فهرس المقالات فاضل عباس زاده


  • المقاله

    1 - تبیین شاخصه دینی در اندیشه حکومتی سعدی و طرطوشی؛ موردکاوی گلستان و سراج الملوک
    مطالعات ادبیات تطبیقی , العدد 2 , السنة 15 , تابستان 1400
    آثار مختلفی در ادبیات فارسی و عربی پدید آمده‌اند که با رویکردی موعظه‌گونه، اقشار مختلف مردم را مورد مناصحه و ارشاد قرار داده و سعی در تقویت اخلاق و تحکیم مدنیت جامعه داشته‌اند. از جمله این اقشار سلاطین و شاهان هستند که نویسندگان این آثار، این گروه را مخاطب قرار داده و ت أکثر
    آثار مختلفی در ادبیات فارسی و عربی پدید آمده‌اند که با رویکردی موعظه‌گونه، اقشار مختلف مردم را مورد مناصحه و ارشاد قرار داده و سعی در تقویت اخلاق و تحکیم مدنیت جامعه داشته‌اند. از جمله این اقشار سلاطین و شاهان هستند که نویسندگان این آثار، این گروه را مخاطب قرار داده و تلاش نموده اند جایگاه سلطان و شیوه‌هایی حکومتی وی را تشریح نمایند و در این میان به اصول دینی، سیاسی، و اخلاقی و مدیریتی و نظائر آن توجه داشته‌اند. سعدی در گلستان خود در بابی مخصوص به سیرت پادشاهان و در دیگر ابواب به طور گذرا، به اخلاق و محاسن و مساوی این گروه می‌پردازد و به نوعی بایدها و نبایدهای آن‌ها را ذکر می کند. طرطوشی نیز در سراج الملوک درباره سلاطین سخن رانده و اصول اخلاقی و سیاسی که باید ملک به آن آراسته باشد را بیان می دارد. این پژوهش در صدد است تا به شکلی ویژه، نقش شاخصه دینی را در اندیشه حکومتی سعدی و طرطوشی در سه محور جایگاه سلطان، شیوه حکومتی، و مفهوم زوال پذیری حکومت، مورد بررسی قرار دهد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - مطالعه تطبیقی مختصّات "سفرنامه حج" با تکیه بر سفرنامه ابن جبیر و ابن مازه
    مطالعات ادبیات تطبیقی , العدد 1 , السنة 16 , بهار 1401
    بسیاری از جهانگردان و رحالون عربی و ایرانی مقصد و هدف سفرشان را مکه و انجام فریضه حج قرار داده اند و اگر این هدف نبود امروزه تنها با سفرنامه های انگشت شماری مواجه بودیم. در این میان، بسیاری از ادیبان در طی سفرشان به حج، به ذکر احوالات این سفر و تألیف کتابی در قالب سفرنا أکثر
    بسیاری از جهانگردان و رحالون عربی و ایرانی مقصد و هدف سفرشان را مکه و انجام فریضه حج قرار داده اند و اگر این هدف نبود امروزه تنها با سفرنامه های انگشت شماری مواجه بودیم. در این میان، بسیاری از ادیبان در طی سفرشان به حج، به ذکر احوالات این سفر و تألیف کتابی در قالب سفرنامه پرداخته اند و شکل ادبی ویژه ای به نام "سفرنامه حج" پدید آورده اند که از جهت محتوا و ساختار و سائر مخصات سبکی و ادبی با سفرنامه به معنای عام فرق میکند. این پژوهش در صدد است ویژگی ها و مختصات سفرنامه حج را در ادب فارسی و عربی با تکیه بر دو سفرنامه کهن عربی و فارسی به نام هایی سفرنامه ابن مازه تحت عنوان "لطائف الأذکار للحضار والسفار فی المناسک والآداب" و سفرنامه ابن جبیر با عنوان "رسالة اعتبار الناسک فی ذکر الآثار الکریمة والمناسک"، مورد تطبیق و تحلیل قرار دهد. نتیجه نشان می دهد که هر دو سفرنامه از عنوان تا شکل و محتوا برای حج و به منظور حج بوده و ویژگی ها و مختصات ویژه ای در پردازش زمان و مکان و موضوع و ساختار و غیره که آن را از دیگر انواع و سفرنامه ها متمایز کرده است. این پژوهش بر اساس مکتب ادبیات تطبیقی آمریکایی به مطالعه تطبیقی این گونه ادبی در دو اثر مذکور می پردازد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - کاربست صنعت التفات در سوره أنبیاء
    مطالعات قرآنی , العدد 4 , السنة 13 , پاییز 1401
    چکیدهقرآن کریم به عنوان شاه‌کتاب هستی، با وجود مهجوریتی که در بین جوامع بشری، علی‌الخصوص در میان مسلمانان دارد، حاوی مضامین گهربار و صنایع بدیعی فراوانی است که تمامی کتب بلاغی و نحوی از این کتاب والامقام نهایت بهره را برده‌اند. صنعت التفات یکی از متداول‌ترین صنایع ادبی أکثر
    چکیدهقرآن کریم به عنوان شاه‌کتاب هستی، با وجود مهجوریتی که در بین جوامع بشری، علی‌الخصوص در میان مسلمانان دارد، حاوی مضامین گهربار و صنایع بدیعی فراوانی است که تمامی کتب بلاغی و نحوی از این کتاب والامقام نهایت بهره را برده‌اند. صنعت التفات یکی از متداول‌ترین صنایع ادبی مورد کاربرد در زبان عربی و فارسی است که از دیرباز مورد استفاده سخنوران و نویسندگان بوده است. بلاغیون، نحویین، نقاد و مفسرین هر یک تعاریفی از التفات ارائه داده‌اند که در طول زمان این تعاریف دستخوش تغییراتی شده است. لذا نوع نگرش بلاغیون جدید با بلاغیون قدیم نسبت به این صنعت ادبی متفاوت است. این پژوهش برآن است تا با روش توصیفی- تحلیلی ضمن بررسی کاربست صنعت التفات و انواع آن در سوره أنبیاء به بررسی تفاوت نگاه بلاغیون در زمان-های مختلف به این آرایه ادبی و نیز تفاوت میزان مصادیق این صنعت در سوره انبیاء در جزء هفدهم قرآن کریم بپردازد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - مسرحیات بهرام البیضاوی بین التاریخ والأدبینِ العربی والفارسی
    فصلیة دراسات الادب المعاصر , العدد 4 , السنة 13 , پاییز 2021
    بهرام البیضاوی کاتب لأفضل المسرحيات وشخصیة لامعة فی النثر الفارسی ومخرج مسرحي وسینمائي ومحب للثقافة الإیرانیة وحضارتها، حیث استخدم مکنزة الأساطیر وأدب الفولکور والأدب الشعبی والأدب الشفوي بأحسن الوجوه فی مسرحیاته. مسرحياته ذات أهمية کبيرة بسبب العديد من التضمینات التي ق أکثر
    بهرام البیضاوی کاتب لأفضل المسرحيات وشخصیة لامعة فی النثر الفارسی ومخرج مسرحي وسینمائي ومحب للثقافة الإیرانیة وحضارتها، حیث استخدم مکنزة الأساطیر وأدب الفولکور والأدب الشعبی والأدب الشفوي بأحسن الوجوه فی مسرحیاته. مسرحياته ذات أهمية کبيرة بسبب العديد من التضمینات التي قام بها من هذه المکنزات القديمة. يمکن القول إن البیضاوي بدوره یستمر طريقة الفردوسي في إعادة قراءة التاريخ والأساطير والملحمات وإعادة صياغتها، وقد ألهم مسرحياته، سواء في شکل المسرحيات أو في شکل السيناريوهات، من المصادر القديمة. یحاول هذا المقال تصنيف الجذور الرئيسة للمسرحية مع البیضاوي من خلال طريقة نقد موجهة للقراءة بطريقة وصفية تحليلية، من أجل الختام بملخص مناسب لمصادر مسرحية المؤلف والمعالجة الخاصة للمؤلف ونهج التعامل مع هذه الجذور. تظهر النتيجة أن بهرام البیضاوي لا يتعامل مع فترة محددة من التاريخ، ولکن في أعماله يمکن رؤية العديد من التضمینات التاريخية مثل التاريخ الأسطوري والملحمة وعاشوراء وتاريخ إيران قبل الإسلام وبعده. وفي معظم هذه القراءات، ربط أعماله بالتيارات والأفکار المعاصرة. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    5 - صدی التصوف الشرقی وتنّین السریالیة الغربیة فی شعر سهراب سبهری
    فصلیة دراسات الادب المعاصر , العدد 5 , السنة 12 , زمستان 2020
    الشعر الحرّ هو مصدر من مصادر الخیال وما هو وراء الحقیقة المسمّی بالعالم اللاوعی أو السریالی. سهراب سبهری، شاعر ورسام وطبیعی، أخذ شعره لوناً من آثار السریالیة بسبب رحلاته إلی الشرق والغرب ومعرفته بالتصوف الشرقی والمدارس الأدبیة الغربیة. هذا المقال قام بتعریف المدرسة السر أکثر
    الشعر الحرّ هو مصدر من مصادر الخیال وما هو وراء الحقیقة المسمّی بالعالم اللاوعی أو السریالی. سهراب سبهری، شاعر ورسام وطبیعی، أخذ شعره لوناً من آثار السریالیة بسبب رحلاته إلی الشرق والغرب ومعرفته بالتصوف الشرقی والمدارس الأدبیة الغربیة. هذا المقال قام بتعریف المدرسة السریالیة وخصائصه مثل الإعتماد علی الإکتشاف والحدس بدلاً من الحکمة، إغلاق العقل، الحب وغیره. ثم مع المطابقة ودراسة بعض هذه المیزات فی شعره الحرّ وبالنظر إلی الأدلة المتاحة فی شعر الشاعر الشهیر سهراب سبهری، یتعلق الأمر بأسلوبه الشعری فیشعره قد تجاوز الشاعر العدید من مبادئ السریالیة التی لم یصل إلیها الغربیون أنفسهم. یتوخّی البحث أن یعالج هذا المنشود بأسلوب وصفی وتحلیلی خلال الدراسات التی یقوم بها فی معالجة أشعار الشاعر الموجودة فیها ألوان من السریالیة الغربیة. الغرض من هذه الدراسة، رسم العالم الحقیقی مع لغة خارقة للطبیعة وللوصول إلی الحقیقة العلیا من خلال الشؤون العقلیة وغیر المادیة وغیر الملموسة باستخدام المدرسة السریالیة. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    6 - بازشناسی ابعاد تمثیلی شخصیت پیر طریقت
    تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی , العدد 1 , السنة 8 , بهار 1395
    پیمودن وادی‌های سخت وهولناک طریقت، بدون تمسک به وجود وارسته‌ی پیر و مراد مقدور نیست. لزوم حضور معنوی پیر در سیرو سلوک مریدان، از جمله‌ی موضوعات مهم و دامنه داری است که بیشتر به صورت تمثیلی و نمادین در کانون توجه صوفیه قرار گرفته است. به جز شمار اندکی از متصوّفه چون اویس أکثر
    پیمودن وادی‌های سخت وهولناک طریقت، بدون تمسک به وجود وارسته‌ی پیر و مراد مقدور نیست. لزوم حضور معنوی پیر در سیرو سلوک مریدان، از جمله‌ی موضوعات مهم و دامنه داری است که بیشتر به صورت تمثیلی و نمادین در کانون توجه صوفیه قرار گرفته است. به جز شمار اندکی از متصوّفه چون اویسیان که به مجذوبان، نامبردار بودند و کشف و شهود و راهیابی به حقیقت را تنها از طریق مراقبه و زدودن شوائب از لوح ضمیرخویش، میسر می‌دانسته‌اند، اکثر بزرگان تصوّف، بر ضرورت پیرگزینی تأکید داشته‌اند و براین باور بوده‌اند که توفیق در سیر و سلوک و پیمودن نشیب و فراز جاده‌ی طریقت، بی مدد پیر محقّق نمی‌گردد. در این مقاله ضمن به دست دادن تعریفی مانع و جامع از پیر در عرفان، بخشی از شاخص‌های تمثیلی پیران طریقت در حیطه‌های متفاوت؛ یعنی لزوم پیروی از پیر، شرایط احراز مقام پیری، کرامت پیران و مراتب ایشان، به روایت منابع عرفانی مورد واکاوی قرار گرفته است و سپس به بررسی محاسن و معایب تبعیت مرید از مراد در نظام خانقاهی پرداخته شده است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    7 - بررسی وجوه تمثیلی مرغان در منطق الطیر
    تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی , العدد 5 , السنة 10 , زمستان 1397
    شخصیت های اصلی منطق الطیر، مرغان و پرندگانی هستند که شاعر برای تعیین شخصیت آن ها، از نقش اساطیری و تلمیحی آنان بهره گرفته است. شخصیت درونی اکثر مرغان، بر دو پایه ناتوانی و غرور بنا شده است که در گفتار و کردار آنان به صورت اظهار عجز و خودستایی نمایان می شود. ناامیدی طاوو أکثر
    شخصیت های اصلی منطق الطیر، مرغان و پرندگانی هستند که شاعر برای تعیین شخصیت آن ها، از نقش اساطیری و تلمیحی آنان بهره گرفته است. شخصیت درونی اکثر مرغان، بر دو پایه ناتوانی و غرور بنا شده است که در گفتار و کردار آنان به صورت اظهار عجز و خودستایی نمایان می شود. ناامیدی طاووس و غرور همای از این گونه است؛ زیرا طاووس از رفتار خود با حضرت آدم که منجر به اخراج آدم و طاووس از بهشت شد نادم است و همای هم از این که سایه اش پادشاه پرور است به خودستایی از خویش می پردازد. یکی از پدیده های داستانی که بر بعضی شخصیت های داستان عارض می شود بازشناخت و دگرگونی است. بنابر نتایج این پژوهش، عطار برای درمان ناهنجاری های روحی مردم در جامعۀ آشفته اش، از تجربۀ عرفانی متناسب با ظرفیت های وجودی افراد و گروه های اجتماع بهره برده است و چگونگی کمال یابی گونه های افراد را، به فراخور صفات و موانع شخصیتی شان به گونة تمثیلی، تبیین کرده است. عطار در این پیشنهاد عرفانی و درمان گرانه، افزون بر تبیین کهن الگویی کمال و سلامت فردی، از طریق کنار زدن سایه و گذر از آنیما، تفرّد روحی را در گرو زدودن صورتک های مرسوم می نهد. سرانجام خصایص برون گرایانه و درون گرایانه افراد در چنان پیرنگ اسطوره ای-کهن الگویی و تجربه معرفتی مضمحل می شود. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    8 - مبانی زیباشناختی رخسار و زلف یار، در صحبت نامه ی همام تبریزی
    تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی , العدد 4 , السنة 5 , پاییز 1392
    همام یکی از شاعران بزرگ ادب فارسی است که با تمسک به تخیل هنری، و چنگ زنی به دامن پرنقش خیال، توانسته است چندین مصداق را با یک نشانه به منظر حضور و ظهور رسانده جهان تازه ی شاعرانه ای بیافریند، زیرا تصویر آفرینی و تصویرسازی یکی از راه های گریز از زبان کلیشه ای و بیرون رفت أکثر
    همام یکی از شاعران بزرگ ادب فارسی است که با تمسک به تخیل هنری، و چنگ زنی به دامن پرنقش خیال، توانسته است چندین مصداق را با یک نشانه به منظر حضور و ظهور رسانده جهان تازه ی شاعرانه ای بیافریند، زیرا تصویر آفرینی و تصویرسازی یکی از راه های گریز از زبان کلیشه ای و بیرون رفت از زبان عادی و گذر به زبان ابهام آفرین ادبی است و بررسی ریشه ای این گونه موارد تصویرساز، ما را با بخشی از ارزش ها و زیبایی های هنری و بلاغی آشنا می کند. ما در این جستار کیفیت و کمیت تصویر آفرینی همام تبریزی را در مثنوی صحبت نامه - که با چهره ی معشوق نقش زده- در بوته ی بیان سنجیده، ابزارهای تصویر ساز او مورد تحلیل قرار گرفته است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    9 - نقش تمثیلی حیوانات در روند داستان های شاهنامه
    تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی , العدد 5 , السنة 7 , زمستان 1394
    حیوانات با ایفای نقش تمثیلی و نمادین غیر از اینکه، موجب غنای محتوا و جذابیّت داستان ها می شوند، شاعران و نویسندگان از رویکرد تمثیلی نقش آنها، بیشتر برای تحقق اهداف تعلیمی و اخلاقی سود می جویند حکیم فردوسی از این رهگذر توانسته است با پندار شخصیت بخشی به حیوانات، ضمن ایجا أکثر
    حیوانات با ایفای نقش تمثیلی و نمادین غیر از اینکه، موجب غنای محتوا و جذابیّت داستان ها می شوند، شاعران و نویسندگان از رویکرد تمثیلی نقش آنها، بیشتر برای تحقق اهداف تعلیمی و اخلاقی سود می جویند حکیم فردوسی از این رهگذر توانسته است با پندار شخصیت بخشی به حیوانات، ضمن ایجاد شورانگیزی در داستان های شاهنامه، پیوند و همبستگی میان انسان نخستین وحیوانات را به هنر تمثیل به تصویر کشیده و در راستای تعالیم اخلاقی خود که با رنگی حماسی و اسطوره ای تظاهر می‌یابد به خوبی استفاده نماید. در این مقاله حیوانات نقش آفرین در شاهنامه به سه گروه اهورایی، اهریمنی و اهورایی – اهریمنی تقسیم شده‌اند و نقش تمثیلی آن ها با ذکر شواهد مورد بررسی قرار گرفته است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    10 - درهم تنیدگی تناسبات تخییلی در یک بیت خاقانی
    تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی , العدد 2 , السنة 5 , تابستان 1392
    شاعران برای رسیدن از زبان عادی به زبانی متعالی و ادبی، ناگزیر به گریز از هنجارهای زبان متداول و آویختن به دامن خیال هستند. ایهام و انواع آن به عنوان یکی از ابزارهای زیبا شناختی و تخییم در خیمه ی خیال، پویاترین دست مایه ی زبان شعری خاقانی شروانی است، که ابرام در این امر أکثر
    شاعران برای رسیدن از زبان عادی به زبانی متعالی و ادبی، ناگزیر به گریز از هنجارهای زبان متداول و آویختن به دامن خیال هستند. ایهام و انواع آن به عنوان یکی از ابزارهای زیبا شناختی و تخییم در خیمه ی خیال، پویاترین دست مایه ی زبان شعری خاقانی شروانی است، که ابرام در این امر موجب شده، از یک سو یکی از مؤلفه های دشواری شعر او و از سویی یکی از زیبایی های حصری و فردی ژرفا بخش و ابهام آفرین هنری او محسوب شود. هدف ما در این پژوهش، نشان دادن درهم تنیدگی تناسبات هنری و شبکه های ایهامی در محور افقی هم نشینی واژگان یک بیت از قصیده ی عبرت آموز "ایوان مداین" و تشریح معانی اسطوره ای بیت با توجه به بستر منسجم در محور عمودی شعر می باشد، که خاقانی به عنوان معلم اخلاق در کلیت این قصیده به خصوص در بیت مورد بحث توانسته است در لایه های زیرین شعر به تمامی انسان ها غور اندیشی عبرت آموزی را تعلیم دهد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    11 - تحلیل و بررسی بازنمایی عناصر منادمه در خمریه عرفانی (مورد‌کاوی: ترجیع‌بند فخر‌الدین عراقی)
    عرفان اسلامی , العدد 1 , السنة 18 , بهار 1400
    منادمه در لغت به معنی باهم شراب خوردن و با یکدیگر میگساری نمودن و هم‌نشینی و همراهی در امر باده‌نوشی و باده‌خواری است. شاعر معمولاً در خمریه‌سرایی که شکل داستانی بر آن غلبه دارند، با کاربست عناصر حسی و ارکان داستانی از قبیل اشخاص و ابزارهایی چون ساقی و ندیم و مطرب و خما أکثر
    منادمه در لغت به معنی باهم شراب خوردن و با یکدیگر میگساری نمودن و هم‌نشینی و همراهی در امر باده‌نوشی و باده‌خواری است. شاعر معمولاً در خمریه‌سرایی که شکل داستانی بر آن غلبه دارند، با کاربست عناصر حسی و ارکان داستانی از قبیل اشخاص و ابزارهایی چون ساقی و ندیم و مطرب و خمار و می و معشوق و جام و میکده و غیره فرایند منادمه را به تصویر می کشد؛ حال مسأله اصلی چگونگی ظهور و تعامل شاعر در خمریه عرفانی با چنین عناصری است. آیا در خمریه عرفانی منادمه‌گری وجود دارد و شاعر یا عارف، عناصر آن را به کار می‌گیرد و یا اینکه کدام یک از عناصر منادمه در آن جلوه خاصی پیدا کرده و کدام یک در متن محو می‌شود؛ این مسأله همواره ذهن مخاطب پرسش‌گر ادبیات عرفانی را به چالش می‌کشاند. بنابراین این مقاله در صدد است با بررسی و نقد چیستی و چگونگی منادمه و عناصر آن در ترجیع‌بند خمری ـ عرفانی عراقی به این مسائل پاسخ دهد و ماهیت و نحوه بازنمایی و کمیت به کارگیری این عناصر را در خمریه عرفانی بسنجد. نتیجه پژوهش نشان می‌دهد که عراقی به مانند دیگر خمریه‌سرایان عرفانی، تمامی عناصر منادمه و قالب اصلی منادمه مادی را به کار گرفته است، اما نحوه پرداختن به این عناصر و جلوه‌ها و مظاهر آن در خمریه عرفانی صبغه خاص خود را دارد. روش به کار رفته در این پژوهش توصیفی تحلیلی است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    12 - تطبیق مفهوم «حرکت جوهری» ملاصدرا با قواعد «گره‌سازی» در هنر اسلامی بر مبنای رویکرد وجود تطبیق هم ارزی
    عرفان اسلامی , العدد 5 , السنة 15 , زمستان 1397
    هدف از این تحقیق، انطباق قاعده حرکت جوهری ملاصدرا بعنوان مهمترین دیدگاه نظام فکری حکمت متعالیه با قواعد گره‌سازی هندسی در هنر و معماری اسلامی بر مبنای رویکرد تطبیقیِ وجودِ هم ارزی، تمثال و همانند ساختی، میان نظام جزئی و نظام کلی عالم (سلسله مراتب عالم) می‌باشد. در نگرش أکثر
    هدف از این تحقیق، انطباق قاعده حرکت جوهری ملاصدرا بعنوان مهمترین دیدگاه نظام فکری حکمت متعالیه با قواعد گره‌سازی هندسی در هنر و معماری اسلامی بر مبنای رویکرد تطبیقیِ وجودِ هم ارزی، تمثال و همانند ساختی، میان نظام جزئی و نظام کلی عالم (سلسله مراتب عالم) می‌باشد. در نگرش حکمت متعالیه ملاصدرا، وجود مبارک حق تعالی، حقیقتی واحد و شخصی است و تمامی پدیدارهای عالم امکان و کثرات، از یک وجود دارای مراتب شدت و ضعف و بر مبنای قاعدة وحدت تشکیکی وجود که به واسطة عشق از مظهر اوّل (وجود منبسط) -که در عین وحدت دارای تمام کثرات است- جاری می‌گردد. در این پژوهش که به روش تحقیق توصیفی، تحلیلی، تطبیقی و با تلفیقی از دو رویکرد کمّی (از نظریه به مصداق) و کیفی (از مصداق به نظریه) انجام گرفته است، به این نتیجه دست یافت که خصوصیات به کار گرفته شده در گره‌سازی هندسی که دارای سه مشخصة قابلیّت تکرار به شرط تکامل، قابلیّت تطوّر وتبدّل بواسطة نقوش ثانوی و توانائی حفظ وحدت و بقاء موضوع در عین کثرت نقوش می‌باشند، تمثالِ و به مثابه بیان هنری قاعدة خلق مداوم و تکاملیِ آفرینش عالم در دیدگاه عرفانیِ صدرالمتألهین شیرازی بوده و هدف هنرمند عارف در خلق صُورِ بینهایتْ کثرت پذیرِ نقوشِ هندسی در گره‌سازی، نشان دادن خلق پیوسته و استکمالی مخلوقات در تجلیات الهی به صورت لَبس بعد لَبس بوده که به طریقِ نقش‌های بافته، متکثّر و تکرارپذیر اشکال هندسی در فضاسازی معماری اسلامی بازآفرینی و خلق مجدد می‌گردد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    13 - ریشه‌یابی منابع تاریخی در آثار نمایشی بهرام بیضایی
    زبان و ادب فارسی واحد سنندج , العدد 5 , السنة 13 , زمستان 1400
    بهرام بیضایی نویسندة برترین آثار نمایشی، چهره شاخص نثر فارسی و کارگردان تئاتر و سینما شیفته فرهنگ و تمدن ایران است که از گنجینة اساطیر، ادبیات فولکلور، ادبیات عامه، افسانه ها و ادبیات شفاهی به بهترین شکل در آثار نمایشی خود استفاده کرد. آثار نمایشی او به دلیل اقتباس های أکثر
    بهرام بیضایی نویسندة برترین آثار نمایشی، چهره شاخص نثر فارسی و کارگردان تئاتر و سینما شیفته فرهنگ و تمدن ایران است که از گنجینة اساطیر، ادبیات فولکلور، ادبیات عامه، افسانه ها و ادبیات شفاهی به بهترین شکل در آثار نمایشی خود استفاده کرد. آثار نمایشی او به دلیل اقتباس های زیادی که ازاین‌گونه گنجینه های کهن به عمل‌آورده حائز اهمیت فراوانی است. می توان گفت که بیضایی به‌نوعی ادامه دهندة راه فردوسی در بازخوانی و بازآفرینی تاریخ و اساطیر و حماسه است و آثار نمایشی خود را چه در قالب نمایش‌نامه و چه در قالب فیلم‌نامه از منابع کهن الهام گرفته است. این جستار سعی دارد با روش توصیفی- تحلیلی عمده ریشه های نمایش را نزد بیضایی با چارچوب نقد خوانش گرا دسته‌بندی کرده تا در پایان جمع‌بندی مطلوبی از منابع نمایش این نویسنده و نحوه پردازش و رویکرد خاص نویسنده در مواجهه با این ریشه ها به عمل بیاید. نتیجه نشان می دهد بهرام بیضایی به دوره خاصی از تاریخ نمی پردازد، بلکه در آثار او اقتباسات مختلف تاریخی از قبیل تاریخ اسطوره ای، حماسی، عاشورائی، تاریخ ایران پیش و بعد از اسلام دیده می شود. وی در عمده این بازخوانی ها، آثار خود را با جریانات و اندیشه های معاصر نیز گره‌زده است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    14 - سبک‌شناسی قصاید فخری دعبل خزاعی
    پژوهش های نقد ادبی و سبک شناسی , العدد 4 , السنة 11 , پاییز 1399
    سبک‌شناسی رهیافتی نقادانه است که از یافته‌های علوم مختلف ادبی و زبانی بهره می‌گیرد و سعی در روشن ساختن سطح فکری متن دارد. ازاین رو، رابطة سبک‌شناسی با دیگر علوم ادبی، رابطة دوسویه و تعاملگرانه است. سبک‌شناسی می‌کوشد از تحلیل کوچک‌ترین واحدهای زبانی شروع کند و به کلان لا أکثر
    سبک‌شناسی رهیافتی نقادانه است که از یافته‌های علوم مختلف ادبی و زبانی بهره می‌گیرد و سعی در روشن ساختن سطح فکری متن دارد. ازاین رو، رابطة سبک‌شناسی با دیگر علوم ادبی، رابطة دوسویه و تعاملگرانه است. سبک‌شناسی می‌کوشد از تحلیل کوچک‌ترین واحدهای زبانی شروع کند و به کلان لایه‌ها برسد. پژوهش حاضر در پی آن است که اشعار فخری دعبل خزاعی را که یکی از بزرگ‌ترین شاعران متعهد شیعه است، از رهگذر کاوش در سه سطح زبانی، ادبی و فکری این اشعار، به ارزیابی و نقد سبک‌شناسانه آن اقدام نماید. از جمله جلوه‌های سبکی اشعار فخری او، استفاده بسیار از ضمیرمتکلم وحده و توجه به زمان ماضی است. دیگر آن که در سطح ادبی تصاویر با توجه به مخاطب، آسان یا دشوار می‌گردد و در سطح فکری این اشعار نیز شاهد وجود تقابل‌های دوجزئی هستیم؛ یعنی تقابل میان خیر و شر و تقابل میان اهل‌بیت(ع) و دشمنان ایشان. تفاصيل المقالة