• فهرس المقالات هبوط

      • حرية الوصول المقاله

        1 - مکاتب گنوسی: خاستگاه و اعتقادات
        محبوبه هادی نا
        گنوس واژ ه ای است یونانی به معنی دانش و معرفت و گنوستیسیزم به معنی مذهب گنوسی، نا میاست برای برخی مکاتب دینی و آئینی، که نجات انسان را در گرو دستیابی به نوعی معرفتپوشیده و سر ی می دانستند که تنها در اختیار برگزیدگان قرار داشت . این مکاتب از حوالی دو قرنپیش از میلاد تا ق أکثر
        گنوس واژ ه ای است یونانی به معنی دانش و معرفت و گنوستیسیزم به معنی مذهب گنوسی، نا میاست برای برخی مکاتب دینی و آئینی، که نجات انسان را در گرو دستیابی به نوعی معرفتپوشیده و سر ی می دانستند که تنها در اختیار برگزیدگان قرار داشت . این مکاتب از حوالی دو قرنپیش از میلاد تا قرن دوم میلادی در منطقۀ شامات، به ویژه اسکندریه در مصر، فعال بودند وآموزه هایشان به شدت بر الهیات یهودی، مسیحی تأثیر نهاد و توانست، در حدود هزار سال بعد،عرفان اسلامی را نیز تحت تأثیر قرار دهد.برجسته ترین ویژگی نظری مکاتب گنوسی، اعتقاد به نوعی ثنویت بود که سر تا سر هستی ازقلمرو الوهیت تا وجود انسان و ارکان جهان را در بر می گرفت . از این رو عقیده به دو خدا و تقابلمیان روح و جسم انسان که معمولاً با تشبیهات نور و ظلمت، خیر و شر و روح و ماده تبیینمی شد، اساس آموزه های خداشناسی، انسان شناسی و جهان شناسی گنوسی را پایه گذاری نمودهاست. به رغم مطالعات گسترده دربارۀ تعیین خاستگاه مکاتب و عقاید گنوسی، این موضوعهمچنان مبهم و مورد اختلاف محققان است . علت این امر حضور عقایدو فرهنگ های مختلفمانند ادیان شرقی -رمزی یونانی، آرامی ، مصری، ایرانی و یهودی در آموزه ها ی گنوسی است . امابسیاری از محققان آموزه های ثنوی-اشراقی گنوسی را حاصل تاثیر پذیری این مکاتب از ادیانایرانی دانسته اند، که قابل تامل است . هدف از این نوشتار بررسی نظریات مختلف دربارۀ تعیینریشه و خاستگاه مذهب گنوسی و اساس آموزه های نظری آن در باب خدا، انسان و جهان است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - بررسی و تحلیل اسطوره هبوط در متون منثور عرفانی
        مصطفی گرجی عفت نادری نژاد
        متون فارسی عرفانی، به‌ویژه متون متقدم منثور قرن پنجم و ششم به دلایل و عوامل گوناگون، بستری فراهم کرده‌اند که اسطوره گناه و هبوط آدم(ص) در کنار مؤلفه‌هایی چون اختیار و اراده انسان، آگاهی و معرفت، آزادی و جبر، بیش‌ترین بسامد را داشته باشد. در این مقاله، نویسنده ضمن بررسی أکثر
        متون فارسی عرفانی، به‌ویژه متون متقدم منثور قرن پنجم و ششم به دلایل و عوامل گوناگون، بستری فراهم کرده‌اند که اسطوره گناه و هبوط آدم(ص) در کنار مؤلفه‌هایی چون اختیار و اراده انسان، آگاهی و معرفت، آزادی و جبر، بیش‌ترین بسامد را داشته باشد. در این مقاله، نویسنده ضمن بررسی مفهوم گناه و هبوط در چهار حوزه اصل واقعه هبوط، امکان هبوط، اهداف هبوط و نتایج هبوط، مهم‌ترین اشتراکات و افتراقات اندیشه عارفانی چون احمد غزالی، عین‌القضات همدانی و روزبهان بقلی را ضمن تطبیق، بررسی و تحلیل کرده است. حاصل سخن اینکه، در مجموعه متون منثور فارسی عرفانی به‌ویژه در دستگاه فکری عارفان یاد شده، مفهوم هبوط و گناه با توجه به ارکان چهارگانه آن، با رنگ و بویی اسطوره‌ای و نمادین بازتاب یافته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - تحلیل و بررسی ریخت شناسی داستان هبوط و تعالی درغزلی از دیوان شمس
