هرجامعه ای در روند توسعه خود به طور اجتناب ناپذیری با درجه ای از آسیب ها و مسایل اجتماعی مختلف روبرو است. هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر توسعه اقتصادی بر نابرابری اجتماعی در کلان شهر تهران است. این بررسی می تواند میزان کارآمدی توسعه اقتصادی را آشکار ساخته و نقاط قوت و ض چکیده کامل
هرجامعه ای در روند توسعه خود به طور اجتناب ناپذیری با درجه ای از آسیب ها و مسایل اجتماعی مختلف روبرو است. هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر توسعه اقتصادی بر نابرابری اجتماعی در کلان شهر تهران است. این بررسی می تواند میزان کارآمدی توسعه اقتصادی را آشکار ساخته و نقاط قوت و ضعف آن را مشخص کند. سپس نظریات صاحب نظران کلاسیک و نظریه پردازان جدید در زمینه توسعه اقتصادی و نابرابری اجتماعی مطالعه شده و از مجموع این مطالعات، شاخص هایی برای بررسی اثر توسعه اقتصادی بر نابرابری اجتماعی در کلان شهر تهران انتخاب شد. این پژوهش به روش اسنادی و آماری در دوره زمانی سال های 1385-1390 صورت گرفته است. برای آزمون فرضیه ها از آزمون های همبستگی پیرسون و اسپیرمن استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهند که بین توسعه اقتصادی و نابرابری اجتماعی در کلان شهر تهران ارتباط معنی داری وجود ندارد هرچند با افزایش میزان توسعه یافتگی تا حدودی بر میزان نابرابری اجتماعی افزوده شده است. این مطلب حاکی از آن است که کلان شهر تهران در مراحل ابتدایی توسعه اقتصادی می باشد.
پرونده مقاله
سیاستهای علم و فناوری به دلیل اهمیتی که در توسعه اقتصادی و اجتماعی جوامع دارند، به یکی از مهمترین عرصههای نزاع گفتمانی تبدیل شدهاند. از اینرو، مطالعه حاضر با هدف تحلیل گفتمان برنامه ششم بر اساس رویکرد لاکلو و موف انجام گرفته است. جامعه مورد مطالعه کلیه مواد قانونی چکیده کامل
سیاستهای علم و فناوری به دلیل اهمیتی که در توسعه اقتصادی و اجتماعی جوامع دارند، به یکی از مهمترین عرصههای نزاع گفتمانی تبدیل شدهاند. از اینرو، مطالعه حاضر با هدف تحلیل گفتمان برنامه ششم بر اساس رویکرد لاکلو و موف انجام گرفته است. جامعه مورد مطالعه کلیه مواد قانونی و تبصرههای مرتبط با علم و فناوری در قانون برنامه ششم توسعه بودند که به صورت تمامشماری مورد مطالعه قرار گرفتند یافتهها نشان میدهد که دال مرکزی این سند «نوآوری هدفمند علمی» است که مدلولهای خود را بر اساس سه نشانه «کارآمدی و روزآمدی، خصوصیسازی/مردمسازی و اقتصاد دانشبنیان» برساخت کرده است. دال شناور، در قالب «همکاری و مشارکت علمی» و «عملکرد رقابتی» خود را نشان داده است. دالهای تهی «اشتغال»، «نوسازی و بهسازی دانشی» و «بهرهوری علمی» هستند که با وقفهها و لحظهها «مردمیسازی»، «نوسازی و بهسازی آموزشی» و «فرهنگ و ارزشهای اسلامی» همراه هستند. حوزه گفتمانی این برنامه «دولتمحوری، وابستگی به بیرون، کاهش محرومیت و بیطرفی علمی» است که گفتمان «فرهنگمحور/بوممحور» با موقعیت هژمونیک خود تخاصمها را به حاشیه برده و فضا را برای مانور گفتمانی خود تحکیم بخشیده است. نتایج این مطالعه نشان میدهد که این برنامه با تاکید بر ررویههای اثباتگرایانه و عرضهمحوری به سوی اهداف کمی در حرکت است که این امر امکان مردمیسازی علم و بکارگیری سرمایههای اجتماعی را با خلاء جدی روبرو ساخته است.
پرونده مقاله