محیط عامل اصلی توصیف طبیعت است. توصیف طبیعت و مظاهر آن همچون باغ و بستان و گلها و ... در عصر عباسی گستردهتر از عصر جاهلی و اموی میگردد. در عصر عباسی جلوههای تمدن و شهرنشینی به یکباره سر بر میآورد. بنابراین وصف بیشتر با استعاره و تشبیهات رخ مینماید؛ که این خود بیا أکثر
محیط عامل اصلی توصیف طبیعت است. توصیف طبیعت و مظاهر آن همچون باغ و بستان و گلها و ... در عصر عباسی گستردهتر از عصر جاهلی و اموی میگردد. در عصر عباسی جلوههای تمدن و شهرنشینی به یکباره سر بر میآورد. بنابراین وصف بیشتر با استعاره و تشبیهات رخ مینماید؛ که این خود بیانگر وسعت خیال شاعر عصر عباسی است. شعر پارسی دوره منوچهری دامغانی را باید شعر طبیعت خواند، منوچهری از جمله شاعران طراز اول این دوره است. منوچهری به سبب شیفتگی به ادبیات عرب، به تقلید از شاعران عرب روی آورده، و با وجود نوآوری در شعر طبیعت، بسیاری از تشبیهات و صور خیال که توسط شاعران عصر عباسی از جمله ابنرومی و ابنمعتز وارد شعر شد؛ در شعر منوچهری آمده است. شعر توصیفی ابنرومی در این دوره تابلوهایی درخشنده و سرور انگیز از باغها و چمنزارهاست. در بیشتر این تصاویر جان بخشیدن به موجودات بیجان و عاقلانگاری نقطه مشترک با اشعار منوچهری است.
تفاصيل المقالة
شناخت بسامدهای طبیعتگرایانه در شعر منوچهری و مولانا میتواند راه را برای شناخت بهتر ساختار مفهومی تصویرگری در شعر آنان هموار سازد. بیتردید جذابیت و جاذبه آفرینیهای منوچهری از بازنمایی اجزاء طبیعت در شعرش منحصر به فرد است. استاد شفیعی کدکنی در حوزه تصویرهای حسی و ماد أکثر
شناخت بسامدهای طبیعتگرایانه در شعر منوچهری و مولانا میتواند راه را برای شناخت بهتر ساختار مفهومی تصویرگری در شعر آنان هموار سازد. بیتردید جذابیت و جاذبه آفرینیهای منوچهری از بازنمایی اجزاء طبیعت در شعرش منحصر به فرد است. استاد شفیعی کدکنی در حوزه تصویرهای حسی و مادی طبیعت، از او به عنوان بزرگترین شاعر در طول تاریخ ادب فارسی یاد میکند. مولانا نیز غواص اقیانوس معرفت است و در شعرش صورتی ترکیبی از صور خیال آفاقی و انفسی از طبیعت و تصاویر اجزاء طبیعت ارائه میدهد. مقایسه طیفهای معمول و معناگرایانه از عناصر طبیعت در شعر منوچهری(طبیعتگرای صرف) و غزلیات مولانا به عنوان شاعری که نگاهی عرفانی به طبیعت دارد اساس این مقاله قرار گرفته است. بررسی تطبیقی جذابیتهای بسامدهای طبیعت در شعر این دو شاعر چشم انداز تحلیل طبیعتگرایی در شعر فارسی را گستردهتر میسازد.
تفاصيل المقالة
چکیده در این جستار، وصف طبیعت در دیوان دو شاعر کهن ایرانی: طغرایی(515ﮪ) و منوچهری دامغانی(433ﮪ)، مقایسه و بررسی شده است. نخست به جایگاه و رسالت ادبیات تطبیقی، مختصری از زندگینامه‌ طغرایی و منوچهری، ویژگی‌های ادبی، فرهنگی و محیطی عصر و شعر دو شاعر اشاره کرده ا أکثر
چکیده در این جستار، وصف طبیعت در دیوان دو شاعر کهن ایرانی: طغرایی(515ﮪ) و منوچهری دامغانی(433ﮪ)، مقایسه و بررسی شده است. نخست به جایگاه و رسالت ادبیات تطبیقی، مختصری از زندگینامه‌ طغرایی و منوچهری، ویژگی‌های ادبی، فرهنگی و محیطی عصر و شعر دو شاعر اشاره کرده ایم و سپس با روش وصفی ــ تحلیلی، به مقایسه تطبیقی وصف طبیعت بی¬جان و جاندار و شیوه‌ پرداخت و تصویر‌سازی این موضوعات در دیوان‌های طغرایی و منوچهری با ذکر نمونه و بیان اشعاری که اثر‌پذیری در آنها مشهود است، پرداخته¬ایم.
