• XML

    isc pubmed crossref medra doaj doaj
  • فهرست مقالات


      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - مؤلفه های زندگی معنادار از دیدگاه جان کاتینگهام
        امیرعباس علیزمانی مهدی غفوریان
        یکی از موضوعات مهم مورد بحث در فلسفه، معنای زندگی است که جان کاتینگهام با نگارش کتابدر باب معنای زندگی، این موضوع را مورد بحث قرار داده است. وی با بیان اینکه تنها انسان است کهبه سبب وضعیت خاص وجودی اش از معنای زندگی پرسش می کند، اهمیت پرداختن به این پرسشرا خاطر نشان می چکیده کامل
        یکی از موضوعات مهم مورد بحث در فلسفه، معنای زندگی است که جان کاتینگهام با نگارش کتابدر باب معنای زندگی، این موضوع را مورد بحث قرار داده است. وی با بیان اینکه تنها انسان است کهبه سبب وضعیت خاص وجودی اش از معنای زندگی پرسش می کند، اهمیت پرداختن به این پرسشرا خاطر نشان می کند. نزد کاتینگهام، مؤلفه هایی که زندگی را معنادار می سازند عبارتند از: عمق وجدیت، هدفمندی، خودآگاهی و خودمختاری، اخلاقی بودن (پیروی از ارزش های عینی اخلاقی)،موفقیت آمیز بودن و سرانجام خداباوری یا زندگی متدینانه. معنای زندگی از طریق اخلاقی زیستنکه منجر به برآورده شدن نیازها و شکوفایی استعدادهای سرشت انسانی ما م یشود، حاصل می گردد.اما از نظرگاهی صرفاً انسانی، سرشت انسانی ما چیزی بیش از امیال و خواست ههای ممکنی نیست کهمحصول جهش ژنی است. بدین ترتیب، احکام اخلاقی نیز که بر مبنای این سرشت و ماهیت بنا شدهاست، از ارزش عینی برخوردار نیست. علاوه بر این، با توجه به سرشت آسیب پذیر و ضعیف انسان کههمواره در معرض ناکامی و شکست برنامه ها و فعالیت هایش است، تنها در پرتو نگرش دینی و معنویکه بر طبق آن خداوند خیرخواه، زندگی اخلاقی را از ما خواسته است هم می توان دلیلی قطعی برایپیروی از احکام و ارزش های عینی اخلاقی یافت و هم روح امید به موفقیت و معناداری زندگی را درزندگی انسان دمید. به عقیده کاتینگهام فهم، قبول و برخورداری از نگرش دینی و معنوی نیز مبتنیبر انجامِ اعمالِ مورد توصیه دین است. به نظر نگارندگان، تلاش کاتینگهام در توضیح اینکه چگونه خداباوری بدون فرض مفهوم زندگی پس از مرگ تأمین کننده ی موفقیت آمیز بودن زندگی استمقرون به صواب نیست پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - آموزه های بنیادین عقلانی گرایی انتقادی
        مریم عسگرپورعلی مجید اکبری
        نمی پذیرد، بلکه اصلاً نیازی به توجیه ندارد. پیروان عقلانی گرایی انتقادی، در رهگذر کسب معرفت،به رویکردی عقلانی تکیه م یکنند و عقلانیت را در گرو تشخیص این نکته م یدانند که معرفت آدمیخطاپذیر و محدود است و هرآینه می تواند بازبینی شود تا خطاهای نهانش، آشکار گردد. بنابراین آ چکیده کامل
