در میان عارفان شهیر تاریخ اسلامی، نام ابوالقاسم جنید بغدادی کم همتاست. او به اعتبار درجات بالای سلوک، تحسین و تأیید معاصرانش و البته کرامات و عبارات لطیفی که از او نقل شده، جایگاه ممتازی دارد. عمدة آشنایی مخاطبان فارسیزبان در عصر حاضر، تنها با توجه به ذکر وی در تذکرةال چکیده کامل
در میان عارفان شهیر تاریخ اسلامی، نام ابوالقاسم جنید بغدادی کم همتاست. او به اعتبار درجات بالای سلوک، تحسین و تأیید معاصرانش و البته کرامات و عبارات لطیفی که از او نقل شده، جایگاه ممتازی دارد. عمدة آشنایی مخاطبان فارسیزبان در عصر حاضر، تنها با توجه به ذکر وی در تذکرةالاولیای عطار است؛ با این حال بررسیها نشان میدهد که بسیاری از آثار عرفانی و تذکرههای دیگر نیز، توجه ویژهای به این شخصیت داشتهاند. بررسیهای بیشتر، گویای این موضوع است که در بسیاری از تذکرهها و آثار عرفانی، سخن از یک جنید واحد نمیشود، بلکه در ادوار مختلف و زیر قلم آفرینندۀ نویسندگان، معرفی و تشریح شخصیت جنید تفاوتهایی پیدا کرده است. مقالۀ حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی میکوشد شکل ساختاری پنهان این روایات گوناگون دربارۀ این عارف را بررسی و تبیین نماید. نتایج نشان میدهد که تنها با در نظر گرفتن و کنار هم قرار دادنِ این آثار متفاوت، میتوان به شکل ساختاری، سیمای واحدی از جنید رصد کرد. هرچند سلایق نویسندگان بنا بر دلایل مختلف، یکسان نیست، اما گویی به تدریج در متون آنها، سیمای جنید، کمالی مجزّا بیش از آنچه این عارف شهیر در زمان حیات واقعیاش تجربه کرده، یافته است.
پرونده مقاله
نقد اسطورهای رویکردی، میان رشتهای بر پایة انسانشناختی، روانشناسی، تاریخ ادیان و تاریخ تمدن است که به تأویل اثر و بنمایههای موجود در آن میپردازد. این مقاله با روش تحلیلی ـ تطبیقی و رویکرد نقد اسطورهای، به تفسیر و تحلیل نگارههای شاهنامة شاملو بر اساس الگوهای ساخت چکیده کامل
نقد اسطورهای رویکردی، میان رشتهای بر پایة انسانشناختی، روانشناسی، تاریخ ادیان و تاریخ تمدن است که به تأویل اثر و بنمایههای موجود در آن میپردازد. این مقاله با روش تحلیلی ـ تطبیقی و رویکرد نقد اسطورهای، به تفسیر و تحلیل نگارههای شاهنامة شاملو بر اساس الگوهای ساختارگرایانه نورتروپ فرای، پرداخته است. کمبود پژوهشهای اسطورهای در آثار هنری، ضرورت این تحقیق را نمایان میکند. بیشتر این تحقیقات در زمینة ادبیات و متون ادبی شاهنامه بوده و تا کنون پژوهشی با استفاده از نظریات فرای بر روی آثار هنری صورت نگرفته است. هدف این پژوهش، شناسایی نمادها و کهنالگوهای موجود در نگارههای شاهنامة شاملو و قرار دادن آن در نظریۀ میتوس فرای، بر اساس روش نقد اسطورهای است و از این میان، هشت نگارة مرتبط با جنگ بزرگ کیخسرو تحلیل شده است. نتایج بدست آمده نشان از آن دارد که در روایت جنگ بزرگ کیخسرو، بیشترین نزدیکی را در چرخة فصول با میتوس رمانس و کمدی و کمترین ارتباط را با گونة تراژدی و هزل دارد.
پرونده مقاله
رمان من و عجیب و غریب اثری است در ژانر فانتزی که برای ردۀ سنی نوجوان نوشته شده است. عناصر و شخصیتهای موجود در این رمان از الگوهایی اسطورهای تأثیر پذیرفتهاند. در واقع گونۀ فانتزی در این اثر از نوع فانتزی اسطورهای است و بنیانی ژرف در پی اجزای آن نهفته است. پژوهش حاضر چکیده کامل
رمان من و عجیب و غریب اثری است در ژانر فانتزی که برای ردۀ سنی نوجوان نوشته شده است. عناصر و شخصیتهای موجود در این رمان از الگوهایی اسطورهای تأثیر پذیرفتهاند. در واقع گونۀ فانتزی در این اثر از نوع فانتزی اسطورهای است و بنیانی ژرف در پی اجزای آن نهفته است. پژوهش حاضر به شیوۀ تحلیلی ـ تطبیقی و نقد اسطورهای در نظر دارد به تحلیل و کاوش نهانگرایانۀ رازها و مفاهیم اسطورهای موجود در داستان بپردازد. شخصیت نوجوان داستان در مرحلۀ بلوغ قرار دارد و وظیفهای به او محوّل شده است که برای انجام آن، وارد سرزمینی ناشناخته میشود. نتایج نشان دهندة آن است که مناسک و رفتارهای بنیادینی که لازمۀ عبور از مرحلۀ کودکی به جوانی است، در این داستان نمادینه شده است. عبور از این مقطع و انجام مأموریتی حیاتی که همانا کشف دانۀ زندگی و بازگرداندن حیات به سرزمین باستان است، خویشکاری او در سیر این بلوغ به شمار میرود. شخصیتهای زن، درختی ساکن در سرزمین باستان، متأثر از کهنالگوی قداست درختان هستند. شخصیت پری رودخانه که نگهبان آب است، از ایزدبانوبان مقدّس ادوار کهن بهره جسته است. عناصری چون صدف، اشک جزو نمادهای باروری و مادینه به شمار میروند. همچنین هیولای گرسنگی به عنوان عنصر شرّ خاستگاهی اسطورهای دارد.
پرونده مقاله
منظومههای رمزی و تمثیلی، که از شاهکارهای ادبی ایران زمین محسوب میشوند، نمونههایی در سرزمینهای دیگر، نظیر دو اثر از مشرق زمین به نامهای ئیچینگ و فنگشنینآی دارند. پژوهش حاضر به شیوة تحلیلی ـ تطبیقی در نظر دارد به مقایسه و مطابقت منطقالطیر با این دو کتاب بپردازد چکیده کامل
منظومههای رمزی و تمثیلی، که از شاهکارهای ادبی ایران زمین محسوب میشوند، نمونههایی در سرزمینهای دیگر، نظیر دو اثر از مشرق زمین به نامهای ئیچینگ و فنگشنینآی دارند. پژوهش حاضر به شیوة تحلیلی ـ تطبیقی در نظر دارد به مقایسه و مطابقت منطقالطیر با این دو کتاب بپردازد. در هر سه اثر از پرندگانی چون سیمرغ، بط، خروس، غاز و درنا در حوزة سیروسلوک عرفانی سخن به میان آمده است. با توجه به قدمت این دو کتاب و تحقیقات انجام شده میتوان گفت که چینیان در حوزة مذهب و برخی صنایع، متأثر از ایران پیش از اسلام بودهاند، اما پس از اسلام در حوزة فرهنگی و تجاری، هنر، نمادپردازی، داستانهای ادبی و عرفانی، سبکهای نگارش در متون نظم و نثر شباهتهای زیادی میان آنان وجود دارد و در این میان، عطار مستثنی از این امر نبوده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که شباهتهایی میان الگوها، کنشها و تناسبهای (توجه به سیروسلوک، طهارت، تهذیب باطنی، دوری از خودفریفتگی، توجه به غایتالغایات و تحمل مشکلات و مصائب سلوک با اشراف اندیشه ابدیّت و جاودانگی) میان پرندگان یادشده در هر دو فرهنگ و ادب عرفانی وجود دارد.
پرونده مقاله
خواجه احمد کاسانی (866 ـ949 ق) از عارفان معروف نقشبندیة ماوراءالنهر است که بیش از سیرساله در حوزة عرفان تألیف کرده است. بیشتر این رسالهها به صورت نسخة خطی در کتابخانههای مختلف موجود و به صورت معدود و پراکنده در چند مقاله یا پایاننامه معرفی و یا تصحیح شدهاند. موضوع چکیده کامل
خواجه احمد کاسانی (866 ـ949 ق) از عارفان معروف نقشبندیة ماوراءالنهر است که بیش از سیرساله در حوزة عرفان تألیف کرده است. بیشتر این رسالهها به صورت نسخة خطی در کتابخانههای مختلف موجود و به صورت معدود و پراکنده در چند مقاله یا پایاننامه معرفی و یا تصحیح شدهاند. موضوع رسالهها، عرفانی و تعاریف اصطلاحات گاه مشابه کشف المحجوب و گاه شرح دیدگاههای بهاءالدین نقشبند است. البته در این میان دیدگاههای خاص و متفاوت عرفانی وی نیز دیده میشود. پژوهش حاضر به شیوة توصیفی ـ تحلیلی، تلاش دارد ضمن مطالعة رسالههای کاسانی، دیدگاههای عرفانی وی و تعاریفش را از برخی اصطلاحات بررسی کند. یافتههای پژوهش نشان میدهد کاسانی در بیان دیدگاهها و اصطلاحات عرفانی، از الگوی معرفتی خاصی پیروی نمیکند و در هر رساله، موضوعی مشخص را محور قرار داده است. در بیشتر رسالههای وی به صورت تقریبی مطالب پراکنده و پرتکرار دربارة برخی اصطلاحات عرفانی چون: فنا و بقا، غیبت و حضور و... دیده میشود. تعاریف وی از این اصطلاحات گاه برگرفته از کتابهای عرفانی پیشین و گاه برساختة خودش است. کاسانی در شرح موضوعات عرفانی به شدت تحت تأثیر مولانا است و در رسالههای وی استشهاد به ابیات مثنوی بسیار دیده میشود.
پرونده مقاله
یکی از میراثهای ماندگار عارفان و مشایخ تصوف، مکتوبات آنان است. مکتوبات، نامههایی است که عارفان و صوفیان اغلب به قصد بیان تعالیم، اندرز و ارشاد و ذکر پارهای از رموز عرفانی، حقایق حکمی و معارف الهی به معاصران خود مینوشتند. به بیان دیگر از دیرباز مکاتبات و گفتگوهای نوش چکیده کامل
یکی از میراثهای ماندگار عارفان و مشایخ تصوف، مکتوبات آنان است. مکتوبات، نامههایی است که عارفان و صوفیان اغلب به قصد بیان تعالیم، اندرز و ارشاد و ذکر پارهای از رموز عرفانی، حقایق حکمی و معارف الهی به معاصران خود مینوشتند. به بیان دیگر از دیرباز مکاتبات و گفتگوهای نوشتاری در بین صوفیه به مثابۀ وسیلة تعلیم و پرسش و پاسخ معمول بوده و مشایخ طریقت برای بیان اندیشههای خود از ساختار نامهها بهره میگرفتند. نامههای قطبالعارفین، ذوالنون مصری و تاجالعارفین، جنید بغدادی نخستین مکتوبات بازمانده از پیشگامان طریقت است. این نامهها در شمار منابع دست اولی است که به زبان عربی، با نثری صوفیانه و عباراتی در شرح تعالیم عرفانی و عقاید متصوفه نگاشته شده است. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی وجوه مختلف مکاتبات این دو عارف نامی میپردازد و هدف آن تحلیل شاخصههای ساختاری و محتوایی و واکاوی درونمایههای پنهان در نامههای آنهاست. از جمله نتایج حاصل از این پژوهش عبارت است از: گردآوری و انتشار فهرستی نظام یافته از مکاتبات پراکندة ذوالنون مصری و جنید بغدادی، به دست دادن تحلیل و تصویری از ساختار و شکل مکاتبات، شیوة نوشتاری، ارکان، انواع، چگونگی تبادل، محتوا، کارکرد، دقایق و اشارات معنایی، راویان و مخاطبان نامهها.
پرونده مقاله
اصل تضاد یونگ، از مهمترین عوامل رشد و شکوفایی شخصیّت در بخش ناخودآگاه جمعی است که علاوه بر تحوّل در ساختار شخصیّت، برانگیزانندة اصلی کل رفتار و تولیدکنندة کل انرژی روان است. براساس این اصل روانشناختی، آدمی که در برابر گرایشهای مختلف، دچار کشمکش و فشار روانی میشود، س چکیده کامل
اصل تضاد یونگ، از مهمترین عوامل رشد و شکوفایی شخصیّت در بخش ناخودآگاه جمعی است که علاوه بر تحوّل در ساختار شخصیّت، برانگیزانندة اصلی کل رفتار و تولیدکنندة کل انرژی روان است. براساس این اصل روانشناختی، آدمی که در برابر گرایشهای مختلف، دچار کشمکش و فشار روانی میشود، سعی مینماید برای از بینبردن آن فشار روانی، با ارادة خود، فعالیت نماید و به سوی ترقّی و کمال پیش رود. با بررسی آثار ادبی میتوان مقایسهای علمی میان اصل تضاد یونگ؛ یعنی شدّت کارکرد انرژی روان در شخصیّت با برخی نظریههای فیزیکی از جمله اصل بقای انرژی برقرار نمود که دارای ساختار بنیادی ثابتی است. پژوهش حاضر با روش تحلیلی ـ تطبیقی و با هدف نشاندادن کارکرد انرژی روانی در شخصیّتهای اسطورهای، سعی دارد میزان تأثیرپذیری و شدّت عملکرد پدیدآورندگانی همچون احمد شاملو و إمل دنقل را در این باب بررسی کند. نتیجة پژوهش آن است که این دو شاعر نوپرداز، با بهرهگیری از تکنیک نقاب (پرسونا) و نشاندادن ماهیّت مفهومی و انرژی تولیدشده در شخصیّتهای اسطورهای کهن، شدّت عملکرد روانی خود را به عنوان پدیدآور در برابر ناملایمات و ناکامیهای جهان پیرامونشان، با خلق اسطورههای نو و دریافت انرژی قدرتمند اسطورهای، در لایههای معنادار سرودههای خود، به خوبی نشان دادهاند.
پرونده مقاله
مطلوب هر آن چیزی است که آدمی خواهان و طالب آن است. شناخت مطلوبهای بشری به فرد کمک میکند تا به جای نزاع بر سر مطلوبهای اجتماعی، فردی و جمعی به دنبال کسب مطلوبهای اخلاقی و روانشناختی باشد تا زندگی معناداری داشته و به مطلوبهای ذاتی خود از جمله آرامش برسد. این مقاله چکیده کامل
مطلوب هر آن چیزی است که آدمی خواهان و طالب آن است. شناخت مطلوبهای بشری به فرد کمک میکند تا به جای نزاع بر سر مطلوبهای اجتماعی، فردی و جمعی به دنبال کسب مطلوبهای اخلاقی و روانشناختی باشد تا زندگی معناداری داشته و به مطلوبهای ذاتی خود از جمله آرامش برسد. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی مهمترین مطلوبهای بشری از دیدگاه روزبهان بقلی با توجه به انتزاعی و انضمامی بودن گزارهها پرداخته است. انتزاع و انضمام گزارهها که همان درجۀ کلّیّت و جزئیّت آنهاست در گفتمان ادبی عرفانی حائز اهمیت است؛ خصوصاً از این نظر که آیا عرفا با کلیگوییهای خود پیروانشان را بلاتکلیف ساختهاند یا با انضمامی کردن مطالب بر میزان قطعیت کلام خود افزوده و آنها را در مسیری مشخص رهنمون کردهاند. روزبهان در عبهرالعاشقین با زبانی استعاری تجربیاتش را تصویرگری کرده و در شرح شطحیات، متنی واقعگرایانه برای تفسیر متونی فراواقعگرایانه ارائه داده و هر دو متن را با انواع روشهای توصیفی، انضمامی ساخته است. وی مجموع مطلوبهای اجتماعی فردی و جمعی را مطلوبهای بالغیری میداند که باید در خدمت کمالجویی و کسب مطلوبهای اخلاقی مانند عشقورزی قرار گیرند تا انسان را به مطلوبهای ذاتی و روانشناختی مانند آرامش و معنایافتگی رهنمون سازند.
پرونده مقاله
بسیاری از مضامین معدنالدرر منطبق با مفاهیم اساطیری است و باورهای اساطیری نقش بارزی در شکلگیری مطالب این تذکرة عرفانی دارد. این پژوهش به روش تحلیلی ـ تطبیقی به بررسی تجربة عرفانی و مراحل سیر و سلوک شیخ حاجی ناصرالدین عمر مرشدی بر مبنای نظریة جوزف کمپبل پرداخته است. هدف چکیده کامل
بسیاری از مضامین معدنالدرر منطبق با مفاهیم اساطیری است و باورهای اساطیری نقش بارزی در شکلگیری مطالب این تذکرة عرفانی دارد. این پژوهش به روش تحلیلی ـ تطبیقی به بررسی تجربة عرفانی و مراحل سیر و سلوک شیخ حاجی ناصرالدین عمر مرشدی بر مبنای نظریة جوزف کمپبل پرداخته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان سنخیّت مضامین معدنالدرر با نظریة جوزف کمپبل و موارد انطباق عرفان با اسطوره است. نتایج تحقیق نشان میدهد که قداست اسطورهای قهرمان معدنالدرر، همانند ایزدان و دیرینهالگوها است. مطابق با نظریة تکاسطورة کمپبل، سفر قهرمان معدنالدرر در سه مرحلة: عزیمت، تشرف و بازگشت قابل تبیین است. شیخ مرشدی به عنوای قهرمان جستجوگر برای تحقق فردانیت، سفر انفسی خود را با ندای آهو آغاز، و با گذر از آستان و خروج از زهدان غار، تولدی دوباره را تجربه میکند و با گذراندن آیین تشرف و بازگشت، به تجلّی مقدّس دست مییابد. در پایان سفر انفسی، قهرمان به مقامی فراتر از تضادها دست مییابد و خداوند در همه چیز برای او متجلی میشود. شیخ مرشدی در تجربة عرفانی خود، الگوهای اساطیری را تکرار میکند. بسیاری از حکایتهای معدنالدرر با مؤلفههای سفر قهرمان کمپبل همخوانی دارد و تنها در برخی از مؤلفهها جابهجایی دیده میشود.
پرونده مقاله
عشق، بیانگر عمیقترین نوع ارتباط بین انسانهاست و همواره میتواند صورتهای متفاوتی به خود بگیرد. بر این اساس، تمامی انسانها در رابطة عاشقانه از یک الگوی واحد عاطفی پیروی نمیکنند؛ گاه ممکن است دست به خشونت و یا مجازات دیگری بزنند. اسطورۀ رعنا در منطقۀ گیل چکیده کامل
عشق، بیانگر عمیقترین نوع ارتباط بین انسانهاست و همواره میتواند صورتهای متفاوتی به خود بگیرد. بر این اساس، تمامی انسانها در رابطة عاشقانه از یک الگوی واحد عاطفی پیروی نمیکنند؛ گاه ممکن است دست به خشونت و یا مجازات دیگری بزنند. اسطورۀ رعنا در منطقۀ گیلان، پیدایش گونهای عشق و دلدادگی و سرنوشت نافرجام در نظام اربابرعیتی حاکم بر جامعه است. پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیل محتوا، و با رویکرد اسطورهکاوی و بررسی روایت، درصدد توضیح عناصر تأثیرگذار بازنگری اسطورة عاشقانه رعنا است؛ همچنین هدف از این پژوهش، بررسی ابعاد گوناگون روایت اسطورهای و شرایط گفتمانی، پیرامتنی و فرامتنی آن است.برای شناخت بهتر رمزگانهای موجود در روایت، اسطورهکاوی میکوشد با تأکید بر روانکاوی و جامعهکاوی علاوه بر مطالعة متن، به مطالعۀ فرهنگ و گفتمانهای حاکم بر اثر نیز بپردازد. نتایج پژوهش بیان میکند که، روابط انسانی، بهویژه عاطفی میتواند بیانگر وضعیت تکاملی یک جامعه باشد و اگر جامعهای بخواهد هویت زیباییشناسی بومی خود را حراست نماید، راهی جز شناخت گذشتۀ خویش و توجه به اسطورههای بومی خود ندارد؛ زیرا، اسطورهها الگوهای رفتاری و کرداری افراد جامعه تلقی میشوند و در بیشتر موارد، تأثیرگذاری آنها به صورت ناخودآگاه انجام میگیرد.
پرونده مقاله