مقدمه و هدف پژوهش: اقتصاد سیاه (پنهان) به مجموعه ای از فعالیتها و مبادلات اقتصادی گفته میشود که ممکن است قانونی یا غیرقانونی باشند، اما اندازه گیری و گزارش نمی شوند. تاکنون مطالعات نسبتاً زیادی در زمینهی برآورد حجم اقتصاد سیاه در جهان و ایران انجام شده است که نشان ده أکثر
مقدمه و هدف پژوهش: اقتصاد سیاه (پنهان) به مجموعه ای از فعالیتها و مبادلات اقتصادی گفته میشود که ممکن است قانونی یا غیرقانونی باشند، اما اندازه گیری و گزارش نمی شوند. تاکنون مطالعات نسبتاً زیادی در زمینهی برآورد حجم اقتصاد سیاه در جهان و ایران انجام شده است که نشان دهندهی روند افزایشی حجم اقتصاد سیاه در بسیاری از کشورهای جهان و بالاخص در ایران میباشند. اما پژوهشی که تبیین کنندهی تأثیر اقتصاد سیاه بر احساس امنیت اخلاقی در شهروندان باشد یافت نگردید. با توجه به روند افزایشی حجم اقتصاد سیاه بایسته است که تأثیر این پدیده بر روی احساس امنیت اخلاقی مردم سنجیده شود، زیرا که شهروندان در شهر زندگی میکنند و اقتصاد سیاه هم عموماً در شهرها رخ میدهد. روش پژوهش: جامعهی آماری پژوهش حاضر کلیهی شهروندان منطقهی 5 تهران که حجمی برابر با ۷۹۳۷۵۰ دارند، انتخاب گردید. و برای حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران حجمی برابر با 383.97 محاسبه گردید که برای جلوگیری از خطای احتمالی و درنظرگرفتن مقداری نرخ بازگشت پرسشنامه، تعداد 400 پرسشنامه پخش شد. برای انجام پژوهش حاضر ابتدا شاخصها و گویههای مناسب برای متغیرهای اقتصاد سیاه و احساس امنیت اخلاقی درنظر گرفته شد و پرسشنامهی مذکور بعد از جمع آوری داده ها، روایی و پایایی مناسبی را نشان داد. برای تجزیه و تحلیل دادهها هم از آمار توصیفی (شامل فراونی، درصد و میانگین داده ها) و هم از آمار استنباطی استفاده گردید. برای آمار استنباطی پس از آزمون کولموگروف اسمیرنوف که نرمال بودن دادهها را نشان داد، از آزمون t تک نمونهای استفاده گردید. قابل ذکر است کلیهی تجزیه و تحلیلها در نرم افزار تحلیل آماری SPSS صورت پذیرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که اقتصاد سیاه باعث مطلوبیت احساس امنیت در شهرها نمیشود. نتیجه گیری:پس بایسته است نسبت به کاهش حجم اقتصاد سیاه مبادرت شود.
تفاصيل المقالة
در مطالعه حاضر به بررسی تاثیرات آستانهای اقتصاد سایه بر رابطه بین عمق مالی، سیاستهای بانکی و نوسانات کلان اقتصاد با توسعه اجتماعی - اقتصادی طی دوره زمانی 1370-1401 و بکارگیری رویکرد آستانهای انتقال ملایم (STAR) پرداخته شد. نتایج قسمت غیرخطی مدل نشان از وجود رابطه مثب أکثر
در مطالعه حاضر به بررسی تاثیرات آستانهای اقتصاد سایه بر رابطه بین عمق مالی، سیاستهای بانکی و نوسانات کلان اقتصاد با توسعه اجتماعی - اقتصادی طی دوره زمانی 1370-1401 و بکارگیری رویکرد آستانهای انتقال ملایم (STAR) پرداخته شد. نتایج قسمت غیرخطی مدل نشان از وجود رابطه مثبت متغیر عمق مالی با شاخص توسعه اقتصادی را نشان میدهد. متغیرهای اقتصاد سایه، نوسانات نرخ ارز، تورم، مخارج دولت، رشد نقدینگی و نرخ سود اسمی رابطه منفی با شاخص توسعه اجتماعی- اقتصادی دارند. بطوریکه متغیرهای مورد اشاره به ترتیب منجر به کاهش؛ 95 درصدی، 95 درصدی، 50 درصدی، 45 درصدی، 7 درصدی و 40 درصدی توسعه اقتصادی میشوند. كانال اصلي اثرگذاري عمق مالي، از طريق افزايش كارآيي سرمايهگذاري و سیاستهای پولی انجام ميگيرد. بنابراين ميتوان نحوة آزادسازي بازارهاي مالي، ضعف مديريت نظام مالي و عدم شكلگيري بازارهاي مالي منسجم و بهره مندی از مقررات در كشور را از دلايل كاهش كارآيي سرمايه گذاري از طريق تخصيص غير بهينة منابع در كشور دانست. در نتيجه، بايد توجه و اهتمام بيشتري در كشور، براي توسعه و كارآمد كردن بازارهاي مالي و در نتيجه تخصيص كارآتر منابع و افزايش كارآيي سرمايه گذاري، انجام گيرد.
تفاصيل المقالة
هدف این مقاله بررسی اثر جایگزینی اقلام مختلف مالیاتی (یا تغییر در ترکیب مالیاتی) بر اندازه اقتصاد سایه در ایران است. بدین منظور، یک مدل پیشنهادی با استفاده از رویکرد خودرگرسیونی با وقفههای توزیعی برای دوره زمانی 1355-1394 برآورد شده است. نتایج نشان داد جایگزینی مالیات أکثر
هدف این مقاله بررسی اثر جایگزینی اقلام مختلف مالیاتی (یا تغییر در ترکیب مالیاتی) بر اندازه اقتصاد سایه در ایران است. بدین منظور، یک مدل پیشنهادی با استفاده از رویکرد خودرگرسیونی با وقفههای توزیعی برای دوره زمانی 1355-1394 برآورد شده است. نتایج نشان داد جایگزینی مالیات بر شرکتها برای مالیات بر درآمد یا مالیات بر کالا و خدمات و نیز جایگزینی مالیات بر ثروت برای مالیات بر درآمد، مالیات بر کالا و خدمات، مالیات بر شرکتها یا مالیات بر واردات اندازه اقتصاد سایه را کاهش میدهد. افزون بر این، جایگزینی مالیات بر واردات برای مالیات بر درآمد، مالیات بر شرکتها یا مالیات بر کالا و خدمات منجر به کاهش اندازه اقتصاد سایه میشود؛ در حالی که جایگزینی مالیات بر کالا و خدمات برای مالیات بر درآمد تأثیر معناداری بر فعالیتهای این بخش ندارد. نتایج این مطالعه مبنای مناسبی برای تعدیل ترکیب مالیاتها برای کوچکتر کردن و یا ممانعت از گسترش بخش اقتصاد سایه در ایران فراهم میآورند.
تفاصيل المقالة
چکیده
مقالهی حاضر رابطه بین نابرابری درآمدی و اقتصاد سایه را در ایران طی دوره 1389- 1350 مورد مطالعه قرار میدهد. پس از بررسی شکست ساختاری در دادهها با استفاده از آزمون شکست ساختاری درونزای بای- پرون و انجام آزمون ریشه واحد لی- استرازیکیچ مطالعه با روش حداقل مربعات أکثر
چکیده
مقالهی حاضر رابطه بین نابرابری درآمدی و اقتصاد سایه را در ایران طی دوره 1389- 1350 مورد مطالعه قرار میدهد. پس از بررسی شکست ساختاری در دادهها با استفاده از آزمون شکست ساختاری درونزای بای- پرون و انجام آزمون ریشه واحد لی- استرازیکیچ مطالعه با روش حداقل مربعات معمولی انجام گرفت. براساس نتایج به دست آمده اثر اقتصاد سایه بر نابرابری درآمدی مثبت بوده و با افزایش آن، نابرابری درآمدی افزایش مییابد. همچنین نتایج نشان دادند افزایش اندازه دولت، منجر به افزایش نابرابریهای درآمدی شده است. به علاوه اثر اقتصاد سایه در همزمانی با رشد اقتصادی و اندازه دولت حاکی از آن است که در حالت افزایش اقتصاد سایه، نابرابریهای درآمدی افزایش مییابد.
تفاصيل المقالة
امروزه شواهد بسیاری گویای این است که که در جهان، فعالیت های اقتصادی غیر رسمی در حال رشد است و از این جهت مطالعه اقتصاد سایه ای، به عنوان یکی از اجزای اصلی در جهت دهی سیاست های اقتصادی، همواره مورد توجه اقتصاددانان بوده است اما مبحثی که کمتر به آن پرداخته شده است، تاثیر أکثر
امروزه شواهد بسیاری گویای این است که که در جهان، فعالیت های اقتصادی غیر رسمی در حال رشد است و از این جهت مطالعه اقتصاد سایه ای، به عنوان یکی از اجزای اصلی در جهت دهی سیاست های اقتصادی، همواره مورد توجه اقتصاددانان بوده است اما مبحثی که کمتر به آن پرداخته شده است، تاثیر توسعه بازارهای مالی و اعتبارات داخلی بر اقتصاد سایه ای است. توسعه بازارهای با ارائه اعتبارات به بنگاه های اقتصادی، در شکل گیری یک فعالیت اقتصادی و ادامه آن نقش بسزایی دارند. این پژوهش درصدد بررسی تاثیر شوک های توسعه مالی و اعتبارات داخلی بر اقتصاد سایه ای می باشد که با استفاده از مدل خودرگرسیون برداری برای داده های کشور در سال های1372 تا 1395 انجام شده است. تحلیل نتایج گویای این است که توسعه مالی، نسبت اعتبارات داخلی بخش خصوصی به GDP و نسبت اعتبارات داخلی بخش مالی به GDP در سال های مورد تحقیق، تاثیر منفی و معناداری بر اقتصاد سایه ای کشور دارد.
تفاصيل المقالة
از مهمترین اهداف دولت ها در هر اقتصادی کنترل وضعیت نابرابری درآمد می باشد، به طوری که در هر کشور دولت ها با توجه به عواملی که در اختیار دارند در صدد بهبود شرایط توزیع درآمد می باشند. یکی از عوامل بسیار مهمی که بر توزیع درآمد تاثیر دارد اقتصاد سایه می باشد اقتصاد سایه به أکثر
از مهمترین اهداف دولت ها در هر اقتصادی کنترل وضعیت نابرابری درآمد می باشد، به طوری که در هر کشور دولت ها با توجه به عواملی که در اختیار دارند در صدد بهبود شرایط توزیع درآمد می باشند. یکی از عوامل بسیار مهمی که بر توزیع درآمد تاثیر دارد اقتصاد سایه می باشد اقتصاد سایه به عنوان عاملی که متغیرهای کلان اقتصادی را تحت تاثیر قرار می دهد بر توزیع درآمد نیز تاثیر دارد، بنابراین در این مقاله به بررسی تاثیر اندازه اقتصاد سایه بر نابرابری درآمد در دوره های کوتاه مدت و بلند مدت با استفاده از روش اقتصاد سنجی پانل دیتا و در دوره 1366 تا 1400 در ایران پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که اقتصاد سایه در کوتاه مدت تاثیر مثبتی(بهبود وضعیت توزیع درآمد) بر توزیع درآمد دارد ولی در بلندمدت این تاثیر منفی می باشد، به عبارت دیگر اقتصاد سایه در بلندمدت تاثیر منفی بر توزیع درآمد دارد.
تفاصيل المقالة
اقتصاد سایهای بهعنوان پدیدهای پیچیده و اثرگذار در تمامی اقتصادهای دنیا وجود داشته و ازاینرو حداقل طی دهه اخیر از ابعاد مختلف در کانون توجهات مجموعه قابلملاحظهای از اندیشمندان و محققان اقتصادی و کاربران آن در سایر علوم اجتماعی بوده است. هدف اصلی در این مطالعه عبارت أکثر
اقتصاد سایهای بهعنوان پدیدهای پیچیده و اثرگذار در تمامی اقتصادهای دنیا وجود داشته و ازاینرو حداقل طی دهه اخیر از ابعاد مختلف در کانون توجهات مجموعه قابلملاحظهای از اندیشمندان و محققان اقتصادی و کاربران آن در سایر علوم اجتماعی بوده است. هدف اصلی در این مطالعه عبارت است از بررسی و شناسایی نحوه ارتباط بین اقتصاد سایهای و رسمی و رابطه آن با جایگاه کشور در مسیر رشد و توسعه اقتصادی و بر پایه رویکردهای نظری موجود؛ برای تحقق هدف فوق، در طراحی فرضیهها و تصریح مدلهای تحقیق نوعی رابطه U معکوس که رابطه کوزنتسی نامگذاری گردیده در نظر گرفته شده است. برای بررسی و آزمون فرضیهها، مجموعهای از دادههای آماری ۵۰ کشور شامل دو بلوک ۲۵ کشوری از کشورهای با سطح توسعه بسیار بالا و کشورهای در حال توسعه ازجمله ایران، طی دوره سالهای 2007-1999 استفاده و متدولوژی اقتصادسنجی دادههای پنل بکار گرفتهشده و در قالب رهیافتهای مختلف تحت فروض متفاوت از نظر مسئله همزمانی مدلهای تصریحشده برآورد گردید. نتایج برآوردها و محاسبه مختصات نقاط برگشت منحنیها بر اساس آن، هر دو فرضیه مطرحشده در این مطالعه را تأیید میکند و به لحاظ آماری نشان میدهد که در تمامی سطوح معنیداری، وجود رابطه کوزنتسی بین اقتصاد سایهای و رشد اقتصادی غیرقابلانکار است ضمن اینکه نوع ارتباط (جانشینی یا مکملی) بین اندازه اقتصاد سایهای و رشد اقتصادی به موقعیت کشورها در مسیر توسعه بستگی دارد. مطالعه یافتههای بسیار مهم دیگری نیز بهویژه برای ایران (البته سایر کشورهای در حال توسعه بلوک دوم) دارد از جمله اینکه محاسبات مبتنی بر ضرایب برآوردی موقعیت ایران طی دوره مطالعه را در فاز صعودی منحنی U معکوس نشان میدهد و دیدگاه نئوکلاسیکی مبنی بر رابطه مکملی بین رشد اقتصادی و اندازه اقتصاد سایهای را در مورد ایران طی دوره مذکور تأیید میکند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications