شاه پسند درختچه ای (Lantana camara Linn.) گیاه زینتی گلدار و متعلق به خانواده شاه پسند است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر محلول پاشی اسید سالیسیلیک بر گلدهی و خصوصیات رشدی شاه پسند درختچه ای تحت تنش شوری بود. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی، شامل سه س چکیده کامل
شاه پسند درختچه ای (Lantana camara Linn.) گیاه زینتی گلدار و متعلق به خانواده شاه پسند است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر محلول پاشی اسید سالیسیلیک بر گلدهی و خصوصیات رشدی شاه پسند درختچه ای تحت تنش شوری بود. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی، شامل سه سطح اسید سالیسیلیک (0، 5/0 و 1 میلی مولار) و پنج سطح شوری آبیاری (5/0، 3، 5، 7 و 9 دسی زیمنس برمتر)، به اجرا درآمد. نتایج به دست آمده نشان داد که افزایش سطح شوری از 5/0 به 9 دسی زیمنس بر متر به طور معنی داری باعث کاهش کلیه سطوح پارامترهای رشدی، محتوای کلروفیل و جذب پتاسیم شد. در حالی که جذب سدیم، نسبت سدیم به پتاسیم و نشت یونی نسبت به شاهد افزایش یافت. همچنین، نتایج نشان داد که اسید سالیسیلیک به طور قابل توجهی رشد گیاه و صفات فیزیولوژیک را بهبود بخشید. در شوری نه دسی زیمنس بر متر استفاده از یک میلی مولار اسید دسالیسیلیک میزان ارتفاع شاخه اصلی و تعداد گل ها را به ترتیب 22/3 و 14/2 برابر نسبت به شاهد افزایش و جذب سدیم را 46/2 برابر کاهش داد. در همین سطح شوری تیمار گیاهان با 5/0 میلی مولار اسید سالیسیلیک منجر به افزایش ارتفاع گیاه، قطر ساقه، افزایش قطر شاخه اصلی، تعداد گل ها و وزن تر گل به ترتیب 64/70 درصد، 15/2، 14/2 و 8/5 برابر، نسبت به شاهد شد. با توجه به اینکه گیاهان تا شوری هفت دسی زیمنس بر متر به خوبی رشد رویشی و گلدهی خود را حفظ نمود، به نظر می رسد که گیاه شاهپسند قادر به تحمل شوری باشد. به طور کلی، استفاده از اسید سالیسیلیک (5/0 میلی مولار) در سطوح بالای شوری باعث بهبود خصوصیات رویشی، گلدهی و جذب عناصر غذایی تحت تنش شوری شد.
پرونده مقاله
ورود فناوری نانو به حوزه گیاهان دارویی ،صنعت کشاورزی و صنایع غذایی متضمن افزایش میزان تولیدات و کیفیت آنها، در کنار حفظ محیطزیست و منابع کرهی زمین میباشد. خصوصیات مواد با تغییر اندازه آنها به سمت نانو تغییر میکند. نانوذرات بتاسیکلودکسترین به عنوان یک استراتژی جدید چکیده کامل
ورود فناوری نانو به حوزه گیاهان دارویی ،صنعت کشاورزی و صنایع غذایی متضمن افزایش میزان تولیدات و کیفیت آنها، در کنار حفظ محیطزیست و منابع کرهی زمین میباشد. خصوصیات مواد با تغییر اندازه آنها به سمت نانو تغییر میکند. نانوذرات بتاسیکلودکسترین به عنوان یک استراتژی جدید محافظت از گیاه توصیف میشود و واکنش دفاعی گیاه را القاء میکند. به همین منظور مطالعه اثر نانوذرات بتاسیکلودکسترین بر روی شاخصهای فیزیولوژیکی و فعالیتهای بیوشیمیایی، در رقم کشکنیلوءلوءی ریحان، آزمایشی بر پایه طرح کاملا تصادفی باچهار تکرار در چهار سطح 0، 10، 50، 100 میلیگرم برلیتر در گلخانه اجرا شد. نتایج نشان داد شاخصهای مختلف رشد از جمله طول و قطر ریشه و ساقه، وزن تر و خشک ریشه و اندام هوایی و سطح برگ نسبت به شاهد درسطح احتمال 5درصد افزایش معنیدار یافت. بیشترین افزایش در تیمار 50 میلیگرم بر لیتر مشاهده شد. تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که اثر تیمارهای مختلف بر فعالیت آنزیمهای سوپراکسیددیسموتازو کاتالازو پراکسیدازو میزان مالوندیآلدئید و نشتیونی ریشه و برگ نسبت به کنترل افزایش معنیدار یافت. شاخص پایداری غشاء از طریق اندازهگیری میزان نشت الکترولیت برگ و ریشه ارزیابی شد. کاهش معنیدار نشت یونی و مالوندیآلدئید ریشه و برگ در تیمار 50 میلیگرم برلیتر از نانوبتاسیکلودکسترین مشاهده شد که نشاندهنده افزایش فعالیت آنزیمها بود. ورود نانوذرات بتاسیکلودکسترین به حوزهی کشاورزی میتواند دامنه کنترل شیمیایی و اختلال در اعمال فیزیولوژی محیطی را به حداقل برساند. روند تغییرات پارامترهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی مورد بررسی در مطالعه حاضر، شاخصهای نسبتا مطمئن جهت معرفی بهترین غلظت از نانوبتاسیکلودکسترین برای گیاه دارویی ریحان میباشد.
پرونده مقاله
کنجد به عنوان یکی از مهم ترین گیاهان زراعی دانه روغنی از ظرفیت های صنعتی، غذایی و دارویی بالایی برخوردار است. تنش خشکی به ویژه در مرحله جوانه زنی و گیاهچه ای تولید کنجد را با چالش رو برو می کند. به منظور غربال ژنوتیپ های کنجد برای تحمل به خشکی در مرحله جوانه زنی آزمایش چکیده کامل
کنجد به عنوان یکی از مهم ترین گیاهان زراعی دانه روغنی از ظرفیت های صنعتی، غذایی و دارویی بالایی برخوردار است. تنش خشکی به ویژه در مرحله جوانه زنی و گیاهچه ای تولید کنجد را با چالش رو برو می کند. به منظور غربال ژنوتیپ های کنجد برای تحمل به خشکی در مرحله جوانه زنی آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار اجرا گردید. عوامل مورد بررسی شامل 4 سطح خشکی القا شده به وسیله پلیاتیلنگلیکول (غلظت های 0، 20، 25 و 30 درصد) و 15 ژنوتیپ کنجد بودند. بر اساس نتایج تجزیه واریانس اثر ژنوتیپ، خشکی و بر هم کنش آن ها بر روی تمامی صفات جوانه زنی مورد بررسی شامل درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی، شاخص بنیه 1 و 2، طول ریشه چه، طول ساقه چه، وزن تر و خشک گیاهچه در سطح یک درصد معنی دار بود. کاهش معنی دار (در سطح 5 درصد) در تمامی سطوح تنش نسبت به شاهد در صفات مطالعه شده مشاهده گشت. صفات درصد جوانه زنی، طول ریشه چه و طول ساقه چه (به ترتیب با 10، 17 و 18 درصد کاهش) حساسیت کمتری به تنش خشکی در سطح ضعیف (غلظت 20 درصد) نشان دادند، در حالی که بیشترین تاثیر منفی برای صفات شاخص بنیه 2، وزن خشک گیاهچه و وزن تر گیاهچه (به ترتیب با 5/52، 3/47 و 4/34 درصد کاهش) بدست آمد. از سوی دیگر تحت خشکی شدید (غلظت 30 درصد) بیشترین کاهش در طول ساقه چه، شاخص بنیه 1 و 2 (به ترتیب 98، 97 و 96 درصد) حاصل گشت. از شاخص های تحمل به خشکی محاسبه شده برای هر یک از صفات در تجزیه به مولفه های اصلی و رسم بای پلات استفاده شد. بدین ترتیب ژنوتیپ ها بر اساس تحمل به 5 دسته تقسیم شدند. ژنوتیپ های دشتسان 2 و داراب 1 به عنوان متحمل ترین و ژنوتیپ های قائم، یکتا، سودان و کرمان به عنوان حساس ترین ژنوتیپ ها انتخاب شدند. یافته های این پژوهش می تواند در مطالعات و برنامه های اصلاحی آینده کنجد برای تحمل خشکی مورد استفاده قرار بگیرد.
پرونده مقاله
سلنیوم یک عنصر غذایی مهم برای حیوانات و انسان است که در بسیاری از گونههای گیاهی نیز نقش مؤثری دارد. نقش مثبت سلنیوم در کاهش اثر تنشهای محیطی مختلف بر گیاهان مورد تأیید قرار گرفته است. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثر سلنیوم بر برخی شاخصهای رشدی و فیزیولوژیکی بالنگوی چکیده کامل
سلنیوم یک عنصر غذایی مهم برای حیوانات و انسان است که در بسیاری از گونههای گیاهی نیز نقش مؤثری دارد. نقش مثبت سلنیوم در کاهش اثر تنشهای محیطی مختلف بر گیاهان مورد تأیید قرار گرفته است. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثر سلنیوم بر برخی شاخصهای رشدی و فیزیولوژیکی بالنگوی شهری (Lallemantia iberica L.) در شرایط تنش خشکی میباشد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در شرایط گلخانه اجرا گردید. فاکتور اول شامل سطوح مختلف رطوبت (آبیاری کامل، 25، 50 و 75 درصد ظرفیت زراعی) و فاکتور دوم شامل غلظتهای مختلف سلنیوم (صفر، 5 و 10 میلیگرم بر لیتر سلناتسدیم) بود. محلولپاشی برگی سلناتسدیم طی دو مرحله انجام شد. سلنیوم برخلاف تنش خشکی، وزن خشک ساقه و برگ، طول گلآذین و میزان نسبی آب برگ را افزایش داد. در شرایط تنش خشکی، سلنیوم موجب افزایش ارتفاع گیاه، تعداد شاخه، وزن تر ساقه، تعداد برگ و وزن تر برگ شد. سلنیوم عملکرد بیولوژیکی، وزن خشک گلآذین، تعداد گل، وزن بذر در هر بوته، وزن هزار دانه و عملکرد بذر را افزایش داد. سلنیوم بر هدایت روزنهای، فلورسانس کلروفیل برگ و فعالیت آنزیم کاتالاز تأثیر مثبت داشت. نتایج این تحقیق نشان داد با محلولپاشی برگی سلناتسدیم میتوان بر تنش خشکی غلبه کرده و از کاهش عملکرد بذر جلوگیری بهعمل آورد. درنتیجه محلولپاشی 10 میلیگرم بر لیتر سلناتسدیم برای کاهش اثرات تنش خشکی در کشت گلخانهای گیاه بالنگوی شهری قابل توصیه است.
پرونده مقاله
پرتقال تامسون (Citrus sinensis Var. thampson) درختی است که از برگ، گل، میوه و ضایعات پوست میوه ی آن در صنایع مختلف بویژه آرایشی، بهداشتی و صنایع غذایی استفاده می گردد. به منظور بررسی میزان برخی مواد ثانویه در برگ و میوه پرتقال (رقم تامسون) آزمایشی به صورت فاکتوریل در قا چکیده کامل
پرتقال تامسون (Citrus sinensis Var. thampson) درختی است که از برگ، گل، میوه و ضایعات پوست میوه ی آن در صنایع مختلف بویژه آرایشی، بهداشتی و صنایع غذایی استفاده می گردد. به منظور بررسی میزان برخی مواد ثانویه در برگ و میوه پرتقال (رقم تامسون) آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام گردید. نمونه برداری برگ و میوه، از باغات پرتقال شهرستان بندرگز که در فاصله 42 کیلومتری غرب گرگان واقع میباشد، انجام پذیرفت. تیمارهای تحقیق عبارت بود از چهار جهت جغرافیایی تاج درخت (شمال، جنوب، مشرق و مغرب) و اندام های برگ و میوه درخت. متغیرهای مورد اندازه گیری شامل، میزان فنل کل، فلاونویید کل، فعالیت آنتی اکسیدانی، قند محلول کل و فلاونوئیدهای نارنجین و هسپریدین بودند که بوسیله دستگاه های اسپکتروفتومتر و HPLC مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج اثرات متقابل نشان داد حداکثر میزان قند محلول کل(19 درصد)، فعالیت آنتی اکسیدانت کل(18 درصد) و فلاونوئید کل(79/25 درصد) مربوط جهت جغرافیایی شرق در میوه بود. بالاترین مقدار فلاونوییدهای نارنجین(75/34 درصد) و هسپریدین(50 درصد) مربوط به جهت جنوب در میوه می باشد. همچنین بیشترین میزان فنل کل(23درصد) مربوط جهت جغرافیایی غرب و میوه بوده است. با توجه به نتایج حاصل از این آزمایش مشخص شد که جهت جغرافیایی جنوب و مشرق بیشترین تاثیر را بر صفات بیوشیمیایی و اندام میوه داشتند.
پرونده مقاله
بهمنظور بررسی تأثیر کودهای آلی، زیستی و شیمیایی بر عملکرد و مؤلفههای کارایی عناصر در کنجد آزمایشی بهصورت اسپلیت فاکتوریل، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دو سال زراعی 1396-1395 در کرمانشاه اجرا شد. عامل اول شامل کود نیتروژن با چهار سطح (صفر، 33، 66 و چکیده کامل
بهمنظور بررسی تأثیر کودهای آلی، زیستی و شیمیایی بر عملکرد و مؤلفههای کارایی عناصر در کنجد آزمایشی بهصورت اسپلیت فاکتوریل، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دو سال زراعی 1396-1395 در کرمانشاه اجرا شد. عامل اول شامل کود نیتروژن با چهار سطح (صفر، 33، 66 و 100درصد) نیتروژن و عامل دوم تلقیح کودهای زیستی با بذر در چهار سطح (بدون تلقیح کود زیستی، تلقیح با ازتوباکتر، تلقیح با آزوسپریلیوم و تلفیق با هر دو باکتری) بود. این آزمایش در هر سال در سه قطعه زمین شامل شاهد، مصرف 10 تن کود دامی و مصرف 10 تن کود کمپوست زباله شهری اجرا شد. نتایج این تحقیق نشان داد که اثر سطوح کود نیتروژن و کود بیولوژیک بر عملکرد دانه و بیولوژیکی در سه محیط مورد مطالعه معنیدار بود و بیشترین مقادیر در هر سه محیط آزمایشی در تیمار تلفیقی کودهای ازتوباکتر و آزسپریلیوم بدست آمد. مقدار عملکرد دانه در تیمارهای سطوح کود نیتروژن در محیطهای مورد مطالعه متفاوت بود، بنحوی که بیشترین عملکرددانه (1298 کیلوگرم در هکتار) در محیط شاهد در تیمار 100درصد نیاز نیتروژن، در محیط کود دامی در تیمار 33درصد نیاز نیتروژن (1565 کیلوگرم در هکتار) و در محیط کمپوست در تیمار 66درصد نیتروژن (1/1684 کیلوگرم در هکتار) بدست آمد. بطور کلی بیشترین عملکرد دانه در تیمار مصرف کمپوست و 66درصد نیتروژن به مقدار 1/1684 کیلوگرم در هکتار حاصل شد که می توان این ترکیب را جایگزینی برای مصرف به تنهایی کود نیتروژن دانست. بنابراین میتوان نتیجهگیری کرد با کاربرد تلفیقی کودهای بیولوژیک و دامی یا کمپوست علاوه بر صرفهجویی در مصرف کودهای شیمیایی و حذف اثر مضر آن ها، عملکرد دانه قابل قبولی نیز داشت. همچنین مصرف کودهای بیولوژیک و آلی موجب افزایش کارایی استفاده از عناصر نیتروژن و فسفر شد که علاوه بر کاهش هزینههای تولید، افزایش عملکرد را بدنبال دارد.
پرونده مقاله
شناخت اکوسیستم مرتعی اولین گام در مدیریت این منابع و تعیین برنامههای آمایش سرزمین و توسعه پایدار است. هدف از مطالعه حاضر بررسی تغییرات کیفی پوشش گیاهی محدوده تالابهای بین المللی استان گلستان است. در این تحقیق از باندهای ماهواره لندست سنجندههایTM و OLI در طی سالهای آ چکیده کامل
شناخت اکوسیستم مرتعی اولین گام در مدیریت این منابع و تعیین برنامههای آمایش سرزمین و توسعه پایدار است. هدف از مطالعه حاضر بررسی تغییرات کیفی پوشش گیاهی محدوده تالابهای بین المللی استان گلستان است. در این تحقیق از باندهای ماهواره لندست سنجندههایTM و OLI در طی سالهای آماری (2018-1988) استفاده شد. در نرمافزار ENVI5.3 تصحیح هندسی وپیش پردازشهای اولیه و برای تصحیحات اتمسفری از الگوریتم FLASH استفاده شد. برای بالابردن دقت طبقهبندی ، با استفاده از نرم افزارTERSET نقشه NDVIاستخراج و 4 کلاس اراضی با پوشش (عالی، بسیار خوب، خوب و ضعیف)به دست آمد.سپس از تکنیک CROSSTAB میزان تغییرات پوشش گیاهی در طی سالهای مطالعاتی محاسبه شد. نتایج نشان دهنده بیشترین افزایش مساحت در اراضی با پوشش گیاهی بسیار خوب از93/1540 به 99/2842 کیلومتر مربع وبیشترین کاهش مساحت در اراضی با پوشش خوب از 46/1329 به 94/68 کیلومتر مربع است. در این فاصله منطقه مورد مطالعه دستخوش تغییرات بود که بیشترین کاهش، شامل تخریب کلاس با پوشش خوب از 94/31 به 66/1 درصد و تبدیل آن به سایر کاربر یها بود. همچنین 46/13 کیلومتر مربع پوشش خوب به پوشش ضعیف تبدیل شده است که اطراف تالابها ، قسمتهای سنگلاخی و مناطق روستایی را شامل میشود. پوشش خوب که بیشترین کاهش مساحت رانشان داد، اراضی مرتعی را در بر می گیرد..تغییرات کلاس با پوشش خوب حاکی از کاهش مساحت در پوشش گیاهی ودر نتیجه افزایش دمادر منطقه است. نتایج نشان داد که NDVI معیار مناسبی برای ارزیابی و پایش تغییرات پوشش گیاهی و مدیریت صحیح در مراتع است.
پرونده مقاله
در پژوهش حاضر اثر ۲ نوع کود نیتروژنه و کودزیستی ازتوباکتر در شرایط کشت گلدانی و گلخانهای بر میزان رشد، محتوای کلی نیتروژن، پروتئین‎های کل، آمینواسیدهای آزاد و آلکالوئیدهای برگ و ریشه و همچنین میزان فعالیت نیترات ردوکتازی برگها در گیاه آگاو آمریکایی رقم مارجیناتا چکیده کامل
در پژوهش حاضر اثر ۲ نوع کود نیتروژنه و کودزیستی ازتوباکتر در شرایط کشت گلدانی و گلخانهای بر میزان رشد، محتوای کلی نیتروژن، پروتئین‎های کل، آمینواسیدهای آزاد و آلکالوئیدهای برگ و ریشه و همچنین میزان فعالیت نیترات ردوکتازی برگها در گیاه آگاو آمریکایی رقم مارجیناتا در مرحله رشد ۸ برگی موردبررسی قرار گرفت. کودهای نیتروژنه شامل کود اوره ۴۶ درصد با دو غلظت ۵ و۱۰ گرم بر لیتر، کود NPK با دو غلظت ۴ و۶ گرم بر لیتر و کود زیستی دکتر بایو(حاوی ازتوباکتر) با دو غلظت ۱ و ۴ میلی‎گرم بر کیلوگرم پس از مرحله ۸ برگی بهصورت محلول‎پاشی به خاک گلدان اضافه شدند و اثرات آنها با اثرات گیاه در خاک بدون کود بهعنوان شاهد مقایسه شد. نتایج بهدستآمده نشان ‎دهنده اثرگذاری معنیدار تیمارهای مورداستفاده بر صفات مورد ارزیابی بود.. افزایش کود در همه موارد و بهویژه در مورد کود زیستی، موجب کاهش فعالیت نیترات ردوکتازی برگها شد و نیز محتوای کلی نیتروژن ریشه را به نفع افزایش آن در برگها تغییر داد.افزودن اوره ۴۶% با هر دو غلظت موجب افزایش وزن‎تر و خشک، محتوای کلی پروتئینها، آمینواسیدهای آزاد و آلکالوئیدهای برگ و ریشه شد. کود زیستی با هر دو غلظت باعث افزایش معنیدار وزنتر و خشک و محتوای پروتئین برگ، وزن‎تر و محتوای آمینواسیدهای آزاد و پروتئین ریشه شد. این کود بر محتوای آلکالوئیدی برگ و ریشه اثر معنیداری نداشت. افزایش کود NPK با هر دو غلظت نیز موجب افزایش وزنتر و خشک و آمینواسیدهای آزاد برگها و محتوای پروتئین و کاهش وزنتر و آمینواسیدهای آزاد ریشه گردید. از نظر کاربردی، کود اوره ۵ گرم بر لیتر بر رشد و افزایش آلکالوئیدهای گیاه عملکرد بهتری داشت.
پرونده مقاله
به منظور بررسی اثر محلول پاشی اسید سالیسیلیک و سلنیوم بر ویژگیهای فیزیولوژیکی و زراعی گلرنگ در شرایط تنش خشکی، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. عامل اصلی شامل آبیاری در سه سطح، آبیاری کامل در فصل رشد (شاهد)، قطع آبیا چکیده کامل
به منظور بررسی اثر محلول پاشی اسید سالیسیلیک و سلنیوم بر ویژگیهای فیزیولوژیکی و زراعی گلرنگ در شرایط تنش خشکی، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. عامل اصلی شامل آبیاری در سه سطح، آبیاری کامل در فصل رشد (شاهد)، قطع آبیاری در مرحله 50 درصد گلدهی و قطع آبیاری در مرحله 50 درصد تشکیل طبق بود. عامل فرعی محلول پاشی بوتههای گلرنگ شامل عدم محلول پاشی (شاهد)، محلول پاشی با اسید سالیسیلیک همراه با سلنیوم در نظر گرفته شد. تنش خشکی باعث کاهش عملکرد بیولوژیکی ، اجزای عملکرد و عملکرد دانه شد. ولی درصد پروتئین، فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتازی و میزان پرولین را افزایش داد. همچنین بیشترین اثر منفی تنش خشکی در مرحله گلدهی مشاهده شد به طوری که تنش مرحله گلدهی سبب افت 49 درصدی عملکرد دانه و 33 درصدی زیست توده گلرنگ شد. محلول پاشی سبب بهبود عملکرد، اجزای عملکرد و فعالیت سوپر اکسید دیسموتازی نسبت به عدم محلول پاشی (شاهد) شد. بین تیمارهای محلول پاشی در عملکرد دانه و فعالیت سوپر اکسید دیسموتازی تفاوت معنیداری مشاهده نشد. اما محلول پاشی اسید سالیسیلیک با 7198 کیلوگرم در هکتار، بیشترین زیست توده را نشان داد. محلول پاشی در شرایط عدم تنش و تنش خشکی سبب افزایش درصد روغن دانه شد، به طوری که در آبیاری کامل و تنش مرحله گلدهی به ترتیب محلول پاشی اسید سالیسیلیک با 24 درصد و محلول پاشی اسید سالیسیلیک با سلنیوم با 28 درصد، بیشترین درصد روغن را دارا بودند. تیمارهای محلول پاشی موجب افزایش میزان پرولین در شرایط تنش نسبت به شاهد شد و در تنش مرحله گلدهی، محلول پاشی اسید سالیسیلیک و سلنیوم با 11 میکرومول بر گرم وزن تر گیاه بیشترین میزان پرولین را نشان داد. مرحله گلدهی در گلرنگ از نظر نیاز گلرنگ به آب، مرحله بحرانی بوده وتنش در این مرحله اثر منفی بر عملکرد و اجزای عملکرد دانه دارد. تیمارهای محلول پاشی با افزایش فعالیت آنزیم آنتی اکسیدانت (سوپر اکسید دیسموتاز) و افزایش میزان پرولین و تنظیم اسمزی سبب بهبود شرایط گیاه شدند.
پرونده مقاله
نیشکر گیاهی است که تا مدار حدود 32 درجه شمالی و جنوبی در نقاط مختلف جهان کشت می گردد. مقاومت این گیاه نسبت به سرما پایین است. با توجه به حساسیت نیشکر به سرما، به منظور شناسایی مسیرها و ژنهای دارای بیان افتراقی در ارقام نیشکر در هنگام تنش سرما و استفاده از آنها در برنامه چکیده کامل
نیشکر گیاهی است که تا مدار حدود 32 درجه شمالی و جنوبی در نقاط مختلف جهان کشت می گردد. مقاومت این گیاه نسبت به سرما پایین است. با توجه به حساسیت نیشکر به سرما، به منظور شناسایی مسیرها و ژنهای دارای بیان افتراقی در ارقام نیشکر در هنگام تنش سرما و استفاده از آنها در برنامه اصلاح نبات نیشکر، پس از وقوع سرمای ᴏC2/1 زیر صفر در دیماه 1394، تعداد 454 رقم نیشکر با استفاده از شاخص های مورفولوژیکی و بیوشیمیایی، در یکی از مزارع تحقیقاتی موسسه تحقیقات نیشکر خوزستان مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله اول با استفاده از شاخص های مورفولوژی، ارقام متحمل و حساس در برابر سرما انتخاب شدند. در مرحله دوم در سال 1395، پس از تنش سرما، شاخصهای بیوشیمیایی از قبیل پرولین( Prolin) و مالون دی آلدئید (MDA )، در ارقام متحمل(منتخب مرحله اول)، افزایش بیشتری پیدا کرد و بر اساس نتایج دو مرحله، دو رقم BR00-01 وTUC66-107 بهترتیب بهعنوان متحمل ترین و حساسترین رقم نسبت به سرما شناسایی شدند. نتایج بررسی واکنش مورفولوژی و بیوشیمیایی ارقام نیشکر به تنش سرما نشان داد که ارقامی که طبق شاخص های مورفولوژیکی، میزان تحمل بیشتری به تنش سرما دارند، همین ارقام در مرحله بررسی بیوشیمیایی نیز از نظر میزان پرولین (Prolin) و مالون دی آلدئید (MDA) در سطح بالاتری نسبت به ارقام حساس قرار دارند. همچنین همبستگی بالایی بین صفات مورفولوژیکی و شاخص های بیوشیمیایی از نظر میزان تحمل و مقاومت به سرما وجود داشت. بنابراین، با استفاده از اندازه گیری شاخص های مورفولوژیکی و بیوشیمیایی، می توان پیش از انجام بررسی مولکولی و بدون صرف هزینه های زیاد، نوع واکنش ارقام نیشکر به تنش سرما را بررسی نمود و در هنگام غربال کلون های نیشکر در مراحل مختلف اصلاحی، با اندازه گیری مقدار شاخص های مورفولوژی و بیوشیمیایی نیشکر در هنگام تنش سرما، نسبت به غربال و انتخاب کلون های برتر اقدام نمود.
پرونده مقاله