• XML

    isc pubmed crossref medra doaj doaj
  • فهرست مقالات


      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - تبیین ماهیت برنامه درسی روئیدنی و استنتاج مبانی و اصول آن در دوره پیش دبستان
        نرگس جدا مرجان کیان علی حسینی خواه مهدی سبحانی نژاد
        این پژوهش درصدد استنتاج مبانی و اصول برنامه درسی روئیدنی در دوره پیش دبستان بوده است. برای این منظور پس از تحلیل اسنادی و مفهومی ماهیت این برنامه، با بهره‌گیری از روش پژوهش استنتاج پس‌رونده به استنباط مبانی این برنامه پرداخته شده است. در طرح پس‌رونده در ابتدا کلیه مصادی چکیده کامل
        این پژوهش درصدد استنتاج مبانی و اصول برنامه درسی روئیدنی در دوره پیش دبستان بوده است. برای این منظور پس از تحلیل اسنادی و مفهومی ماهیت این برنامه، با بهره‌گیری از روش پژوهش استنتاج پس‌رونده به استنباط مبانی این برنامه پرداخته شده است. در طرح پس‌رونده در ابتدا کلیه مصادیق این برنامه از 60 سند معتبر ملی و بین‌المللی (کتب، مقالات، رساله‌های مکتوب و الکترونیکی) از سال 1994 تا سال 2020 استخراج شدند، سپس به منظور تجزیه‌وتحلیل داده‌های جمع‌آوری شده در سه مرحله، کدگذاری باز، محوری و گزینشی داده‌ها دسته‌بندی و حدود 31 مبنا احصاء شد. در ادامه با بهره‌گیری از روش استنتاج پیش‌رونده اصول ناظر به هر مبنا استنتاج شدند. نمونه‌گیری مورد استفاده در این پژوهش، از نوع هدفمند بوده است؛ چراکه به بررسی اسناد موثر در فهم مسئله پژوهش پرداخته شده است. جهت اعتباربخشی نتایج حاصل از این پژوهش، مراحل کدگذاری در تعامل با متخصصین برنامه‌ریزی درسی و فلسفه تعلیم و تربیت، حدود 10 بار مورد بازنگری دقیق قرار گرفتند. اهم یافته‌ها پیرامون ماهیت برنامه درسی روئیدنی عبارتند از پدیده‌ای منعطف، پویا و مارپیچ چندبعدی با سطح مقطع‌های متفاوت. مهم‌ترین مبانی برنامه درسی روئیدنی در دوره پیش‌دبستان عبارتند از اینکه کودک موجودی منعطف با ابعاد همه‌جانبه، دارای هویت اجتماعی و استعدادهای منحصربفرد است و معرفت نیز اکتشافی، پویا، بدیع و متناظر با علایق کودکان است. برخی از اصول اساسی برنامه درسی روئیدنی نیز شامل جامع‌نگری به کودک، توجه به تفاوت‌های فردی، تدارک امکان کندوکاو، ارتباط با پدیده موردمطالعه و فرضیه‌سازی هستند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - مرور سیستماتیک مؤلفه‌های حمایت از شکل‌گیری PCK در میان نومعلمان
        مریم خدارحمی مصطفی قادری محبوبه خسروی محمود مهرمحمدی
        از آنجا که PCK به عنوان یکی از ارکان دانش معلمی در نظر گرفته می‌شود، این مطالعۀ با هدف درک چگونگی حمایت از PCKو طبقه‌بندی مؤلفه‌ها و عوامل حمایت از شکل‌گیری آن انجام شده است. این مطالعۀ مروری سیستماتیک از ۱۱ سال تحقیق در فاصلۀ سال‌های (۲۰۲۱-۲۰۱۰) در زمینه مؤلفه‌های حمای چکیده کامل
        از آنجا که PCK به عنوان یکی از ارکان دانش معلمی در نظر گرفته می‌شود، این مطالعۀ با هدف درک چگونگی حمایت از PCKو طبقه‌بندی مؤلفه‌ها و عوامل حمایت از شکل‌گیری آن انجام شده است. این مطالعۀ مروری سیستماتیک از ۱۱ سال تحقیق در فاصلۀ سال‌های (۲۰۲۱-۲۰۱۰) در زمینه مؤلفه‌های حمایت از شکل‌گیری PCK است. کلیدواژه‌های مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از:‌ توسعۀ PCK، حمایت از شکل‌گیری PCK نومعلمان، دانش موضوعی-تربیتی و آموزش معلمان، برنامۀ حمایت از نومعلمان، رشد حرفه‌ای و دانش موضوعی-تربیتی که در پایگاههای Science Direct، Google Scholar ، Eric ، Scopus ، Sage ، Web of Science جستجو شد. در جستجوی اولیه ۷۵۰ مقاله شناسایی شد که در مرحلۀ اول غربالگری ۹۵ مطالعۀ مرتبط به دست آمد؛ در نهایت در مرحلۀ دوم غربالگری، پس از بررسی متن کامل مطالعات و ارزیابی آنها با استفاده از ابزار ارزیابی روش‌های ترکیبی (MMAT) ۳۹ مقاله وارد فرایند مرور سیستماتیک شدند. تجزیه و تحلیل مطالعات بر ۱۲ مؤلفه و ۹ گروه بازیگر تأکید داشت که از میان ۱۲ مؤلفه، مؤلفه‌های نقش برنامه‌های آماده‌سازی معلمان در توسعۀ PCK ، PCK مبتنی بر تجربۀ شخصی و رشد تأمل معلمان همسو با توسعۀ PCK به عنوان مؤلفه‌های اصلی حمایت از شکل‌گیری PCK شناخته شده‌اند. سایر مؤلفه‌ها عبارتند از: توسعۀ PCK در جامعۀ یادگیرندگان تدریس، رشد حرفه‌ای مبتنی بر PCK، برنامۀ مربیگری با محوریت PCK، حمایت رسمی مدارس از شکل‌گیری PCK، تسلط به حیطۀ موضوعی به عنوان معلم، تأثیر متقابل توسعۀ PCK و رشد باورهای سازندۀ معلم، توسعۀ PCK در بستر آموزش مجازی، تجارب زیستۀ مشترک با دانش‌آموزان. در این مطالعۀ، چندین بازیگر از ادبیات مربوطه شناسایی و بر اساس درصد به ۹ دسته طبقه‌بندی شدند که شامل معلم راهنما، نومعلمان، مدیران مدارس، مسئولان برگزاری دوره‌ها در دانشگاه، دانش‌آموزان، همکاران، استاد راهنما، محققان و والدینند و از بین آنها معلم راهنما، نومعلمان، مدیران مدارس و مسئولان برگزاری دوره‌ها در دانشگاه به عنوان بازیگران برتر شکل‌گیری PCK شناخته می‌شوند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - صلاحیت‌های دانشی و پداگوژیک معلمان
        ابراهیم اصابت طبری محمد نوربان کیومرث دمساز
        این پژوهش با هدف مطالعۀ نظام‌مند و با استفاده از پژوهش‌های انجام‌شده توسط محققان داخلی و خارجی در بیست سال گذشته در مورد صلاحیت‌های دانش و مهارت‌های تربیتی معلم (Pedagogie) به مرحلۀ اجرا درآمد. روش به کار گرفته‌شده در این تحقیق، روش مروری بوده و در این رابطه از بین 150 چکیده کامل
        این پژوهش با هدف مطالعۀ نظام‌مند و با استفاده از پژوهش‌های انجام‌شده توسط محققان داخلی و خارجی در بیست سال گذشته در مورد صلاحیت‌های دانش و مهارت‌های تربیتی معلم (Pedagogie) به مرحلۀ اجرا درآمد. روش به کار گرفته‌شده در این تحقیق، روش مروری بوده و در این رابطه از بین 150 پژوهش‌ انجام‌شده طی بیست سال در فاصلۀ سال‌های 1378 تا سال1398 دربارۀ موضوع به ‌عنوان حوزۀ پژوهش، پژوهشگر با 43 پژوهش به سطح اشباع داده‌ای رسیدند و با استخراج نتایج به‌دست‌آمده به ‌صورت واحدهای معنایی و کدگذاری صلاحیت‌ها از نوع استقرایی،74 کد در مرحلۀ نخست ایجاد و با روش فراترکیب در 13 مقوله سازمان‌دهی شدند و در نهایت سه درون‌مایه از صلاحیت‌ها به دست آمد که عبارتند از: 1-درون‌مایۀ صلاحیت‌های پیش‌نیاز با پنج مؤلفۀ صلاحیت‌های عمومی، مهارت‌های ارتباطی، علاقه‌مندی به حرفۀ معلمی، توسعۀ حرفه‌ای، منش معلمی.2-درون‌مایۀ صلاحیت‌های برنامۀ‌ریزی با شش مؤلفۀ درک موضوع درسی، تطبیق برنامۀ با فراگیران، آماده‌سازی موضوع درسی برای تدریس، شناخت فراگیران و صلاحیت عمومی.3- درون‌مایۀ صلاحیت‌های اجرا و ارزشیابی با هفت مؤلفۀ فعال‌سازی دانش‌آموزان، مدیریت کلاس درس، شناخت فراگیران، سازمان‌دهی فرایندهای یاددهی و یادگیری، مهارت‌های ارتباطی و مهارت‌های تدریس مطلوب طبقه‌بندی گردید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - طراحی و اعتباربخشی الگوی بهینۀ برنامۀ درسی سواد مالی برای دانش‌آموزان دورۀ متوسطۀ اول
        نفیسه عباسپور اصفهانی جواد حاتمی علیرضا صادق زاده قمصری محسن ایمانی نائینی عادل پیغامی
        هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتباربخشی الگوی بهینۀ برنامۀ درسی سواد مالی برای دانش آموزان دورۀ متوسطۀ اول بود. برای گردآوری داده ها از رویکرد کیفی به شیوۀ تطبیقی و اسنادپژوهی استفاده شد. جامعۀ پژوهش شامل اسناد سواد مالی طی بازۀ زمانی 2020-2000 بود. نمونه گیری به شیوۀ هدفم چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتباربخشی الگوی بهینۀ برنامۀ درسی سواد مالی برای دانش آموزان دورۀ متوسطۀ اول بود. برای گردآوری داده ها از رویکرد کیفی به شیوۀ تطبیقی و اسنادپژوهی استفاده شد. جامعۀ پژوهش شامل اسناد سواد مالی طی بازۀ زمانی 2020-2000 بود. نمونه گیری به شیوۀ هدفمند انجام شد و حجم نمونه شامل 90 سند بود. مبنای تحلیل و کدگذاری داده ها واحد مضمون بود. روایی داده ها از طریق سه سویه سـازی و چـک کـردن همکاران پژوهشگر اصلی و اعتباربخشی از طریق اجرای مجدد، حاصل شد. یافته ها مطابق با الگوی اکر در قالب مؤلفه های برنامۀ درسی سواد مالی شاملِ منطق، اهداف، محتوا، فرصت های یادگیری، منابع، نقش معلم، زمان، فضا، گروه بندی و ارزشیابی، تبیین گردید. برای اعتباربخشی الگوی پیشنهادی از شیوۀ گروه کانونی استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل، ویژگی های مؤلفۀ اهداف برنامۀ درسی سواد مالی بدین صورت اولویت بندی گردید: 1) آماده سازی نوجوانان در مدیریت امور مالی؛ 2) حصول امنیت مالی در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی؛ 3) برنامه‌ریزی های کوتاه مدت و بلندمدت مالی؛ 4) آینده نگری و مسئولیت پذیری مالی؛ 5) خودکارآمدی مالی و کارآفرینی؛ 6) ایجاد نگرش انتقادی نسبت به مسائل مالی؛ 7) تقویت قدرت تجزیه و تحلیل و حل مسائل مالی و 8) درونی سازی ارزش های دینی و اخلاقی. همچنین، تدوین استانداردهای ملی سواد مالی پیشنهاد شد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - طراحى چارچوب «کارگاه آموزشى» به‌منظور ارتقاء صلاحیت حرفه‌ای اعضاى هیئت‌علمی مبتنى بر استانداردهاى سازمان ملى کارآفرینی و اعتبار یابی آن از منظر متخصصان ذی‌ربط
        پروانه تقی نژاد عزت اله نادری مریم سیف نراقی
        هدف پژوهش حاضر طراحى چارچوبی برای کارگاه آموزش کارآفرینی به‌منظور ارتقاء صلاحیت حرفه‌ای اعضاى هیئت‌علمی دانشگاه مبتنى بر استانداردهاى سازمان ملى کارآفرینی و اعتبار یابی آن از منظر متخصصان ذی‌ربط بود. به لحاظ روش‌شناسی، این مطالعه آمیخته از نوع اکتشافی است. جامعه آماری س چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر طراحى چارچوبی برای کارگاه آموزش کارآفرینی به‌منظور ارتقاء صلاحیت حرفه‌ای اعضاى هیئت‌علمی دانشگاه مبتنى بر استانداردهاى سازمان ملى کارآفرینی و اعتبار یابی آن از منظر متخصصان ذی‌ربط بود. به لحاظ روش‌شناسی، این مطالعه آمیخته از نوع اکتشافی است. جامعه آماری سه دسته شامل کلیه اعضای هیئت‌علمی دانشگاه، متخصصان برنامه‌ریزی درسی و متخصصان کارآفرینی دانشگاه های شهرستان ارومیه بودند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود که به‌تمامی افراد ارسال شد. بعد از پیگیری های لازم، در بعضی مواقع طی تماس با افراد، از دسته ی اعضای هیئت‌علمی دانشگاه، 261 نفر، از متخصصان برنامه درسی 27 نفر و از دسته ی متخصصان کارآفرینی 49 نفر به پرسشنامه پاسخ دادند. در طراحی چارچوب پیشنهادی برنامه درسی کارگاه های آموزشی در سه حوزه شناختی، عاطفی و مهارتی، برای عنصر اهداف برنامه درسی کارگاه آموزشی 11 ویژگی، محتوا 13 ویژگی، فعالیت های یادگیری 12 ویژگی، روش های تدریس 18 ویژگی و ارزشیابی 9 ویژگی استخراج و پیشنهاد گردید. برای بررسی نظرات گروه های مختلف در مورد ویژگی های پیشنهادی از آمار توصیفی و برای اعتبار یابی چارچوب برنامه درسی پیشنهادشده، از آزمون خی دو استفاده‌شده است؛ و انجام تحلیل های آماری از نرم افزار SPSS و برای ترسیم الگوی نهایی از نرم افزار Visio استفاده گردید. یافته ها نشان داد که ازنظر گروه های نمونه اعتبار چارچوب ارائه‌شده مورد تائید است و الگوی پیشنهادشده برای برگزاری کارگاه آموزشی کارآفرینی برای اساتید اعتبار دارد. پیشنهاد می شود از یافته های به‌دست‌آمده برای تدوین برنامه درسی کارگاه های آموزشی کارآفرینی توانمندسازی اساتید بهره گرفته شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - مرور نظام‌مند مطالعات کلاس‌های چندپایه
        سارا ابراهیمی
        هدف این پژوهش، مرور نظام‌مند مطالعات کلاس‌های چندپایه در ایران برای دسته‌بندی و ارائۀ تصویری کلی از چالش‌های کلاس‌های چندپایه و راهکارهای شناسایی‌شده و تحلیل آن‌ها بود. پژوهش حاضر به روش کیفی از نوع مرور نظام‌مند انجام شد. پژوهش‌های معتبر از طریق جست‌وجوی الکترونیکی کلی چکیده کامل
        هدف این پژوهش، مرور نظام‌مند مطالعات کلاس‌های چندپایه در ایران برای دسته‌بندی و ارائۀ تصویری کلی از چالش‌های کلاس‌های چندپایه و راهکارهای شناسایی‌شده و تحلیل آن‌ها بود. پژوهش حاضر به روش کیفی از نوع مرور نظام‌مند انجام شد. پژوهش‌های معتبر از طریق جست‌وجوی الکترونیکی کلیدواژه‌های کلاس‌های چندپایه، آموزش چندپایه و تدریس چندپایه در پایگاه‌های علمی مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، مجلات تخصصی نور، گوگل اسکولار، پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران، بانک اطلاعات نشریات کشور، پرتال جامع علوم انسانی و سامانه نشر مجلات علمی دانشگاه تهران با در نظر گرفتن بازۀ زمانی 1386-1399 انجام شد. فرایند شناسایی، غربالگری، تعیین صلاحیت و ورود به مطالعۀ نمونه بر اساس بیانیۀ پریزما صورت گرفت. در جست‌وجوهای انجام شده 204 مطالعه برای انجام مرور نظام‌مند شناسایی شدند که پس از حذف موارد تکراری و غربالگری‌های صورت گرفته شده، در نهایت 35 پژوهش که دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفتند. مستندات انتخاب‌شده بر اساس فراتحلیل کیفی مورد بررسی قرار گرفت. در تحلیل چالش‌های مربوط به کلاس‌های چندپایه، یافته‌ها حاکی از پنج طبقۀ اصلی از چالش‌ها شاملِ چالش‌های مربوط به معلمان، دانش‌آموزان، جامعه و محیط، عناصر برنامۀ درسی و نظام چندپایه بود که به صورت جداگانه و یا ترکیبی بررسی شد. همچنین در مرور پژوهش‌ها، راهکار اصلی برای رفع هریک از این چالش‌ها، طراحی و تدوین برنامۀ درسی سازگار با ویژگی‌های دانش‌آموزان و ویژگی‌های جامعۀ محلی بود. برنامه‌ای که از یک ‌سو وفادار به برنامۀ درسی ملی و از سوی دیگر مرتبط با واقعیت‌های کلاس‌های چندپایه و جامعه محلی باشد. بر این اساس، پیشنهاد می‌شود برنامۀ درسی ملی با همکاری معلمان و کارشناسان چندپایه تعدیل شود؛ به ‌گونه‌ای که بتوان برنامۀ درسی کلاس‌های تک‌پایه را بر اساس برنامۀ درسی کلاس‌های چندپایه تطبیق و یکپارچه نمود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - تبیین اهداف برنامه درسی آموزش خانواده در مدارس دوره ابتدایی
        آزیتا قرنجیک علی اصغر بیانی حسن صائمی حسین فکوری حاجیار
        هدف این پژوهش" تبیین اهداف برنامه درسی آموزش خانواده در مدارس دوره ابتدایی " است . رویکرد پژوهش کیفی و با روش تحلیل محتوای قراردادی (رویکرد استقرایی) بود. جامعه ی هدف 20 نفر از اعضای هیئت علمی گروه های برنامه ریزی درسی، جامعه شناسان ، مشاوران و مدرسان آموزش خانواده و رو چکیده کامل
        هدف این پژوهش" تبیین اهداف برنامه درسی آموزش خانواده در مدارس دوره ابتدایی " است . رویکرد پژوهش کیفی و با روش تحلیل محتوای قراردادی (رویکرد استقرایی) بود. جامعه ی هدف 20 نفر از اعضای هیئت علمی گروه های برنامه ریزی درسی، جامعه شناسان ، مشاوران و مدرسان آموزش خانواده و روانشناسان بودند وبا روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات ، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود . برای روایی و پایایی داده ها ازمعیارهای قابلیت اعتبار و قابلیت تایید استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل محتوای قراردادی مبتنی بر استقرا بهره گرفته شد . تحلیل داده ها منجر به استخراج70 مفهوم، 12 مقوله ی فرعی و 5 مقوله ی اصلی شد .مقولات اصلی پدیدار شده شامل: "ارتقای سواد رسانه ای"،"آگاهی نسبت به آداب و مهارتهای زیستن"، "مشارکت خانواده‌ها و نقش والدگری"، "شناخت نسبت به مراحل رشد و زندگی کودکان" و "آگاهی نسبت به اصول و مبانی تعلیم و تربیت" می باشند. نتایج حاصل می تواند در برنامه ریزی واجرای هرچه بهتر دوره‌های آموزش خانواده درمدارس دوره ابتدایی تسهیلگر باشد و برنامه‌ریزان و مجریان این دوره ها نیز می توانند در بعد عملی از آن بهره گیرند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - بررسی میزان هماهنگی و انطباق برنامه درسی قصد شده، اجرا شده با کسب شده درس دانش خانواده و جمعیت در جهت تقریب بین این سه برنامه
        علی زارعی مرضیه دهقانی
        هدف پژوهش حاضر بررسی میزان هماهنگی و انطباق برنامه درسی قصد شده، اجرا شده با کسب شده دانش خانواده و جمعیت در جهت تقریب بین این سه برنامه بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی در نظام تعلیم و تربیت است. روش پژوهش در بخش برنامه درسی قصد شده تکنیک تحلیل محتوا بود که اهداف کتاب چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر بررسی میزان هماهنگی و انطباق برنامه درسی قصد شده، اجرا شده با کسب شده دانش خانواده و جمعیت در جهت تقریب بین این سه برنامه بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی در نظام تعلیم و تربیت است. روش پژوهش در بخش برنامه درسی قصد شده تکنیک تحلیل محتوا بود که اهداف کتاب درسی با اهداف سند بالادستی مطابقت داده شد. در بخش برنامه درسی اجرا شده از روش پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی استفاده شد و کلاس‌های درس دانش خانواده و جمعیت مورد واکاوی قرار گرفت. در بخش برنامه درسی کسب شده نیز از روش پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی استفاده شد که میدان پژوهش، شامل دانشجویان دوره کارشناسی دانشکده علوم تربیتی و روان‌شناسی دانشگاه تهران بودند که به وسیله نمونه‌گیری هدفمند در پژوهش جای گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که مطابقت خوبی بین اهداف سند بالادستی و اهداف کتاب دانش خانواده و جمعیت ویراست دوم وجود دارد. به نظر می‌رسد که محتوای این درس را استادان به صورت کاربردی در کلاس درس بیان کرده‌اند که نشان از برنامه درسی کسب شده در دانشجویان است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - شناسایی مولفه های پرسشگری استراتژیک در راستای توسعه پایدار نظام آموزش عمومی
        محمد ادیبان اسماعیل کاظم پور زهره شکیبایی
        پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های پرسشگری استراتژیک در راستای توسعه پایدار نظام آموزش عمومی انجام پذیرفت. تحقیق حاضر از نوع پژوهش کیفی و با روش گراندد تئوری(Grounded Theory)یا نظریه داده بنیاد انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش را تمامی صاحبنظران حوزه علوم تربیتی و مدیریت چکیده کامل
        پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های پرسشگری استراتژیک در راستای توسعه پایدار نظام آموزش عمومی انجام پذیرفت. تحقیق حاضر از نوع پژوهش کیفی و با روش گراندد تئوری(Grounded Theory)یا نظریه داده بنیاد انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش را تمامی صاحبنظران حوزه علوم تربیتی و مدیریت آموزشی تشکیل می دهد. روش نمونه گیری به صورت روش هدفمند ملاک محور است که حجم نمونه آن براساس قاعده اشباع نظری با 12 نفر از خبرگان دانشگاهی تشکیل می دهد. در این روش نمونه گیری هدف پژوهشگر انتخاب مواردی است که با توجه به هدف تحقیق، سرشار از اطلاعات باشند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، مصاحبه نیمه ساختار یافته است. برای سنجش روایی و اعتبار مصاحبه ها؛ اعتبار، انتقال پذیری، اطمینان پذیری و تاییدپذیری مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تجزیه و تحلیل مصاحبه ها، 430 کد باز اولیه، 147 کد باز ثانویه،42 مفهوم و 19 مقوله می باشد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که پرسشگری استراتژیک بر توسعه رویکرد پژوهشی، روش های فعال یادگیری، نقد منصفانه، خلق دانش جدید و نظرگاههای افق آفرین، پرسشگری هوشمندانه و تعالی بخش، تغییر وضع موجود و پاسخگو کردن نظام آموزشی تاکید می کند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - نقد و تحلیل سند برنامه درسی ملی بر مبنای انطباق با نیازهای آموزشی دانش‌آموزان پیش‌دبستانی و دوره اول ابتدایی عشایر با تاکید بر رویکرد دانش بومی
        یعقوب رحیمی پردنجانی
        هدف پژوهش حاضر نقد و تحلیل برنامه درسی ملی بر مبنای انطباق با نیازهای آموزشی دانش آموزان پیش دبستانی و دوره اول ابتدایی عشایر با تاکید بر رویکرد دانش بومی بود.روش تحقیق مورد استفاده تحلیل محتوا بود. جامعه این پژوهش 15 عنوان اصلی سند برنامه درسی ملی که به کمک ابزار چک لی چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر نقد و تحلیل برنامه درسی ملی بر مبنای انطباق با نیازهای آموزشی دانش آموزان پیش دبستانی و دوره اول ابتدایی عشایر با تاکید بر رویکرد دانش بومی بود.روش تحقیق مورد استفاده تحلیل محتوا بود. جامعه این پژوهش 15 عنوان اصلی سند برنامه درسی ملی که به کمک ابزار چک لیست محتوا کدگذاری شد. واحد تحلیل متن (پاراگراف) بوده است. بدین منظور ابتدا نیازهای آموزشی از طریق مطالعه مبانی نظری شناسایی و به کمک تکنیک دلفی در سه حیطه دسته بندی شد؛ سپس محتوای سند برنامه درسی ملی بر اساس این نیازها تحلیل و نقد گردید. نتایج بررسی حاکی از توجه نسبی سند به نیازهای آمورشی بود؛طوری که حوزه تجارب یادگیری اصول ناظر برنامه های درسی، مبانی فلسفی و عملی و چشم اندازها به طور مستقیم و مناسب به مولفه های بوم شناختی تمرکز داشت؛ و بند اصول ناظر بر فرایند یاددهی و یادگیری این موضوع را کمتر مد نظر داشته است. همچنین بقیه بندها به صورت تلویحی و کلی به استفاده از این رویکرد اشاره داشته اند. در بخش دوم، در مجموع 6 مورد نقد برداشت شده که می توان به کلی گویی متن سند در مورد مبانی جامعه شناختی ، معرفی نکردن برنامه اجرایی خاص برای آموزش عشایر با توجه به ظرفیت های طبیعی موجود و توجه کمتر سند به برخی مولفه های رویکردهای دانش بومی اشاره کرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        11 - طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه ‌درسی زمینه- محور با تاکید بر ارتباط‌گرایی برای آموزش علوم تجربی
        سعید اسدپور علیرضا عصاره غلامعلی احمدی محمدرضا امام جمعه
        پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی زمینه- محور با تاکید بر ارتباط گرایی برای آموزش علوم تجربی متوسطه اول انجام شد. روش پژوهش از نوع آمیخته و طرح اکتشافی است. در بخش کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار برای طراحی الگو و در بخش کمی از روش پیمایشی برا چکیده کامل
        پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی زمینه- محور با تاکید بر ارتباط گرایی برای آموزش علوم تجربی متوسطه اول انجام شد. روش پژوهش از نوع آمیخته و طرح اکتشافی است. در بخش کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار برای طراحی الگو و در بخش کمی از روش پیمایشی برای اعتبارسنجی الگو استفاده شد. داده ها از طریق اسناد بالادستی و متون علمی در بازه زمانی 2020- 2000 و مصاحبه نیمه ساختار یافته به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی با 10 نفر از صاحب نظران گردآوری گردید. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی، کدگذاری استقرایی و در بخش کمی، تحلیل عاملی تأییدی، شاخص های توصیفی میانگین، انحراف معیار و آزمون استنباطی کندال (w) بود. پس از دستیابی به الگوی پیشنهادی از طریق پرسشنامه محقق ساخته با 30 نفر از صاحب‌نظران به روش نمونه گیری هدفمند جهت اعتبارسنجی الگو نظرخواهی شد. از جمله نتایج به دست آمده در این پژوهش، 72 کد محوری مربوط به ویژگی های عناصر منطق، هدف، محتوا، نقش معلم، فعالیت های یادگیری، گروه بندی، منابع، زمان، مکان و ارزشیابی بود. در مرحله کمی، پس از تحلیل عاملی تأییدی پرسش نامه محقق ساخته توسط نرم افزار PLS، 2 متغیر به دلیل داشتن بار عاملی کمتر از 5/0 از الگوی اولیه حذف شده و الگوی اصلاح شده، با 70 متغیر، پس از تحلیل عاملی تأییدی و برازش مناسب و همچنین بررسی توافق صاحب نظران، اعتبارسنجی و ارائه شد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        12 - مقایسۀ اثربخشی مداخلۀ فرانظری ویژۀ دانش‌آموزان دارای فرسودگی تحصیلی با آموزش راهبردهای فراشناختی بر انگیزش تحصیلی دانش‌آموزان پسر مقطع دوم متوسطه
        سید پیمان امامی غلامرضا منشئی امیر قمرانی
        هدف این پژوهش مقایسۀ اثربخشی مداخلۀ فرانظری ویژۀ دانش‌آموزان دارای فرسودگی تحصیلی با آموزش راهبردهای فراشناختی برانگیزش تحصیلی دانش‌آموزان پسر مقطع دوم متوسطۀ شهر اصفهان بود. در پژوهش حاضر روش تحقیق نیمه‌آزمایشی بود. جامعۀ آماری شامل دانش‌آموزان پسر دارای فرسودگی تحصیلی چکیده کامل
        هدف این پژوهش مقایسۀ اثربخشی مداخلۀ فرانظری ویژۀ دانش‌آموزان دارای فرسودگی تحصیلی با آموزش راهبردهای فراشناختی برانگیزش تحصیلی دانش‌آموزان پسر مقطع دوم متوسطۀ شهر اصفهان بود. در پژوهش حاضر روش تحقیق نیمه‌آزمایشی بود. جامعۀ آماری شامل دانش‌آموزان پسر دارای فرسودگی تحصیلی در مقطع دوم متوسطه در سال 1398 و نمونۀ پژوهش ۴۵ نفر از دانش‌آموزان بودند که بر اساس معیارهای ورود و به شیوۀ دردسترس انتخاب و به روش تصادفی در سه گروه ۱۵ نفره قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامۀ فرسودگی تحصیلی (برسو و همکاران ۱۹۹۷) و انگیزش تحصیلی (ولرند،1992) بود که در مطالعۀ ویسانی و همکاران (1391) آلفای کرونباخ آن تأیید گردیده است که بر روی دو گروه اول مداخلۀ فرانظری و آموزش راهبردهای فراشناختی اجرا گردید و گروه کنترل هیچ مداخلۀ‌ای دریافت نکرد. سپس از هر سه گروه پس‌آزمون و پیگیری به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از تحلیل کواریانس استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین اثربخشی مداخلۀ فرانظری با آموزش راهبردهای فراشناختی بر انگیزش تحصیلی دانش‌آموزان تفاوت معناداری (p<0.05) وجود دارد ولی مداخلۀ فرانظری نسبت به آموزش راهبردهای فراشناختی تأثیر و دوام بیشتری دارد. پرونده مقاله