هر قشر وگروهی برای بیان ویژگی های مسلک و روش خود از زبان خاّص خویش استفاده می کند. عرفا و متصّوفه نیز از این قضیه مستثنی نیستند؛ به همین دلیل آنان از آغاز نیمه دوّم قرن دوّم طریق تصوّف اسلامی و به دنبال آن، اصطلاحات زیادی به وجودآورده و به شرح وتوضیح آن ها پرداخته اند. چکیده کامل
هر قشر وگروهی برای بیان ویژگی های مسلک و روش خود از زبان خاّص خویش استفاده می کند. عرفا و متصّوفه نیز از این قضیه مستثنی نیستند؛ به همین دلیل آنان از آغاز نیمه دوّم قرن دوّم طریق تصوّف اسلامی و به دنبال آن، اصطلاحات زیادی به وجودآورده و به شرح وتوضیح آن ها پرداخته اند. بنا به اعتقاد اکثر عرفا اوّلین منزل در سلوک طریقت، طلب و شوق انسان برای بازگشت به وطن خویش است. مولانا معتقد است که شرط طلب این است که طالب را لرزه عشق باشد، در غیر این صورت باید پیر را خدمت کند تا به برکت وجود او و با ارشاد او حال طلب در او به وجودآید. مولانا مدّتی در طلب بود و پس از آنکه به مطلوب رسید، طرب را آغازکرد و برنامه او برای زندگی همگان همین بود که یا باید در طلب کوشید و یا در طرب. به حق، عمر او بعد از آشنایی با شمس و تحوّل روحی اش در طلب گذشت. نگرش مولانا به طرب و شادی نگرش مثبت است. او که فرا مکان و فرا زمان می اندیشد و هیچ گاه غم را در دل خود جای نمی دهد و همیشه از عشق و سماع و رقص داد می زند و همگان را دعوت به شادی می نماید، آن هم شادی پایدارکه عاشق شدن است و دیدار معشوق. دراین پژوهش می خواهیم یکی به بررسی چگونگی وچرایی روی آوردن مولانا به طلب وطرب و شادمانی بپردازیم .
پرونده مقاله
یکی از بحث¬های مهم درتصوف و عرفان «انسان کامل» و ویژگی¬های اوست. انسان کامل، محل تجلی خداوند و شناخت وی، شناخت خداوند است. بررسی ودرک ویژگی¬های انسان کامل در میان آرای مختلف عارفان و مقایسه و قضاوت درباره این آرا معرفت¬افزا است. غزالی ومولوی از تأثیرگذارترین متفکران در چکیده کامل
یکی از بحث¬های مهم درتصوف و عرفان «انسان کامل» و ویژگی¬های اوست. انسان کامل، محل تجلی خداوند و شناخت وی، شناخت خداوند است. بررسی ودرک ویژگی¬های انسان کامل در میان آرای مختلف عارفان و مقایسه و قضاوت درباره این آرا معرفت¬افزا است. غزالی ومولوی از تأثیرگذارترین متفکران در جهان اسلام به¬شمارمی¬روند. هدف این تحقیق؛ انسان کامل و شناخت ویژگی¬های او از نظر غزالی و مقایسه آن با اندیشه¬های مولوی است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و با استفاده از روش مطالعه کتابخانه¬ای گردآوری¬شده¬است. نتایج پژوهش اینکه غزالی و مولوی هردو به ضرورت وجود انسان کامل و تقدم غایی او معتقدند. هردو ازنظر کلامی اشعری و تصوف را بهترین روش برای رسیدن به حقیقت می¬دانند. غزالی صوفی خائف است ولی مولوی به تصوف عاشقانه باوردارد. انسان کامل غزالی مقید به رعایت اصول ظاهری دینی است. اما پیر مولانا، در مواردی نادر بی¬تقید به ظواهر و لاابالی است. درنهایت هردو معتقدند که بالاترین و کامل¬ترین مرتبه کمال، به پیامبرخاتم اختصاص دارد. در این پژوهش تلاش¬می¬شود ضمن اشاره به آرای دیگر عرفا، دیدگاه¬های غزالی و مولانا دراین خصوص بررسی و مقایسه¬شود.
كليد واژه¬ها: انسان كامل، غزالی، مولانا، پیر، عشق.
پرونده مقاله