        نمی پذیرد، بلکه اصلاً نیازی به توجیه ندارد. پیروان عقلانی گرایی انتقادی، در رهگذر کسب معرفت،به رویکردی عقلانی تکیه م یکنند و عقلانیت را در گرو تشخیص این نکته م یدانند که معرفت آدمیخطاپذیر و محدود است و هرآینه می تواند بازبینی شود تا خطاهای نهانش، آشکار گردد. بنابراین آنانروش عقلانی را بازبینی نقادانه ی تمامی ایده ها، باورها و سنت ها می دانند و آماده اند تا همه چیز ازجمله دیدگاه های خود را نقد کنند. یادگیری از دیگران و اخذ این روش که ممکن است یکی بر خطاباشد و دیگری بر صواب، و پذیرش این امر که با تلاش م یتوانیم به حقیقت 4 نزدیک تر شویم، ازآموزه های اصلی مکتب عقلانی گرایی انتقادی است. برخلاف عقل گرایان سنتی که عقلانیت را درپذیرش نظریه های اثبات شده می دانند، نزد عقلانی گرایان انتقادی عقلانیت در نقد نظری ههای علمیاست. نگاه آنان به علم و نظریه های علمی، نسبت به پیروان مکاتب دیگر بسیار متفاوت است؛نظریه های علمی از منظر عقلان یگرایان نقاد، حد سهایی هستند که در رویارویی با مسائل و برایتبیین پدیدار ها مطرح م یشوند. این حد سهای توجیه ناپذیر، در بهترین وضعیت، تنها می توانند ازشرِ ابطال در امان بمانند. رسالت عقلانی گرای انتقادی جایگزینی روش های نقادانه با رو شهایتوجیه گراست؛ با این ایده که ایستادگی نظریه در برابر نقادی، تنها بیانگر تبرئه ی موقت نظریه استو از اثبات قطعی یا حتی محتمل بودن آن، حکایتی نمی کند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - نقد و بررسی دیدگاه های اصلی رقیب در مورد مسأله ی بازگشت پذیری
        سید رضا ملیح زهرا شجاعی
        با کشف قانون دوم ترمودینامیک و تلاش برای ابتنای آن بر دینامیک کلاسیک در نیمه دوم قرننوزدهم میلادی، مسأله یا پارادوکس بازگشت پذیری برای اولین بار مطرح شد، زیرا قوانین دینامیککلاسیک برخلاف قانون دوم ترمودینامیک نسبت به زمان متقارن یا بازگش تپذیر بودند. در این مقالهپس از ش چکیده کامل
        با کشف قانون دوم ترمودینامیک و تلاش برای ابتنای آن بر دینامیک کلاسیک در نیمه دوم قرننوزدهم میلادی، مسأله یا پارادوکس بازگشت پذیری برای اولین بار مطرح شد، زیرا قوانین دینامیککلاسیک برخلاف قانون دوم ترمودینامیک نسبت به زمان متقارن یا بازگش تپذیر بودند. در این مقالهپس از شرح این مسأله به بیان دو رهیافت اصلی در حل این مسأله می پردازیم. در اولین دیدگاه کهپریگوژین از سردمداران آن است، بازگشت ناپذیری ناشی از ناپایدار یهای دینامیکی دانسته می شود وتعریف می شود؛ در حال یکه در دیدگاه بی نظمی این ویژگی در سطح میکروسکوپی در قالب نوعیدیگر، افرادی مانند پرایس و بریکمان بازگشت ناپذیری در سطح ماکروسکوپی را ناشی از وجودشرایط اولیه ی خاصی برای جهان در نظر م یگیرند و برقراری بازگش تپذیری در سطح میکروسکوپیرا در تضاد با آن نم یدانند. با وجود تفاوت این دو دیدگاه در مبانی نظری، نشان خواهیم داد کهمی توان این نتیجه ی مشترک را از آنها استخراج کرد که بازگشت پذیری اصولاً به لحاظ عملیغیرممکن است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - آیا تاریخ مهندسی به فلسفه ی مهندسی نیاز دارد؟
        علیرضا ثقه الاسلامی
        در این مقاله به بررسی تحلیلی و نقادانه ی تأثیر فلسفه ی مهندسی بر گردآوری تاریخ مهندسیآیا تاریخ مهندسی به پرداخته می شود و به دنبال پاسخی تفصیلی به این پرسش هستیم کهاز این رو، ابتدا رابطه ی میان مهندسی و فن (/تکنیک) و سپس رابط هی . فلسفه ی مهندسی نیاز داردمیان مهندسی و چکیده کامل
        در این مقاله به بررسی تحلیلی و نقادانه ی تأثیر فلسفه ی مهندسی بر گردآوری تاریخ مهندسیآیا تاریخ مهندسی به پرداخته می شود و به دنبال پاسخی تفصیلی به این پرسش هستیم کهاز این رو، ابتدا رابطه ی میان مهندسی و فن (/تکنیک) و سپس رابط هی . فلسفه ی مهندسی نیاز داردمیان مهندسی و فناوری (/تکنولوژی) تعریف می شود. بر این اساس، فناوری به منزل هی نظام معرفتیتحقق یافته و مهندسی به منزله ی دانش، مهارت و فعالیت خلاقانه ی بالقوه در چارچوب و در تعامل بانظام فناورانه ی مفروض تعریف می شود. در ادامه، فلسفه ی مهندسی به عنوان حوزه ی توسعه یافته ایاز فلسفه ی فناوری معرفی شده و یادآوری می گردد فلسفه ی مهندسی دست کم با برخورداری ازمی تواند به عنوان حوزه ی فلسفی مستقلی شناخته شود. از ؟ مهندسی چیست پرسش اصیلاین رو، برخی از مسائل و موضوعات فلسفه ی فناوری درون حوزه ی فلسفه ی مهندسی نفوذ یافته وتعمیم می یابد؛ مسائلی از قبیل تحدید حدود میان مصنوع مهندسی شده و شیء طبیعی، تحدیدحدود میان مهندسی و علم، تقدم وجودی و تاریخی میان مهندسی و علم، و خودمختاری معرفتمهندسی از بافت اجتماعی. سرانجام، با طرح برخی نمونه پرسش های قابل بررسی و گشوده، تأثیر هریک از مسائل مذکور بر آغاز و انجام گردآوری تاریخ مهندسی آشکار می شود. در نتیجه به نظرمی رسد، محققان و مورخان تاریخ مهندسی شایسته است خود را مخاطب چنین مسائل وپرسش هایی قرار داده و موضعی نقادانه و راهبردی نسبت به هر یک از آن ها اختیار کنند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - عصمت انبیاء از دیدگاه فخر رازی
        محمد سعیدی مهر لیلا اختیاری
        عصمت انبیاء از دیرباز برای متکلمان مسلمان مسأل های مهم بوده است. یکی از این متکلمان فخررازی (متوفی 606 ه ق) است. او از عالمان برجسته ی اهل سنت و اشعری مذهب م یباشد کهپیامبران الهی را معصوم م یداند. ولی معتقد است عصمت برای ایشان در دوران پس از بعثت ضروریاست و نه قبل از آ چکیده کامل
        عصمت انبیاء از دیرباز برای متکلمان مسلمان مسأل های مهم بوده است. یکی از این متکلمان فخررازی (متوفی 606 ه ق) است. او از عالمان برجسته ی اهل سنت و اشعری مذهب م یباشد کهپیامبران الهی را معصوم م یداند. ولی معتقد است عصمت برای ایشان در دوران پس از بعثت ضروریاست و نه قبل از آن. وی بر این باور است که شخص زمانی به مقام عصمت دست م ییابد که درجسم یا روح خود ویژگی ای داشته باشد که به واسطه ی آن از انجام گناه خودداری کند. افزون براین، او باید به زشتی گناه و یا زیبایی اطاعت از خدا علم داشته، و از وحی و اراده حق تعالی تبعیتکند و اگر فعلی از روی فراموشی یا ترک اولی مرتکب شد باید سرزنش شده و از زشتی عملی کهانجام داده مطلع شود. فخر رازی حیطه ی اعتقادات، تبلیغ و رسالت، احکام و فتاوی و افعال و سیرترا از جمله مواضع اختلافی میان متکلمان در باب عصمت انبیاء معرفی می کند پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - بررسی مفهوم جوهر در تفکر سه فیلسوف: ارسطو، ابن سینا، اسپینوزا
        مهدی اسعدی سید مرتضی طباطبایی
        ارسطو و اسپینوزا، دو فیلسوف جریان ساز در تاریخ فلسف هاند و موضوع فلسف ه ی هردویشان جوهراست، با مقایسه ی ویژگی های جوهر از دیدگاه ایشان، ریشه ی بسیاری اختلافات در بخش سترگی ازفلسفه ی غرب به چنگ می آید. درخور توجه آنکه این دو فیلسوف در تعریف جوهر، همانندی هایی باهم دارند؛ چکیده کامل
        ارسطو و اسپینوزا، دو فیلسوف جریان ساز در تاریخ فلسف هاند و موضوع فلسف ه ی هردویشان جوهراست، با مقایسه ی ویژگی های جوهر از دیدگاه ایشان، ریشه ی بسیاری اختلافات در بخش سترگی ازفلسفه ی غرب به چنگ می آید. درخور توجه آنکه این دو فیلسوف در تعریف جوهر، همانندی هایی باهم دارند؛ اما درباره ی ویژگی ها و مصادیق آن بسیار از یکدیگر دور می شوند. بررسی آرای ارسطو دردو کتاب ارگانون و متافیزیک، و تبیین نگرش اسپینوزا در کتاب اخلاق، گام نخست این مقاله است .البته نگاهی به جوهر در عرف و اصطلاح اب نسینا و نوآوری های او می تواند کمکی برای درک بهت رجوهر از منظر مشائیان باشد. سنجه ی پژوهشگر برای ارزیابی، میزان سازگاری تعریف جوهر با دیگربخش های نظام فلسفی است. با بررسی های پیش رو، نتیجه آن است که تعریف اسپینوزا استواریمنطقی بیشتری دارد و نظام منسجم تری را فراهم آورده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - دوئم و واقع گرایی علمی
        مریم قاسمی نراقی
        رویکرد دوئم به فیزیک، رویکردی نظام مند و ریاضی وار است که این امر بی تردید تا اندازه ی زیادیبر ماهیت تبیین فلسفی او از نظریه های علمی اثرگذار بوده است. به نظر دوئم هدف علم طبق هبندیطبیعی پدیده ها در یک چارچوب ریاضی مناسب است که بتواند روابط واقعی میان هستومندهایغیرمشاهد چکیده کامل
        رویکرد دوئم به فیزیک، رویکردی نظام مند و ریاضی وار است که این امر بی تردید تا اندازه ی زیادیبر ماهیت تبیین فلسفی او از نظریه های علمی اثرگذار بوده است. به نظر دوئم هدف علم طبق هبندیطبیعی پدیده ها در یک چارچوب ریاضی مناسب است که بتواند روابط واقعی میان هستومندهایغیرمشاهدتی را بدون آشکار ساختن آنها، مشخص کند. نظریه ها تنها جعبه هایی پر شده از ابزارهایطبقه بندی پدیده ها نیستند که مناسب امروز و نامناسب برای آینده باشند. مهم ترین ویژگی یکنظریه ی علمی توانایی پیش بینی پدید هها و قوانین تجربی کشف نشده است اما آنچه در اینپیش بینی بدیع تأثیر می گذارد، روابط بین هویات است و به لحاظ هستی شناختی نظریه های علمیتعهدی نسبت به هویات غیرمشاهدتی به بار نمی آورند. با توجه به این که دوئم یک مورخ علم است،با جستجو در آثار و آراء او نم یتوان با صراحت و به وضوح نشان داد که درباره ی نظریه های علمی،دوئم یک واقع گرا است یا ابزارگرا. حتی برخی معتقدند او تلاش کرده است تا راهی بین ابزارگرایی وواقع گرایی بیابد. در این مقاله ابتدا آراء دوئم درخصوص هدف و ساختار نظریه فیزیکی بررسیمی شود. سپس با بیان برخی نظرات موافق و مخالف با واق عگرا بودن دوئم، نشان می دهیمدیدگاه های او درباره ی نظریه های علمی تمایل بیشتری به واقع گرایی ساختاری دارد. پرونده مقاله