با توجه به گسترش روز افزون نیازهای مشتریان و توسعه صنعت خردهفروشی در سالهای اخیر و با توجه به اینکه خردهفروشی یکی از بخشهای پویای اقتصاد است، شناخت محرکهای افزایش بهرهوری و موفقیت بخش خردهفروشی میتواند جزء یکی از مفاهیم مهم در اقتصاد محسوب شود. در همین راستا، هد أکثر
با توجه به گسترش روز افزون نیازهای مشتریان و توسعه صنعت خردهفروشی در سالهای اخیر و با توجه به اینکه خردهفروشی یکی از بخشهای پویای اقتصاد است، شناخت محرکهای افزایش بهرهوری و موفقیت بخش خردهفروشی میتواند جزء یکی از مفاهیم مهم در اقتصاد محسوب شود. در همین راستا، هدف این پژوهش شناخت عوامل مؤثر بر موفقیت خردهفروشیها در جامعه شیراز به عنوان یک جامعه چند فرهنگی و تعیین اولویت این عوامل با اخذ نظرات گروههای مختلف ذینفع شامل: مشتریان، کارکنان و مدیران خردهفروشیها و همچنین خبرگان دانشگاهی میباشد. در این پژوهش تعداد 10 عدد از فروشگاههای افق کوروش شهر شیراز به شیوه تصادفی به عنوان جامعه نمونه انتخاب و مورد ارزیابی قرار گرفت و با تعیین مدل تحقیق و با تعیین معیارهای تأثیرگذار در موفقیت خردهفروشیها، ابتدا با نظر خبرگان دانشگاهی به تعیین وزن اهمیت هر کدام از گروههای پاسخگو پرداخته شد و سپس با استفاده از روش پرامتی نسبت به تعیین اولویت معیارها اقدام گردید که از میان عوامل مختلف مؤثر بر موفقیت خردهفروشیها، عوامل "قیمت" و "کیفیت" بالاترین اولویت و عوامل "خدمات" و "تصویر برند" پایینترین اولویت را کسب نمودند.
تفاصيل المقالة
توانایی مدیران برای کار با افرادی با فرهنگ های مختلف، تنها با شناخت تفاوت های فرهنگیگروه های قومی و ملی امکان پذیر است. بهترین تشریح کننده این توانایی را می توان سازه جدید و جامعهوش فرهنگی دانست که تمامی جنبه های مورد نیاز برای فعالیت اثربخش در موقعیت های فرهنگیمتنوع را أکثر
توانایی مدیران برای کار با افرادی با فرهنگ های مختلف، تنها با شناخت تفاوت های فرهنگیگروه های قومی و ملی امکان پذیر است. بهترین تشریح کننده این توانایی را می توان سازه جدید و جامعهوش فرهنگی دانست که تمامی جنبه های مورد نیاز برای فعالیت اثربخش در موقعیت های فرهنگیمتنوع را در بر می گیرد. این مقاله با ارائه خلاصه ای از مبانی نظری هوش فرهنگی، رابطه آن را باویژگی های کارآفرینان در بخش در حال رشد سازمان های غیر دولتی در ایران بررسی می کند. بر اساسنتایج این مطالعه، رابطه عمیقی میان مدل چهار عاملی هوش فرهنگی و هر یک از ویژگ یهایکارآفرینان مشاهده شد. همچنین مقاله پیشنهاد می دهد که هوش فرهنگی را می توان به عنوان یکعامل حیاتی موفقیت برای اداره کنندگان سازمان های غیردولتی به حساب آورد. نتایج تحقیق حاضرمی تواند در شناسایی ویژگ یهای مورد نیاز برای افرادی که در تعاملات چند فرهنگی درگیر هستند، بهکار گرفته شود و مسیر جدیدی برای مطالعات دانشگاهی و تجربیات عملی در حوزه فرهنگ بگشاید.
تفاصيل المقالة
مقدمه وهدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر، شناسایی مشکلات و معضلات موجود در مدارس چند فرهنگی شهرستان شهریار از دیدگاه معلمان شاغل در این مدارس است. لذا با بررسی نظرات معلمان به آسیب شناسی و مشکلات آموزشی و تربیتی مدارس چند فرهنگی پرداخته است.
روش پژوهش: روش انجام تحقیق، توصیفی أکثر
مقدمه وهدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر، شناسایی مشکلات و معضلات موجود در مدارس چند فرهنگی شهرستان شهریار از دیدگاه معلمان شاغل در این مدارس است. لذا با بررسی نظرات معلمان به آسیب شناسی و مشکلات آموزشی و تربیتی مدارس چند فرهنگی پرداخته است.
روش پژوهش: روش انجام تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی است که به صورت کیفی مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه هدف، معلمان مدارس مقطع ابتدایی است که به صورت تصادفی از میان تمامی معلمان انتخاب گردیده اند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، که از طریق مصاحبه گردآوری شده است از آمار توصیفی استفاده گردیده است.
یافتههای پژوهش: یافتههای این پژوهش حاکی از ارائه راه حلهایی برای مشکلات آموزشی مانند: ارائه خدمات مشاورهای به دانش آموزان جندفرهنگی برای مقابله با احساس خجالت و کمرویی، اهمیت دادن به فرهنگهای مختلف در متون کتابهای درسی، مشارکت دانش آموزان درفعالیتهای گروهی، پایین آوردن جمعیت کلاسها دراین مناطق، تعامل بیشتر با خانوادهها به منظور شناخت بیشتر وارائه مشاوره به آنها وهمچنین ارائه راه حلهایی برای مشکلات تربیتی مانند: عدم تبعیض وتوجه خاص به فرهنگ ها، تاکید بیشتر برنقاط مشترک فرهنگها وتشکیل گروههای آموزشی با دانش آموزان فرهنگهای مختلف توسط معلمان میباشد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از تحقیق حاکی از شناسایی مجموعهای از آسیبهای آموزشی مانند: مشکلات یادگیری به دلیل دو زبانه بودن و لهجه دار بودن، عدم تناسب محتوای آموزشی با فرهنگهای موجود، عدم آشنایی معلمان با فرهنگهای مختلف، و آسیبهای تربیتی مانند: انجام مراسم رسمی که بیشتر در راستای فرهنگ گروه اکثریت است، احساس خود کم بینی و اعتماد به نفس پایین در دانش آموزان دو زبانه است.
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای کتابهای درسی مطالعات علوم اجتماعی دوره دوم ابتدایی بر اساس مؤلفههای آموزش چندفرهنگی انجام گرفته است. جامعة آماری این پژوهش کتابهای درسی علوم اجتماعی دوره دوم ابتدایی شامل پایههای چهارم، پنجم و ششم است که درواقع نمونه با جامعه برابر اس أکثر
پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای کتابهای درسی مطالعات علوم اجتماعی دوره دوم ابتدایی بر اساس مؤلفههای آموزش چندفرهنگی انجام گرفته است. جامعة آماری این پژوهش کتابهای درسی علوم اجتماعی دوره دوم ابتدایی شامل پایههای چهارم، پنجم و ششم است که درواقع نمونه با جامعه برابر است. در این پژوهش از دو روش کیفی و کمی استفاده گردید. در روش کیفی از تحلیل محتوای کیفی برای شناسایی ابعاد نظری آموزش چند فرهنگی از منظر جنسیت، معلولیت، قومیت، فرهنگ، عدالت اجتماعی و صلح مورد بررسی قرار گرفت. در تحلیل کمی با روش تحلیل محتوای پنج موضوع اصلی یعنی جنسیت، قومیت، معلولیت، ارزشهای جهانی و فرهنگ و زیرمؤلفههای آن بررسی و موارد مرتبط در کتاب درسی مطالعات علوم اجتماعی شناسایی گردید. روایی پژوهش دارای شرایط هال و هوتون است. این پژوهش دارای نتایج متعدد بود اما یکی از نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل نشان میدهد که افراد ناتوان و معلول و مردم با قومیتهای مختلف بهاندازه کافی در کتابهای درسی علوم اجتماعی نشان داده نشدهاند و میزان توجه به ارزشهای چند فرهنگی نیز بسیار اندک گزارش میشود.
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب معلمان مدارس حاشیه ای (به لحاظ فرهنگی و جغرافیایی) از دانش آموزان به حاشیه راندهشده است. مبنای نظریه اتخاذشده، نظریۀ تعلیم و تربیت مرزی ژیرو است. در این پژوهش از روش کیفی تحلیل پدیدار شناختی استفادهشده است. بر مبنای نمونه گیری هدفمند به و أکثر
پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب معلمان مدارس حاشیه ای (به لحاظ فرهنگی و جغرافیایی) از دانش آموزان به حاشیه راندهشده است. مبنای نظریه اتخاذشده، نظریۀ تعلیم و تربیت مرزی ژیرو است. در این پژوهش از روش کیفی تحلیل پدیدار شناختی استفادهشده است. بر مبنای نمونه گیری هدفمند به واکاوی تجارب هشت نفر از معلمان در سه مدرسه حاشیه ای استان یزد که تجربه زیسته ای درزمینۀ موضوع موردمطالعه داشتند از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته پرداخته شد. یافته ها با روش کدگذاری داده های روایی بر اساس روش اسمیت تحلیل شد سپس به شناسایی و دسته بندی پنج مضمون معلم، دانش آموز، محتوای درسی، نظام تربیت رسمی و خانواده به دوازده مقوله و یازده زیر مقوله منجر شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که وجود نظام آموزش متمرکز، سطح پایین آموزش و ضعیف عمل کردن بخش تربیتمعلم، نوع تربیت خانوادگی دانش آموزان، غنی نبودن محتوای کتب درسی از دانش بومی ازجمله عواملی است که نظام تربیت رسمی ایران را از حضور پررنگ تعلیم و تربیت مرزی خالی می کند.
کلیدواژگان: پدیدارشناسی، تعلیم و تربیت چند فرهنگی، تعلیم و تربیت مرزی، هنری ژیرو
تفاصيل المقالة
هدف از انجام پژوهش حاضر طراحی و تبیین الگوی مدیریت چندفرهنگی در ورزش مدارس بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه معلمان تربیتبدنی کشور تشکیل دادند(34000=N) نمونه آماری با استفاد ه از جدول کرجسی و مورگان 332 نفر برآورد گردید(332=n)، روش أکثر
هدف از انجام پژوهش حاضر طراحی و تبیین الگوی مدیریت چندفرهنگی در ورزش مدارس بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه معلمان تربیتبدنی کشور تشکیل دادند(34000=N) نمونه آماری با استفاد ه از جدول کرجسی و مورگان 332 نفر برآورد گردید(332=n)، روش نمونه گیری در این پژوهش با استفاده از روش خوشهای غیر تصادفی در دسترس انجام پذیرفت. دادههای موردنیاز برای شناسایی مؤلفهها و تحلیل مدل اندازهگیری با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، پس از اخذ روایی (صوری، محتوا و سازه) و اعتبارسنجی، گردآوری شد. برای محاسبه پایایی ابزار از روش آلفای کرونباخ (91/0=α) و برای تجزیهوتحلیل دادهها، از روشهای تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری استفاده شد. بررسی و آزمون مدل معادلة ساختاری پژوهش نشان داد، شاخصهای کلی برازش در وضعیت مناسب و مطلوبی قرار دارند؛ بهطوریکه متغیر پیشایندهای مدیریت چندفرهنگی ورزش مدارس بر فرایندهای مدیریت چندفرهنگی ورزش مدارس اثر مثبت و معنیداری دارند؛ همچنین، متغیر فرایندهای مدیریت چندفرهنگی، اثر مثبت و معنیداری بر متغیر پیامدهای مدیریت چندفرهنگی دارند. بهعلاوه، اثر غیرمستقیم پیشایندهای مدیریت چندفرهنگی بر متغیر پیامدهای مدیریت چندفرهنگی معنیدار بود و در این میان، متغیر فرایندهای مدیریت چندفرهنگی نقش میانجی را ایفا میکرد. بنابراین، متصدیان امر برنامهریزی آموزشی باید توجه بیشتری به مدارس چندفرهنگی در برنامهها و سیاستهای کلان آموزشوپرورش داشته و بهمنظور توانمندسازی و نیازمندی منابع انسانی به توسعه مهارتهای مدیریت چندفرهنگی به آموزشهای ضمن خدمت و گنجاندن مفاهیم چندفرهنگی در برنامه آمادهسازی نومعلمان توجه بیشتری داشته باشند.
تفاصيل المقالة
ه‍دف پ‍ژوه‍ش ح‍اض‍ر ب‍ررس‍ی م‍ی‍زان ت‍وج‍ه ب‍ه مؤلفههای آموزش چند فرهنگی در ک‍ت‍ابهای درسی تاریخ دوره متوسطه ایران است. تحقیق به شیوه اسنادی و تحلیل محتوی انجام شده است. ابتدا مؤلفههای آموزش چند فرهنگی به أکثر
ه‍دف پ‍ژوه‍ش ح‍اض‍ر ب‍ررس‍ی م‍ی‍زان ت‍وج‍ه ب‍ه مؤلفههای آموزش چند فرهنگی در ک‍ت‍ابهای درسی تاریخ دوره متوسطه ایران است. تحقیق به شیوه اسنادی و تحلیل محتوی انجام شده است. ابتدا مؤلفههای آموزش چند فرهنگی به کمک روش تحلیل اسنادی از متون نظری و سوابق پژوهشی احصاء و سپس میزان توجه به این مولفهها تحلیل محتوی شده است. جامعه پژوهشی شامل 4 عنوان کتاب درسی تاریخ دوره متوسطه (تاریخ ایران و جهان 1 و 2، تاریخ معاصر ایران و تاریخ شناسی) در سال تحصیلی 94-1393 میباشد که با توجه به ماهیت موضوع پژوهش و محدودیت جامعه آماری از نمونه گیری صرف نظر شده و کل جامعه آماری به عنوان نمونه در نظر گرفته شده اند. ابزار اندازه گیری سیاهه تحلیل محتوا بوده و نتایج پژوهش با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند. ع‍م‍ده ت‍ری‍ن ی‍اف‍ت‍ههای پ‍ژوه‍ش بیانگر آن است که: 1. در م‍ج‍م‍وع 291 مرتبه به مؤلفههای آموزش چند فرهنگی توجه شده است که میزان فراوانی و درصد آن در کتابهای درسی تاریخ ایران و جهان 1 و 2، تاریخ معاصر ایران و تاریخ شناسی به ترتیب 117 (2/40 %)، 57 (6/19 %)، 40 (7/13 %)، 77 (5/26 %) میباشد. 2. در بین مؤلفههای آموزش چند فرهنگی بیشترین توجه به مؤلفه معرفی فرهنگهای مختلف به دانش آموزان در محتوای کتب درسی با 62 فراوانی و 3/21 درصد و کمترین توجه به مؤلفه ایجاد زمینه درک متقابل از سیر تحول فرهنگهای مختلف در محتوای کتب درسی با 2 فراوانی و 7/0 درصد صورت گرفته است.
تفاصيل المقالة
هدف تحقیق حاضر نظر معلمان درباره شناسایی مشکلات ادراک دانش آموزان دوره دبیرستان از آموزش چند فرهنگی بوده است . به منظور نیل به این هدف از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی استفاده شد. جامعة پژوهش شامل تمامی معلمان مشغول به تدریس درسال تحصیلی 1398-1399در ایران بود که با استف أکثر
هدف تحقیق حاضر نظر معلمان درباره شناسایی مشکلات ادراک دانش آموزان دوره دبیرستان از آموزش چند فرهنگی بوده است . به منظور نیل به این هدف از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی استفاده شد. جامعة پژوهش شامل تمامی معلمان مشغول به تدریس درسال تحصیلی 1398-1399در ایران بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر مبنای اشباع نظری یافته ها، تعداد30 نفر از آن ها، به عنوان نمونه، انتخاب شدند. روش تحقیق کیفی با رویکرد پدیدار شناسی است. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه بدون ساختار وروش تحلیل آن نیز روش تحلیل کیفی بود. مصاحبه های انجام شده از طریق کد گذاری باز ومحوری تحلیل شده اند. در مجموع 180 مفهوم؛70زیرمقوله و18مقوله استخراج شد. یافته ها نشان دادند که معلمان در تدریس به دانش آموزان با فرهنگهای مختلف با چالشهای گوناگونی روبه رو هستند، دانش آموزان از مطالب کتاب درباره معرفی وشناسایی فرهنگهای مختلف درک درستی ندارند ودر فهمیدن مطالب کتابها دچار مشکل می شوند. همچنین باید توجه بیشتری به اقوام مختلف ایران ،زبانها ،گویشها وپوششهای محلی وبومی آنها شود ،زیرا بکارگیری وتلفیق فرهنگ معیار وغالب با فرهنگ اقوام مختلف نه تنها از ارزش وعمق یادگیری فرهنگ ملی ورسمی نمی کاهد بلکه موجب یادگیری وپیشرفت آموزشی آنها می شود.آنها بیان کردند در تدریس به دانش آموزان دوزبانه با چالش روبه رو هستند کتابهای درسی مشکل اساسی دارند وآن پرداختن به زبان رسمی ومعیار وبی توجهی به فرهنگ اقوام مختلف است ،این امر سبب سردرگمی دانش آموزان در تطابق فرهنگ و قومیت خود با فرهنگ غالب است . توجه به نتایج تحقیق حاضر در تدن کتابهای درسی ونیز برنامه درسی مفید خواهد بود .
تفاصيل المقالة
This study aimed to examine the status of multiculturalism in the English curriculum in Iran from the viewpoint of high school teachers and students. To this aim, a quantitative survey method was used. The participants recruited for this study consisted of two groups. T أکثر
This study aimed to examine the status of multiculturalism in the English curriculum in Iran from the viewpoint of high school teachers and students. To this aim, a quantitative survey method was used. The participants recruited for this study consisted of two groups. The first group included 250 high school students who were selected through convenience sampling from a representative sample of high schools in Fars Province in Iran. The second group consisted of 150 EFL teachers with a background in translation studies who were selected through convenience sampling. They were selected from the EFL teachers at high schools in Fars Province in Iran. There were two instruments used in this study. The first instrument involved a questionnaire with 20 5-Point-Likert items, which was developed for eliciting the students’ perspectives about the application of multicultural education in teaching English to Iranian high school students. The second instrument consisted of 40 -point- Likert items, which was developed for measuring the teachers’ perspectives about the application of multicultural education in teaching English to Iranian high school students. Data analysis was conducted using descriptive statistics and one-sample t-tests. The results of data analysis showed that multicultural education is not appropriately applied in English curriculum of Iranian high schools. Teachers may need more information and training regarding the positive effects of a multicultural education on all learners. Thus, multicultural education should be implemented in the ELT curriculum, introducing students to an excellent and challenging range of world literature.
تفاصيل المقالة
مهمترین روند آموزشی نظام آموزش عالی، تدریس است که توان پویاییسازی ذهنی و عملکردی دانشجویان از هر قوم و فرهنگی را دارد. اساتید دانشگاهها با احاطه بر کلیه میراث بهجامانده از اقوام ایرانی خواهند توانست پویندگیهای آموزشی را در مسیر تعالی و هدفمند هدایت نمایند. این پژوه أکثر
مهمترین روند آموزشی نظام آموزش عالی، تدریس است که توان پویاییسازی ذهنی و عملکردی دانشجویان از هر قوم و فرهنگی را دارد. اساتید دانشگاهها با احاطه بر کلیه میراث بهجامانده از اقوام ایرانی خواهند توانست پویندگیهای آموزشی را در مسیر تعالی و هدفمند هدایت نمایند. این پژوهش باهدف تحلیل فرصتها و چالشهای پیش روی تدریس چند فرهنگی اساتید دانشگاه انجام شد. پژوهش حاضر از رویکرد تحقیق کیفی و از روش مصاحبه استفاده شد و شامل مصاحبه با جامعهی موردمطالعه (متخصصان برنامه درسی، روانشناسان تربیتی، جامعهشناسان و اساتید دانشگاه آزاد اسلامی استان کرمانشاه در سه دستهی علوم انسانی علوم پایه و فنی مهندسی) در یک بخش و در بخش دیگر مطالعه عمیق مبانی نظری و ادبیات تحقیق و مقالات و کتابهای بهروز است که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و از نوع گلوله برفی به تعداد 27 نفر انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از مصاحبههای نیمه ساختاریافته استفاده شد. شیوه تجزیهوتحلیل دادهها نیز با استفاده از روش تحلیل مضمون برای تجزیه تحلیل دادههای مصاحبهها استفاده شد، به این طریق که ابتدا مصاحبهها پیادهسازی شده و مفاهیم، مضامین و کدهای اولیه و پایه استخراج و دادههای نهایی به دست آمد. (سه روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی) و الگوی موردنظر استخراج گردید. یافتهها حاکی از آن بود که شناخت و آگاهی، عملکرد رفتاری، عملکرد آموزشی و همچنین عملکرد تدریس، محتوا و سیاستهای آموزشی به ترتیب فرصتها و چالشهای تدریس چند فرهنگی از دیدگاه اساتید دانشگاههای آزاد استان کرمانشاه است. با توجه به چالشهای موجود برای انجام تدریس چند فرهنگی، میتوان با استفاده بهینه از فرصتهای موجود، فضای تدریسی دانشگاههای موردمطالعه را چند فرهنگی و عملکرد تحصیلی دانشجویان از اقوام متعدد را نیز تقویت و در مسیر هدفمند جامعه هدایت نمود.
تفاصيل المقالة
با توجه به تنوع قومیتها و تکثر تجارب زیسته قومیتی در ایران، نقش تأثیرگذار آموزشوپرورش در برنامههای درسی رسمی و محتوای کتابها و هویت بخشی قومی به دانش آموزان فرهنگهای مختلف، انکارناپذیر است.هدف این پژوهش بررسی مؤلفههای چند فرهنگی در برنامه درسی رسمی دوره اول متوسطه أکثر
با توجه به تنوع قومیتها و تکثر تجارب زیسته قومیتی در ایران، نقش تأثیرگذار آموزشوپرورش در برنامههای درسی رسمی و محتوای کتابها و هویت بخشی قومی به دانش آموزان فرهنگهای مختلف، انکارناپذیر است.هدف این پژوهش بررسی مؤلفههای چند فرهنگی در برنامه درسی رسمی دوره اول متوسطه ایران بود.این پژوهش توصیفی، شامل تحلیل اسنادی و تحلیل محتوای آنتروپی شانون بود. واحد تحلیل محتوا؛ متن، تصاویر و فعالیتهای کتاب درسی بود. روش نمونهگیری هدفمند و نمونه 3 جلد کتاب مطالعات اجتماعی متوسطه اول (هفتم، هشتم، نهم) شامل 554 صفحه بود. برای ارزیابی روایی ازنظر متخصصان و برای پایایی آن از روش اِسکات استفاده شد. بر اساس یافتهها فقط 6% از بخشهای سهگانه محتوای کتب بررسیشده به مؤلفههای مطلوب قومیت توجه داشت. تحلیل آنتروپی شانون نشان داد مؤلفه 21 (توجه به هویت ملی مشترک اقوام) با 31 مورد بیشترین فراوانی و کمترین مقدار مؤلفه 8 (جلوگیری از پیشداوری در مورد قومیتها و فرهنگهای خاص) مؤلفه 14(توجه به مفهوم صلح و دوستی) با فراوانی 7 بود.یافتهها نشان میدهد جایگاه مؤلفههای چند فرهنگی در برنامه درسی رسمی متوسطه اول تا حدود زیادی مغفول مانده و نیازمند بازنگری میباشند.
تفاصيل المقالة
تحقیق حاضر باهدف ارایه مدل سازگاری فرهنگی کارکنان جدیدالاستخدام درسازمان های چند فرهنگی در شرکت فولاد خوزستان انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی وترکیبی بوده، جامعه آماری این تحقیق شامل 670 نفر از مدیران و کارشناسان ارشد شرکت فولاد خوزستان است و براساس محا أکثر
تحقیق حاضر باهدف ارایه مدل سازگاری فرهنگی کارکنان جدیدالاستخدام درسازمان های چند فرهنگی در شرکت فولاد خوزستان انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی وترکیبی بوده، جامعه آماری این تحقیق شامل 670 نفر از مدیران و کارشناسان ارشد شرکت فولاد خوزستان است و براساس محاسبات انجام شده حجم نمونه این تحقیق 244 نفر برآورد گردیده است. ابزار اندازهگیری، پرسش نامه محقق ساخته که دارای 4 بعد اصلی، 8 مولفه و 76 سوال بوده و جهت سنجش اعتبار آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردیده که در این تحقیق مقدار آن برای بعد 0 و یگانگی فرد- / 0، جامعه پذیری سازمانی 92 / 0، هوش فرهنگی 884 / مدیریت تنوع فرهنگی 86 0 محاسبه شد، پس از تأیید روایی محتوا توسط خبرگان میزان روایی سازه محاسبه و سازمان ارتباط سوالات و مولفه ها تأیید گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از فراوانی، مستقل، تحلیل t درصد، درصد تجمعی، میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون واریانس یک طرفه و معادلات ساختاری استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد که بین مولفه های درک کارکنان از تنوع فرهنگی، هوش فرهنگی، جامعه پذیری سازمانی و یگانگی فرد- سازمان با سازگاری فرهنگی کارکنان جدیدالاستخدام در سازمان چند فرهنگی شرکت فولادخوزستان رابطه معنادار وجود دارد.
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر با هدف شناسایی فرایندهای مدل برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی براساس رویکرد چندفرهنگی انجام پذیرفت. روش پژوهش از نظر هدف بهصورت کاربردی و از نظر شیوۀ گردآوری دادهها بهصورت توصیفی_پیمایشی میباشد. جامعه آماری این پژوهش در بخش کمی و کیفی متشکل کلیه ک أکثر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی فرایندهای مدل برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی براساس رویکرد چندفرهنگی انجام پذیرفت. روش پژوهش از نظر هدف بهصورت کاربردی و از نظر شیوۀ گردآوری دادهها بهصورت توصیفی_پیمایشی میباشد. جامعه آماری این پژوهش در بخش کمی و کیفی متشکل کلیه کارکنان سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی به تعداد حدود 340 نفر میباشد. حجم نمونه در بخش کیفی با استفاده از اصل اشباع نظری، تعداد 14 نفر تعیین شد. در بخش کمی نیز با استفاده از فرمول کوکران و خطای 05/0 تعداد 181 نفر بهعنوان نمونه تعیین شدند. روش نمونهگیری در بخش کیفی روش نمونهگیری در بخش کیفی بهصورت هدفمند میباشد. در بخش کمی روش نمونه گیری نیز از روش نمونهگیری تصادفی_طبقهای استفاده شد. ابزار تحقیق در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمه سازمانیافته بود که بهعنوان مطالعات اکتشافی از آن استفاده شد. ابزار تحقیق در بخش کمی عبارت است از پرسشنامه محققساخته 90 سؤالی که با مرور مبانی نظری، مبانی عملی و نتایج مصاحبههای اکتشافی (با کدگذری باز و محوری متون مصاحبه اکتشافی) تدوین گشت. نتایج نشان دادند که پس از تحلیل عاملی اکتشافی از مجموع 30 مقوله اولیه با 90 مفهوم که از مبانی نظری و مصاحبه استخراج شدند، 90 مفهوم در 15 مقوله قرار گرفتند. مقولهها در شرایط گوناگون عبارتاند از شرایط علّی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر، راهبردها و پیامدها. نتایج پژوهش حاضر حاکی از اهمیت شناسایی فرایندهای مدل برنامه درسی مطالعات اجتماعی بوده که براساس آن پیشنهاد میگردد از نتایج این پژوهش در بهبود برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی بر اساس رویکرد چندفرهنگی استفاده شود.
تفاصيل المقالة
این پژوهش با هدف بررسی میزان تناسب مؤلفه های برنامه درسی دوره راهنمایی و متوسطه (اهداف، موضوعات و محتوای دروس، شیوه های آموزشی و ارزشیابی) با مفاهیم آموزش چند فرهنگی و تاکید بر این نوع آموزش به عنوان رویکردی جدید در آموزش و فراهم نمودن فرصت های برابر آموزشی برای همه دان أکثر
این پژوهش با هدف بررسی میزان تناسب مؤلفه های برنامه درسی دوره راهنمایی و متوسطه (اهداف، موضوعات و محتوای دروس، شیوه های آموزشی و ارزشیابی) با مفاهیم آموزش چند فرهنگی و تاکید بر این نوع آموزش به عنوان رویکردی جدید در آموزش و فراهم نمودن فرصت های برابر آموزشی برای همه دانش آموزان با فرهنگ، قومیت، مذهب، جنسیت، زبان، توانایی های ویژه و طبقات اجتماعی مختلف به صورت توصیفی-پیمایشی بر روی 220 نفر از مدیران و معلمان دوره راهنمایی و متوسطه شهرستان کامیاران که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند، اجرا گردید. داده های بدست آمده از پرسشنامه محقق ساخته با استفاده از روش های آمار توصیفی و روش های آمار استنباطی نظیر کنترل کیفیت آماری، آزمون t و تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که هر چند بین دیدگاه مدیران و معلمان زن و مرد در دو دوره راهنمایی و متوسطه تفاوت هایی وجود دارد ولی به طور کلی از نظر مدیران و معلمان هر دو دوره اهداف برنامه درسی و محتوای دروس در دوره راهنمایی و متوسطه با مفاهیم آموزش چند فرهنگی تناسب ندارد اما شیوه های آموزشی و ارزشیابی از دانش آموزان با مفاهیم آموزش چند فرهنگی تناسب دارد که علت این نتیجه را می توان آزادی عمل معلمان در بکارگیری روش های تدریس و ارزشیابی از دانش آموزان و توجه به نیازهای متنوع و متفاوت آنان دانست.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications