تصوف به مثابه یک نهاد اجتماعی در تاریخ ایران از اهمیت فراوانی برخوردار است. اصول، قواعد و تعالیم آن دارای آیین خاصی بوده که صوفیه ملزم به رعایت آن بودهاند. تصوف به موازات تغییرات سیاسی و اجتماعی، فراز و فرودهایی داشته و دارای گرایشها و شاخههای بسیاری بوده است، اما چکیده کامل
تصوف به مثابه یک نهاد اجتماعی در تاریخ ایران از اهمیت فراوانی برخوردار است. اصول، قواعد و تعالیم آن دارای آیین خاصی بوده که صوفیه ملزم به رعایت آن بودهاند. تصوف به موازات تغییرات سیاسی و اجتماعی، فراز و فرودهایی داشته و دارای گرایشها و شاخههای بسیاری بوده است، اما با همة گستردگی، همچنان میتوان آن را به عنوان یک گفتمان فوکویی در نظر گرفت. پژوهش حاضر با روش تحلیلی ـ تطبیقی در پی کشف کارکردها، ساختار و تشریح مقولة قدرت در تصوف بر پایة نظریة گفتمان قدرت فوکو است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که تصوف دارای کارکرد دوگانه است؛ از یکسو نوعی انضباط عمومی به وجود میآورد، آزادی فردی را تحت شعاع قرار میدهد و تعالیم آن، گزارههای قدرت را تقویت و تثبیت میکند؛ از سوی دیگر تصوف اگرچه درون اِپیستمة (معرفت و آگاهی) زمانة خود قرار دارد، در برخی مواقع میتواند دامنة معرفت عمومی را گسترش داده و به عنوان یک گفتمان رقیب در برابر گفتمانهای دیگر از جمله نهادِ قدرتِ حاکم مطرح شود و با توزیع قدرت و ثروت، تا حدودی هرچند اندک از خودکامگی نهادهای موازی و به خصوص نهاد حاکم بکاهد.
پرونده مقاله
خدایی که در عرفان، توسط عارفان مسلمان معرفی و تبیین شده است، دارای وجود و وحدت شخصی است. کشفالاسرار روزبهان بقلی شیرزای، دربارة بیان مکاشفات او از تجلیّات و تمثلات حقّ در هدایت و کشش سالکان به سوی خویش است. روزبهان در این اثر، ظهورات و جلوات حقّ را بیان نموده است. هدف چکیده کامل
خدایی که در عرفان، توسط عارفان مسلمان معرفی و تبیین شده است، دارای وجود و وحدت شخصی است. کشفالاسرار روزبهان بقلی شیرزای، دربارة بیان مکاشفات او از تجلیّات و تمثلات حقّ در هدایت و کشش سالکان به سوی خویش است. روزبهان در این اثر، ظهورات و جلوات حقّ را بیان نموده است. هدف این پژوهش در پی پاسخگویی به این پرسشهاست که روزبهان تا چه اندازه از اندیشة عرفا در خدای متشخّص پیروی کرده است؟ پیشینة معرفتی روزبهان در حوزة عرفان اسلامی، و آشنایی او با آیات و روایات، تا چه اندازه در شکلگیری مکاشفات او از خدای متشخّص مؤثر بوده است؟ اندیشه خدای متشخّص در کشفالاسرار، از نگاه معرفتشناختی چگونه قابل تحلیل است؟ نوشتار حاضر با روش تحلیلی ـ توصیفی به نگرش این عارف، در رابطه با تجلّی خداوند و نحوة حضور او در جهان پرداخته است. خداوند برای هدایت و کشش روزبهان به سوی خویش به شکل خدای متشخّص و در قالب پیر و شیخ، چوپان، نوازنده، ترکان زیبارو، رقصنده، ساقی، مؤذن، قصاب، شیر، گل سرخ، نور، سنگهای قیمتی و خاص، تجلّی کرده است. نتایج به دست آمده، گویای آن است که روزبهان از اندیشه خدای متشخّص در سنت عرفا پیروی کرده و این تشخّص را در نمودها و گونههای مختلف بیان نموده است و قرآن کریم، روایات و عرفای گذشته در شکلگیری اندیشة او مؤثر بوده و از منظر معرفتشناختی، این اندیشه قابل توجیه است.
پرونده مقاله
نظربازی از بنمایههای پربسامد ادبیات عاشقانه و عارفانه است که در آثار بسیاری از بزرگان ادب فارسی، بازتاب قابلتوجهی دارد. نظربازی نزد عارفان، بیانگر نوعی تجربۀ عرفانی است تجربهای که عارف در عشق و عرفان به جایی میرسد که به هرچه مینگرد، خدا و جلوههای او را میبیند و چکیده کامل
نظربازی از بنمایههای پربسامد ادبیات عاشقانه و عارفانه است که در آثار بسیاری از بزرگان ادب فارسی، بازتاب قابلتوجهی دارد. نظربازی نزد عارفان، بیانگر نوعی تجربۀ عرفانی است تجربهای که عارف در عشق و عرفان به جایی میرسد که به هرچه مینگرد، خدا و جلوههای او را میبیند و با آنها نظربازی میکند. از جملۀ این عارفان، خواجوی کرمانی و شاه نعمتالله ولی است که نظربازی در اشعار آنها، قابل تقسیم به نظربازی عرفانی و زمینی است. هدف از این جستار، مقایسه و تبیین تشابه و تفاوت مفهوم نظربازی در دیدگاه این دو شاعر است که با روش تحلیلی ـ توصیفی به بررسی این موضوع پرداخته شده است. حاصل پژوهش حاکی از آن است که شاه نعمتالله ولی با نظر به چهرۀ زیبارویان، تصویری از زیبایی خداوند را مینگرد و نظر او مبنای جسمی ندارد، اما خواجوی کرمانی، اساس و فلسفۀ بهرهمندی انسان از نعمت بینایی را نظربازی و دیدن معشوق مجازی میداند به گونهای که بخش اعظمی از ابیات مربوط به نظربازی او، خطاب به معشوق زمینی است.
پرونده مقاله
در یک نگاه کلی، رسالةالطیرها اغلب متونِ رواییِ کوتاه قلمداد میشوند. معتقدان به این دیدگاه، کاربرد اندک عوامل تعلیقآفرین و حداکثریِ عناصر ضدّتعلیقی را دلیل این اختصار میدانند. در این مقاله، میخواهیم براساس اصل زمان روایت، ثابت کنیم نه تنها عناصر تعلیقآفرین و ضدّتعل چکیده کامل
در یک نگاه کلی، رسالةالطیرها اغلب متونِ رواییِ کوتاه قلمداد میشوند. معتقدان به این دیدگاه، کاربرد اندک عوامل تعلیقآفرین و حداکثریِ عناصر ضدّتعلیقی را دلیل این اختصار میدانند. در این مقاله، میخواهیم براساس اصل زمان روایت، ثابت کنیم نه تنها عناصر تعلیقآفرین و ضدّتعلیقی همپای هم در این آثار نقشآفرینی کردهاند، چه بسا، عناصر تعلیقآفرین بیشتر از عناصر ضدتّعلیقی کاربرد داشتهاند، همچنین به دنبال آن هستیم تا دلیل و جایگاه کاربرد عناصر تعلیقی و ضدّتعلیقی را در این آثار بررسی کنیم. این پژوهش با روش تحلیلی ـ توصیفی به این نتایج رسیده است که عناصر تعلیقی در این آثار با بسامد یازده نسبت به عناصر ضدّتعلیقی با بسامد سه کاربرد بیشتری داشتهاند. در عناصر تعلیقآفرین، تعویق از طریق تکرار و برای تأکید بر درونمایۀ عرفانی، بیشترین و در عناصر ضدّتعلیقی، حذف مطالب به جهت بیاهمیت بودن، کمترین بسامد را دارند. این امر حاکی است موضوع عرفانی ـ تعلیمی و حالات روایتشنو تعیینکنندۀ اصلی کاربرد اینگونه عناصر بوده است. هر جا راویان باید برای آموزش، مطلبی را تکرار کنند از تعلیق استفاده کرده و هر جا شرایط روایتشنو اقتضا میکرده، مطالب را حذف و به ضدّتعلیق رویآوردهاند.
پرونده مقاله
بررسی اسطورهشناختی ـ تطبیقی غار به عنوانِ یک نماد کهن، از سویی میتواند جنبههایی کمتر شناخته شده از کارکردهای این نماد را آشکار سازد و از دیگر سو امکان درک دقیقتر چراییِ به کار بستن این نماد را فراهم میکند. نگارندگان با روش تحلیلی ـ تطبیقی در بررسی اسطورهشناختی نمو چکیده کامل
بررسی اسطورهشناختی ـ تطبیقی غار به عنوانِ یک نماد کهن، از سویی میتواند جنبههایی کمتر شناخته شده از کارکردهای این نماد را آشکار سازد و از دیگر سو امکان درک دقیقتر چراییِ به کار بستن این نماد را فراهم میکند. نگارندگان با روش تحلیلی ـ تطبیقی در بررسی اسطورهشناختی نمودهای غار و کارکردهای آن در متون مختلف، کوشیدهاند به یک دستهبندی جامع و مانع از نمودهای غار دست یابند. همچنین بر پایۀ این دستهبندی چهار کارکرد برای این نماد تعریف و تبیین کردهاند که عبارتند از: 1. زهدان زمین ـ مادر؛ 2. دنیای درون و ناخودآگاه؛ 3. جایگاهِ نمادین آیین تشرف؛ 4. دنیا. بر پایۀ این دستهبندی جدید، امکان بررسی نمودهای اسطورهای نماد غار در شعر منوچهر آتشی، با تکیه بر تمایزها و تعاریف هر کارکرد، فراهم گردید؛ بررسی این نماد در شعر نو پارسی از جمله این شاعر نوپرداز، از سویی نشاندهندۀ میزان نفوذ شیوۀ تفکر اسطورهای در ذهن بشر مدرن است و از دیگرسو میتواند پربسامدترین کارکردهای بازمانده از این نماد در شعر این شاعر نو سرای فارسی را آشکار سازد. بررسیِ شعر منوچهر آتشی نشان از آن دارد که کارکردهای نمادین غار که در پیوند با دنیای درون و ناخودآگاه و نیز نوزایی و تجدد هستند، در سرودههای وی با بسامد افزونتری قابل مشاهده هستند.
پرونده مقاله
در اندیشة فرهنگهای جانمندانگار، جانور برگزیده، نمایندة نیرویی ازلی است که برای کفارة گناهان یا برکتبخشی باید قربانی گردد. گاه انسان برگزیده و جانور برگزیده در قربانگاه جانشین یکدیگر میگردند. این قربانیِ جانشین، در ادیان ابراهیمی اغلب شتر یا گوسفند است، اما نگاهی به ا چکیده کامل
در اندیشة فرهنگهای جانمندانگار، جانور برگزیده، نمایندة نیرویی ازلی است که برای کفارة گناهان یا برکتبخشی باید قربانی گردد. گاه انسان برگزیده و جانور برگزیده در قربانگاه جانشین یکدیگر میگردند. این قربانیِ جانشین، در ادیان ابراهیمی اغلب شتر یا گوسفند است، اما نگاهی به انگارههای مرتبت با گاو در باورهای پیش از اسلام ایران، آشکار میسازد که قربانی برگزیده برای ایرانیان باستان گاو بوده است که در سیمایی کهنالگویی با قربانی شدن خود سبب برکت یافتن طبیعت میگردد. هدف این پژوهش تاریخی با روش توصیفی ـ تحلیلی و توسعهای که دادههای کیفی آن به شیوة اسنادی گردآوری شدهاند، پیجویی ریشههای اساطیری درام گاو اثر غلامحسین ساعدی با رویکرد اسطورهشناسی تطبیقی است. نتیجه پژوهش آشکار میسازد که کنشگران اساطیری این روایت عبارتند از: شمن (مشاسلام)، راهبهها (ننه خانم و ننه فاطمه)، قوای اهریمنی (راهزنان پوروسی)، قربانی جانوری (گاو)، و قربانی انسانی (مشحسن). پس از مرگ گاو، مشحسن جانشین او میگردد و در نهایت او نیز دچار مرگی همسان گاو میشود تا مرز میان دو قربانی انسانی و جانوری از میان برداشته شود.
پرونده مقاله
یکی از ویژگیهای پست مدرن رمانهای اَمِلی نوتومب، استفاده از اسطوره است و یکی از اسطورههایی که رمانهای این نویسنده و خصوصاً مرکور را تحتالشعاع قرار میدهد، اورفه و اوریدیس است. اَمِلی نوتومب از این اسطوره الهام میگیرد، تغییراتی اساسی در آن میدهد و آن را با نگاه فمی چکیده کامل
یکی از ویژگیهای پست مدرن رمانهای اَمِلی نوتومب، استفاده از اسطوره است و یکی از اسطورههایی که رمانهای این نویسنده و خصوصاً مرکور را تحتالشعاع قرار میدهد، اورفه و اوریدیس است. اَمِلی نوتومب از این اسطوره الهام میگیرد، تغییراتی اساسی در آن میدهد و آن را با نگاه فمینیستی خود بازنویسی میکند. در این رمان، برخلاف اسطورة اورفه و اوریدیس، نقش زن بر مرد ارجحیت دارد و حرف اول را میزند. در این پژوهش، سعی بر آن است تا با روش تحلیلی ـ تطبیقی چگونگی این تغییرات و تکنیکهای استفاده شده را شرح دهیم. سیستم ارتباطی که این اسطوره و رمان مِرکور را به هم پیوند میدهد فرامتنیت نام دارد. همچنین سعی خواهیم کرد تک اسطورههای اصلی سازندة تصویر اوریدیس، دوگانگی شخصیتهای زن، دوگانگی ساختار رمان و همچنین واژگونی نقشها را به تفصیل توضیح دهیم. شخصیتهای اَدِل و اَزِل مسیرهای مختلفی را طی میکنند و دو تصویر متفاوت از اوریدیس به نمایش میگذارند. در واقع، این تغییرات که به علت استقلال و ابهام شخصیت زن رمان به کمک فرایند دوگانگی در تصویر اوریدیس به وجود میآید باعث میشود نویسنده نسخة جدیدی از اسطورة اورفه و اوریدیس ارائه دهد که در آن زن بر مرد برتری دارد.
پرونده مقاله
آنچه تاکنون کمتر بدان پرداختهاند، گفتار عارفان در نقد علم و معرفت است. در بادی امر نقد معرفت به وسیلة کسانی که خود به عنوان عارف؛ یعنی صاحب معرفت شناخته میشوند، در تناقض است، اما همین تناقض تأمل در ماهیت و ساختار حقیقی معرفت در نزد آنها را ایجاب میکند. محمدبن عبدالل چکیده کامل
آنچه تاکنون کمتر بدان پرداختهاند، گفتار عارفان در نقد علم و معرفت است. در بادی امر نقد معرفت به وسیلة کسانی که خود به عنوان عارف؛ یعنی صاحب معرفت شناخته میشوند، در تناقض است، اما همین تناقض تأمل در ماهیت و ساختار حقیقی معرفت در نزد آنها را ایجاب میکند. محمدبن عبدالله نفّری در المواقف هفتادوهفت موقف را در طریق عارف عنوان میکند که نظم مشخصی ندارد، اما به لحاظ ساختار و محتوا از الگویی پیروی میکنند که بنا بر نام موقف/ ایستگاه میتوان آن را توقف نامید. وقفه به معنای مدت زمان تأمل است تا عارف نسبت به جایگاه خود آگاهی یابد. گواه این مدعا آن است که اکثر موقفها با کلامی سلبی و منفی به پایان میرسند. ساختار مواقف ساختار مبتنی بر طریق سلبی است؛ چراکه سراسر این اثر در مورد نفی مقام وقفه است. هدف این جستار بیان ماهیت مقام وقفه، مبانی طریق سلبی و الهیات تنزیهی در اندیشة نفّری است که به روش تحلیلی ـ تطبیقی در سه بُعد وجودی، معرفتشناختی و زبانشناختی انجام میشود. نتایج این جستار حاکی از آن است که متن نفّری به لحاظ هستیشناسی پیش از آثار ابنعربی زمینة توجه به ذات حقّ و تأمل در مفهوم عدم را فراهم آورده است؛ حقیقت معرفت در نزد نفّری، جهل عالمانه و حیرت است و زبان متناقض و گنگ او بیانگر کلام سلبی است.
پرونده مقاله
مفهوم قربانی از محوریترین مباحث رمان بیوهکشی است که به انسجام و توالی روایت، کمک شایانی میکند. اسطورهشناسان مختلفی به بررسی موضوع قربانی در فرهنگ اقوام مختلف پرداختهاند که از آن جمله میتوان به میرچا الیاده اشاره کرد که قربانیکردن را برابر با فعل آفرینش و لازمة حی چکیده کامل
مفهوم قربانی از محوریترین مباحث رمان بیوهکشی است که به انسجام و توالی روایت، کمک شایانی میکند. اسطورهشناسان مختلفی به بررسی موضوع قربانی در فرهنگ اقوام مختلف پرداختهاند که از آن جمله میتوان به میرچا الیاده اشاره کرد که قربانیکردن را برابر با فعل آفرینش و لازمة حیات میداند. وی معتقد است هیچ چیز بدون فدا شدن یا قربانی کردن، آفریده نمیشود. داستان بیوهکشی را میتوان نمونهای معاصر از آیین قربانی به شمار آورد. در بیوهکشی، توالی قربانیشدن هفت پسر حضرتقلی و قربانیکردن بره به جای دختر باکره، نمونهای از تفکر اسطورهای آیین قربانی را تداعی میکند. در بررسی حاضر، نگارندگان با رویکرد تحلیلی ـ تطبیقی ابتدا به جمعآوری و تنظیم نظریات عمدة میرچا الیاده دربارة مفاهیمی چون اسطورة آفرینش، قربانی و کمال آغازین پرداختهاند و سپس عناصر آیین قربانی در روایت بیوهکشی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادهاند تا ضمن تبیین نظرات الیاده، میزان انطباق آن با روایت بیوهکشی را نیز مورد ارزیابی قرار دهند. نتیجة بدست آمده در این پژوهش به روشنشدن این موضوع انجامید، که روایت بیوهکشی تجّلی جدال میان اسطورههای آفرینش و باروری است.
پرونده مقاله
داستان گوسالة سامری یکی از داستانهای مهم قرآن کریم است که در تورات نیز بارها بدان اشاره شده است. در کنار تمامی تحقیقاتی که پیرامون این داستان انجام شده آنچه حائز اهمیت است توجه به علت انتخاب این گوساله در میان انواع حیوانات توتمی و سپس علت نرینگی آن است؛ به این معنا که چکیده کامل
داستان گوسالة سامری یکی از داستانهای مهم قرآن کریم است که در تورات نیز بارها بدان اشاره شده است. در کنار تمامی تحقیقاتی که پیرامون این داستان انجام شده آنچه حائز اهمیت است توجه به علت انتخاب این گوساله در میان انواع حیوانات توتمی و سپس علت نرینگی آن است؛ به این معنا که علت انتخاب گوساله از میان تمامی حیوانات توسط سامری چیست؟ چرا جنسیت این گوساله در قرآن کریم به صورت مذکر بازتاب یافته است؟ اساساً بازگویی این واقعه و تلمیح به این گوسالة نرینه در آیات قرآن کریم با چه هدفی بوده است و کارکرد آن در القای پیام هدایت چیست؟ در این مقاله با کاوش در باورهای فرهنگی منطقه بینالنهرین و سرزمین اقوام مختلف سامی کوشش شده است تا ویژگیهای گوساله از حیث اهمیت آیینی و نمادین آن مورد بررسی قرار گیرد و سپس بافت معنایی جنسیتیافتگی این گوساله در قرآن کریم واکاوی شود. این نوشتار با رویکرد تحلیلی ـ تطبیقی میان قرآن کریم و کتاب مقدّس از روش نقد کهنالگوهای یونگی نیز بهره برده است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که نرینگی این گوساله از شمار آن دسته مضامینی است که بار معنایی خاصی دارد و در مقام نفی برخی از رسوم جاهلی پیرامون تقدیس اجرام طبیعی به کار رفته است. البته از آنجا که این جنسیتزدگی دارای کارکرد ثبوتی در ادیان توحیدی نبوده؛ بنابراین زمینهای برای گسترش و تداوم فراهم نیافته است.
پرونده مقاله