در این تحقیق به مقایسه اثر بخشی ایماگو درمانی بر نردبان ناکامی افراد مبتلا به طلاق عاطفی مراجعه کننده به مراکزمشاوره شهر تهران پرداخته شده است. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری انجام شد. جامعه آماری کلیه زوجین درگیر طلاق عا أکثر
در این تحقیق به مقایسه اثر بخشی ایماگو درمانی بر نردبان ناکامی افراد مبتلا به طلاق عاطفی مراجعه کننده به مراکزمشاوره شهر تهران پرداخته شده است. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری انجام شد. جامعه آماری کلیه زوجین درگیر طلاق عاطفی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1400-1399 بودند. روش نمونه گیری غیر احتمالی، و نمونه با توجه به نتیجه پرسشنامه ملاک انتخاب، و به دوگروه 15 نفری، کاملا تصادفی تقسیم شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات برگه اطلاعات جمعیت شناسی، مقیاس طلاق عاطفی گاتمن، پرسشنامه مقیاس "حافظه ناکامی های روزمره " (MFE) بود. به منظور تحلیل فرضیه ها از روش تحلیل کواریانس تک متغیره با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که بین میانگین ناکامی در ایماگو درمانی با میانگین گروه کنترل در سطح p<0/01 تفاوت معنادار وجود داشت. رویکرد ایماگو درمانی در متغییر نردبان ناکامی اثربخش می باشد. نتایج در مرحله پیگیری پایدار بود. با توجه به نتایج کنونی می توان از رویکرد ایماگو درمانی برکاهش ناکامی در افراد درگیر طلاق عاطفی استفاده نمود.
تفاصيل المقالة
هدف اصلی از این پژوهش بررسی تاثیراسترس و خود محوری بر افسردگی و پرخاشگری با میانجیگری دشواری تنظیم هیجانی است. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش بزرگسالان(20-60 سال) شهر اصفهان در سال 1396 بودند و700شرکت کننده به روش نمونهگیری در دسترس انتخ أکثر
هدف اصلی از این پژوهش بررسی تاثیراسترس و خود محوری بر افسردگی و پرخاشگری با میانجیگری دشواری تنظیم هیجانی است. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش بزرگسالان(20-60 سال) شهر اصفهان در سال 1396 بودند و700شرکت کننده به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شد. مقیاس های مورد استفاده در این پژوهش عبارتاند از پرسشنامه پرخاشگری(Bryant & Smith, 2001) ، ﭼﮏ ﻟﯿﺴﺖ ﻧﺸﺎﻧﻪﻫﺎی اﺧﺘﻼﻻت رواﻧﯽ(Derogatis, 1997) ، مقیاس دشواری در تنظیم هیجانی(Gratz & Roemer,2004) ، پرسشنامه تجدید نظرشده اختلالات شخصیت ضد اجتماعی (Sörman, 2016)، پرسشنامه افسردگی ، اضطراب واسترس.( Lovibond & Lovibond, 1995) طرح پژوهش طرح توصیفی - همبستگی است. به منظور تحلیل دادهها از مدل معادلات ساختاری و روش بوت استرپ وتحلیل واریانس استفاده شده است.یافته ها نشان داد که خود محوری بر دشواری در تنظیم هیجانی(24/0p=) و پرخاشگری(45/0p=) اثر مستقیم دارد. استرس بر دشواری در تنظیم هیجانی (52/0p=)و افسردگی اثر مستقیم (43/0p=)دارد. دشواری در تنظیم هیجانی نیزبر پرخاشگری (35/0p=)و افسردگی(26/0p=)اثر مستقیم دارد. نتایج تحلیل میانجی نشان داد استرس برافسردگی بواسطه دشواری در تنظیم هیجانی اثر غیر مستقیم دارد. یافته های این مطالعه نقش دشواری در تنظیم هیجانی وفقررا بعنوان عوامل خطردر شیوع وماندگاری افسردگی و پرخاشگری تایید می کند.
تفاصيل المقالة
اضطراب اجتماعی از شایعترین بیماریهای مزمن است و عوامل روانشناختی بسیاری در بروز و وخامت آن دخیل هستند. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر دشواری در تنظیم هیجان و نشخوار فکری در زنان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح أکثر
اضطراب اجتماعی از شایعترین بیماریهای مزمن است و عوامل روانشناختی بسیاری در بروز و وخامت آن دخیل هستند. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر دشواری در تنظیم هیجان و نشخوار فکری در زنان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر بجنورد در سال 1398 بود که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند تعداد 30 نفر از آنان انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامههای اضطراب اجتماعی (Connor, Davidson, et al, 2000)، دشواری در تنظیم هیجان (Garnefski & Kraaij, 2006) و نشخوار فکری (Nolen Hoeksema & Morrow, 1991) استفاده شد. گروه آزمایشی تحت درمان پذیرش و تعهد قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچگونه مداخله ای دریافت نکردند. دادهها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها نشان داد درمان پذیرش و تعهد بر کاهش دشواری در تنظیم هیجان و نشخوار فکری زنان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی اثربخش بود(0.001p<). باتوجه به نتایج به دست آمده، میتوان از این درمان در جهت کاهش دشواری در تنظیم هیجان و نشخوار فکری زنان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بهره برد و از این راه به کاهش تنش برای بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی کمک نمود.
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان رابطه شوخ طبعی و مؤلفه های دشواری در تنظیم هیجان با کیفیت رابطه زناشویی در پرستاران زن بود. جامعه پژوهش حاضر، کلیه پرستاران زن متأهل بیمارستان های دولتی شهر اهواز بود که نمونه ای شامل 180 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. طرح أکثر
هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان رابطه شوخ طبعی و مؤلفه های دشواری در تنظیم هیجان با کیفیت رابطه زناشویی در پرستاران زن بود. جامعه پژوهش حاضر، کلیه پرستاران زن متأهل بیمارستان های دولتی شهر اهواز بود که نمونه ای شامل 180 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های کیفیت زناشویی نورتون (1983)، پرسشنامه شوخ طبعی خشوعی و همکاران (1388) و مقیاس مشکلات در تنظیم هیجانی گراتز و رومر (2004) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی ساده پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام شد. نتایج ضریب همبستگی ساده نشان داد که بین شوخ طبعی و مؤلفه های دشواری در تنظیم هیجان شامل عدم پذیرش پاسخهای هیجانی، مشکلات در مدیریت رفتارهای هدفمند، مشکلات در کنترل تکانه، نداشتن آگاهی هیجانی، عدم دسترسی به راهبردهای تنظیم هیجان و نداشتن وضوح هیجانی با کیفیت رابطه زناشویی همبستگی معنی داری وجود دارد. هم چنین، نتایج تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام نیز نشان داد که متغیرهای شوخ طبعی، مؤلفه مشکلات در مدیریت رفتارهای هدفمند، نداشتن آگاهی هیجانی و مؤلفه مشکلات در کنترل تکانه بهترین پیش بین های کیفیت زناشویی پرستاران زن هستند.
تفاصيل المقالة
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و دشواری در تنظیم هیجانی با رضایت زناشویی در معلمان جزیره کیش می باشد. نمونه این پژوهش شامل 100 نفر معلم زن متاهل بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین تمامی معلمان انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سبک أکثر
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و دشواری در تنظیم هیجانی با رضایت زناشویی در معلمان جزیره کیش می باشد. نمونه این پژوهش شامل 100 نفر معلم زن متاهل بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین تمامی معلمان انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سبک های دلبستگی سیمپسون، پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجانی گراتز و رومر و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ استفاده شد. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود و نتایج تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن و رضایت زناشویی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. اما بین سبک های دلبستگی ناایمن (دوسوگرا و اجتنابی) با رضایت زناشویی و همچنین دشواری در تنظیم هیجانی با رضایت زناشویی رابطه منفی معناداری وجود دارد. همین طور یافته ها نشان داد که بین سبک های دلبستگی و دشواری در تنظیم هیجانی با رضایت زناشویی رابطه ی چندگانه وجود دارد. همچنین تحلیل رگرسیون نشان داد که سبک دلبستگی دوسوگرا بهترین پیش بینی کننده ی رضایت زناشویی می باشد.
تفاصيل المقالة
چکیدهپژوهش حاضر با هدف پیشبینی تعارضات زناشویی بر اساس طرحوارههای ناسازگار اوّلیه، دشواری در تنظیم هیجانی و تمایز یافتگی خود در زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره انجام گرفت. روش تحقیق از نوع همبستگی بود و جامعۀ آماری این پژوهش زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره بود ک أکثر
چکیدهپژوهش حاضر با هدف پیشبینی تعارضات زناشویی بر اساس طرحوارههای ناسازگار اوّلیه، دشواری در تنظیم هیجانی و تمایز یافتگی خود در زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره انجام گرفت. روش تحقیق از نوع همبستگی بود و جامعۀ آماری این پژوهش زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره بود که تعداد 120 زوج با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. دادههای پژوهش با استفاده از پرسشنامههای تعارضات زناشویی تجدیدنظرشده MCQ-R، (1386)، طرحوارۀ یانگ (نسخه سوّم فرم کوتاه ،2005)، دشواری در تنظیم هیجانی DERS، (2004) و تمایزیافتگی خود DSI، (1998)، گردآوری شد. اطّلاعات گردآوری شده با روش آماری تحلیل رگرسیون همزمان و گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان دادند مؤلفّههای طرحوارههای ناسازگار اوّلیه تأثیرات معناداری بر تعارضات زناشویی نداشتند. همچنین از بین مؤلفّههای دشواری در تنظیم هیجانی، دشواری کنترل تکانه و دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجانی و از بین مؤلفّههای تمایزیافتگی خود، مؤلفّههای جایگاه من و هم آمیختگی با دیگران، پیشبینی کنندههای تعارضات زناشویی بودند. براساس نتایج این پژوهش زوجینی که تمایزیافتگی کمتری دارند، انعطافپذیری کمتری دارند، احتمالاً در برابر اضطراب مزمن زناشویی آسیب پذیرترند و توانایی استفاده از راه حلّ منطقی در رفع مشکلات زندگی را ندارند. هر چه زوجین از میزان دشواری در تنظیم هیجانی بیشتر و تمایز یافتگی خود کمتری برخوردار باشند بیشتر مستعد نارضایتی زناشویی و تعارضات زناشویی هستند.کلید واژگان: تعارضات زناشویی، طرحوارههای ناسازگار اوّلیه، دشواری در تنظیم هیجانی، تمایز یافتگی خود
تفاصيل المقالة
اضطراب فراگیر از شایعترین اختلالات روانی است که مشخصه اصلی آن اضطراب و نگرانی مفرط می باشد که با واقعه یا شرایطی که کانون نگرانی است تناسبی ندارد. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر کارآمدی هیجانی بر علائم اضطراب، تحمل پریشانی و دشواری در تنظیم هیجان زنان دارای أکثر
اضطراب فراگیر از شایعترین اختلالات روانی است که مشخصه اصلی آن اضطراب و نگرانی مفرط می باشد که با واقعه یا شرایطی که کانون نگرانی است تناسبی ندارد. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر کارآمدی هیجانی بر علائم اضطراب، تحمل پریشانی و دشواری در تنظیم هیجان زنان دارای اضطراب فراگیر انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری یک ماهه بود . بدین منظور از بین زنان مراجعه کننده به فرهنگسراهای شهر اصفهان در سال 1399به روش نمونه گیری هدفمند 30 نفر از افرادی که دارای نمره بالاتر از نقطه برش در پرسشنامه اضطراب فراگیر اسپیتزر و همکاران (2006) و دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر). ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامههای اضطراب و افسردگی ( زیگموند و اسنیث،1983)، اخـتلال اضـطراب فراگیـر (اسپیتزر و همکاران،2006)، تحمل پریشانی(سیمونز و گاهر، 2005) و دشواری در تنظیم هیجان(گرتز و رومر،2004) بود. برای آزمودنیهای گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقهای درمان مبتنی بر کارآمدی هیجانی بر اساس بسته مک کی و وست (2016) اجرا شد. نتایج تحلیل واریانس اندازه های تکراری حاکی از کاهش معنادار علائم اضطراب، تحمل پریشانی و دشواری در تنظیم هیجان در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بود(05/0>p). باتوجه به یافتههای پژوهش، میتوان از درمان کارآمدی هیجانی به عنوان یک روش مداخلهای سودمند برای کاهش علائم اضطراب، تحمل پریشانی و دشواری در تنظیم هیجان زنان دارای اضطراب فراگیر بهره برد.
تفاصيل المقالة
هدف از این پژوهش، تعیین اثربخشی مهارت آموزی مبتنی بر امید درمانی گروهی بر دشواری در تنظیم هیجان و شفقت به خود در زنان میانسال متأهل 35 تا 50 سال افسرده بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل طی یک دوره دو ماهه در سال 1399 در بین زنان أکثر
هدف از این پژوهش، تعیین اثربخشی مهارت آموزی مبتنی بر امید درمانی گروهی بر دشواری در تنظیم هیجان و شفقت به خود در زنان میانسال متأهل 35 تا 50 سال افسرده بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل طی یک دوره دو ماهه در سال 1399 در بین زنان افسرده مراجعه کننده به خانه سلامت منطقه ۱ تهران بودند که ۳۰ نفر به روش در دسترس به دو گروه آموزش و کنترل به صورت تصادفی انتخاب شدند. آموزش امید درمانی با اقتباس از کتاب اسنایدر (2002) طی ۸ جلسه ۹۰ دقیقهای به صورت گروهی به گروه آزمایش، آموزش داده شد. تحلیل یافته ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که آموزش گروهی مبتنی بر امید درمانی باعث افزایش شفقت به خود و کاهش دشواری در تنظیم هیجان افراد گروه نمونه شود. نتایج پژوهش حاکی از این است.زنانی که از شفقت به خود و مهارت دشواری در تنظیم هیجان برخوردارند بر روی امور کنترل بیشتری دارند و هر چه مشکلات روان شناختی و هیجانی زنان کمتر باشد احساس رضایت بیشتری از خود می کنند.
تفاصيل المقالة
افسردگی از شایعترین اختلالات روانی است. کاوش عوامل آسیب پذیری این اختلال و نحوه رابطه این عوامل با یکدیگر همچنان به عنوان مسالهای اساسی در سلامت روانی مطرح است. هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی دشواری در تنظیم هیجان در تبیین همبستگی بین سیستم فعالسازی رفتاری و باز أکثر
افسردگی از شایعترین اختلالات روانی است. کاوش عوامل آسیب پذیری این اختلال و نحوه رابطه این عوامل با یکدیگر همچنان به عنوان مسالهای اساسی در سلامت روانی مطرح است. هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی دشواری در تنظیم هیجان در تبیین همبستگی بین سیستم فعالسازی رفتاری و بازداری رفتاری با افسردگی بود. برای این منظور طی یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی 200 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی اهواز با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و از نظر دشواری در تنظیم هیجان، سیستم فعالسازی و بازداری رفتاری، و افسردگی مورد آزمون قرار گرفتند. ارزیابی الگو ساختاری با استفاده از شاخصهای آماری نشان داد بازداری رفتاری همبستگی معناداری با افسردگی دارد. یافته ها نشان داد همبستگی مستقیم فعالسازی رفتاری با افسردگی و همبستگی دشواری در تنظیم هیجان با افسردگی معنادار نیستند. بنابراین، میتوان مدعی شد که الگوی فرضی نسبت به الگوی رقیب، بهتر میتواند روابط بین متغیرهای پژوهش را تبیین کند. دشواری در تنظیم هیجان یک متغیر واسطهای در رابطه فعالسازی رفتاری و بازداری رفتاری با افسردگی محسوب میشود و با کنترل این متغیر میتوان نقش فعالسازی رفتاری و بازداری رفتاری را بر علایم افسردگی کنترل نمود.
تفاصيل المقالة
اختلالات اضطرابی، از شایع ترین اختلالات روانپژشکی در جمعیت عمومی است که به طور مشخص عملکرد روانی، اجتماعی و کیفیت زندگی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف پژوهش حاضر ارزیابی روابط ساختاری حساسیت اضطرابی، نگرانی و دشواری در تنظیم هیجان با اختلال اضطراب فراگیر، اختلال اضطر أکثر
اختلالات اضطرابی، از شایع ترین اختلالات روانپژشکی در جمعیت عمومی است که به طور مشخص عملکرد روانی، اجتماعی و کیفیت زندگی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف پژوهش حاضر ارزیابی روابط ساختاری حساسیت اضطرابی، نگرانی و دشواری در تنظیم هیجان با اختلال اضطراب فراگیر، اختلال اضطراب اجتماعی و اختلال پانیک است. بدین منظور با طرح یک مدل ساختاری فرضی که بیانگر شبکه ای از ارتباطات مستقیم و غیرمستقیم بین اضطرابی، نگرانی و دشواری در تنظیم هیجان با اختلال اضطراب فراگیر، اختلال اضطراب اجتماعی و اختلال پانیک بود، 250 نفر (125 نفر پسر و 125 نفر دختر) دانشجوی دانشگاه تبریز به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و از نظر حساسیت اضطرابی، نگرانی، دشواری در تنظیم هیجان، هراس اجتماعی، اضطراب فراگیر و اختلال پانیک مورد ارزیابی قرار گرفتند. تحلیل عاملی تاییدی و روش مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که حساسیت اضطرابی، نگرانی و دشواری در تنظیم هیجان تاثیرات قابل توجهی روی اختلالات اضطرابی دارد. یافته ها از برازندگی مناسب ساختار فرضی متغیرهای پژوهش حمایت کرد. پژوهش حاضر علاوه بر تایید یافته های پیشین، چارچوبی مفید برای شکل گیری و رشد اختلالات اضطرابی ارایه داده و دانش ما را در سبب شناسی این اختلالات افزایش می دهد.
تفاصيل المقالة
اختلالات اضطرابی شامل گروهی از اختلال هاست که ویژگی مشترک آنها ترس و اضطراب مفرط و آشفتگی های رفتاری متعاقب آن است. اختلال اضطراب اجتماعی و افسردگی، همایندی بالایی با هم دارند. فهم ساز و کار زیربنایی شکل گیری و ماندگاری این دو اختلال از اهمیت بسیاری برخوردار است. هدف پژ أکثر
اختلالات اضطرابی شامل گروهی از اختلال هاست که ویژگی مشترک آنها ترس و اضطراب مفرط و آشفتگی های رفتاری متعاقب آن است. اختلال اضطراب اجتماعی و افسردگی، همایندی بالایی با هم دارند. فهم ساز و کار زیربنایی شکل گیری و ماندگاری این دو اختلال از اهمیت بسیاری برخوردار است. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی روابط ساختاری سیستم های مغزی - رفتاری و دشواری در تنظیم هیجان با نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی و افسردگی بود. بدین منظور، طی یک پژوهش توصیفی مبتنی بر رگرسیون، 240 نفر (120 نفر پسر و 120 نفر دختر) از دانشجویان دانشگاه تبریز به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و از نظر سیستم های بازداری/ فعال سازی رفتاری، دشواری در تنظیم هیجان، افسردگی، وحشت زدگی و هراس مورد آزمون قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی تاییدی و روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. ارزیابی مدل، نشان از برازندگی متوسط مدل فرضی داشت، در مقابل مدل اصلاح شده که در آن علاوه بر روابط مستقیم، روابط غیرمستقیم نیز بین متغیرهای پژوهش برقرار شده بود، برازش بهتری را نشان داد. با تکیه بر یافته های این پژوهش و با تاکید بر نقش واسطه ای دشواری در تنظیم هیجان می توان چارچوبی نظری برای تبیین پیچیدگی همایندی و تمایز بین افسردگی و اختلال اضطراب اجتماعی ارایه داد
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications