تقدیرگرایی از موضوعات مهم در فلسفه و کلام است که به تبع آن در حوزۀ ادبیات نیز راه یافته است. انسان در انجام بسیاری از اعمال خود، وجود اراده آزاد را آگاهانه و ناآگاهانه میپذیرد امّا هنگامی که ناکام میشود، به تقدیر متوسل شده و به نیرویی مافوق ارادۀ خود که در نهایت او را چکیده کامل
تقدیرگرایی از موضوعات مهم در فلسفه و کلام است که به تبع آن در حوزۀ ادبیات نیز راه یافته است. انسان در انجام بسیاری از اعمال خود، وجود اراده آزاد را آگاهانه و ناآگاهانه میپذیرد امّا هنگامی که ناکام میشود، به تقدیر متوسل شده و به نیرویی مافوق ارادۀ خود که در نهایت او را مقهور ساخته باور پیدا میکند و از آن سخن میگوید. از آن جا که برمبنای نظرات فرضیه پردازانی چون فرکلاف تحلیل گفتمان تجزیه و تحلیل زبان در کاربرد است و نمیتواند منحصر به توصیف صورتهای زبانی مستقل از اهداف و کارکردهایی باشد که این صورتها برای پرداختن به آنها در امور انسانی به وجود آمدهاند، با توجه به بسامد بالای واژه هایی نظیربخت یا زمانه در آثار بسیاری از شعرا و نویسندگان این واژه ها باید به عنوان واژه هایی نشان دار در نظر گرفته شود که حامل بار فرا معنایی و فرامتنی هستند و ریشه در ناخودآگاه و ایدئولوژی گویندگان آن ها دارد. در این مقاله ارتباط این اصطلاحات در منظومه های اقبال نامه و مخزن الاسرار نظامی با تفکّر تقدیرگرایی زروانی بررسی شده و شیوۀ تحلیل با توجّه به نظریه نورمن فرکلاف در تحلیل گفتمان، بررسی موقعیت فرامتنی این اصطلاحات قرار داده شده و سرانجام ضمن بررسی این اصطلاحات پیرامون سیر، تداوم و تأثیر تقدیرگرایی زروانی–مهری بر افکار و آثار نویسندگان و شاعران و نیز انتقال این تفکّر به دورههای بعد بحث شده است.
پرونده مقاله
یکی از نشانه های دلتنگی و آزردگی دانشوران و خردورزان از سامانه یا نظام هستی روزگار خود، خرده گیری هایی است که در آینۀ ادبیات به چشم می خورد. آزردگی از نداشتن جایگاه اجتماعی فراخور دانش و هنر خود، دلتنگی از تنگدستی، نبودن آزادی گفتار و کرداربرای بیان دیدگاه های علمی و فل چکیده کامل
یکی از نشانه های دلتنگی و آزردگی دانشوران و خردورزان از سامانه یا نظام هستی روزگار خود، خرده گیری هایی است که در آینۀ ادبیات به چشم می خورد. آزردگی از نداشتن جایگاه اجتماعی فراخور دانش و هنر خود، دلتنگی از تنگدستی، نبودن آزادی گفتار و کرداربرای بیان دیدگاه های علمی و فلسفی، ناآگاهی شهروندان و ... است که واگویۀ آن ها پیوسته با فرافکنی هایی چونان؛ نسبت دادن دشواری ها به چرخ و فلک که ریشه در فرهنگ زروانی دارد و یا قضا و قدر که به خواست و ارادۀ خداوند تعالی برمی گردد؛ اظهار می شود. کمتر رخ می دهد که کسی ساحت زور و زر و تزویر را که بر جامعۀ آنان حکم می رانند، بیالاید.بنابراین خردورزان هنرور، سامانۀ اجتماعی و گاه نظام هستی را دارای نظم احسن ندیده اند. پاره ای از خردمندان از دریچۀ حکمت و فلسفه به موضوع نگریسته اند و برخی هم از دیدگاه دین و عرفان. دریغا که کمتر رخ داده است تا به ناآگاهی های توده ها و کژتابی کشورسالاران پرداخته گردد و به گونه ای استوار پای دولتمردان و دارندگان زور و زر و تزویر به میان آید. هنرمندی سامانۀ هستی را با آیین دریا می شمارد و دیگری بر این کژتابی، قانون گردباد نام می دهد. نگارندۀ این گفتار می کوشد تا به روش (توصیفی -تحلیلی) به بررسی برخی از دلخوری های فرهیختگان هنرور بپردازد و بر خاستگاه های آنان انگشت بنهد.
پرونده مقاله
مقاله حاضر به بررسی یکی از اندیشه های آیین زروانی در متن حماسی بهمن نامه اثر ایرانشان(ایرانشاه) بن ابوالخیر میپردازد. دین زروان، خدای زمان از آیین های رایج ایران باستان است که فلسفه و اندیشه های آن در متون فارسی به ویژه متن های حماسی، بازتاب گستردهای داشته است. در ای چکیده کامل
مقاله حاضر به بررسی یکی از اندیشه های آیین زروانی در متن حماسی بهمن نامه اثر ایرانشان(ایرانشاه) بن ابوالخیر میپردازد. دین زروان، خدای زمان از آیین های رایج ایران باستان است که فلسفه و اندیشه های آن در متون فارسی به ویژه متن های حماسی، بازتاب گستردهای داشته است. در این پژوهش، با استفاده از تحلیل محتوایی، بازتاب اندیشهی مقدرات آسمانی و تأثیر آن بر سرنوشت وتقدیر مورد کنکاش قرار گرفته است. با بررسی محتوایی بهمن نامه این نتیجه حاصل میگردد که آسمان به عنوان جایگاه زروان، با چرخش و حرکت خود و ستارگان، اراده و خواست زروان را بر انسان جاری میسازد. نتیجه ی این حرکت آسمان، بخت و سرنوشتی است که از آن هیچ راه گریزی نیست و باید به اجبار آن را پذیرفت. بحث هایی چون قداست آسمان و ستارگان، سوگند یاد کردن به نامشان، ستاره شناسی و طالع بینی، از دیگر بحث های مرتبط با آسمان هستند که به خوبی در بهمن نامه منعکس شده است.
پرونده مقاله
مقاله حاضر به بررسی آیین زروانی در متن حماسی کوش نامه اثرایرانشان(ایرانشاه) بن ابوالخیر میپردازد. زروان، خدای زمان، از آیین‎های رایج ایران باستان است که فلسفه و اندیشه‎های آن در متون فارسی به خصوص متن‎های حماسی، بازتاب گسترده‎ای یافته است. در این پژوه چکیده کامل
مقاله حاضر به بررسی آیین زروانی در متن حماسی کوش نامه اثرایرانشان(ایرانشاه) بن ابوالخیر میپردازد. زروان، خدای زمان، از آیین‎های رایج ایران باستان است که فلسفه و اندیشه‎های آن در متون فارسی به خصوص متن‎های حماسی، بازتاب گسترده‎ای یافته است. در این پژوهش با استفاده از تحلیل محتوایی، ابتدا زروانیسم و فلسفه آن به صورت مختصر، معرفی شده؛سپس با بررسی متن کوش نامه چهره و اندیشه‎های این آیین از خلال بیت های آن نمایان شده است. بابررسی محتوای کوش نامه این نتیجه حاصل می‎گردد که چهره زروان در دو قالب زمان و سپهر به صورت گسترده ای در این متن بازتاب داشته است. زمان در قالب زمان کرانمند و بیکران شامل شب و روز، سرنوشت و تقدیر و چهره سیاه و گریز ناپذیر مرگ رخ مینماید. سپهر نیز چهره خود را به صورت ستارگان و تأثیر آنان در سرنوشت و بخت آدمی، طالع بینی، ستاره شناسی و تقدیر جبرگرایانه، نمودار ساخته است
پرونده مقاله
مقاله حاضر به بررسی آیین زروانی در متن حماسی کوش نامه اثر ایرانشان (ایرانشاه) بن ابوالخیر میپردازد. زروان، خدای زمان، از آیین های رایج ایران باستان است که فلسفه و اندیشههای آن در متون فارسی به خصوص متنهای حماسی، بازتاب گستردهای یافته است. در این پژوهش با استفاده از چکیده کامل
مقاله حاضر به بررسی آیین زروانی در متن حماسی کوش نامه اثر ایرانشان (ایرانشاه) بن ابوالخیر میپردازد. زروان، خدای زمان، از آیین های رایج ایران باستان است که فلسفه و اندیشههای آن در متون فارسی به خصوص متنهای حماسی، بازتاب گستردهای یافته است. در این پژوهش با استفاده از تحلیل محتوایی، ابتدا زروانیسم و فلسفه آن به صورت مختصر، معرفی شده؛ سپس با بررسی متن کوش نامه چهره و اندیشههای این آیین از خلال بیتهای آن نمایان شده است. با بررسی محتوای کوش نامه این نتیجه حاصل میگردد که چهره زروان در دو قالب زمان و سپهر به صورت گستردهای در این متن بازتاب داشته است. زمان در قالب زمان کرانمند و بیکران شامل شب و روز، سرنوشت و تقدیر و چهره سیاه و گریز ناپذیر مرگ رخ مینماید. سپهر نیز چهره خود را به صورت ستارگان و تأثیر آنان در سرنوشت و بخت آدمی، طالع بینی، ستاره شناسی و تقدیر جبرگرایانه، نمودار ساخته است.
پرونده مقاله
نوعی مطالعه و بررسی آیین زروانیسم نشان میدهد که شاعران بسیاری تحت تأثیر اندیشههای این آیین شامل اعتقاد به خدای زمان، مرگ، بی وفایی دنیا، سپهر، آسمان و سرنوشت قرار داشته اند؛ که با بررسی آثار آنان میتوان وجود این تأثیر و نمونههای کاربرد آن را مشاهده نمود. در این پژوه چکیده کامل
نوعی مطالعه و بررسی آیین زروانیسم نشان میدهد که شاعران بسیاری تحت تأثیر اندیشههای این آیین شامل اعتقاد به خدای زمان، مرگ، بی وفایی دنیا، سپهر، آسمان و سرنوشت قرار داشته اند؛ که با بررسی آثار آنان میتوان وجود این تأثیر و نمونههای کاربرد آن را مشاهده نمود. در این پژوهش با استفاده از تحلیل محتوایی به بازتاب اندیشهی بخت و سرنوشت در گرشاسپ نامهی اسدی طوسی پرداخته شده است. همچنین میزان تأثیر پذیری شاعر از اندیشههای زروانی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته و این نتیجه به دست آمده که شاعر در بیان مفاهیمی چون: آسمان و گردش افلاک که بخت نیک و بد را به دنبال دارد، استفاده از واژهی اختر در معنی تقدیر، ستاره شناسی و طالع بینی و سوگند به نام ستارگان، تحت تأثیر اندیشههای زروانی قرار داشته است.
پرونده مقاله
در آمدی بر اندیشه دینی ایرانیانچکیدهسرزمین پهناور ایران به لحاظ موقعیت جغرافیایی وقابلیتهای گسترده فرهنگی ،محل تلاقی فرهنگها وتمدنهای عظیم ودر نتیجه شیوع افکار وعقاید گوناگون بود. ازاین رو در ایران باستان تنوع جریانها ، افکار وعقاید مذهبی متعددی وجود دارد که این سرزمین چکیده کامل
در آمدی بر اندیشه دینی ایرانیانچکیدهسرزمین پهناور ایران به لحاظ موقعیت جغرافیایی وقابلیتهای گسترده فرهنگی ،محل تلاقی فرهنگها وتمدنهای عظیم ودر نتیجه شیوع افکار وعقاید گوناگون بود. ازاین رو در ایران باستان تنوع جریانها ، افکار وعقاید مذهبی متعددی وجود دارد که این سرزمین را میدان فعالیتهایی خویش قرار داده بود.دین کهن اقوام ایرانی تبار برگرفته از عقاید کهن تر آریایی است که در آن عوامل متعدد طبیعی وروان مردگان اهمیت بسزایی داشتند در طی تکامل این عقاید هریک از اجزای طبیعت به صورت خدایی در آمده بود وبدین گونه خدایان بسیاری بر سرنوشت جهان فرمانروایی می کردند.بر همین اساس ادیان مختلفی از جمله آیین مهرپرستی ،زروانی ،زردشتی ، بودایی و...در دوره های مختلف ایران باستان به ظهور رسیدندوعلاوه بر این آراواندیشه های بین اانهرینی ،هندی ویونانی نیز در ایران رواج پیدا کرد.که این آیین در تعامل با اندیشه های ایرانی هم تاثیر گذار بودند وهم تاثیر پذیر.کلید وازه:ایران ،زردشت ،زروان،مهرپرستی،اندیشه دینی،بودایی
پرونده مقاله
تقدیرگرایی از موضوعات حوزۀ فلسفه است که به ادبیّات راه یافته. برمبنای نظریات فرضیهپردازان، ساختارگرایی تحلیل زبان در کاربرد واژههاست. در این روش، عناصر یک زبان، نشانهها هستند و نظام زبان نمیتواند منحصر به توصیف صورتهای زبانی مستقل از کارکردهای فرامعنایی باشد. با تو چکیده کامل
تقدیرگرایی از موضوعات حوزۀ فلسفه است که به ادبیّات راه یافته. برمبنای نظریات فرضیهپردازان، ساختارگرایی تحلیل زبان در کاربرد واژههاست. در این روش، عناصر یک زبان، نشانهها هستند و نظام زبان نمیتواند منحصر به توصیف صورتهای زبانی مستقل از کارکردهای فرامعنایی باشد. با توجّه به بسامد بالای واژۀ بخت در آثار شعرا، این واژهها باید به عنوان واژههایی نشاندار در نظر گرفته شود که ریشه در ناخودآگاه گویندگان آنها دارد. در این مقاله ارتباط این گونه واژهها در مخزن الاسرار با تقدیرگرایی زروانی بررسی شده و شیوۀ تحلیل با توجّه به نظریۀ ساختارگرایی، بررسی واژهها در سطح فرامعناییست. ضمن بررسی این واژهها، پیرامون تأثیر تقدیرگرایی بر افکار شاعران و انتقالش به دورههای بعد بحث شده و در پایان با ارائۀ شواهد، نتیجه گرفته شده که اگرچه نظامی آرای کلامی اشعری را بیان میکند، ولی هنگام استفاده از واژههایی نظیر بخت؛ از الگوی تفکّر زروانی پیروی میکند.
پرونده مقاله
اسطورهها، به عنوان زیرساخت و پشتیبان فرهنگ در متون غنایی فارسی، نقش مهمی در بازنمایی خویشکاری شخصیتهای روایی داشته است. در همین راستا، در روایتهای اساطیری آفرینش، دیو و اهریمن با نقش نابودگری خود، در زیرساخت داستان سبب پس زدن شخصیتهای اهورایی شده است. اگر از این زا چکیده کامل
اسطورهها، به عنوان زیرساخت و پشتیبان فرهنگ در متون غنایی فارسی، نقش مهمی در بازنمایی خویشکاری شخصیتهای روایی داشته است. در همین راستا، در روایتهای اساطیری آفرینش، دیو و اهریمن با نقش نابودگری خود، در زیرساخت داستان سبب پس زدن شخصیتهای اهورایی شده است. اگر از این زاویه به موضوع بنگریم، بنمایۀ دیو باعث غنای داستانی در هر دو منظومۀ ویس و رامین و داستان گنبد پنجم هفتپیکر است و هر دو شاعر با تقابل نیروهای اهریمنی و اهورایی، شوق دوگانۀ خیر و شرّ را در ژرفساخت روایت برجسته کردهاند. در هر دو منظومه، روایتگر میکوشد با گفتار و رفتار شخصیتها، اخلاق و حکمت را رنگ و نمای پیروزمندانه بزند، اما پردازش و پرورش نقش دیو در ژرفساخت دو منظومه، یکسان نیست. مقالۀ حاضر، با روش تحلیلی و توصیفی، میکوشد خویشکاری بنمایۀ اساطیری دیو، در ظاهر و بطن روایت این دو داستان را بررسی و تعیین کند. در زیرساخت اسطورهای منظومۀ ویس و رامین که نبرد میان اهریمن و اهورامزداست، اخلاق و حکمت اهورایی که شاهموبد نماد آن است، در برابر عشقِ ویس و رامین شکست میخورد، درحالیکه در هفتپیکر نظامی، خرد اشراقی (اهورایی) و روح قدسی بر اهریمن نفس چیره میگردد. باید یادآوری کرد که نوع نگرش شاعر و فضای اندیشگانی پیشامتن، بهویژه اندیشۀ زرتشتی، زروانی و مانوی حاکم بر این دو منظومه، سبب تفاوتهایی در تصویرپردازیها و روایتگریهای داستانها شده است.
پرونده مقاله
سعدی با وجود اینکه اصل آزادی و اختیار انسان را هرگز بهطور کامل نفی نکرده، به شدت تحتتأثیر اندیشههای جبرگرایانه و تقدیرگرایی ناشی از آن بوده است. اغلب سعدی پژوهان در ریشهیابی جبرگرایی وی، اندیشههای اشعری را مهم‎ترین عامل دانستهاند؛ در حالیکه این رویکرد ریشه چکیده کامل
سعدی با وجود اینکه اصل آزادی و اختیار انسان را هرگز بهطور کامل نفی نکرده، به شدت تحتتأثیر اندیشههای جبرگرایانه و تقدیرگرایی ناشی از آن بوده است. اغلب سعدی پژوهان در ریشهیابی جبرگرایی وی، اندیشههای اشعری را مهم‎ترین عامل دانستهاند؛ در حالیکه این رویکرد ریشهها و سرچشمههای کهنتری دارد و چنان‎که یافته‎های این پژوهش نشان میدهد، سعدی جدا از اقتضای اوضاع سیاسی و مذهبی و اجتماعی خاص روزگار خود، و در عین اثرپذیری از اندیشههای اشعری با اندیشههای زروانی نیز آشنا بوده است. این جستار به منظور راهیابی به اصالت اندیشههای سعدی در این زمینه و همسو با تبیین هر چه بیشتر این موضوع انجام گرفته و در آن به بیان مهمترین اصول این نوع تفکر، یعنی اهمیت و نقش مؤثر آسمان و ستارگان، قدرت دهر و روزگار و بهویژه اهمیت تقدیر و بخت در زندگی انسان از دیدگاه سعدی و تطبیق آن با یکی از منابع اصلی اندیشههای زروانی ـ مینوی خرد ـ پرداخته شده است.
پرونده مقاله
داستانِ جنگ رستم با اکوان دیو، یکی از حماسههای بسیار رازناک و خِردآشوبِ شاهنامه است که فردوسی با آگاهی کامل از این امر، نخستین کسی است که کوشیده تا رمز و راز آن را بگشاید. پژوهندگان اساطیر شاهنامه، تمام همت خود را تنها بر شناخت اکوان و تطبیق آن با یکی از شخصیتهای اساط چکیده کامل
داستانِ جنگ رستم با اکوان دیو، یکی از حماسههای بسیار رازناک و خِردآشوبِ شاهنامه است که فردوسی با آگاهی کامل از این امر، نخستین کسی است که کوشیده تا رمز و راز آن را بگشاید. پژوهندگان اساطیر شاهنامه، تمام همت خود را تنها بر شناخت اکوان و تطبیق آن با یکی از شخصیتهای اساطیری مانند ایزد وای، ارزوشمنه (arezuşamana) و اکومنه (akumana) گمارده و به دیگر جنبههای این داستان نپرداختهاند. نگارنده بر این باور است که داستان رستم و اکوان از روی روایات دینی به ویژه اسطورة آفرینش زروانی، ساخته شده و بیشتر بازتاباننده و تکرارکنندة عمل خلقت است. کیخسرو و افراسیاب در نقش اهورامزدا و اهریمن ظاهر شدهاند و رستم و اکوان نیز به ترتیب نمایندۀ بهمن و اکومنه هستند. این داستان بیانکنندة سه هزاره سوم از زمان کرانمند است که دوران آمیزش خوبی و بدی، و جنگ نهایی میان نیروهای اهورامزدا با نیروهای اهریمن است. اکوان نمونة آشوب و نابسامانی جهانی است که رستم با کشتن آن، جهان را از آشفتگی و بدی میرهاند و کار خلقت را تکرار میکند.
پرونده مقاله
یکی از کیش های باستانی ایران که روزگاری قلمروِ خود را در بیرون از ایران نیز گستراند، کیش مانیست. مانی در پایان حکومت اشکانی، در مردینویِ بابل دیده به جهان گشود و در آن جا مدّعیِ پیام بری شد؛ امّا مطابق با شاهنامه، او نقّاشی است چرب‌دست، که از چین در دورۀ شاپور ذوال چکیده کامل
یکی از کیش های باستانی ایران که روزگاری قلمروِ خود را در بیرون از ایران نیز گستراند، کیش مانیست. مانی در پایان حکومت اشکانی، در مردینویِ بابل دیده به جهان گشود و در آن جا مدّعیِ پیام بری شد؛ امّا مطابق با شاهنامه، او نقّاشی است چرب‌دست، که از چین در دورۀ شاپور ذوالاکتاف به ایران آمده است. نه تنها این اطّلاعات شاهنامه دربارۀ مانی نادرست است؛ بلکه آن چه موبدِ مناظره کننده با او نیز، بِدو نسبت می دهد و فردوسی آن را نقـل می کند، باورهایِ مانوی نیست؛ موبد او را معتقد به خدایی معرّفی می کند که نور و ظلمت از بطن آن بیرون آمده است. ایـن اندیشه که موبد، مانی را بِـدان متّهم می کند، متعلّق به اندیشۀ زروانیست که خودِ مانویان به این باورِ زروانی تاخته اند. آنان، مطابق با متنی مانوی معتقدند که اگر بپذیریم اورمزد و اهـریمن از یک بطن بیرون شدند و آن گـونه کـه زروانیان می گویند، دیوی به اورمزد، راه انداختنِ جهان را آموخته باشد، این بِدان معنی است که خوبی و بدی به هم آمیخته است و هیچ یک از دو بن، ذاتاً خوب یا بد؛ آگاه یا ناآگاه نیست و این عدم را لازم خواهد کرد؛ زیرا دیگر قانون علّیّت معنا نخواهد داشت. موبد در ادامۀ سخن پیشین (مانی را معتقد به خدایی که اورمزد و اهریمن از آن برون آمده، دانستن) که هم راه با سرزنش است، خطاب به مانی می گوید که اگر اهریمن جفت یزدان باشد؛ پس می توان، شب، نماد اهریمن را به مانندِ روز، نمادِ اورمزد پنداشت و تفاوتی در راستی و ناراستی نـدیـد. آن چه موبد دربارۀ اعتقاد مانی مطرح می کند و به نقد آن می پردازد، همان انتقادیست که مانویان دربارۀ ایـن اندیشۀ زروانی بـاز گفته اند.
پرونده مقاله
بشر، از دیرباز در جست وجوی سرچشمة حیات خویش و مبدأ آفرینش جهان بوده و با تعمق در عالم هستی، سعی در گشودن راز دهر داشته است. پس از ظهور زرتشت در ایران و پیدایش آیین مزدایی، هم واره اهورامزدا و اهریمن به عنوان دو مبدأ برای کاینات و آفرینندة خیر و شر تلقی می شدند. لیکن شوا چکیده کامل
بشر، از دیرباز در جست وجوی سرچشمة حیات خویش و مبدأ آفرینش جهان بوده و با تعمق در عالم هستی، سعی در گشودن راز دهر داشته است. پس از ظهور زرتشت در ایران و پیدایش آیین مزدایی، هم واره اهورامزدا و اهریمن به عنوان دو مبدأ برای کاینات و آفرینندة خیر و شر تلقی می شدند. لیکن شواهد و مدارکی وجود دارد که نشان می دهد پیش از اعتقاد به ثنویّت در میان ایرانیان، اندیشة یکتاپرستی (بر مبنای اصالت زمان) نیز ذهن ایرانیان وحدت طلب را مشغول داشته است. اعتقاد به زروان (خدای زمان) پیامدهایی بی شمار داشت که بیش از همه اعتقاد به سرنوشت، بخت و سهم از پیش تعیین شده، تا قرن ها اندیشة ایرانی را تحت سلطة خود داشت. این تفکر در میان شاعران، اندیش مندان و نیز فلاسفه و متکلمان ایرانی نفوذ کرد. از این میان، فردوسی، حماسه سرای بزرگ ایرانی، هم چون دیگران از این سرچشمة فکری مستثنی نبوده است و فرض آن وجود دارد که جبرگرایی در شاه نامة فردوسی پیش از همه، ریشه در زروانی گری دارد. در این جستار ابتدا گذری خواهیم داشت بر اندیشه و فلسفة زروانیسم در ایران باستان و قبل و بعد از زرتشت، سپس با ذکر شواهدی از اثر ماندگار حماسی ایران ـ شاه نامه ـ به بن مایه های فلسفة زروانی در این اثر اشاره خواهیم کرد.
پرونده مقاله
ضحاک (آژی دهاک) همواره اسطوره ای شگفت در میان شخصیت های اساطیری در ادبیات پیش از اسلام بوده است، آیا می توان دورة مشخص تاریخی برای او جست و یا آنچنان که اوستا تصویر می کند او همچنان شخصیتی نیمه اهریمنی، نیمه انسانی است که هویت واقعی اش در غبار زمانهای دوردست ناپیداست؟ ا چکیده کامل
ضحاک (آژی دهاک) همواره اسطوره ای شگفت در میان شخصیت های اساطیری در ادبیات پیش از اسلام بوده است، آیا می توان دورة مشخص تاریخی برای او جست و یا آنچنان که اوستا تصویر می کند او همچنان شخصیتی نیمه اهریمنی، نیمه انسانی است که هویت واقعی اش در غبار زمانهای دوردست ناپیداست؟ این مقاله سعی دارد پرتوی بر تندیس این اسطوره کهن بیفکند و از خلال یک مقایسه دقیق نشان دهد که مشابهتهای شگفتی میان آژی دهاک و دیو آز موجود است. دیوی که در ادبیات زروانی و مانوی پلیدترین همدست اهریمن به شمار می رود. به گواهی برخی از متون پهلوی، بعضی از دیوان، تازش آورنده به بدن آدمی و تسخیرکننده روان انسان شمرده شده اند. ضحاک یکی از بارزترین شخصیت هائی است که تحت تصرف دیو آز قرار گرفته است و این مسخ تدریجی توسط اهریمن و حلول دیو آز در یک پادشاه بمرور از او یک اژدها پدید آورده است که از سرشت انسانی بکلی فاصله گرفته رفتارهای دیو آز را – آنگونه که در اوستا و متون پهلوی تصویر شده – به نمایش می گذارد.
پرونده مقاله
شخصیت ارنواز و شهرناز، خواهران رشک برانگیز جمشید در شاهنامة فردوسی ریشههایی کهن و اساطیری در کتاب بزرگ دینی ایران باستان ـ اوستا ـ دارد. هر چند پنج نسک باقیمانده از بیست و یک نسک پیشین، اطلاعاتی اندک دربارة این دو شاه بانوی اصیل و نژاده عرضه میدارد اما با در کنار هم چکیده کامل
شخصیت ارنواز و شهرناز، خواهران رشک برانگیز جمشید در شاهنامة فردوسی ریشههایی کهن و اساطیری در کتاب بزرگ دینی ایران باستان ـ اوستا ـ دارد. هر چند پنج نسک باقیمانده از بیست و یک نسک پیشین، اطلاعاتی اندک دربارة این دو شاه بانوی اصیل و نژاده عرضه میدارد اما با در کنار هم نهادن آنچه در اوستا و ترجمههای عربی از متون میانه در دست است و نیز اشارات کوتاه اما پر رمز و راز فردوسی حکیم میتوان تصویری روشنتر از آنان و نقش مؤثر هر یک در بنیادگذاری نسلهایی متفاوت بدست داد. این مقاله تلاش دارد ضمن پرتوافکندن بر این تصویر، گذری نیز بر نقش کلیدی زن در شاهنامه حکیم توس داشته باشد.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد