رفتار پرخطر در جوامع در حال گذار از حالت سنتی به مدرنیته (به دلیل شرایط خاص دوران گذار)، در بین گروههای اجتماعی افزایش مییابد و در روند توسعه جامعه به دلیل اثرگذاری آن بر عملکرد نیروی انسانی، چرایی گرایش به آن نیاز به بررسی دارد. بر این اساس، این پژوهش قصد دارد رفتار چکیده کامل
رفتار پرخطر در جوامع در حال گذار از حالت سنتی به مدرنیته (به دلیل شرایط خاص دوران گذار)، در بین گروههای اجتماعی افزایش مییابد و در روند توسعه جامعه به دلیل اثرگذاری آن بر عملکرد نیروی انسانی، چرایی گرایش به آن نیاز به بررسی دارد. بر این اساس، این پژوهش قصد دارد رفتار پرخطر را در بین نوجوانان و جوانان ۱۵ تا ۴۰ ساله ایرانی طی دهههای 1401-1390 موردبررسی قرار دهد.پژوهش حاضر از نوع روش فراتحلیل کمی، جامعه آماری آن 37 پژوهش که 28 سند به رعایت ملاک ورود(اعتبار و روایی، داشتن ضریب همبستگی، پیمایشی بودن و حجم نمونه) و خروج (نداشتن معیارهای علمی پژوهش) به روش نمونهگیری تعمدی از منابع علمی نورمگز، ایران داک، جهاد دانشگاهی، علم نت و ایران داک، انتخاب شدند.نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که بین متغیر مهارتهای اجتماعی (0.292)، سرمایه اجتماعی (0.183)، حمایت اجتماعی (0.143)، بیگانگی اجتماعی (0.250)، تعلقات مذهبی (0.177)، سبک زندگی (0.206)، عزتنفس اجتماعی (0.147)، پیوند افتراقی (0.231) و فشار عمومی (0.133) با رفتار پرخطر رابطه معنیداری وجود دارد. درمجموع متغیرهای معنیدار در مدل توانستهاند 0.215 از واریانس متغیر رفتار پرخطر را تبیین و پیشبینی نمایند. متناسب با یافتههای تحقیق، با ایجاد سازوکارهای کنترل اجتماعی (رسمی+ غیررسمی)، تقویت مؤلفههای سرمایهای (اقتصادی+ اجتماعی و فرهنگی) و جامعهپذیری شخصیتی جامعه ایرانی از طریق نظام مدرسه، دانشگاه و رسانههای اجتماعی، میتوان شدت گرایش به رفتار پرخطر را تعدیل کرد.
پرونده مقاله
فرهنگ سیاسی به دانش سیاسی، آگاهی سیاسی، دانش، تاکتیک، ذائقه یا نگرش سیاسی شهروندان اطلاق میشود. در ایران مسئله سیاست، مشارکت در انتخابات، حضور درصحنههای مختلف سیاسی-اجتماعی و آگاهی سیاسی شهروندان از احزاب و کاندیداها نشانگر رشد فرهنگ سیاسی آنهاست. هدف اصلی این تحقیق م چکیده کامل
فرهنگ سیاسی به دانش سیاسی، آگاهی سیاسی، دانش، تاکتیک، ذائقه یا نگرش سیاسی شهروندان اطلاق میشود. در ایران مسئله سیاست، مشارکت در انتخابات، حضور درصحنههای مختلف سیاسی-اجتماعی و آگاهی سیاسی شهروندان از احزاب و کاندیداها نشانگر رشد فرهنگ سیاسی آنهاست. هدف اصلی این تحقیق مطالعه عوامل مؤثر بر فرهنگ سیاسی شهروندان در بازه زمانی 1380 الی 1400 است. روش تحقیق از نوع فراتحلیل (کمی)، جامعه آماری آن 45 سند که 23 تحقیق (پیمایشی بودن، داشتن ضرایب همبستگی، سطح معنیداری و حجم نمونه) به روش غیر احتمالی انتخاب شدند. نتایج نشان میدهد بین سرمایه سیاسی، رسانه جمعی، سرمایه اجتماعی، سرمایه اقتصادی، عوامل فرهنگی، عوامل روانی و مسائل ملی بافرهنگ سیاسی رابطه معنیداری وجود دارد. با توجه به وجود ناهمگنی بین مطالعات فوق، از متغیرهای تعدیل گر استفادهشده است. نتایج نشان میدهد که از بین گروههای قومی قوم ترک با مقدار (0.23)، فارس (0.21)، ترکمن (0.20) و قوم کرد (0.18) بر فرهنگ سیاسی بهعنوان متغیرهای میانجی تأثیر داشته و اثر کلی آنها برابر با 0.18 درصد است. از بین نوع جامعه آماری، اساتید دانشگاه با مقدار 0.34 و دانشجویان با مقدار 0.29 و نخبگان علمی با مقدار 0.26 درصد بیشترین تأثیر را بهعنوان متغیر میانجی بر فرهنگ سیاسی داشتهاند.
پرونده مقاله