-
Article
1 - مطالعه هیستوپاتولوژیک اثرات جانبی دوزهای بالای داروی دگزامتازون بر کلیه سگJournal of Comparative Pathobiology , Issue 2 , Year , Summer 1384برای انجام این مطالعه، 18 قلاده سگ از نوع ولگرد، در سه گروه جداگانه یکگروه کنترل و دو گروه آزمایش هر کدام 6 قلاده سگ (مشتمل بر 3 نر و 3ماده) در نظر گرفته شد.گروههای آزمایش به ترتیب تحت تزریق روزانه دارویدگزامتازون به میزان 40 و 125 میکروگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به Moreبرای انجام این مطالعه، 18 قلاده سگ از نوع ولگرد، در سه گروه جداگانه یکگروه کنترل و دو گروه آزمایش هر کدام 6 قلاده سگ (مشتمل بر 3 نر و 3ماده) در نظر گرفته شد.گروههای آزمایش به ترتیب تحت تزریق روزانه دارویدگزامتازون به میزان 40 و 125 میکروگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن بهصورت عضلانی در مدت 16 هفته قرار گرفتند. برای جلوگیری از برخورد باموارد پاتولوژیک احتمالی از حیوانات زیر یکسال به این منظور استفاده شد.شرایط تغذیه و مراقبتهای کلی در مورد حیوانات مذکور یکسان در نظر گرفتهشد. لازم به ذکر است یکی از سگهای گروهی که میزان مصرف پایین دارو راداشت ( 40 میکروگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن)، در طول مدت مطالعهتلف شد که هیچ ارتباطی با مصرف دارو نداشت. در کالبدگشایی تغییراتماکروسکوپیک قابل توجهی در کلیه سگهای گروهی که میزان مصرف بالایداروی دگزامتازون را داشت ( 125 میکروگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن)،شامل تورم و رنگ پریدگی لکه ها مشاهده شد. نمونه های کلیوی اخذ شده،پس از پایدارسازی در فرمالین با 10 فردرصد و الکل, طبق روشهای رایج پاساژ بافتی، جهت رنگ آمیزی Hematoxilin and Eosin) H&E و P.A.S (Periodic Acid-Schif آماده شدند. در مشاهدات ریزبینی این نمونه ها، ضایعات گلومرولی شاملِ افزایش ملایمدر تعداد سلولهای مزانشیال، چسبندگی بین لای ههای اپی تلیال احشایی و جداریگلومرول، افزایش ضخامت غشاهای پایه گلومرولی وگلومرولواسکلروز بود. درهر صورت عامل این ضایعه نامشخص می باشد، لکن فشار خون متعاقب افزایشغلظتهای گلوکوکورتیکوئیدی پلاسما مؤثر قلمداد شده است Manuscript profile -
Article
2 - بررسی ضایعات پاتولوژیک منطقه قشری غده فوق کلیه گوسفند و بز در کشتارگاه تبریزJournal of Comparative Pathobiology , Issue 5 , Year , Winter 1384غده فوق کلیه یکی از غدد بسیار مهم در بدن می باشد که تولیدات آن برای حیات ضروری است. از آنجائیکه بیشترین قسمتی که دچار ضایعه می شود بخش قشری این غده می باشد ، مطالعه ای بر روی ضایعات و جراحات این قسمت در بز و گوسفند صورت گرفت. در این مطالعه غدد متعلق به 500 راس گوسفند و2 Moreغده فوق کلیه یکی از غدد بسیار مهم در بدن می باشد که تولیدات آن برای حیات ضروری است. از آنجائیکه بیشترین قسمتی که دچار ضایعه می شود بخش قشری این غده می باشد ، مطالعه ای بر روی ضایعات و جراحات این قسمت در بز و گوسفند صورت گرفت. در این مطالعه غدد متعلق به 500 راس گوسفند و200 راس بز به طور تصادفی مورد بررسی قرار گرفت. پس از سن وجنس حیوانات مذکور ، غدد مربوطه از لحاظ چپ و راست بودن تعیین وضعیت شد و بطور همزمان در جدول مخصوصی ثبت گردید. به منظور مطالعه هیستوپاتولوژیک ، مقاطع مورد نیاز با استفاده از شیوه های رایج پاساژ بافتی و قالب گیری و رنگ آمیزی هماتوکسیلین و ائوزین تهیه گردید. ضایعات شامل : پرخونی منطقه قشری (6/2 % در گوسفند و3% بز )،خونریزی منطقه قشری (8/1 % در گوسفند و 5/1 % در بز)،همانژیوم کاورنوس (2/0 % در گوسفند)،تلانژیکتازی (6/0 % در گوسفند و 1/0 در بز )، کانونهای هماتوپوئزیس (6/4 % در گوسفند و 8% در بز )،تغییرات آماسی (2/5 %در گوسفند و 4% در بز )، تغییرات دژنراتیو و نکروتیک ، شامل دژنرسانس چربی-آمیلوئیدوز-متاپلازی غضروفی نکروز-کیست-کلسیفیکاسیون-آتروفی و رسوب املاح (4/2% در گوسفند و 1% در بز) ،هیپرپلازی ندولر(4/8 %در گوسفند و 9% در بز) هیپرپلازی منتشر (8/2% در گوسفند و2% در بز)، هیپرپلازی لایه گلومرولوزا (4/%0 در گوسفند و5/0 % دربز) بودند. این بررسی نشان داد که جراحات قسمت قشری غده فوق کلیه قابل توجه بوده و بیشترین ضایعه مربوط به هیپرپلازی ندولار می باشد. Manuscript profile -
Article
3 - مطالعه تغییرات مورفولوژیک غده فوق کلیه جنین بز در کشتارگاه تبریزJournal of Comparative Pathobiology , Issue 5 , Year , Winter 1384به منظور بررسی تغییرات هیستولوژیکی و پیشرونده غده فوق کلیه در جنین بز و همچنین نبود اطلاعات جامع در این خصوص ،این مطالعه صورت گرفت. در این بررسی که بر روی 50 نمونه جنین بز در رده های سنی سنین مختلف انجام شد، مشخص گردید که تغییرات دژنراتیو کورتکس داخلی از حدود 5/2 ماهگی Moreبه منظور بررسی تغییرات هیستولوژیکی و پیشرونده غده فوق کلیه در جنین بز و همچنین نبود اطلاعات جامع در این خصوص ،این مطالعه صورت گرفت. در این بررسی که بر روی 50 نمونه جنین بز در رده های سنی سنین مختلف انجام شد، مشخص گردید که تغییرات دژنراتیو کورتکس داخلی از حدود 5/2 ماهگی آغاز می شود منجر به سیر قهقرایی رشد غده فوق کلیه جنینی می گردد، به طوری که در حوالی 5/3 ماهگی میزان افزایش وزن غده کاهش می یابد. لازم به ذکر است که تغییرات دژنراتیو از این نوع در کورتکس خارجی مشخص نگردید. همچنین معلوم شد که نوزایش کورتکس داخلی فوق کلیه جنین بزها در حوالی 4 ماهگی اغاز می گردد که با یک افزایش وزن بیشتری در غده فوق کلیه همراه است. این نوسازی با تشکیل یک ناحیه جدید داخلی که ظاهرا از سلول های لایه خارجی کورتکس ( ناحیه گلومرولر) مشتق شده اند ، تکمیل می گردد . در جنین این دامها ، در حوالی 55 روزگی سلولهای فئوکروموبلاست در حال مهاجرت به داخل ومرکز غده هستند و در سنین حوالی 100 روزگی ، سلولهای تشکیل دهنده مدولا به طور کامل توسط کورتکس احاطه می شوند و تقریبا در 130 روزگی بسیاری از سلولهای نزدیک کورتکس حاوی گرانولهای اپی نفرین هستند. در اواسط دوره آبستنی کورتکس و مدولا هر دو رشد سریعتری را نشان می دهند. نتایج این بررسی نشان می دهد که غده فوق کلیه جنین بز همانند گوسفند و گاو قبل از تولد کامل می باشد و تغییرات برجسته و قابل ملاحظه ای در کورتکس و مدولای این حیوانات بعد از تولد وجود ندارد. Manuscript profile -
Article
4 - مطالعه بافت شناسی و فرا ساختاری منطقه قشری غده فوق کلیه گوسفندJournal of Comparative Pathobiology , Issue 2 , Year , Summer 1385غدد فوق کلیوی متعلق به 700 راس گوسفند ذبح شده درکشتارگاه تبریز برای بررسی مورفولوژی ، بافت شناسی و نیز از لحاظ میکروسکوپ الکترونی مورد مطالعه قرار گرفت.میانگین وزن غدد 1/8 گرم بود. اندازه گیری سنبت مناطق کورتکس و مدولا با روشهای مناسب انجام گردید. میانگین نسبت کورتکس و Moreغدد فوق کلیوی متعلق به 700 راس گوسفند ذبح شده درکشتارگاه تبریز برای بررسی مورفولوژی ، بافت شناسی و نیز از لحاظ میکروسکوپ الکترونی مورد مطالعه قرار گرفت.میانگین وزن غدد 1/8 گرم بود. اندازه گیری سنبت مناطق کورتکس و مدولا با روشهای مناسب انجام گردید. میانگین نسبت کورتکس و مدولا در این حیوان به ترتیب 82/92% و17/08% کل غده می باشد.همچنین میانگین ضخامت طبقات گلومرولر ،فاسیکولر و رتیکولر به ترتیب 13/5% و 69/5% و 17% تعیین گردید. مطالعه نشان داد که غده فوق کلیه گوسفند همانند گاو دارای دو نوع سلول روشن وتیره و در دو ناحیه داخلی تر منطقه قشری (ZG,ZF) می باشد و هر دونوع سلول حاوی مقادیر بسیار ناچیزی چربی در سیتوپلاسم خود می باشند. در رنگ آمیزی چربی بافت مشخص گردیدکه پراکندگی واکوئلهای چربی مشابه گاو بسیار اندک بوده ، بطوریکه در صورت وجود معمولا در ناحیه گلومرولر دیده می شوند و نواحی فاسیکولر و رتیکولر دارای مقادیر بسیار ناچیزی چربی می باشند. در مطالعات ریز بینی سلولهای ترشح کننده استروئیدی ، در بزرگنمایی کمتر به صورت یک سلول ترشحی همراه با مویرگهای سینوزوئیدی منفذ دار دیده می شوند. هسته سلولها با بیش از یک هستک واضح مشخص می باشند.سیتوپلاسم فراوان ،دارای اندکی قطرات چربی می باشد.میتوکندریهای با اشکال متعدد ونامنظم سیتوپلاسم را اشغال کرده اند.این میتوکندریها دارای کریستالهای توبولار و وزیکولار می باشند که در بزرگنمایی بالاتر بوضوح دیده می شوند.سیتوپلاسم دارای سیستم فراوانی از توری داخل سیتوپلاسمی صاف می باشد که تشکیل یک شبکه متذاکم توبولی را می دهد. دستگاه گلژی ،لایزوزومها و میکروبادیها نیز دزاین سلولها مشاهده می گردند.نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که تفاوت بین سلولهای روشن وتیره در قشر غده فوق کلیه گوسفند،مربوط به اندامکهای درون سیتوپلاسمی آنها می باشد و هیچ ارتباطی به محتوای چربی سیتوپلاسم این سلولها ندارد. Manuscript profile -
Article
5 - گزارش کارسینوم مجاری صفراوی ذر یک راس گوسفندJournal of Comparative Pathobiology , Issue 5 , Year , Winter 1385کارسینوم مجاری صفراوی در یک راس میش نژاد بومی 5 ساله گزارش شده است. کارسینوم مجاری صفراوی تومور بدخیم بافت پوششی مجاری صفراوی در تمام گونه های انسان و حیوانات می باشد که معمولا از مجاری داخل کبدی منشا میگیرد. متاستاز یا گسترش تومور به مناطق خارج از کبدی نیز معمول می باش Moreکارسینوم مجاری صفراوی در یک راس میش نژاد بومی 5 ساله گزارش شده است. کارسینوم مجاری صفراوی تومور بدخیم بافت پوششی مجاری صفراوی در تمام گونه های انسان و حیوانات می باشد که معمولا از مجاری داخل کبدی منشا میگیرد. متاستاز یا گسترش تومور به مناطق خارج از کبدی نیز معمول می باشد. در این گزارش مشخصات درشت بینی و ریز بینی تومور ارائه می گردد. در کالبد گشایی ، ندول های متعدد ریز و گرد خاکستری کمرنگ با قوام سفت و اغلب با قسمت مرکزی فرورفته به طور منتشر در سراسر کبد مشاهده گردید. از لحاظ ریز بینی تومور به طور عمده از سلولهای بد خیم با الگوی آسینی و توبولی تشکیل شده بود. اشکال میتوزی نیز به طور متعدد مشاهده گردید. پس از انجتم آزمایشهای آسیب شناسی بافتی کار سینوم مجاری صفراوی مورد تایید قرار گرفت. Manuscript profile -
Article
6 - مطالعه اثرات محافظتی کوئرستین بر آسیب روده باریک، ناشی از متوترکسات در موش صحراییJournal of Comparative Pathobiology , Issue 2 , Year , Autumn 2015آسیب روده یکی از مهمترین اثرات سمی متوترکسات میباشد. هدف این مطالعهارزیابی تاثیر محافظتی کوئرستین بر آسیب روده باریک ناشی از متوترکسات درموش صحرایی میباشد. تعداد 36 سر موش صحرایی نر ویستار بهطور تصادفیبه چهار گروه برابر تقسیم شدند. گروه اول شاهد سالم بود. به گروه دوم فق Moreآسیب روده یکی از مهمترین اثرات سمی متوترکسات میباشد. هدف این مطالعهارزیابی تاثیر محافظتی کوئرستین بر آسیب روده باریک ناشی از متوترکسات درموش صحرایی میباشد. تعداد 36 سر موش صحرایی نر ویستار بهطور تصادفیبه چهار گروه برابر تقسیم شدند. گروه اول شاهد سالم بود. به گروه دوم فقط کوئرستین (mg/kg15 ) بهطور داخل صفاقی بهمدت 15 روز متمادی تزریق شد. به گروه سوم تک دوز متوترکسات (mg/kg20) در روز پانزدهم به طور داخل صفاقی تزریق شد. به گروه چهارم علاوه بر متوترکسات، کوئرستین نیز تا زمانمعدومسازی موشها تزریق شد. همه موشها 4 روز پس از تزریق متوترکساتجهت آسیبشناسی بافتی و ارزیابی فعالیت تام آنتیاکسیدانی سرم و مقادیر بافتیگلوتاتیون احیاء، مالوندیآلدئید، سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز، گلوتاتیونپراکسیداز و گلوتاتیون ردوکتاز آسانکُشی شدند. در مشاهدات ریزبینی، ژوژنومگروه تیمار با متوترکسات، کوتاه و کُندشدگی شدید پرزها، ارتشاح سلول هایآماسی، خونریزی زیر غشاء پایه و نکروز سلولهای پوششی را نشان داد، درحالیکه کوئرستین آسیب ژوژنوم را کاهش داد. فعالیت تام آنتی اکسیدانی سرم ومقادیر گلوتاتیون احیاء، سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز، گلوتاتیون پراکسیداز وگلوتاتیون ردوکتاز در گروه تیمار با متوترکسات کاهش یافت ولی به طور معنی داری (P=0/000) در گروه تیمار با کوئرستین و متوترکسات افزایش یافت. کوئرستین مقدار مالوندیآلدئید را که در اثر تیمار با متوترکسات افزایش یافته بود بهطور معنی داری (P=0/00) کاهش داد. نتایج نشان داد کوئرستین با خواص آنتیاکسیدانی خود روده باریک موشهای صحرایی را از آسیب ناشی ازمتوترکسات محافظت کند. Manuscript profile -
Article
7 - مطالعه تاثیر عصاره اتانولی کلم بروکلی بر استرس اکسیداتیو القاءشده توسط استامینوفن در کلیه موش صحراییVeterinary Clinical Pathology The Quarterly Scientific Journal , Issue 2 , Year , Autumn 2017مصرف مقادیر زیاد استامینوفن باعث آسیب کلیوی می شود.هدف از این مطالعه، ارزیابی تعیین اثرات محافظتی عصاره اتانولی کلم بروکلی در مقابل آسیب ایجادشده توسط استامینوفن در بافت کلیه موش صحرایی بود. موشهای صحرایی نر ویستار به طور تصادفی در 4 گروه 8 سَری توزیع گردیدند. گروه 1 Moreمصرف مقادیر زیاد استامینوفن باعث آسیب کلیوی می شود.هدف از این مطالعه، ارزیابی تعیین اثرات محافظتی عصاره اتانولی کلم بروکلی در مقابل آسیب ایجادشده توسط استامینوفن در بافت کلیه موش صحرایی بود. موشهای صحرایی نر ویستار به طور تصادفی در 4 گروه 8 سَری توزیع گردیدند. گروه 1 بهعنوان شاهد، نرمال سالین (ml/kg 10) و گروه 2 عصاره الکلی کلم بروکلی (mg/kg 200) را با تزریق داخل صفاقی به طور یک روز در میان، در مدت 14 روز دریافت کردند. گروه 3 استامینوفن را بهصورت تک دوز (mg/kg 750) با تزریق داخل صفاقی دریافت کرد. گروه 4 پس از دریافت تک دوز استامینوفن (mg/kg 750) با تزریق داخل صفاقی، عصاره الکلی کلم بروکلی را مشابه گروه 2 دریافت کرد. در پایان دوره آزمایش، سطح سرمی اوره، اسید اوریک و کراتینین مورد سنجش قرار گرفت. آسیبشناسی بافتی نیز جهت ارزیابی درجات مختلف آسیبهای کلیه انجام گردید. ماحصل پراکسیداسیون لیپیدی (مالوندیآلدئید)، فعالیت سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز، گلوتاتیون پراکسیداز و گلوتاتیون ردوکتاز جهت ارزیابی استرس اکسیداتیو در هموژنات بافت کلیه مورد سنجش قرار گرفت. عصاره اتانولی کلم بروکلی در موشهای تیمارشده با استامینوفن بهطور معنیداری مقادیر سرمی اوره، اسید اوریک و کراتینین و میزان پراکسیداسیون لیپیدی بافت کلیه را کاهش و سطوح آنتیاکسیدانهای آن را افزایش داد. در آسیب شناسی بافتی، عصاره اتانولی کلم بروکلی، جراحات کلیوی موش ها را بهبود بخشید. یافتههای بررسی حاضر نشان داد که عصاره اتانولی کلم بروکلی دارای اثرات حفاظتی در برابر سمیّت کلیوی استامینوفن بوده و اثرات محافظتی فوق ممکن است با خواص آنتیاکسیدانی و پاکسازی رادیکال های آزاد توسط عصاره مرتبط باشد. Manuscript profile -
Article
8 - مطالعه اثر عصاره هیدروالکلی ریشه گیاه شلغم بر مسمومیت کبدی ناشی از متوترکسات در موش صحراییVeterinary Clinical Pathology The Quarterly Scientific Journal , Issue 2 , Year , Autumn 2018متوترکسات به عنوان یک داروی ضدسرطان، در دوزهای بالا برای کبد سمّی است. معلوم گردیده است که استرس اکسیداتیو در سمّیت متوترکسات دخیل است. با توجه به خواص آنتی اکسیدانی ریشه گیاه شلغم، این مطالعه، برای ارزیابی اثرات محافظتی عصاره هیدروالکلی ریشه شلغم در برابر سمیّت کبدی Moreمتوترکسات به عنوان یک داروی ضدسرطان، در دوزهای بالا برای کبد سمّی است. معلوم گردیده است که استرس اکسیداتیو در سمّیت متوترکسات دخیل است. با توجه به خواص آنتی اکسیدانی ریشه گیاه شلغم، این مطالعه، برای ارزیابی اثرات محافظتی عصاره هیدروالکلی ریشه شلغم در برابر سمیّت کبدی ناشی از متوترکسات در موش صحرایی انجام شد. بدین منظور 40 سر موش صحرایی نر ویستار به طور تصادفی در چهار گروه مساوی تقسیم گردیدند. گروه 1 به عنوان شاهد انتخاب شد. به گروه های 2 و 4، ریشه گیاه شلغم (mg/kg 200) به مدت 15 روز متمادی گاواژ گردید. گروه های 3 و 4 تک دوز متوترکسات (mg/kg 20)را در دهمین روز آزمایش به طور داخل صفاقی دریافت کردند. در پایان، سطوح سرمی آنزیمهای آسپارتات آمینوترانسفراز، آلانین آمینوترانسفراز و آلکالین فسفاتاز و بیلی روبین تام، آلبومین و پروتئین تام گروه ها اندازه گیری شد. میزان مالون دی آلدئید و فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز، گلوتاتیون پراکسیداز و گلوتاتیون ردوکتاز نیز در هموژنات بافت کبد اندازه گیری شد. از بافت کبد موش ها مقاطع بافتی تهیه و در نهایت، یافته های بیوشیمیایی با نتایج هیستوپاتولوژی تطبیق داده شد. در گروه 4، عصاره ریشه شلغم به طور معنی داری (05/0p<) میزان افزایش یافته آنزیمهای شاخص آسیب کبد و بیلی روبین تام را کاهش و سطوح کاهش یافته آلبومین و پروتئین تام سرم را به طور معنی داری (05/0p<) افزایش داد. در این گروه، عصاره ریشه شلغمبه طور معنی داری (05/0p<) میزان پراکسیداسیون لیپیدی را کاهش و سطوح آنتی اکسیدان های کبد را افزایش داد. از لحاظ هیستوپاتولوژی نیز تغییرات بافتی شامل آماس، تغییرات دژنراتیو و نکروز، همراستا با یافته های بیوشیمیایی بودند. نتایج نشان داد عصاره ریشه شلغمبا خواص آنتیاکسیدانی خود، کبد موشهای صحرایی را در برابر سمّیت ناشی از متوترکسات محافظت می کند. Manuscript profile -
Article
9 - مطالعه تاثیر تجویز کاربامازپین بر تغییرات الکتروکاردیوگرام، فشار خون و اکوکاردیوگرام در سگVeterinary Clinical Pathology The Quarterly Scientific Journal , Issue 2 , Year , Autumn 2019کاربامازپین به عنوان داروی ضدتشنج در درمان تشنجات جزئی ساده و تونیک-کلونیک عمومی و درد عصب سه قلو مورد استفاده قرار گرفته و به عنوان پیشگیری کننده در بیماری مانیک دپرسیو نیز مصرف می شود. کاربامازپین با طولانی کردن مدت غیرفعال ماندن پمپ سدیم-پتاسیم سلول ها، در مجموع انتق Moreکاربامازپین به عنوان داروی ضدتشنج در درمان تشنجات جزئی ساده و تونیک-کلونیک عمومی و درد عصب سه قلو مورد استفاده قرار گرفته و به عنوان پیشگیری کننده در بیماری مانیک دپرسیو نیز مصرف می شود. کاربامازپین با طولانی کردن مدت غیرفعال ماندن پمپ سدیم-پتاسیم سلول ها، در مجموع انتقال سیناپسی را کاهش می دهد. با توجه به کاربرد بالینی داروی کاربامازپین، مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات قلبی این دارو در سگ ها انجام شد. در این مطالعه تجربی-مداخله ای تعداد 14 قلاده سگ ماده بومی بالغ 2-5/1 ساله نژاد مخلوط تهیه و پس از انجام آزمایشات و معاینات بالینی برای تایید صحت و سلامتی عمومی، به دو گروه تیمار و کنترل (هر گروه 7 قلاده) تقسیم بندی شدند. در روز صفر قبل از تجویز دارو اقدام به تهیه الکتروکاردیوگرام و اکوکاردیوگرام و سنجش فشار خون شد. هر دو گروه در شرایط کاملاً یکسان نگه داری شده و به گروه تیمار به مدت 7 روز داروی کاربامازپین (با دوز 8 میلی گرم بر وزن بدن) خورانده شد. بعد از اتمام دوره تجویز دارو، مجدداًاز سگ ها الکتروکاردیوگرام و اکوکاردیوگرام اخذ و فشار خون آن ها اندازهگیری شد. داده ها توسط آزمون تحلیل واریانس یک طرفه مورد واکاوی آماری قرار گرفت. داروی کاربامازپین فشار خون سگهای گروه تیمار را به طور معنی داری کاهش داد (05/0p <). همچنین کاربامازین تغییرات معنی داری را در الکتروکاردیوگرام و اکوکاردیوگرام سگ ها ایجاد کرد (05/0p <). نتایج مطالعه حاضر نشان داد که داروی کاربامازپین می تواند به طور قابل توجهی باعث کاهش فشار خون و تغییرات در الکتروکاردیوگرام و اکوکاردیوگرام سگ ها شود. Manuscript profile -
Article
