• Home
  • مهرداد نشاط قراملکی

    List of Articles مهرداد نشاط قراملکی


  • Article

    1 - مطالعه اثرات محافظتی کوئرستین بر آسیب روده باریک، ناشی از متوترکسات در موش صحرایی
    Journal of Comparative Pathobiology , Issue 2 , Year , Autumn 2015
    آسیب روده یکی از مهمترین اثرات سمی متوترکسات میباشد. هدف این مطالعهارزیابی تاثیر محافظتی کوئرستین بر آسیب روده باریک ناشی از متوترکسات درموش صحرایی میباشد. تعداد 36 سر موش صحرایی نر ویستار بهطور تصادفیبه چهار گروه برابر تقسیم شدند. گروه اول شاهد سالم بود. به گروه دوم فق More
    آسیب روده یکی از مهمترین اثرات سمی متوترکسات میباشد. هدف این مطالعهارزیابی تاثیر محافظتی کوئرستین بر آسیب روده باریک ناشی از متوترکسات درموش صحرایی میباشد. تعداد 36 سر موش صحرایی نر ویستار بهطور تصادفیبه چهار گروه برابر تقسیم شدند. گروه اول شاهد سالم بود. به گروه دوم فقط کوئرستین (mg/kg15 ) بهطور داخل صفاقی بهمدت 15 روز متمادی تزریق شد. به گروه سوم تک دوز متوترکسات (mg/kg20) در روز پانزدهم به طور داخل صفاقی تزریق شد. به گروه چهارم علاوه بر متوترکسات، کوئرستین نیز تا زمانمعدومسازی موشها تزریق شد. همه موشها 4 روز پس از تزریق متوترکساتجهت آسیبشناسی بافتی و ارزیابی فعالیت تام آنتیاکسیدانی سرم و مقادیر بافتیگلوتاتیون احیاء، مالوندیآلدئید، سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز، گلوتاتیونپراکسیداز و گلوتاتیون ردوکتاز آسانکُشی شدند. در مشاهدات ریزبینی، ژوژنومگروه تیمار با متوترکسات، کوتاه و کُندشدگی شدید پرزها، ارتشاح سلول هایآماسی، خونریزی زیر غشاء پایه و نکروز سلولهای پوششی را نشان داد، درحالیکه کوئرستین آسیب ژوژنوم را کاهش داد. فعالیت تام آنتی اکسیدانی سرم ومقادیر گلوتاتیون احیاء، سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز، گلوتاتیون پراکسیداز وگلوتاتیون ردوکتاز در گروه تیمار با متوترکسات کاهش یافت ولی به طور معنی داری (P=0/000) در گروه تیمار با کوئرستین و متوترکسات افزایش یافت. کوئرستین مقدار مالوندیآلدئید را که در اثر تیمار با متوترکسات افزایش یافته بود بهطور معنی داری (P=0/00) کاهش داد. نتایج نشان داد کوئرستین با خواص آنتیاکسیدانی خود روده باریک موشهای صحرایی را از آسیب ناشی ازمتوترکسات محافظت کند. Manuscript profile

  • Article

    2 - مقایسه تکنیک سینتی‌گرافی و سی‌تی‌اسکن در تشخیص پرکاری تیروئید گربه
    Veterinary Clinical Pathology The Quarterly Scientific Journal , Issue 2 , Year , Autumn 2023
    پرکاری غده تیروئید یکی از بیماری های رایج در گربه ها می باشد که جهت تأیید دقیق تر آن از روش سینتی گرافی استفاده می شود. اما چون استفاده از سینتی گرافی به علت محدودیت دسترسی به رادیودارو، گاماکمرا و امکان دفع ماده رادیواکتیو بعد از انجام آن محدودیت دارد، لذا هدف از انجام More
    پرکاری غده تیروئید یکی از بیماری های رایج در گربه ها می باشد که جهت تأیید دقیق تر آن از روش سینتی گرافی استفاده می شود. اما چون استفاده از سینتی گرافی به علت محدودیت دسترسی به رادیودارو، گاماکمرا و امکان دفع ماده رادیواکتیو بعد از انجام آن محدودیت دارد، لذا هدف از انجام مطالعه حاضر، ارزیابی امکان تشخیص بیماری مذکور با استفاده از روش سی تی اسکن به عنوان جایگزین و بررسی دقت نتایج حاصله در مقایسه با روش سنتی گرافی بود. بدین منظور از تعداد 19 قلاده گربه مشکوک به بیماری پرکاری تیروئید استفاده شده و از هر یک از آن ها جهت بررسی هورمون های تیروئیدی، خون گیری انجام گرفته و در آزمایشگاه بررسی شد. در ادامه، حیوانات پس از آماده سازی، توسط روش سینتی گرافی بررسی شده و پس از آن به مدت 24 ساعت جهت دفع رادیودارو ایزوله گردیدند. در نهایت غده تیروئید گربه ها توسط روش سی‌تی‌اسکن مورد بررسی قرار گرفته و نتایج حاصله از آزمایشات، با یکدیگر مورد مقایسه قرار گرفتند. از لحاظ آماری بین نتایج حاصله از آزمایش هورمون های سرمی خون و همچنین پارامترهای مربوط به سی‌تی‌اسکن، مانند طول، عرض، ارتفاع، حجم، ناهمگنی و میرایی اشعه، در 2 گروه بیمار و سالم اختلاف معنی‌داری وجود نداشت (05/0<p)، درصورتی که پارامترهای حاصله از سینتی گرافی گروه های بیمار و سالم گربه ها، مانند نسبت چگالی غده تیروئید به چگالی غدد بزاقی و همچنین چگالی غده تیروئید به ناحیه پس زمینه، از لحاظ آماری دارای اختلاف معنی دار بودند (05/0>p). یافته‌های مطالعه حاضر نشان داد که امکان تشخیص بیماری پرکاری تیروئید در گربه ها با استفاده از روش سی‌تی‌اسکن به‌عنوان جایگزین روش سینتی گرافی وجود ندارد. Manuscript profile

  • Article

    3 - مطالعه تاثیر حفاظتی نارینژنین بر آسیب پیش رس کبد در موش‌های صحرایی دیابتی شده با آلوکسان
    Veterinary Clinical Pathology The Quarterly Scientific Journal , Issue 1 , Year , Summer 2016
    چکیده دیابت ملیتوس اختلالی متابولیکی است که از شیوع بالایی در سراسر جهان برخوردار می‌باشد. نارسایی کبدی از عوارض عمده بیماری دیابت می باشد. داروهای بسیاری از سراسر جهان جهت مداوای افراد دیابتی توصیه شده‌اند. هدف از این مطالعه ارزیابی اثرات محافظتی نارینژنین بر آسیب پی More
    چکیده دیابت ملیتوس اختلالی متابولیکی است که از شیوع بالایی در سراسر جهان برخوردار می‌باشد. نارسایی کبدی از عوارض عمده بیماری دیابت می باشد. داروهای بسیاری از سراسر جهان جهت مداوای افراد دیابتی توصیه شده‌اند. هدف از این مطالعه ارزیابی اثرات محافظتی نارینژنین بر آسیب پیش رس کبدی در موش های صحرایی دیابتی شده با آلوکسان می باشد. تعداد 40 سر موش صحرایی نر ویستار به طور تصادفی در 4 گروه 10تایی شامل: 1- گروه شاهد سالم، 2-گروه سالم تیمار با نارینژنین، 3- گروه کنترل دیابتی و 4- گروه دیابتی تیمار با نارینژنین تقسیم شدند. دیابت تجربی نیز با تزریق داخل صفاقی تک دز آلوکسان (mg/kg 120) ایجاد گردید. موش های گروه‌های 2 و 4 نارینژنین را به میزان mg/kg50 از راه خوراکی به صورت گاواژ، روزانه و به مدت 3 هفته دریافت کردند. به موش های گروه های شاهد متناظر (گروه‌های 1 و 3) نیز نرمال سالن با حجمی برابر تزریق شد. در پایان دوره آزمایش، شاخص های بیوشیمیایی عملکرد کبد در خون شامل آنزیم‌های آلانین آمینوترانسفراز، آسپارتات آمینوترانسفراز و آلکالین فسفاتاز و آلبومین، پروتئین تام و بیلی‌روبین تام و همچنین ماحصل پراکسیداسیون لیپیدی (مالون‌دی‌آلدئید) و فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز، گلوتاتیون پراکسیداز و گلوتاتیون ردوکتاز در هموژنات بافت کبد موش ها اندازه گیری شد. همچنین، آسیب شناسی بافتی جهت ارزیابی درجات مختلف آسیب کبد انجام شد. در موش‌های دیابتی، نارینژنین به‌ طور معنی‌داری میزان آنزیم‌های شاخص آسیب کبد و بیلی‌روبین تام را کاهش و سطوح آلبومین و پروتئین تام سرم را افزایش داد. همچنین، نارینژنین به ‌طور معنی‌داری میزان پراکسیداسیون لیپیدی را در موش‌های دیابتی کاهش و سطوح آنزیم های آنتی‌اکسیدان ‌را در آنها افزایش داد. نتایج هیستوپاتولوژی کبد نیز با یافته‌های بیوشیمیایی در توافق بودند. نتایج بررسی حاضر نشان داد که نارینژنین با خاصیت آنتی اکسیدانی خود از بروز آسیب‌های زود هنگام دیابتی کبد در موش های صحرایی جلوگیری می کند. Manuscript profile

  • Article

    4 - بررسی تغییرات الکتروکاردیوگرام متعاقب تزریق عضلانی مدروکسی پروژسترون استات در سگ ماده
    Veterinary Clinical Pathology The Quarterly Scientific Journal , Issue 4 , Year , Winter 2010
    پروژستین ها به طور کلی برای جلوگیری از بارداری به روش هورمونی در انسان و حیوانات کاربرد فراوان دارند.فرآورده‌های پروژسترون و مدروکسی پروژسترون استات دردرمان سندرم ناراحتی قبل از قاعدگی و همچنین بعد از قاعدگی در انسان برای کاهش اثرات مخرب استروژن تراپی نیز به کار می‌روند More
    پروژستین ها به طور کلی برای جلوگیری از بارداری به روش هورمونی در انسان و حیوانات کاربرد فراوان دارند.فرآورده‌های پروژسترون و مدروکسی پروژسترون استات دردرمان سندرم ناراحتی قبل از قاعدگی و همچنین بعد از قاعدگی در انسان برای کاهش اثرات مخرب استروژن تراپی نیز به کار می‌روند. تجویز پروژسترون در سگ‌ها معمولاً برای کنترل و به تأخیر انداختن فحلی صورت می‌گیرد. استفاده از این دارو در هنگام آنستروس مانع افزایش ترشح گنادوتروپین بیش از حد پایه شده و از برگشت چرخه‌ فحلی جلوگیری می‌کند.تجویز پروژسترون در سگ‌های ماده بی خطر نیست و می تواند در مواردی باعث ایجاد مشکلاتی همچون هایپرپلازی کیستیک آندومتروپیومترگردد. در مطالعه پیش رو تأثیر تزریق مدروکسی پروژسترون استات بر تغییرات الکتروکاردیوگرام قلب سگ ماده بررسی شده است. برای انجام این تحقیق ابتدا پس از یکسان سازی محیطی و تغذیه ای و بررسی‌های لازم سگ های ماده به دو گروه 6 تایی تقسیم شدند. داروی مدروکسی پروژسترون استات به میزان 10 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن برای گروه اول و 20 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن برای گروه دوم در نظر گرفته شد. از تمامی سگ‌های گروه اول و دوم در زمان صفر الکتروکتردیوگرام اخذ گردید و بلافاصله داروی مدروکسی پروژسترون استات به صورت عضلانی به حیوانات تزریق شد. زمان تزریق دارو ثبت شده و یک ECG دیگر در زمان های نیم ساعت و دو ساعت پس از تزریق دارو از هر حیوان در هر دو گروه اخذ گردید. پس از ارزیابی اطلاعات به دست آمده مشاهده شد که تجویز مدروکسی پروژسترون استات در دوز 20 میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن سبب افزایش ضربان قلب و در نتیجه کاهش فاصله PR، کاهش فاصله RR به میزان معنی‌داری در محدوده نرمال گردیده است و همچنین تجویز این دارو در دوز 10 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن باعث کاهش ضربان قلب در نتیجه افزایش فاصله PR، افزایش فاصله‌ QT و فاصله RR به میزان معنی‌دار در حد نرمال شد. گمان می‌رود این مشاهدات ناشی از اثرات وابسته به دوز مدروکسی پروژسترون استات و خاصیت وازودیلاتوری آن بر عروق باشد که قلب را مجبور به نشان دادن واکنش های جبرانی همانند افزایش تعداد ضربان کرده است. Manuscript profile