امروز بیشتر سازمانها برای افزایش توانمندیها، رشد و بقای بلندمدت و کاهش ریسک عملیات خود نیازمند تدوین برنامهریزی استراتژیک هستند. پس از تدوین استراتژی ها، تعیین اولویت استفاده از استراتژی ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از مدلهای تصمیمگیری چندشاخصه میتوان برای او چکیده کامل
امروز بیشتر سازمانها برای افزایش توانمندیها، رشد و بقای بلندمدت و کاهش ریسک عملیات خود نیازمند تدوین برنامهریزی استراتژیک هستند. پس از تدوین استراتژی ها، تعیین اولویت استفاده از استراتژی ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از مدلهای تصمیمگیری چندشاخصه میتوان برای اولویتبندی استراتژیها استفاده کرد. هدف اصلی این پژوهش، مقایسه ی نتایج حاصل از ماتریس QSPM و تکنیک های مپک و ویکور در تعیین اولویت استفاده از استراتژی های به دست آمده برای شرکت شرق سازه ی کویر یزد می باشد. جامعهی آماری این پژوهش شامل اعضای هیئتمدیره و کارکنان شرکت شرق سازهی کویر یزد، تمامی مدیران عامل شرکتهای ساختمانی و پیمانکاری یزد و اعضای هیئت علمی دانشکدهی مهندسی عمران دانشگاه یزد و مدیران و معاونان اداره کل راه و شهرسازی استان یزد بوده است. اطلاعات مورد نیاز پژوهش از نظرات خبرگان در دسترس استخراج شده است. برای انجام این پژوهش، در ابتدا برنامه ریزی استراتژیک برای شرکت شرق سازه انجام شده و به کمک ماتریس SWOT، استراتژیهایی برای شرکت شناسایی شده است. سپس با استفاده از ماتریس SPACE، استراتژیهای تدافعی برای شرکت شرق سازه مناسب تشخیص داده شده و پس از آن به کمک ماتریس QSPM، این استراتژیها رتبهبندی شده است. در قسمت بعد، تمامی استراتژیهای شناساییشده به کمک تکنیک های مپک و ویکور رتبهبندی شده است. سپس نتایج حاصل از ماتریس QSPM و تحلیل مپک و ویکور مقایسه شده و تفاوت این سه روش در اولویتبندی استراتژیها مشخص شده است.
پرونده مقاله
امروزه مدل مورد قبول برای توسعه یک کشور،همانند گذشته صرفا بر اقتصاد توجه ندارد و در مدل توسعه انسانی سازمان ملل متحد،توسعه کشور را در گرو توسعه و تعالی مردم آن جامعه میدانند.بنابراین،کشوری را توسعه یافته میدانیم که مردم آن به طور همزمان در سه بعد سلامت،دانش،اقتصاد پیشرو چکیده کامل
امروزه مدل مورد قبول برای توسعه یک کشور،همانند گذشته صرفا بر اقتصاد توجه ندارد و در مدل توسعه انسانی سازمان ملل متحد،توسعه کشور را در گرو توسعه و تعالی مردم آن جامعه میدانند.بنابراین،کشوری را توسعه یافته میدانیم که مردم آن به طور همزمان در سه بعد سلامت،دانش،اقتصاد پیشرو باشند.یکی از مهم ترین لازمه های چنین توسعه ای،این است که سازمان ها در مسیر توسعه باشند تا در کنار تحقق اهداف سازمان،سلامت، دانش و معیشت افراد راتقویت نموده و طبیعتا منجر به توسعه یافتگی کشور شوند.بنابراین هدف ما از انجام این تحقیق ارائه مدلی برای ارزیابی عملکرد است که جنبه داخلی سازمان و کلان کشور را به طور همزمان مورد توجه قرار می دهد .در این پژوهش پس از استخراج شاخص ها از گزارش توسعه انسانی سازمان ملل متحد،کتب،مقالات علمی،روایی آن ها را با روش دلفی فازی و برهم کنش شاخص های به دست آمده با یکدیگر و تاثیر آن ها بر چابکی سازمانی را با روش ISM مورد بررسی قرار دادیم.نتیجه تحقیق نشان میدهد که شاخص های،بیمه اجتماعی کارکنان،میزان تحصیلات،سهم نیروی کار از سود سازمان،قدرت خرید کارکنان سازمان ماهیت مستقل دارند،شاخص های،ارگونومی،رضایت شغلی،آموزش ضمن خدمت، افزایش مهارت و قابلیت انطباق،میزان،سواد(تعریف یونسکو)،توجه به نوآوری،کیفیت تکنولوژی،میزان عملکرد تحقیق و توسعه،میزان سودآوری مالی،ماهیت پیوندی،شاخص های برنامه های رفاهی کارکنان،توجه به محیط زیست و توسعه پایدار،خودمختار و شاخص های میزان اشتغال زایی،توجه به صادرات ماهیت وابسته دارند.همچنین عدد وابستگی(15) چابکی نسبت به مدل،حاکی از اثر گذاری مثبت مدل ارزیابی عملکرد HDI بر چابکی دارد.
پرونده مقاله