-
دسترسی آزاد مقاله
1 - اثر محافظت عصبی گرلین بر روی اجسام سیاه در مدل پارکینسونی القاءشده با MPTP
ندا نیکوکلام نظیفسابقه وهدف:بیماری پارکینسون یک اختلال پیشرونده حرکتی درسیستم عصبی مرکزی است .این بیماری باعث ازدست دادن نورون های دوپامینرژیک مسیر نیگرواستریاتال که در مغز میانی از ناحیه توده سیاه به جسم مخطط می رود، همراه است.گرلین به عنوان یک محافظت کننده ی نورونی در بیماری پارکینسون چکیده کاملسابقه وهدف:بیماری پارکینسون یک اختلال پیشرونده حرکتی درسیستم عصبی مرکزی است .این بیماری باعث ازدست دادن نورون های دوپامینرژیک مسیر نیگرواستریاتال که در مغز میانی از ناحیه توده سیاه به جسم مخطط می رود، همراه است.گرلین به عنوان یک محافظت کننده ی نورونی در بیماری پارکینسون نقش ایفا می کند. هدف از این مطالعه بررسی اثر محافظتی عصبی گرلین بر روی اجسام سیاه در مدل پارکینسونی القاء شده با MPTP می باشد. مواد وروش ها: تعداد40سرموش نر نژاد NMRI به طور تصادفی به 5 گروه زیر تقسیم شدند: کنترل، سالین ، پارکینسون، پارکینسون+گرلین mg/kg 0.0002، پارکینسون+گرلین mg/kg 0.0004.بیماری پارکینسون به وسیله تزریق MPTP به مدت 4 روز متوالی ( mg/kg, i.p 25) ایجاد گردید. درمان با گرلین به صورت تزریق داخل صفاقی یک روز بعد از ایجاد بیماری به مدت 30روز انجام شد . برای سنجش کاتالپسی از تست بار استفاده شد. در پایان پروتکل بافت مغز را جداسازی و رنگ آمیزی هماتوکسیلین -ائوزین H&E)) انجام شد.همچنین سطح فاکتور نکروزدهنده تومورآلفا (TNF-a) و اینترلوکین -10 (IL-10)درجسم سیاه ومخطط به روش الایزا اندازه گیری شد. نتایج: گرلین به طور موثری موجب کاهش میزان کاتالپسی و جلوگیری از کاهش نورون های دوپامینرژیک در جسم سیاه وکاهش معناداری سطح TNF-a وافزایش معناداری سطح IL-10 درجسم سیاه ومخطط شده است . نتیجه گیری : براساس نتایج این مطالعه می توان نتیجه گرفت که گرلین دارای نقش حفاظتی می باشد؛ و باعث بهبودکاتالپسی، کاهش فاکتور های التهابی وافزایش فاکتورهای ضد التهابی در حیوانات پارکینسونی می گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - بررسی الگوی بیان ژن گیرنده فاکتور رشد شبه انسولین-1 تحت تأثیر فاکتور نکروز تومور-آلفا در سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از مغز استخوان انسان
زینب صحرائیان مریم آیت اللهی رامین یعقوبیمقدمه و هدف:نارساییهای حاد کبدی از جمله بیماریهای مهم کبدی محسوب میشوند که خطر مرگ و میر آنها بسیار بالا میباشد.پیشنهاد شده است که سلول درمانی جایگزین مناسبی به جای پیوند کل کبد، در درمان نارساییهای حاد کبدی میباشد. سلولهای بنیادی مزانشیمی یکی از مهمترین سلوله چکیده کاملمقدمه و هدف:نارساییهای حاد کبدی از جمله بیماریهای مهم کبدی محسوب میشوند که خطر مرگ و میر آنها بسیار بالا میباشد.پیشنهاد شده است که سلول درمانی جایگزین مناسبی به جای پیوند کل کبد، در درمان نارساییهای حاد کبدی میباشد. سلولهای بنیادی مزانشیمی یکی از مهمترین سلولها در زمینه سلول درمانی هستند که از منابع مختلفی از جمله مغز استخوان بهدست می آیند. فاکتور رشد شبه انسولین-1 (IGF-I) پس از اتصال به گیرنده خود (IGF-IR) در ترمیم بافت کبد تأثیر بهسزایی دارد. ما در این تحقیق به بررسی الگوی بیان ژن IGF-IRدر سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از مغز استخوان انسان تحت تأثیر فاکتور نکروز تومور-آلفا (TNF-α) پرداخته شده است.روشکار:پس از استخراج سلولهای بنیادی مزانشیمی از حدود 5 میلیلیتر مغز استخوان افراد دهنده سالم مراجعه کننده به بخش پیوند مغز استخوان بیمارستان نمازی شیراز (پس از اخذ رضایتنامه)، سلولها جداسازی و کشت شدند. شناسایی آنها با شیوه فلوسایتومتری انجام گرفت. سلولهای پاساژ چهارم با مقدار ng/mL1 در زمانهای مختلف (2، 10 ، 24 و 48 ساعت) تحت تأثیر فاکتور التهابی TNF-αتیمار شدند. میزان بیان ژن IGF-IRدر سلولهای بنیادی مزانشیمی تیمار نشده و تیمار شده با TNF-αبا روش Real TimePCRمورد بررسی قرار گرفت.یافتهها:نتایج آنالیز فلوسایتومتری نشان داد که سلولهای بنیادی مزانشیمی نسبت به بیان مارکر CD90مثبت بودند، در حالیکه نسبت به بیان مارکرهای CD45وCD80منفی میباشند. در سلولهای بنیادی مزانشیمی تیمارشده با TNF-αنسبت به گروه کنترل افزایش بیان ژن IGF-IRمشاهده شد. بیشترین میزان بیان ژن IGF-IRدر گروه سلولی تیمارشده باng/mL1 فاکتور التهابی به مدت 10 ساعت بهدست آمد. نتیجه گیری:الگوی افزایش بیان ژن IGF-IRدر سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از مغز استخوان انسان تحت تأثیر TNF-α، از یک رفتار وابسته به زمان تبعیت میکند. این نتیجه میتواند در آینده در زمینه سلول درمانی نارساییهای حاد کبدی کاربرد کلینیکی داشته باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - تاثیر تمرینات استقامتی و مصرف عصاره گزنه بر بیان ژن BCL-2و TNF-αدر موش های مبتلا به سرطان ملانوما
لیلا موسوی علیرضا براری اسیه عباسی دلویی حسین عابد نطنزیزمینه و هدف: ملانوما وخیم ترین نوع سرطان پوست است که از سلول های رنگدانه ای ملانین تشکیل شده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرینات استقامتی و مصرف گزنه بر بیان ژن BCL-2و TNF-αدر موش های مبتلا به سرطان ملانوما بود.روش کار: آزمودنی ها شامل موش های صحرایی نر ویس چکیده کاملزمینه و هدف: ملانوما وخیم ترین نوع سرطان پوست است که از سلول های رنگدانه ای ملانین تشکیل شده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرینات استقامتی و مصرف گزنه بر بیان ژن BCL-2و TNF-αدر موش های مبتلا به سرطان ملانوما بود.روش کار: آزمودنی ها شامل موش های صحرایی نر ویستار بودند که پس از سازگاری دو هفته ای به صورت تصادفی به 4 گروه شامل گروه های: کنترل، تمرین، عصاره و تمرین+عصاره تقسیم شدند. برنامه تمرین شامل 30 دقیقه دویدن روی تردمیل بدون شیب و با سرعت 16 متر در دقیقه برای هفته اول بود و هر هفته یک متر بر دقیقه اضافه شد تا در هفته هشتم به 22 متر بر دقیقه رسید. یک هفته پس از القا سرطان ملانوما، گروه تجربی میزان 30 mg/kg/dayعصاره اتانولی گیاه گزنه را به روش خوراکی و به مدت 8 هفته مصرف کردند.برای اندازه گیری میزان بیان ژن از RT PCR استفاده شد.یافتهها: تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که مصرف عصاره گزنه و تمرینات استقامتی بر سطح بیان ژنBCL-2 و TNF-αدر موش های مبتلا به سرطان ملانوما در گروه های مختلف کاهش معناداری دارد(به ترتیب p=0.000 ,p=0.025). هم چنین نتایج نشان داد که تفاوت سطح تغییرات بیان ژنBCL-2 و TNF-αبین گروه تمرین+عصاره با گروه کنترل(به ترتیب p=0.002 ,p=0.014)کاهش معناداری داشت.نتیجه گیری: فعالیت بدنی منظم همراه با مصرف عصاره گزنه احتمالاً می تواند از طریق کاهش عوامل التهابی منجر به کاهش عوامل ضد آپوپتوزی و ایجاد آپوپتوز در سلول های سرطانی شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - تاثیر چهار هفته تمرینات تناوبی با شدت بالا و حجمهای متفاوت بر IL-6،TNF-α و hs-CRP دختران جوان دارای اضافه وزن و چاق
رسول دخت عبدیان عزیزه احمدیهدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه تاثیر چهار هفته تمرینات تناوبی با شدت بالا و با حجمهای متفاوت بر IL-6،TNF-α و hs-CRP دختران جوان دارای اضافهوزن و چاق است.روش:تعداد 24 دختر دارای اضافهوزن و چاق (kg/m225BMI>) داوطلبانه انتخاب شدند و بهطور تصادفی در سه گروه HIIT1 ( چکیده کاملهدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه تاثیر چهار هفته تمرینات تناوبی با شدت بالا و با حجمهای متفاوت بر IL-6،TNF-α و hs-CRP دختران جوان دارای اضافهوزن و چاق است.روش:تعداد 24 دختر دارای اضافهوزن و چاق (kg/m225BMI>) داوطلبانه انتخاب شدند و بهطور تصادفی در سه گروه HIIT1 (8=n)، گروه HIIT2 (8=n) و گروه کنترل (8=n) قرار گرفتند. آزمودنیهای گروه HIIT1 در هر جلسه چهار ست 30 ثانیهای دویدن با شدت 19 الی 20 میزان درکفشاربورگ (RPE)، دو دقیقه استراحت بین ستها و گروه HIIT2 چهار ست دویدن 60 ثانیهای با همان شدت و چهار دقیقه استراحت بین ستها را انجام دادند. تمرین سه جلسه در هفته و به مدت چهار هفته اجرا شد. نمونههای خونی جهت اندازهگیری مقادیر سرمی IL-6،TNF-α و hs-CRP 48 ساعت قبل و 48 ساعت بعد از تمرین ارزیابی شد. برای تحلیل دادهها از آزمون آنالیز واریانس (ANOVA) مخلوط بینگروهی و درونگروهی در سطح معنیداری (P<0.05) استفاده شد.یافته ها: میانگین hs-CRP تنها در گروه HIIT2 افزایش معنیداری داشت(P<0.05) . بین گروهها تفاوت معنیداری مشاهده نشد (0.377=p). میانگین IL-6 تنها در گروه HIIT2 کاهش معنیداری داشت(P<0.05) . در تغییرات بین گروهی، تنها بین گروه HIIT2 و گروه کنترل تفاوت معنیداری مشاهده شد (0.031=p). میانگین TNF-α تنها در گروه HIIT2 کاهش معنیداری را نشان داد (P<0.05). در پسآزمون تنها بین گروه HIIT2 و گروهکنترل تفاوت معنیداری مشاهده شد (0.042=p).نتیجه گیری: به نظر میرسد تمرینات HIIT میانمدت در مقایسه با کوتاهمدت باعث کاهش شاخصهای التهابی IL-6، TNF-α میشود و احتمالا در کاهش میزان ابتلای این افراد به بیماریهای قلبی و متابولیک نقش داشته باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - اثر عصاره آبی ساقه کاسنی (Cichorium intybus L.) بر پارامترهای بیوشیمیایی سرم و ادرار در موش های صحرایی نر مبتلا به سنگ کلیه
مریم طهرانی پور مهدیه الزمان امامیان غلامحسن واعظی خدیجه نژاد شاهرخ آبادیکاسنی در طب سنتی به عنوان محافظ کلیه و سنگشکن استفاده میشود. در این مطالعه اثر عصاره آبی ساقه کاسنی بر پیشگیری از ایجاد سنگ اگزالات کلسیم در کلیه رت ها بررسی شد. 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار در چهار گروه شامل کنترل سالم، گروه دریافت کننده اتیلن گلیکول، گروه های پیش چکیده کاملکاسنی در طب سنتی به عنوان محافظ کلیه و سنگشکن استفاده میشود. در این مطالعه اثر عصاره آبی ساقه کاسنی بر پیشگیری از ایجاد سنگ اگزالات کلسیم در کلیه رت ها بررسی شد. 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار در چهار گروه شامل کنترل سالم، گروه دریافت کننده اتیلن گلیکول، گروه های پیشگیری با دوزهای mg/kg 200 و mg/kg50 با تزریق داخل صفاقی عصاره آبی ساقه کاسنی به همراه ٪1 اتیلن گلیکول، به مدت 30 روز آزمایش شدند. در روزهای صفر، 15و 30، سطح کلسیم، اسید اوریک، سیترات، کراتینین، pH و حجم ادرار و روز 31، سطح سرمی کلسیم، اسید اوریک و کراتینین تعیین شد. RNAاز بافت کلیه استخراج و cDNA سنتز شد. توسط تکنیک Real time PCR، سطح بیان ژن های کد کننده IL-1β، TNF-α مورد بررسی قرار گرفت. آنالیز دادها به کمک آزمون ANOVA، تستTukey و نرم افزار SPSS انجام شد. در گروه های پیشگیری سطح ادراری کلسیم (روز 15 و دوز 50 میلی گرم/کیلوگرم) و سطح سیترات ادرار ( روز 15) و سطح سرمی کلسیم، اسید اوریک، کراتینین و بیان ژن کد کننده TNF-α کاهش معنی دار یافت. حجم ادرار (روز30) و بیان ژن IL-1β (دوز200 میلی گرم/کیلوگرم) نیز افزایش معنی دار یافت. احتمالا ساقه کاسنی به دلیل خاصیت دیورتیک، موجب کاهش کلسیم ادرار در دوز mg/kg50 و پارامترهای سرم شده است. اما در دوز mg/kg 200، تاثیری بر پیشگیری از تشکیل سنگ کلیه ندارد و موجب افزایش التهاب کلیوی ناشی از افزایش IL-1β و برخی پارامترهای اداری نیز شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - تاثیر تمرین هوازی و مکمل اکتاپامین بر سطوح بیان ژنی NFkB و TNF-α در بافت قلب رت های مسموم شده با روغن های عمیق حرارت دیده
فائقه جعفری آملی سید علی حسینی محمد علی آذربایجانی پروین فرزانگیزمینه و هدف : روغن های عمیق حرارت دیده (DFO) که در تهیه ی غذا های فست فود مورد استفاده قرار می گیرند و به عنوان یک ریسک فاکتور تلقی می شوند.که می توانند سیستم ایمنی را تحت تاثیر قرار دهند. از سوی دیگر فعالیت های بدنی به ویژه تمرینات هوازی و استفاده از مکمل های گیاهی تأث چکیده کاملزمینه و هدف : روغن های عمیق حرارت دیده (DFO) که در تهیه ی غذا های فست فود مورد استفاده قرار می گیرند و به عنوان یک ریسک فاکتور تلقی می شوند.که می توانند سیستم ایمنی را تحت تاثیر قرار دهند. از سوی دیگر فعالیت های بدنی به ویژه تمرینات هوازی و استفاده از مکمل های گیاهی تأثیر به سزائی بر کاهش اثرات سوء مصرف این غذاها و بهبود عملکرد سیستم ایمنی دارند.. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر تمرینات هوازی (T) و اکتاپامین (O) بر سطوح بیان ژنی NFkB و TNF-α در بافت قلب موش های صحرایی مسموم شده با DFO بود.روش شناسی: در این مطالعه تجربی 25 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار خریداری و در 5 گروه 5 سری 1) کنترل، 2) DFO، 3) DFO+T، 4) DFO+O و 5) DFO+T+O قرار گرفتند. در مدت 4 هفته موش های صحرایی گروه های 2 تا 5 DFO را به صورت گاواژ دریافت نمودند، گروه های 3 و 5 روی نوارگردان 5 جلسه در هفته با شدت متوسط دویدند همچنین گروه های 4 و 5 μmol/kg81 مکمل اکتاپامین را 5 روز در هفته به صورت صفاقی دریافت نمودند. جهت تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق از آزمون های اماری کالموگروف- اسمیرنوف، t مستقل و آنالیز واریانس دو طرفه استفاده شد (05/0p<).یافته ها: DFO اثر معنی داری بر افزایش افزایش سطوح بیان ژنی NFkB (p=0.005) و TNF-α (p=0.001) داشت؛ تمرین اثر معنی داری بر کاهش NFkB (p=0.01) و TNF-α (p=0.007) داشت؛ مصرف اکتاپامین اثر معنی داری بر کاهش NFkB (p=0.001) و TNF-α (p=0.001) داشت با این وجود اثرات تعاملی تمرین و مصرف اکتاپامین بربیان ژن NFkB (p=0.57) و TNF-α (p=0.20) معنی دار نبود.نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرینات هوازی و مصرف اکتاپامین هر کدام به تنهایی دارای اثرات ضد التهابی در بافت قلب موش های صحرایی مسموم شده DFO می باشند با این وجود دارای اثرات تعاملی ضد التهابی قابل ملاحظه ائی نمی باشند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - نقشDNA باکتریایی هم تیپ به عنوان اجوانت در ایجاد پاسخ های ایمنی هومورال و سلولی علیه آلودگی با پاستورلا مالتوسیدا در گوسفندان
کیواندخت عباسی یحیی تهمتن الهام معظمیان محمد حسین حسینیسابقه و هدف: پاستورلا مالتوسیدا عامل بیماری پاستورلوز می باشد. حیوانات و گاهی انسان با این باکتری درگیر می شوند. هدف این مطالعه ارزیابی پاسخ های ایمنی در گوسفندان واکسینه شده با آنتی ژن غیرفعال همراه با اجوانت آلوم و AbDNA از طریق ردیابی میزان IgG و سایتوکین در سرم چکیده کاملسابقه و هدف: پاستورلا مالتوسیدا عامل بیماری پاستورلوز می باشد. حیوانات و گاهی انسان با این باکتری درگیر می شوند. هدف این مطالعه ارزیابی پاسخ های ایمنی در گوسفندان واکسینه شده با آنتی ژن غیرفعال همراه با اجوانت آلوم و AbDNA از طریق ردیابی میزان IgG و سایتوکین در سرم بود.مواد و روش ها: گوسفندان با دو دوز واکسن غیرفعال شده با فرمالین به فاصله 2 هفته ایمن شدند.در این واکسن ها از آلوم و DNA پاستورلا مالتوسیدا سروتیپ A بهعنوان اجوانت استفاده گردید. درهر مرحله، یک سیسی ایمونوژن بهصورت زیرجلدی به حیوانات تلقیح شد. پس از طراحی الایزا، پاسخ ایمنی اکتسابی با اندازه گیری تیتر آنتی بادی اختصاصی IgG و اندازه گیری TNF-α بر روی نمونه های سرم و کشت سلول لنفوسیت بررسی شد.یافته ها: نتایج نشان داد تیتر آنتی بادی در گروه دریافت کننده DNA نسبت به گروه دریافت کننده آلوم و گروه های کنترل بالاتر بود. بالاترین سطح آنتی بادی (1/463) مربوط به گروه FIV-AbDNA در هفته چهارم بود. در گروه FIV-Alum بالاترین تیتر 1/054 بود که نشان از پاسخ ایمنی ضعیف تر نسبت به گروه DNA می باشد. پس از ایمن سازی، AbDNA باعث افزایش تولید TNF-α نیز گردید. بطور کلی تیتر TNF-α در حیوانات ایمن شده نسبت به گروه های کنترل افزایش معناداری داشت. بالاترین تیتر TNF-α (1/44) مربوط به گروه FIV-AbDNA در نمونه سرم بود.نتیجه گیری: آنتی ژن پاستورلا مالتوسیدا همراه با DNA باکتریایی به عنوان اجوانت، گزینه ای برای ساخت واکسن های جدید علیه پاستورلا مالتوسیدا می باشد. با توجه به توانایی AbDNA در ایجاد پاسخ های ایمنی به واسطه آزاد سازی سایتوکاین های مختلف، ارزیابی انواع سایتوکاین ها پیشنهاد می گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - Ethanol Consumption Promotes TNF-α Signaling Pathway in Rat Kidney: Rescue Effect of Curcumin
Amin Abdollahzade Fard Mahrokh Samadi Alireza Shirpoor Yousef RasmiTumor necrosis factor-α (TNFα) has several biological effects, including cell death, cell apoptosis and proliferation, and differentiation, as well as immune modulation. We characterized the alteration in TNF-α and the key receptors and molecular media چکیده کاملTumor necrosis factor-α (TNFα) has several biological effects, including cell death, cell apoptosis and proliferation, and differentiation, as well as immune modulation. We characterized the alteration in TNF-α and the key receptors and molecular mediators related to TNF-α signaling pathway in the kidney after exposure to ethanol alone or in combination with curcumin (Cr). Accordingly, 24 male Wistar rats in 3 groups of control, ethanol, and Cr-treated - ethanolic groups were treated for six weeks. The ethanol group showed a significant elevation in TNF-α, nuclear factor-κB (NF-κB), and endothelin 1 (ET1) than the control group. TNF-α receptor 1 (TNFR1), TNF-α receptor 2 (TNFR2) and vascular endothelial growth factor receptor 2 (VEGFR2) were found with a significant down-regulation, and of TNF-receptor-associated factor 2 (TRAF2) and receptor-interacting protein-1 (RIP-1), and activator protein-1 (AP-1) were found with an up-regulation in the ethanol group than the control group. Cr and ethanol decreased the gene expression of TRAF-2, RIP-1 and AP-1, as well as increased the gene expression of TNFR1. Cr administration restored the increased levels of TNF-α, NF-κB and endothelin to these levels in the control group. Therefore, ethanol-related kidney injury addressed by our previous studies and others may in part be associated with the TNF-α signaling pathway, and such impacts can be rescued by Cr as an antioxidant and anti-inflammatory compound. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - ارزیابی اثر محافظتی پیکوماریک اسید بر میزان TNF-α و بیلیروبین در اثر ضایعات ناشی از آسیب ایسکمی-رپرفیوژن کبدی در موش صحرایی
فرخنده پرویزی سید علی مرد پریچهره یغمایی سید علی حائری روحانیآسیب ایسکمی-رپرفیوژن کبد یک عارضه اصلی در بسیاری از مشکلات بالینی مانند برداشتن کبد، پیوند کبد و تروما است. پیکوماریک اسید از گروه پلیفنلی که از مشتقات سینامیک اسید حاصل شده، به دنبال ایسکمی-رپرفیوژن می تواند موجب کاهش اکسیداتیواسترس، انفارکتوس و آسیب عصبی در مغز میشو چکیده کاملآسیب ایسکمی-رپرفیوژن کبد یک عارضه اصلی در بسیاری از مشکلات بالینی مانند برداشتن کبد، پیوند کبد و تروما است. پیکوماریک اسید از گروه پلیفنلی که از مشتقات سینامیک اسید حاصل شده، به دنبال ایسکمی-رپرفیوژن می تواند موجب کاهش اکسیداتیواسترس، انفارکتوس و آسیب عصبی در مغز میشود. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثر محافظتی پیکوماریک اسید بر میزان TNF-α و بیلیروبین در اثر ضایعات ناشی از آسیب ایسکمی-رپرفیوژن کبدی در موش صحرایی انجام شد. در این مطالعه از 40 موش در 5 گروه 8 تایی (گروه شم، گروه کنترل (NC)، گروه القای ایسکمی-رپرفیوژن (IR-CO)، گروه پیش درمان با پیکوماریک اسید (PC) و گروه پیکوماریک اسید با القای ایسکمی-رپرفیوژن (PC-IR) استفاده شد. گروههای شم و القای ایسکمی–رپرفیوژن،DMSO 7 درصد (2 میلی لیتر بر کیلوگرم) دریافت کردند، گروه کنترل 2 میلی لیتر/کیلوگرم نرمال سالین دربافت کرد، گروه پیش درمان با پیکوماریک اسید و پیکوماریک اسید با القای ایسکمی-رپرفیوژن، پیکوماریک اسید (100 میلی گرم/ کیلوگرم) را بصورت صفاقی و به مدت 7 روز متوالی دریافت کردند. سپس گروههای شم، NCو PCلاپاراتومی شدند. گروههای PC-IR و IR-CO علاوه بر لاپاراتومی تحت 45 دقیقه ایسکمی و 60 دقیقه رپرفیوژن قرار گرفتند. نمونه خون برای آنالیز بیوشیمیایی آنزیم کبدی بیلیروبین و TNF-α برداشته شد. نتایج نشان داد که آسیب ایسکمی رپرفیوژن موجب اخلال در عملکرد کبد از طریق افزایش سطح بیلی روبین و TNF-αمی شود. همچنین پیکوماریک اسید موجب کاهش سطح سرمی آنزیم کبدی بیلیروبین و TNF-α در بافت کبد شده است. پیکوماریک اسید سبب کاهش سطح آنزیم کبدی بیلی روبین و فاکتور التهابی TNF-α میشود. پیکوماریک اسید با خاصیت ضدالتهابی یک عامل بسیار قوی در برابر آسیب اکسیداتیو ناشی از ایسکمی-رپرفیوژن در بافت کبد میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - تاثیر یک وهله فعالیت رکاب زدن همراه و بدون محدودیت جریان خون بر غلظتهای سرمی تستوسترون، کورتیزول و فاکتور نکروز توموری آلفا در مردان سالم
عیدی علیجانی مهسا محسن زاده فاطمه آقاسیهدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر یک وهله فعالیت رکاب زدن همراه و بدون محدودیت جریان خون بر غلظت های سرمی هورمون تستوسترون، کورتیزول و فاکتور نکروز توموری آلفا در مردان سالم بود. بدین منظور 16 نفر از اعضای باشگاه آر 8 نیاوران انتخاب شدند. آزمودنیها بر اساس توان به دو گروه چکیده کاملهدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر یک وهله فعالیت رکاب زدن همراه و بدون محدودیت جریان خون بر غلظت های سرمی هورمون تستوسترون، کورتیزول و فاکتور نکروز توموری آلفا در مردان سالم بود. بدین منظور 16 نفر از اعضای باشگاه آر 8 نیاوران انتخاب شدند. آزمودنیها بر اساس توان به دو گروه رکاب زدن همراه با انسداد عروق پا و رکاب زدن بدون انسداد تقسیم شدند. جلسه تمرین شامل 3 وهله سه دقیقه ای رکاب زدن با شدت 50 درصد Wmax بود که بین هر وهله 30-45 ثانیه استراحت وجود داشت. گروه بدون انسداد نیز همین پروتکل را انجام داد با این تفاوت که در این گروه هیچ محدودیت جریان خونی وجود نداشت. خونگیری 24 ساعت قبل از شروع دوره تمرینی و 24 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی صورت گرفت. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون T مستقل و T وابسته در سطح معناداری (05/0 p <) استفاده شد. نتایج نشان داد تغییرات درون گروهی تستوسترون و TNF-α در گروه انسداد و گروه بدون انسداد تغییرات معناداری را نشان نداد (05/0p ≥ ). همچنین تغییرات بین گروهی نشان دهنده عدم تفاوت بین دو گروه بود (05/0p ≥ ). تغییرات درون گروهی کورتیزول در گروه انسداد (05/0p ≤ ) بطور معناداری افزایش و در بدون انسداد (05/0p ≥ ) تغییر معناداری نشان نداد. تغییرات بین گروهی نشان دهنده تفاوت بین دو گروه بود (05/0p ≤ ). پژوهش حاضر نشان داد که فعالیت انسدادی به نسبت همان فعالیت بدون انسداد در پاسخ بر سطح سرمی تستوسترون و TNF-α در مردان سالم تاثیر معناداری نداشته است ولی این تفاوت در میزان کورتیزول معنادار بود. در نتیجه افرادی که تمایلی به انجام تمرینات شدید و طولانی ندارند می توانند جهت افزایش تستوسترون و کاهش عوامل التهابی با استفاده از تمرین محدودیت جریان خون و با یک شدت کمتر، به این امر نائل شوند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
11 - بررسی مقایسهای سطح سرمی و بافت مغزی TNF-α در رتهای مدل آلزایمر نژاد ویستار تیمار شده با سویههای پروبیوتیک دو جنس لاکتوباسیلوس و بیفیدوباکتریوم
بهاره جمال زاده پشت مساری مریم قبه پریچهره یغمایی هانیه جعفریبیماری آلزایمر یک نوع اختلال عملکرد مغزی است که به تدریج توانایی های ذهنی بیمار تحلیل می رود. مطالعات متعدد نشان داده که مکانسیم های التهابی نیز در پاتوژنز بیماری آلزایمر نقش اساسی دارند. در این خصوص هدف قرار دادن فاکتور التهابی TNF-α میتواند در کنترل و درمان چنی چکیده کاملبیماری آلزایمر یک نوع اختلال عملکرد مغزی است که به تدریج توانایی های ذهنی بیمار تحلیل می رود. مطالعات متعدد نشان داده که مکانسیم های التهابی نیز در پاتوژنز بیماری آلزایمر نقش اساسی دارند. در این خصوص هدف قرار دادن فاکتور التهابی TNF-α میتواند در کنترل و درمان چنین بیماری هایی باشد. پروبیوتیک ها به عنوان موجودات زنده و فعال میکروسکوپی در حفظ و بهبود سلامت انسان به عنوان یک راهکار درمانی بسیار مهم همواره حائز اهمیت بوده اند. هدف از تحقیق حاضر، بررسی مقایسه ای سطح سرمی و بافت مغزی TNF-α و نیز تعداد پلاکهای آمیلوئیدی و در رت های مدل آلزایمر نژاد ویستار تیمار شده با سویه های پروبیوتیک جنس لاکتوباسیلوس و بیفیدوباکتریوم میباشد. ابتدا 30 سر موش نر نژاد ویستار به طور تصادفی به پنج گروه تقسیم شدند: گروه کنترل بدون جراحی و تیمار خاص بودند. سایر گروهها تحت جراحی قرار گرفته و به آنها بتا آمیلوئید تزریق شد. به گروه شم آب (حلال پروبیوتیک) تزریق شد و دو گروه آلزایمری شده با دوز 109 × 2/5CFU از دو سویه پروبیوتیک Bifidobacterium longum و Limosilactobacillus reuteri تیمار شدند. نتایج این بررسی نشان داد در موشهای آلزایمری تعداد پلاک های آمیلوئیدی افزایش داشته اند (001/0 < p). همچنین میزان TNF-α نیز در موشهای آلزایمری افزایش داشته است. هر دو سویه به ویژه سویه Bifidobacterium longum توانستند به طور معناداری (001/0 < p) میزان TNF-α را در بافت مغز و نیز در سرم خون نسبت به گروه آلزایمر کاهش دهند. همچنین هر دو سویه به ویژه سویه Bifidobacterium longum عملکرد خوبی بر مهار پلاکهای آمیلوئیدی داشته است. بنابراین به نظر می رسد سویه های پروبیوتیک Limosilactobacillus reuteri و Bifidobacterium longum میتوانند کاندیدهای مناسبی جهت کاهش میزان TNF-α و پلاکهای آمیلوئیدی در بیماری آلزایمر باشند. پرونده مقاله