پذیرش تفکر پیچیده و خلاق برای نشان دادن دانش از چند منظر در پرورش خرد در نظام آموزش عالی موثر است که زمینه ی ارتقای خرد پداگوژیکی را فراهم می آورد. پژوهش حاضر با هدف طراحی و تدوین الگوی ارتقای خرد پداگوژیکی در نظام آموزش عالی انجام گرفته است. مطالعه ی پیش رو با بهره گیر أکثر
پذیرش تفکر پیچیده و خلاق برای نشان دادن دانش از چند منظر در پرورش خرد در نظام آموزش عالی موثر است که زمینه ی ارتقای خرد پداگوژیکی را فراهم می آورد. پژوهش حاضر با هدف طراحی و تدوین الگوی ارتقای خرد پداگوژیکی در نظام آموزش عالی انجام گرفته است. مطالعه ی پیش رو با بهره گیری از رویکرد کیفی و اتکا بر راهبرد نظریه ی داده بنیاد استراوس و کوربین(۱۹۹۸) و بکارگیری اسلوب کدگذاری باز، محوری و انتخابی با استفاده از نرم افزار Maxqda برای تجزیه و تحلیل داده ها، به تدوین و ترسیم الگوی ارتقای خرد پداگوژیکی در نظام آموزش عالی پرداخته است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته با 1۶ نفر از سیاستگذاران و مدیران فعلی و اسبق آموزش عالی دارای تجارب زیسته ی مرتبط و بهره جویی از شیوه ی نمونه گیری هدفمند نظری و گلوله برفی(زنجیره ای) تا دستیابی به نقطه ی اشباع نظری گردآوری گردیده است. یافته های پژوهش به تدوین الگوی ارتقای خرد پداگوژیکی در نظام آموزش عالی بر مبنای نظریه پردازی داده بنیاد شامل 6 مقوله، ۳۸ مفهوم و ۱۷۰ کد منجر گردید.
تفاصيل المقالة
امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، بسیاری از جنبه های زندگی اجتماعی را متحول و دگرگون کرده است. یکی از تحولات اخیر در عرصه آموزش دانشگاهی ، ظهور دانشگاه های مجازی است. دانشگاه مجازی، یک محیط آموزشی که با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات و از میان برداشتن موانع زمان و أکثر
امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، بسیاری از جنبه های زندگی اجتماعی را متحول و دگرگون کرده است. یکی از تحولات اخیر در عرصه آموزش دانشگاهی ، ظهور دانشگاه های مجازی است. دانشگاه مجازی، یک محیط آموزشی که با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات و از میان برداشتن موانع زمان و مکان، دستیابی به فرصت های آموزشی متنوع و متناسب با سبک و سرعت دلخواه فراگیران را تسهیل و تسریع بخشیده است. این پژوهش با هدف ارائه یک مدل مناسب جهت راه اندازی دانشگاه مجازی در کشور و به منظور روشن نمودن ابعاد نظری و ادراکی آن،به کالبد شکافی دانشگاه های مجازی به عنوان نسل چهارم و پنجم آموزش از راه دور پرداخته است. در راستای این هدف،با استفاده از مرور ادبیات مربوطه و مطالعه تطبیقی، مؤلفه های اصلی دانشگاه مجازی استخراج، و مدل پیشنهادی با یازده مؤلفه (فلسفه و اهداف؛ مبانی نظری؛ زیر ساخت فناوری؛ زیر ساخت انسانی؛ زیر ساخت پداگوژی؛ زیرساخت فرهنگی/ اجتماعی/ ارزشی؛ زیرساخت اقتصادی؛ زیرساخت مدیریت و رهبری؛ زیرساخت خدمات اداری و نظام پشتیبانی؛ و مراحل اجرایی) تدوین گردید. میزان تناسب مدل پیشنهادی از نظر متخصصان آموزش عالی مورد ارزیابی قرار گرفت و با میانگین 32/4 از 5 تایید شد. به علاوه، مهارت، نگرش و نظرات مدیران دانشگاهی و اعضای هیاُت علمی دانشگاه آزاد اسلامی نسبت به راه اندازی دانشگاه مجازی مورد بررسی قرار گرفت و در پایان پیشنهادات و توصیه های کاربردی جهت اجرای مدل و راه اندازی دانشگاه مجازی در کشور ارائه گردید.
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر بررسی اعتبار الگوی دانش محتوایی، پداگوژی و فناوری معلمان علوم متوسطه اول در استان کردستان بود. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی با طرح همبستگی و اعتباریابی مدل بود. نمونه آماری شامل 120 نفر از معلمان علوم متوسطه اول در استان کردستان بوده است. دادهها با اس أکثر
هدف پژوهش حاضر بررسی اعتبار الگوی دانش محتوایی، پداگوژی و فناوری معلمان علوم متوسطه اول در استان کردستان بود. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی با طرح همبستگی و اعتباریابی مدل بود. نمونه آماری شامل 120 نفر از معلمان علوم متوسطه اول در استان کردستان بوده است. دادهها با استفاده از پرسشنامه بدست آمد. مدل نهایی تحقیق با استفاده از تکنیک حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی. آل. اس مورد اعتبارسنجی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل تدوین شده در این تحقیق از اعتبار بالایی برخوردار است. نتایج آزمون فرضیات نشان داد که دانش معلمان بر دانش محتوایی تأثیر مثبت و معناداری دارد؛ دانش فناوری بر عوامل سازمانی و مدیریتی آموزش و پرورش تأثیر مثبت و معناداری دارد؛ دانش معلمان بر دانش پداگوژی تأثیر مثبت و معناداری دارد؛ دانش معلمان بر عوامل مدیریتی و سازمانی آموزش و پرورش تأثیر مثبت و معناداری دارد؛ دانش محتوایی بر عوامل سازمانی و مدیریتی آموزش و پرورش تأثیر مثبت و معناداری دارد و دانش پداگوژی بر عوامل سازمانی و مدیریتی آموزش و پرورش تأثیر مثبت و معناداری دارد. این پژوهش به معلمان علوم کمک می کند که الگوی مناسبی را جهت فعالیت های آموزشی خود در کلاس درس انتخاب نمایند تا به پرکردن خلاء و شکاف دانش معلمان علوم کمک کند و به یادگیرنده اجازه داده شود دانش را بسازد؛ نه این که دانش را صرفاً از راه آموزش بیاموزد.
تفاصيل المقالة
هدف: آموزش های مجازی، علی رغم فرصت ها و مزایای بسیار زیاد، چالش ها و مشکلاتی را نیز در فرایند یاددهی- یادگیری به همراه دارند. پژوهش حاضر با هدف ارایه شناسایی چالش های یاددهی- یادگیری مجازی در نظام آموزش و پرورش دوره ابتدایی انجام شده است.
روش: این پژوهش از نظر هدف، کار أکثر
هدف: آموزش های مجازی، علی رغم فرصت ها و مزایای بسیار زیاد، چالش ها و مشکلاتی را نیز در فرایند یاددهی- یادگیری به همراه دارند. پژوهش حاضر با هدف ارایه شناسایی چالش های یاددهی- یادگیری مجازی در نظام آموزش و پرورش دوره ابتدایی انجام شده است.
روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه ی اجرا از نوع کیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل 15 نفر از صاحبنظران حوزه علوم تربیتی است که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات، شامل مصاحبه های نیمه ساختاریافته است که از تکنیک دلفی استفاده شده است. روایی و پایایی مصاحبه ها نیز بر طبق نظر خبرگان تایید شده است.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که چالش های یاددهی- یادگیری مجازی در نظام آموزش و پروش دوره ابتدایی عبارتند از: چالش های فنی و تکنولوژیکی (20 مولفه)، چالش های پداگوژیکی (45 مولفه) و چالش های اخلاقی (16 مولفه). همچنین راهکارهای برون رفت از چالش های یاددهی- یادگیری مجازی شامل 17 مولفه است.
نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان با برنامه ریزی و سیاست گذاری صحیح در حوزه های فناوری، پداگوژیکی و اخلاقی، تا حد زیادی از مشکلات یاددهی- یادگیری مجازی در نظام آموزش و پرورش کاست.
تفاصيل المقالة
نمایش پداگوژیک، یکی از شیوههای کاربردی نمایش در حیطۀ تعلیم و تربیت است و مهمترین هدف آن، کمک به رشد و پرورش بازیگران به ویژه کودکان و نوجوانان است، تا اقناع زیباشناختی و ذوق هنری تماشاگران. از آنجا که مضامین اینگونه نمایشها تأثیر مستقیم بر آموزش و تعلیم کودکان دارد و أکثر
نمایش پداگوژیک، یکی از شیوههای کاربردی نمایش در حیطۀ تعلیم و تربیت است و مهمترین هدف آن، کمک به رشد و پرورش بازیگران به ویژه کودکان و نوجوانان است، تا اقناع زیباشناختی و ذوق هنری تماشاگران. از آنجا که مضامین اینگونه نمایشها تأثیر مستقیم بر آموزش و تعلیم کودکان دارد و ایران یکی از کشورهایی است که در ادبیات تعلیمی-تربیتی بسیار غنی است، الهام از این متون میتواند در این زمینه ضروری و راهگشا باشد. از آنجا که به نظر میرسد تا کنون تحقیقی مشابه صورت نگرفته است، در پژوهش حاضر که به روش کتابخانهای و توصیفی-تحلیلی محتوا انجام شده، هفتپیکر نظامی که ترکیبی از مضامین تعلیمی- تربیتی و عاشقانه است، مورد بررسی قرار گرفته. در ابتدا تمثیلهای تعلیمی و تربیتی، کشف شده و بعد از تفسیر و بررسی آنها به چگونگی استفاده از تمثیلها در ساخت نمایش پداگوژیک، ویژۀ کودک و نوجوان پرداخته شده است. یافتهها حاکی از آن است که اگرچه هفتپیکر نظامی، اثری غنایی است و صحنهها و حوادثی دارد که ممکن است به کار کودک ونوجوان نیاید، امّا به خاطر وجود بسامد بالایی از مفاهیم تعلیمی-تربیتی که در داستانهای تمثیلیاش گنجانده شده و همچنین جنبههای روایی بالا، میتوان از بعضی از داستانها با استفاده از شیوههای بازآفرینی، بازنگری، روشهای تلفیقی و از بعضی دیگر با استفاده از شیوۀ بازنویسی و اقتباس برای ساخت نمایش پداگوژیک بهره برد.
تفاصيل المقالة
هدف این مطالعه بررسی دانش محتوا و دانش پداگوژی محتوای معلمان ابتدایی و ارتباط آن با توانایی حل مسائل کسرهای ریاضی دانشآموزان بود؛ بنابراین 256 معلم پایه پنجم و ششم ابتدایی بهصورت تصادفی انتخاب شدند و ابزار سنجش دانش محتوا و دانش پداگوژی محتوا روی آنها اجرا شد. همزمان أکثر
هدف این مطالعه بررسی دانش محتوا و دانش پداگوژی محتوای معلمان ابتدایی و ارتباط آن با توانایی حل مسائل کسرهای ریاضی دانشآموزان بود؛ بنابراین 256 معلم پایه پنجم و ششم ابتدایی بهصورت تصادفی انتخاب شدند و ابزار سنجش دانش محتوا و دانش پداگوژی محتوا روی آنها اجرا شد. همزمان ابزار سنجش توانایی حل مسائل کسر نیز روی 5179 دانشآموز همان معلمان اجرا شد. نتایج نشان داد: 1) معلمان مدارس ابتدایی فاقد دانش محتوا و دانش پداگوژی محتوای مناسب و کافی درزمینة کسرهای ریاضی میباشند. 2) توانایی حل مسائل کسر دانشآموزان بخصوص روی مسائل مفهومی ضعیف است. 3) بین دانش محتوا و دانش پداگوژی محتوا با توانایی حل مسئله کسر دانشآموزان همبستگی مثبت معناداری وجود دارد. 4) تحلیل ساختار میانگینها، بین معلمان زن و مرد نشان داد که گرچه میانگین دانش محتوا و دانش پداگوژی محتوای معلمان مرد از معلمان زن اندکی بالاتر است، اما تفاوت معنیداری بین آنها وجود ندارد. 5) مشخص شد که بین دانش محتوا و دانش پداگوژی محتوا با شاخصهای سابقه تدریس و مدرک تحصیلی معلمها همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج این مطالعه لزوم توجه ویژه به بازنگری در دورههای آموزش پیش از خدمت و ضمن خدمت معلمان را مورد تأکید قرار میدهد.
تفاصيل المقالة
شروع قرن بیست و یکم با ظهور فناوری های موسوم به وب 2.0 همراه بوده است. این فناوری ها هر چند با رویکرد کاربست آموزشی شکل نگرفته اند، مفهوم پردازی های جدیدی را در حوزه آموزش مجازی دانشگاهی شکل داده اند. تلفیق و بهره جستن از فناوری های وب 2.0 در یادگیری الکترونیکی، به جهت أکثر
شروع قرن بیست و یکم با ظهور فناوری های موسوم به وب 2.0 همراه بوده است. این فناوری ها هر چند با رویکرد کاربست آموزشی شکل نگرفته اند، مفهوم پردازی های جدیدی را در حوزه آموزش مجازی دانشگاهی شکل داده اند. تلفیق و بهره جستن از فناوری های وب 2.0 در یادگیری الکترونیکی، به جهت قابلیت شان در شبکه سازی، تولید دانش ارتباطی و بستر سازی برای یادگیری شبکه ای، عناصر اصلی برنامه درسی (مبانی معرفت شناختی و نظری، رویکرد پداگوژیک، محتوا، سنجش و...) را تحت تاثیر قرار می دهد. از این رو مقاله حاضر با هدف واکاوی مفاهیم نوین یادگیری الکترونیکی در عصر شبکه و همچنین تبیین دلالت های فضای یادگیری مبتنی بر وب 2.0 برای رویکردهای معرفت شناسی و نظری الگوی برنامه درسی آموزش مجازی انجام گرفت. برای دستیابی به این هدف، از روش مطالعه تحیلی- کیفی استفاده شد. یافته ها نشان می دهد وب 2.0 مفاهیم نوینی را وارد ادبیات حوزه یادگیری الکترونیکی می کند، رویکردهای سنتی برنامه درسی مبتنی بر وب را به چالش می کشد، ملاحظات معرفت شناختی نوینی را مطرح می کند و مبنای نظری متفاوتی را پیشنهاد می دهد.
تفاصيل المقالة
هدف این پژوهش، ارائه مبانی پداگوژیکی و نظریههای آموزش از دور، به عنوان فرا رشتهای در کنار نظام آموزش سنتی با هدف توجه به تفاوتهای فردی و فراهم کردن فرصتهای متنوع آموزشی به تناسب سن، جنسیت، اشتغال، معلولیت، با تحقق شعار آموزش برای همه، همه جا و همه زمان است. برای برر أکثر
هدف این پژوهش، ارائه مبانی پداگوژیکی و نظریههای آموزش از دور، به عنوان فرا رشتهای در کنار نظام آموزش سنتی با هدف توجه به تفاوتهای فردی و فراهم کردن فرصتهای متنوع آموزشی به تناسب سن، جنسیت، اشتغال، معلولیت، با تحقق شعار آموزش برای همه، همه جا و همه زمان است. برای بررسی آن، از روش مروری ـ تحلیلی استفاده شده است.آموزش از دور برای اینکه به عنوان نظام آموزشی جدید مطرح شود باید دارای ویژگیها ، مبانی پداگوژیکی و نظریه پردازی خاص خود باشد. از مهم ترین ویژگیهای آموزش از دور میتوان به جدایی یاددهنده ـ یادگیرنده، استقلال یادگیرنده، تعامل، سازمان پشتیبانی کننده آموزشی، ابزار ارتباطی و ساخت و تولید دانش توسط یادگیرنده اشاره کرد. از سوی دیگر، در دیدگاه ساختن گرایی، چون یادگیرنده خود مفسر، سازنده وتولید کننده دانش در قالب چارچوبهای استاندارد است، به عنوان مبانی پداگوژیکی آموزش از دور در نظر گرفته میشود. علاوه بر این، به منظور اینکه آموزش از دور به نظریه علمی تبدیل شود، باید دارای نظریه پردازی خاص خود باشد. مهم ترین نظریههای علمی حوزه آموزش از دور عبارتند از: نظریه استقلال عمل یادگیرنده ویدمیر، صنعتی شدن آموزش پیترز، تعامل آموزشی شش گانه هالمبرگ، فاصله تراکنشی مور و نظریه کنترل گریسون و مایرا بینتون.
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر، تعیین ابعاد پداگوژیکی اسلامی کردن برنامههای درسی دانشگاهی در حوزه علوم انسانی است. روش تحقیق، توصیفی ـ پیمایشی است. سؤال کلی پژوهش عبارت است از: ابعاد و مؤلفههای اصلی پداگوژی نظام برنامه درسی اسلامی کدامند و چه مدلی را میتوان برای اسلامی کردن نظام برن أکثر
هدف پژوهش حاضر، تعیین ابعاد پداگوژیکی اسلامی کردن برنامههای درسی دانشگاهی در حوزه علوم انسانی است. روش تحقیق، توصیفی ـ پیمایشی است. سؤال کلی پژوهش عبارت است از: ابعاد و مؤلفههای اصلی پداگوژی نظام برنامه درسی اسلامی کدامند و چه مدلی را میتوان برای اسلامی کردن نظام برنامههای درسی ـ دانشگاهی ارائه کرد؟ جامعه آماری این پژوهش را کلیه ا حوزه و اساتید دانشگاههای اصفهان در حوزه علوم تربیتی و برنامه ریزی درسی در سال تحصیلی 1390 ـ 1389تشکیل دادهاند. در مجموع، تعداد 165 نفر برای تحقیق انتخاب شدند. برای تأمین روایی مدل از روایی صوری (استفاده از نظرات تعدادی از متخصصان برای اظهار نظر پیرامون شکل ظاهری پرسشنامه)، روایی محتوایی(استفاده از نظرات متخصصان برای اظهار نظر درباره انطباق پرسشنامه با اهداف پژوهش)، و روایی سازه (برای تعیین میزان انطباق پرسشنامه با سازههای تبیینی نظریههای مورد استفاده)، استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از شاخصهای آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و واریانس) و آمار (آزمون T تک نمونهای) و نیز آزمون تحلیل عامل جهت استخراج عوامل موجود مؤلفههای اصلی پرسشنامه ارزیابی مدل پیشنهادی استفاده شده است. به طور کلی نتایج حاکی از آن بود که زیر مؤلفههای ابعاد پداگوژی اسلامی کردن برنامههای درسی عبارتند از فلسفه و اهداف مدل (با ارزش ویژه 453/3)، مبانی نظر مدل (با ارزش ویژه786/3)، چارچوب ادراکی مدل پیشنهادی با زیر مؤلفههای ارزشهای یادگیری در نظام دینی ـ اسلامی (ارزش ویژه 348/4)، پژوهش محوری بر اساس منابع اسلامی (ارزش ویژه 674/4)، نهادینه سازی عادات و رفتارهای انسان گرایانه (ارزش ویژه 012/4)، بومی سازی تئوریهای برنامههای درسی بر اساس منابع اسلامی (ارزش ویژه 593/3)، رویکرد صلاحیت مداری (ارزش ویژه 328/3)، ایجاد وحدت بر اساس تعالیم اسلامی، تقویت روح معنوی (ارزش ویژه 243/4)، تقویت قوه تفکر و تعقل فراگیران (ارزش ویژه 268/4)، توسعه مسؤولیت پذیری فراگیران (ارزش ویژه 568/3)، مراحل اجرایی مدل پیشنهادی (ارزش ویژه 754/4)، نظام ارزشیابی از مدل پیشنهادی (ارزش ویژه 234/4). در نهایت مدل پیشنهادی پژوهش با (ارزش ویژه 963/4)، مقدار743/2 t = و سطح 001/0 P < معنادار است و مورد تأیید بالاتر از سطح متوسط از نظر پاسخگویان قرار گرفته است.
تفاصيل المقالة
این پژوهش با هدف مطالعۀ نظاممند و با استفاده از پژوهشهای انجامشده توسط محققان داخلی و خارجی در بیست سال گذشته در مورد صلاحیتهای دانش و مهارتهای تربیتی معلم (Pedagogie) به مرحلۀ اجرا درآمد. روش به کار گرفتهشده در این تحقیق، روش مروری بوده و در این رابطه از بین 150 أکثر
این پژوهش با هدف مطالعۀ نظاممند و با استفاده از پژوهشهای انجامشده توسط محققان داخلی و خارجی در بیست سال گذشته در مورد صلاحیتهای دانش و مهارتهای تربیتی معلم (Pedagogie) به مرحلۀ اجرا درآمد. روش به کار گرفتهشده در این تحقیق، روش مروری بوده و در این رابطه از بین 150 پژوهش انجامشده طی بیست سال در فاصلۀ سالهای 1378 تا سال1398 دربارۀ موضوع به عنوان حوزۀ پژوهش، پژوهشگر با 43 پژوهش به سطح اشباع دادهای رسیدند و با استخراج نتایج بهدستآمده به صورت واحدهای معنایی و کدگذاری صلاحیتها از نوع استقرایی،74 کد در مرحلۀ نخست ایجاد و با روش فراترکیب در 13 مقوله سازماندهی شدند و در نهایت سه درونمایه از صلاحیتها به دست آمد که عبارتند از: 1-درونمایۀ صلاحیتهای پیشنیاز با پنج مؤلفۀ صلاحیتهای عمومی، مهارتهای ارتباطی، علاقهمندی به حرفۀ معلمی، توسعۀ حرفهای، منش معلمی.2-درونمایۀ صلاحیتهای برنامۀریزی با شش مؤلفۀ درک موضوع درسی، تطبیق برنامۀ با فراگیران، آمادهسازی موضوع درسی برای تدریس، شناخت فراگیران و صلاحیت عمومی.3- درونمایۀ صلاحیتهای اجرا و ارزشیابی با هفت مؤلفۀ فعالسازی دانشآموزان، مدیریت کلاس درس، شناخت فراگیران، سازماندهی فرایندهای یاددهی و یادگیری، مهارتهای ارتباطی و مهارتهای تدریس مطلوب طبقهبندی گردید.
تفاصيل المقالة
مقدمه و هدف: : این جستار، با هدف بررسی و شناسایی چالش های پداگوژی و طراحی دیاگرامی از رابطه این چالش ها باهم، در زیست بومِ جدیدِ آموزش مجازی انجام گرفت.
روش شناسی پژوهش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی-همبستگی بود که با راهبرد پیمایش اجرا شد. جامعه آماری تمامی دانش آموزان م أکثر
مقدمه و هدف: : این جستار، با هدف بررسی و شناسایی چالش های پداگوژی و طراحی دیاگرامی از رابطه این چالش ها باهم، در زیست بومِ جدیدِ آموزش مجازی انجام گرفت.
روش شناسی پژوهش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی-همبستگی بود که با راهبرد پیمایش اجرا شد. جامعه آماری تمامی دانش آموزان متوسطه دوم شهرستان ناحیه2 بهارستان تهران بودند. تعداد نمونه های مورد نیاز ابتدا با استفاده از فرمول کوکران برابر با 384 نفر تعیین گردید. سپس با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی ساده، نمونه ها مشخص شد. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است که اعتبار آن در ابتدا با مشورت صاحب نظران حوزه آموزش، سپس با کمک تحلیل عامل تایید شد(kmo꞊920، p<.000). پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ برابر با 89/ درسطح خیلی خوب بدست آمد. آنالیز داده ها با استفاده نرم افزارهای spss وAmos و آماره های جداول فراوانی، تحلیل عامل، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون، تحلیل مسیر و مدل معادلات ساختاری انجام شد.
یافته ها: در نتیجه تحلیل داده ها مشخص شد که پداگوژی در زیست بومِ مجازی تحت تآثیر شاخص های فرایند آموزشی، یاددهی و ارزشیابی آموزشی است. که شاخص فرایند آموزشی هم به صورت مستقیم، به صورت غیرمستقیم تغییرات پداگوژی در زیست بوم مجازی را تبیین می کند. شاخص یاددهی به صورت غیره مستقیم، این تغییرات را تبیین می کند اما شاخص ارزشیابی آموزشی تنها به صورت مستقیم تغییرات پداگوژی در زیست بوم مجازی را تبیین می کند.
بحث و نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش، می توان گفت موفقیت پداگوژی مجازی زمانی میسر خواهد شد که زیر ساخت های نرم افزاری و سخت افزاری مهیا شده و معلمان را در حوزه های الگوها و روش های تدریس مجازی توانمد ساخت.
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تئاتر پداگوژیک (تعلیم و تربیتی) بر هوش هیجانی و اجتماعی کودکان بود. این پژوهش تجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش کودکان 12-7 ساله شهر تهران در سال 1396 بودند که از میان آنها 40 کودک با روش نمونهگیری تصادفی انتخ أکثر
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تئاتر پداگوژیک (تعلیم و تربیتی) بر هوش هیجانی و اجتماعی کودکان بود. این پژوهش تجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش کودکان 12-7 ساله شهر تهران در سال 1396 بودند که از میان آنها 40 کودک با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب و بهصورت تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 50 دقیقهای با روش تئاتر پداگوژیک آموزش دید. گروهها پرسشنامههای هوش هیجانی (شوت و همکاران، 1998) و هوش اجتماعی ترومسو (سیلورا و همکاران، 2001) را تکمیل کردند. دادهها به کمک نرمافزار SPSS-20 و با روش مانکووا تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین گروههای آزمایش و کنترل در هر دو متغیر هوش هیجانی و اجتماعی کودکان تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر تئاتر پداگوژیک باعث افزایش معنادار هوش هیجانی و اجتماعی کودکان شد (05/0P<). نتایج حاکی از اهمیت تئاتر پداگوژیک در بهبود هوش هیجانی و اجتماعی کودکان بود.
تفاصيل المقالة
چکیدهمقدمه:هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تئاتر پداگوژیک (تعلیم و تربیتی) بر ارتقاء هوش هیجانی در کودکان 12-7 سال تهرانی بود. مواد و روش: روش پژوهش حاضر تجربی و طرح مورد استفاده در این پژوهش طرح پیشآزمون ـ پسآزمون دو گروهی میباشد. طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کن أکثر
چکیدهمقدمه:هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تئاتر پداگوژیک (تعلیم و تربیتی) بر ارتقاء هوش هیجانی در کودکان 12-7 سال تهرانی بود. مواد و روش: روش پژوهش حاضر تجربی و طرح مورد استفاده در این پژوهش طرح پیشآزمون ـ پسآزمون دو گروهی میباشد. طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل از یک گروه آزمایش و گروه کنترل معادل تشکیل می شود. جامعه آماری در این پژوهش عبارتست کلیه کودکان کارکنان ناجا 12-7 ساله ساکن در مناطق 22 گانه شهر تهران می باشد. گروه نمونه مشتمل بر 40 کودک(20 پسر و 20 دختر) بود که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و با استفاده از ابزار پژوهش، مورد ارزیابی قرارگرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه هوش هیجانی کودکان و نوجوانان شات بود، دادههای پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل آماری نشان داد روش تئاتر پداگوژیک با اندازه اثر 62/0 میزان هوش هیجانی کودکان را افزایش می دهد. نتیجه گیری:با توجه به یافته های پژوهش ، پیشنهاد می شود استفاده از بازی های نمایشی کودکان، جهت بازنمایی نقاط مهم شخصیتی کودکان دبستانی مورد توجه قرار گیرد.کلید واژه: تئاتر پداگوژیک ، هوش هیجانی ،کودکان
تفاصيل المقالة
زمینه : کتاب تعلیمی مثنوی معنوی، سرشاراز نکات تربیتی ، پداگوژیکی و روان شناختی است که در پژوهش حاضر به چند مورد از آن ها پرداخته شده است .هدف : پژوهش حاضر با هدف یافتن و استخراج پاسخ های خلاقانه مولوی به پنج سوال اساسی از خلال اشعار ایشان در مثنوی معنوی بود.روش: پژوهش ح أکثر
زمینه : کتاب تعلیمی مثنوی معنوی، سرشاراز نکات تربیتی ، پداگوژیکی و روان شناختی است که در پژوهش حاضر به چند مورد از آن ها پرداخته شده است .هدف : پژوهش حاضر با هدف یافتن و استخراج پاسخ های خلاقانه مولوی به پنج سوال اساسی از خلال اشعار ایشان در مثنوی معنوی بود.روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کیفی و با روش اسنادی و کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل اشعار مثنوی معنوی با رویکرد توصیفی- تفسیری است. سئوالات مورد نظر در خصوص سرشت انسان ، جلوگیری از گسترش خطا و لغزش متربی ، تاثیر انگیزه ها در ظهور رفتار، کارآمدترین روش تعلیم و تربیت و نظریه تضاد در تعلیم و تربیت مطرح شده است. یافته ها : نتایج پژوهش حکایت از خوب بودن سرشت ِ تمامی انسان ها و عاریتی(عارضی) بودن بدی به علت تعلیم و تربیت و محیط بد، مراقبت از خطاها و لغزش ها در راستای ملکه نشدن آن ، توجه به انگیزه های درونی شاگردان از راه تحریک ، اصلاح ، تقویت و رشد انگیزه های درونی آنان ، کارآمدترین روش تعلیم و تربیت همانا تحقیق و توجه به فرآیند پژوهش محوری شاگردان و روی آوری به تفکرخلاق از طریق شناخت هر ضدی با ضدِخودش از راهکارهای خلاقانه وی در بیش از هفت قرن پیش است. نتایج : علاوه بر پاسخ به سئوالات فوق الذکر ، در سوال پنجم پژوهش، ارائه نمونه هایی از ظرایف تربیتی و پداگوژیکی ، شواهدی است مبنی بر تایید نظریات مولوی درامر تعلیم و تربیت که در انتهای مقاله به آن ها اشاره شده است.کلمات کلیدی: خلاقیت ، پداگوژی ،سرشت،انگیزه ،تحقیق
تفاصيل المقالة
طراحی الگوی آمادگی پداگوژیک در آموزش عالی مجازی، به منظور ایجاد تمرکز بیشتر، انجام پیشبینی لازم، تدارک و سرمایهگذاری مناسب و تهیه برنامه استراتژیک در سیستم یادگیری، اقدامی لازم و ضروری به نظر میرسد. لیکن هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی آمادگی یاددهی و یادگیری در آموزش عا أکثر
طراحی الگوی آمادگی پداگوژیک در آموزش عالی مجازی، به منظور ایجاد تمرکز بیشتر، انجام پیشبینی لازم، تدارک و سرمایهگذاری مناسب و تهیه برنامه استراتژیک در سیستم یادگیری، اقدامی لازم و ضروری به نظر میرسد. لیکن هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی آمادگی یاددهی و یادگیری در آموزش عالی الکترونیکی بوده است. این مطالعه در سال تحصیلی 92-1391 به صورت آمیخته (کیفی، کمی) با پرسشنامه محققساخته 29 سؤالی، با پایایی 91/0 اجرا شده است. جامعه تحقیق شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه اهواز (517 نفر) بود که از بین آنها، 220 نفر، مطابق جدول کرجسی و مورگان، به صورت تصادفی طبقهای انتخاب شدند. با توجه به تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل توصیفی و محتوایی نتایج حاکی از معنیدار بودن عواملی همچون، مدیریت برنامه و منابع، یادگیرنده محوری، انعطافپذیری و ابزارهای برقراری ارتباط، ارزیابی، روشها و راهبردهای یادگیری، سازماندهی، شیوه طراحی، تحلیل اهداف، تحلیل رسانه، تحلیل یادگیرنده و تحلیل محتوا، اصول، فنآوری، ابزار ارزشیابی،کیفیت مجازی، مدیریت زمان، مدیریت بازار کار، تفکر و اخلاق مجازی، اولویت آموزش و تجارب مجازی بوده است که در یافتهها به صورت الگوی توصیفی ارایه شده است.
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر با هدف شناسایی نیازها در توسعه آموزش‌های فنی و مهارتی مجازی از دیدگاه هنرآموزان و مدیران دبیرستان‌های فنی و حرفه‌ای و کار و دانش استان مازندران انجام پذیرفته است. در این مطالعه با توجه به نظریه‌های یادگیری ساختارگرا و تئوری چارلز وید مایر أکثر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی نیازها در توسعه آموزش‌های فنی و مهارتی مجازی از دیدگاه هنرآموزان و مدیران دبیرستان‌های فنی و حرفه‌ای و کار و دانش استان مازندران انجام پذیرفته است. در این مطالعه با توجه به نظریه‌های یادگیری ساختارگرا و تئوری چارلز وید مایر عوامل مؤثر در توسعه آموزش‌های فنی و مهارتی مجازی در هر یک از رویکردهای تکنولوژیکی، فرهنگی- اجتماعی، پداگوژیکی، اقتصادی و راهبردی به روش دلفی مورد شناسایی و رتبه‌بندی قرار گرفت. جامعه آماری شامل کلیه هنرآموزان و مدیران دبیرستان‌های فنی و حرفه‌ای و کار و دانش استان مازندران بود. لذا متناسب با روش تحقیق به کار رفته 35 هنرآموز و 27 مدیر به عنوان متخصصان اعضای پانل به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای انتخاب شدند. همچنین دو نوع پرسش‌نامه ویژه مدیران و هنرآموزان جهت اکتشاف عوامل توسعه با توجه به رویکردهای مذکورتنظیم شد. پرسش‌نامه در سه مرحله میان نمونه‌های تحقیق توزیع شد و مقدار ضریب پایایی یا آلفای کرونباخ در همه رویکردها و مؤلفه‌ها بالاتر از 86/0 به دست آمد. در پرسش‌نامه دور اول و دوم، میانگین و ضریب هماهنگی کندال عوامل توسعه محاسبه و سپس گویه‌هایی که میانگین بزرگتر از 4 و ضریب کندال بزرگتر از 5/0 داشتند در دور سوم پرسش‌نامه لحاظ شده اند. داده‌های حاصل از پرسش‌نامه دور سوم جهت پاسخ به سؤالات پژوهشی با آزمون فریدمن و Uمان‌ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند که اهم نتایج به دست آمده عبارتند از: از دیدگاه هنرآموزان، به ترتیب رویکردهای فرهنگی- اجتماعی، تکنولوژیکی، اقتصادی، پداگوژیکی و راهبردی اولویت اول تا پنجم را به خود اختصاص داده‌اند؛ از دیدگاه مدیران، رویکردهای تکنولوژیکی،فرهنگی ـ اجتماعی، اقتصادی، راهبردی و پداگوژیکی به ترتیب رتبه‌های اول تا پنجم را به خود اختصاص می‌دادند، تفاوت معناداری در میانگین رتبه‌های هر یک از رویکردهای تکنولوژیکی، فرهنگی- اجتماعی، پداگوژیکی، اقتصادی و راهبردی بین هنرآموزان و مدیران وجود ندارد.
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر، با هدف شناسایی عوامل زمینه ای و مداخله گر ارتقای خرد پداگوژیکی در دانشگاه آزاد اسلامی انجام گرفته است. مطالعه ی پیش رو، با بهره گیری از رویکرد کیفی و اتکا بر راهبرد نظریه ی داده بنیاد استراوس و کوربین(2007) و بکارگیری اسلوب کدگذاری باز، محوری و انتخابی با اس أکثر
پژوهش حاضر، با هدف شناسایی عوامل زمینه ای و مداخله گر ارتقای خرد پداگوژیکی در دانشگاه آزاد اسلامی انجام گرفته است. مطالعه ی پیش رو، با بهره گیری از رویکرد کیفی و اتکا بر راهبرد نظریه ی داده بنیاد استراوس و کوربین(2007) و بکارگیری اسلوب کدگذاری باز، محوری و انتخابی با استفاده از نرم افزار Maxqda برای تجزیه و تحلیل داده ها، واکاوی عوامل زمینه ای و مداخله گر ارتقای خرد پداگوژیکی در دانشگاه آزاد اسلامی پرداخته است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته با ۱۶ نفر از صاحب نظران و مدیران آموزش عالی دارای تجارب زیسته ی مرتبط و بهره جویی از شیوه ی نمونه گیری هدفمند نظری و گلوله برفی (زنجیره ای) تا دستیابی به نقطه ی اشباع نظری گردآوری گردیده است. یافته های پژوهش به شناسایی عوامل زمینه ای (ساختار نظام آموزش عالی، فرهنگ دانشگاهی، دانشگاه سازگارشونده، رهبری هوشمند دانشگاهی و دانش پداگوژیکی) و مداخله گر (ویژگی های شخصیتی، اهداف متناقض، پیچیدگی شناختی دانشگاهی، اینرسی دانشگاهی، رفتار تسهیم دانش در آموزش عالی و شایستگی های مورد نیاز) ارتقای خرد پداگوژیکی در دانشگاه آزاد اسلامی بر مبنای نظریه پردازی داده بنیاد منجر گردید
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications