چکیده هدف این پژوهش سنجش شاخصهای روانسنجی، شامل روایی و اعتبار و ساختار عاملی نسخة فارسی آزمون تکمیل جمله دانشگاه واشینگتون، برای ارزیابی تحول من بود. به روش نمونهبرداری در دسترس از رشتههای تحصیلی مختلف (فنی، علوم پایه و علوم انسانی) دانشگاه تهران 289 دانشجو (146 م چکیده کامل
چکیده هدف این پژوهش سنجش شاخصهای روانسنجی، شامل روایی و اعتبار و ساختار عاملی نسخة فارسی آزمون تکمیل جمله دانشگاه واشینگتون، برای ارزیابی تحول من بود. به روش نمونهبرداری در دسترس از رشتههای تحصیلی مختلف (فنی، علوم پایه و علوم انسانی) دانشگاه تهران 289 دانشجو (146 مرد، 143 زن) آزمون تکمیل جمله دانشگاه واشینگتون (های و لووینگر، 1996) را تکمیل کردند و سطح تحولیافتگی من آن ها ارزیابی شد. برای بررسی روایی واگرا نیز مقیاس خودتخریبگری مزمن (کلی و دیگران، 1985) و زیرمقیاس گناه از پرسشنامه احساسات شخصی (هاردر و زالما، 1990) به کار رفت. یافتهها نشان داد که آزمون تکمیل جمله دانشگاه واشینگتون همسانی درونی مناسب (118/0 تا 326/0) دارد. مقدار آلفا و اعتبار بازآزمایی دو هفتهای آن هم بهترتیب 781/0 و 876/0 به دست آمد. همبستگی منفی و معنادار آزمون با خودتخریبگری نشان دهنده روایی واگرای آزمون و توانایی تفکیک دو گروه با سطح تحول بالای من و پایین احساس گناه و خودتخریبگری نشان دهنده روایی تفکیکی آزمون بود. تحلیل عاملی اکتشافی ساختار تکبُعدی آزمون را نشان می داد. نسخة فارسی آزمون تکمیل جمله دانشگاه واشینگتون برای اندازهگیری سطح تحولیافتگی من روایی و اعتبار مناسب دارد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش رابطه والد-فرزند و متغیرهای مرتبط با درد در افسردگی مادران مبتلا به آرتریت روماتوئید (RA)، مالتیپل اسکلروزیس (MS) و کمردرد مزمن (LBP) بود. نمونه‎ای مشتمل بر 67 بیمار مبتلا به LBP، 60 بیمار مبتلا به RA، 63 بیمار مبتلا به MS از بیمارستان‎ه چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش رابطه والد-فرزند و متغیرهای مرتبط با درد در افسردگی مادران مبتلا به آرتریت روماتوئید (RA)، مالتیپل اسکلروزیس (MS) و کمردرد مزمن (LBP) بود. نمونه‎ای مشتمل بر 67 بیمار مبتلا به LBP، 60 بیمار مبتلا به RA، 63 بیمار مبتلا به MS از بیمارستان‎های آتیه، امام خمینی، و انجمن ام‎اس و 65 مادر غیربیمار به صورت در دسترس انتخاب شدند. تمامی شرکت‎کنندگان به مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی-42 (DASS-42؛ لاویباند و لاویباند، 1995) و مقیاس رابطه والد-کودک (PCRS-S؛ پیانتا، 1992) پاسخ دادند. مادران بیمار به مقیاس دیداری شدت درد (VAS؛ وورز و لویی، 1990) و پرسشنامه ناتوانی ناشی از درد (RDQ؛ رولند و موریس، 1983) نیز پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس، همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان دادند شدت افسردگی مادران بیمار و سالم تفاوت معنادار دارد. افزون بر آن، ناتوانی ناشی از درد و تعارض در رابطه مادر-فرزند، افسردگی مادران بیمار را به شکل مثبت معناداری پیش‎بینی کرد. بنابراین می‎توان دریافت ناتوانی و تعارض در رابطه مادر-فرزند با سطح افسردگی مادران مبتلا به بیماری مزمن رابطه دارد.
پرونده مقاله