از منظر اهل عرفان، مرگ آغاز حیات بی مرگ است. این مهم نه تنها در مرگ اضطراری و اجباری بلکه در مرگ اختیاری و ارادی نیز صادق میباشد. اگر در مرگ اضطراری روح اجباراً از قید جسم، رها و به ملاقات حق نایل میگردد در مرگ ارادی با اراده و خواست سالک طریق حق و قبل از فرا رسیدن چکیده کامل
از منظر اهل عرفان، مرگ آغاز حیات بی مرگ است. این مهم نه تنها در مرگ اضطراری و اجباری بلکه در مرگ اختیاری و ارادی نیز صادق میباشد. اگر در مرگ اضطراری روح اجباراً از قید جسم، رها و به ملاقات حق نایل میگردد در مرگ ارادی با اراده و خواست سالک طریق حق و قبل از فرا رسیدن اجل این امر به وقوع میپیوندد.
عطار نیشابوری در منطقالطیر خود که شرح سفر دشوار سالک در شاهراه وصول به حق است اذعان داشته که تنها آنان که وجودشان از آلایشهای نفسانی و رذایل اخلاقیصیقل یافته و آینه حقنما شدهاند رخصت حضور به بارگاه حق مییابند و در مییابند که حقیقت مطلقه با ایشان یکی است و در میانشان انفصالی نیست و در این راه عنایت و دستگیری حضرت حق و تبعیت از پیشوا و رهبری کاردان و راهشناس، جد و جهد طالبان و جویندگان مقصود را ثمر میبخشد.
پرونده مقاله
در این جستار به شیوۀ توصیفی-تحلیلی و استشهادی به بررسی مضامین تعلیمی در اشعار عاشورایی یزد پرداخته میشود تا میزان موفقیت شاعران این خطه در پرورش مضامین تعلیمی در فرهنگ عاشورا مشخص شود. شاعران عاشورایی یزد با بهرهگیری از دو مقولۀ دین، ادبیات تعلیمی و شگردهای ادبی به اه چکیده کامل
در این جستار به شیوۀ توصیفی-تحلیلی و استشهادی به بررسی مضامین تعلیمی در اشعار عاشورایی یزد پرداخته میشود تا میزان موفقیت شاعران این خطه در پرورش مضامین تعلیمی در فرهنگ عاشورا مشخص شود. شاعران عاشورایی یزد با بهرهگیری از دو مقولۀ دین، ادبیات تعلیمی و شگردهای ادبی به اهداف ایدئولوژیکی حماسۀ تراژیک عاشورا پرداختهاند. آنها با آمیختن حماسه و عرفان و دادن چاشنی ادب تعلیمی به اشعار عاشورا به تبیین فضایل و رذایلی همچون: اخلاق، رعایت ادب، حسد، وفاداری و... در مکتب عاشورا پرداختهاند؛ اما شاهکار ممتاز بُعد تعلیمی اشعار عاشورایی این است که شاعر با اظهار اندوه از مصیبتهای کربلا در محور افقی شعر، درونمایههای تعلیمی را در دودستۀ ارزش شناختی و انسانشناختی در محور عمودی شعر به مخاطب میآموزد. هدف از پژوهش بررسی شاخصهها و مؤلفههای اندیشههای مضامین تعلیمی در اشعار عاشورایی است که به پشتوانۀ الگوسازی واقعۀ عاشورا، استناد به قرآن و احادیث، خلاقیت در لحظه و ایجاز کارکرد ادبیات تعلیمی را در اشعار عاشورایی بیان میکند. نتایج پژوهش نشاندهندۀ ترکیب آموزههای تعلیمی در قاب فلسفۀ عاشورا است تا بدین شیوه، اخلاق اسلامی و ارزشهای انسانی را باروحیۀ حماسی نهادینه کند که این امر موجب تغییر و تحولاتی در ارزشها و هنجارهای جامعه میگردد. همچنین آمیزش مضامین تعلیمی و حماسی در اشعار عاشورایی نوعی همزبانی و همفکری بین تعلیم و تربیت و فلسفۀ عاشورا برقرار میکند.
پرونده مقاله
هر گفتار و رفتارى که به ظاهر غیر جدّى و به صورتى لطیف و همراه با مزاح جلوهگر شود و در کُنه خود بیانگر حقیقت و واقعیّتى جدّى باشد، طنز گفته می شود. در حقیقت طنز خنده هایی است عاقلانه و عارفانه بر زندگی که به وسیلۀ کشف و برهنه کردن تضادها و ناهماهنگی های زندگی جلوه گر می چکیده کامل
هر گفتار و رفتارى که به ظاهر غیر جدّى و به صورتى لطیف و همراه با مزاح جلوهگر شود و در کُنه خود بیانگر حقیقت و واقعیّتى جدّى باشد، طنز گفته می شود. در حقیقت طنز خنده هایی است عاقلانه و عارفانه بر زندگی که به وسیلۀ کشف و برهنه کردن تضادها و ناهماهنگی های زندگی جلوه گر می شود. سمت و سوی طنز اجتماعی است و مایۀ اصلی آن انتقاد و برملا کردن کاستی ها و کمی ها است امّا نه به صورت خشک و جدّی و کتابی، بل به شکل خنده آور و گاهگاهی نیش دار و تمسخر آمیز. هدف از این طنز اصلاح کردن معایب و مفاسد و نیز مبارزه با رذایل است که در صورت تحقّق چنین امری ما با رشد و تعالی فضائل انسانی و محامد اخلاقی روبه رو خواهیم شد. یکی از کسانی که از این نوع ادبی در آثارش سود جسته و از طنز در راه بهبود و صلاح پذیری جامعه، استفادۀ شایان نموده است، سعدی شیرازی است.این پژوهش سعی دارد تا از طریق بررسی تحلیلی-توصیفی به واکاوی لایه های تعلیمی پنهان در گلستان سعدی بپردازد تا در پایان برهمگان آشکار شود که سعدی از طنز در گلستانش به خاطر هدفی والاتر از خنده استفاده نموده و آن همانا تعلیم فضایل اخلاقی و تربیتی در انسان است.بدیع بودن موضوع در بردارندۀ نتایج ارزندۀ ادبی و تربیتی خواهد بود و استادی بی نظیر سعدی را در استفاده از این نوع ادبی نمایان خواهد نمود.
پرونده مقاله
تعلیم و تربیت یکی از برجسته ترین درونمایه ها و اغراض شعر فارسی است. این نوع ادبی، بیش از دیگر انواع، ذهن و زبان شاعران و سخنوران ادب فارسی را به خود مشغول کرده است. وحشی بافقی علیرغم اینکه شاعری وقوع پرداز بوده و عنصر غالب اشعار او عشق است ولی بخش عمده ای از ابیات و اشع چکیده کامل
تعلیم و تربیت یکی از برجسته ترین درونمایه ها و اغراض شعر فارسی است. این نوع ادبی، بیش از دیگر انواع، ذهن و زبان شاعران و سخنوران ادب فارسی را به خود مشغول کرده است. وحشی بافقی علیرغم اینکه شاعری وقوع پرداز بوده و عنصر غالب اشعار او عشق است ولی بخش عمده ای از ابیات و اشعار خود را چه در خلد برین که اثری تعلیمی ـ اخلاقی است و چه در دیگر منظومه ها و قالبهای شعری اش به موضوع تعلیم و تربیت اختصاص داده است. او مدتی به مکتب داری اشتغال داشته و پارهای از موازین و شیوه های تعلیم و تربیت که در نظر مربیان امروزی این فن نیز پذیرفته شده است در اشعارش انعکاس یافته است. مهمتر از آن، تبیین مفاهیم و فضایل دینی و اخلاقی چون قناعت، جود و بخشش، عدل و انصاف و تحسین آنها و تشریح رذایل اخلاقی چون تظاهر، کبر، حرص و حسد و تحذیر از آنها، از جمله موضوعاتی است که جنبه تعلیمی و اخلاقی شعر او را برجسته کرده است. در میان مفاهیم اخلاقی و ارزشی، مباحثی نه چندان دلپسند چون تن دادن به حقارت و ذلت نیز در شعر او به چشم می خورد که شاید این امر بیشتر ناشی از پیروی او از سنن ادبی رایج در شعر فارسی باشد. این مقاله بر آن است که دیدگاه های اخلاقی و تربیتی وحشی را با استناد به اشعار وی بررسی و ارزیابی کند و بسامد آنها را به شکل جدول و نمودار بر اساس روش تحلیل آماری نشان دهد.
پرونده مقاله
مثنوی المعنویۀ الخفیه اثر شیخ ابراهیم بن محمد گلشنی بردعی (830ـ940ق) به تقلید از مثنوی معنوی مولانا سروده شده و حاوی نکات عرفانی، اخلاقی، حکمی و تعبیرات و تأویلات فراوان است. در این مقاله کوشش میشود تا تأثیر رذایل اخلاقی بر اختلالات نظام معرفتی، با استفاده از سه داستان چکیده کامل
مثنوی المعنویۀ الخفیه اثر شیخ ابراهیم بن محمد گلشنی بردعی (830ـ940ق) به تقلید از مثنوی معنوی مولانا سروده شده و حاوی نکات عرفانی، اخلاقی، حکمی و تعبیرات و تأویلات فراوان است. در این مقاله کوشش میشود تا تأثیر رذایل اخلاقی بر اختلالات نظام معرفتی، با استفاده از سه داستان معروف بلعم باعورا، برصیصا و هاروت و ماروت در این مثنوی بررسی شود. اگرچه این سه داستان حدود هفت هزار بیت از این مثنوی سیوپنج هزار بیتی را شامل میشود، گلشنی بردعی عصارۀ اندیشه و جهانبینی خود را در این سه داستان و حکایات و تمثیلات در خلال آن بیان داشته است. هدف این پژوهش بررسی موانع سیروسلوک، پرتگاههای پیش روی عارف، چگونگی پیروی از نفس و نحوۀ رسوخ رذایل اخلاقی در درون انسان است که سبب میشود نفس حقایق الهی را وارونه جلوه دهد و نتیجۀ آن چیزی نیست جز آلودگی و ارتکاب به گناهان و جرایم نابخشودنی عرفایی بزرگ و در نهایت مسخ آنان. نگارندگان با ذکر شواهد متن، دیدگاه گلشنی بردعی دربارۀ چگونگی غفلت و پیروی از هوای نفس را بیان داشته و مسیر کشیده شدن پردۀ گمراهی بر بصیرت عارف و اختلال واقعنگری سالک در عمل را با شواهد متن و جدول تبین کردهاند. در این مقاله، دربارۀ تأثیر مستقیم نفس، هوا، زنبارگی، شهرتطلبی، غفلت، حماقت، عقلانیت و بصیرت، زباندرازی و بیادبی نسبت به خداوند و قضا و قدر سخن به میان آمده و زنپرستی و شهرتطلبی، بزرگترین آفت وارونهسازی حقیقت و مصداق عینی پیروی از نفس امّاره بیان شده است.
پرونده مقاله
ادبیات تعلیمی کهنترین نوع ادبی در ایران است که از زیرشاخههایی چون پند و اندرز، زهد و اخلاقیات تشکیل شده و پیوندی ناگسستنی با اخلاق دارد و همّ خود را در راستای پرورش قوای روحی و تربیت نفس انسانی به کار میگیرد. بخش وسیعی از ادبیات تعلیمی را اندرزنامهها تشکیل میدهند ک چکیده کامل
ادبیات تعلیمی کهنترین نوع ادبی در ایران است که از زیرشاخههایی چون پند و اندرز، زهد و اخلاقیات تشکیل شده و پیوندی ناگسستنی با اخلاق دارد و همّ خود را در راستای پرورش قوای روحی و تربیت نفس انسانی به کار میگیرد. بخش وسیعی از ادبیات تعلیمی را اندرزنامهها تشکیل میدهند که غالباً بهصورت نثر و با نگرشی اخلاقی بهمنظور تعلیم شیوههای کشورداری و همچنین بهبود زندگی فردی و اجتماعی نگاشته شدهاند. در نوشتار حاضر، برجستهترین متون تعلیمی نثر فارسی که در فاصلۀ قرون پنجم تا هفتم، به شکل اندرزنامههای سیاسی نگاشته شدهاند، با رویکردی اخلاقی و با نیمنگاهی به اخلاق اسلامی مورد واکاوی قرار گرفت و نشان داده شد که مواردی چون تأکید بر نابرابری، جبرگرایی و اعتقاد به بخت و تقدیر، تعصبات نکوهیدۀ عقیدتی و مذهبی، تحقیر زن، پرداختن به آداب و فواید میخواری، عشقورزیهای حرام، تأیید و توصیۀ تلویحی برخی رذایل اخلاقی، ناپاکی زبان و رعایت نکردن عفت کلام، از بدآموزیهای این نوع متون تعلیمی هستند و عامل اصلی وجود آنها ساختار طبقاتی و استبدادی است و سایر عوامل مانند محتوای متون تعلیمی، آمیختگی جریانهای فکری، واقعبینی نویسندگان و جهتگیریهای آنان در ارتباط با عامل اصلی در پیدایش این بدآموزیها مؤثر بودهاند.
پرونده مقاله
وجود اندیشه های اخلاقی در نظم و نثر فارسی، که از فرهنگ و تربیت دینی بهره می گیرد به ادبیّات فارسی غنای خاصی را بخشیده است. کتاب فرائدالسلوک یکی از آثار ارزشمند سده ی هفتم هجری است که سرشار از آموزه های تعلیمی است و گنجینه ای از معارف، فضایل و حکمت ها را در بر دارد. در ا چکیده کامل
وجود اندیشه های اخلاقی در نظم و نثر فارسی، که از فرهنگ و تربیت دینی بهره می گیرد به ادبیّات فارسی غنای خاصی را بخشیده است. کتاب فرائدالسلوک یکی از آثار ارزشمند سده ی هفتم هجری است که سرشار از آموزه های تعلیمی است و گنجینه ای از معارف، فضایل و حکمت ها را در بر دارد. در این پژوهش، سعی شده تا با روش استقرایی، متن هایی که به تصریح یا کنایه بر مضامین اخلاقی دلالت دارد؛ بررسی و با استفاده از شیوه ی تحلیل محتوایی، واژگان و عبارات مورد نظر توصیف شوند. بنابراین، مهم ترین پرسشی که در این پژوهش مطرح است عبارتند از: که در کتاب فرائدالسلوک سجاسی، به کدام آموزه های اخلاقی و تعلیمی سفارش شده است و از چه رذایل اخلاقی نهی کرده است؟ بدین منظور کتاب فرائدالسلوک شمس سجاسی، به عنوان محور کار انتخاب و متناسب با موضوع به استخراج مصادیق اخلاقی در این کتاب پرداخته شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که: سجاسی در کتابش، علاوه بر ایجاد التذاذ ادبی برای مخاطب، از هر فرصتی برای انتقال اندیشه های تعلیمی خود به مخاطب استفاده کرده و تحت تاثیر آموزه های اخلاقی دین مبین اسلام، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از طریق بیان حکایت یا تمثیل های مناسب، خواننده را به متحلی شدن به فضایل اخلاقی سوق می دهد و با بیان عواقب ناشی از رذایل اخلاقی، ان ها را در نظرش ناپسند جلوه می دهد و سعی در هدایت انسانها در مسیر صحیح زندگی دارد.
پرونده مقاله
کمالگرایی که همواره یکی از شاخصهای مهم ادبیّات عرفانی - اخلاقی بودهاست؛ تلاشی است که برای نیل به کمال انسانی صورت می گیرد. اما درکنار عوامل مهم کمال گرایی انسان، برّرسی وتبیین موانع بازدارنده ای که انسان را از مسیر اهداف عالیه اش دور می کند؛مهم وضروری است. به نحوی چکیده کامل
کمالگرایی که همواره یکی از شاخصهای مهم ادبیّات عرفانی - اخلاقی بودهاست؛ تلاشی است که برای نیل به کمال انسانی صورت می گیرد. اما درکنار عوامل مهم کمال گرایی انسان، برّرسی وتبیین موانع بازدارنده ای که انسان را از مسیر اهداف عالیه اش دور می کند؛مهم وضروری است. به نحوی که بسیاری از عرفا، شناخت محدودیتها و موانع کمال را مهمترین اصل برای نیل به آن برشمردهاند. در این مقاله، نویسندگان تلاش خود را صرف برّرسی این سؤال اصلی نموده اند که: « نفس به عنوان مهمترین عامل بازدارنده کمال انسان در اسرارنامه عطّار نیشابوری چگونه تبیین شده است ؟»و «چه ارتباطی بین نفس وسایر عوامل بازدارنده کمال وجود دارد؟فرضیّه نویسندگان این است که مفهوم «نفس»که یکی از اصلیترین عوامل بازدارندۀ کمال آدمی است در اسرارنامۀ عطّار به عنوان علل ایجاد بسیاری از رذایل اخلاقی معرفی شده است .یافتههای مقاله با استفاده از روش توصیفی تحلیلی نشان داد مفهوم نفس در اسرارنامۀ عطّار زمینه ساز تحقّق رذایل اخلاقیی همچون حسادت وبخل ،حرص وطمع ،خشم وکینه توزی ،دنیاطلبی و..شده است ؛ که نهایتاً آدمی را از نیل به کمال بازمیدارد. بنابراین، مقالۀ کنونی ضمن برّرسی دقیق ابیات اسرارنامه، به تبیین مفهوم نفس که چون سمّ کشنده ی اخلاق ومعنویت ، در نهاد انسان نهادینه شده است؛ تا او را به پست ترین مرحله ی ذلّت و خواری برساند؛ می پردازد.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد