با پیروزی انقلاب اسلامی، نظامی حاکم شد که داعیهدار تربیت انسان و اسلامیسازی کلیه شئون و عرصههای اجتماعی جامعه بوده است. در همین راستا؛ سیاستهای متعددی هم در حوزه های مختلف جامعه، تدوین و اجرا شده است. اما به رغم همه تلاشها، شواهد حاکی از عدم حصول موفقیت مورد انتظا چکیده کامل
با پیروزی انقلاب اسلامی، نظامی حاکم شد که داعیهدار تربیت انسان و اسلامیسازی کلیه شئون و عرصههای اجتماعی جامعه بوده است. در همین راستا؛ سیاستهای متعددی هم در حوزه های مختلف جامعه، تدوین و اجرا شده است. اما به رغم همه تلاشها، شواهد حاکی از عدم حصول موفقیت مورد انتظار در تحقق اهداف فرهنگی جمهوری اسلامی و بازتولید آن میباشد. مقاله حاضر به دنبال بررسی علل و چرایی شکل گیری چالش در فرایند بازتولید فرهنگی جمهوری اسلامی ایران طی سه دهه گذشته است و در این راستا، با استفاده از روش کیفی و مطالعات اسنادی و کتابخانهای؛ تلاش خود را بر تکثریابی ساخت درونی نظام سیاسی و چالشهای برآمده از آن برای تدوین، تفسیر و اجرای یک سیاست فرهنگی منسجم و کارآمد متمرکز نموده است. بررسیها نشان می دهد بهرغم وجود الگوی فرهنگی نسبتاً واضح و مشخص؛ سیاست فرهنگی کشور، همواره با نوعی دوگانگی، عدم انسجام، گسست های مداوم و تعارض درونی در مقام تدوین، تفسیر و اجرای سیاست فرهنگی روبهرو بوده است. سیطره چنین وضعیتی بر سیاست فرهنگی، جز با قرار دادن روند حاکم بر بستر ساخت سیاسی، بلوکبندیها و تعارضات درونی و تنازعات گفتمانی جاری در آن قابل درک نخواهد بود.
پرونده مقاله