        سوزان کریمی نژاد تورج عقدایی
        ازویژگی های مولوی در عرصه ی غزل پردازی گنجاندن داستان واره ها در غزل است.او از این طریق روشی نو در القای مفاهیم عرفانی به کار می گیرد. حاصل پیوند این غزل ها با داستان واره ها،غزل روایی است که به مثابه ی ابزاری مناسب برای القای اندیشه های مولانا به کار گرفته می شود.این غ أکثر
        ازویژگی های مولوی در عرصه ی غزل پردازی گنجاندن داستان واره ها در غزل است.او از این طریق روشی نو در القای مفاهیم عرفانی به کار می گیرد. حاصل پیوند این غزل ها با داستان واره ها،غزل روایی است که به مثابه ی ابزاری مناسب برای القای اندیشه های مولانا به کار گرفته می شود.این غزل های روایی حاوی ناب ترین تجربه ی عارفانه است،اندیشه هایی که با روایت شدن؛نه تنها بهتر درک می شوند؛بلکه تأثیرگذاری شان نیز می تواند افزایش یابد.بررسی های مختلفی در طی سالیان اخیر در این غزلیّات صورت گرفته است و افراد زیادی از جنبه های گوناگون به دیوان شمس و مفاهیم گران بهای آن نگریسته اند.امّا ریخت شناسی غزل های او به ندرت انجام گرفته است؛ ریخت‌شناسی دانشی است در حوزه ی مطالعات ادبی که نخستین بار ولادیمیر پراپ آن را برای مطالعه ی قصّه‌ها مطرح نمود.کارکرد ریخت‌شناسی در ادبیّات تفکیک آثار ادبی از یکدیگر و تجزیه ی یک اثر ادبی به اجزای به وجود آورنده ی آن و کشف نقش ها و نقش ویژه های اثر و قوانین حاکم بر آن هاست. مقاله ی حاضر درصدد است با استفاده از روش ریخت شناسی،غزلی از غزلیّات دیوان شمس را به اجزای آن فروکاهد و نقش و کارکرد هر عنصر را مشخّص نماید تا بدین وسیله بتواند به درک طرز تلقّی مولانا از قضیه ی هبوط و تعالی نایل آید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - بررسی اثرات نجوم احکامی ماه در بورس اوراق بهادار تهران: شواهدی از دانش نجوم مالی ماه
        علی محمدی اکبر علی آبادی
        نجوم احکامی به بررسی اثرات اجرام سماوی به لحاظ فاصله، جرم، موقعیت و سرعت حرکت در کیهان بویژه کواکب منظومه شمسی بر اتفاقات کره زمین و احوالات ساکنان آن می‌پردازد. یکی از شاخه های نوین نجوم احکامی نجوم مالی است که شاکله آن بررسی وجود اثرات اجرام سماوی در بازار‌های مالی و أکثر
        نجوم احکامی به بررسی اثرات اجرام سماوی به لحاظ فاصله، جرم، موقعیت و سرعت حرکت در کیهان بویژه کواکب منظومه شمسی بر اتفاقات کره زمین و احوالات ساکنان آن می‌پردازد. یکی از شاخه های نوین نجوم احکامی نجوم مالی است که شاکله آن بررسی وجود اثرات اجرام سماوی در بازار‌های مالی و چگونگی بروز اثرات آنها می باشد. این مقاله با هدف بررسی جامع اثرات ماه در بازارهای مالی با این رویکرد که چگونه چرخش و جایگاه ماه