگاری را تبیین می کند و متغییر های دیگر به ترتیب میزان پیشبینی کنندگی ناگویی هیجانی ، اضطراب، دلبستگی ایمن و اجتنابی که به همراه دلبستگی دوسوگرا در مجموع 36 درصد واریانس خودبیمار انگاری را تبیین می کنند. سبک های دلبستگی با ناگویی هیجانی،اضراب وخودبیمارانگاری رابطه دارد. ناتوانی در حساسیت و پاسخدهی مادرانه می تواند به دلبستگی ناایمن منجر می گردد و مانع تحول مهارت های موثر تنظیم هیجانی و یکپارچگی شناخت و هیجان می شود و در نتیجه به نشانه هایی مانند خودبیمارانگاری، اضطراب ، ناگویی هیجانی به عنوان نشانه هایی برای فراخوانی پاسخ های مراقبت جویی از دیگران به سبب اضطراب بالا منجر می شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        13 - پیش بینی خشونت خانگی بر اساس عملکرد خانواده و سطح تمایزیافتگی خود با نقش واسطه ای ناگویی هیجانی در زنان مراجعه کننده به مراکز خدمات جامع سلامت شهر بجنورد
        تکتم جعفرزاده علی اکبر سلیمانیان محمد محمدی پور
        چکیده هدف: این پژوهش جهت پیش بینی خشونت خانگی علیه زنان بر اساس سطح تمایز یافتگی خود و عملکرد خانواده با واسطه گری ناگویی هیجانی در زنان مراجعه کننده به مراکز خدمات جامع سلامت شهری ،شهر بجنورد انجام شد. روش پژوهش از نوع همبستگی با روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد چکیده کامل
        چکیده هدف: این پژوهش جهت پیش بینی خشونت خانگی علیه زنان بر اساس سطح تمایز یافتگی خود و عملکرد خانواده با واسطه گری ناگویی هیجانی در زنان مراجعه کننده به مراکز خدمات جامع سلامت شهری ،شهر بجنورد انجام شد. روش پژوهش از نوع همبستگی با روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد و جامعه آماری شامل کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز خدمات جامع سلامت شهر ی در تیر 98 تا آبان 1398 که تعداد آن ها 1335 نفربوده و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 250 نفر انتخاب شدند و روش نمونه گیــری در دسترس تعیین شد.به منظور گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه های خشونت خانگی، ناگویی هیجانی و عملکرد خانواده و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری، استفاده شد. یافته ها نشان داد که با توجه به تایید رابطه معنی دار بین متغیرهای پژوهش (عملکرد خانواده، تمایز یافتگی، ناگویی هیجانی و خشونت خانگی)، امکان بررسی نقش واسطه ای ناگویی هیجانی در ارتباط عملکرد خانواده و سطح تمایز یافتگی خود با خشونت خانگی فراهم است.نتیجه گیری: از آنجا که سطح معناداری تاثیر غیر مستقیم کمتر از 01/0 است می توان نتیجه گرفت ناگویی هیجانی نقش میانجی بین عملکرد خانواده و سطح تمایز یافتگی خود با خشونت خانگی علیه زنان دارد پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        14 - نقش واسطه‌ای جو عاطفی خانواده در رابطه بین ناگویی هیجانی و مشکلات تنطیم هیجان در دانش آموزان پسر متوسطه اول شهر بجنورد
        وحید عزیزی
        این پژوهش به بررسی نقش واسطه‌ای جو عاطفی خانواده در رابطه بین ناگویی هیجانی و مشکلات تنظیم هیجان در دانش‌آموزان پسر متوسطه اول شهر بجنورد(8400 نفر) می‌پردازد. پژوهش در دسته تحقیقات بنیادی و توصیفی از نوع همبستگی قرار می‌گیرد. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 367 چکیده کامل
        این پژوهش به بررسی نقش واسطه‌ای جو عاطفی خانواده در رابطه بین ناگویی هیجانی و مشکلات تنظیم هیجان در دانش‌آموزان پسر متوسطه اول شهر بجنورد(8400 نفر) می‌پردازد. پژوهش در دسته تحقیقات بنیادی و توصیفی از نوع همبستگی قرار می‌گیرد. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 367 نفر انتخاب شدند. روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای می‌باشد. ابزار گردآوری داده-ها پرسشنامه جو عاطفی خانواده (هیل برن، بی)، ناگویی هیجانی تورنتو و مشکلات تنظیم هیجانی گراتز می‌باشند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. نتایج حاصل از فرضیه‌ها نشان داد ضریب مسیر میان متغیر ناگویی هیجانی و مشکلات تنظیم هیجان(0.778) بیانگر این است که ناگویی هیجانی به میزان 77.8 درصد از تغییرات متغیر مشکلات تنظیم هیجان را به طور مستقیم تبیین می کند و به طور غیرمستقیم و از طریق متغیر واسطه‌ای جو عاطفی خانواده به میزان 80.4 درصد بر متغیر مشکلات تنظیم هیجان تاثیر دارد. بنابراین با بالا رفتن ناگویی هیجانی در دانش‌آموزان، مشکلات تنظیم هیجان نیز در آن‌ها بیشتر می‌شود و نتایج نشان داد جو عاطفی خانواده می‌تواند نقش موثری در رابطه بین ناگویی هیجانی و مشکلات تنظیم هیجان ایفا کند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        15 - بررسی رابطه خودبیمارانگاری با سبک های دلبستگی، ناگویی هیجانی و اضطراب در دانشجویان
        مجید پورفرج عمران بنت الهدی بهروزی
        این پژوهش به بررسی رابطه ی سبک های دلبستگی با متغیرهای ناگویی هیجانی ، اضطراب و خودبیمارانگاری پرداخته است . از میان دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد واحد آیت الله آملی تعداد ۳۳۰ نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه های سبک دلبستگی،ناگویی هیجانی،اضطراب وخو چکیده کامل
        این پژوهش به بررسی رابطه ی سبک های دلبستگی با متغیرهای ناگویی هیجانی ، اضطراب و خودبیمارانگاری پرداخته است . از میان دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد واحد آیت الله آملی تعداد ۳۳۰ نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه های سبک دلبستگی،ناگویی هیجانی،اضطراب وخودبیمارانگاری را تکمیل نموده اند. داده ها با استفاده آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفت.نتایج نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن و ناگویی هیجانی ، اضطراب و خودبیمارانگاری رابطه وجود دارد امابین سبک دلبستگی اجتنابی با متغیرهای ناگویی هیجانی ، اضطراب و خودبیمارانگاری رابطه ای مشاهده نشده است. نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد که دلبستگی دوسوگرا 24 درصد واریانس خودبیمار انگاری را تبیین می کند و متغییر های دیگر به ترتیب میزان پیشبینی کنندگی ناگویی هیجانی ، اضطراب، دلبستگی ایمن و اجتنابی که به همراه دلبستگی دوسوگرا در مجموع 36 درصد واریانس خودبیمار انگاری را تبیین می کنند. سبک های دلبستگی با ناگویی هیجانی،اضراب وخودبیمارانگاری رابطه دارد. ناتوانی در حساسیت و پاسخدهی مادرانه می تواند به دلبستگی ناایمن منجر می گردد و مانع تحول مهارت های موثر تنظیم هیجانی و یکپارچگی شناخت و هیجان می شود و در نتیجه به نشانه هایی مانند خودبیمارانگاری، اضطراب ، ناگویی هیجانی به عنوان نشانه هایی برای فراخوانی پاسخ های مراقبت جویی از دیگران به سبب اضطراب بالا منجر می شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        16 - بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر کیفیت زندگی، راهبردهای مقابله‌ای و ناگویی هیجانی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم
        لاله نادری اصل مریم کدخدایی
        هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر کیفیت زندگی، راهبردهای مقابله‌ای و ناگویی هیجانی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون -پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه مادران کودکان مبتلا به اتیسم مراجعه ک چکیده کامل
        هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر کیفیت زندگی، راهبردهای مقابله‌ای و ناگویی هیجانی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون -پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه مادران کودکان مبتلا به اتیسم مراجعه کننده به یک مرکز توانبخشی کودکان اتیسم در اصفهان به تعداد 80 نفر بود. 30 مادر دارای فرزند مبتلا به اختلال طیف اوتیسم به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به‌ صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. مادران گروه آزمایش طی 8 جلسه‌ی 2 ساعتی تحت آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس (2002) قرار گرفته‌اند، افراد گروه کنترل طی این مدت هیچ‌گونه مداخله‌ای را دریافت نکردند. همه‌ی آزمودنی‌ها قبل و بعد از آموزش به پرسشنامه‌ی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی(1989) ، پرسشنامه‌ی راهبردهای مقابله‌ای لازاروس و فولکمن (1984) و پرسشنامه‌ی ناگویی هیجانی تورنتو(1994) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نسخه‌ی 24 نرم‌افزار SPSS و با روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که نمرات کیفیت زندگی و راهبردهای مقابله‌ای گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مرحله‌ی پس‌آزمون به‌طور معناداری بالاتر و نمرات ناگویی هیجانی به‌طور معناداری پایین‌تر بود(05/0P< ). از این یافته‌ها استنباط می‌شود که آموزش تنظیم هیجان شیوه‌ی مناسبی برای بهبود کیفیت زندگی، راهبردهای مقابله‌ای و ناگویی هیجانی در مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم می‌باشد و این آموزش‌ها می‌تواند به‌عنوان مداخله‌ای مبتنی بر شواهد تجربی در کلینیک‌های روان‌شناختی مورداستفاده قرار گیرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        17 - مدل سازی ویژگی‌های شخصیتی و تعارضات زناشویی با نقش میانجی ناگویی هیجانی
        آتوسا اسدزاده محمدباقر حبی مهدی زارع بهرام آبادی عبدالحسن فرهنگی
        هدف از پژوهش حاضر تعیین برازش مدل‌سازی معادلات ساختاری ویژگی‌های شخصیتی و تعارضات زناشویی با نقش میانجی‌گری ناگویی هیجانی بود. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش‌شناسی در زمره پژوهش‌های توصیفی همبستگی از نوع معادلات ساختاری قرار دارد. جامعه آماری این پژوهش شامل کل چکیده کامل
        هدف از پژوهش حاضر تعیین برازش مدل‌سازی معادلات ساختاری ویژگی‌های شخصیتی و تعارضات زناشویی با نقش میانجی‌گری ناگویی هیجانی بود. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش‌شناسی در زمره پژوهش‌های توصیفی همبستگی از نوع معادلات ساختاری قرار دارد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه افراد متأهل مراجعه‌کننده به کلینیک‌های روان‌شناسی منطقه 2 شهر تهران در بازه زمانی بهمن‌ماه سال 1397 تا تیرماه سال 1398 است که حداقل یک سال از زندگی زناشویی آنها گذشته بود. جهت نمونه‌گیری تعداد 300 نفر از جامعه مذکور به‌صورت هدفمند و به روش نمونه‌گیری داوطلبانه انتخاب شدند. جهت جمع‌آوری داده‌ها از ابزار پرسشنامه تعارضات زناشویی (MCQ)، ویژگی‌های شخصیتی (NEO) و ناگویی هیجانی تورنتو (TAS_20) استفاده شد. داده‌های جمع‌آوری‌شده با استفاده از روش آماری مدل‌سازی معادلات ساختاری (SEM) با استفاده از نرم‌افزار AMOS_22 انجام شد. نتایج نشان داد که شاخص‌های برازش دارای مقادیر مطلوبی است و داده‌ها از برازش مطلوبی برخوردار است و نیز ویژگی‌های شخصیتی با نقش میانجی ناگویی هیجانی با تعارضات زناشویی ارتباط دارد. نتیجه آنکه ویژگی‌های شخصیتی می‌تواند تأثیر بسزایی در ناگویی هیجانی داشته باشد که این امر به ‌نوبه خود می‌تواند موجبات تعارضات زناشویی را فراهم کند و با آموزش‌های موردنیاز می‌توان تا حد ممکن تعارضات زناشویی را کاهش داد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        18 - نقش ناگویی هیجان در سازگاری زناشویی زنان متقاضی طلاق
        فائزه مؤید سیما حاجی علی اکبری مهریزی محمدباقر حبی
        هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین طرحواره های ناسازگار اولیه و نارسایی هیجانی با تعارضات زناشویی زنان متقاضی طلاق شهر تهران بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگاه طلاق خانواده منطقه 3 تهران به تعداد 100 نفر در سال 1396 بود که در قالب طرح پژ چکیده کامل
        هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین طرحواره های ناسازگار اولیه و نارسایی هیجانی با تعارضات زناشویی زنان متقاضی طلاق شهر تهران بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگاه طلاق خانواده منطقه 3 تهران به تعداد 100 نفر در سال 1396 بود که در قالب طرح پژوهش همبستگی تعداد 85 نفر از آنان به عنوان نمونه پژوهش و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. افراد نمونه مقیاس سازگاری زناشویی لاک- والاس(1959) و مقیاس نارسایی هیجانی تورنتو(1986) را تکمیل نمودند. نتایج حاصل از آزمون های آماری همبستگی و تحلیل رگرسیون نشان داد بین تعارضات زناشویی و نارسایی هیجانی ارتباط معکوس ومعناداری در سطح 01/0 وجود دارد. هر چه نمره نارسایی هیجانی افزایش یابد، نمره تعارضات زناشویی کاهش یا به عبارتی تعارضات زناشویی افزایش خواهد یافت. نتیجه گیری پژوهش نشان داد که نارسایی هیجانی توانست تعارضات زناشویی را مورد پیش بینی قرار دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        19 - مدل‌یابی اعتیاد به اینترنت براساس سبک‌های هویت: نقش واسطه‎ ای ناگویی هیجانی
        حسینعلی قنادزادگان مهدیه صالحی رویا کوچک انتظار مژگان سپاه منصور
        این پژوهش با هدف مدل‌یابی اعتیاد به اینترنت براساس سبک‌های هویت با واسطه‌گری ناگویی هیجانی در دانش‌آموزان و از نوع پژوهش‎های همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش تمام دانش‎آموزان دوره دوم متوسطه شهر ساری تشکیل بود. 361 نفر با چکیده کامل
        این پژوهش با هدف مدل‌یابی اعتیاد به اینترنت براساس سبک‌های هویت با واسطه‌گری ناگویی هیجانی در دانش‌آموزان و از نوع پژوهش‎های همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش تمام دانش‎آموزان دوره دوم متوسطه شهر ساری تشکیل بود. 361 نفر با استفاده از روش نمونه‎برداری مرحله‎ای انتخاب شدند و به مقیاس سبک هویت (برزونسکی، 1992)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (بگبی، تیلور و پارکر، 1994) و مقیاس اعتیاد به اینترنت (یانگ، 1998) پاسخ دادند. یافته‎ها نشان داد که مدل پژوهش دارای برازش است و 41درصد از اعتیاد به اینترنت توسط سبک‎های هویت و ناگویی هیجانی قابل تبیین است. همچنین بین سبک‎های هویت اطلاعاتی و هنجاری با زیرمقیاس‎های اعتیاد به اینترنت همبستگی منفی و بین زیرمقیاس‎های ناگویی هیجانی با اعتیاد به اینترنت همبستگی مثبت معناداری وجود داشت. نتایج این پژوهش با تأکید بر ضرورت نقش هویت و همچنین نقش واسطه‎ای متغیر ناگویی هیجانی بر گرایش افراطی به اینترنت در دانش‎آموزان، می‎تواند تلویحات کاربردی برای بهبود وضعیت روان‎شناختی ارایه دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        20 - نقش واسطه ‎ای مشکلات درونی‎ سازی در رابطه ناگویی هیجانی و مشکلات برونی ‎سازی
        هانیه لواف سعید قنبری امید شکری
        هدف این پژوهش آزمون دو مدل واسطه‎گری نسبی و کامل مشکلات درونی‎سازی بین ناگویی هیجانی و مشکلات برونی‎سازی در دختران نوجوان بود. به این منظور 297 دانش‎آموز دختر در مقطع دبیرستان از مناطق تهران به روش نمونه‎برداری خوشه‎ای انتخاب و با مقیاس ناگویی هی چکیده کامل
        هدف این پژوهش آزمون دو مدل واسطه‎گری نسبی و کامل مشکلات درونی‎سازی بین ناگویی هیجانی و مشکلات برونی‎سازی در دختران نوجوان بود. به این منظور 297 دانش‎آموز دختر در مقطع دبیرستان از مناطق تهران به روش نمونه‎برداری خوشه‎ای انتخاب و با مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (بگبی، پارکر و تیلور، 1994) و مقیاس خودگزارش‎دهی مشکلات رفتاری کودک و نوجوان (آشنباخ، 1991) ارزیابی شدند. داده‎ها با استفاده از روش مدل‎ یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد که مدل واسطه‎گری کامل مشکلات درونی‎سازی در رابطة بین ناگویی خلقی با مشکلات برونی‎سازی با داده‎ها برازش مطلوب دارد. همچنین نتایج نشان داد که رابطه ناگویی خلقی مشکلات درونی‎سازی و رابطه مشکلات درونی‎سازی و مشکلات برونی‎سازی مثبت معنادار بود. تفسیر این نتایج به این معناست که ناگویی هیجانی فقط در افرادی به مشکلات برونی‎سازی تبدیل می‎شود که در آنها مشکلاتی نظیر اضطراب، افسردگی، کناره‎گیری و شکایت‎های جسمانی پدید آورد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        21 - نقش میانجی ناگویی هیجانی در ارتباط بین راهبردهای مقابله ای با سرمایه های روانشناختی و اجتماعی زنان سرپرست خانوار:یک مدل معادلات ساختاری
        فهیمه قشقایی علی دلاور جواد خلعتبری عبدالله شفیع ابادی
        هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی ناگویی هیجانی در ارتباط بین راهبردهای مقابله ای با سرمایه های روانشناختی و اجتماعی زنان سرپرست خانوار بود.پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و بر اساس معادلات ساختاری بود.جامعه مورد مطالعه زنان سرپرست بهزیستی بود که در تیر-شهریور1398 به چکیده کامل
        هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی ناگویی هیجانی در ارتباط بین راهبردهای مقابله ای با سرمایه های روانشناختی و اجتماعی زنان سرپرست خانوار بود.پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و بر اساس معادلات ساختاری بود.جامعه مورد مطالعه زنان سرپرست بهزیستی بود که در تیر-شهریور1398 به صورت طبقه بندی بعدی(سهمیه ای) از شمیرانات،شهریار و شرق تهران (از شهر تهران)نمونه گیری انجام شد.حجم نمونه با توجه به تعداد متغیرهای پژوهش،300 نفر در نظر گرفته شد.ابزاراین تحقیق راهبردهای مقابله ای بلینگز و موس(CRI)؛سرمایه های روانشناختی لوتانز (PCQ )؛سرمایه های اجتماعی بولن( SC- IQ) و ناگویی هیجانی تورنتو( TAS )بود.داده ها از طریق نرم افزار SPSS و SMARTPLS-3 به منظور برآورد پارامترهای مدل مورد بررسی قرار گرفت.. نتایج ،نشان داد مدل برازش مطلوب را داشت و اگرچه اثرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای پیش بین ومیانجی برمتغیرملاک(راهبرد مقابله ای) معنادار بود ولی این ارتباط با همه مولفه های راهبردهای مقابله ای معنادار نبود.نتیجه گیری: رابطه مستقیم بین سرمایه های روانشناختی و اجتماعی ،ناگوی هیجانی با راهبردهای مقابله ای معنادار بودولی رابطه سرمایه های روانشناختی با راهبرد حل مسئله معنادار شناسایی نشد. بعلاوه اگرچه رابطه غیر مستقیم بین سرمایه های روانشناختی و اجتماعی با میانجیگری ناگویی هیجانی و راهبردهای مقابله ای معنادار بود ولی با مولفه های راهبردی هیجان مدار و جلب حمایت اجتماعی این ارتباط معنادار نشان داده نشد.واژگان کلیدی: مدل ساختاری، سرمایه های روانشناختی ، سرمایه های اجتماعی ، ناگویی هیجانی،زنان سرپرست پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        22 - پیش بینی گرایش به مصرف سیگار بر اساس ناگویی هیجانی با میانجی‌گری ادراک خطر
        فاطمه زارعی افسانه طاهری نسترن شریفی
        چکیدهاستعمال سیگار یکی از تهدیدهای جدی سلامت و از علل اصلی مرگ و میر در سراسر جهان است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی گرایش به مصرف سیگار بر اساس ناگویی هیجانی با میانجی‌گری ادراک خطر انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کا چکیده کامل
        چکیدهاستعمال سیگار یکی از تهدیدهای جدی سلامت و از علل اصلی مرگ و میر در سراسر جهان است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی گرایش به مصرف سیگار بر اساس ناگویی هیجانی با میانجی‌گری ادراک خطر انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارمندان شهرداری تهران در سال 1399 بود که از بین آنها ۲۱۵ نفر با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها شامل پرسشنامه گرایش به مصرف سیگار شور بود که، رجبی (2006) ضریب پایایی آلفای کرونباخ 83/0 را برای آن گزارش داد. همینطور ازپرسشنامه ارزیابی شناختی حوادث پرخطر فروم با ضریب آلفای کرونباخ( 78/0 )ا(Baheiraei et al., 2012). و پرسشنامه ناگویی هیجانی تیلور و همکاران (1991) با پایایی بازآزمایی آن از 80/0 r= تا 87/0 r= استفاده شده بود(Besharat, 2007. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 و نرم افزار Amos نسخه 22 و معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. طبق نتایج، مدل پیشنهادی برای پیش بینی گرایش به مصرف سیگار بر اساس ناگویی هیجانی با میانجی‌گری ادراک خطر از برازش کافی برخوردار بود. ادراک خطر در رابطه ناگویی هیجانی و گرایش به مصرف سیگار نقش میانجی‌گری جزئی داشت. بر اساس نتایج به دست آمده در این مطالعه، می‌توان با کمک به افراد برای غلبه بر ناگویی هیجانی و همچنین افزایش ادراک خطر، گرایش به مصرف سیگار را در آنها کاهش داد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        23 - مدل ساختاری پریشانی روانشناختی بر اساس سبک دلبستگی ناایمن با نقش میانجی ناگویی هیجانی و تعدیل کنندگی ذهن آگاهی و شفقت به خود در بیماران قلبی
        فاطمه اسلامی بیدگلی محمدرضا تمنایی فر
        پژوهش حاضر با هدف بررسی پریشانی روان شناختی بیماران قلبی بر اساس سبک دلبستگی ناایمن با نقش میانجی ناگویی هیجانی و نقش تعدیل کنندگی ذهن آگاهی و شفقت به خود انجام شد. و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران نارسایی قلبی مراجعه کننده چکیده کامل
        پژوهش حاضر با هدف بررسی پریشانی روان شناختی بیماران قلبی بر اساس سبک دلبستگی ناایمن با نقش میانجی ناگویی هیجانی و نقش تعدیل کنندگی ذهن آگاهی و شفقت به خود انجام شد. و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران نارسایی قلبی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهرستان آران - بیدگل و کاشان در سال 1401 بود. 200 بیمار قلبی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. با استفاده از مقیاس پریشانی روان شناختی (DASS-21 )، پرسشنامه سبک دلبستگی کولینز و رید(RAAS)، پرسشنامه ناگویی هیجانی(TAS-20)، پرسشنامه مقیاس ذهن آگاهی براون و ریان ((MAAS و پرسشنامه شفقت به خود(SCS-SF) اطلاعات جمع آوری شد. داده ها با روش بوت استراپ با استفاده از نرم افزار24 AMOS تحلیل شدند. نتایج نشان داد مدل پیشنهادی پژوهش حاضر از برازش مطلوبی برخوردار است. و ناگویی هیجانی رابطه بین دلبستگی اجتنابی و پریشانی روان شناختی را میانجی می کند. هم چنین، نتایج حاکی از این بود که ذهن آگاهی و شفقت به خود در رابطه بین ناگویی هیجانی و پریشانی روانشناختی نقش تعدیل کنندگی دارند. طبق یافته ها دلبستگی ناایمن در ناگویی هیجانی و پریشانی روان شناختی بیماران قلبی نقش دارد و ذهن آگاهی و شفقت به خود می توانند باعث کاهش ناگویی هیجانی و پریشانی روان شناختی بیماران قلبی شوند. بر این اساس، با مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی و شفقت به خود می توان به ارتقا سطح سلامت بیماران قلبی کمک کرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        24 - رابطه علی گرایش به کنترل وزن مبتنی بر فرهنگ بر اساس خودپنداره (واقعی و ایده آل) با میانجی ناگویی هیجانی در دختران دارای اضافه وزن
        اکبر عطادخت سید محسن نعمتی پیمان آصف نسیم عبدلی
        هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه علی گرایش به کنترل وزن مبتنی بر فرهنگ بر اساس خودپنداره ( واقعی و ایده آل ) با میانجی ناگویی هیجانی در دختران دارای اضافه وزن بود. جامعه آماری شامل تمامی دختران دارای اضافه وزن مراجعه‌کننده به کلینیک‌های تغذیه‌ای شهر اردبیل بود. نمونه پژوهش 2 چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه علی گرایش به کنترل وزن مبتنی بر فرهنگ بر اساس خودپنداره ( واقعی و ایده آل ) با میانجی ناگویی هیجانی در دختران دارای اضافه وزن بود. جامعه آماری شامل تمامی دختران دارای اضافه وزن مراجعه‌کننده به کلینیک‌های تغذیه‌ای شهر اردبیل بود. نمونه پژوهش 250 نفر بود که که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جهت جمع¬آوری داده¬ها از مقیاس خود پنداره راجرز(1938)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو باگبی و همکاران(1994) و مقیاس پیروی از رژیم غذایی(1994) استفاده شد. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و از نرم‌افزارهای SPSS-26 و AMOS-23 استفاده شد. نتایج نشان داد که بین خودپنداره ایده‌آل با گرایش به کنترل وزن رابطه مستقیم مثبت و معنی‌داری وجود دارد و بین خودپنداره واقعی با گرایش به کنترل وزن رابطه منفی و معنی¬داری وجود دارد. هم چنین در روابط غیرمستقیم، ناگویی هیجانی به‌ عنوان متغیر میانجی در رابطه بین خود پنداره واقعی با گرایش به کنترل وزن به ‌صورت منفی و معنی¬داری گرایش به کنترل وزن را پیش‌بینی کند و نیز رابطه بین خودپنداره ایده¬آل با گرایش به کنترل وزن به‌ صورت مثبت و معنی¬دار گرایش به کنترل وزن را پیش‌بینی کند. هم¬چنین مدل از نیکوئی برازش مطلوبی برخوردار بود. درنهایت ناگویی هیجانی به عنوان متغیر میانجی در رابطه بین خودپنداره( واقعی و ایده آل) با گرایش به کنترل وزن مبتنی بر فرهنگ، می¬تواند نقش مهمی را در کنترل وزن دختران دارای اضافه وزن ایفا کند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        25 - مدل ساختاری طلاق عاطفی در ارتباط با ناگویی هیجانی و بخشودگی بین فردی با نقش میانجی نارضایتی زناشویی در زنان
        آنسته امیرخسروی هادی بهرامی ابوطالب سعادتی شامیر
        هدف پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری طلاق عاطفی در ارتباط با ناگویی هیجانی و بخشودگی بین فردی با نقش میانجی نارضایتی زناشویی در زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی با رویکرد مدل معادلات ساختاری بود. از جامعه آماری زنان مراجعه کننده به کل چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری طلاق عاطفی در ارتباط با ناگویی هیجانی و بخشودگی بین فردی با نقش میانجی نارضایتی زناشویی در زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی با رویکرد مدل معادلات ساختاری بود. از جامعه آماری زنان مراجعه کننده به کلینیک‌های روانشناختی و مراکز مشاوره، با استفاده از روش تصادفی خوشه-ای 440 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. به‌منظور جمع‌آوری داده‌ها از مقیاس طلاق عاطفی گاتمن (1994)، ناگویی هیجانی بگبی و همکاران (1994)، بخشودگی بین فردی پولارد و همکاران (1998) و رضایت زناشویی انریچ (1989) استفاده شد. به‌منظور تجزیه و تحلیل داده‌ها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که تمام شاخص‌های برازش مدل با داده‌ها از مقادیر قابل قبولی برخوردار هستند. ناگویی هیجانی (01/0≥p و 773/4=t) به طور مستقیم و بخشودگی بین فردی (01/0≥p و 06/8=t) و رضایت زناشویی (01/0≥p و 30/9=t) بطور معکوس و معنی‌دار می‌تواند طلاق عاطفی را مورد پیش‌بینی قرار دهد. نتیجه آزمون بوت استرپینگ نیز نشان داد که رضایت زناشویی نقش میانجی گرانه معنی داری در ارتباط بین ناگویی هیجانی و بخشودگی بین فردی با طلاق عاطفی دارد. در مجموع می‌توان گفت کاهش طلاق عاطفی زنان باید به مؤلفه‌های ناگویی هیجانی و نارضایتی زناشویی به عنوان عوامل تسریع بخش طلاق عاطفی و به مولفه بخشودگی بین فردی به عنوان عاملی که باعث می‌شود تا طلاق عاطفی بین زوجین کاهش یابد، توجه شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        26 - آشکارسازی هیجانی و نشخوار خشم
        محمد علی بشارت الهه حافظی علی مقدم زاده
        خشم، به عنوان هیجانی بنیادین با تهدید و ارزیابی منفی مرتبط است و محققین، نشخوار خشم را به عنوان سازه ای مرتبط با خشم معرفی کرده اند و افراد ناگو‌هیجان از نشخوارگری به عنوان راهی برای تنظیم و مدیریت خشم و هیجان های منفی خود استفاده می کنند. هدف پژوهش حاضر، استفاده از آشک چکیده کامل
        خشم، به عنوان هیجانی بنیادین با تهدید و ارزیابی منفی مرتبط است و محققین، نشخوار خشم را به عنوان سازه ای مرتبط با خشم معرفی کرده اند و افراد ناگو‌هیجان از نشخوارگری به عنوان راهی برای تنظیم و مدیریت خشم و هیجان های منفی خود استفاده می کنند. هدف پژوهش حاضر، استفاده از آشکارسازی هیجانی نوشتاری به منظور کاهش نشخوار خشم در افراد ناگوهیجان بود.بدین منظور طی یک پژوهش نیمه تجربی با پیش‌آزمون - پس‌آزمون و گروه کنترل، 130 دانشجوی دختر و پسر مقطع ارشد و دکتری دانشگاه تهران به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب و 30 نفر از آنها که در مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو نمرات بالایی کسب کرده بودند، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروهها قبل و بعد از اتمام پژوهش، از نظر نشخوار خشم مورد ارزیابی قرار گرفتند. در گروه آزمایشی، از برنامه ی دو هفته ای آشکارسازی هیجانی نوشتاری (6جلسه 20 دقیقه ای) استفاده شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که آشکارسازی هیجانی نوشتاری، نشخوار خشم افراد ناگو هیجان را کاهش می دهد. بر اساس یافته های این پژوهش می توان از آموزش آشکارسازی هیجانی نوشتاری، برای کاهش نشخوار خشم و پیامد های منفی آن در جمعیت عمومی و بالینی استفاده کرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        27 - نقش خشم، تیپ شخصیتیD ، و ناگویی هیجانی در پاتوژنز و سیر پسوریازیس: یک مرور روایتی
        نازنین زینب جابرزاده محمد حسین بیاضی وحید مشایخی قویونلو مجید انوشیروانی منور افضل آقایی
        سیر بالینی طیف گسترده‌ای از بیماری‌های پوستی ناشی از تعامل متقابل و پیچیده میان عوامل زیستی، روان‌شناختی و اجتماعی است که می‌توانند مستعد کننده، تسریع‌کننده و یا تداوم‌بخش آنها باشند. ﭘﺴﻮرﻳﺎزﻳﺲ ﻳﻜﻲ از ﺷـﺎﻳﻊﺗـﺮﻳﻦ ﺑﻴﻤـﺎری‌های خودایمنی پوست با منشأ و پیامدهای روان‌تنی است چکیده کامل
        سیر بالینی طیف گسترده‌ای از بیماری‌های پوستی ناشی از تعامل متقابل و پیچیده میان عوامل زیستی، روان‌شناختی و اجتماعی است که می‌توانند مستعد کننده، تسریع‌کننده و یا تداوم‌بخش آنها باشند. ﭘﺴﻮرﻳﺎزﻳﺲ ﻳﻜﻲ از ﺷـﺎﻳﻊﺗـﺮﻳﻦ ﺑﻴﻤـﺎری‌های خودایمنی پوست با منشأ و پیامدهای روان‌تنی است که ﺑﺎ آﺳﻴﺐ‌ﭘﺬﻳﺮی ﺑـﻪ اﺳـﺘرس، اﺧﺘﻼﻻت ﻋﺎﻃﻔﻲ، و ﻣﺸکل در ﺑﻴﺎن اﺣﺴﺎﺳﺎت منفی ﻫﻤﺮاه است. بسیاری از مبتلایان پسوریازیس دچار اشکالاتی در میزان تجربه خشم و چگونگی بیان و کنترل خشم هستند. دو مولفه‌ی شخصیت D یعنی عاطفه‌مندی منفی و بازداری اجتماعی ، و ناگویی هیجانی در بیماری پسوریازیس مهم به نظر می رسند. با توجه به غفلت پژوهش‌های بالینی و اهتمام کافی و سازمان‌یافته نسبت به بررسی و بهبود عوامل روان‌شناختی این بیماری، ضروری است که متخصصان رشته های مرتبط با تعامل هدفمندتر و تلفیق دیدگاه‌های طبی و روان‌شناختی، به تبیین جامع‌تری از رخداد این بیماری برسند. همگرایی نظری و عملی متخصصان پوست، روان‌شناسان و روانپزشکان در حیطه‌ی میان‌رشته‌ای سایکودرماتولوژی می تواند منجر به حفظ خدمات بهداشتی بالاتر برای بیماران پسوریازیس و همچنین دستیابی به نتایج علمی شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        28 - ناگویی هیجانی و آسیب پذیری روانی- بدنی
        محمد علی بشارت مرضیه مسعودی مسعود غلامعلی لواسانی
        یکی از اهداف پژوهش ها در رویکردهای مختلف روان‌شناسی، شناخت عواملی است که در آسیب‌پذیری افراد نقش دارند. بررسی و شناسایی عوامل آسیب‌پذیری روانی و بدنی در پیشگیری تشخیص و اتخاذ روش درمانی، جهت گیری تازه‌ای به وجود می‌آورد. افراد ممکن است آسیب&zwnj چکیده کامل
        یکی از اهداف پژوهش ها در رویکردهای مختلف روان‌شناسی، شناخت عواملی است که در آسیب‌پذیری افراد نقش دارند. بررسی و شناسایی عوامل آسیب‌پذیری روانی و بدنی در پیشگیری تشخیص و اتخاذ روش درمانی، جهت گیری تازه‌ای به وجود می‌آورد. افراد ممکن است آسیب‌پذیری‌های روان‌شناختی و جسمانی ویژه ای داشته باشند که آن‌ها را مستعد اختلال های روانی و جسمانی کند. ناگویی هیجانی یکی از این متغیرهای آسیب‌زا است. هدف پژوهش حاضر، پیش‌بینی آسیب‌پذیری‌های روانی و بدنی بر اساس ناگویی هیجانی بود. در این پژوهش، همچنین نقش تعدیل کننده ی جنس و تاهل در روابط بین ناگویی هیجانی با آسیب‌پذیری روانی و بدنی بررسی شد. بدین منظور تعداد 206 مرد و 193 زن از جمعیت عمومی تهران در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان چک‌لیست علایم و مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو-20 را تکمیل کردند. نتایج پژوهش نشان داد که ناگویی هیجانی با آسیب‌پذیری روانی و آسیب‌پذیری بدنی در سطح 01/0p < رابطه ی مثبت معنادار دارد. همچنین تاهل، در رابطه ی بین ناگویی هیجانی و آسیب‌پذیری بدنی نقش تعدیل‌کننده داشت. بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که شناسایی به موقع نارسایی های هیجانی می تواند به پیشگیری از آسیب های بدنی و روانی کمک کند. همچنین می توان برای مدیریت و درمان نارسایی های هیجانی در چارچوب مدل های مداخله ای اقدام کرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        29 - پیش‎بینى ناگویی هیجانی بر اساس طرحواره‌هاى ناسازگار اولیه و کمال‌گرایی با نقش میانجیگری انعطاف‌پذیری شناختی در بیماران مبتلا به درد مزمن
        لیلی وکیلیان مرتضی ترخان جواد خلعتبری
        درد مزمن، وضعیتی تحلیل برنده است که فرد دردمند را نه تنها با فشار ایجاد شده به وسیله درد، بلکه با بسیاری از عوامل تنیدگی‌زای مستمر مواجه می‌سازد و وجوه گوناگون زندگی وی را تحت تاثیر قرار می‌دهد و زندگی فرد را مختل می‌کند. هدف این پژوهش، پیش‌بینی ناگویی هیجانی بر اساس طر چکیده کامل
        درد مزمن، وضعیتی تحلیل برنده است که فرد دردمند را نه تنها با فشار ایجاد شده به وسیله درد، بلکه با بسیاری از عوامل تنیدگی‌زای مستمر مواجه می‌سازد و وجوه گوناگون زندگی وی را تحت تاثیر قرار می‌دهد و زندگی فرد را مختل می‌کند. هدف این پژوهش، پیش‌بینی ناگویی هیجانی بر اساس طرحواره‌های ناسازگار اولیه و کمال گرایی با نقش میانجیگری انعطاف‌پذیری شناختی در بیماران مبتلابه درد مزمن بود. برای این منظور از بین بیماران مبتلا به درد مزمن مراجعه‌کننده به بیمارستان‌های شهر تهران 300 نفر به صورت نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و از نظر ناگویی هیجانی، طرحواره‌های ناسازگار اولیه، کمال‌گرایی و انعطاف‌پذیری شناختی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد انعطاف پذیری شناختی بر ناگویی هیجانی به میزان 23/0 تاثیر منفی دارد (05/0 > p). از بین حوزه‌های طرحواره ‌های ناسازگار اولیه تنها حوزه محدودیت های مختل در تبیین واریانس ناگویی هیجانی، به میزان 13/0 به‌صورت مثبت تاثیر دارد (01/0> p). دیگر یافته پژوهش نشان داد کمال‌گرایی غیرانطباقی در تبیین واریانس ناگویی هیجانی به میزان 279/0- تاثیر دارد (01/0> p) و کمال گرایی انطباقی در تبیین واریانس انعطاف پذیری شناختی به میزان 139/0 تاثیر دارد (05/0 > p). نهایتاً اثر غیرمستقیم، کمال گرایی انطباقی با ضریب تاثیر 035/0- بر ناگویی هیجانی از طریق انعطاف پذیری شناختی معنادار است (05/0 > p). پرونده مقاله