تفاصيل المقالة
نقش رنگ در ادب پارسی از نقش های غیر قابل انکار است. هر رنگی تأثیر خاصی دارد و هر تأثیر از رنگی خاص، حال و هوای روانی مخصوصی پدید می آورد. شاعران و نویسندگان در دامنه ارتباطات غیر کلامی با دریافت های عاطفی و گاه عقلی خود در روشن کردن رازهای ناشناخته رنگ، گام های مؤثری بر أکثر
نقش رنگ در ادب پارسی از نقش های غیر قابل انکار است. هر رنگی تأثیر خاصی دارد و هر تأثیر از رنگی خاص، حال و هوای روانی مخصوصی پدید می آورد. شاعران و نویسندگان در دامنه ارتباطات غیر کلامی با دریافت های عاطفی و گاه عقلی خود در روشن کردن رازهای ناشناخته رنگ، گام های مؤثری برداشته اند. دست آوردهای این پژوهش که به زبان ادبی و بلاغی رنگ در ارتباطات غیر کلامی در اشعار رودکی و منوچهری پرداخته است، نشان می دهد که رنگ ها در اشعار این شعرا، زبانِ دوم و گویای آنهاست. این دو شاعر، به عنوان دو شاعر بزرگ طبیعت گرای سبک خراسانی، همچون دیگر شاعران این سبک، از دامنه تنوع رنگ ها و زبان آنها، در آفرینش واژه ها، مضامین، تعابیر، تصاویر هنری و ادبی با الهام از رنگارنگی طبیعت رنگین، در انتقال و القای اندیشه ها و پیام های درونی خود در عالمِ ارتباطات غیر کلامی نهایت استفاده را کرده اند. رنگ های سرخ، سیاه، سفید، زرد و... در این ساختارها، بسامد بالایی را نسبت به دیگر رنگ ها دارند. شادی ها را به با رنگ های سرخ و سبز و... به تصویر کشیده اند و در غم و غصه ها، رنگ سیاه، تیره و... زبان گویای آنها شده است و در بیان پاکی ها و صافی ها، رنگ سفید را انتخاب کرده اند و در یأس و ناامیدی، نمودی از رنگ های تیره و کدر و... را برگزیده اند.
تفاصيل المقالة
رنگ عنصر اساسی طبیعت محسوب میشود و اگر رنگ را از طبیعت بگیریم مفهومی باقی نخواهد ماند با توجه به اهمیت رنگ و ارتباط آن با طبیعت به مقایسهی میان دو شاعر طبیعت، منوچهری دامغانی شاعر سبک خراسانی و سهراب سپهری شاعر معاصر میپردازیم و تفاوت نگاه این دو شاعر را در کاربردرنگ بر أکثر
رنگ عنصر اساسی طبیعت محسوب میشود و اگر رنگ را از طبیعت بگیریم مفهومی باقی نخواهد ماند با توجه به اهمیت رنگ و ارتباط آن با طبیعت به مقایسهی میان دو شاعر طبیعت، منوچهری دامغانی شاعر سبک خراسانی و سهراب سپهری شاعر معاصر میپردازیم و تفاوت نگاه این دو شاعر را در کاربردرنگ بررسی مینماییم. با توجه به این نکته که اصوالً شاعر سبک خراسانی برونگراست و جزیینگر و هرچه از شعر سبک خراسانی دورتر میشویم به دورهی معاصر نزدیک با کلیت گرایی و مفاهیم ذهنی و سمبلیک بیشتر روبرو میشویم. از انجایی که رنگ از دیر باز مورد توجه و علاقه بسیاری از هنر مندان به میژه شاعران بوده،نویسندی این متن بر ان است تا با نوشتن این مقاله که ازدل پایان نامه استخراج نموده تفاوت نگاه دو شاعر معاصر و سنتی را نشان دهد و خواننده را وادار کند که خود به قضاوت بنشیند وداوری کند که ایا این دو شاعر چه اشتراکات و اختلافاتی باهم دارند.
تفاصيل المقالة
شادی از دید روانشناسی دارای ابعاد عاطفی، شناختی و اجتماعی است که ایجاد و بروز آن در کنار عوامل برونفردی مانند کامیابیهای اجتماعی، درگرو عوامل درونفردی ازجمله هوش هیجانی است. با توجّه به ارتباطِ بین شادی و هوش هیجانی، مبنی بر اینکه شادی عوامل عاطفی، شناختی و اجتماعی أکثر
شادی از دید روانشناسی دارای ابعاد عاطفی، شناختی و اجتماعی است که ایجاد و بروز آن در کنار عوامل برونفردی مانند کامیابیهای اجتماعی، درگرو عوامل درونفردی ازجمله هوش هیجانی است. با توجّه به ارتباطِ بین شادی و هوش هیجانی، مبنی بر اینکه شادی عوامل عاطفی، شناختی و اجتماعی را دربرمیگیرد و هوش هیجانی شامل خودآگاهی، خود مدیریتی، آگاهی اجتماعی و مهارت های اجتماعی است،این پژوهش پاسخ گویی به این سؤال را مورد بررسی قرار داده است: دلیل فرحناکی بیشتر سرودههای فرخی و منوچهری و برتری ایشان از این دید بر شاعران دیگر با وجود یکسانبودن درونمایه و محتواهای شعری چیست؟ بنابراین با توجّه به پویایی و نشاط بیشازحدّ اشعار فرّخی و منوچهری بر اساس نظریۀ گلمن در زمینۀ هوش هیجانی و نظریۀ آرگایل در حوزۀ شادی می توان بیان کرد که حرکت و جنبوجوش و تحرّک و فرحناکیِ ناشی از هوش هیجانی و شادیِ این دو شاعر است که در قالب اشعار به میزان زیادی به مخاطبان منتقل می شود.
تفاصيل المقالة
مطالعه موسیقی در ادبیات و تأثیرات متقابل آن که در این مقاله از منظر منظومه ی خسرو و شیرین نظامی بدان می پردازیم در حیطه مطالعات دو بنی قرار دارد. خسرو و شیرین از برجسته ترین اسنادموسیقی و الحان باربدی است که در آن اسامی آهنگ ها و الحان، سازهاو اصطلاحات موسیقی در بیان در أکثر
مطالعه موسیقی در ادبیات و تأثیرات متقابل آن که در این مقاله از منظر منظومه ی خسرو و شیرین نظامی بدان می پردازیم در حیطه مطالعات دو بنی قرار دارد. خسرو و شیرین از برجسته ترین اسنادموسیقی و الحان باربدی است که در آن اسامی آهنگ ها و الحان، سازهاو اصطلاحات موسیقی در بیان درون مایه تغزّلی به مناسبت بکار رفته و بدین لحاظ خود رساله ای است مستقل در موسیقی. یکی ازمهم ترین مشخّصه های این منظومه ذکر بخشی ازساختار موسیقایی دوره قبل ازاسلام یعنی موسیقی دوره ی ساسانیان مشتمل بر سی لحن باربدی است که منوچهری پیش از نظامی ونیز برخی دیگر به ذکر آنها پرداخته اند. در این مقاله به مقایسه روایت های گوناگون ازالحان باربدی پرداخته میشود.
تفاصيل المقالة
یکی از راههای تکامل شعر و تنوع بخشی به مضامین آن، استفاده شاعر از اصطلاحات علوم گوناگونی؛ مانند: طب، نجوم... است تا هم معلومات متعدد خود را در کسوت زیبای شعرعرضه نموده، از نو آوری در آن سود جوید؛ و هم، محیط تربیتی، اجتماعی خویش و حوادثی که از آن در ذهن و شعرش تأثیر عمیق أکثر
یکی از راههای تکامل شعر و تنوع بخشی به مضامین آن، استفاده شاعر از اصطلاحات علوم گوناگونی؛ مانند: طب، نجوم... است تا هم معلومات متعدد خود را در کسوت زیبای شعرعرضه نموده، از نو آوری در آن سود جوید؛ و هم، محیط تربیتی، اجتماعی خویش و حوادثی که از آن در ذهن و شعرش تأثیر عمیق داشته، به خوانندگان بشناساند؛ شعر عصر غزنوی با سامانی تفاوتهایی دارد؛ از جمله اینکه سادگی بیان سامانی جای خود را به استحکام در دوره ی غزنوی می دهد، همچنین اجزای تصاویر خیالی شاعر دوره ی غزنوی تا حدّی در پختگی شعر مؤثّر واقع می گردد و از این منظر می توان منوچهری دامغانی را نماینده ی تمام عیار دوره غزنوی دانست؛ چرا که تصاویر شعریش از طبیعت، که حاصل تجربههای حسی وی میباشد، همه را با زبان شعری خویشتن توصیف می نماید و هر از گاهی تخیّل خویش را در این عرصه به جولان وا میدارد. وی با برخورداری از اطلاعات نجومی مطابق زمان خود اقدام به بیان و توصیف این اطلاعات نموده و بسیاری از تشبیهات نجومی خود را براساس تصاویر ذهنیای که از اجرام آسمانی داشته، به وجود آورده است و بسان هنرمندی زبردست میکوشد تا بین زمین و عناصر آن با فلک و کرات آن پیوندی شاعرانه دریابد، و با دقّت و ظرافت شگرفی این امور دور از هم و گاه متضاد- زمینی، آسمانی- را مقایسه، و مناسبتهایی میان آنها را استنباط نماید.
تفاصيل المقالة
معلقات سبع یکی از گنجینههای فرهنگی بزرگ بشر و از افتخارات تاریخ ادبیات و ادبیات عرب است. کشور ایران به دلیل همجواری با سرزمینهای عرب از زبان، ادبیّات و فرهنگ عرب تأثیر پذیرفته است. اگرچه این تأثیر، متقابل و عمیق است؛ اما بیگمان تأثیر ادبیات عرب بر شاعران دورههای آغ أکثر
معلقات سبع یکی از گنجینههای فرهنگی بزرگ بشر و از افتخارات تاریخ ادبیات و ادبیات عرب است. کشور ایران به دلیل همجواری با سرزمینهای عرب از زبان، ادبیّات و فرهنگ عرب تأثیر پذیرفته است. اگرچه این تأثیر، متقابل و عمیق است؛ اما بیگمان تأثیر ادبیات عرب بر شاعران دورههای آغازین ادبیات فارسی عمیقتر و بزرگتر بوده است. یکی از اهداف اصلی این پژوهش تحلیل و مقایسۀ اشعار مربوط به توصیف اطلال و دمن در معلقات سبع با شعر چهار تن از برجستهترین شاعران سبک خراسانی؛ یعنی عنصری، منوچهری دامغانی، امیرمعزی و ناصرخسرو است. نویسنده در این پژوهش درصدد آن است تا به شیوۀ توصیفی – تحلیلی و ابزار کتابخانهای به بررسی، تحلیل و توصیف اطلال و دمن در معلقات سبع و شاعران برجستۀ سبک خراسانی بپردازد. اکثر قریب بهاتفاق محقّقانی که دربارۀ تأثیرپذیری شعر فارسی از شعر عربی در مقولۀ توصیف اطلال و دمن قلمفرسائی کردهاند، در این نظر متفقاند که شاعران ایرانی در سرودن اشعار مربوط به بازماندههای خانۀ معشوق دنبالهرو شاعران عرب بودهاند و از شعر شاعران سرشناس عرب در این زمینه بهعنوان الگو و نمونۀ کار خود استفاده کردهاند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شاعران فارسی زبان نتوانستهاند مانند شاعران عرب، حس اندوه و فراق عاشق از دیدن اطلال را به مخاطب انتقال دهند و در این راه ناکام بودهاند و در این نوع ادبی، شعرشان حاصلی جز تکلفگویی نداشته است.
تفاصيل المقالة
برخی از ابیات شعرا به آیین اسطورهای خاصی دلالت دارند که تنها با تحلیل بنمایههای آن آیین میتوان به درک درست و دقیقی از مفهوم بیت، دست یافت. در این پژوهش با تحلیل بیتی از منوچهری، شاعر قصیده¬پرداز سدۀ پنجم هجری: (گشت نگارین تذرو پنهان در کشتزار/ همچو عروسی غریق در بن أکثر
برخی از ابیات شعرا به آیین اسطورهای خاصی دلالت دارند که تنها با تحلیل بنمایههای آن آیین میتوان به درک درست و دقیقی از مفهوم بیت، دست یافت. در این پژوهش با تحلیل بیتی از منوچهری، شاعر قصیده¬پرداز سدۀ پنجم هجری: (گشت نگارین تذرو پنهان در کشتزار/ همچو عروسی غریق در بن دریای چین) در پی آن هستیم که به ریشه¬های تاریخی آیین به کار رفته در مصراع دوم اشاره نماییم. برای دستیابی به این هدف، نگارندگان در این جستار کوشیدهاند تا با استفاده از نظریههای حوزۀ اسطورهشناسی و مراجعه به اسطورههای گوناگون با روش توصیفی- تحلیلی به هدف یاد شده پاسخ دهند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که در دورهای از چین، دختران بنا به دلایلی مثل زندگی¬بخشی و پیشگیری از طغیان رودخانه، با چهره و لباسهای آراسته، در رودخانه قربانی میشدند.
تفاصيل المقالة
در این نوشته سعی برآن بوده که تأثیر شعر جاهلی عرب بر شعر منوچهری مورد بررسی قرار گیرد. از آن جا که بسیاری از مضامین شعر منوچهری برگرفته از شعر شاعران جاهلی است، پرسشی که مطرح می شود این است که اگر شعر جاهلی در اختیار منوچهری نمی بود، آیا بازهم شاهد چنین تعابیری در شعر م أکثر
در این نوشته سعی برآن بوده که تأثیر شعر جاهلی عرب بر شعر منوچهری مورد بررسی قرار گیرد. از آن جا که بسیاری از مضامین شعر منوچهری برگرفته از شعر شاعران جاهلی است، پرسشی که مطرح می شود این است که اگر شعر جاهلی در اختیار منوچهری نمی بود، آیا بازهم شاهد چنین تعابیری در شعر منوچهری بودیم یا نه. در ضمن پاسخ به این پرسش، شواهد تأثیر مضامین شعرای عرب بر شعر منوچهری آورده می شود.
تفاصيل المقالة
از زمینههایی که در اشعار دورة اولیة شاعران ادب فارسی نمودی آشکار و انکارناشدنی دارد، وجود عناصر اشرافی در جوف تصویر و خیالپردازی سخنسرایان است. یکی از شاعرانی که به جهت اتّصال به دربار و زندگی اشرافی خود، بیگمان در بازتاب این عناصر در شعرش برکنار نمانده، ابوالنجماح أکثر
از زمینههایی که در اشعار دورة اولیة شاعران ادب فارسی نمودی آشکار و انکارناشدنی دارد، وجود عناصر اشرافی در جوف تصویر و خیالپردازی سخنسرایان است. یکی از شاعرانی که به جهت اتّصال به دربار و زندگی اشرافی خود، بیگمان در بازتاب این عناصر در شعرش برکنار نمانده، ابوالنجماحمدبنقوصبناحمد منوچهری دامغانی (432 هـ.ق) است. تاکنون توجه بیشتر پژوهندگان معطوف به جلوههای تصویری و وجوه مشترک شعر این شاعر با تازیگویان بوده است، حال آنکه وجود عناصر کمنظیر اشرافی از پایههای صور خیال شعر اوست. تا امروز تنها تلاشهایی اندک به پژوهشهای درونمتنی در سطح واژگان شعر وی دیده میشود. اخیراً شرحی بر دیوان منوچهری نوشته شده است و در آن برخی عناصر اشرافی را به دلیل عدم توجه به گوناگونی این عناصر و صورت حقیقی آنها در بطن شعر، به نادرستی تفسیر و بیان کردهاند. این پژوهش در پی ذکر اهمیت توجه، به ارتباط عناصر اشرافی با تصویر شعر منوچهری و نمایاندن تأویلی درست از آنهاست. آنچه در این مقاله ذکر میشود، پاسخی به این سؤال است که، آیا زندگی شاعر و شرایط محیطی وی در عناصر تصویرساز شعرش تأثیر داشته است؟
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications