سیر و سلوک اشراقی بر اساس قصه غربت غربی
الموضوعات : عرفان اسلامیعینالله خادمی 1 , فاطمه کوکرم 2
1 - دانشیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی
2 - دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه و حکمت اسلامی، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی
الکلمات المفتاحية: پیر, سهروردی, غربت غربیسیر و سلوک, چشمهزندگانی, طور سینا, هبوط,
ملخص المقالة :
انسان معاصر خود حقیقی خویش را گم کرده و در این عالم احساس بیگانه بودن دارد. نفس انسان همواره در تلاش است تا از غربت عالم طبیعت و خراب آباد غربی خود بگریزد و روح خود را بهگونهای پرورش دهد تا به عالم علوی بپیوندد. تحقق مرگ یا فنای کامل از تعلقات همان گشوده شدن بندهای دام است که در نتیجه آن پیوستن دایم به حضرت حق حاصل میآید. سهروردی در این حکایت، گرفتار شدن در دامگه ناسوتی و روشهای رهایی جستن و مراحل آن را در قالب سفری تمثیلی به تصویر میکشد. اینپژوهش این حقیقت را آشکار کرده است که اگرچه مشکلات سفر و طولانی بودن آن و گذر از موانع، کوهها، سرزمینها و اقلیمها و... طبیعتاً وجود دارد، اما انسان میتواند پس از معرفت و شناخت نسبت به خویشتن، به مدد و دستگیری پیر طریق با طیّ مراحلی از حصار قوای مادی و خیالی اندک اندک آزاد شده و از دریای خلق فاصله گرفته و در نتیجه این مجاهده به استکمال نفس و معرفت عوالم هستی و اطراف و اکنای آن دست یابد.