در آسمان می‌تواند بورس اوراق بهادار تهران را تحت تاثیر قرار دهد انجام شده است. بدین منظور جامعه آماری بورس اوراق بهادار تهران انتخاب و داده های شاخص کل برای یک دوره 13 ساله (88-1400) بررسی شده است. داده ها از نوع مقطعی و به روش مقایسه میانگین ها بوده و جهت آزمون فرضیه ها از روش T-TEST استفاده شده است. نتایج نشان‌دهنده وجود اثرات بعضی از شاخصه‌های ماه در متغیر‌های نوسان، حجم و تعداد معاملات بوده لیکن بازدهی از این امر متاثر نمی‌شود. بنابراین فرضیه اثرگذاری اهله‌های ماه (محاق و بدر کامل، تربیع اول و سوم) روی نوسان و تعداد معاملات پذیرفته می‌گردد و در مورد فرضیه اثر‌گذاری جایگاه ماه در بروج فلکی (بیت و وبال) برای حجم و (شرف و هبوط) برای نوسان معاملات پذیرفته می‌شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - ظهور اسطورة صعود از دل تضادها و تمثیل های مربوط به آن در دیوان کبیر
        شکوه برادران قدمعلی سرامی
        صعود، یکی از بن مایه های بنیادین در هستی شناسی نوع انسان محسوب می شود که گاه با اسطورة بازگشت تلفیق و همپوشانی پیدا می کند. میل به بر رفتن از دنیای زمانمند و مکانمند و از دنیایی که بر اساس تضادها بنیان نهاده شده است به سوی آرمان شهر بی کرانه و بی سو، همواره آرزوی دیرین أکثر
        صعود، یکی از بن مایه های بنیادین در هستی شناسی نوع انسان محسوب می شود که گاه با اسطورة بازگشت تلفیق و همپوشانی پیدا می کند. میل به بر رفتن از دنیای زمانمند و مکانمند و از دنیایی که بر اساس تضادها بنیان نهاده شده است به سوی آرمان شهر بی کرانه و بی سو، همواره آرزوی دیرین انسان بوده که در ناخودآگاه او تحکیم شده است. این میل در اشعار مولوی، بویژه در دیوان کبیر با به کارگیری تصاویر، نمادها و مفاهیم اسطوره ای متضاد و در نگاهی تأویلی بروز و ظهور پیدا کرده است. این مقاله با بیرون کشیدن این تضادها که اغلب در ساختاری تمثیلی بیان شده اند، این موضوع را بررسی می کند که اغلب این تضادهای تمثیلی در راستای پدید آوردن اسطورة صعود شکل گرفته اند. در این پژوهش تلاش گردیده با روشی تحلیلی- استنادی و با مراجعه به کتب تحلیلی دست اول در این حوزه به واکاوی، برجسته کردن و بررسی ابعاد این اسطوره از رهگذر تضادهای مطرح شده بپردازد. در ابتدا تأثیر مضامین اسطوره ای مربوط و تحکیم کنندة اسطورة صعود همانند اسطورة هبوط، بازگشت جاودانه به وحدت و عشق بررسی شده و سپس تمثیل های مرتبط و برجسته در دیوان کبیر از جمله: آسمان و زمین، نور و ظلمت، قارون و موسی، مرغ و قفس، چاه و جاه، چاه و صحرا و ... و پدید آمدن اسطورة صعود از دل این تضادها موضوع سخن قرار گرفته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - سیر و سلوک اشراقی بر اساس قصه­ غربت غربی
        عین‌الله خادمی فاطمه کوکرم
        انسان معاصر خود حقیقی خویش را گم کرده و در این عالم احساس بیگانه بودن دارد. نفس انسان همواره در تلاش است تا از غربت عالم طبیعت و خراب آباد غربی خود بگریزد و روح خود را به­گونه­ای پرورش دهد تا به عالم علوی بپیوندد. تحقق مرگ یا فنای کامل از تعلقات همان گشوده شدن بندهای دا أکثر
        انسان معاصر خود حقیقی خویش را گم کرده و در این عالم احساس بیگانه بودن دارد. نفس انسان همواره در تلاش است تا از غربت عالم طبیعت و خراب آباد غربی خود بگریزد و روح خود را به­گونه­ای پرورش دهد تا به عالم علوی بپیوندد. تحقق مرگ یا فنای کامل از تعلقات همان گشوده شدن بندهای دام است که در نتیجه­ آن پیوستن دایم به حضرت حق حاصل می­آید. سهروردی در این حکایت، گرفتار شدن در دامگه ناسوتی و روش­های رهایی جستن و مراحل آن را در قالب سفری تمثیلی به تصویر می­کشد. اینپژوهش این حقیقت را آشکار کرده است که اگرچه مشکلات سفر و طولانی بودن آن و گذر از موانع، کوه­ها، سرزمین­ها و اقلیم­ها و... طبیعتاً وجود دارد، اما انسان می­تواند پس از معرفت و شناخت نسبت به خویشتن، به مدد و دستگیری پیر طریق با طیّ مراحلی از حصار قوای مادی و خیالی اندک اندک آزاد شده و از دریای خلق فاصله گرفته و در نتیجه­ این مجاهده به استکمال نفس و معرفت عوالم هستی و اطراف و اکنای آن دست یابد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - مفهوم‌شناسی تأویل عرفانی «خلیفه الهی» در سوره بقره
        محمد رضا آرام فاطمه رحمانی سیدشکری
        پژوهش حاضر، تبیین معنای تأویل عرفانی واژه «خلیفه» درسوره بقره می‌باشد.نظربه اهمیت بررسی واژگان واصطلاحات قرآنی،این پژوهش پس ازبررسی معنای لغوی این واژه با تدبر درآیات 30الی39 سوره بقره به دریافت مفهوم عرفانی«خلیفه الهی»اقدام نموده وبا استفاده ازمفاهیم واژگان وعبارات کلی أکثر
        پژوهش حاضر، تبیین معنای تأویل عرفانی واژه «خلیفه» درسوره بقره می‌باشد.نظربه اهمیت بررسی واژگان واصطلاحات قرآنی،این پژوهش پس ازبررسی معنای لغوی این واژه با تدبر درآیات 30الی39 سوره بقره به دریافت مفهوم عرفانی«خلیفه الهی»اقدام نموده وبا استفاده ازمفاهیم واژگان وعبارات کلیدی موجود در آیات مذکور،به نظرمی‌رسد به معنای عرفانی این لقب درانسان دست یافته است.درهمین راستا،ساختاروجودی«آدم»و رسالتش نیز مفهوم‌یابی شده است. دراین تحقیق،تأثیرتعلیم حقیقی«الاسماءکلها»درساختارانسان موردبررسی قرارگرفته است.نتیجه به دست آمده این است که:تجلی کامل اسماءالهی دروجود نوع انسان، شاید عامل اصلی برای تحقق صفت«خلیفه الهی»دراوباشد.وقوع این امر،فرمانبرداری قوای همه عالم راازانسان درپی خواهدداشت که درقالب سجده ملائکه برآدم درقرآن ازآن تعبیرشده است.درحقیقت ائمه علیهم‌السلام کسانی هستندکه اسماوصفات«رب العالمین»درمعنای اتم واکمل خود،درآن ها از قوه به فعل درآمده است واین معنای تأویل عرفانی «علم الاسماءکلها» است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - نوستالوژی هبوط و بازتاب آن در دیوان حافظ
        زیبا اسماعیلی علی عین علیلو
        Normal0falsefalsefalseEN-USX-NONEAR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-pare أکثر
        Normal0falsefalsefalseEN-USX-NONEAR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin:0in; mso-para-margin-bottom:.0001pt; text-align:justify; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi;} >«نوستالوژی» اصطلاحی است که از پزشکی وارد روان‌شناسی شده سپس جای خود را در ادبیات رمانتیک وغنایی باز کرده است. این حس در تمامی انسان‌ها به صورت غریزی وجود دارد و زمانی ظاهر می‌شود که فرد از گذشته پر اقتدار خود فاصله بگیرد. نوستالژی در آغاز ورود به ادبیات فقط شامل احساس این جهانی افراد بود، اما طولی نکشید که با طرح مسأله«هبوط» حضرت آدم، بُعد متافیزیکی نوستالژی نیز خود را آشکار کرد. هبوط حس دلتنگی برای وطن غیر مادّی است که از آغاز خلقت با آدمیان بوده و در تمامی آثار هنری خود را نشان داده است. شعر یکی از ابزار‌هایی است که هنرمندان برای نشان دادن این حسرت از آن استفاده می‌کنند. شاعرانِ عارف در بیان این حسّ روحانی آثار بی‌بدیلی را از خود به جا گذاشته‌اند. حافظ شیرازی نیز درغزلیّات خود، عالی‌ترین مفاهیم را در حوزه نوستالوژیِ هبوط خلق کرده است. این مقاله از دو قسمت تشکیل شده است. در قسمت نخست به معرفی نوستالوژی به مفهوم عام و نوستالوژی هبوط پرداخته شده است و قسمت دوم مقاله اختصاص به اندیشه‌های حافظ در خصوص نوستالوژی هبوط دارد. بخش اخیر نشان می‌دهد که شرح اشتیاق و مهجوری و چاره‌گری برای رسیدن به جایگاه نخستین، بر بسیاری از غزلیات خواجه سایه انداخته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - روایات مسلمانان از هند (مطالعه موردی داستان آفرینش)
        محسن شاه بختی مصطفی ناصری راد بشری دلریش جواد سخا
        یکی از مباحثی که در کتب سده‌های نخستین و میانه اسلامی مطرح بوده هبوط آدم در هند ‌‌‌‌‌‌‌می باشد.‌‌‌‌‌‌‌ شاید بتوان گفت که داستان نخستین انسان‌‌‌‌‌‌‌،‌‌‌‌‌‌‌ یک داستان جهانی است‌‌‌‌‌‌‌.‌‌‌‌‌‌‌ ادیان ابراهیمی به آن پرداخته‌اند و در کتب عهدین و قرآن آمده است. عد‌ه‌ای برآنند أکثر
        یکی از مباحثی که در کتب سده‌های نخستین و میانه اسلامی مطرح بوده هبوط آدم در هند ‌‌‌‌‌‌‌می باشد.‌‌‌‌‌‌‌ شاید بتوان گفت که داستان نخستین انسان‌‌‌‌‌‌‌،‌‌‌‌‌‌‌ یک داستان جهانی است‌‌‌‌‌‌‌.‌‌‌‌‌‌‌ ادیان ابراهیمی به آن پرداخته‌اند و در کتب عهدین و قرآن آمده است. عد‌ه‌ای برآنند که ماجرا را غیر واقعی‌‌‌‌‌‌‌، خیالی و بر گرفته از دیگر فرهنگ‌ها بدانند و برخی هم این اشتراک را دلیلی بر اصالت آن نزد فرهنگ‌ها می دانندکه هر قومی به آن شکل بومی‌ داده است‌‌‌‌‌‌‌.‌‌‌‌‌‌‌ گروه سومی هم وجود دارند و به آن به دیده تمثیل و اسطوره ‌می‌نگرند‌‌‌‌‌‌‌.‌‌‌‌‌‌‌ این تحقیق درنظر دارد با بهره‌‌‌‌‌‌‌گیری از روش توصیفی- تحلیلی‌‌‌‌‌‌‌،‌‌‌‌‌‌‌ جایگاه سرزمین هند را به عنوان سرزمین نخستین انسان‌‌‌‌‌‌‌،‌‌‌‌‌‌‌ در روایات مسلمانان، به ویژه نزد نویسندگان مسلمان ایرانی‌‌‌‌‌‌‌،‌‌‌‌‌‌‌مشخص و بر جسته سازد و کنش و واکنش ادیان ابراهیمی و فرهنگ‌های ملل‌‌‌‌‌‌‌،‌‌‌‌‌‌‌ برسر موضوعات جهان شمولی همانند نخستین انسان را تحلیل نماید و بر این موضوع تأکیدکند که چنین داستانی‌‌‌‌‌‌‌،‌‌‌‌‌‌‌ تک ریشه‌ای و تک بعدی نیست و در شکل‌‌‌‌‌‌‌گیری آن عوامل گوناگونی ایفای نقش کرد‌ه‌اند‌‌‌‌‌‌‌. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - مفهوم شناسی تأویل عرفانی«خلیفه الهی»
        فاطمه رحمانی سید شکری
        پژوهش حاضر، بیان معنای تأویل عرفانی واژه خلیفه در سوره بقره می باشد . نظر به اهمیت بررسی واژگان و اصطلاحات قرآنی، این پژوهش پس از بررسی معنای لغوی این واژه، با تدبر در آیات 30الی39سوره بقره به دریافت مفهوم عرفانی خلیفه الهی اقدام نموده و با استفاده از مفاهیم واژگان و ع أکثر
        پژوهش حاضر، بیان معنای تأویل عرفانی واژه خلیفه در سوره بقره می باشد . نظر به اهمیت بررسی واژگان و اصطلاحات قرآنی، این پژوهش پس از بررسی معنای لغوی این واژه، با تدبر در آیات 30الی39سوره بقره به دریافت مفهوم عرفانی خلیفه الهی اقدام نموده و با استفاده از مفاهیم واژگان و عبارات کلیدی موجود در آیات مذکور، به نظر میرسد به معنای عرفانی این لقب درانسان دست یافته است. درهمین راستا، ساختار وجودی آدم و رسالتش نیز مفهوم یابی شده است. دراین تحقیق، تأثیر تعلیم حقیقی الاسماءکلها در ساختار انسان مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه به دست آمده این است که: تجلی کامل اسماء الهی دروجو دنوع انسان؛ شاید عامل اصلی برای تحقق صفت خلیفه الهیدر او باشد. وقوع این امر، فرمانبرداری قوای همه عالم را از انسان، در پی خواهد داشت که در قا لب سجده ملائکه برآدم درقرآن از آن تعبیرشده است. عینیت این ویژگی در شخصیت اولیاء الهی (در رأس آنها اهل بیت علیهم السلام) درعالم مُلک ،به تدریج خود را آشکار می سازد؛ پس هدف از هبوط آدم به ارض (که عالم ماده و تدریج است) نمایش کسب مقامخلیفت الهی به شکل تدریجی آن است که در نهایت، سبب رسیدن اولیاء الهی به مقامات عالیۀ مظاهرک امل اسماء الهی خواهد شد و قرب کامل به الله را به دنبال خواهد داشت.آنگاه است که امامت در آنها به منصه ظهور می رسد؛پس وظیفه اصلی خلیفه الهی در امر امامت ،خود را نشان میدهد. در حقیقت ائمه علیهم السلام کسانی هستندکه اسما و صفات رب العالمین در معنای اتم و اکمل خود، در آنها از قوه به فعل درآمده است. و این معنای تأویل عرفانی علم الاسماءکلها است. در مورد دیگر انسان ها، به تناسب ایمان و عمل آنها، و همچنین به میزان پیروی آنها از اهل بیت علیهم السلام-که مصداق حقیقی انسان کامل هستند-خداوند مرتبه ای ازمراتب کمال انسانی و خلیفـه الهی بودن را به آنان عطا می فرماید که خود عاملی است برای بهره مندی ازمراتب قُرب الهی واولیاء مقرب. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - مضمون هبوط آدم (ع) در غزلیات حافظ
        سید قادر لاهوتی
      • حرية الوصول المقاله

        12 - بررسی تحلیلی و تطبیقی نخستین زیستگاه و هبوط انسان در کتاب مقدس با دیگراسطوره‏های خاورمیانه
        حسن حیدری علی بهاری
        آدمیان از دیرباز، خاستگاه و گوهر خود را برتر از عالم مادی موجود می‌دانسته‌‌اند. اعتقاد به این باور که نیاکان بشر جایگاهی بهشتی داشته و در نتیجه گناه، به این خاکدان درافتاده‌اند، در غالب اسطوره‌ها و ادیان کهن بازتاب دارد و یکی از عناصر اصلی انسان‌شناسی ادیان قدیم و زنده أکثر
        آدمیان از دیرباز، خاستگاه و گوهر خود را برتر از عالم مادی موجود می‌دانسته‌‌اند. اعتقاد به این باور که نیاکان بشر جایگاهی بهشتی داشته و در نتیجه گناه، به این خاکدان درافتاده‌اند، در غالب اسطوره‌ها و ادیان کهن بازتاب دارد و یکی از عناصر اصلی انسان‌شناسی ادیان قدیم و زنده را تشکیل می‌دهد. این مقاله به مرور و تحلیل داستان آفرینش، ویژگی‌های نخستین زیستگاه آدم و حوا (عدن) و علت هبوط آنان در کتاب مقدس می‌پردازد و آنها را با باورهای اسطوره‌های کهن‌تر خاورمیانه، از جمله اسطوره‌های بین‌النهرین، ایران و مصر مقایسه می‌کند؛ همچنین رهیافت‌های روان‌شناسانه و اسطوره‌ای اندیشمندانی چون کمبل، فروید،یونگ،تیلیش و جان‌گری در تفسیر اسطوره‌های هبوط بیان می‌شوند. این بررسی تطبیقی نشان می‌دهد که در کتاب مقدس و اسطوره‌های بین‌النهرین عناصر و نمادهای مار، درخت، زن، گناه، هبوط (اخراج) از پردیس و اجتناب خدا/خدایان از شراکت انسان در اوصاف الوهیت، به‌ویژه دارا بودن علم، قدرت و حیات جاودان نقش مهم و مشابهی داشته‌اند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        13 - بررسی بن‌مایه تنزّل آغازین با نگاهی به تفسیر کشف‌الاسرار و عدّة‌الابرار
        علی‌اصغر زارعی علی‏رضا مظفری
        در داستان هابیل و قابیل از تفسیر کشف الاسرارِ میبدی، سخن از ترسیدن قابیل با شنیدن آوازی و گریختن او از خلق و انس گرفتن با وحوش بیابان به میان آمده است. این موضوع با کهن الگویی ارتباط داردکه از آن با عنوان تنزّل آغازین یاد می شود. انسان طبق این کهن الگو، از دوره ای طلایی أکثر
        در داستان هابیل و قابیل از تفسیر کشف الاسرارِ میبدی، سخن از ترسیدن قابیل با شنیدن آوازی و گریختن او از خلق و انس گرفتن با وحوش بیابان به میان آمده است. این موضوع با کهن الگویی ارتباط داردکه از آن با عنوان تنزّل آغازین یاد می شود. انسان طبق این کهن الگو، از دوره ای طلایینزول کرده و سرآغاز را از دست داده است. در پژوهش حاضر کوشش شده است با روش توصیفی - تطبیقی این کهن الگو در چند فرهنگ مختلف بررسی شود. این پژوهش نشان می دهد که کهن الگوی تنزل آغازین که در بیشتر آیین ها دیده می شود، حکایت از خویشاوندی انسان نخستین با طبیعت و حیوانات دارد که بر اثر اندیشه ای اهریمنی از دست رفته است. همراهی انسان با طبیعت در دورۀ زرین، هرچند فراموش شده، ردِپای آن کاملاً از بین نرفته است. حضور کهن الگوی یادشده در فرهنگ‎ های مختلف، صورت های گوناگونی دارد، اما ویژگی های مشترکِ معینی پیوسته در آنها تکرار می شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        14 - تطبیق حکایت هبوط در دو حماسه‏ی شاهنامه‌ی فردوسی و بهشت گمشده‌ی میلتون
        شکر اله پورالخاص چیمن فتحی
        پردازجان میلتون در اثر حماسی خود، بهشت گم‌شده، به بیان و توصیف حکایت هبوط در داستان هبوط ابلیس، هبوط آدم و هبوط روح مسیح در کالبدی خاکی پرداخته است. در توصیفات و تعاریف میلتون علاوه بر جنبه‌های متفاوت هبوط، گاهی دیدگاه شاعر را در بیان لزوم و پیامدهای هبوط بشر هم‌چون عشق أکثر
        پردازجان میلتون در اثر حماسی خود، بهشت گم‌شده، به بیان و توصیف حکایت هبوط در داستان هبوط ابلیس، هبوط آدم و هبوط روح مسیح در کالبدی خاکی پرداخته است. در توصیفات و تعاریف میلتون علاوه بر جنبه‌های متفاوت هبوط، گاهی دیدگاه شاعر را در بیان لزوم و پیامدهای هبوط بشر هم‌چون عشق، مرگ، برافروختن شعلۀ شهوت و نیاز به توبه و تضرّع و هم‌چنین عظمت هبوط روح آسمانی مسیح را در جسمی زمینی و تأثیر آن در رستگاری و جاودانگی نهایی بشر، می‌توان دید. در شاهنامۀ فردوسینیز هبوط، گاه معنوی و گاه عینی است؛ گاه متوجه شاهان و پهلوانان و گاه در پیوند با قلمرو های آنان و سرزمین های اساطیری و تاریخی است. افزون بر آن، این حماسۀ ملّی، ریشه در اساطیر و باورهای اساطیری ایرانیان دارد. داستان آفرینش و نبرد بزرگ اساطیری میان دو قطب اهورامزدا و اهریمن یا خیر و شرّ (هم‌چون نبرد میان خدا و شیطان در برخی از ادیان زندۀ دنیا) که بنیاد این باورهای کهن را تشکیل می دهد، و نیز درون‌مایه های اصلی برخی از داستان ها و شخصیت‌پردازی قهرمانان آن‌ها هم‌چون تهمورث، جمشید و کاووس به گونه ای آشکار یا نمادین در بردارندۀ معانی آشکار و نهان هبوط است. این پژوهش به بررسی جنبه های گوناگون هبوط در این دو اثر حماسی می پردازد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        15 - داستان آفرینش در مثنوی مولانا و دیگر آثار صوفیانه
        آنوشا قهاری
        آفرینش الهی دلیل حضور ما در جهان است. اما آیا براستی می دانیم از کجا آمده ایم؟ و زبهر چه آمده ایم؟ یا انجام کار چیست؟ دغدغه این چرایی ها در ذهن و زبان بسیاری موج می زند و پاسخ آنان حکایت از تلاشی است که برای تخفیف دلنگرانی های بشری داشته اند. عرفان ایرانی اسلامی در مواج أکثر
        آفرینش الهی دلیل حضور ما در جهان است. اما آیا براستی می دانیم از کجا آمده ایم؟ و زبهر چه آمده ایم؟ یا انجام کار چیست؟ دغدغه این چرایی ها در ذهن و زبان بسیاری موج می زند و پاسخ آنان حکایت از تلاشی است که برای تخفیف دلنگرانی های بشری داشته اند. عرفان ایرانی اسلامی در مواجهه با این سؤال مهم از منظر ویژه ای آن را مورد بررسی قرار داده است. آفرینش و داستان آدم و حوا در آثار بسیاری از عرفای نامدار سده های نخست تمدن اسلامی تا قرون بعد، نظیر حلاج، ابن عربی، نسفی، عطار، سنایی، مولانا و دیگران به چشم می خورد. این مقاله بر آن است تا ایده های برجسته عرفا پیرامون مسأله آفرینش، داستان خلقت آدم و حوا و موضوع ابلیس را مورد مداقه قرار دهد. اینکه آفرینش برپایه محبت الهی بنا شده، موضوع عنایت حق به انسان، پایداری ابلیس در عشق و درهم آمیختگی موضوع ابلیس و اهریمن و در نهایت دیدگاه مولانا و اندیشه او در زمینه آفرینش انسان و ماجرای ابلیس از جمله نکاتی است که در این مقاله به آن پرداخته شده است. هرچند مولانا این وادی را پرخطر می بیند لیکن باور وحدت وجودی او آدم را از منظر تئوری انسان کامل مورد ارزیابی قرار می دهد. تفاصيل المقالة