تحلیل محتوای کتاب قابوسنامه از منظر تربیت فردی و اجتماعی در تربیت نسل جدید
محورهای موضوعی : تعلیمی
1 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد بندرعباس، دانشگاه آزاد اسلامی، بندرعباس، ایران
کلید واژه: قابوس¬نامه, تحلیل محتوا, شیوه تربیتی, فردی و اجتماعی,
چکیده مقاله :
قابوسنامه اثر ارزشمند عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر زیاری از جمله متون کلاسیک ادبیات فارسی است که در قرن پنجم هجری به عنوان فرهنگنامه تربیتی و به گفتار دکتر بهار«فرهنگ ایرانیان قبل از حمله مغول» تألیف شده است. این پزوهش به بررسی و تحلیل محتوای کتاب قابوس نامه از منظر تربیت فردی و اجتماعی در قالب پزوهش کیفی میپردازد. ابزار گردآوری کتابخانهای و روش اجرای آن بررسی محتوای کتاب قابوسنامه و رویکرد تجزیه و تحلیل دادهها، رویکرد توصیفی تحلیلی، با ارائه الگوهای تربیتی جامع در 44 باب از قابوسنامه است. با تحلیل دادههای دریافتی از متن کتاب-آموزههای تربیتی فردی و اجتماعی قابوسنامه و نقش و تآثیر آن- بیان شد که چگونه میتوان از حکمتهای کهن ایرانی-اسلامی در تربیت نسل جدید بهره برد. خودشناسی، خردورزی، دانشاندوزی، مسؤولیتپذیری فردی، تهذیب نفس، پرورش خلاقیت، مدیریت هیجانات و... از مؤلفههای تربیت فردی و آداب معاشرت، ارتباط مؤثر، انتخاب صحیح دوست، مسؤولیت پذیری اجتماعی، اخلاق حرفهای، مهارت حل تعارض، همکاری و کار گروهی و...از مؤلفههای تربیت اجتماعی در قابوسنامه هستند. روشهای غیرمستقیم و داستانمحور قابوسنامه در مقایسه با آموزشهای مستقیم امروزی، تأثیر ماندگارتری بر مخاطب داردو در تربیت فردی و اجتماعی و به تبع آرامش در زندگی بسیار مؤثر است.
Title: Content analysis of the book Qaboosnameh from the perspective of individual and social education
Abstract:
Qabus-nama, the valuable work by Onsor al-Ma'ali Kaykavus ibn Iskandar Ziyari, is among the classic texts of Persian literature. Composed in the 5th century AH (11th century CE) as an educational guidebook, it is considered a reflection of Iranian culture before the Mongol invasion.
This research examines and analyzes the content of Qabus-nama from the perspective of individual and social education, using a qualitative research approach. The data collection tool is library research, and the method involves content analysis of Qabus-nama, employing a descriptive-analytical approach to present comprehensive educational models across its 44 chapters.
By analyzing the textual data, the study highlights the individual and social educational teachings of Qabus-nama and their impact, demonstrating how ancient Iranian-Islamic wisdom can be utilized in nurturing the new generation
Keywords: Qabus-nama, content analysis, educational method, individual and social
1. آموزگار، زینب.، و نزهت، بهمن. (1402). خوانش و مقایسه فکری سیاست نامه و قابوس نامه بر اساس نظریه P4C. فصلنامه متن پژوهی ادبی، دوره27 شماره 95 صفحات96-69
2. بهار محمد تقی،(1381)، سبک شناسی یا تاریخ تطور نثر فارسی، تهران: انتشارات زوار.
3. خانلری، زهرا( 1369)، برگزیده قابوس نامه، تهران: موسسه انتشارات امیرکبیر.
4. داد، سیما( 1382)، فرهنگ اصلاحات ادبی، تهران: مروارید.
5. رمضانی، نیما، شوبکلایی ، علی اکبر و بخشنده بالی، عباس،(1397)، مقایسه مؤلفههای تربیتی و اجتماعی در قابوسنامه و اخلاق ناصری. ششمین کنفرانس ملی توسعه پایدار در علوم تربیتی و روان شناسی مطالعات اجتماعی و فرهنگی.
6. زرین کوب، عبدالحسین(1361)، تاریخ ایران بعد از اسلام، تهران: چاپ سپهر.
7. سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، (1390)، دبیرخانه شورای عالی فرهنگی.
8. شمیسا، سیروس( 1373)انواع ادبی، تهران: فردوس
9. صدرزاده، ماندانا،( 1389)، نقش قصه¬ های تمثیلی در تعلیم و تربیت، فصل¬نامه ادبیات پژوهش¬های زبان و ادبیات تطبیقی.
10. عمادی، عبدالرحمن(1360)، مجموعه مقالات علمی- تحقیقی، مشهد: انتشارات دانشگاه مشهد.
11. عنصرالمعالی، ک. (1396). قابوسنامه مصحح، غلام حسین. یوسفی، انتشارات علمی و فرهنگی.
12. میرصادقی(ذوالقدر)، میمنت(1373)، واژه نامه هنر شاعری، تهران: کتاب مهناز.
13. یوسفی، غلام¬حسین، (1366)، دیداری با اهل قلم، مشهد: انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد.
14. _______________، شرح و توضیح قابوس نامه، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
منابع لاتین:
1. Goleman, D. (1995). Emotional Intelligence. Bantam Books.
2. Greenleaf, R. K. (1977). Servant Leadership: A Journey into the Nature of Legitimate Power and Greatness. Paulist Press.
3. Glasser, W. (1998). Choice theory: A new psychology of personal freedom. Harper Perennial.
4. Krippendorff, K. (2018). Content Analysis: An Introduction to Its Methodology (4th ed.). Sage.
5. Vygotsky, L. S. (1978). Mind in Society: The Development of Higher Psychological Processes. Harvard University Press
تحلیل محتوای کتاب قابوسنامه از منظر تربیت فردی و اجتماعی
در تربیت نسل جدید
مریم علیمرادی1
10.71630/parsadab.2025.1211769
چکیده
قابوسنامه اثر ارزشمند عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر زیاری ازجمله متون کلاسیک ادبیات فارسی است که در قرن پنجم هجری بهعنوان فرهنگنامۀ تربیتی قبل از حملۀ مغول تألیف شده است. این پژوهش به بررسی و تحلیل محتوای کتاب قابوسنامه از منظر تربیت فردی و اجتماعی در قالب پژوهش کیفی میپردازد. ابزار گردآوری کتابخانهای و روش اجرای آن، بررسی محتوای کتاب قابوسنامه و رویکرد تجزیهوتحلیل دادهها، رویکرد توصیفیتحلیلی، با ارائۀ الگوهای تربیتی جامع در 44 باب از قابوسنامه است. با تحلیل دادههای دریافتی از متن کتاب ـ آموزههای تربیتی فردی و اجتماعی قابوسنامه و نقش و تأثیر آن ـ این نتیجه حاصل شد که چگونه میتوان از حکمتهای کهن ایرانی-اسلامیدر تربیت نسل جدید بهره برد. خودشناسی، خردورزی، دانشاندوزی، مسئولیتپذیری فردی، تهذیب نفس، پرورش خلاقیت، مدیریت هیجانات و... از مؤلفههای تربیت فردی و آداب معاشرت، ارتباط مؤثر، انتخاب صحیح دوست، مسئولیتپذیری اجتماعی، اخلاق حرفهای، مهارت حل تعارض، همکاری و کار گروهی و... از مؤلفههای تربیت اجتماعی در قابوسنامه هستند. روشهای غیرمستقیم و داستانمحور قابوسنامه در مقایسه با آموزشهای مستقیم امروزی، تأثیر ماندگارتری بر مخاطب دارد و در تربیت فردی و اجتماعی و به تبع آرامش در زندگی بسیار مؤثر است.
کلیدواژهها: قابوسنامه، تحلیل محتوا، شیوۀ تربیتی، فردی و اجتماعی.
1. مقدمه
قابوسنامه (نصیحة الملوک) اثر کیکاووس بن اسکندر بن قابوس بن وشمگیر زیاری، از حکام آل زیار در طبرستان است که در سال ۴۷۵ق، در قالب اندرزنامه برای فرزندش گیلانشاه تألیف شد تا بدین وسیله حاصل تجربیات خود را در اختیار فرزندش بگذارد و او را راهنمایی کند (عنصرالمعالی، ۱۳86: مقدمۀ مصحح). این کتاب با نثری ساده و روان و در ۴۴ باب تدوین شده است که هر باب به موضوعی مستقل در حوزههای اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی میپردازد. قابوسنامه، ترکیبی از سنتهای ایرانی پیش از اسلام و آموزههای اسلامی و به گفتار ملکالشعرای بهار، «مجموعه تمدن اسلامی پیش از مغول» (بهار، 1388: ج2) و «گنجینهای از ادبیات سودمند در باب احوال اجتماعی و وضع زندگی طبقات مختلف مردم در عهد تألیف کتاب است» (زرینکوب، 1361). مسائلی که در قابوسنامه مطرح شده، قابلیت این را دارد که در تمامی زمانها به کار گرفته شود و این اهمیت و قابلیتهای قابوسنامه همچون دیگر کتابهای متون تعلیمی گذشته است و ازآنجاکه بهعنوان یکی از کهنترین متون تعلیمی فارسی شناخته میشود، از روشهای متنوع تعلیمی مانند حکایت، تمثیل و خطابه استفاده میکند و دارای رویکردی عملگرایانه در تربیت و جنبههای کاربردی زندگی است. اهمیت تربیتی قابوسنامه را میتوان در موارد زیر جستوجو کرد:
۱. فراگیری موضوعی: از آداب شخصی مانند خواب و خوراک تا مسائل حکومتداری را در بابهای مختلف شامل میشود.
۲. پیوند محکم عقل و اخلاق: تأکید بر خردورزی همراه با پایبندی به ارزشهای اخلاقی در همۀ بابها دیده میشود.
۳. انعطافپذیری تربیتی: ارائۀ الگوهای قابل تطبیق با شرایط مختلف، که میتواند در تربیت شهروندی، اخلاق حرفهای و آموزش مهارتهای زندگی بسیار کارگشا باشد، بر مسئولیتپذیری اجتماعی تأکید و به مدیریت و حکمرانی برای دستیابی به جامعۀ مطلوب توجه دارد و برنامههای تربیتی بهمنظور آموزش مهارتهای زندگی با رویکرد بومیسازی ارائه میدهد.
1-1. بیان مسئله
در زمانی که نظامهای تربیتی غربی بر بسیاری از کشورها سلطه و سیطره دارند، احیای ریشههای تربیتی بومی میتواند راهکار مناسبی برای خلق الگوهای تربیتی متناسب با فرهنگ ایرانی-اسلامی باشد. امروزه نظامهای آموزشی در سراسر جهان، از یکسو، با گسترش فرهنگ جهانی و نفوذ ارزشهای دیگر کشورها و ازسوی دیگر، ضعف در انتقال مؤثر ارزشهای بومی و دینی، در حوزۀ تربیت فردی و اجتماعی با مسائل مختلفی مواجهاند؛ بنابراین لزوم بازنگری در مبانی تربیت، توجه به متون گذشتۀ تعلیمی را آشکار ساخته است. در این میان، متون کهن تعلیمی فارسی مانند قابوسنامه میتواند بهعنوان گنجینهای از حکمت عملی ایرانی-اسلامی مورد توجه قرار گیرد؛ بدین دلیل که «توجه به مسائل اجتماعی و تربیتی و سیاست ملک و اخلاق، سبب خلق آثاری همچون قابوسنامه شده است (رستگار فسایی، 1392) و «ذکر گوشههایی از تمدن کهن ایرانی است که جز در قابوسنامه در منابع دیگر دیده نمیشود» (شمیسا، 1376). «موضوع ارشاد و تعلیم جنبههای مختلفی چون اخلاقیات، مسائل و انتقادات اجتماعی و سیاسی و آموزش فنون و حِرَف گوناگون را در بر میگیرد» (داد، 1382) که «غرض از آن القای نتیجهای اخلاقی به خواننده میباشد» (میرصادقی، 1373). اهمیت این پژوهش از چند منظر قابل تبیین است:
1. فاصلۀ نظام تربیتی از ریشههای فرهنگی: قابوسنامه بهعنوان یکی از کهنترین نظامنامههای تربیتی فارسی، حاوی الگوهای جامعی برای تربیت همهجانبه است.
۲. کاستیهای تربیت اجتماعی: امروزه شاهد ضعف در مهارتهای اجتماعی پایه، مانند مسئولیتپذیری، امانتداری و آداب معاشرت در بین نسل معاصر هستیم؛ قابوسنامه با تأکید بر تربیت متوازن فردی و اجتماعی در بابهایی مانند «شیوۀ سخن گفتن» و «معاشرت با دوستان» (عنصرالمعالی، ۱۳86، باب 7 و 28) میتواند این خلأ را پر کند.
3. نیاز به الگوهای بومی: قابوسنامه بهعنوان متنی که آموزههای اسلامی را با سنت ایرانی تلفیق کرده، میتواند الگویی بومی ارائه دهد و بر الگوی ایرانی-اسلامی تأکید داشته باشد.
4. کارآمدی روشهای تعلیمی: پژوهشها نشان میدهد روشهای غیرمستقیم و داستانمحور قابوسنامه در مقایسه با آموزشهای مستقیم امروزی، تأثیر ماندگارتری بر مخاطب دارد (آموزگار و نزهت، ۱۴۰۲). این ویژگی میتواند در محیطهای آموزشی کارآمد باشد و بهعنوان الگویی راهبردی عمل شود.
1-2. ضرورت پژوهش
با توجه به اهمیت تربیت فردی و اجتماعی و به تبع جامعۀ پویا و مهارتی، ضرورت پژوهش، در سه سطح قابل تبیین است:
- در سطح نظری: پر کردن خلأ مطالعاتی دربارۀ کاربرد متون کهن در تربیت معاصر؛
- در سطح عملی: ارائۀ راهکارهای اجرایی برای برنامهریزان در نظام آموزشی؛
- در سطح فرهنگی: تقویت پیوند نسل جدید با میراث فرهنگی ایران.
این پژوهش به دنبال تبیین الگوی تربیتی قابوسنامه و امکانسنجی کاربست آن در نظام آموزشی با تأکید بر ابعاد فردی و اجتماعی تربیت است. شناسایی مؤلفههای تربیت فردی در قابوسنامه (خودشناسی، مهارتهای زندگی، تهذیب نفس) براساس بابهای 7، 9، 31 و...، استخراج مبانی تربیت اجتماعی در قابوسنامه (آداب معاشرت، مسئولیتپذیری، اخلاق حرفهای) با تمرکز بر بابهای ۲۱، ۳۲ ، ۴۰ و... تحلیل و بررسی مؤلفههای تربیتی و کارآمدی آن در جامعۀ امروز میباشد. عنصرالمعالی در هر باب حکایتی مناسب و درخور نمونهای در درستی پند مورد نظر نقل میکند تا خواننده را دلگرم سازد؛ زیرا حکایتها «این سحر و جادو را دارند که امکان گفتن و شنیدن بیانناپذیر را توأمان داشته باشند» (صدرزاده، 1389).
هدف کاربردی این پژوهش، استخراج و استفاده از آموزههای قابوسنامه و ارائۀ راهکارهای عملی برای استفاده از روشهای تعلیمی قابوسنامه (روایتپردازی، تمثیلگویی) در فعالیتهای مکمل آموزشی خانوادهها و مکانهای آموزشی است. این اهداف با پژوهشی هم که در این زمینه صورت پذیرفته، قابل تعمیم است (آموزگار و نزهت، 1402).
1-3. نوآوری پژوهش
در توجه به متون کهن تعلیمی همچون قابوسنامه و پر کردن خلأ نظری درزمینۀ بومیسازی برنامههای تربیتی با تکیه بر میراث ادبی فارسی، ارائۀ الگویی تلفیقی از سنت و مدرنیته در تربیت، همچنین کاربرد آموزههای کهن برای حل مسائل تربیتی معاصر است.
1-4. پیشینۀ پژوهش
قابوسنامه در ردۀ آثار ادبیات تعلیمی قرار میگیرد و ازنظر ساختار و محتوا شباهتهایی با اخلاق ناصری خواجه نصیرالدین طوسی دارد. عنصرالمعالی در قابوسنامه به نقش خانواده و معلم در تربیت اخلاقی و اجتماعی تأکید میکند. این کتاب تحتتأثیر اندرزنامههای پهلوی پیش از اسلام و همچنین آموزههای اسلامی تألیف شده است. فعالیت و پژوهشهایی مرتبط با قابوسنامه صورت پذیرفته است که بهاختصار اشاره میشود؛ ازجمله:
- معین (1335)، تعاریف و تفاسیر موجود در قابوسنامه را آیینهای برای شناخت ایران قبل از اسلام میداند (نقل از خانلری، 1355: 336).
