با توجه به اهمیت تصمیم گیری ها و تصمیم سازی های مجلس شورای اسلامی بر زندگی جوامع انسانی، ارزیابی کارایی ادوار مختلف مجلس، شناسایی نقاط قوت و ضعف آن و عوامل موثر جهت بهبود عملکرد دوره های آتی حائز اهمیت است. چرا که اصلاح فرآیند تصمیمگیری منجر به تصمیمهای درست و ارتقا ا چکیده کامل
با توجه به اهمیت تصمیم گیری ها و تصمیم سازی های مجلس شورای اسلامی بر زندگی جوامع انسانی، ارزیابی کارایی ادوار مختلف مجلس، شناسایی نقاط قوت و ضعف آن و عوامل موثر جهت بهبود عملکرد دوره های آتی حائز اهمیت است. چرا که اصلاح فرآیند تصمیمگیری منجر به تصمیمهای درست و ارتقا اوضاع سیاسی و اقتصادی آینده کشور خواهد بود. در این راستا هدف تحقیق ارائه یک مدل مبتنی بر تحلیل پوششی دادههای دو مرحلهای جهت ارزیابی عملکرد ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی (دوره های سوم تا دهم) از دو دیدگاه قانونگذاری و نظارت میباشد. در روش پیشنهادی هر یک از دورههای مجلس شورای اسلامی به عنوان یک واحد تصمیم گیرنده دو مرحلهای در نظر گرفته شده که مرحله اول آن بعد قانونگذاری و مرحله دوم بعد نظارت می باشد. نتایج حاکی از آن است که به طور کلی 50% دوره ها کارا و 50% دیگر ناکارا میباشند. دوره های C، D، G و H به طور کلی و در هر دو بعد به عنوان دورههای کارآمد، دوره B در حالت کلی و بعد نظارت و دوره A در بعد قانونگذاری به عنوان ناکارآمدترین دورهها شناسایی شدند. متوسط کارایی بعد قانون گذاری و نظارت نیز نشان میدهد که به طور کلی مجلس شورای اسلامی طی ادوار مختلف از نظر قانون گذاری عملکرد بهتری نسبت به نظارت داشته است. در واقع ضعف عملکرد بعد نظارتی نسبت به بعد قانونگذاری تمامی ادوار منجر به ناکارآمدی بیشتر در میان دوره های ناکارآمد شده است.
پرونده مقاله
مقاله حاضر با هدف ارائه الگوی اثرگذاری تصویرسازمانی با رویکرد سرمایه انسانی در صنعت گردشگری ایران صورت گرفته است. این تحقیق از نوع توسعه ای و توصیفی- غیرآزمایشی است و از نوع پژوهش آمیخته است. در بخش کیفی، جهت گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده چکیده کامل
مقاله حاضر با هدف ارائه الگوی اثرگذاری تصویرسازمانی با رویکرد سرمایه انسانی در صنعت گردشگری ایران صورت گرفته است. این تحقیق از نوع توسعه ای و توصیفی- غیرآزمایشی است و از نوع پژوهش آمیخته است. در بخش کیفی، جهت گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده است در گام اول، 25 منبع داخلی و خارجی مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیل محتوای متنی این اسناد تا حد اشباع ادامه یافت و در نهایت 129 شاخص، با استفاده از روش تحلیل محتوای متنی به عنوان عوامل اثرگذار استخراج شدند. در ادامه با بهره گیری از 15 نفر خبره دانشگاهی فعال در صنعت گردشکری و با تکنیک دلفی کیفی، 47 زیرمعیار به عنوان زیرمعیارهای نهایی تصویرسازمانی با رویکرد سرمایه انسانی شناسایی شدند و در 7 دسته اقتصادی، برندسازی، کیفیت برند، پتانسیل گردشگری منطقه، فعالیت های تبلیغاتی، تصویر سازی متمرکز بر شغل و مدیریت کلان جای گرفتند. در بخش کمی باتوجه به هدف پژوهش پیش رو؛ جهت پاسخ به پرسشنامه ی تحلیل عاملی اکتشافی تعداد 440 نفر از کارشناسان صنعت گردشگری بعنوان جامعه ی مورد بررسی انتخاب شده و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 205 پرسشنامه در میان پاسخ دهندگان توزیع شده است و سپس تجزیهوتحلیل دادههای تحقیق با استفاده از تکنیک ANP-DEMATEL صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد، معیار " اقتصادی" تأثیرگذارترین معیار بوده و در اولویت اول میان معیارها قرار دارد. همچنین زیرمعیار " ارز آوری" در اولویت اول میان زیرمعیارها قرار گرفت.
پرونده مقاله
امروزه، با توجه به تغییرات محیطی و ویژگی محیط های سازمانی، ضرورت دارد که سازمان ها از سبک های جدید رهبری بهره بگیرند. رهبری معنوی یکی از این سبک ها است که با توجه به نیاز سازمان ها به بهبود محیط سازمانی از نظر شاخص های سلامت روحی و روانی کارکنان، مورد توجه قرار گرفته اس چکیده کامل
امروزه، با توجه به تغییرات محیطی و ویژگی محیط های سازمانی، ضرورت دارد که سازمان ها از سبک های جدید رهبری بهره بگیرند. رهبری معنوی یکی از این سبک ها است که با توجه به نیاز سازمان ها به بهبود محیط سازمانی از نظر شاخص های سلامت روحی و روانی کارکنان، مورد توجه قرار گرفته است. هدف از انجام تحقیق حاضر، ارائه الگوی رهبری معنوی در صنعت برق است. ضمنا، تحقیق از نوع تحقیقات توسعهای- کاربردی است. در آغاز تحقیق پس از بررسی مبانی نظری و تحقیقات پیشین و شناسایی 47 مولفه برای رهبری معنوی، پرسشنامه دلفی طراحی شد. در این مرحله از 12 نفر از خبرگان دانشگاهی و مدیران صنعت برق در مورد مولفه های رهبری معنوی نظرخواهی شد که پس از دو دور خبرگان به اجماع رسیدند و 45 مولفه نهایی شدند. سپس، الگوی رهبری معنوی براساس نتایج حاصل شده طراحی شد. در مرحله بعد، از 46 نفر از خبرگان صنعت برق در مورد اولویت مولفه های شناسایی شده نظرخواهی به عمل آمد. روش نمونه گیری از نوع گلوله برفی و کفایت نمونه و روش تجزیه و تحلیل داده ها روش تاپسیس فازی بوده است. یافته ها نشان داد که مولفه های "پایبندی به اهداف سازمانی"، "تعریف چشم انداز مشترک" و "وفاداری" دارای بالاترین اولویت هستند. براساس نتایج تحقیق، با توجه به ماهیت خشک و سخت کارهای فنی و تخصصی، بهره گیری از الگوی رهبری معنوی می تواند تاثیر زیادی در بهبود شرایط روحی و روانی کارکنان در محیط کار و پیشبرد اهداف سازمانی داشته باشد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر تبیین مدل تعالی سرمایه انسانی در آموزش و پرورش ایران میباشد. این پژوهش از نوع کاربردی، و از حیث روش، توصیفی- همبستگی میباشد. جامعة آماری پژوهش دربرگیرندة کلیه کارکنان ستادی سازمان آموزش و پرورش، به تعداد 200 نفر است که از این تعداد 132 نفر به عنوان نمون چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تبیین مدل تعالی سرمایه انسانی در آموزش و پرورش ایران میباشد. این پژوهش از نوع کاربردی، و از حیث روش، توصیفی- همبستگی میباشد. جامعة آماری پژوهش دربرگیرندة کلیه کارکنان ستادی سازمان آموزش و پرورش، به تعداد 200 نفر است که از این تعداد 132 نفر به عنوان نمونة آماری براساس جدول مورگان برآورد و به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. دادهها از طریق پرسشنامه محققساخته جمعآوری شدند. شاخصها و گویههای تعالی سرمایه انسانی با استفاده از مدل معادلات ساختاری آزمون شدند. بررسی شاخصهای برازش مدل حاکی از آن است که مدل ساختاری پژوهش از وضعیت برازشی مناسبی برخوردار است. طبق یافتههای پژوهش اعتبار کل شاخصها و گویههای تعالی سرمایه انسانی مورد تأیید قرار گرفت. و نتایج نشان داد مقدار t شاخصهای تعالی سرمایه انسانی در آموزش و پرورش ایران بیشتر از مقدار بحرانی آن در سطح 5 صدم (96/1) قرار دارد و لذا اعتبار شاخصها و گویههای تعالی سرمایه انسانی مورد تأیید قرار گرفت. همچنین نتایج نشان داد که از نظر بیشترین تاثیر خرده مقیاس تعالی سرمایه انسانی در آموزش و پرورش متعلق به مولفههای مولفه محتوایی (دانشی-شناختی) و فردی (روانشناختی) با مقادیرتاثیر 730/0 و 710/0 بر تعالی سرمایه انسانی در آموزش و پرورش می باشد. و کمترین اثر مستقیم تعالی سرمایه انسانی در آموزش و پرورش مربوط به مولفه فراشناختی 350/0 می باشد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر تبیین مدل چابک سازی منابع انسانی در وزارت دادگستری میباشد. این پژوهش از نوع کاربردی، و از حیث روش، توصیفی- همبستگی میباشد. جامعة آماری پژوهش دربرگیرندة کلیه کارکنان ستاد مرکزی وزارت دادگستری، به تعداد 300 نفر است که از این تعداد 169 نفر به عنوان نمونة آ چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تبیین مدل چابک سازی منابع انسانی در وزارت دادگستری میباشد. این پژوهش از نوع کاربردی، و از حیث روش، توصیفی- همبستگی میباشد. جامعة آماری پژوهش دربرگیرندة کلیه کارکنان ستاد مرکزی وزارت دادگستری، به تعداد 300 نفر است که از این تعداد 169 نفر به عنوان نمونة آماری براساس فرمول کوکران برآورد و به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. دادهها از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمعآوری شدند. به منظور اطمینان یافتن از وجود و یا عدم وجود رابطه علّی میان متغیرهای پژوهش و بررسی تناسب دادههای مشاهده شده با مدل مفهومی پژوهش، شاخصها و گویههای چابکی منابع انسانی با استفاده از مدل معادلات ساختاری آزمون شدند. در این پژوهش از مدلیابی معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزئی (PLS) جهت آزمون فرضیات و برازندگی مدل استفاده شده است. بررسی شاخصهای برازش مدل حاکی از آن است که مدل ساختاری پژوهش از وضعیت برازشی مناسبی برخوردار است. طبق یافتههای پژوهش اعتبار کل شاخصها و گویههای چابکی منابع انسانی مورد تأیید قرار گرفت. و نتایج نشان داد مقدار t شاخصهای چابکی منابع انسانی در وزارت دادگستری بیشتر از مقدار بحرانی آن در سطح 5 صدم (96/1) قرار دارد و لذا اعتبار شاخصها و گویههای چابکی منابع انسانی مورد تأیید قرار گرفت. همچنین نتایج نشان داد که شاخص ارزیابی در رتبه و اولویت اول، شاخص فناوری اطلاعات در اولویت دوم، مدیریت دانش در اولویت سوم، رهبری در اولویت چهارم، جو سمی سازمانی در اولویت پنجم، مدیریت استعداد و ساختارسازمانی در اولویت ششم و هفتم و مدیریت در اولویت هشتم است.
پرونده مقاله
با تغییرات سریع محیطی، ظهور و پیچیده تر شدن مشاغل و وظایف شغلی جدید، و رقابت در محیط به سرعت در حال تغییر کسب و کار امروزی و لزوم پاسخ گویی به نیازهای مشتریان، نقش آموزش و تغییر در دانش، مهارت، تواناییها و رفتار کارکنان محسوس میباشد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین چکیده کامل
با تغییرات سریع محیطی، ظهور و پیچیده تر شدن مشاغل و وظایف شغلی جدید، و رقابت در محیط به سرعت در حال تغییر کسب و کار امروزی و لزوم پاسخ گویی به نیازهای مشتریان، نقش آموزش و تغییر در دانش، مهارت، تواناییها و رفتار کارکنان محسوس میباشد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین مؤلفهها و شاخصهای استراتژی آموزش و توسعه نیروی انسانی مبتنی بر دانش در صنعت بانکداری در بخش دولتی انجام شده است.در ابتدا با استفاده از ادبیات نظری موضوع مؤلفه های استراتژی آموزش و توسعه و مدیریت دانش استخراج گردید و در بخش بعد از طریق روش دلفی و مصاحبه با 15 نفر از خبرگان مدیریت منابع انسانی در بانک ملت و با استفاده از پرسشنامه نیمهساختار یافته مؤلفهها و شاخص های استراتژی آموزش و توسعه نیروی انسانی مبتنی بر دانش تعیین گردید . پس از طراحی پرسشنامه مقایسات زوجی ، مؤلفه ها و شاخصها وزن دهی و رتبهبندی شدند. یافته های پژوهش حکایت از این دارد برای پیاده سازی موفق مدیریت دانش در استراتژی آموزش و توسعه در حوزه منابع انسانی میبایست در پنج حوزه تعیین نیازهای آموزشی ، تعیین اهداف آموزش و توسعۀ منابع انسانی ، تعیین محتوای دورهها ، بکارگیری اصول و مبانی یادگیری اجرا و ارزشیابی مجموعا به 24 شاخص در زمینههای ساختاری ، ارزشی و رفتاری در مدیریت دانش توجه نمود
پرونده مقاله
نوآوری در صنعت بانکداری موجب توسعه و چابکسازی این صنعت خواهد شد. از آنجایی که بازارهای مالی دائماً با رشد فناوری متحول میشوند و مبتنی بر عصر اطلاعات و ارتباطاتاند، هوش بانکی میبایست دگرگون شود تا انطباق بهتری با چنین بازارهایی بدست آورد. لیکن این پژوهش با هدف بررسی ر چکیده کامل
نوآوری در صنعت بانکداری موجب توسعه و چابکسازی این صنعت خواهد شد. از آنجایی که بازارهای مالی دائماً با رشد فناوری متحول میشوند و مبتنی بر عصر اطلاعات و ارتباطاتاند، هوش بانکی میبایست دگرگون شود تا انطباق بهتری با چنین بازارهایی بدست آورد. لیکن این پژوهش با هدف بررسی راهکارهای توسعهی هوش بانکی در بهبود عملکرد مالی بانکها تدوین شد. این پژوهش از نظر روش توصیفی ـ پیمایشی و از نظر هدف کاربردی میباشد. جامعهی آماری 850 نفر از کارکنان بانک ملی استان گیلان میباشند. انتخاب نمونهها به صورت نمونهگیری غیرتصادفی از نوع در دسترس بود که با توجه به جدول مورگان 170 نفر انتخاب شد. برای گردآوری دادهها از ابزار پرسشنامه محققساخته براساس طیف لیکرت استفاده شد. براساس نتایج تحلیل عاملی، سه عامل اصلی انتخاب شدند که عامل اول 56.107 درصد از کل واریانس را تبیین میکند و 11 گویه تحقیق را در خود جای داده و اهمیت بیشتری در بهبود عملکرد بانک دارند. عامل دوم 7.425 درصد از کل واریانس را تبیین میکند و 7 گویه واقع شده در آن از درجه دوم اهمیت برخوردارند. عامل سوم فقط 5.970 درصد از کل واریانس را تبیین میکند و 4 گویه قرار گرفته در آن نسبت به سایر گویهها از اهمیت کمتری برخوردارند. با توجه به مطالعهی صورت گرفته در زمینه توسعهی هوش بانکی میبایست برای بهبود عملکرد بانکها به رگولاتوری، نئوبانک و سامانه توصیهگر، مدیریت ریسک، طراحی کمپین در افزایش تعامل مشتریان و بهبود بازده بانکی در تثبیت جایگاه بانک توجه اساسی داشت.
پرونده مقاله