• فهرس المقالات دگردیسی

      • حرية الوصول المقاله

        1 - معناشناسی تاریخی واژگان قرآنی: تحلیلی بر انواع دگردیسی و تأثیر آن بر فرآیند تفسیر
        احمد اسدی محمدجواد اسکندرلو علیرضا کاوند
        قرآن‌کریم به‌ عنوان تنها متن وحیانی بدون تغییر، حقیقت را در قالب واقعیت با هدف فهم، به ‌اجمال بیان داشته است و عقل انسان به ‌عنوان مهم‌ترین حجت فهم، درگیر کاوش در کشف لایه‌های معنایی آن شده است. واقعیت قرآن در قالب زبان بشری تحقق یافته است و خالق آن بر اساس حکمت مطلق خو أکثر
        قرآن‌کریم به‌ عنوان تنها متن وحیانی بدون تغییر، حقیقت را در قالب واقعیت با هدف فهم، به ‌اجمال بیان داشته است و عقل انسان به ‌عنوان مهم‌ترین حجت فهم، درگیر کاوش در کشف لایه‌های معنایی آن شده است. واقعیت قرآن در قالب زبان بشری تحقق یافته است و خالق آن بر اساس حکمت مطلق خود، از تمام فضای زبانِ انتخاب شده بشری در جهت انتقال مفاهیم استفاده نموده است. لذا مهم‌ترین مبنای فهم دقیق، بررسی و درک دقیق لفظ است. در دوران معاصر تحقیقات وسیعی با رویکردهای نشانه‌شناسانه در دو حوزه معناشناسی و کاربردشناسی انجام شده است. یکی از زیرمجموعه‌های معناشناسی، معناشناسی تاریخی واژگان است. بررسی تغییرات معنایی واژگان در گذر زمان با توجه به ویژگی‌های زبان بشری از مفاهیمی است که مفاهیم واژگان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. دگرگونی‌های فرهنگی در بستر زمان و ایجاد انقلاب‌ها، تغییر مفاهیم در بستر تاریخ، باعث دگردیسی معناشناختی واژگان می‌شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - تأثیر عناصر تعلیمی در دگردیسی قالب قصیده در شعر انقلاب
        سید احمد حسینی کازرونی محمد رضا کمالی بانیانی
        شعر انقلاب هر چند عمدتاً در حوزه قالب های شناخته شده کلاسیک و نو حرکت کرده است اما فضاهایی تازه و درون مایه ای متفاوت با پیشینه ریشه دار خویش آفریده است. نگاه به انسان و جهان و حرکت در قلمرو اندیشه ها و مضامین مذهبی به گونه ای در شعر انقلاب دیده می شود، که هرگز به این أکثر
        شعر انقلاب هر چند عمدتاً در حوزه قالب های شناخته شده کلاسیک و نو حرکت کرده است اما فضاهایی تازه و درون مایه ای متفاوت با پیشینه ریشه دار خویش آفریده است. نگاه به انسان و جهان و حرکت در قلمرو اندیشه ها و مضامین مذهبی به گونه ای در شعر انقلاب دیده می شود، که هرگز به این گستردگی و عمق در سروده های قبل از انقلاب و حتی دوره های دوردست ادبیات ما سابقه نداشته است. پیوند با تاریخ، تلمیح و تطابق تاریخی حتی خارج از مرز جغرافیایی و تکریم از انقلابیون، بنیادی ترین عوامل نوپردازی در قالب ها هستند. نوگرایی در شعر انقلاب و پس از آن تغییر در زبان و تعبیرات و تازگی مضامین و اندیشه با حفظ قالب بوده است. پیوستگی معنایی در قالب های کهن پس از انقلاب و انسجام در نظم عمومی تازگی دارد و آن پریشانی بیت ها را از غزل ربوده است. شمار نوآوران در سال های پیش از انقلاب رشد چشم گیر داشته، شاعران جوان کوشیده اند جریان غزل نو را دامن زنند و گستره نوآوری در عرصه قالب را به طرق گوناگون وسعت بخشند. بنیان های عقیدتی انقلاب، در قالب موجب رواج اصطلاحات رایج فرهنگ دینی شد و این امر خود راه گشای بسیاری از نوآوری ها در قلمرو تعبیرات و ارتباط های واژگانی بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - نقش عناصر تعلیمی در دگردیسی قالب مثنوی در شعر انقلاب
        سید احمد حسینی کازرونی محمد رضا کمالی بانیانی
        شعر انقلاب هر چند عمدتاً در حوزه قالب های شناخته شده کلاسیک و نو حرکت کرده است اما فضاهایی تازه و درون مایه ای متفاوت با پیشینه ریشه دار خویش آفریده است. نگاه به انسان و جهان و حرکت در قلمروی اندیشه ها و مضامین مذهبی به گونه ای در شعر انقلاب دیده می شود، که هرگز تا این أکثر
        شعر انقلاب هر چند عمدتاً در حوزه قالب های شناخته شده کلاسیک و نو حرکت کرده است اما فضاهایی تازه و درون مایه ای متفاوت با پیشینه ریشه دار خویش آفریده است. نگاه به انسان و جهان و حرکت در قلمروی اندیشه ها و مضامین مذهبی به گونه ای در شعر انقلاب دیده می شود، که هرگز تا این گستردگی و عمق در سروده های قبل از انقلاب و حتی دوره های دوردست ادبیات ما سابقه نداشته است. توجه به عناصر ارزشی، اخلاقی، تعلیمی، پیوند با تاریخ، تلمیح و تطابق تاریخی حتی خارج از مرز جغرافیایی و تکریم از انقلابیون، بنیادی ترین عوامل نوپردازی در قالب ها هستند. نوگرایی در شعر انقلاب و پس از آن تغییر در زبان و تعبیرات و تازگی مضامین و اندیشه با حفظ قالب بوده است. پیوستگی معنایی در قالب های کهن پس از انقلاب و انسجام در نظم عمومی تازگی دارد. بنیان های عقیدتی انقلاب، در قالب موجب رواج اصطلاحات رایج فرهنگ دینی شد و این امر خود راه گشای بسیاری از نوآوری ها در قلمروی تعبیرات و ارتباط های واژگانی بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - نقش عناصر تعلیمی در دگرگشت زبان شعر انقلاب
        سید احمد حسینی کازرونی محمد رضا کمالی بانیانی
        انقلاب سال 57 بزرگ ترین حادثه بعد از انقلاب مشروطه در تاریخ ایران به شمار می رود. هر انقلابی در بطن خود علاوه بر مسایل و موضوعات گوناگونی که با خود همراه دارد، به یک تجربه ادبی جدید نیز منجر می شود. هر چند عده ای معتقدند شعر پس از انقلاب به سوی نوعی دگردیسی (نه نوآوری) أکثر
        انقلاب سال 57 بزرگ ترین حادثه بعد از انقلاب مشروطه در تاریخ ایران به شمار می رود. هر انقلابی در بطن خود علاوه بر مسایل و موضوعات گوناگونی که با خود همراه دارد، به یک تجربه ادبی جدید نیز منجر می شود. هر چند عده ای معتقدند شعر پس از انقلاب به سوی نوعی دگردیسی (نه نوآوری) حرکت کرده است اما قالب های سنتی در هم نشینی با قالب های نوین شعر ایران از لحاظ آرمان، عواطف و رویکرد به دگرآفرینی های ساختار صور خیال، قالب و ... توانسته است روندی پیشرو داشته باشد. یکی از مهم ترین تحولاتی که در شعر دوره انقلاب اسلامی علاوه بر موارد فوق به وقوع پیوسته است، بی شک دگردیسی در زبان شعراست. از آن جا که محور اغلب تفکرات شعراء در اطراف قطبی جدید از عناصر تعلیمی، اخلاقی، ارزش ها و آیین های نو پرسه می زند، لذا فرهنگ و آداب برخاسته از چنین خواهش هایی به شکل های گوناگون در زبان شعر انقلاب تبلور یافته و آن را دچار تحول و دگرگونی کرده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - تولدهای فرا هنجار قهرمان و انواع آن در افسانه های پریان کهگیلویه و بویراحمد
        زینب مصدق
        چکیدهتولد به‌عنوان یکی از اسرارآمیزترین جنبه‌های پیدایش،از شاخص‌‌های اصول و باورهای انسان است. انسان‌ها با درج باورهای خود نسبت به زایش، اشتیاق به زندگی و تداوم آن ، از راه افسانه‌ها، این باور را به آیندگان نیز انتقال داده‌اند. در بسیاری از افسانه‌های عامیانه کهگیلویه و أکثر
        چکیدهتولد به‌عنوان یکی از اسرارآمیزترین جنبه‌های پیدایش،از شاخص‌‌های اصول و باورهای انسان است. انسان‌ها با درج باورهای خود نسبت به زایش، اشتیاق به زندگی و تداوم آن ، از راه افسانه‌ها، این باور را به آیندگان نیز انتقال داده‌اند. در بسیاری از افسانه‌های عامیانه کهگیلویه و بویراحمد، تولد قهرمان یا زمینه‌های آن در برابر عملکردهای وی پس از تولد، از برجستگی بیشتری برخوردار است.هدف پژوهش حاضر بررسیو نشان دادن انواع تولدهای فراهنجار، فرایندهای خلاف معمول در به‌دنیا آمدن قهرمان، مردن و دوباره زنده شدن به اشکال گوناگون،اعتقاد به جاودانگی و زیستن پس از مرگ در باور مردم کهگیلویه و بویراحمد است.در این دسته از افسانه‌‌ها، تولد انواع و اقسامی دارد که به خاطر تفاوت‌ و تنوع آن‌ها، قابل تفکیک است. از نظر روساخت، هیچ تولدی ظاهراً شبیه تولد دیگر نیست اما در اساس، بن‌مایه و ژرف ساخت همه‌ی آن‌ها یکسان بوده و اگر تفاوتی وجود دارد در روساخت یا شکل ظاهری افسانه است. علاوه بر این نشان داده می‌شود که تولد غیرمعمول قهرمان در افسانه‌های جادویی نسبت به این عنصر در داستان‌های غیر جادویی بیشتر به‌چشم می-خورد. این پژوهش با بررسی عنصر تولد فراهنجار و انواع آن در افسانه‌های شفاهی - جادویی کهگیلویه و بویراحمد به شیوه‌ی توصیفی-تحلیلی انجام شد. در این جستار نشان داده شد که تولد انواعی دارد که خود به زیرشاخه‌هایی مانند انواع منشأ تولد تقسیم می‌شود. واژگان کلیدی: افسانه پریان، کهگیلویه و بویراحمد، تولد فراهنجار، دگردیسی. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - دگردیسی اسطوره‌ها در سروده‌های بدر شاکر السیّاب
        معصومه مهدوی سید بابک فرزانه لیلا قاسمی حاجی آبادی
        باززایی، بازآفرینی و دگردیسی اسطوره، از شیوه‌های استفادۀ شاعران معاصر از اسطوره است؛ بدین معنا که شاعران، متناسب با مقتضیات زمانه و مضامین مد نظر خویش، به تغییر در جزء یا اجزایی از یک اسطوره و دخل و تصرّف در آن می‌پردازند. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی، ض أکثر
        باززایی، بازآفرینی و دگردیسی اسطوره، از شیوه‌های استفادۀ شاعران معاصر از اسطوره است؛ بدین معنا که شاعران، متناسب با مقتضیات زمانه و مضامین مد نظر خویش، به تغییر در جزء یا اجزایی از یک اسطوره و دخل و تصرّف در آن می‌پردازند. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی، ضمن نشان دادن اسطوره‌های دگردیسی شده و شیوه‌های این دگردیسی در اشعار سیّاب، به بررسی زمینه‌ها و اهدافی می‌پردازد که موجب دگرگونی اسطوره‌ها در سروده‌های این شاعر شده‌اند. با توجّه به پیشگامی سیّاب در شعر آزاد عرب و بهره‌گیری فراوان او از اسطوره‌ها، این بررسی می‌تواند علاوه بر نمایاندن جنبه‌های جدیدی از رویکرد شاعری سیّاب، بخش مهمّی از شیوه‌ها و دلایل دگردیسی اسطوره‌ها را در شعر معاصر عرب نشان دهد. نتایج این پژوهش دخل و تصرّف سیّاب در اسطوره‌ها، انواع گوناگون اسطوره‌ها، اعمّ از ملّی، یونانی و دینی بودن آن‌ها را نشان می‌دهد؛ همچنین افزودن عناصری به اصل اسطوره، تغییر ماهیّت و کارکرد شخصیّت‌های اسطوره‌ای و نیز تغییر در اجزای مختلف اسطوره به‌ویژه در پایان‌بندی آن، از عمده‌ترین شیوه‌های دگردیسی اسطوره‌ها در سروده‌های سیّاب است. انطباق هرچه بیشتر اسطوره‌ها با وضعیّت عصر حاضر، اندیشه‌ها و اغراض شاعر و نیازهای سیاسی ـ اجتماعی را نیز باید از مهم‌ترین اهداف سیّاب در دگردیسی اسطوره‌ها دانست. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - بازتاب بازمانده‌‌های اسطوره‌‌ها در قصّه‌های مشدی‌گَلین‌خانم
        خداداد معتضدکیانی قربانعلی ابراهیمی مهرداد چترایی عزیزآبادی
        قصّه‌های مشدی‌گَلین خانم نوشتة الول ساتن، شامل 110 قصّه از قصّه‌های عامیانة مردم ایران است. هدف این پژوهش، نشان دادن بازتاب بازماند‌ه‌های اسطوره‌ها در برخی از این ‌قصّه‌ها و همچنین تطبیق این اسطوره‌ها با شاهنامه و کتاب‌های اسطوره‌ای است. در این قصّه‌ها، سخنی از زال و سی أکثر
        قصّه‌های مشدی‌گَلین خانم نوشتة الول ساتن، شامل 110 قصّه از قصّه‌های عامیانة مردم ایران است. هدف این پژوهش، نشان دادن بازتاب بازماند‌ه‌های اسطوره‌ها در برخی از این ‌قصّه‌ها و همچنین تطبیق این اسطوره‌ها با شاهنامه و کتاب‌های اسطوره‌ای است. در این قصّه‌ها، سخنی از زال و سیمرغ نیست، ولی قهرمان را پرند‌‌ه‌ای پرورش‌می‌ د هد و کرّة دریایی و اسب با کندن چند تار از یال خود و دادن به قهرمان داستان، او را یاری می‌رسانند. پژوهش حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی نشان می‌دهد که برخی از قصّه‌های عامیانه، شکسته شدۀ اسطوره‌ها هستند که با گذشت زمان در قصّه‌ها و افسانه‌ها بازتاب یافته‌‌اند. ورود اسطوره‌ها در قصّه‌ها و افسانه‌های عامیانه سبب بقای آن‌ها شده ‌است. ممکن است محتوای قصّه‌های مشدی گلین خانم، تمام جنبه‌های اسطوره را دربرنگیرد، اما به صورت پاره‌های گسسته از یک یا چند اسطوره و یا وقایع شاهنامه الگو گرفته باشد. نگارندگان در این ‌پژوهش با واکاوی ابعاد برخی از قصّه‌های مشدی‌گلین‌خانم، تأثیر اسطوره‌ها را در برخی از این قصّه‌ها بررسی ‌کرده و چگونگی دگردیسی آن‌ها را تبیین نموده‌اند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - چگونگی دگردیسی نمادهای اساطیری «خون، گیاه و گیسو» در رمان‌های معاصر (مطالعه موردی سووشون، حیرانی و منِ او)
        طاهره کوچکیان خاور قربانی
        پژوهش حاضر چگونگی بازتولید نمادهای اساطیری خون، گیاه و گیسو را در ارتباط با اسطورة شهید‌شونده به شکل تلفیقی در رمان‌های معاصر بررسی می‌کند. برای دستیابی به این هدف، نخست به منظور شناسایی اصالت نحوة تلفیق، آن‌ها را در داستانِ سیاوش شاهنامه بررسی و سپس با توجه به میزان مط أکثر
        پژوهش حاضر چگونگی بازتولید نمادهای اساطیری خون، گیاه و گیسو را در ارتباط با اسطورة شهید‌شونده به شکل تلفیقی در رمان‌های معاصر بررسی می‌کند. برای دستیابی به این هدف، نخست به منظور شناسایی اصالت نحوة تلفیق، آن‌ها را در داستانِ سیاوش شاهنامه بررسی و سپس با توجه به میزان مطابقت، شیوه و دلیل دگردیسی این نمادهای اساطیری را در سه رمان معاصر با داستان سیاوش در شاهنامه تحلیل نموده است. جامعۀ آماری تحقیق، متون اساطیری و چند رمان‌ِ معاصر و نمونۀ تحقیق، داستان سیاوش در شاهنامه و سه رمان سووشون، حیرانی و منِ او است که با روش نمونه‌‌گیری هدفمند انتخاب‌شده‌اند. پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی بر آن است این نمادهای اساطیری متأثر از خط فرهنگی، عناصر و مناسبات درونی خود در رمان تغییر کرده و بازتولید شده اند. نتایج ضمن تأیید باززایی این مثلث نمادین در ادبیات داستانی معاصر و بررسی روند تحولِ آن، بر آن است که ساختار آن با وجود تفاوت در زمینه باززایی(زمان، مکان و موقعیّت) ثابت مانده است، امّا اجزاء، زمینه و کارکرد شخصیّتی و معنایی آن دچار دگردیسی شده است و دال محور شناخت آن با توجه به سه عنصر تغییر، شکستگی، دگرگونی و ادغام بازتولید شده‌اند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - مطالعه مظاهر دگردیسی در آثار غلامحسین ساعدی بر مبنای نظریه بیش‌متنیتِ ژراژ ژنت
        الهه فیضی مقدم محمد عارف محمدرضا شریف زاده
        هدف این مقاله، خوانش بیش‌متنی مظاهر دگردیسی در آثار غلامحسین ساعدی بر مبنای نظریه ژراژ ژنت است. بیش‌متنیت یکی از اقسام پنج‌گانه ترامتنیت ژنتی‌ست که به اقتباس، برگرفتگی و تأثیر متن پیشین بر متن پسین می‌پردازد. این نظریه شامل دو دسته کلی، همانگونگی (تقلید) و تراگونگی (تغی أکثر
        هدف این مقاله، خوانش بیش‌متنی مظاهر دگردیسی در آثار غلامحسین ساعدی بر مبنای نظریه ژراژ ژنت است. بیش‌متنیت یکی از اقسام پنج‌گانه ترامتنیت ژنتی‌ست که به اقتباس، برگرفتگی و تأثیر متن پیشین بر متن پسین می‌پردازد. این نظریه شامل دو دسته کلی، همانگونگی (تقلید) و تراگونگی (تغییر و دگرگونگی) است. دگردیسی از مهم‌ترین عوامل شگفت‌آور در اساطیر، قصص عامیانه و افسانه‌ها است. در این فرآیند تغییراتی به‌طور ناگهانی یا تدریجی در ظاهر و گاه در باطن موجودات شکل گرفته و آنها از صورتی به صورت دیگر تبدیل می‌شوند و به پیکری نو با کنش‌های متفاوت دست می‌یابند. همچنین گاهی در ساختار ترکیبی جلوه یافته و به‌صورت مخلوقاتی مرکب از انسان، حیوان، گیاه و جماد نمایان می‌گردند. ادبیات خاستگاه و سرچشمه حضور این مظاهر است و در طی زمان بر یکدیگر تأثیرات دوسویه و متقابل داشته‌اند. ‌این اثرگذاری و اثرپذیری بزنگاهی است که می‌توان با رویکرد بیش‌متنی به آن پرداخت، به‌ویژه در ادبیات معاصر ایران که در این زمینه کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که مظاهر دگردیسی در سیزده داستان، یک رمان، شش نمایشنامه و سه فیلمنامه غلامحسین ساعدی حضور دارند. در این مقاله با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی این مظاهر در سه گروه دگردیسی به‌طور جداگانه مشخص و طبقه‌بندی گردیده و براساس تحلیل محتوای کیفی ارزیابی شده است. در نهایت با استناد به چارچوب نظری بیش‌متنیت میزان تأثیرپذیری مظاهر مورد بحث در آثار ساعدی از ادبیات کهن و افسانه‌های عامیانه مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می‌دهد که غلامحسین ساعدی این مظاهر را گاهی با تأثیر مستقیم و گاهی به‌طور غیرمستقیم از ادبیات باستانی، روایات مذهبی و باورها و افسانه‌های عامیانه (پیش‌متن) در آثار داستانی و نمایشی خود (بیش‌متن) استفاده نموده است، اما در اغلب موارد از خلاقیت و تخیل خود برای خلق آنها و در جهت پیش‌برد فضای داستان بهره برده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - بازخوانی سیر دگردیسی اسطوره اسب در گذر از حماسه به عرفان
        زهرا عسگری سیدعلی قاسم زاده
        اسب به عنوان توتم ایرانیان، اسطوره‌ای است که در متون آیینی- ادبی ادوار مختلف، حضوری چشمگیر داشته، اسطوره‌ای پرتکرار محسوب می‌شود. اسب به دلیل بهره‌مندی از طبیعتی دوگانه، در اساطیر و همچنین آموزه‌های عرفانی، هم‌ سمبل و نمادی از مضامین اهورایی و هم اهریمنی است که به دلیل أکثر
        اسب به عنوان توتم ایرانیان، اسطوره‌ای است که در متون آیینی- ادبی ادوار مختلف، حضوری چشمگیر داشته، اسطوره‌ای پرتکرار محسوب می‌شود. اسب به دلیل بهره‌مندی از طبیعتی دوگانه، در اساطیر و همچنین آموزه‌های عرفانی، هم‌ سمبل و نمادی از مضامین اهورایی و هم اهریمنی است که به دلیل محبوبیت آن در میان اقوام ایرانی، بیشتر به عنوان اسطوره‌ای نیک و مینوی شناخته می‌شود. این مقاله با روش تحلیل- محتوا در پی بررسی سیر دگردیسی اسطورۀ اسب در گذر از عصر حماسی به دورۀ عرفانی است که نتایج پژوهش نشان می‌دهد اسب در متون حماسی و پهلوانی، دارای نقش و جایگاه ویژه‌ای است که نیمۀ‌پنهان و تکمیل‌کنندۀ پهلوانان محسوب می‌شود و یاریگر آنان در تمام مراحل زندگی است. پس از گذر از عصر حماسی، اسب همچنان در متون عرفانی، نمادی از مضامین عالی است؛ اما به دلیل داشتن طبیعت سرکش، به عنوان نمادی از نفس نیز به کار رفته است؛ اما همین نفس، چون اسبی تعلیم‌پذیر، قابلیت رام شدن دارد که می‌توان با ریاضت و تمرین، آن را مطیع و رام ساخت. تفاصيل المقالة