- یوسفی (1366) در کتاب دیداری با اهل قلم، با موشکافی دقیق لایههای فکری و اندیشهای او را بررسی کرده است.
- عمادی (1360) در مجموعه مقالات علمی- تحقیقی، قابوسنامه را آموزش و پرورش پیش از اسلام در خاندانهای فرمانروا دانسته است.
- خانلریکیا (1369) در مقدمۀ گزیدۀ قابوسنامه به تنوع و گستردگی دانش و معلومات عنصرالمعالی اشاره دارد.
- رمضانی و همکاران (1397) در مقالۀ «مقایسه مؤلفههای تربیتی و اجتماعی در قابوسنامه و اخلاق ناصری» به مقایسۀ مؤلفههای تربیتی قابوسنامه و اخلاق ناصری پرداختهاند.
- آموزگار و نزهت (1402) در مقالۀ «خوانش و مقایسۀ فکری سیاستنامه و قابوسنامه براساس نظریۀP4C » امکان استفاده از قابوسنامه در برنامۀ فلسفه برای کودکان (P4C) را بررسی کردهاند.
- اسعدی (1389) در مقالۀ «ساختار خانواده در قابوسنامه» ساختار خانواده را در قابوسنامه بررسی میکند.
- سبزیانپور (1392) در مقالۀ «بررسی دیدگاههای تربیتی ایرانیان باستان در قابوسنامه»، به بررسی دیدگاههای تربیتی ایرانیان باستان در قابوسنامه میپردازد و به بیش از 40 پند اخلاقی تربیتی ایرانی که در قابوسنامه بینامونشان آمده است اشاره میکند.
- کمالی (1396) در مقالۀ «تعلیم و تربیت از منظر قابوسنامۀ عنصرالمعالی»، شیوههای تربیتی مد نظر عنصرالمعالی را از دیدگاه روانشناسی و مکتب اسلام مورد ارزیابی قرار داده است.
- نیکخواه بهمنمیری و همکاران (1399) در مقالۀ «اندرزهای اخلاقی و اجتماعی در نگاههای نسخۀ مصور قابوسنامه» مسائلی همچون صداقت، تعهد به پیمان، کاردانی و امانتداری را ازجمله عوامل ایجاد اعتماد در روابط اجتماعی از منظر قابوسنامه میداند و رعایت اصول اخلاقی را برای تمام افراد جامعه ضروری میداند.
- خدادادی (1403) در مقالۀ «تحلیل روش تربیتی تجربهگرایانۀ پدری در قابوسنامه»، رویکرد نوین تربیتی را براساس رابطۀ والد- نوجوان بررسی میکند.
- علوی (بیتا) در مقالۀ «آموزههای سواد مالی در قابوسنامه» در موضوعاتی همچون پسانداز، کسب درآمد، دخلوخرج و... بحث میکند.
اما پژوهشی که بهطور خاص نقش قابوسنامه را در تربیت فردی و اجتماعی از منظرهای مختلف تحلیل کند، کمتر مشاهده میشود.
1-5. سؤالهای تحقیق
الف) شیوههای تربیت فردی و اجتماعی در قابوسنامه به چه صورت مطرح است؟
ب) چگونه میتوان از ظرفیتهای تربیتی قابوسنامه برای ارتقای تربیت فردی و اجتماعی در زندگی کنونی بهره برد؟
3. بحث و بررسی
3-1. اهمیت علمآموزی و دانشاندوزی در قابوسنامه: رویکردی تربیتی و فلسفی
عنصرالمعالی در قابوسنامه، علم را بهعنوان «گوهر وجود انسان» و مبنای برتری او معرفی میکند. در باب 6 (در خرد و افزودن هنر) و باب 31 (در طلب علم) تأکید میشود: «تن خویش را بعث کن به فرهنگ و هنر آموختن و این تو را به دو چیز حاصل شود: یا به کار بستن چیزی که دانی یا به آموختن آن چیز که ندانی» (باب 6: 33). این نگرش نشاندهندۀ تلفیق دانش نظری و مهارت عملی است که با نظریههای تربیتی معاصر مانند یادگیری که مبتنیبر شایستگی است، همخوانی دارد.
عنصرالمعالی (1386) در باب ۳۱ (در طلب علم)، ویژگیهای دانشآموزی را اینچنین برمیشمارد:
- تلفیق دانش با اخلاق: دانش را با مسائل اخلاقی و دینی همراه بدان (ر.ک: باب 31: 159).
- تجربهگرایی: تأکید بر نقش تجربه در کنار دانش نظری. «آن کار را نیک بدانی ورزیدن تا از آن برتوانی خوردن» (باب 31: 157).
- ادامهدار بودن یادگیری و طالب علم بودن و پرهیزکاری: همیشه در حال آموختن باش. «اگر طالب علم باشی، پرهیزکار، قانع، علم دوست و...» (باب 31: 158).
در مؤلفههای علمآموزی از دیدگاه عنصرالمعالی به پنج لایه دانش شناختهشده توجه شده که در بابهای مختلف بدان پرداخته است:
۱. دانش پایه (خواندن و نوشتن)؛
2. دانش تخصصی(علوم زمانه مانند طب و نجوم)؛
3. دانش اخلاقی (تهذیب نفس)؛
۴. دانش اجتماعی (آداب معاشرت)؛
۵. دانش حکمرانی (مدیریت و سیاست).
این طبقهبندی نشاندهندۀ نگاه جامعنگر عنصرالمعالی است که با الگوی «تربیت تمامساحتی» در نظریههای دانشی امروز مطابقت دارد.
عنصرالمعالی از روشهای نوین آموزشی بهره میبرد که امروزه در روانشناسی تربیتی تأیید و تأکید شدهاند؛ ازجمله:
- یادگیری فعال: «از نادانان نیز بیاموز» (باب 6: 34)؛ «و در آموختن حریص و بیشرم...» (باب 31: 158).
- تکرار و تمرین: مطالب را تکرار کن و به یاد بسپار. «حافظ و مکرر کلام» (همان) و «هرچه بشنوی، یاد گرفتن و بازگفتن» (همان: 159).
- تفکر انتقادی: «به تقلید کس کار نکن و رأی خود عالی دان» (همان).
این روشها میتواند با نظریههای برونر1 (یادگیری اکتشافی) (Bruner, 1960) و ویگوتسکی2 (Vygotsky, 1978) (منطقۀ توسعۀ تقریبی)، (اجتماع، اطراف و زبان نقشی محوری در زبان بازی میکنند) همسو باشد.
قابوسنامه به سه مانع اصلی در مسیر دانشاندوزی اشاره میکند:
- کاهلی: «کاهلی را زیانبار بدان» و «کاهلی را ننگ دار که کاهلی شاگرد بدبختی است» (عنصرالمعالی، ۱۳86، باب 21: 104)؛ «کوشا باشید تا آبادان باشید» (همان).
- غرور علمی: «مغرور نشدن از دانش و در پی کسب دانش بیشتر» (باب 6: 39).
- تعصب: «به تعصب سخن مگو» (باب 31: 159).
این دیدگاه با تحقیقات معاصر دربارۀ موانع شناختی یادگیری3 (Cognitive Barriers) همخوانی دارد.
عنصرالمعالی دانش را تنها برای رشد فردی نمیخواهد، بلکه آن را ابزار خدمت اجتماعی میداند:
- تأکید بر عمل به علم و استفاده از آن برای هدایت خود و دیگران. «علم را برای خدمت به مردم بیاموز» (همان).
- دانش کاربردی را در پیشهات به کار بند. «باید که آن کار را نیک بدانی ورزیدن تا از آن برتُوانی خورد» (باب 31: 157).
این نگاه با مفهوم «مسئولیتپذیری اجتماعی»4 (Corporate Social Responsibility) در آموزش مدرن قابل مقایسه است.
3-2. نقش خانواده در تربیت فرزندان در قابوسنامه: رویکردی جامعهشناختی و تربیتی
عنصرالمعالی در قابوسنامه، خانواده را «پایهگذار شخصیت و هویت فردی و اجتماعی فرزند» بهعنوان نهاد بنیادین تربیت معرفی میکند. در تشکیل خانواده تأکید دارد: «...زنِ پاکروی و پاکدین و کدبانو و شویدوست و پارسا و شرمناک انتخاب کن» (باب 26: 129)؛ «زن نیک، عافیت زندگانی بود» (همان).
این نگرش، خانواده را بهعنوان نخستین کانون انتقال ارزشهای اخلاقی و دینی میشناسد که با نظریههای معاصر مانند «جامعهپذیری اولیه»5 همخوانی دارد.
قابوسنامه بهتفصیل به نقش والدین، بهویژه پدر، در تربیت پرداخته است:
- آموزش مهارتهای زندگی: در باب ۲۷ (اندر فرزندپروری)، بر یاد دادن شنا، سواری و هنرهای ضروری تأکید میشود: «هر هنری که در روز سختی تنها خودت بتوانی انجام دهی، بیاموز» (باب 27: 133)؛ «در فضل و هنر آموختن نباید تقصیر کرد» (همان: 134).
- تربیت دینی و اخلاقی: توصیه به آموزش قرآن و فرایض دینی از کودکی (همان: 132).
- تنبیه و تشویق: استفاده از روشهای انضباطی مقتدرانه (نه سختگیرانه، نه سهلگیرانه) (همان: 134).
این الگو با «سبک تربیتی مقتدرانه»6 در روانشناسی امروز (ترکیب محبت و قوانین شفاف) تطابق دارد.
بررسی بابهای مرتبط (مانند باب 26 و ۲۷) نشان میدهد خانواده در نگاه عنصرالمعالی دارای این ویژگیهاست:
- پدرسالار، اما مبتنیبر مسئولیتپذیری پدر (ر.ک: باب 27: 134).
- تکهمسر با تأکید بر انتخاب همسر از خویشان دور برای تقویت پیوندهای اجتماعی. «و اگر دختر را به شوی دهی با خویشاوندان خویش وصلت مکن و زن از بیگانگان خواه» (همان: 136).
- هستهای با تمرکز بر رابطه والدین-فرزند. «با پدر و مادر خویش چنان باش که از فرزندان خویش طمع داری که با تو باشند» (باب 5: 25).
عنصرالمعالی تربیت جنسی و تفاوتهای دختر و پسر را اینچنین بیان میکند:
پسران: آموزش مهارتهای رزمی، مدیریتی و پیشههای عملی (باب 27: 132).
دختران: تأکید بر فرایض دینی، و آمادهسازی برای ازدواج (همان: 137).
البته این تقسیمبندی بازتاب هنجارهای اجتماعی قرن پنجم است و میتوان نقد و بررسی کرد.
درزمینۀ اقتصاد خانواده و تربیت حرفهای، در باب ۲۱ و 27، بر نقش خانواده در آموزش مسئولیتپذیری زندگی و اقتصادی تأکید میشود: «فرزندان را حتی اگر اشرافزادهاند، پیشهای بیاموزید تا در روز نیاز درمانده نشوند» (همان: 136).
این دیدگاه با مفهوم «سواد مالی»7 در آموزش مدرن قابل مقایسه است.
قابوسنامه به سه مانع اصلی تربیتی اشاره میکند:
1. سختگیری افراطی: اگر معلمان فرزند را تنبیه کردند، مانع نشو» (همان: 134).
2. غفلت از تربیت اخلاقی: هشدار دربارۀ پیامدهای بیتوجهی به تعالیم دینی. «آگاه باش که نماز و روزه خاص خداوند راست، درو تقصیر مکن که چون در خاص ِخدای تقصیر کنی از عام همچنان بازمانی» (باب 3: 17).
۳. تأثیر همسالان ناباب: لزوم نظارت بر دوستگزینی فرزند. «از قرین بد پرهیز کن» (باب 21: 161)؛ «از یار بداندیش و بد آموز بگریز» (باب 6: 29).
3-3. آداب معاشرت و اخلاق اجتماعی در قابوسنامه: رویکردی جامعهشناختی و تربیتی
اصول کلیدی آداب معاشرت در قابوسنامه در موارد زیر خلاصه میشود:
الف) احترام متقابل
- در باب آداب سخن گفتن تأکید میشود: «با بزرگان به ادب و با کوچکان به مهر سخن بگوی» (همان)؛ «اگر خواهی بر قول تو کارکنند، بر قول خویش کار کن» (باب 8: 54)؛ «کردار نیک را ناسپاس مباش و فراموش مکن» (باب 6: 36).
این اصل با مفهوم «همدلی اجتماعی»8 در روانشناسی معاصر (Goleman, 1995) قابل مقایسه است.
ب) رعایت سلسلهمراتب اجتماعی
- «با هرکس بهاندازۀ مرتبهاش رفتار کن و سخن یک گونه گوی با خاص، خاص و با عام، عام» (عنصرالمعالی، ۱۳86، باب 7: 47).
ج) صداقت و امانتداری
- باب 22 (در امانتداری) حکایت مرد جوان و طرار را نقل میکند که نمونهای از آموزش غیرمستقیم ارزشهای اخلاقی است (باب 28: 108-109).
مصادیق عملی آداب معاشرت در قابوسنامه به شیوههای زیر است:
الف) آداب گفتوگو
- «پرهیز از پرحرفی و بیان سخن بجا» (باب 6: 28)؛ «بسیار دانِ کمگوی باش نه کمدانِ بسیارگوی که گفتهاند: خاموشی نوعی سلامتی است» (باب 7: 47).
- گوش دادن فعال: «تا توانی از سخن شنیدن آزرده مشو که مردم از سخن شنیدن، سخنگوی شوند» (همان: 49).
ب) آداب مهمانی
- رعایت حق تقدم و احترام به مهمان: «چون مهمان به خانۀ تو آید، هرکسی را پیشباز همیرو و تقربی کن اندر خور ایشان و تیمار هرکس را بسزا همیدار» (باب 12: 71).
- پرهیز از اسراف: «اسراف در هر کاری مذموم است» (باب 21: 105).
ج) آداب تجارت
- رعایت انصاف: «به طمع سود، سوزش دل خلق نجوید» (باب 32: 167)؛ «از خیانت با مردم بپرهیز که هرکس با مردم خیانت کند، آن خیانت با خویشتن کرده است» (باب 32: 172).
- پرهیز از احتکار: «متاع کاسد را بر طمع فروتر بخرند بر امید فزونی» (همان: 162).
عنصرالمعالی از روشهای نوین تربیتی بهره میبرد:
- یادگیری مشاهدهای: توصیه به مشاهدۀ رفتار بزرگان (باب 8 و 44 و...)
- تنبیه غیرمستقیم: استفاده از حکایت برای نشان دادن پیامدهای رفتار ناپسند (بابهای مختلف)
- تقویت مثبت: تشویق به رفتارهای پسندیدۀ اجتماعی (باب 5، 22، 31 و...)
3-4. بررسی ویژگیهای حاکمان و مدیران در قابوسنامه: رویکردی مدیریتی و اخلاقی
عنصرالمعالی در قابوسنامه با ترکیب حکمت ایرانی و آموزههای اسلامی، الگویی جامع از مدیریت ارائه میدهد. وی در باب 42 (در آیین پادشاهان) تصریح میکند: «پادشاه باید پیش از حکومت بر دیگران، بر نفس خویش مسلط باشد» (باب 42: 227). این نگرش با مفهوم رهبری خدمتگزار9 (Greenleaf, 1977) در مدیریت معاصر قابل مقایسه است.
ویژگیهای حاکم آرمانی از منظر عنصرالمعالی در محورهای زیر خلاصه میشود:
الف) عدالت محوری: توجه به عدالت را در اهم کارهای خود قرار میدهد و میگوید: «داد آبادانی بود و بیداد ویرانی» (عنصرالمعالی، ۱۳86، باب 42: 233)؛ «بیدادپسند مباش و همۀ کارها و سخنها را به چشم داد بین و به گوش داد شنو» (همان: 227)؛ «در نیکوداشت رعیت تقصیر مکن» (همان: 233).
اصلعدالتمحوری با نظریۀ «عدالت سازمانی»10 (Organizational Justice) در مدیریت امروز همخوانی دارد.
ب) خردورزی
- تأکید بر مشورت با خردمندان و اطاعت از خرد: «در هر کاری، رأی را فرمانبردار خرد کن» (همان: 227).
- استفاده از روشهای عقلانی در تصمیمگیری. «فرمانروایی جز به سیاست نبود در سیاست نمودن تقصیر نباید کرد تا امرها روان بود و شغلها بیتقصیر» (همان: 232).
ج) مسئولیتپذیری
- باید که از حال رعیت خویش غافل نباشی (همان: 238).
وظایف مدیریتی در قابوسنامه به شرح زیر است:
1. مدیریت منابع انسانی
- انتخاب وزیران براساس شایستگی. «شغل به سزاوار مرد ده» (همان: 230)؛ «شغلی که نه مستحق آن باشد وی را مفرما»(همان).
- پرهیز از جانبداری: «هر سخن که بگویند در باب کسی و طریقی که بازنماید بشنو، اما فوری اجابت مکن بگوی تا بنگرم آنگاه چنانکه باید کرد» (همان: 228).
۲. مدیریت اقتصادی
- از دست ندادن سرمایه (باب 32: 167).
- مبارزه با فساد مالی: «کار به کاردان سپار تا از دردسر رسته باشی که اگر نداند به هیچ وجه نگوید که ندانم همیکند از بهر منافع خویش را ولکن آن شغل با فساد باشد» (باب 42: 230).
مدیریت بحران و توجه به آن را از وظایف مدیران برمیشمارد:
- تدبیر در شرایط سخت: «به تقدیر و تدبیر کار کن که اندکی به تقدیر و تدبیر به از بسیاری بیتقدیر و تدبیر» (باب 21: 103).
- حفظ آرامش اجتماعی: «دل در چیزی مبند که ویرا ابدی شناسی تا اگر سپری شود دلتنگ نباشی» (همان).
قابوسنامه به سه آفت اصلی مدیریت درخصوص آسیبشناسی مدیریت ناکارآمد اشاره میکند:
1. خودکامگی: «پادشاه مستبد، دشمن خویش است؛ در نیکوداشت لشکر و رعیت تقصیر مکن» (باب 42: 232).
۲. فساد اداری: غافل نبودن از کار زیردستان و لشکریان و تباهی مال (همان: 238).
۳. کمخردی: «پادشاه که چشم داد و خرد گشاده ندارد، حق و باطل بر وی گشاده نگردد» (همان: 227).
آموزههای قابوسنامه درزمینۀ حکمرانی و مدیریت، کاربردهای معاصر زیر را در بر میگیرد:
1. اخلاق حرفهای مدیران (Professional ethics of managers)؛
2. رهبری سازمانی (Organizational Leadership)؛
3. حکمرانی خوب (Good Governance).
3-5. کاربست آموزههای قابوسنامه در نظام آموزشی معاصر: تحلیل راهبردی
ازآنجاکه تربیت فردی و اجتماعی افراد علاوهبر خانواده در نظام آموزشی نیز صورت میپذیرد، راهکارهای تربیتی قابوسنامه بهعنوان متون تعلیمی گذشته، میتواند در جامعۀ امروز کاربردی باشد و به ارتقای دانش فردی و اجتماعی فراگیران کمک شایانی داشته باشد؛ بنابراین میتوان به شرح موارد زیر از این آموزهها در سیستم آموزشی بهره برد:
- تلفیق در برنامههای درسی همچون:
- درس مهارتهای زندگی: استفاده از حکایتهای بابهای 6، 7، 22، 28 و 31؛
- درس مدیریت خانواده: تطبیق آموزههای باب 5، 12 و 21 با سند تحول بنیادین آموزش و پرورش.
- برنامۀ فلسفه برای کودکان (p4c): بهرهگیری از روش پرسشمحور قابوسنامه در پرورش تفکر انتقادی (آموزگار و نزهت، 1402).
با توجه به نظام تربیتی در قابوسنامه، بهرههای سودمندی در زمینههای زیر از مدیریت آموزشی، وجود خواهد داشت:
- رهبری مدرسه: کاربست اصول مدیریتی باب ۴۰ (شرایط وزیری) و 42 در سبک رهبری مدیران مدارس (Greenleaf, 1977).
- نظام تشویق و تنبیه:11 الهامگیری از روشهای انضباطی قابوسنامه (ترکیب مهربانی و قاطعیت) در طرحهای انضباطی مدرسه (Glasser, 1998).
3-6. مقایسۀ آموزههای قابوسنامه با اهداف آموزش و پرورش مدرن: رویکردی تطبیقی
3-6-1. پرورش شهروند مسئول
- قابوسنامه: باب اول: در شناخت راه حقتعالی، مسئولیت انسان در قبال نعمتهای الهی و استفادۀ درست از آنها برای خدمت به جامعه ذکر شده است. در این باب، از شکرگزاری و کمک به دیگران بهعنوان وظیفهای اجتماعی یاد کرده است.
باب هشتم، مسئولیت فرد در قبال عمر خود و استفاده از آن برای کارهای نیک و سودمند به جامعه. پرهیز از تنبلی و بیهودگی؛ زیرا هر فرد در قبال پیشرفت جامعه مسئول است و دیگر بابها همچون رعایت حقوق دیگران در معاشرت و پرهیز از آزار مردم، مسئولیت فرد در حفظ احترام و حقوق اجتماعی اطرافیان.
این نگرش با مفهوم حقوق شهروندی در آموزش مدرن که بر مسئولیتپذیری فرد در قبال جامعه تأکید دارد، همسوست (سند تحول بنیادین آموزش و پرورش).
- آموزش مدرن: برنامههای درسی مانند «مهارتهای زندگی» بر مشارکت فعال در جامعه تمرکز دارند. استفاده از حکایتهای قابوسنامه در این دروس میتواند به درک بهتر مفاهیم شهروندی کمک کند.
3-6-2. تربیت اخلاقی
- قابوسنامه: عنصرالمعالی در باب 7 (آداب سخن گفتن) و باب ۲۸ (دوستگزینی)، اصولی مانند صداقت، انصاف و احترام متقابل را آموزش میدهد:
- «با بزرگان به ادب و با کوچکان به مهر سخن بگوی.» این آموزهها با نظریههای اخلاق فضیلتمحور12 (Virtue Ethics) در تربیت معاصر قابل مقایسه است.
- آموزش مدرن: سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ایران (۱۳۹۰) بر «تربیت تمامساحتی»13 با محوریت اخلاق تأکید دارد. قابوسنامه میتواند بهعنوان منبعی برای بومیسازی محتوای اخلاقی مورد استفاده قرار گیرد.
3-6-3. تقویت مهارتهای اجتماعی
- قابوسنامه: باب ۳۲ (بازرگانی) و بابهای صنعت و پیشه، به مهارتهای ارتباطی و کارگروهی میپردازد:
«در معامله با مردم، انصاف را فراموش مکن» (عنصرالمعالی، ۱۳86). این موارد با «مهارتهای نرم»14 (Soft Skills) در آموزش مدرن مانند ارتباط مؤثر و حل تعارض همخوانی دارد. مهارتهایی مانند مهارت ارتباطی (ارتباط با مشتری، کارفرما، بالادست و زیردست)، رفتار دوستانه، کار تیمی، یادگیری، مدیریت هیجانها (هوش هیجانی) و حل مسئله نمونههایی از مهارت نرم محسوب میشوند.
- آموزش مدرن: برنامههایی مانند «فلسفه برای کودکان» (P4C) از داستانهای تعلیمی برای پرورش تفکر انتقادی استفاده میکنند. تحقیقات نشان میدهد حکایتهای قابوسنامه قابلیت تطبیق با این برنامهها را دارند.
با توجه به مباحث مطرح در این پژوهش، در جدول زیر ابعاد تربیت فردی و اجتماعی به همراه ابزار سنجش آن در متن قابوسنامه و مقولههایی از آن آورده میشود:
جدول 1: ابعاد، مؤلفهها و مقولهها براساس تربیت فردی در قابوسنامه
بعد | مؤلفه | مقوله |
|---|---|---|
تربیــــــــت فردی | خودشناسی | شناخت خداوند بهعنوان پایۀ اصلی تربیت (باب 1) تقویت بعد معنوی ازطریق آموزشهای دینی |
خردورزی | تأکید بر تفکر انتقادی و خردمحوری (باب 6) پرهیز از تقلید کورکورانه (باب 31) دوری از جمود فکری | |
دانشاندوزی مستمر | یادگیری مادامالعمر (باب 31): «همیشه در حال آموختن باش.» اهمیت ترکیب دانش نظری و عملی (یادگیری و بهکارگیری) | |
تهذیب نفس و اخلاق فردی | کنترل غرور، کاهلی و تعصب بهعنوان موانع رشد «کاهلی را ننگ دار» (باب 21) تلفیق دانش با ارزشهای اخلاقی | |
مهارتهای زندگی عملی | مدیریت منابع مالی (باب 21) توجه به سلامت جسمانی و تغذیه (باب 10) | |
مسئولیتپذیری فردی | استفادۀ بهینه از زمان و نعمتها (باب 8) علم بهعنوان ابزار خدمت به جامعه (باب 31) | |
انعطافپذیری فردی | تطبیق الگوهای تربیتی با شرایط مختلف /توجه به تفاوتهای فردی در یادگیری (باب 7) | |
روشهای یادگیری مؤثر | استفاده از حکایت و تمثیل برای آموزش تأکید بر یادگیری فعال و اکتشافی (حکایت بابهای مختلف قابوسنامه) | |
پرورش خلاقیت | تشویق به پرسشگری و نوآوری پرهیز از روشهای قالبی و یکسان (یادگیری فعال، تکرار و تمرین) (باب 7) | |
مدیریت هیجانات | کنترل خشم و عواطف منفی تقویت صبر و تحمل در مواجهه با مشکلات | |
استقلال فکری | توانایی تصمیمگیری عقلانی مسئولیتپذیری در انتخابها (باب 32 و 42) | |
حفظ تعادل در زندگی | توجه همزمان به نیازهای جسمی و روحی پرهیز از افراط و تفریط در امور (باب 21) | |
تفکر سیستمی | درک ارتباط بین اعمال فردی و پیامدهای اجتماعی توجه به تأثیر رفتار فرد بر محیط (باب 42) | |
پاسخگویی و حسابپسدهی | مسئولیتپذیری در قبال اعمال (باب 42) | |
| آمادگی برای پاسخگویی در برابر خدا و جامعه | |
آداب فردی و شخصی | رعایت نظم و انضباط شخصی. توجه به ظاهر و رفتارهای فردی. |
جدول 2: ابعاد، مؤلفهها و مقولهها براساس تربیت اجتماعی در قابوسنامه
بعد | مؤلفه | مقوله |
تربیــــــــت اجتماعی | آداب معاشرت و ارتباط مؤثر | آموزش مهارتهای گفتوگو (باب 7: آداب سخن گفتن) تأکید بر گوش دادن فعال و پرهیز از پرحرفی |
انتخاب صحیح دوستان و همراهان | معیارهای دوستگزینی (باب 28): «دوست بیهنر مدار.» تأثیر همسالان در تربیت اجتماعی | |
مسئولیتپذیری اجتماعی | خدمت به جامعه ازطریق دانش و مهارتها توجه به حقوق دیگران در روابط اجتماعی (باب 31) | |
رعایت سلسلهمراتب اجتماعی | رفتار متناسب با جایگاه افراد: «با بزرگان به ادب و با کوچکان به مهر سخن بگوی» احترام به تفاوتهای اجتماعی (باب 7) | |
اخلاق حرفهای و کاری | رعایت انصاف در معاملات (باب 32) پرهیز از خیانت و احتکار در تجارت | |
آداب مهماننوازی | رعایت حقوق مهمان پرهیز از اسراف در مهمانیها (باب 12) | |
همکاری و کار گروهی | اهمیت همکاری در فعالیتهای اجتماعی تقسیم وظایف براساس تواناییها (باب 42) | |
عدالتمحوری در رفتار | رفتار عادلانه با همۀ افراد جامعه پرهیز از تبعیض و جانبداری (باب 42) | |
حفظ حریم خصوصی دیگران | رعایت حدود در روابط اجتماعی پرهیز از تجسس در امور دیگران | |
مشارکت اجتماعی | مسئولیتپذیری در قبال جامعه فعالیتهای جمعی برای بهبود جامعه (باب 31) | |
آداب تجارت و بازار | رعایت اخلاق در کسبوکار (باب 32) اهمیت صداقت در معاملات | |
مدیریت منابع عمومی | حفظ اموال عمومیو منابع جامعه پرهیز از اسراف در استفاده از منابع | |
احترام به قوانین اجتماعی | پایبندی به هنجارهای پذیرفتهشدۀ جامعه رعایت حقوق شهروندی (باب 8) | |
تربیت شهروندی | پرورش حس تعلق به جامعه آگاهی از حقوق و مسئولیتهای اجتماعی (باب 8) |
جدول 3: تحلیل کیفی تربیت فردی و اجتماعی براساس مؤلفههای تربیتی در قابوسنامه
ردیف | مؤلفه تربیتی | بعد فردی | بعد اجتماعی |
1 | خردورزی | «بزرگی به عقل و خرد است» (باب ۶) پرورش تفکر انتقادی | مشورت با خردمندان در امور اجتماعی (باب ۴۲) |
2 | مسئولیتپذیری | مسئولیت در قبال اعمال شخصی «همیشه در حال آموختن باش» (باب 7) | خدمت به جامعه ازطریق دانش (باب ۳۱) حفظ اموال عمومی |
3 | ارتباطات | مهارت خودابرازی کنترل گفتار (باب 7) | آداب معاشرت (باب 7): «با بزرگان به ادب و با کوچکان به مهر سخن گوی» |
4 | اخلاق | رعایت اخلاق در پیشۀ شخصی پرهیز از غرور (باب ۳۱) | انصاف در معاملات (باب ۳۲) پرهیز از احتکار در تجارت |
5 | مدیریت منابع | تدبیر مال شخصی (باب ۲۱): «خرج بهاندازه دخل کن» | مدیریت منابع عمومی (باب 21) مبارزه با فساد اقتصادی (باب 32) |
6 | سلامت | مراقبت از جسم (باب ۱۰) اعتدال در خوردن | توجه به سلامت جامعه پرهیز از اسراف در مهمانیها (باب 12) |
7 | یادگیری | دانشاندوزی مستمر (باب ۳۱) تجربهگرایی | آموزش همگانی (باب 27) انتقال دانش به نسل بعد |
8 | تابآوری | صبر در مشکلات فردی کنترل هیجانات | حل تعارضات اجتماعی مدیریت بحرانهای جمعی (باب 21) |
9 | خلاقیت | نوآوری در حل مسائل شخصی، تأکید بر مشورت (باب 42) پرسشگری | ابتکار در حل مشکلات جامعه (استفاده از حکایتهای قابوسنامه) توسعۀ فرهنگی |
10 | عدالت | انصاف در رفتار شخصی رعایت حقوق فردی دیگران (باب 7 و 28) | عدالت اجتماعی (باب ۴۲) «همۀ کارها را به چشم داد بین.» |
11 | همکاری | تعامل با خود (خودشناسی) (باب 27) نظم شخصی | کار گروهی (باب ۳۲) تقسیم وظایف اجتماعی |
12 | احترام | حرمت نفس (باب 1) خودباوری (باب 1) | احترام به سلسلهمراتب اجتماعی حقوق شهروندی (باب 8) |
13 | آیندهنگری | برنامهریزی فردی تدبیر در امور شخصی | برنامهریزی اجتماعی «تقدیر و تدبیر در امور عمومی» (باب ۴۲) |
14 | تعادل | توازن بین جسم و روح پرهیز از افراط و تفریط فردی (باب 21) | تعامل متوازن با جامعه عدالت اجتماعی (باب 42) |
15 | معنویت | ارتباط با خدا (باب ۱) تهذیب نفس | اخلاق جمعی پایبندی به ارزشهای دینی در جامعه (باب 1 و 3) |
براساس تحلیل محتوایی انجامشده در این پژوهش، قابوسنامه با ترکیب «حکمت عملی ایرانی» و «آموزههای اسلامی» در ۴۴ باب، نظام تربیتی جامعی ارائه میدهد که هم در تربیت فردی و اجتماعی افراد مؤثر است و هم همسو با سند تحول بنیادین آموزش و پرورش میباشد. یافتهها نشان از این دارد که مؤلفههای این اثر با اهداف تربیتی معاصر ـ همانگونه که مطرح شد ـ تطابق دارد. همچنین، توجه به یادگیری مادامالعمر، تعادل جسم و روح و خلاقیت، همسو با نظریههای مدرن مانند خودتعیینگری15 (Self-Determination Theory) و یادگیری تجربهمحور16 (Experiential Learning) است.
قابوسنامه با دارا بودن سه ویژگی کلیدی جامعیت (تربیت همهجانبه)، انعطافپذیری (قابلیت تطبیق با شرایط معاصر) و بومی بودن (همخوانی با فرهنگ ایرانی-اسلامی)، میتواند تا حد زیادی، نیازهای تربیتی نظام آموزشی را پوشش دهد.
4. نتیجهگیری
تحلیل محتوای قابوسنامه از منظر تربیت فردی و اجتماعی در نسل جدید، نشان میدهد که این اثر نهتنها یک متن اخلاقی و پندآموز کهن است، بلکه نظامی جامع و یکپارچه از اصول تربیتی را ارائه میکند که در آن تربیت فردی و تربیت اجتماعی در تعاملی پویا و مکمل یکدیگر قرار میگیرند. یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که مؤلف قابوسنامه، با تلفیق خرد عملی، معنویت و اخلاق کاربردی، الگویی متوازن از رشد انسان را ترسیم میکند که هماکنون نیز در نظریههای تربیتی معاصر بازتاب دارد. قابوسنامه تربیت فردی را پایهای برای خودشکوفایی و مسئولیتپذیری میداند و با تأکید بر مؤلفههایی مانند خودشناسی، خردورزی، تهذیب نفس و مدیریت هیجانات، بهصورت نظاممند به پرورش فردی میپردازد. تأکید بر «شناخت خداوند بهعنوان پایۀ تربیت» (باب ۱) و «پرهیز از تقلید کورکورانه» (باب ۳۱)، نشاندهندۀ نگاهی عمیق به استقلال فکری و پایههای معنوی تربیت است.
همچنین، توجه به یادگیری مادامالعمر، تعادل جسم و روح و خلاقیت، همسو با نظریههای مدرن مانند خودتعیینگری و یادگیری تجربهمحور است. این ابعاد، فرد را برای ایفای نقش اجتماعی آماده میکند. همچنین، تربیت اجتماعی را بهعنوان عامل تقویت همبستگی و اخلاق جمعی مطرح میکند و در بعد اجتماعی، قابوسنامه بر مسئولیتپذیری جمعی، عدالتمحوری و مهارتهای ارتباطی تأکید میکند. مؤلفههایی مانند «خدمت به جامعه ازطریق دانش» (باب ۳۱) یا «رعایت انصاف در معاملات» (باب ۳۲)، بازتابی از اخلاق حرفهای و حقوق متقابل اجتماعی است که با مفاهیم امروزی مانند توسعۀ پایدار و اقتصاد اخلاقی پیوند میخورد. همچنین، توصیه به «رفتار متناسب با جایگاه افراد» و «حل تعارضات به شیوۀ مسالمتآمیز»، نشاندهندۀ درکی ظریف از سلسلهمراتب اجتماعی سالم است.
نکتۀ کلیدی در تحلیل قابوسنامه، ارتباط منطقی بین تربیت فردی و اجتماعی است که پیوند دوسویه فرد و جامعه را رقم زده است. از یکسو، فردِ تربیتیافته، پایهای برای پیشرفت جامعه است (مانند تأکید بر «علم بهعنوان ابزار خدمت») و ازسوی دیگر، جامعۀ اخلاقمحور، بستری برای رشد فرد فراهم میکند (مانند «اهمیت همکاری در فعالیتهای اجتماعی»). این دیدگاه، همسو با نظام تربیتی اسلام است که در آن، صلاح فرد و صلاح جمع دو روی یک سکهاند.
قابوسنامه از روشهای فعال یادگیری مانند حکایتگویی، پرسشگری و تلفیق دانش نظری و عملی بهره میبرد که امروزه تحت عنوان «آموزش مبتنیبر داستان و یادگیری سیال» مورد توجه است.
و درنهایت، قابوسنامه با ترکیب حکمت عملی و اصول اخلاقی، الگویی فرازمانی از تربیت ارائه میدهد که میتواند در طراحی برنامههای درسی معاصر، بهویژه در جامعۀ کنونی با پیشینۀ فرهنگی-اسلامی، در تربیت استفاده شود. این پژوهش نشان میدهد که بازخوانی متون کهن با رویکردی تحلیلی، میتواند گنجینهای از راهکارهای تربیتی را برای نسل امروز فراهم کند. قابوسنامه نه بهعنوان متنی تاریخی، بلکه بهعنوان منبعی زنده میتواند به نظام تربیتی، آموزشی کمک کند تا هم هویت ایرانی-اسلامی را تقویت کند و هم خلاقیت تربیتی را توسعه دهد؛ همچنین مسئولیتپذیری اجتماعی را نهادینه سازد.
پینوشتها
[1] . استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد بندرعباس، دانشگاه آزاد اسلامی، بندرعباس، ایران.
تاریخ وصول:20/11/1403 تاریخ پذیرش: 15/02/1404
منابع
1. اسعدی، مریم السادات. (1389). خانواده در قابوسنامه. مجلۀ بوستان ادب، 2 (4)، 31-49.
2. آموزگار، زینب و نزهت، بهمن. (1402). خوانش و مقایسۀ فکری سیاستنامه و قابوسنامه براساس نظریۀ P4C. فصلنامۀ متنپژوهی ادبی، 27 (95)، 69-96.
3. بهار، محمدتقی (ملکالشعرا). (1388). سبکشناسی یا تاریخ تطور نثر فارسی. تهران: انتشارات زوار.
4. خانلری، پرویز. (1335). اندرزنامۀ کابوس. مجله سخن، سال هفتم، 338-340.
5. خانلریکیا، زهرا. (1369). برگزیدۀ قابوسنامه. تهران: مؤسسۀ انتشارات امیرکبیر.
6. خدادادی، فضلالله. (1403). تحلیل روش تربیتی تجربهگرایانۀ پدری در قابوسنامه. فصلنامۀ اندیشههای نوین تربیتی، 20 (3)، 173-184.
7. داد، سیما. (1382). فرهنگ اصلاحات ادبی. تهران: مروارید.
8. رستگار فسایی، منصور. (1392). انواع نثر ادبی. چ4. تهران: سمت
9. رمضانی، نیما، شوبکلایی، علیاکبر، و بخشندهبالی، عباس. (1397). مقایسۀ مؤلفههای تربیتی و اجتماعی در قابوسنامه و اخلاق ناصری. ششمین کنفرانس ملی توسعۀ پایدار در علوم تربیتی و روانشناسی مطالعات اجتماعی و فرهنگی.
10. زرینکوب، عبدالحسین. (1361). تاریخ ایران بعد از اسلام. تهران: چاپ سپهر.
11. سبزیانپور، وحید. (1392). بررسی دیدگاههای تربیتی ایرانیان باستان در قابوسنامه. پژوهشنامۀ ادبیات تعلیمی، شمارۀ 5 (پیاپی 17)، 51-85.
12. سند تحول بنیادین آموزش و پرورش. (1390). دبیرخانۀ شورای عالی فرهنگی.
13. شمیسا، سیروس. (1376). سبکشناسی نثر. تهران: نشر میترا.
14. صدرزاده، ماندانا. (1389). نقش قصههای تمثیلی در تعلیم و تربیت. فصلنامۀ ادبیات پژوهشهای زبان و ادبیات تطبیقی، 1 (1)، 49-64.
15. علوی، نیره السادات. (بیتا). آموزههای سواد مالی در قابوسنامه. https://www.fintelligence.ir
16. عمادی، عبدالرحمن. (1360). مجموعه مقالات علمی- تحقیقی. مشهد: انتشارات دانشگاه مشهد.
17. عنصرالمعالی، کیکاووس. (1396). قابوسنامه. تصحیح غلامحسین یوسفی. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
18. کمالی، نسرین. (1396). تعلیم و تربیت از منظر قابوسنامۀ عنصرالمعالی. نهمین همایش ملی پژوهشهای زبان و ادبیات فارسی.
19. میرصادقی (ذوالقدر)، میمنت. (1373). واژهنامۀ هنر شاعری. تهران: کتاب مهناز.
20. نیکخواه بهمنمیری، سمیرا، حسنزاده میرعلی، عبدالله، رضایی، محمد و شکری، یدالله. (1399). اندرزهای اخلاقی و اجتماعی در نگاههای نسخۀ مصور قابوسنامه. نشریۀ مطالعات هنر اسلامی، 17 (40)، 385-405.
21. یوسفی، غلامحسین. (1366). دیداری با اهل قلم. مشهد: انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد.
22. Bruner, J. S. (1960). The Process of Education. Cambridge, MA: Harvard University Press.
23. Goleman, D. (1995). Emotional Intelligence. Bantam Books.
24. Greenleaf, R. K. (1977). Servant Leadership: A Journey into the Nature of Legitimate Power and Greatness. Paulist Press.
25. Glasser, W. (1998). Choice theory: A new psychology of personal freedom. Harper Perennial.
26. Vygotsky, L. S. (1978). Mind in Society: The Development of Higher Psychological Processes. Harvard University Press.
[1] . نظریۀ برونر، که به نظریۀ یادگیری اکتشافی معروف است، بر این باور است که یادگیری یک فرایند فعال و سازنده است که در آن فرد بهطور فعال در جستوجوی دانش و درک مفاهیم است. این نظریه برخلاف دیدگاههای سنتی که بر حفظ کردن اطلاعات تأکید دارند، بر اهمیت تفکر، استدلال و حل مسئله در فرایند یادگیری تأکید میکند.
[2] . نظریۀ ویگوتسکی، که بهعنوان نظریۀ اجتماعی-فرهنگی رشد شناختی نیز شناخته میشود، بر این باور است که تعاملات اجتماعی و فرهنگی نقش اساسی در رشد شناختی کودک دارند. ویگوتسکی معتقد بود که یادگیری یک فرایند اجتماعی است و ازطریق تعامل با دیگران و با استفاده از ابزارهای فرهنگی، کودکان دانش و مهارتهای خود را توسعه میدهند.
[3] . موانع شناختی یادگیری به مشکلاتی گفته میشود که در فرایند پردازش اطلاعات و درک مفاهیم جدید توسط مغز ایجاد میشوند و میتوانند یادگیری را با مشکل مواجه کنند. این موانع میتوانند شامل اختلال در توجه و تمرکز، حافظه، درک مطلب، زبان و مهارتهای حرکتی باشند.
[4] . مسئولیتپذیری اجتماعی (Corporate social responsibility)؛ چهارچوبی اخلاقی است برای هر فرد یا سازمان، تا با حساسیت در مورد مسائل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و محیط زیستی رفتار نماید. تلاش برای انجام مسئولیت اجتماعی به افراد، سازمانها و دولتها کمک مینماید تا نقش و تأثیر مثبتی در توسعۀ پایدار یک جامعه داشته باشند.
[5] . نظریۀ جامعهپذیری اولیه (Primary Socialization) به فرایندی گفته میشود که طی آن فرد در دوران کودکی و ازطریق تعامل با نزدیکترین افراد خانواده و اطرافیان، اصول و ارزشهای اساسی جامعه خود را میآموزد. این فرایند، پایهای برای شکلگیری شخصیت و هویت فرد و همچنین آمادگی او برای زندگی در جامعه است.
[6] . سبک تربیتی مقتدرانه در روانشناسی امروز، بهعنوان یکی از مؤثرترین و سالمترین روشهای تربیت کودک شناخته میشود. این سبک ترکیبی از محبت، حمایت و قاطعیت است که به کودکان کمک میکند تا همزمان با داشتن استقلال و اعتمادبهنفس، در محیطی امن و منظم رشد کنند.
[7] . سواد مالی در آموزش مدرن به توانایی درک و به کارگیری مهارتهای مالی برای تصمیمگیریهای آگاهانه و مسئولانه در مورد پول اشاره دارد. این شامل موضوعاتی مانند بودجهبندی، پسانداز، سرمایهگذاری، مدیریت بدهی و برنامهریزی مالی است. آموزش سواد مالی در مدارس و دانشگاهها به دانشآموزان و دانشجویان کمک میکند تا مهارتهای لازم برای مدیریت مالی شخصی و اتخاذ تصمیمات مالی درست را کسب کنند.
[8] . در دیدگاه دانیل گلمن در سال 1995، هوش هیجانی شامل عناصر درونی و بیرونی است. عناصر درونی شامل خودآگاهی، احساس استقلال، ظرفیت شکوفایی و خودتنظیمی است. عناصر بیرونی شامل روابط بین فردی، سهولت در همدلی و احساس مسئولیت است.
همدلی اجتماعی بهعنوان یک جزء از هوش هیجانی، به توانایی درک و پاسخ به احساسات دیگران اشاره دارد. گلمن معتقد بود که این توانایی برای ایجاد روابط سالم و موفق ضروری است.
[9] . گرین لیف (1977) رهبری خدمتگزار را نهتنها بهعنوان یک روش مدیریتی، بلکه شیوهای برای زندگی که با احساس طبیعی و عادی که فرد میخواهد آغاز کند، تعریف کرد. وی در مقالۀ خود رهبری خدمتگزار را سبک جدیدی از رهبری توصیف میکند که در آن رهبران بر رشد و توسعۀ فردی پیروان با بروز رفتارهای اخلاقی تمرکز دارند. او مطرح کرد که رهبر خدمتگزار دارای بالاترین اولویت در خدمت به دیگران بهمنظور برآوردن نیازهای آنهاست و توجهی بر برآوردن نیازهای فردی خودش ندارد.
[10] . عدالت سازمانی به میزان ادراک کارکنان از انصاف در تصمیمات، رویهها و تعاملات سازمانی اشاره دارد. این مفهوم تأثیر مستقیمی بر رضایت شغلی، تعهد کارکنان و عملکرد سازمانی دارد.
[11] . نظریۀ نظام تشویق و تنبیه، بهعنوان یک رویکرد تربیتی و مدیریتی، به دنبال شکلدهی و اصلاح رفتار افراد ازطریق ارائۀ پاداش و اعمال جریمه است. این نظریه در زمینههای مختلفی ازجمله آموزش و پرورش، مدیریت منابع انسانی و حتی تربیت دینی کاربرد دارد و هدف آن ایجاد انگیزه برای پیشرفت و جلوگیری از رفتارهای نامطلوب است.
[12] . نظریههای اخلاق فضیلتمحور، دیدگاه هایی در فلسفۀ اخلاق هستند که بر فضیلتهای اخلاقی و شخصیت فردی تأکید دارند. بهجای تمرکز بر قوانین و نتایج اعمال، این دیدگاهها بر این موضوع تمرکز میکنند که یک فرد خوب چگونه باید باشد و چه ویژگیهایی باید داشته باشد. در این دیدگاهها، فضیلتها بهعنوان صفات پایدار و ملکههای نفسانی در نظر گرفته میشوند که به فرد کمک میکنند تا به سوی یک زندگی سعادتمند و اخلاقی حرکت کند.
[13] . تربیت تمامساحتی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به این معناست که در فرایند تعلیم و تربیت، ابعاد مختلف وجودی انسان (اعتقادی، اخلاقی، علمی، فرهنگی، اجتماعی، زیستی، هنری و...) بهطور یکپارچه و متوازن مورد توجه قرار گیرند. به عبارت دیگر، هدف تربیت تمامساحتی این است که دانشآموزان به افرادی متعادل، کارآمد و مسئولیتپذیر در تمامی جنبههای زندگی تبدیل شوند.
[14] . مهارتهای نرم در آموزش مدرن به مجموعهای از تواناییها و ویژگیهای شخصیتی اشاره دارند که به دانشآموزان کمک میکنند تا در محیطهای آموزشی و همچنین در زندگی حرفهای خود موفقتر باشند. این مهارتها شامل ارتباط مؤثر، کار تیمی، حل مسئله، مدیریت زمان، تفکر انتقادی و خلاقیت هستند. اهمیت این مهارتها در آموزش مدرن بهدلیل نیاز روزافزون به نیروی کار ماهر و منعطف در دنیای امروز است.
[15] . نظریۀ خودتعیینگری (Self-Determination Theory یا SDT )یک نظریۀ روانشناختی است که به بررسی انگیزه و شخصیت انسان میپردازد. این نظریه بر این ایده تأکید دارد که افراد بهطور ذاتی تمایل به رشد و شکوفایی دارند و برای رسیدن به این هدف، نیاز به ارضای سه نیاز روانشناختی اساسی دارند: شایستگی، خودمختاری و ارتباط.
شایستگی (Competence): این نیاز به این معناست که فرد احساس کند در انجام کارها توانمند است و میتواند بر چالشها غلبه کند.
خودمختاری (Autonomy): این نیاز به این معناست که فرد احساس کند در انجام کارها و تصمیمگیریها استقلال دارد و میتواند مطابق با ارزشها و اهداف خود عمل کند.
ارتباط (Relatedness): این نیاز به این معناست که فرد احساس کند به دیگران متصل است و در یک رابطۀ مثبت و صمیمانه با آنها قرار دارد.
[16] . یادگیری تجربهمحور (Experience-based learning)، نوعی رویکرد آموزشی است که بر یادگیری ازطریق تجربیات عملی و فعالیتهای واقعی متمرکز است. بهجای تکیۀ صرف بر سخنرانیها و کتابها، این روش دانشآموزان یا دانشجویان را در موقعیتهای حل مسئله، پروژهها و فعالیتهای عملی قرار میدهد تا ازطریق تجربۀ مستقیم، دانش و مهارت کسب کنند.