این مطالعه با هدف طراحی مدل همآفرینی ارزش برند با مشتری در صنعت لبنیات انجام شده است. روش پژوهش مطالعه حاضر آمیخته بوده و با دو نوع رویکرد کیفی و کمی انجام شده است. در بخش نخست و کیفی پژوهش، جهت گردآوری دادهها به تدوین سوالات مصاحبه مبادرت ورزیده شده و با تعداد 11 نفر چکیده کامل
این مطالعه با هدف طراحی مدل همآفرینی ارزش برند با مشتری در صنعت لبنیات انجام شده است. روش پژوهش مطالعه حاضر آمیخته بوده و با دو نوع رویکرد کیفی و کمی انجام شده است. در بخش نخست و کیفی پژوهش، جهت گردآوری دادهها به تدوین سوالات مصاحبه مبادرت ورزیده شده و با تعداد 11 نفر از خبرگان فعال در بازاریابی و صنعت لبنیات مصاحبههای عمیق و نیمساختیافته انجام گرفت. سپس با استفاده از تحلیل کیفی گرنددتئوری، تعدادی مفاهیم استخراج و کدگذاری شاخصها انجام پذیرفت. تمهای اصلی حاصله از نتایج تحلیل کیفی عبارتند از: همآفرینی ارزش راهبردی ، همآفرینی ارزش سازمانی، همآفرینی ارزش با کارکنان، همآفرینی ارزش مشتری، استراتژی همآفرینی ارزش برند، رقابتپذیری برند و مدیریت دانش سازمانی.سپس در بخش دوم و کمی پژوهش به اعتبار سنجی و غربالگری شاخصهای به دست آمده در تحلیل کیفی با استفاده از تکنیک دلفی فازی، پرداخته شد.در بخش سوم پژوهش به ارائه مدل همآفرینی ارزش برند با مشتری در صنعت لبنیات با بهکارگیری روش مدلسازی ساختاری تفسیری مبادرت ورزیده شد. بر این اساس رقابتپذیری برند متغیر سطح اول یا وابسته است. متغیر همآفرینی ارزش مشتری سطح دوم و همآفرینی ارزش راهبردی برند و همآفرینی ارزش با کارکنان سطح سوم هستند. متغیر همآفرینی ارزش سازمانی برند در سطح چهارم قرار دارد و متغیر مدیریت دانش سازمانی سطج پنجم است. در نهایت استراتژی همآفرینی ارزش برند نیز به عنوان متغیر سطج ششم و تاثیرگذارترین متغیر مدل تعیین شده است.
پرونده مقاله
یونسکو، آموزش را کلید توسعه جوامع میداند. محیط رقابتی رو به رشد کنونی نیز باعث شد تا موسسات آموزشی به رقابت بپردازند. لذا باتوجه به اهمیت مؤسسات آموزشی که نقشی اساسی در پیشرفت جوامع دارند، انتخاب نیروی انسانی شایسته در این نهاد، نیز امری الزامی است. هدف پژوهش حاضر بررس چکیده کامل
یونسکو، آموزش را کلید توسعه جوامع میداند. محیط رقابتی رو به رشد کنونی نیز باعث شد تا موسسات آموزشی به رقابت بپردازند. لذا باتوجه به اهمیت مؤسسات آموزشی که نقشی اساسی در پیشرفت جوامع دارند، انتخاب نیروی انسانی شایسته در این نهاد، نیز امری الزامی است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر شایستگیهای نیروی انسانی با رویکرد بازاریابی آموزشی در مدل تعالی سازمانی و ارائه مدل تعالی سازمانی بر مبنای شایستگی در موسسات آموزشی است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری آن متشکل از خبرگان، متخصصان و کارشناسان حوزه آموزش تخصصی در صنعت آب و برق کشور ایران در موسسه آموزشهای تخصصی صنعت آب و برق به تعداد 60 نفر است که از این جامعه، به روش نمونهگیری تصادفی ساده و براساس فرمول کوکران، نمونهای 50 نفری انتخاب شد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه برگرفته از معیارها و زیرمعیارهای مدل استاندارد2020 EFQM استفاده شد که پایایی آن با محاسبه فرمول آلفای کرونباخ تعیین شد. روایی سازه پرسشنامهها نیز بهوسیله تحلیل عاملی تأییدی تعیین شد. به منظور تحلیل دادههای حاصله و تأیید آماری مدل و اعتبارسنجی آن، از روش حداقل مربعات جزئی توسط نرم افزار آماری Smart-PLS بهره گرفته شد. نتایج حاصل از ضرایب مسیر نشان دهنده وجود رابطه معناداری بین متغیرهای شایستگی نیروی انسانی و تعالی سازمانی دارد. همچنین شاخصهای برازندگی مدل حاکی از آن است که مدل ارائه شده از برازش مناسب برخوردار است.
پرونده مقاله