10 - تاثیر ورزش هوازی و مصرف همزمان داروی سربرولایزین (Cerebrolysin) بر حافظهء فضائی موشهای صحرایی نر مدل پارکینسونVeterinary Clinical Pathology The Quarterly Scientific Journal , Issue 1 , Year , Summer 2022اختلال در حافظه، یکی از عوارض بیماری پارکینسون است. سربرولایزین دارای اثرات نوروتروفیک و تحریک رشد نورونی میباشد. ورزش نیز باعث افزایش فاکتور های رشد مغز و بهبود حافظه فضائی میشود. هدف از انجام مطالعه حاضر، ارزیابی تاثیر ورزش هوازی و مصرف همزمان داروی سربرولایزین بر Moreاختلال در حافظه، یکی از عوارض بیماری پارکینسون است. سربرولایزین دارای اثرات نوروتروفیک و تحریک رشد نورونی میباشد. ورزش نیز باعث افزایش فاکتور های رشد مغز و بهبود حافظه فضائی میشود. هدف از انجام مطالعه حاضر، ارزیابی تاثیر ورزش هوازی و مصرف همزمان داروی سربرولایزین بر حافظه فضائی موشهای صحرائی نر مدل پارکینسون بود. بدین منظور 36 سر موش صحرائی نر نژاد ویستار با وزن 20±250 بهطور تصادفی به 6 گروه مساوی شامل شم جراحی، پارکینسونی (تزریق 6-هیدروکسی دوپامین، تکدوز یک طرفه داخل جسم سیاه مغز به میزان µg/ml 5/12)، کنترل مثبت (لوودوپا، به میزان mg/kg 12خوراکی، به مدت 21 روز)، تیمار سربرولایزین (به میزان mg/kg 538 تزریق داخل صفاقی، به مدت 21 روز)، ورزش تردمیل (روزانه به مدت 30 دقیقه، 60 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی، به مدت 21 روز) و تیمار سربرولایزین (به میزان mg/kg 538 تزریق داخل صفاقی، به مدت 21 روز) توام با ورزش (روزانه به مدت 30 دقیقه، 60 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی، به مدت 21 روز) تقسیم شدند. در پایان، آزمایش حافظه فضائی با ماز آبی موریس در گروههای مورد مطالعه انجام شده و پس از آسانکشی، از بافت مغز موش ها جهت مطالعه آسیب شناختی ناحیه هیپوکامپ نمونه برداری شد. دادهها توسط آزمون های آماری تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) و توکی (Tukey) در سطح 05/0 p< ، توسط نرمافزار گرافپد (Graphpad) تحلیل گردید. القاء پارکینسون باعث کاهش شاخصهای حافضه فضائی و سربرولایزین باعث افزایش فاکتورهای حافظه فضائی گردید (05/0p<). همچنین ورزش هوازی پارامترهای مربوط به حافضه فضائی را همانند سربرولایزین بهبود بخشید (05/0p<). ورزش هوازی توأم با سربرولایزین هم بهترین تاثیر را در بهبود شاخصهای حافظه فضائی داشت. نتایج آسیب شناسی نیز همسو با نتایج حافظه فضائی بود. به نظر می رسد که ورزش هوازی و داروی سربرولایزین بهطور همزمان، منجر به بهبود حافظه ء فضائی و تغییرات آسیب شناختی هیپوکامپ در موش های صحرائی مدل پارکینسون می شود. Manuscript profile -
Article
11 - تأثیر تمرین هوازی و کاندیشن مدیای سلولهای سرتولی بر وضعیت آنتیاکسیدانی و هیستومورفومتری در آسیب بیضه ناشی از مصرف کافئین در موشهای صحرایی نر بالغVeterinary Clinical Pathology The Quarterly Scientific Journal , Issue 2 , Year , Autumn 2023با توجه به مصرف کافئین به عنوان مکمل مورد اقبال ورزشکاران و اثبات اثرات سوء مصرف طولانیمدت آن بر باروری افراد مذکر، هدف از مطالعه حاضر، تعیین تأثیر تمرین هوازی توأم با کاندیشن مدیای سلولهای سرتولی بر آسیب بیضه ناشی از مصرف کافئین در موشهای صحرایی نر بالغ بود. بدین من Moreبا توجه به مصرف کافئین به عنوان مکمل مورد اقبال ورزشکاران و اثبات اثرات سوء مصرف طولانیمدت آن بر باروری افراد مذکر، هدف از مطالعه حاضر، تعیین تأثیر تمرین هوازی توأم با کاندیشن مدیای سلولهای سرتولی بر آسیب بیضه ناشی از مصرف کافئین در موشهای صحرایی نر بالغ بود. بدین منظور30 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار به طور تصادفی در 5 گروه برابر مورد آزمون واقع شدند. موش های گروه شاهد فقط آب مقطر و موش های چهار گروه دیگر شامل: گروه های بدون انجام تیمار، تیمار با تمرین هوازی، تیمار با کاندیشن مدیوم و تیمار با تمرین هوازی توأم با کاندیشن مدیا، به مدت 4 هفته کافئین را با دوز mg/kg 200 بهصورت خوراکی دریافت کردند. 42 روز بعد، کاندیشن مدیای سلولهای سرتولی به درون مجاری وابران موشهای گروه های تیمار تزریق شد. پس از 8 هفته، از بیضه موشها نمونه بافتی اخذ شده و مورد مطالعه هیستومورفومتری قرار گرفت. همچنین فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز (SOD) و گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) و مقدار مالون دی آلدئید (MDA) در بافت بیضه و ظرفیت تام آنتیاکسیدانی سرم موش ها مورد سنجش قرار گرفت. در موش های گروه آسیب دیده با کافئین نسبت به گروه سالم، قطر لوله های منیساز، ارتفاع اپیتلیوم مجاری منی ساز و ضخامت بافت بینابینی بیضه و فعالیت آنزیم های SOD و GPX و میزان TAC به طور معنیداری کمتر و مقدار MDA بالاتر بود (01/0>p). همه گروه های آسیب دیده باکافئین توأم با دریافت تیمار، نسبت به گروه آسیبدیده با کافئین دارای مقادیر بالاتری از قطر لوله های منی ساز، ارتفاع اپیتلیوم مجاری منی ساز و ضخامت بافت بینابینی بیضه و فعالیت آنزیم های SOD و GPX و میزان TAC بودند و مقادیر MDA پایینتری داشتند. در گروه تیمارشده با کاندیشن مدیا توام با تمرین هوازی، میزان کاهش و افزایش در پارامترهای ذکرشده، در مقایسه با دو گروه تیماری دیگر، بیشتر بوده و تفاوت آماری معنیداری داشت (05/0>p). نتایج مطالعه نشان داد مصرف کاندیشن مدیای سلولهای سرتولی و انجام همزمان تمرین هوازی، با اثرات همافزایی باعث بهبود شاخصهای دفاع آنتیاکسیدانی و کاهش اثرات مخرب کافئین در بافت بیضه موشهای صحرایی میشود. Manuscript profile -
Article
12 - تاثیر تمرین تناوبی شدید و مکملسازی استیل-ال-کارنتین بر حافظة فضایی موشهای صحرایی نر مدل پارکینسونیVeterinary Clinical Pathology The Quarterly Scientific Journal , Issue 69 , Year , Spring 2024بیماری پارکینسون یک بیماری تخریب¬کننده دستگاه عصبی است که با از بین رفتن سلولهای عصبی دوپامینرژیک در ناحیه جسم سیاه مغز مشخص میشود و متعاقب آن اختلال در حافظه ایجاد میگردد. تمرینات ورزشی موجب تنظیم حالت اکسایشی، افزایش بقاء، کاهش آسیبهای مغزی، افزایش رشد عصبی هیپوکم Moreبیماری پارکینسون یک بیماری تخریب¬کننده دستگاه عصبی است که با از بین رفتن سلولهای عصبی دوپامینرژیک در ناحیه جسم سیاه مغز مشخص میشود و متعاقب آن اختلال در حافظه ایجاد میگردد. تمرینات ورزشی موجب تنظیم حالت اکسایشی، افزایش بقاء، کاهش آسیبهای مغزی، افزایش رشد عصبی هیپوکمپ و بهبود حافظه فضایی مغز میشود. استیل-ال-کارنتین نیز با اثر حفاظتی و آنتیاکسیدانی خود، موجب بهبود عملکرد مغز میگردد. مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان اثربخشی تمرین تناوبی شدید و استفاده از مکمل استیل-ال-کارنتین بر بافت جسم سیاه مغز موشهای پارکینسونی ناشی از 6- هیدروکسی¬دوپامین انجام گردید. بدین منظور تعداد 36 سر موش صحرایی نر با وزن 20±270 گرم، بهطور تصادفی به 6 گروه مساوی شامل کنترل سالم، شم جراحی، پارکینسونی (دریافت¬کننده تک¬¬دز 6- هیدروکسی دوپامین، بهمیزان μg/ml 5/12، به¬صورت یکطرفه، داخل جسم سیاه مغز)، پارکینسونی (مشابه گروه 3) تیمارشده با تمرین تناوبی شدید (12 هفته، هر هفته 5 جلسه)، پارکینسونی (مشابه گروه 3) تیمارشده با استیل-ال-کارنتین (mg/kg 100 یک بار در روز به مدت 12 هفته به¬صورت گاواژ)، و پارکینسونی (مشابه گروه 3) تیمارشده همزمان با استیل-ال-کارنتین+ تمرین تناوبی شدید (بهطور مشابه با گروههای 4 و 5)، تقسیم شدند. در پایان، آزمون حافظه فضایی با ماز آبی موریس در گروههای مورد مطالعه انجام شد و پس از آسانکُشی، از بافت مغز موشها جهت مطالعه آسیبشناختی، نمونهبرداری انجام شد. محاسبات آماری در سطح معنیداری (05/0>p) با استفاده از نرمافزار SPSS نسخهی 23 تحلیل گردید. القاء پارکینسون باعث کاهش شاخصهای حافظه فضایی و تمرین تناوبی شدید باعث افزایش فاکتورهای حافظه فضایی گردید (05/0>p). همچنین استیل-ال- کارنتین پارامترهای مربوط به حافظه فضایی را همانند استیل-ال-کارنتین بهبود بخشید (05/0>p). تمرین تناوبی شدید توأم با استیل-ال-کارنتین هم بهترین تاثیر را در بهبود شاخصهای حافظه فضایی داشت. نتایج آسیبشناسی نیز همسو با نتایج حافظه فضایی بود. بهنظر میرسد که ورزش تمرین تناوبی شدید و مکمل استیل-ال-کارنتین بهطور همزمان، منجر به بهبود حافظه فضایی و تغییرات آسیبشناختی هیپوکامپ در موشهای صحرایی مدل پارکینسون میشود. Manuscript profile -
Article
13 - مطالعه تاثیر محافظتی نارینژنین بر نفروپاتی پیشرس دیابتی در موشهای صحرایی دیابتیشده توسط آلوکسانVeterinary Clinical Pathology The Quarterly Scientific Journal , Issue 4 , Year , Autumn 2023دیابت شیرین یک ناهنجاری متابولیکی است که از میزان شیوع نسبتاً بالایی در سراسر دنیا برخوردار است. نارسایی کلیوی از عوارض اصلی بیماری دیابت محسوب میشود. روشهای درمانی زیادی از کل دنیا برای مداوای دیابت معرفی شدهاند. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر حفاظتی نارینژنین بر آس Moreدیابت شیرین یک ناهنجاری متابولیکی است که از میزان شیوع نسبتاً بالایی در سراسر دنیا برخوردار است. نارسایی کلیوی از عوارض اصلی بیماری دیابت محسوب میشود. روشهای درمانی زیادی از کل دنیا برای مداوای دیابت معرفی شدهاند. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر حفاظتی نارینژنین بر آسیب پیشرس کلیوی در موشهای صحرایی دیابتیشده توسط آلوکسان بود. بدین منظور تعداد چهل سر موش صحرایی نر ویستار بهشکل تصادفی در چهار گروه برابر شامل گروههای شاهد سالم، سالم تیمار با نارینژنین، دیابتی و دیابتی تیمار با نارینژنین توزیع شدند. دیابت نیز توسط تزریق داخل صفاقی تکدز آلوکسان (mg/kg 120) ایجاد گردید. موشهای تیمار با نارینژنین (mg/kg50) دارو را از طریق گاواژ، روزانه و به مدت سه هفته دریافت کردند. در پایان، مقادیر سرمی شاخصهای عملکرد کلیه شامل اوره، اسید اوریک و کراتینین و همچنین میزان محصول پراکسیداسیون لیپیدی (مالوندیآلدئید) و فعالیت آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز، گلوتاتیون پراکسیداز و گلوتاتیون ردوکتاز در هموژنات کلیه موشها اندازهگیری شد. همچنین، هیستوپاتولوژی برای ارزیابی شدت درجات آسیب در کلیه انجام شد. تفاوت معنیدار بین گروهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و پسآزمون توکی تعیین شد. معنی داری آماری 05/0p< در نظر گرفته شد. در موشهای دیابتیشده با آلوکسان، نارینژنین به طور معنیداری میزان اوره، اسید اوریک و کراتینین سرم را افزایش داد (05/0p<). همچنین، نارینژنین به طور معنیداری میزان پراکسیداسیون لیپیدی را در کلیه موشهای دیابتی کاهش و سطوح آنزیمهای آنتیاکسیدان را در آنها افزایش داد (05/0p<). یافتههای هیستوپاتولوژی کلیه نیز با یافتههای بیوشیمیایی در توافق بودند. Manuscript profile -
Article
14 - بررسی اثرات بالینی و هیستوپاتولوژیکی داروی Rofecoxib بعد از ترومای جراحی لثه در خرگوشVeterinary Clinical Pathology The Quarterly Scientific Journal , Issue 1 , Year , Summer 2007در این تحقیق اثرات بالینی و هیستوپاتولوژیکی داروی روفکوکسیب، که معمولاً از آن در جراحی به عنوان ضد درد و ضد التهاب استفاده میشود، بر روی روند ترمیم متعاقب ترومای ایجاد شده توسط جراحی مورد مطالعه قرار گرفت. لذا 15 سر خرگوش سفید نیوزلندی با شرایط یکسان انتخاب و بعد از شم Moreدر این تحقیق اثرات بالینی و هیستوپاتولوژیکی داروی روفکوکسیب، که معمولاً از آن در جراحی به عنوان ضد درد و ضد التهاب استفاده میشود، بر روی روند ترمیم متعاقب ترومای ایجاد شده توسط جراحی مورد مطالعه قرار گرفت. لذا 15 سر خرگوش سفید نیوزلندی با شرایط یکسان انتخاب و بعد از شمارهگذاری به 3 گروه مجزا تقسیم شدند که در هر گروه 5 خرگوش قرار داشت. سپس در هر سه گروه بعد از بیهوشی توسط زایلازین و کتامین، یک ترومای جراحی توسط پانچ بیوپسی به شکل حلقوی در لثه طرف راست و سمت جانبی فک پایین ایجاد شد و اثرات داروی روفکوکسیب پس از 12 روز تیمار با دوز بالا (mg/kg/day12) و پایین (mg/kg/day6) در مقایسه با گروه شاهد که دارونمای پلی اکسی اتیلن مونو اولئات (Tween 80, Brazil) مصرف کرده بود، از لحاظ بالینی و هیستوپاتولوژیکی مورد بررسی قرار گرفت و مشخص گردید که مصرف این دارو بر روند التیام تأثیر مثبت دارد که این موضوع با مشاهدات بالینی و مقایسه فتومیکروگراف های موضع ترمیم در هر دو گروه تیمار با دوز بالا و دوز پایین دارو در مقایسه با گروه شاهد واضح بود. همچنین مشخص شد که میزان دوز بالای داروی روفکوکسیب تأثیر بهتری در روند التیام نسبت به دوز پایین داشته است. Manuscript profile -
Article
15 - مطالعه تاثیر حفاظتی نارینژنین بر آسیب پیش رس کبد در موشهای صحرایی دیابتی شده با آلوکسانVeterinary Clinical Pathology The Quarterly Scientific Journal , Issue 1 , Year , Summer 2016چکیده دیابت ملیتوس اختلالی متابولیکی است که از شیوع بالایی در سراسر جهان برخوردار میباشد. نارسایی کبدی از عوارض عمده بیماری دیابت می باشد. داروهای بسیاری از سراسر جهان جهت مداوای افراد دیابتی توصیه شدهاند. هدف از این مطالعه ارزیابی اثرات محافظتی نارینژنین بر آسیب پی Moreچکیده دیابت ملیتوس اختلالی متابولیکی است که از شیوع بالایی در سراسر جهان برخوردار میباشد. نارسایی کبدی از عوارض عمده بیماری دیابت می باشد. داروهای بسیاری از سراسر جهان جهت مداوای افراد دیابتی توصیه شدهاند. هدف از این مطالعه ارزیابی اثرات محافظتی نارینژنین بر آسیب پیش رس کبدی در موش های صحرایی دیابتی شده با آلوکسان می باشد. تعداد 40 سر موش صحرایی نر ویستار به طور تصادفی در 4 گروه 10تایی شامل: 1- گروه شاهد سالم، 2-گروه سالم تیمار با نارینژنین، 3- گروه کنترل دیابتی و 4- گروه دیابتی تیمار با نارینژنین تقسیم شدند. دیابت تجربی نیز با تزریق داخل صفاقی تک دز آلوکسان (mg/kg 120) ایجاد گردید. موش های گروههای 2 و 4 نارینژنین را به میزان mg/kg50 از راه خوراکی به صورت گاواژ، روزانه و به مدت 3 هفته دریافت کردند. به موش های گروه های شاهد متناظر (گروههای 1 و 3) نیز نرمال سالن با حجمی برابر تزریق شد. در پایان دوره آزمایش، شاخص های بیوشیمیایی عملکرد کبد در خون شامل آنزیمهای آلانین آمینوترانسفراز، آسپارتات آمینوترانسفراز و آلکالین فسفاتاز و آلبومین، پروتئین تام و بیلیروبین تام و همچنین ماحصل پراکسیداسیون لیپیدی (مالوندیآلدئید) و فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز، گلوتاتیون پراکسیداز و گلوتاتیون ردوکتاز در هموژنات بافت کبد موش ها اندازه گیری شد. همچنین، آسیب شناسی بافتی جهت ارزیابی درجات مختلف آسیب کبد انجام شد. در موشهای دیابتی، نارینژنین به طور معنیداری میزان آنزیمهای شاخص آسیب کبد و بیلیروبین تام را کاهش و سطوح آلبومین و پروتئین تام سرم را افزایش داد. همچنین، نارینژنین به طور معنیداری میزان پراکسیداسیون لیپیدی را در موشهای دیابتی کاهش و سطوح آنزیم های آنتیاکسیدان را در آنها افزایش داد. نتایج هیستوپاتولوژی کبد نیز با یافتههای بیوشیمیایی در توافق بودند. نتایج بررسی حاضر نشان داد که نارینژنین با خاصیت آنتی اکسیدانی خود از بروز آسیبهای زود هنگام دیابتی کبد در موش های صحرایی جلوگیری می کند. Manuscript profile -
Article
16 - مطالعه آسیبشناسی تأثیر داروی سولفامید+تریمتوپریم در بافت کلیه جوجههای گوشتیVeterinary Clinical Pathology The Quarterly Scientific Journal , Issue 1 , Year , Summer 2008داروهای سولفانامیدی تأثیرات مخربی در بافت کلیه انسان و حیوانات دارند. هدف از این بررسی، مطالعه آسیبشناسی بافتی کلیه متعاقب تیمار با داروی سولفامید+تریمتوپریم در جوجههای گوشتی میباشد. در بررسی حاضر، 240 قطعه جوجه گوشتی سالم با سن 3 هفته و شرایط مدیریتی یکسان، بهطور Moreداروهای سولفانامیدی تأثیرات مخربی در بافت کلیه انسان و حیوانات دارند. هدف از این بررسی، مطالعه آسیبشناسی بافتی کلیه متعاقب تیمار با داروی سولفامید+تریمتوپریم در جوجههای گوشتی میباشد. در بررسی حاضر، 240 قطعه جوجه گوشتی سالم با سن 3 هفته و شرایط مدیریتی یکسان، بهطور تصادفی در دو گروه برابر توزیع گردیدند. در گروه تیمار، داروی سولفامید+تریمتوپریمبا دز 200 میلیلیتر در 800 لیتر آب بهمدت 3 روز بهصورت آشامیدنی مورد استفاده قرار گرفت و در گروه شاهد دارویی تجویز نگردید. پس از 72 ساعت، از بافت کلیه جوجهها بهطور همزمان نمونهبرداری انجام شد و از نمونههای پایدار شده در فرمالین بافری 10 درصد، مقاطع میکروسکوپی با ضخامت 5 میکرون و رنگآمیزیهای هماتوکسیلین-ائوزین و تانل تهّیه گردید. مطالعات ریزبینی بافت کلیه جوجههای گروههای تیمار و شاهدحاکی از بروز نکروز و آپوپتوز در سلولهای اپیتلیال لولههای ادراری، پرخونی و خونریزی و گلومرولوپاتی در گروه تیمار بود. اختلاف بین گروههای تیمار و شاهد از لحاظ شدت تغییرات پاتولوژیک در بافت کلیه معنیدار بود (001/0>p). نتایج این بررسی نشان میدهد که داروی سولفامید+تریمتوپریم توانائی ایجاد آسیب در بافتکلیه از طریق القاء آپوپتوز و نکروز را دارد. Manuscript profile -
Article
17 - بررسی میزان سـرمی کلسیم، فسفر، فسفاتازقلیایی، منیزیم، پروتئین تام و آلبومین بعد از برداشت کامل تخمدان ها در موش صحراییVeterinary Clinical Pathology The Quarterly Scientific Journal , Issue 1 , Year , Summer 2007چکیده استئوپروز یا پوکی استخوان یک بیماری سیستمیک است که با کاهش توده استخوان و تخریب فراساختار و به هم ریختن اجزاء و تشکیلات بافت استخوان مشخص می شود. در این مطالعه به منظور بررسی سطح سرمی کلسیم، فسفر، منیزیم، فسفاتازقلیایی، پروتئین تام و آلبومین درطی روند استئوپروز، Moreچکیده استئوپروز یا پوکی استخوان یک بیماری سیستمیک است که با کاهش توده استخوان و تخریب فراساختار و به هم ریختن اجزاء و تشکیلات بافت استخوان مشخص می شود. در این مطالعه به منظور بررسی سطح سرمی کلسیم، فسفر، منیزیم، فسفاتازقلیایی، پروتئین تام و آلبومین درطی روند استئوپروز، 80 سر موش صحرائی ماده با سن تقریبی 10 هفته از نژاد Sprague-Dawley انتخاب گردید. یک گروه به عنوان شاهد روز صفر، سه گروه به عنوان شاهد برای جراحی، سه گروه به عنوان گروه تیمار و سه گروه به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. همزمان گروه های تیمار وگروه های کنترل جراحی، تحت عمل جراحی با بیهوشی کامل قرار گرفتند که در گروه های تیمار، تخمدان ها بطور کامل برداشته شد ولی درگروه های کنترل جراحی فقط عمل برش دیواره محوطه بطنی از همان رهیافت عمل جراحی در گروه های تیمار انجام شد. گروه های تیمار و تیمار جراحی به ترتیب به مدت 5، 12 و21 هفته بعد از عمل برداشت تخمدان در کنار گروه های کنترل مربوطه نگهداری شدند. بعد از اتمام هر مرحله، تهیه نمونه خونی از سینوس پشت چشم جهت سنجش پارامترهای خونی انجام گردید. بررسی مقادیر سرمی کلسیم، فسفر و فسفاتاز قلیایی اختلاف آماری معنی داری را بین گروه های اواریکتومی شده و کنترل هر گروه و شاهد روز صفر و همچنین گروه کنترل جراحی نشان داد. بیشترین مقدار کلسیم و فسفر در هفته پنجم بعد از اواریکتومی و کمترین مقدار آن در هفته های دوازدهم و بیست و یکم بعد از اواریکتومی مشاهده گردید. میزان فسفاتاز قلیایی نیز در هفته های 5، 12 و21 بعد از اواریکتومی افزایش یافته بود. میانگین مقادیر منیزیم، آلبومین و پروتئین تام بین گروه تیمار و گروه شاهد جراحی و گروه شاهد روز صفر اختلاف آماری معنی داری نشان نداد. Manuscript profile -
Article
18 - مطالعه هیستوپاتولوژیکی تغییرات ناشی از استئوپروز پس از ایجاد پوکی استخوان تجربی از طریق اواریکتومی در موش صحراییVeterinary Clinical Pathology The Quarterly Scientific Journal , Issue 2 , Year , Autumn 2007به منظور مطالعه آسیبشناسی بافتی پوکی استخوان در دوران یائسگی،80 سر موش صحرائی ماده از نژاد Sprague-Dawley با سن تقریبی 10 هفته انتخاب و در 10 گروه 8 تایی توزیع شدند. یک گروه (C0) به عنوان شاهد روز صفر، سه گروه (S1، S2و S3) بهعنوان گروههای کنترل جراحی(Sham)، سه گروه (T Moreبه منظور مطالعه آسیبشناسی بافتی پوکی استخوان در دوران یائسگی،80 سر موش صحرائی ماده از نژاد Sprague-Dawley با سن تقریبی 10 هفته انتخاب و در 10 گروه 8 تایی توزیع شدند. یک گروه (C0) به عنوان شاهد روز صفر، سه گروه (S1، S2و S3) بهعنوان گروههای کنترل جراحی(Sham)، سه گروه (T1، T2 و T3)به عنوان گروههای تیمار و سه گروه (C1، C2و C3) نیز به عنوان گروههای کنترل تیمار انتخاب شدند. شرایط تغذیه و نگهداری برای تمام گروهها یکسان در نظر گرفته شد. در گروههای تیمار (T1، T2 و T3) تخمدانها بهطور کامل از رهیافت تهیگاه چپ و راست برداشته شد و درگروههای کنترل جراحی (S1، S2و S3) فقط عمل برش دیواره محوطه بطنی انجام شد. گروههای تیمار (T1، T2 وT3) به ترتیب پس از 5، 12 و21 هفته بعد از عمل برداشت تخمدانها همزمان با گروههای کنترل مربوطه (C1، C2و C3) یوتانایز گردیدند. پس از انجام کالبدگشایی، استخوانهای درشتنی و ران بهطور کامل برداشته شدند که پس از پایدار شدن در فرمالین بافری 10 درصد و کلسیمزدایی، مقاطع آسیب شناسی با رنگآمیزی هماتوکسیلین- ائوزین تهیه گردید. در مشاهدات ریزبینی، وقوع استئوپروز در گروههای T2و T3 کاملاً واضح و شدت بروز آن در گروه T3 خیلی بیشتر بود. همچنین از لحاظ آماری اختلاف بین گروههای اواریکتومی شده (T1، T2 وT3) از لحاظ شدت بروز پوکی استخوان با 99 درصد اطمینان معنیدار بود (01/0P<). اختلاف معنی داری بین گروه T1 و هیچ یک از گروههای کنترل مشاهده نشد. Manuscript profile -
Article
19 - مطالعه اثرات محافظتی کروسین بر آسیب ایسکمی-بازخونرسانی تجربی کبد در موش صحراییVeterinary Clinical Pathology The Quarterly Scientific Journal , Issue 2 , Year , Autumn 2015خونرسانی مجدد پس از ایسکمی ممکن است باعث بروز آسیب های متابولیکی و ساختاری در کبد شود. هدف از این مطالعه ارزیابی تاثیر کروسین بر آسیب ایسکمی-بازخونرسانی کبد در موش های صحرایی بود. بدین منظور 40 سر موش صحرایی نژاد ویستار بهطور تصادفی به چهار گروه 10 تایی تقسیم شدند: 1- Moreخونرسانی مجدد پس از ایسکمی ممکن است باعث بروز آسیب های متابولیکی و ساختاری در کبد شود. هدف از این مطالعه ارزیابی تاثیر کروسین بر آسیب ایسکمی-بازخونرسانی کبد در موش های صحرایی بود. بدین منظور 40 سر موش صحرایی نژاد ویستار بهطور تصادفی به چهار گروه 10 تایی تقسیم شدند: 1- گروه شاهد: موش های دستکاری نشده؛ 2- گروه کنترل جراحی: موش هایی که تحت جراحی به جز ایسکمی-بازخونرسانی قرار گرفته و نرمال سالین دریافت کردند؛ 3- گروه ایسکمی-بازخونرسانی: موش هایی که 45 دقیقه تحت ایسکمی، سپس 45 دقیقه دیگر در معرض خونرسانی مجدد کبد قرار گرفتند؛ 4- گروه ایسکمی-بازخونرسانی و تیمار با کروسین: موش هایی که با کروسین (200 میلی گرم بر کیلوگرم، داخل صفاقی) مورد پیش درمانی قرار گرفتند. موش ها پس از اخذ نمونه های خون و بافت کبد آسان کشی شدند. آلانین آمینو ترانسفراز، آسپارتات آمینو ترانسفراز و لاکتات دهیدروژناز سرم اندازه گیری شد. مالون دی آلدئید و فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز، گلوتاتیون پراکسیداز و گلوتاتیون ردوکتاز در هموژنات بافت کبد اندازه گیری شد. همچنین، آسیب شناسی بافتی کبد توسط میکروسکوپ نوری انجام شد. در گروه 4، کروسین بهطور معنیداری (001/0>p) میزان افزایش یافته آنزیمهای شاخص آسیب کبد را کاهش و به طور معنی داری (001/0>p) میزان پراکسیداسیون لیپیدی را کاهش و سطوح کاهش یافته آنتی اکسیدان های کبد را افزایش داد. آسیب بافتی به طور معنی داری در کبدهای تیمار شده با کروسین کاهش پیدا کرد. این نتایج نشان می دهد که کروسین با خواص آنتیاکسیدانی خود، دارای اثرات محافظتی در برابر آسیب ایسکمی-بازخونرسانی کبد بوده و انتخاب مناسبی برای درمان آسیب های مرتبط با ایسکمی-بازخونرسانی کبد می باشد. Manuscript profile -
Article
20 - مطالعه هیستوپاتولوژی اثرات محافظتی عصاره الکلی کلاله زعفران بر تغییرات بافتی کبد و کلیه در موشهای صحرایی دیابتی شده توسط آلوکسانVeterinary Clinical Pathology The Quarterly Scientific Journal , Issue 2 , Year , Autumn 2008چکیده دیابت ملیتوس اختلالی متابولیکی است که گریبانگیر بشر بوده و از شیوع بالایی در سراسر جهان برخوردار میباشد. نارساییهای کبدی و کلیوی از عوامل عمده مرگ و میر در این بیماری شناخته شدهاند. گیاهان بسیاری از سراسر جهان جهت مداوای افراد دیابتیک توصیه شدهاند. هدف از این Moreچکیده دیابت ملیتوس اختلالی متابولیکی است که گریبانگیر بشر بوده و از شیوع بالایی در سراسر جهان برخوردار میباشد. نارساییهای کبدی و کلیوی از عوامل عمده مرگ و میر در این بیماری شناخته شدهاند. گیاهان بسیاری از سراسر جهان جهت مداوای افراد دیابتیک توصیه شدهاند. هدف از این مطالعه ارزیابی اثرات محافظتی عصاره الکلی کلاله زعفران بر بافت کبد و کلیه موشهای صحرایی دیابتی شده توسط آلوکسان میباشد. بدین منظور، 72 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار، بهطور تصادفی در 6 گروه 12 تایی (شاهد سالم، سالم تیمار با عصاره، دیابتیک ملایم، دیابتیک ملایم تیمار با عصاره، شدیداً دیابتیک و شدیداً دیابتیک تیمار با عصاره) توزیع گردیدند. مؤثرترین دز کاهنده قند خون عصاره (40 میلیگرم بهازای هر کیلوگرم وزن بدن)، بهشکل محلول در سالین نرمال (10 میلیلیتر بهازای هر کیلوگرم وزن بدن) بهصورت داخل صفاقی و بهمدت 30 روز متوالی به گروههای تیمار با عصاره تزریق شد. گروههای شاهد نیز بههمان روش، سرم فیزیولوژی دریافت کردند. 4 ساعت بعد از آخرین تزریق عصاره، همزمان همه موشها با ایجاد جابهجایی در مهرههای گردن به راحتی کشته شدند. نمونههای بافتی اخذ شده از کبد و کلیه تمامی موشها در فرمالین بافری 10 درصد پایدار گردید. از نمونههای فوق با استفاده از شیوههای رایج پاساژ بافت و تهیه مقطع، برشهای هیستولوژی به ضخامت 5 میکرون تهیه گردید. آسیبشناسی بافتی کبد و کلیه موشهای دیابتی شده، حاکی از بروز تغییرات دژنراتیو در هپاتوسیتهای اطراف وریدچه مرکزی، گلومرولیت غشایی- افزایشی، تورم سلولهای پوششی لولههای ادراری، ارتشاح لمفوسیتی، پرخونی و خونریزی بود. آسیبهای مذکور در موشهای شدیداً دیابتیک بارزتر بود. در مشاهدات ریزبینی، کبد و کلیه موشهای دیابتیک تیمار با عصاره زعفران تقریباً طبیعی بهنظر میرسیدند. نتایج بررسی حاضر نشان میدهد که عصاره الکلی کلاله زعفران مانع از بروز آسیبهای زود هنگام کبد و کلیه در موشهای صحرایی دیابتیک تجربی میگردد. بنابراین، این عصاره میتواند پس از انجام کارآزماییهای شاهددار اتفاقی، بهعنوان عاملی مؤثر در پیشگیری نفروپاتی و هپاتوپاتی دیابتی توصیه گردد. Manuscript profile -
Article
21 - بررسی عوارض بیوپسی سوزنی پروستات تحت هدایت اولتراسونوگرافی در سگVeterinary Clinical Pathology The Quarterly Scientific Journal , Issue 4 , Year , Winter 2007هدف از انجام این تحقیق بررسی و مطالعه عوارض بالینی، آزمایشگاهی و پاتولوژی پروستات بعد از انجام عمل بیوپسی سوزنی می باشد. این تحقیق بر روی 10 قلاده سگ نر انجام شد. قبل از انجام بیوپسی نمونه ادرار و خون گرفته شد و با نمونه های ادرار و خون که در روزهای 12،9،6،5،4،3،2،1 و 1 Moreهدف از انجام این تحقیق بررسی و مطالعه عوارض بالینی، آزمایشگاهی و پاتولوژی پروستات بعد از انجام عمل بیوپسی سوزنی می باشد. این تحقیق بر روی 10 قلاده سگ نر انجام شد. قبل از انجام بیوپسی نمونه ادرار و خون گرفته شد و با نمونه های ادرار و خون که در روزهای 12،9،6،5،4،3،2،1 و 15 بعد از انجام بیوپسی جمع آوری شد مقایسه گردید. بیوپسی با استفاده از سوزن Vim Tru-Cut با شماره 20 و تحت هدایت اولتراسونوگرافی انجام شد. 15 روز بعد از بیوپسی حیوان کالبدگشایی و غده پروستات برداشت گردید و به آزمایشگاه پاتولوژی جهت بررسی آسیب شناسی فرستاده شد. نتایج خونی بدست آمده مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. در آزمایشات بالینی موردی غیر از ادم ناحیه دیده نشد. همچنین تغییر معنیداری در مورد آزمایشات هماتولوژیکی دیده نشده و در مورد بررسی اسید فسفاتاز سرمی افزایش موجود معنی دار نبود. بررسی های پاتولوژیک خونریزی کپسولار و گلاندولار و همچنین روند التیام را مشخص کرد. با توجه به یافتههای بالینی، آزمایشگاهی، پاتولوژیک و تجزیه و تحلیل آماری دادهها میتوان اظهار داشت عوارض دیده شده بسیار کم و محدود است و این روش هیچگونه عارضه نکروتیک در غده ایجاد نکرده و انسجام بافتی غده حفظ میشود. و چون میزان نمونه برداشت شده برای کارهای پاتولوژیک کافی است این روش امکان تشخیص بهتر بیماریهای غده پروستات را فراهم میکند. Manuscript profile -
Article
22 - مطالعه تجربی آپوپتوز در لوزالمعده جوجههای SPF متعاقب عفونت با ویروس آنفلوانزای سروتیپ H9N2Veterinary Clinical Pathology The Quarterly Scientific Journal , Issue 4 , Year , Winter 2008ویروس آنفلوانزا عامل مرگ سلولی در بافتهای حیوانات و انسان میباشد. مرگ سلولی حاصله از این ویروس میتواند به دو صورت نکروز و آپوپتوز اتفاق بیفتد. در این تحقیق به ارزیابی نوع مرگ سلولی در بافت لوزالمعده جوجههای عفونی شده با ویروس آنفلوانزای طیور سروتیپ H9N2(A/chicken/ I Moreویروس آنفلوانزا عامل مرگ سلولی در بافتهای حیوانات و انسان میباشد. مرگ سلولی حاصله از این ویروس میتواند به دو صورت نکروز و آپوپتوز اتفاق بیفتد. در این تحقیق به ارزیابی نوع مرگ سلولی در بافت لوزالمعده جوجههای عفونی شده با ویروس آنفلوانزای طیور سروتیپ H9N2(A/chicken/ Iran/ 772/2000) بهطور تجربی پرداخته شده است. در بررسی حاضر، تعداد 20 قطعه جوجه SPF با سن 3 هفته در دو گروه برابر بهطور تصادفی توزیع گردید. گروه اول با 2/0 میلیلیتر با رقت 1 به 10 و تیتر EID50 5/7 10 ویروس آنفلوانزا و گروه دوم نیز با حجمی برابر، توسط محلول سالین نرمال بهروش داخل بینی تلقیح گردید. پس از 72 ساعت، از بافت لوزالمعده جوجهها نمونهبرداری انجام شد و از نمونههای پایدار شده در فرمالین بافر 10%، مقاطع میکروسکوپی با ضخامت 5 میکرون و رنگآمیزی هماتوکسیلین- ائوزین تهیّه گردید. در مطالعات ریزبینی بافت لوزالمعده، اختلاف میانگین تعداد سلولهای آپوپتوتیک و نکروتیک بین گروههای شاهد و تیمار معنیدار بود (005/0>p). نتایج این بررسی نشان داد که ویروس آنفلوانزای سروتیپ H9N2 توانائی القاء آپوپتوز در سلولهای آسینار و جزائر آلفا و بتای لوزالمعده طیور را دارد. مجله دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، 1387، دوره 2، شماره 3، 187-181. Manuscript profile -
Article
23 - مطالعه اثرات هیستومتریک و هیستوپاتولوژیکی اسانس گیاهان کرفس و نعناع در التیام جراحی تجربی پوست موش صحراییAli Rezaie داریوش Mohajeri بابک Rostam zadeh dehkharghani مسعود Taghi zadeh jahed صمد Mohammad Nejad-daryaniVeterinary Clinical Pathology The Quarterly Scientific Journal , Issue 5 , Year , Winter 2008دراین تحقیق اثرات هیستومتریک و هیستوپاتولوژی اسانس گیاهان کرفس و نعناع که بهصورت لوسیون ترکیب شده بودند، روی روند ترمیم بعد از ترومای پوست در موش صحرایی مورد مطالعه قرار گرفت. جهت انجام این مطالعه 45 سر موش صحرایی ماده نژاد ویستار انتخاب شدند. تحت بیهوشی عمومی توسط زای Moreدراین تحقیق اثرات هیستومتریک و هیستوپاتولوژی اسانس گیاهان کرفس و نعناع که بهصورت لوسیون ترکیب شده بودند، روی روند ترمیم بعد از ترومای پوست در موش صحرایی مورد مطالعه قرار گرفت. جهت انجام این مطالعه 45 سر موش صحرایی ماده نژاد ویستار انتخاب شدند. تحت بیهوشی عمومی توسط زایلازین و کتامین، در پوست ناحیه پشت آنها با استفاده از پانچ بیوپسی شماره7، چهار زخم تمام ضخامت ایجاد شد. سپس موشها بهطور تصادفی در سه گروه مساوی تقسیم و شمارهگذاری شدند. به گروه اول لوسیون گیاهی روزانه دو بار و هر بار به میزان ml/cm22 بهعنوان دز پایین، در صورتیکه در گروه دوم روزانه چهار بار و هر بار بهمیزان ml/cm22 بهعنوان دز بالا و به گروه سوم که بهعنوان شاهد بود، دارونما (آب مقطر) تجویز شد. طول دوره تیمار بهمدت 21 روز ادامه داشت و در این مدت هر روز از زخمها تصاویر دیجیتالی تهیّه و مساحت زخمها با استفاده از نرمافزار آنالیز تصاویر دیجیتالی محاسبه میگردید. همچنین در روزهای 0، 3، 7، 14، 21 بعد از ایجاد تروما، از زخمها جهت بررسی هیستوپاتولوژیکی بیوپسی انجام گرفت (از هر گروه 3 موش) که این موشها در ادامه روند تحقیق حذف شدند. یافتههای هیستومتریک و هیستوپاتولوژیکی نشاندهنده اثر تحریکی لوسیون گیاهی در روند ترمیم در فازEpithelialization بود که این اثر تحریکی در گروه تیمار با دز پایین مؤثرتر و نمایانتر بود که این نتایج از نظر آماری معنیدار بودند (01/0p<). Manuscript profile -
Article
24 - ارزیابی هیستوپاتولوژی تأثیر ویتامین E بر کلیه موش صحرایی متعاقب انسداد کامل یکطرفه حالبG.h Mousavi داریوش Mohajeri علی Agebati Maleki رامین Kafash Elahi مهرداد Neshat میرهادی Khayat NouriVeterinary Clinical Pathology The Quarterly Scientific Journal , Issue 1 , Year , Summer 2009ویتامین E یکی از مهم ترین آنتی اکسیدانهایی است که نقش مهمی را در مهار آسیب های ناشی از رادیکال های آزاد بازی می کند. هرگونه اختلال در جریان طبیعی ادرار تحت عنوان نفروپاتی انسدادی خوانده میشود. انسداد در نهایت میتواند به هیدرونفروز، آتروفی و حتی تخریب کامل عملکرد کلیه Moreویتامین E یکی از مهم ترین آنتی اکسیدانهایی است که نقش مهمی را در مهار آسیب های ناشی از رادیکال های آزاد بازی می کند. هرگونه اختلال در جریان طبیعی ادرار تحت عنوان نفروپاتی انسدادی خوانده میشود. انسداد در نهایت میتواند به هیدرونفروز، آتروفی و حتی تخریب کامل عملکرد کلیه منجر شود. هدف از این مطالعه تعیین اثر ویتامین E بر بافت کلیه متعاقب انسداد کامل یک طرفه حالب در موش صحرایی می باشد. در این مطالعه تجربی، 30 سر موش صحرایی نر نژاد SD به صورت تصادفی به سه گروه ده تائی تقسیم شدند. گروه اول به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. گروه دوم (گروه UUO) که بعد از انسداد یک طرفه حالب، روغن زیتون را به مدت پانزده روز (شروع یک روز قبل از جراحی) به صورت داخل صفاقی دریافت کرد. گروه سوم (گروه UUO-Vit E) که بعد از انسداد یک طرفه حالب ویتامین E را با دز Iu/kg 50 یک بار در روز به مدت پانزده روز (شروع یک روز قبل از جراحی) به صورت داخل صفاقی دریافت کرد. برای تشخیص تغییرات بافتی در روز چهارده بعد از جراحی، کلیه چپ بعد از تثبیت در فرمالین و انجام مراحل مختلف پاساژ بافتی با روش های هماتوکسیلین- ائوزین، تری کروم ماسون و پاس رنگ آمیزی شد.در مطالعات هیستوپاتولوژی در گروه UUO، اتساع فضای ادراری کپسول بومن، آتروفی شدید گلومرولی و توبولی، اسکلروز پیرامون گلومرول، تجمع سلولهای تکهستهای در بافت بینابینی کلیه، دژنراسیون منتشر و شدید سلولهای توبولی، افزایش ضخامت لایه اپیتلیالی کپسول بومن، ادم پیرامون عروقی، فیبروز بافت بینابینی کلیه، خونریزی و فیبروز تحت کپسولی مشاهده گردید. تجویز ویتامین E حین انسداد حالب در گروه UUO-Vit E توانست ضایعات و فیبروز ناشی از انسداد حالب را در بافت کلیه به طور معنی داری کاهش دهد. نتایج مطالعه نشان داد که انسداد حالب باعث فیبروز کلیه و آسیب شدید بافت کلیه می شود و تجویز همزمان ویتامین Eباعث کاهش آسیب های بافتی و فیبروز ناشی از انسداد حالب می گردد. Manuscript profile -
Article
25 - مطالعه ایمنوهیستوشیمی بتا-کاتنین در کارسینوم تجربی کولون موش صحرائیVeterinary Clinical Pathology The Quarterly Scientific Journal , Issue 2 , Year , Autumn 2009آدنوکارسینوم کولون و رکتوم یکی از معمولترین و درمانپذیرترین موارد بدخیمیهای دستگاه گوارش میباشند. تحقیقات اخیر در مورد سرطانهای کولون و رکتوم نشانگر موتاسیون ژن بتا-کاتنین و تجمع درون هستهای آن در سلولهای هیپرپلاستیک میباشد. بنابراین، احتمالاً پروتئین بتا-کاتنی Moreآدنوکارسینوم کولون و رکتوم یکی از معمولترین و درمانپذیرترین موارد بدخیمیهای دستگاه گوارش میباشند. تحقیقات اخیر در مورد سرطانهای کولون و رکتوم نشانگر موتاسیون ژن بتا-کاتنین و تجمع درون هستهای آن در سلولهای هیپرپلاستیک میباشد. بنابراین، احتمالاً پروتئین بتا-کاتنین می تواند به عنوان یک شاخص پیشگوئی و تشخیصی مهم در این بیماری مطرح باشد. هدف از این مطالعه، ارزیابی بیان پروتئین بتا-کاتنین هستهای در سلولهای هیپرپلاستیک کولون متعاقب تیمار با 1و2 دی متیل هیدرازین میباشد. در این مطالعه 56 سر موش صحرائی نر نژاد ویستار با سن 12 هفته و وزن 300-200 گرم انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه مساوی تیمار و شاهد تقسیم گردیدند. در گروه تیمار جهت القاء کارسینوم کولون از 1و2 دی متیل هیدرازین به میزان 40 میلیگرم برای هر کیلوگرم وزن بدن به مدت 4 هفته و هر هفته دو تزریق به روش زیر جلدی استفاده گردید. به گروه شاهد مشابه گروه تیمار سالین نرمال تزریق گردید. پس از گذشت 8 هفته از بافت کولون دیستال هر دو گروه جهت تهیه مقاطع ریزبینی و انجام ایمنوهیستوشیمی نمونه برداری به عمل آمد. ایمنوهیستوشیمی نمونه ها نشان داد که میزان پدیداری پروتئین بتا-کاتنین هستهای در گروه تیمار به طور معنی داری بیشتر از گروه شاهد می باشد (01/0>p). مطالعه حاضر نشان می دهد که بیان بتا-کاتنین هستهای در موارد هیپرپلازی و نئوپلازی کولون می تواند افزایش یابد. Manuscript profile -
Article
26 - ارزیابی هیستومتری و هیستوپاتولوژی تأثیر داروی سرترالین بعد از ترومای جراحی پوست در موش صحراییVeterinary Clinical Pathology The Quarterly Scientific Journal , Issue 2 , Year , Autumn 2009داروهای گروه مهارکننده بازجذب سروتونین (SSRIs) به منظور درمان اختلالات رفتاری از جمله اضطراب و افسردگی تجویز می شوند. این داروها می توانند از گسترش التهاب جلوگیری کرده و باعث تولید اینترلوکین و اینترفرون شوند. از این نکات چنین بر می آید که استفاده از داروهای SSRIs می تو Moreداروهای گروه مهارکننده بازجذب سروتونین (SSRIs) به منظور درمان اختلالات رفتاری از جمله اضطراب و افسردگی تجویز می شوند. این داروها می توانند از گسترش التهاب جلوگیری کرده و باعث تولید اینترلوکین و اینترفرون شوند. از این نکات چنین بر می آید که استفاده از داروهای SSRIs می تواند در ترمیم و التیام زخم نقش قابل توجهی داشته باشد. هدف از انجام این مطالعه تجربی، ارزیابی تأثیر داروی سرترالین در التیام زخم جلدی در مدل حیوانی می باشد. در پوست ناحیه پشت 60 سر موش صحرایی نژاد ویستار، 2 زخم دایره ای شکل توسط پانچ بیوپسی ایجاد سپس موش ها به 5 گروه 12 سَری تقسیم شدند که شامل گروه شاهد، گروه پایه پماد و گروه های تیمار با پماد سرترالین با دزهای پایین، متوسط و بالا بودند. 4 سر موش از هر گروه، در روز های 3، 7 و 15 پس از ترسیم شکل زخم ها بر روی ورقه شفاف و اسکن آنها و محاسبه و مقایسه اندازه زخم ها توسط نرم افزار Scion image، آسان کشی شده، زخم ها جدا گردیده و جهت مطالعات آسیب شناسی از آنها برش های بافتی با رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین تهیه گردید . از لحاظ هیستومتری تفاوت معنی داری مابین گروه شاهد، پایه پماد و گروه های تیمار وجود داشت و نتایج هیستوپاتولوژی نشان دهنده معنی دار بودن تغییرات مابین گروه شاهد، پایه پماد و گروه های تیمار در پایان دوره مطالعه بود. استفاده از داروی سرترالین به صورت پماد جلدی به طور معنی داری در التیام زخم پوستی در موش صحرایی مؤثر است. Manuscript profile -
Article
27 - مطالعه اثرات محافظتی رزوراترول بر انفارکتوس تجربی میوکارد ایجاد شده توسط ایزوپروترنول در موش صحراییVeterinary Clinical Pathology The Quarterly Scientific Journal , Issue 4 , Year , Winter 2014انفارکتوس میوکارد که خصوصیات مکانیکی، الکتریکی، ساختاری و بیوشیمیایی سیستم قلب را تحت تاثیر قرار می دهد، یکی از دلایل مرگ و میر در کشورهای توسعه یافته به شمار می رود. هدف این مطالعه ارزیابی اثرات محافظتی رزوراترول در برابر انفارکتوس حاد میوکارد ایجاد شده توسط ایزوپروترن Moreانفارکتوس میوکارد که خصوصیات مکانیکی، الکتریکی، ساختاری و بیوشیمیایی سیستم قلب را تحت تاثیر قرار می دهد، یکی از دلایل مرگ و میر در کشورهای توسعه یافته به شمار می رود. هدف این مطالعه ارزیابی اثرات محافظتی رزوراترول در برابر انفارکتوس حاد میوکارد ایجاد شده توسط ایزوپروترنول در موش صحرایی می باشد. بدین منظور، تعداد 40 سر موش صحرایی نر ویستار به طور تصادفی به چهار گروه برابر شامل: 1-گروه شاهد، 2- تیمار با رزوراترول، 3- تیمار با ایزوپروترنول و 4- تیمار با ایزوپروترنول بهعلاوه رزوراترول تقسیم شدند. ایزوپروترنول (mg/kg85) در دو روز متوالی به فاصله 24 ساعت به طور زیرجلدی و رزوراترول (mg/kg 20) به طور داخل صفاقی به مدت 30 روز متوالی تزریق شد. در پایان، نمونه خون جهت اندازه گیری بیومارکرهای قلب شامل کراتین کیناز-MBو لاکتات دهیدروژناز اخذ شد. سپس همه موش ها جهت آسیب شناسی بافتی و تعیین وضعیت آنتی اکسیدانی عضله قلب، با سنجش میزان مالون دی آلدئید و فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز آسان کُشی شدند. در مشاهدات ریزبینی، عضله قلب گروه تیمار با ایزوپروترنول دچار تغییرات شدید دژنراتیو و نکروز شده بود، در حالی که رزوراترول آسیب نکروتیک قلب را کاهش داد. مقادیر سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز قلب در گروه تیمار با ایزوپروترنول به طور معنی داری (01/0>p) کاهش یافت ولی در گروه تیمار با رزوراترول به علاوه ایزوپروترنول به طور معنی داری (05/0>p) افزایش یافت. رزوراترول مقدار مالون دی آلدئید را که در اثر تیمار با ایزوپروترنول افزایش یافته بود، به طور معنی داری (05/0>p) کاهش داد. نتایج نشان داد رزوراترول با خواص آنتی اکسیدانی خود قلب موش های صحرایی را از آسیب ایسکمیک ناشی از ایزوپروترنول محافظت می کند. Manuscript profile -
Article
28 - مطالعه هیستوپاتولوژیکی ضایعات قلبی و پیاز آئورتی ماهی قزلآلای رنگینکمان در سیستمهای پرورشی مختلفVeterinary Clinical Pathology The Quarterly Scientific Journal , Issue 4 , Year , Winter 2009چکیده ضایعات قلبی و عروقی یکی از مهم ترین عوامل بروز تلفات در سیستم های مختلف پرورشی ماهیان قزل آلای رنگین کمان به شمار می رود. هدف از این مطالعه، مقایسه میزان و شدت بروز ضایعات پاتولوژیک قلب و پیاز آئورتی ماهیان قزل آلای رنگین کمان در سیستم های پرورشی گسترده، نیمه متر Moreچکیده ضایعات قلبی و عروقی یکی از مهم ترین عوامل بروز تلفات در سیستم های مختلف پرورشی ماهیان قزل آلای رنگین کمان به شمار می رود. هدف از این مطالعه، مقایسه میزان و شدت بروز ضایعات پاتولوژیک قلب و پیاز آئورتی ماهیان قزل آلای رنگین کمان در سیستم های پرورشی گسترده، نیمه متراکم و متراکم بود. بدین منظور تعداد 10 نمونه ماهی قزل آلای رنگین کمان از 7 گروه وزنی (کمتر از 90 گرم، 90 تا 300 گرم، 300 تا 500 گرم، 500 تا 1000 گرم، 1 تا 3 کیلوگرم، 3 تا 5 کیلوگرم و بالاتر از 5 کیلوگرم) و در کل 210 نمونه از سه مزرعه واقع در منطقه هراز و اسپیران در اطراف شهر تبریز به صورت تصادفی صید و نسبت به تهیه نمونه از قلب و پیاز آئورتی آنها اقدام شد. در تحقیقات میدانی سن، جنس، میزان تلفات، تراکم ذخیره سازی، نوع غذا و فاکتورهای فیزیکی-شیمیایی آب نیز مورد توجه قرار گرفت. از نمونه های اخذ شده مقاطع آسیب شناسی با رنگ آمیزی معمول هماتوکسیلین- ائوزین تهیه گردید. از لحاظ آسیب شناسی بافتی 47 ماهی نر و 73 ماهی ماده دچار ضایعات قلبی عروقی بودند که 29 مورد متعلق به سیستم پرورشی گسترده، 41 مورد متعلق به سیستم پرورشی نیمه متراکم و 50 مورد متعلق به سیستم پرورشی متراکم بود. ادم و پرخونی در لایه اسفنجی عضلات دهلیز و بطن، تغییرات ملایم تا شدید دژنراتیو تارهای عضلانی، تغییرات آماسی ملایم تا شدید، آسیب جزئی تا شدید دیواره عروق، تشکیل ترومبوز، نکروز و فیبروز عمده ترین تغییرات پاتولوژیکِ قابل مشاهده بودند. در هر سه سیستم پرورشی گسترده، نیمه متراکم و متراکم با افزایش سن ماهیان بر میزان شدت ضایعات نیز افزوده می شد. میزان بروز ضایعات و شدت آنها از وزن 500 گرم به بعد (دوران بلوغ) کاملاً معنی دار بود (05/0>p). بروز این تغییرات در سیستم پرورشی مدار بسته در مقایسه با دو سیستم دیگر در حد بالایی معنی دار بود (05/0>p). بین جنس نر و ماده نیز از لحاظ تغییرات فوق اختلاف معنی دار وجود داشت (05/0>p). Manuscript profile -
Article
29 - مقایسه آپوپتوز در تومور مقاربتی قابل انتقال سگسانان (TVT) قبل و بعد از شیمی درمانی با سولفات وینکریستینVeterinary Clinical Pathology The Quarterly Scientific Journal , Issue 4 , Year , Winter 2010تومور مقاریتی قابل انتقال یک نئوپلاسم شایع در سگسانان می باشد و با آمیزش جنسی و به صورت تودههای متعدد نئوپلاستیک دردستگاه تناسلی خارجی در هردو جنس اتفاق میافتد. تومور مقاربتی قابل انتقال سگسانان دارای کاریوتایپ ویژه و غیرمعمول بوده و خاستگاه سلول مشخص نیست ولی به نظ Moreتومور مقاریتی قابل انتقال یک نئوپلاسم شایع در سگسانان می باشد و با آمیزش جنسی و به صورت تودههای متعدد نئوپلاستیک دردستگاه تناسلی خارجی در هردو جنس اتفاق میافتد. تومور مقاربتی قابل انتقال سگسانان دارای کاریوتایپ ویژه و غیرمعمول بوده و خاستگاه سلول مشخص نیست ولی به نظر می رسد با توجه به ننایج ایمنوفنوتایپینگ، منشأ آنها هیستیوسیت ها باشند. در این مطالعه تعداد 10 قلاده سگ که دارای تومور قابل انتقال مقاربتی بودند انتخاب گردید. شیمی درمانی نیز با تزریق وریدی تک دز سولفات وینکریستین (025/0 میلی گرم برای هر کیلوگرم وزن بدن) انجام شد. نمونه برداری از تومور، قبل و بعد از شیمیدرمانی جهت تهیه مقاطع بافتی با رنگ آمیزی هماتوکسیلین-ائوزین و تانل، برای ارزیابی آپوپتوز انجام شد. در آسیب شناسی بافتی، قبل از شیمی درمانی سلول های نئوپلاستیک به صورت توده های یک دست قابل مشاهده بودند. بعداز شیمی درمانی کاهش سلولهای نئوپلاستیک از طریق وقوع آپوپتوز قابل مشاهده بود. آنالیز آماری دادهها اختلاف معنیداری را از نظر میزان وقوع آپوپتوز، قبل و بعد از شیمی درمانی نشان داد (003/0p<). این مطالعه نشان داد که سولفات وینکریستین توانائی القاء آپوپتوز را در سلولهای نئوپلاستیک تومور مقاربتی قابل انتقال سگسانان دارد. Manuscript profile -
Article
30 - تأثیر بنتونیت سدیم، دیواره سلولی مخمر و اسید هیومیک در کاهش اثرات آفلاتوکسین بر آسیببافتی کلیه و فراسنجههای خونی در جوجههای گوشتیVeterinary Clinical Pathology The Quarterly Scientific Journal , Issue 4 , Year , Winter 2010هدف از انجام این آزمایش بررسی تغییرات آسیبشناختی کلیه و فراسنجههای خونی مرتبط با آن در جوجههای گوشتی تغذیه شده با جیره حاوی سطوح پایین آفلاتوکسین و مواد جاذب سموم قارچی بود. این آزمایش از سن 7 روزگی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 9 تیمار آزمایشی و چهار تکرار و با در ن Moreهدف از انجام این آزمایش بررسی تغییرات آسیبشناختی کلیه و فراسنجههای خونی مرتبط با آن در جوجههای گوشتی تغذیه شده با جیره حاوی سطوح پایین آفلاتوکسین و مواد جاذب سموم قارچی بود. این آزمایش از سن 7 روزگی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 9 تیمار آزمایشی و چهار تکرار و با در نظر گرفتن دوازده قطعه جوجه در هر واحد آزمایشی جمعاً روی 432 قطعه جوجه گوشتی انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل: 1) جیره شاهد، 2) جیره حاوی آفلاتوکسین، تیمارهای شماره 3 تا 7 ) به ترتیب، جیرههای حاوی آفلاتوکسین بهاضافه 2/0، 4/0، 6/0، 8/0 و 0/1 درصد اسید هیومیک، 8 و 9) به ترتیب جیره حاوی آفلاتوکسین همراه با 5/0 درصد بنتونیت سدیم و 1/0 درصد دیواره سلولی مخمر بود. در سن 35 روزگی نمونه خونی اخذ و جهت تعیین میزان کلسیم، فسفر، ازت اورهای و کراتینین مورد آزمایش قرار گرفت. همچنین از هر تیمار آزمایشی، 12 قطعه بهطور تصادفی انتخاب و جهت انجام آزمایشات آسیبشناختی مورد استفاده قرار گرفتند. جوجههای تغذیه شده با جیره حاوی ppb254 آفلاتوکسین، ضایعات کلیوی مشخصی را در مقایسه با گروه شاهد نشان دادند. نتایج آزمایش به ترتیب بیانگر کاهش و افزایش معنیدار (01/0p<) در میزان ازت اورهای و فسفر خون در جوجههای تغذیه شده با جیره حاوی آفلاتوکسین (ppb254) میباشد. افزودن اسید هیومیک و دیواره سلولی مخمر سبب کاهش اثرات جیره آلوده با آفلاتوکسین بر میزان فراسنجههای سرم خون و ضایعات آسیبشناختی کلیه گردید. نتایج این آزمایش بیانگر تأثیر جیره حاوی ppb254 آفلاتوکسین بر ضایعات آسیبشناختی و بیوشیمیایی سرم خون بوده و استفاده از دیواره سلولی مخمر و اسید هیومیک میتواند سبب کاهش اثرات مذکور در جوجههای گوشتی گردد. Manuscript profile -
Article
31 - آپلازی قسمتی از آلت تناسلی و میزراه در بزغاله نر (گزارش مورد)Veterinary Clinical Pathology The Quarterly Scientific Journal , Issue 1 , Year , Summer 2011یک رأس بزغاله نر با اتساع قابل توجه غلاف آلت تناسلی و عدم دفع ادرار، 48 ساعت پس از تولدبه درمانگاه دام های بزرگ دانشکده دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی تبریز ارجاع گردید. با پونکسیون، مایع سروزی زرد کمرنگ که بوی مشابه ادرار داشت،از محل اتساع خارج گردید. در بررسی های اولیه Moreیک رأس بزغاله نر با اتساع قابل توجه غلاف آلت تناسلی و عدم دفع ادرار، 48 ساعت پس از تولدبه درمانگاه دام های بزرگ دانشکده دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی تبریز ارجاع گردید. با پونکسیون، مایع سروزی زرد کمرنگ که بوی مشابه ادرار داشت،از محل اتساع خارج گردید. در بررسی های اولیه پارگی میزراه حدس زده شده و اورتروتومی پرینیال انجام گردید. متعاقب استفاده از کاتتر، انسدادنزدیک قسمت انتهایی میزراه و در بررسی های حین جراحی عدم وجود قسمتی از آلت تناسلی و میزراه (که اجازه ورود کاتتر ادراری را نمی داد) مشخص گردید. با جداسازی میزراه از بافت های اطرافی و انجام اورتروستومی دائمیاز ناحیه میاندوراه به منظور ایجاد توانایی برای ادرار کردن بزغاله، مجرای میزراه شکافته شده و لبه هایش به سطوح خارجی پوست بخیه زده شده و تثبیت گردید. بعد از جراحی، مایع درمانی و آنتی بیوتیک تراپی انجام شد. در پیگیری های بعد از جراحی، هیچ تورمی گزارش نشده و حیوان در وضعیت سلامت کامل به سر می برد. آپلازی مادرزادی میزراه همراه قسمتی از آلت تناسلی از موارد نادر و با وقوع بسیار کم در حیوانات اهلی می باشد. Manuscript profile -
Article
32 - مطالعه هیستوپاتولوژی تاثیر کروسین در پیشگیری از بیماری کبد چرب در موشهای صحرایی تغذیه شده با جیره پر چربVeterinary Clinical Pathology The Quarterly Scientific Journal , Issue 4 , Year , Winter 2011بیماری کبد چرب غیر الکلی امروزه به عنوان شایع ترین بیماری کبد شناخته شده است و احتمال دارد از لحاظ موضوع سلامت به یک معضل عمومی مهم تبدیل شود. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثرات محافظتی کروسین، در برابر کبد چرب ناشی از رژیم غذایی پرچرب در مدل موش صحرایی می باشد. به این من Moreبیماری کبد چرب غیر الکلی امروزه به عنوان شایع ترین بیماری کبد شناخته شده است و احتمال دارد از لحاظ موضوع سلامت به یک معضل عمومی مهم تبدیل شود. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثرات محافظتی کروسین، در برابر کبد چرب ناشی از رژیم غذایی پرچرب در مدل موش صحرایی می باشد. به این منظور، مو ش های صحرایی نر نژاد ویستار در گروه های آزمایشی متفاوت، توسط رژیم غذایی شاهد، رژیم غذایی صرفاً پرچرب و رژیم غذایی پرچرب به علاوه گاواژ کروسین در دزهای مختلف (mg kg-1/day 25، 50 و 100 ) تیمار شدند. در پایان دوره آزمایش، برای ارزیابی هیستوپاتولوژی کبد، همزمان همه موشها با ایجاد جابجایی در مهرههای گردن به راحتی کشته شدند. نمونههای بافتی اخذ شده از کبد تمامی موشها در فرمالین بافری 10 درصد پایدار گردید. از نمونههای فوق با استفاده از شیوههای رایج پاساژ بافت و تهیه مقطع، برشهای هیستولوژی به ضخامت 5 میکرون تهیه گردید. سطوح سرمی آمینوترانسفرازها (ALT و AST) جهت ارزیابی آسیب کبد و آلکالین فسفاتاز (ALP) و بیلی روبین تام (TB) برای ارزیابی عمکرد صفراوی کبد مورد سنجش قرار گرفت. آلبومین (Alb) و پروتئین تام (TP) نیز برای سنجش عملکرد ساخت وساز کبد اندازه گیری گردید. آسیبشناسی بافتی کبد، حاکی از بروز تغییر چربی در گروه موش های تغذیه شده با جیره پرچرب بود. کروسین به صورت وابسته به دز باعث کاهش تجمع چربی در هپاتوسیت ها گردید. در موشهای گروه تغذیه با جیره پر چرب، سطوح سرمی آنزیم های ALT، AST و ALP و TB در مقایسه با گروه شاهد سالم، بهطور معنیداری (01/0p<) افزایش و میزان TP و Alb بهطور معنیداری (01/0p<) کاهش یافت. دزهای بالا (mg/kg 100) و متوسط کروسین (mg/kg 50) ، سطوح افزایش یافته سرمی مارکرهای آسیب کبد در اثر رژیم پرچرب را بهطور معنیدار (به ترتیب 01/0p< و 05/0p<) کاهش و مقادیر کاهش یافته TP و Alb در اثر رژیم پرچرب را بهطور معنیدار (به ترتیب 01/0p< و 05/0p<) افزایش دادند. دز پائین کروسین (mg/kg 25) نتوانست تغییر معنی داری در پارامترهای مذکور ایجاد کند. نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که کروسین از بروز کبد چرب در موش های صحرایی تغذیه شده با جیره پرچرب پیشگیری می کند. Manuscript profile -
Article
33 - تأثیر عصاره اتانولی زعفران بر هیستوپاتولوژی و شاخصهای آسیب بافت کبد در موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسینVeterinary Clinical Pathology The Quarterly Scientific Journal , Issue 4 , Year , Winter 2011در این مطالعه اثر محافظتی عصاره اتانولی زعفران بر تغییراتبیوشیمیاییوپاتولوژی بافتکبد در موش های صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین مورد بررسی قرار گرفت. مو ش های صحرایی نر به تعداد 40 سر به طور تصادفی به 4 گروه 10 تایی شامل گروههای: 1- شاهد سالم، 2-سالم تیمار با عصاره Moreدر این مطالعه اثر محافظتی عصاره اتانولی زعفران بر تغییراتبیوشیمیاییوپاتولوژی بافتکبد در موش های صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین مورد بررسی قرار گرفت. مو ش های صحرایی نر به تعداد 40 سر به طور تصادفی به 4 گروه 10 تایی شامل گروههای: 1- شاهد سالم، 2-سالم تیمار با عصاره الکلی کلاله زعفران، 3- دیابتی و 4- دیابتی تیمار با عصاره الکلی کلاله زعفران تقسیم شدند. برای دیابتی کردن موشها، استرپتوزوتوسین با تک دز mg/kg 65 به صورت داخل صفاقی تزریق شد. از زمان شروع آزمایش، به گروههای تیمار با عصاره، عصاره به میزان mg/kg40 به مدت 8 هفته به طور روزانه و به روش داخل صفاقی، به شکل محلول در سالین نرمال (/kgml 10) تزریق شد. به گروه های شاهد نیز، نرمال سالین با روش مشابه تجویز گردید. بعد از 8 هفته، شاخص های سرمی آسیب بافت کبد و هیستوپاتولوژی آن مورد بررسی قرار گرفت. موش های صحرایی دیابتی افزایش معنی دار شاخص های سرمی آسیب بافت کبد را در مقایسه با گروه شاهد نشان دادند (05/0p<)، در حالی که در گروه دیابتی تیمار با عصاره الکلی کلاله زعفران، این شاخص ها در مقایسه با گروه دیابتی به طور معنی داری کاهش نشان داد (05/0p<). نتایج آسیب شناسی بافت کبد با یافته های بیوشیمیایی هم راستا بود. نتایجاینمطالعهنشانداد عصاره زعفران دارایاثراتمحافظتیاز بافت کبد در دیابت ناشی از استرپتوزوتوسین می باشد. Manuscript profile -
Article
34 - مقایسه اثر بیوایمپلنت استخوانی زنوژن و گرانول کلسیم فسفات در التیام نقیصه تجربی ایجاد شده در استخوان فمور خرگوشVeterinary Clinical Pathology The Quarterly Scientific Journal , Issue 1 , Year , Summer 2012بازسازی و ترمیم استخوان از دست رفته، خواه ناشی از علل فیزیولوژیک و خواه به سبب عوامل پاتولوژیک یکی از انگیزه های جراحان از زمان های دور بوده است. خاصیت القای استخوان سازی استخوان دکلسیفیه شده ناشی از فاکتورهای رشد موجود در آن است. هدفاز انجاماینمطالعهمقایسههیستوپاتولوژی Moreبازسازی و ترمیم استخوان از دست رفته، خواه ناشی از علل فیزیولوژیک و خواه به سبب عوامل پاتولوژیک یکی از انگیزه های جراحان از زمان های دور بوده است. خاصیت القای استخوان سازی استخوان دکلسیفیه شده ناشی از فاکتورهای رشد موجود در آن است. هدفاز انجاماینمطالعهمقایسههیستوپاتولوژیاثرپیونداستخوانیدکلسیفیهخشک شدهزنوژن و گرانول کلسیم فسفات در التیام نقیصه ایجاد شده در استخوان فمور خرگوش می باشد. این مطالعه تجربی آزمایشگاهی روی 15 سر خرگوش سفید نیوزلندی انجام شد. خرگوش ها به صورت تصادفی به 3 گروه (تیمارها و شاهد) تقسیم شدند. پس از القای بیهوشی عمومی با استفاده از مته دندانپزشکی دو سوراخ به قطر 2 میلی متر در عرض استخوان فمور تا رسیدن به کانال مدولاری ایجاد شد. در گروه شاهد محل نقیصه به صورت خالی رها شد و در گروه دوم استخوان دکلسیفیه شده قرار داده شد و در گروه سوم گرانول کلسیم فسفات در محل نقیصه قرار داده شد. 45 روز پس از جراحی، خرگوش ها آسان کشی شده و مقاطع هیستوپاتولوژیک از محل نقیصه ایجاد شده تهیه و رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین انجام گردید و مورد ارزیابی هیستوپاتولوژی و هیستومورفومتری قرار گرفت. در گروه شاهد محل نقیصه توسط استخوان نابالغ به همراه فضاهایی از مغز استخوان پر شده بود و استخوان سازی ضعیفی در محل نقیصه قابل مشاهده بود. در گروه آزمایش گرانول کلسیم فسفات، مقادیر فراوانی از ترابکول های استخوانی جوان شکل گرفته بود که به صورت سازمان یافته به نظر می رسید. نتایج ارزیابی هیستومورفومتری نشان داد که گرانول کلسیم فسفات دارای تاثیر معنی داری در التیام استخوان نسبت به گروه استخوان دکلسیفیه و گروه شاهد می باشد. Manuscript profile -
Article
35 - مطالعه آسیب شناسی تأثیر پودر زردچوبه بر آسیب ایسکمی-بازخونرسانی کلیه در موش صحراییVeterinary Clinical Pathology The Quarterly Scientific Journal , Issue 1 , Year , Summer 2012آسیب ایسکمی- بازخونرسانی کلیه یکی از مهم ترین عوامل نارسایی حاد کلیوی به شمار میرود که در بسیاری از موارد بالینی با آن برخورد میشود. این مطالعه به منظور ارزیابی اثرات پیش درمانی با پودر زردچوبه بر هیستوپاتولوژی کلیه و شاخصهای سرمی آسیب آن در آسیب ناشی از ایسکمی-بازخو Moreآسیب ایسکمی- بازخونرسانی کلیه یکی از مهم ترین عوامل نارسایی حاد کلیوی به شمار میرود که در بسیاری از موارد بالینی با آن برخورد میشود. این مطالعه به منظور ارزیابی اثرات پیش درمانی با پودر زردچوبه بر هیستوپاتولوژی کلیه و شاخصهای سرمی آسیب آن در آسیب ناشی از ایسکمی-بازخونرسانی کلیه در موشهای صحرایی طرح گردید. در مجموع80 موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی در 4 گروه: شاهد جراحی، مدل ایسکمی- بازخونرسانی و دو گروه ایسکمی- بازخونرسانی+ تیمار با پودر زردچوبه (2% و 4%) با 20 رأس موش در هر گروه تقسیم گردید. موشهای گروه ایسکمی- بازخونرسانی به مدت 60 دقیقه در دمای 37 درجه در معرض ایسکمی و به مدت30 دقیقه در معرض بازخونرسانی قرار گرفت. 24ساعت پس از دوره بازخونرسانی موشها آسان کشته شدند. آزمون های عملکرد کلیه وآسیب شناسی کلیه در مورد گروه های مورد آزمایش انجام گردید. نتایج به دست آمده با گروه شاهد جراحی مورد مقایسه قرار گرفت. افزایش کراتینین، اوره و اسیداوریک در موشهای گروه ایسکمی-بازخونرسانی در مقایسه با گروه شاهد جراحی مشاهده شد. پیش تیماری با پودر زردچوبه به مدت 30 روز قبل از القاء ایسکمی-بازخونرسانی عملکرد کلیه را بهبود بخشیده و آسیب ناشی از آماس و اکسیداتیو را کاهش میدهد. نتایج به دست آمده از مطالعه حاضر نشان میدهد که پودر زرد چوبه به طور معنیداری از آسیب عملکردی و بافتی کلیه در اثر ایسکمی- بازخونرسانی جلوگیری کرد. Manuscript profile -
Article
36 - مطالعه هیستوپاتولوژی تاثیر عصاره الکلی ریشه شلغم بر آسیب ایسکمی- باز خونرسانی کلیه در موش صحراییVeterinary Clinical Pathology The Quarterly Scientific Journal , Issue 2 , Year , Autumn 2012آسیب ایسکمی – باز خونرسانی کلیه یکی از مهمترین عوامل نارسایی حاد کلیه به شمار می رود که در بسیاری از موارد بالینی با آن برخورد می شود. این مطالعه به منظور ارزیابی اثرات پیش درمانی با عصاره الکلی ریشه گیاه شلغم بر هیستوپاتولوژی کلیه و شاخص های سرمی آسیب آن در آسیب Moreآسیب ایسکمی – باز خونرسانی کلیه یکی از مهمترین عوامل نارسایی حاد کلیه به شمار می رود که در بسیاری از موارد بالینی با آن برخورد می شود. این مطالعه به منظور ارزیابی اثرات پیش درمانی با عصاره الکلی ریشه گیاه شلغم بر هیستوپاتولوژی کلیه و شاخص های سرمی آسیب آن در آسیب ناشی از ایسکمی – باز خونرسانی کلیه در موش صحرایی طراحی گردید. در مجموع 80 موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی در 4 گروه: شاهد جراحی، مدل ایسکمی – باز خونرسانی و 2 گروه ایسکمی – باز خونرسانی + تیمار با عصاره الکلی ریشه شلغم ( 1٪ و 2٪ ) با 20 سر موش صحرایی در هر گروه تقسیم گردید. موش های گروه ایسکمی – باز خونرسانی به مدت 60 دقیقه در دمای 37 درجه سانتی گراد در معرض ایسکمی و به مدت 30 دقیقه در معرض باز خونرسانی قرار گرفتند. 24 ساعت پس از دوره باز خونرسانی موش ها آسان کشی شدند. آزمون های عملکرد کلیه و آسیب شناسی بافتی کلیه در مورد گروه های مورد آزمایش انجام گردید. نتایج به دست آمده با گروه شاهد جراحی مورد مقایسه قرار گرفت. افزایش کراتینین سرم، اوره خون و اسید اوریک در موش های گروه ایسکمی – باز خونرسانی در مقایسه با گروه شاهد جراحی مشاهده شد. پیش تیماری عصاره الکلی شلغم به مدت 30 روز قبل از القاء ایسکمی – باز خونرسانی عملکرد کلیه را بهبود بخشیده و آسیب ناشی از آماس و استرس اکسیداتیو را کاهش داد. نتایج به دست آمده از مطالعه حاضر نشان داد که عصاره الکلی ریشه شلغم به طور معنی داری از آسیب عملکردی و بافتی کلیه در اثر ایسکمی – باز خونرسانی جلوگیری کرد. Manuscript profile