پژوهش حاضر با هدف مدل یابی رابطه ی ساختاری هویت تحصیلی و عملکرد تحصیلی با میانجی گری راهبردهای یادگیری خودتنظیم و باورهای انگیزشی در دانش آموزان انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- همبستگی است. جامعه ی آماری این پژوهش را دانش آموزان دختر مقطع مت أکثر
پژوهش حاضر با هدف مدل یابی رابطه ی ساختاری هویت تحصیلی و عملکرد تحصیلی با میانجی گری راهبردهای یادگیری خودتنظیم و باورهای انگیزشی در دانش آموزان انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- همبستگی است. جامعه ی آماری این پژوهش را دانش آموزان دختر مقطع متوسطه ی دوم نواحی چهارگانه ی آموزش و پرورش شهر قم به تعداد 21940 نفر که در سال تحصیلی 2018-19 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل داد. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر، نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای است. بدین صورت که ابتدا چهار ناحیه ی آموزش و پرورش شهر قم را چهار خوشه در نظر گرفته سپس از هر ناحیه یک مدرسه و از هر مدرسه سه کلاس انتخاب شد. در نهایت، حجم نمونه ی این پژوهش بر اساس جدول کرجسی، مورگان و کهن و با توجه به حجم جامعه شامل 378 نفر از دانش آموزان بود. در این پژوهش از ابزار پرسش نامه (پرسش نامه ی منزلت های هویت تحصیلی (Was & Isaacson, 2008) و پرسش نامه ی راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (Pintrich & Degroot, 1990) که به روش 5 گزینهای لیکرت طراحی شده است) جهت جمعآوری داده های مربوط به متغیرهای هویت تحصیلی، راهبردهای یادگیری خودتنظیم و باورهای انگیزشی استفاده شد و در مورد متغیر عملکرد تحصیلی میانگین نمرات نیم سال دوم دانش آموزان به کار گرفته شد. کلیه ی تحلیلهای آماری با روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزیی (Structural equation modeling with partial least squares approach) انجام گرفته است. یافته ها بیان گر تأثیر مثبت و معنادار هویت تحصیلی بر عملکرد تحصیلی به صورت مستقیم است. از سوی دیگر تأثیر هویت تحصیلی بر عملکرد تحصیلی به صورت غیر مستقیم و با میانجی گری راهبردهای یادگیری خودتنظیم و باورهای انگیزشی نیز مثبت و معنادار است.
تفاصيل المقالة
پ‍‍ژوهش حاضر، با هدف مقایسه مهارتهای خودتنظیمی دانشآموزان مدارس دوره متوسطه اول هوشمند و سنتی استان مازندران در سال 1393 انجام گرفته است. روش پژوهش، توصیفی از نوع علی- مقایسهای است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانشآموزان دوره متوسطه اول هوشمند و عادی استان م أکثر
پ‍‍ژوهش حاضر، با هدف مقایسه مهارتهای خودتنظیمی دانشآموزان مدارس دوره متوسطه اول هوشمند و سنتی استان مازندران در سال 1393 انجام گرفته است. روش پژوهش، توصیفی از نوع علی- مقایسهای است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانشآموزان دوره متوسطه اول هوشمند و عادی استان مازندران بود. از میان آنها، به روش نمونهگیری خوشهای تعداد 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند (200 نفر از دانشآموزان مدارس هوشمند و 200 نفر از دانشآموزان مدارس سنتی). برای گردآوری دادهها، پرسشنامه مهارتهای خودتنظیمی پنتریچ و دی گروت (1990) با پایایی 0/92استفاده شده است. روشهای آماری مورد استفاده، شامل آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (t گروههای مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیری) بوده است. یافتهها نشان داد که مهارتهای خودتنظیمی در دانشآموزان دوره متوسطه اول هوشمند و سنتی دارای تفاوت معناداری است. همچنین، باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیم دانشآموزان در مدارس هوشمند بیشتر از دانشآموزان مدارس غیرهوشمند است. بهنظر میرسد، بهکارگیری فنآوری اطلاعات و ارتباطات، از طریق برنامه هوشمندسازی مدارس در استان مازندران به خوبی توانسته است مهارتهای خودتنظیم دانشآموزان را ارتقاء دهد.
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر بهکارگیری کارپوشه الکترونیکی بر راهبردهای انگیزشی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه علامهطباطبایی أکثر
پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر بهکارگیری کارپوشه الکترونیکی بر راهبردهای انگیزشی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه علامهطباطبایی که در سال تحصیلی 93-1392 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل میدادند. نمونه پژوهش شامل دو کلاس از مقطع کارشناسیارشد بود که به صورت در دسترس انتخاب گردیدند. تعداد دانشجویان هر کلاس، 18 نفر و کل تعداد نمونه 36 نفر بودند که به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در ابتدای ترم از هردو گروه در شرایطی یکسان پیشآزمون به عمل آمد. سپس، گروه آزمایش به مدت یک ترم در معرض سنجش به شیوه کارپوشه الکترونیکی قرار گرفت و در پایان ترم جهت بررسی تغییرات، پسآزمون بر هر دو گروه اجرا گردید. برای تحلیل دادههای بهدستآمده، از روش تحلیل کوواریانس استفاده گردید. یافتهها نشان داد که باورهای انگیزشی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل بهطور معناداری افزایش یافته است. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که کارپوشه الکترونیکی یکی از ابزارهای سنجش و آموزش میباشد که موجب بهبود باورهای انگیزشی دانشجویان میشود.
تفاصيل المقالة
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش زایشی مبتنی بر نظریه یادگیری زایشی بر بهبود خودنظمجویی شناختی، فراشناختی و باورهای انگیزشی دانشآموزان پایه هفتم بود.طرح پژوهش از نوع شبهتجربی همراه با پیشآزمونـپسآزمون و گروه گواه بود. 100دانشآموز با استفاده از روش نمونهبرداری أکثر
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش زایشی مبتنی بر نظریه یادگیری زایشی بر بهبود خودنظمجویی شناختی، فراشناختی و باورهای انگیزشی دانشآموزان پایه هفتم بود.طرح پژوهش از نوع شبهتجربی همراه با پیشآزمونـپسآزمون و گروه گواه بود. 100دانشآموز با استفاده از روش نمونهبرداری در دسترس و از میان دانشآموزان پایه هفتم همدان انتخاب شدند و بهطور تصادفی به دو گروه آزمایش(۵۰ دانشآموز)و گروه گواه(۵۰ دانشآموز)نقسیم شدند.قبل و بعد از اجرای برنامه آموزش زایشی، پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری(پینـتریچ و دیگـروت،1990)اجرا شد.برای تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره(مانکووا)استفاده شد.نتایج نشان داد برنامه آموزش زایشی قادر است44درصد از تغییرات خودنظمجویی شناختی،32درصد از تغییرات خودنظمجویی فراشناختی و39درصد از تغییرات باورهای انگیزشی را تبیین کند.بر اساس این یافتهها میتوان نتیجه گرفت که برنامه آموزش زایشی بر افزایش خودنظمجویی شناختی، فراشناختی و باورهای انگیزشی دانشآموزان تاثیرگذار است.
تفاصيل المقالة
هدف از این پژوهش، پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی بر اساس باورهای انگیزشی، راهبردهای خودتنظیمی و عملکرد تحصیلی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شهر کرمانشاه بود. روش پژوهش حاضر از نظر روش توصیفی – همبستگی است. در این پژوهش جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوس أکثر
هدف از این پژوهش، پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی بر اساس باورهای انگیزشی، راهبردهای خودتنظیمی و عملکرد تحصیلی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شهر کرمانشاه بود. روش پژوهش حاضر از نظر روش توصیفی – همبستگی است. در این پژوهش جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شهر کرمانشاه بودند که در سال تحصیلی 99-98 مشغول به تحصیل بودند و تعداد آنها حدود 3373 نفر می باشد.نمونه این پژوهش مشتمل بر 330 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شهر کرمانشاه می باشد که برای انتخاب آنها از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شده است. جهت اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه های خودکارآمدی تحصیلی مورگان-جینکز(1999)،انگیزشی هرمنس (1998)، راهبردهای خودتنظیمی زیمرمن و مارتینزپونز (1986) و عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) استفاده گردید. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه استفاده شد.یافتهها نشان داد بین باورهای انگیزشی با خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد (0001/0p= و 56/0= r). بین راهبردهای خودتنظیمی با خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد (0001/0p= و 49/0= r). بین عملکرد تحصیلی با خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد (0001/0p= و 52/0= r). رگرسیون پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان از روی متغیرهای باورهای انگیزشی، راهبردهای خودتنظیمی و عملکرد تحصیلی معنی دار می باشد (0001/0>p و 51/14=F).
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سرمایه روان شناختی و باورهای انگیزشی با عملکرد آموزشی دبیران مقطع متوسطه شهرستان بوکان بود. روش پژوهش توصیفی همبستگی می باشد. از بین کلیه دبیران دبیرستان های مقطع متوسطه شهرستان بوکان درسالتحصیلی1392-1391 با استفاده از روش نمونه گیری تصاد أکثر
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سرمایه روان شناختی و باورهای انگیزشی با عملکرد آموزشی دبیران مقطع متوسطه شهرستان بوکان بود. روش پژوهش توصیفی همبستگی می باشد. از بین کلیه دبیران دبیرستان های مقطع متوسطه شهرستان بوکان درسالتحصیلی1392-1391 با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 112نفر انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز(2007)، پرسشنامه باورهای انگیزشی (MSLQ) وپرسشنامه عملکرد آموزشی دبیران است. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی گروه های مستقل و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که بین فرضیات اصلی تحقیق رابطه مثبت معنی داری وجود داشت ونیز بین مؤلفه های سرمایه روان شناختی با باورهای انگیزشی و عملکرد آموزشی دبیران رابطه مستقیم معنی داری وجود دارد، همچنین بین مؤلفه های باورهای انگیزشی با عملکرد آموزشی دبیران نیز رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. بر اساس مقایسه دو گروه مستقل جنسیت با متغیرهای اصلی تحقیق فقط با متغیر باورهای انگیزشی تفاوت معنی داری وجود داشت. همچنین از بین مؤلفه های پژوهش فقط مؤلفه انگیزش درونی و امیدواری پیش بینی کننده عملکرد آموزشی هستند.
تفاصيل المقالة
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطهی باورهای انگیزشی )خودکارآمدی، اضطراب امتحان، ارزش گذاری درونی( و چشم
انداز آینده با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع سوم متوسطه شهر اهواز بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش
آموزان دختر مقطع سوم متوسطه ناحیه 1 شهر اهواز بود که از أکثر
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطهی باورهای انگیزشی )خودکارآمدی، اضطراب امتحان، ارزش گذاری درونی( و چشم
انداز آینده با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع سوم متوسطه شهر اهواز بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش
آموزان دختر مقطع سوم متوسطه ناحیه 1 شهر اهواز بود که از این جامعه 072 نفر به صورت خوشه ای چند مرحله ای از مدارس به
عنوان نمونه انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه باورهای انگیزشی برای یادگیری
(MBLQ) و پرسشنامه ی چشم
انداز آینده
(FTPI) استفاده شد همچنین برای سنجش عملکرد تحصیلی دانش آموزان از معدل نیمسال اول تحصیلی استفاده
گردید. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج همبستگی
پیرسون نشان داد از میان باورهای انگیزشی، بین خودکارآمدی و ارزش گذاری درونی با عملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معنادار و
بین اضطراب امتحان و عملکرد تحصیلی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. همچنین بین چشم انداز آینده و عملکرد تحصیلی رابطه
مثبت و معنادار وجود دارد. به علاوه نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای پیش بین این پژوهش به طور معناداری توانایی
08 درصد از واریانس عملکرد تحصیلی را در دانش / پیش بینی عملکرد تحصیلی را در دانش آموزان دارند و روی هم رفته 8
آموزان تبیین میکنند
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications