• فهرست مقالات Soil pH

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - تأثیر تغییر کاربری‌ اراضی بر برخی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک (مطالعه موردی: بانه)
        لیلا غلامی مسعود داوری کمال نبی اللهی حامد جنیدی جعفری
        تغییرات غیر‌علمی و نا‌آگاهانه کاربری اراضی دارای اثراتی منفی بر ویژگی‌های مطلوب فیزیکی و شیمیایی خاک می‌باشد. در این پژوهش تأثیر تغییر کاربری اراضی بر برخی ویژگی‌های فیزیکی و شیمیایی خاک ارزیابی شده است. بدین منظور در سه کاربری مرتع، جنگل و اراضی زراعی در منطقه بانه چکیده کامل
        تغییرات غیر‌علمی و نا‌آگاهانه کاربری اراضی دارای اثراتی منفی بر ویژگی‌های مطلوب فیزیکی و شیمیایی خاک می‌باشد. در این پژوهش تأثیر تغییر کاربری اراضی بر برخی ویژگی‌های فیزیکی و شیمیایی خاک ارزیابی شده است. بدین منظور در سه کاربری مرتع، جنگل و اراضی زراعی در منطقه بانه استان کردستان سه ایستگاه به‌طور تصادفی انتخاب ‌شد. در هر ایستگاه با کاربری معین، از دو عمق 15-0 و 30-15 سانتی‌متری خاک نمونه‌هایی دست‌خورده و دست‌نخورده در سه تکرار برداشت شده و در آزمایشگاه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که تأثیر تغییر کاربری اراضی بر درصد شن، سیلت و رس چندان مشخص و معنی‌داری نمی‌باشد. این در حالی است که تغییر کاربری اراضی سبب افزایش جرم مخصوص ظاهری، کاهش تخلخل، کاهش هدایت هیدرولیکی خاک و کاهش پایداری خاکدانه‌ها شده است. بیشترین درصد خاکدانه‌های درشت (8-0.25 میلی‌متر) در جنگل و بیشترین درصد خاکدانه‌های ریز (0.25-0.053 میلی‌متر) نیز در اراضی زراعی مشاهده گردید. تغییر کاربری اراضی همچنین موجب افزایش هدایت الکتریکی و واکنش خاک شده و با افزایش عمق مقدار آنها نیز افزایش یافته است. نتایج این پژوهش همچنین نشان داد که تغییر کاربری اراضی دارای تأثیر معنی‌دار و کاهشی بر مقدار کربن آلی خاک می باشد. با توجه به نتایج به‌دست آمده متوسط کربن آلی در کاربری جنگل معادل 4.99 درصد و در اراضی زراعی و مراتع به‌ترتیب معادل 2.26 و 1.79 درصد می‌باشد. در مجموع نتایج کلی بیان‌گر آن است تغییر کاربری اراضی می‌تواند با تغییر ویژگی‌های فیزیکی و شیمیایی خاک موجب کاهش کیفیت خاک و افزایش تخریب آن گردد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - تغییرات کیفیت خاک‌هایی با رژیم‌های رطوبتی مختلف در اثر زراعت: با تاکید بر کیفیت فیزیکی خاک
        دلنیا باپیری حبیب خداوردیلو محسن برین یوبرت قوستا
        عملیات کشاورزی می‌تواند پیامدهایی گزندزا بر کیفیت خاک‌ها داشته باشد. آگاهی از تغییرات زمانی کیفیت خاک در اراضی کشاورزی برای مدیریت بهینه زمین‌ها و رسیدن به بیشینه بهره‌وری اقتصادی ضروری است. در این پژوهش، برخی ویژگی‌های فیزیکی چهار خاک زراعی با خاک‌های شاهد غیرزراعی همج چکیده کامل
        عملیات کشاورزی می‌تواند پیامدهایی گزندزا بر کیفیت خاک‌ها داشته باشد. آگاهی از تغییرات زمانی کیفیت خاک در اراضی کشاورزی برای مدیریت بهینه زمین‌ها و رسیدن به بیشینه بهره‌وری اقتصادی ضروری است. در این پژوهش، برخی ویژگی‌های فیزیکی چهار خاک زراعی با خاک‌های شاهد غیرزراعی همجوار آن‌ها مقایسه گردید. در هر منطقه مورد مطالعه، چهار نمونه خاک (شامل دو نمونه خاک زراعی و دو نمونه خاک غیرزراعی مجاور آن) انتخاب گردید. حساسیت به تشکیل سله، منحنی رطوبتی خاک، توزیع اندازه ذرات و منافذ خاک، مقاومت مکانیکی، مقدار رطوبت در دسترس و مقدار تخلخل تهویه‌ای، ظرفیت زراعی نسبی، گنجایش آب انتگرالی اندازه‌گیری شدند. در اراضی تحت کشت، پایداری ساختمان خاکدانه‌ها، منافذ درشت و ظرفیت زراعی نسبت به اراضی غیرزراعی کاهش یافت. بااین حال، فراوانی منافذ ریز و حساسیت به تشکیل سله در اراضی تحت کشت افزایش نشان داد. می‌توان نتیجه‌ گرفت که عملیات کشت و کار، موجب کاهش کیفیت و فروسایی خاک می‌گردد که باید با مدیریت مناسب از آن جلوگیری شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - بررسی آزمایشگاهی تأثیر اصلاح‌گرهای آلی بر فرایند آبشویی خاک های شور و سدیمی
        محمدرضا دلالیان فاطمه ذبیحی سمیرا سربازرشید
        زمینه و هدف: شوری و سدیمی شدن خاک یکی از مهم ترین فرآیندهای مخرب خاک به‌ویژه در مناطق خشک و نیمه‌خشک می باشد. خاک های سدیمی با تخریب ساختمان خاک، کاهش نفوذپذیری و سرعت حرکت آب در خاک، افزایش رواناب سطحی، پایین آمدن کاربری اراضی، کم شدن تهویه و در نهایت کاهش عملکرد محصول چکیده کامل
        زمینه و هدف: شوری و سدیمی شدن خاک یکی از مهم ترین فرآیندهای مخرب خاک به‌ویژه در مناطق خشک و نیمه‌خشک می باشد. خاک های سدیمی با تخریب ساختمان خاک، کاهش نفوذپذیری و سرعت حرکت آب در خاک، افزایش رواناب سطحی، پایین آمدن کاربری اراضی، کم شدن تهویه و در نهایت کاهش عملکرد محصولات زراعی مواجه می باشد. در زمینه اصلاح و بهسازی خاک های شور و سدیمی، تحقیقات زیادی مبتنی بر اعمال روش های فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی صورت گرفته است که اعمال روش تلفیقی، مؤثرترین شیوه در اصلاح و بهسازی چنین خاک هاست. در این پژوهش تأثیر دو اصلاح گر آلی پرمرغ و هومات پتاسیم همراه با آبشویی در بهبود برخی خواص فیزیکی و شیمیایی خاک های شور و سدیمی مورد بررسی قرار گرفته است.روش پژوهش: به‌منظور انجام تحقیق، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در 16 تیمار با 3 تکرار انجام شد. فاکتور اول نوع ماده اصلاحی (پرمرغ و هومات پتاسیم)، فاکتور دوم مقدار ماده اصلاحی (75/0 و 5/1% وزنی) و فاکتور سوم سطوح آبشویی (بدون آبشویی، 45، 90 و 135 روز انکوباسیون) بود. بعد از نمونه‌برداری از عمق صفر تا 30 سانتی متری و اندازه‌گیری ویژگی های فیزیکی و شیمیایی نمونه خاک ها، مواد اصلاح گر با خاک مخلوط و با رساندن رطوبت به حد 8/0-7/0 ظرفیت مزرعه ای (FC)، داخل ستون های خاک اضافه شد. نمونه ها با فواصل زمانی 5/1 ماه در سه نوبت به میزان یک حجم منفذی آبشویی شد. در هر مرحله آبشویی، ویژگی های اسیدیته خاک (pH)، قابلیت هدایت الکتریکی (EC) و نسبت جذب سدیم (SAR) در زه آب و ویژگی های pH، EC، SAR، ظرفیت تبادل کاتیونی (CEC)، درصد سدیم تبادلی (ESP)، پایداری خاکدانه های مرطوب (WAS)، کربن آلی (OC) و هدایت هیدرولیکی اشباع (Ks) در ستون های خاک اندازه گیری شد. تجزیه های آماری و مقایسه میانگین ها با آزمون LSD و از طریق به‌کارگیری نرم‌افزار SPSS17 و رسم نمودارها با نرم‌افزارEXCEL صورت گرفت.یافته‌ها: نتایج نشان داد که هومات پتاسیم، موجب کاهش pH خاک و افزایش pH زه‌آب شده است. با افزایش درصد وزنی اصلاح گر و دور آبشویی، این اثر بیشتر بود. همچنین هومات پتاسیم موجب کاهش ECe خاک شد و این تأثیر با افزایش دور آبشویی بیشتر بود. نتایج بیانگر آن بود که هر چه مقدار ماده اصلاح گر بیشتر باشد، میزان SAR زه آب بیشتر است. با افزایش دور آبشویی، میزان SAR خاک، در هر دو اصلاح گر هومات پتاسیم و پرمرغ کاهش یافت. سطح 5/1% مقدار ماده آلی تأثیر بیشتری بر کاهش SAR نسبت به سطح 75/0% در هر دو اصلاح گر داشت. با افزایش سطح آبشویی، CEC خاک کاهش یافت. پرمرغ 5/1% دارای بیشترین میزان CEC ( cmolc.kg-12/31) بود. با افزایش مقدار اصلاح گر میزان CEC خاک افزایش یافت. همچنین با افزایش سطوح آبشویی و مقدار پرمرغ، مقدار ESP خاک کاهش یافت. با افزایش سطح آبشویی در اصلاح گر هومات پتاسیم، %OC خاک کاهش یافت. پایداری خاکدانه‌های مرطوب خاک با افزایش مقدار ماده اصلاح گر پرمرغ، افزایش یافت. در واقع بیشترین مقدار WAS در تیمار پرمرغ 5/1% (10 درصد) بود. هومات پتاسیم در مقدار بیشتر (5/1 درصد وزنی) موجب کاهش Ks گردید. با افزایش سطوح آبشویی از دور دوم آبشویی به بعد، Ks کاهش یافت.نتایج: به‌طور کلی می توان نتیجه گرفت که اضافه کردن اصلاح گرها، موجب افزایش pH و SAR در زه آب و کاهش pH (از 24/8 به 39/7)، EC (از 07/17 به 8/0 dS.m-1) و SAR (از 34/19 به 1/11 (cmolc.l-1)0.5) در خاک گردید. آبشویی، موجب افزایش pH و EC در زه آب و کاهش CEC، ESP در خاک و کاهش KS با افزایش سطوح آبشویی از دور دوم آبشویی به بعد گردید. اصلاح گر هومات پتاسیم، موجب کاهش OC، Ks و پر مرغ موجب افزایش CEC و WAS و کاهش ESP خاک گردید. در کل اصلاح گر پرمرغ (با درصد وزنی 75/0) همراه با آبشویی برای اصلاح خاک های شور و سدیمی پیشنهاد می گردد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - اثر نوع، اندازه و مقدار بیوچار بر برخی ویژگی‌های فیزیکی و مکانیکی خاک آهکی
        حسن اصولی احمد کریمی حسین شیرانی سید حسن طباطبائی
        اخیرا بیوچار به‌عنوان اصلاح‌کننده خاک مورد توجه قرارگرفته است. در تحقیقات انجام‌یافته، به اثر نوع و مقدار بیوچار بر ویژگی‌های خاک تأکید ‌شده است. این تحقیق مزرعه‌ای با هدف بررسی اثر توأم نوع، مقدار و اندازه ذرات بیوچار بر تخلخل کل (TP)، مقاومت فروروی (PR) و میانگین وزنی چکیده کامل
        اخیرا بیوچار به‌عنوان اصلاح‌کننده خاک مورد توجه قرارگرفته است. در تحقیقات انجام‌یافته، به اثر نوع و مقدار بیوچار بر ویژگی‌های خاک تأکید ‌شده است. این تحقیق مزرعه‌ای با هدف بررسی اثر توأم نوع، مقدار و اندازه ذرات بیوچار بر تخلخل کل (TP)، مقاومت فروروی (PR) و میانگین وزنی قطر خاکدانه‌های با الک خشک (MWD) در خاکی با بافت لوم شنی انجام شد. آزمایش فاکتوریل با طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی با سه فاکتور نوع، مقدار و اندازه ذرات بیوچار در سه تکرار اجرا شد. بیوچارهای کاه گندم، ورمی کمپوست و چوب زردآلو در مقادیر 5/0، 5/1 و 3 درصد و اندازه‌ ذرات 5/0-0، 1-5/0 و 2-1 میلی‌متر به خاک اضافه شدند. هر سه بیوچار در مقایسه با شاهد TP را به‌صورت معنی‌داری افزایش و PR را به‌صورت معنی‌داری کاهش دادند. نوع بیوچار بیشترین سهم را در تغییرات TP و PR داشت. بیشترین TP در تیمار بیوچار کاه گندم با مقدار 3% و اندازه ذرات 2-1 میلی‌متر به دست آمد. بیشترین کاهش PR، در بیوچار کاه گندم با مقدار 3% و با اندازه ذرات 1-5/0 میلی‌متر مشاهده شد. اثر متقابل نوع، مقدار و اندازه ذرات بیوچار، بیشترین سهم را در تغییر MWD داشت. بیشترین MWD (mm 22/1) در خاک‌های تیمار شده با بیوچار کاه گندم با مقدار 5/0% و اندازه ذرات 5/0-0 میلی‌متر مشاهده شد. نتایج نشان داد که مقدار و اندازه ذرات بیوچار بسته به نوع بیوچار اثرات متفاوتی بر ویژگی مورد مطالعه خاک داشتند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - تأثیر تغییر کاربری اراضی از جنگل به زراعت و رهاسازی از زراعت بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در اکوسیستم جنگل زاگرس (مطالعه موردی: پارک جنگلی چغاسبز، استان ایلام)
        مسعود بازگیر مهدی حیدری نسیم زینلی مهرداد کهزادیان
        زمینه و هدف: جنگل زدایی و تغییر کاربری جنگل ها به اکوسیستم های ساده یک بحران جهانی است و این مشکل در آسیا در طی قرن بیستم افزایش یافته است. هدف از این مطالعه بررسی اثر تغییر کاربری از جنگل به زراعت و رهاسازی از زراعت بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در اکوسیتم جنگلی زاگر چکیده کامل
        زمینه و هدف: جنگل زدایی و تغییر کاربری جنگل ها به اکوسیستم های ساده یک بحران جهانی است و این مشکل در آسیا در طی قرن بیستم افزایش یافته است. هدف از این مطالعه بررسی اثر تغییر کاربری از جنگل به زراعت و رهاسازی از زراعت بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در اکوسیتم جنگلی زاگرس است.روش بررسی: مناطق مشابه از نظر شرایط فیزیوگرافی با حداکثر اختلاف ارتفاع از سطح دریای 150 متر و فاصله کمتر از 3 کیلومتر شامل جنگل بدون سابقه تخریب (شاهد)، رهاسازی بلند مدت از زراعت و زراعت دایر در نظر گرفته شد.یافته ها: نتایج آنالیز واریانس یکطرفه نشان داد، کلیه خصوصیات خاک مورد مطالعه برای حالت های مورد بررسی دارای اختلاف معنی داری بودند. بیشترین مقدار میزان کربن آلی، ازت، فسفر، و پتاسیم در منطقه شاهد و رهاسازی از زراعت دیده شد. نتایج تحلیل مؤلفه های اصلی (PCA) نشان داد که مناطق شاهد و رهاسازی بلندمدت از زراعت با جهت مشابهی از محورها همبستگی دارند که این نشان دهنده شباهت خصوصیات ادافیکی این کاربری ها است.بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان دادکه تغییر کاربری اراضی در جنگل های زاگرس بر خصنوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک اثر منفی دارد. با حفاظت بلندمدت پس از تخریب حاصل از تغییر کاربری، خصوصیات خاک اصلاح پیدا می کند. پایش اثر مدیریت اجرایی مانند مدیریت حفاظتی بر خصوصیات خاک بر اساس فاصله قطعات نمونه با استفاده از تحلیل مؤلفه های اصلی امکان پذیر است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - بررسی اثر پیشروی آب شور بر کیفیت آب آبیاری و خصوصیات فیزیکوشیمیایی خاک تحت کشت پسته منطقه سیرجان
        علی نشاط علی زین الدینی
        سیرجان یکی از مناطق مهم کشاورزی استان کرمان و دشت زیدآباد مهم ترین منطقه کشاورزی شهرستان سیرجان می باشد که قسمت اعظم آن به کشت پسته اختصاص یافته است. در سه دهه اخیر توسعه کشت بیش از حد، برداشت بی رویه آب های زیرزمینی، خشک سالی های مکرر و تبخیر شدید باعث افت سطح آب های ز چکیده کامل
        سیرجان یکی از مناطق مهم کشاورزی استان کرمان و دشت زیدآباد مهم ترین منطقه کشاورزی شهرستان سیرجان می باشد که قسمت اعظم آن به کشت پسته اختصاص یافته است. در سه دهه اخیر توسعه کشت بیش از حد، برداشت بی رویه آب های زیرزمینی، خشک سالی های مکرر و تبخیر شدید باعث افت سطح آب های زیرزمینی شده است. نتیجه آن پیشروی آب شور از طرف کفه نمک زیدآباد ( اراضی پست[1]) به سمت اراضی تحت کشت پسته مجاور می باشد. پیشروی جبهه آب شور در این منطقه باعث نامطلوب شدن کیفیت آب آبیاری، تغییر خصوصیات فیزیکوشیمیایی خاک و کاهش بسیار شدید عملکرد پسته شده است. این تحقیق به منظور بررسی تاثیر پیشروی آب شور بر کیفیت آب آبیاری و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک تحت کشت خصوصاً شور شدن اراضی و عملکرد پسته در منطقه یادشده انجام گرفته است. در راستای انجام تحقیق ابتدا نقشه های توپوگرافی به مقیاس 1:25000 و تصاویر ماهواره منطقه تهیه شد. سپس تعدادی نقطه مطالعاتی انتخاب و در هر نقطه از خاک و آب نمونه هایی برداشته و برای تجزیه کامل به آزمایشگاه ارسال شد. مرحله بعد بین پارامترهای مختلف خاک و آب نظیر pH ، EC، کلسیم، منیزیم، سدیم، کلراید و بی کربنات توسط نرم افزاراکسل[2] روابط رگرسیونی برقرار تا رابطه بین پارامترهای مختلف در آب آبیاری با خاک های مطالعه شده در شرایط مختلف مشخص شود. نتایج نشان داد که تمامی پارامترهای آب آبیاری به غیر از pH اثر مستقیم بر فاکتورهای موجود در خاک دارند و این امر تاثیر آب های نامتعارف را بر تغییر خصوصیات خاک به ویژه شور شدن اراضی منطقه نشان می دهد. همچنین در مناطقی که تحت تاثیر پیشروی آب شور قرار گرفته اند، میزان پارامترهای اندازه گیری شده به گونه ای است که از لحاظ استانداردهای موجود نظیر فائو[3] 1991غیر قابل استفاده برای هر گونه کشت و کار هستند و عملاً تولید پسته با این آب ها امکان پذیر نمی باشد. ولی باغ های که هنوز تحت تاثیر پیشروی آب شور قرار نگرفته اند، تولید اقتصادی پسته در آن ها امکان پذیر می باشد. همچنین نامطلوب شدن آب آبیاری بستگی به مدت زمانی که تحت تاثیر پیشروی آب شور قرار گرفته، نیز دارد. در نهایت برای هر منطقه مطالعاتی پرسشنامه های مخصوص تکمیل گردید تا با آن بتوان با توجه به نتایج مطالعات آب و خاک راهکار کاربردی جدید پیشنهاد نمود. 4- Low land 5- Excel 6- FAO پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - بررسی تأثیر مقادیر مختلف گوگرد و کمپوست پسماند شهری بر pH خاک و جذب عناصر ریزمغذی در ذرت علوفه ای
        محمدرضا صبور مرتضی شکری سعید سماوات محمدرضا فراهانی
        گوگرد و مواد آلی نقش قابل توجهی در بهبود خواص فیزیکی و شیمیایی خاک ها، به خصوص خاک های آهکی دارند؛ این پژوهش، بر آن شد تا با انتخاب نسبت های مختلف گوگرد و کمپوست پسماند شهری، نسبت اختلاط بهینه و نیز میزان جذب عناصر ریز مغذی در ذرت علوفه ای را با افزودن این مواد به خاک ت چکیده کامل
        گوگرد و مواد آلی نقش قابل توجهی در بهبود خواص فیزیکی و شیمیایی خاک ها، به خصوص خاک های آهکی دارند؛ این پژوهش، بر آن شد تا با انتخاب نسبت های مختلف گوگرد و کمپوست پسماند شهری، نسبت اختلاط بهینه و نیز میزان جذب عناصر ریز مغذی در ذرت علوفه ای را با افزودن این مواد به خاک تعیین نماید. در این تحقیق، از طرح آماری کاملاً تصادفی با سه تکرار و با دو فاکتور M و T - که به ترتیب مقدار کل کود کمپوست و گوگرد اضافه شده به گیاه و نسبت گوگرد به کمپوست در کود مصرفی بود- استفاده شد. فاکتور M در چهار مقدار صفر، 5/0، 1 و 2 % وزن خاک هر گلدان و برای فاکتور T چهار نسبت گوگرد به کمپوست 1:1، 1:2، 1:3 و 1:4 در نظر گرفته شد. نتایج این تحقیق نشان داد که تمام تیمارها (واحدهای آزمایشی) در سطح یک درصد سبب کاهش معنی دار pH نسبت به شاهد شدند. تیمار T2M4 ( با 2 % گوگرد به کمپوست و با نسبت 1:2) بیشترین کاهش pH خاک را داشت. میزان غلظت و روی جذب شده توسط گیاه نیز در اغلب تیمارها، با تفاوت معنی داری در سطح 5 % نسبت به شاهد مشاهده شد. غلظت و میزان آهن جذب شده توسط گیاه نسبت به شاهد افزایش نشان داد ولی از لحاظ آماری در سطح 5 %، معنی دار نبود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - مقایسه‎ ‎خصوصیات‎ ‎خاک‌های زیست بوم بیابانی با پوشش گیاهی متفاوت‏ ‏ (مطالعه موردی: جنوب غربُ سیستان)‏
        منصور جهان تیغ معین جهان‌تیغ
        هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی خصوصیات فیزیکی شیمیایی خاک‌های مناطق بیابانی با پوشش گیاهی متفاوت می‌باشد. این پژوهش در دو منطقه تاسوکی و ترش‌آب (جاریکا) واقع در جنوب غرب سیستان که دارای دو پوشش گیاهی متفاوت گز و تاغ هستند صورت پذیرفت. روش بررسی: برای اجرای این تحقیق چکیده کامل
        هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی خصوصیات فیزیکی شیمیایی خاک‌های مناطق بیابانی با پوشش گیاهی متفاوت می‌باشد. این پژوهش در دو منطقه تاسوکی و ترش‌آب (جاریکا) واقع در جنوب غرب سیستان که دارای دو پوشش گیاهی متفاوت گز و تاغ هستند صورت پذیرفت. روش بررسی: برای اجرای این تحقیق، ابتدا با استفاده از نقشه‌ توپوگرافی محدوده مورد مطالعه مشخص و با استفاده از GPS کنترل گردید. با توجه به شرایط اکولوژیکی و فیزیوگرافی منطقه 4 نمونه خاک از هر محل (عمق 45-0 سانتی‌متر) برداشت و خصوصیات، pH، EC، مواد آلی، کربن آلی، ازت، کربنات کلسیم، درصد رطوبت اشباع، درصد رطوبت خاک، کلسیم، پتاسیم، سدیم، فسفر، منزیم، مقدار نسبت جذب سدیم، کلر و بافت خاک اندازه‌گیری شد. همچنین پوشش گیاهی منطقه مورد شناسایی قرار گرفت. داده‌ها با استفاده از برنامه آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین ویژگی‌های pH، ازت، فسفر، رطوبت، منزیم و سیلت نمونه‌های خاک دو منطقه مورد مطالعه در سطح 05/0 اختلاف معنی‌داری وجود ندارد. (05/0P>) ولی بین مواد آلی، کربن آلی، کربنات کلسیم، کلسیم، پتاسیم، سدیم، کلر، نسبت جذب سدیم، رس و شن در سطح 01/0 اختلاف معنی‌داری وجود دارد (01/0P<). بحثونتیجه گیری: نتیجه‌گیری می‌شود خاک‌های دو منطقه مورد بررسی دارای محدودیت برای توسعه پوشش گیاهی نمی‌باشند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - The effect of mixing drainage water on irrigation of sugarcane fields on soil properties
        بهنام شجاعی علی عصاره
        Population growth is the most important factor in increasing the use of renewable water in Iran and one of these waters is the reuse of drainage water. Existence of several large industrial crops in Khuzestan has caused a huge volume of water to be produced. Drainage fr چکیده کامل
        Population growth is the most important factor in increasing the use of renewable water in Iran and one of these waters is the reuse of drainage water. Existence of several large industrial crops in Khuzestan has caused a huge volume of water to be produced. Drainage from agricultural lands is a potential source of water that can be mixed with freshwater rivers to create actual water sources for agriculture.Poor water quality not only affects the plant, but also alters the soil structure.Therefore, this study was conducted with the aim of the effect of mixing drainage water and irrigation water on soil properties in sugarcane fields of Hakim Farabi agro-industry. Two separate plots with the same texture and conditions were selected.Farm W3-6 was irrigated with Karun water and farm S2-12 was irrigated with mixed water. During the growing period of sugarcane, which is from April to September; About 20 irrigation rounds with a water volume of 1200 cubic meters per irrigation per hectare were irrigated.The ratio of saline to fresh water was mixed to 1000 to 8000 liters. For this purpose, a structure was constructed to combine drainage water to irrigation canal for S2-12 farm. The results showed that the effect of different irrigation treatments on electrical conductivity and soil pH was significant at 5% level. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - تأثیر سنگ منشاء بر ویژگیهای ژئوشیمیایی برخی عناصر سنگین در مهمترین سازندهای زمین شناختی در استان زنجان
        علی افشاری حسین خادمی
        غلظت عناصر سنگین به طور طبیعی در خاک های بکر وابسته به نوع سنگ منشاء در خاک هستند و فاکتورهای خاک سازی و ژئوشیمیایی بر توزیع آنها تأثیر می گذارند. این مطالعه با هدف تعیین غلظت و توزیع ژئوشیمیایی برخی فلزات سنگین در خاک های حاصل از سنگ منشاء مختلف در مهم ترین ساختارهای ز چکیده کامل
        غلظت عناصر سنگین به طور طبیعی در خاک های بکر وابسته به نوع سنگ منشاء در خاک هستند و فاکتورهای خاک سازی و ژئوشیمیایی بر توزیع آنها تأثیر می گذارند. این مطالعه با هدف تعیین غلظت و توزیع ژئوشیمیایی برخی فلزات سنگین در خاک های حاصل از سنگ منشاء مختلف در مهم ترین ساختارهای زمین شناختی در استان زنجان انجام گرفت. برای این منظور تعداد 67 نمونه خاک سطحی از سنگ منشاء مختلف که شامل 19 نمونه خاک های با سنگ منشاء آذرین (خاک هایی با سنگ منشاء آندزیتی، بازالتی، گرانیتی و توف های آتش فشانی)، 17 نمونه خاک های با سنگ منشاء رسوبی (خاک هایی با سنگ منشاء شیل و ماسه سنگ) و 31 نمونه رسوبات آبرفتی بود، برداشت گردید. با توجه به نتایج، بالاترین میانگین مس (6/38)، روی (7/191) و سرب (5/85) در سنگ منشاء آبرفتی، کروم (5/31) و نیکل (0/66) در خاک هایی با سنگ منشاء شیل، منگنز در خاک هایی با سنگ منشاء گرانیتی (4/674) و آندزیتی (8/673) و آهن در خاک هایی با سنگ منشاء آندزیتی (19800) و شیل (18600) میلی گرم بر کیلوگرم مشاهده شد. غلظت کل کبالت و کادمیم در خاک های با سنگ منشاء مختلف تغییرات چندانی نشان نداد. جزءبندی شیمیایی فلزات نیز در خاک های مختلف متفاوت بود. فاکتور تحرک عناصر چنین بدست آمد: (1/5)Zn<(2/6)Cu<(5/18)Ni<(1/25)Co<(8/29)Pb. بالاترین مقادیر فاکتور غنی شدگی عناصر سرب، روی، کادمیم و مس در سنگ منشاء آبرفتی، فاکتور غنی شدگی نیکل، کبالت و منگنز در خاک هایی با سنگ منشاء آندزیتی و فاکتور غنی شدگی کروم و نیکل در خاک هایی با سنگ منشاء شیل بدست آمد. شاخص زمین انباشتگی عناصر نیز نتایج تقریباً مشابهی ارائه داد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        11 - بررسی کمیت و کیفیت علوفه شبدر برسیم ‏‎(Trifolium alexandrinum L.) ‎‏ ‏با کاربرد سویه‌‌های باکتری ‏Pseudomonas putida‏ و کود فسفره در کشت دوم
        محمدحسین انصاری مهدی قدیمی
        اثر برخی از سویه‌های باکتری سودوموناس پوتیدا همراه با سطوح مختلف کود شیمیایی فسفر بر خصوصیات کمّی و کیفی علوفه شبدر برسیم طی آزمایشی به صورت فاکتوریل با طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار در منطقه فومن استان گیلان به صورت کشت دوم، پس از برداشت برنج، بررسی شد. سطوح کود چکیده کامل
        اثر برخی از سویه‌های باکتری سودوموناس پوتیدا همراه با سطوح مختلف کود شیمیایی فسفر بر خصوصیات کمّی و کیفی علوفه شبدر برسیم طی آزمایشی به صورت فاکتوریل با طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار در منطقه فومن استان گیلان به صورت کشت دوم، پس از برداشت برنج، بررسی شد. سطوح کودی شامل سه سطح فسفر (صفر، ۷۵ و 1۵0 کیلوگرم سوپرفسفات تریپل در هکتار) و سویه‌های باکتری در چهار سطح (سویه‌های M21، M168و M5 و بدون تلقیح با باکتری) بودند. نتایج نشان داد که کاربرد کود فسفر منجر به افزایش pH خاک در طول دوره رشد گیاه شد، در حالی که سویه‌های باکتری pH خاک را تعدیل نمودند. همچنین، تلقیح باکتریایی مقدار پروتئین خام، پروتئین قابل هضم علوفه، فعالیت فسفاتاز اسیدی و قلیایی خاک پیرامون ریشه را در مقایسه با تیمار عدم تلقیح افزایش ولی مقدار الیاف خام علوفه را کاهش داد. عملکرد علوفه تر شبدر، عملکرد پروتئین و مقدار فسفر شاخ و برگ نیز تحت تاثیر برهمکنش سویه‌های باکتری و کود شمیایی فسفر قرار گرفتند. بیشترین عملکردهای علوفه تر و پروتئین به ترتیب با میانگین های 16۱36 و ۲۷۴۶ کیلوگرم در هکتار از سویه M5 در سطح ۱۵۰ کیلوگرم کود فسفات به دست آمدند که نسبت به تیمار عدم تلقیح، عملکردهای علوفه و پروتئین را به ترتیب ۴۹/۱۶ و ۱/۸ درصد افزایش داد. با توجه به نتایج به دست آمده، کاربرد ۱۵۰ کیلوگرم کود شیمیایی فسفر در هکتار و تلقیح شبدر با باکتری سویه M5 سودوموناس پوتیدا برای دست یابی به حداکثر عملکرد و کیفیت علوفه آن در نظام کشت دوم در منطقه فومن می تواند مؤثر باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        12 - مطالعه تأثیر تبدیل مرتع به سایر کاربری‌های کشاورزی بر برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک (مطالعه موردی: حوزه آبخیز امامه)
        محمد پیچند
        تبدیل مرتع به اراضی کشاورزی، عموماٌ تأثیر جدی بر میزان ماده آلی و دیگر ویژگی‌های فیزیکی و شیمیایی خاک می‌گذارد. این پژوهش با هدف بررسی اثرات تغییر کاربری اراضی مرتعی بر خصوصیات خاک در حوزه آبخیز امامه انجام شد. چهار کاربری شامل مرتع، باغ، آیش و کشاورزی انتخاب گردید. نمو چکیده کامل
        تبدیل مرتع به اراضی کشاورزی، عموماٌ تأثیر جدی بر میزان ماده آلی و دیگر ویژگی‌های فیزیکی و شیمیایی خاک می‌گذارد. این پژوهش با هدف بررسی اثرات تغییر کاربری اراضی مرتعی بر خصوصیات خاک در حوزه آبخیز امامه انجام شد. چهار کاربری شامل مرتع، باغ، آیش و کشاورزی انتخاب گردید. نمونه‌برداری از خاک به صورت تصادفی (5 تکرار در هر کاربری) از عمق 30-0 سانتی‌متری صورت پذیرفت. برخی مشخصه‌های خاک شامل هدایت الکتریکی، گراول (شاخص فرسایش‌پذیری خاک)، آهک کل، درصد رطوبت اشباع خاک، pH، منیزیم، سدیم، کربن، پتاسیم و فسفر اندازه‌گیری شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که تغییر کاربری اراضی مرتعی به کشاورزی، آیش و باغ تغییرات معنی‌داری را در مقادیر اسیدیته، منیزیم و سدیم ایجاد نکرده است. در حالیکه هدایت الکتریکی، گراول، آهک کل، درصد رطوبت اشباع خاک، کربن آلی، پتاسیم و فسفر در اثر تغییر کاربری اراضی، به‌صورت معنی‌داری تغییر کردند. نتایج نشان داد که با تبدیل کاربری مرتع به سایر کاربری‌ها، میزان درصد آهک، پتاسیم، فسفر و گراول کاهش یافته و این کاهش در کاربری آیش و کشاورزی نسبت به سایر کاربری‌ها بیشتر است. مقدار کربن خاک‌های مرتعی نیز در اثر تغییر کاربری به باغ و کشاورزی، به طور معنی‌داری افزایش یافت. همچنین هدایت الکتریکی، رطوبت اشباع خاک، پتاسیم، فسفر و کربن در کاربری باغ به طور معنی‌داری بیشتر از بقیه کاربری‌ها بود. به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که تغییر کاربری اراضی تأثیر معنی‌داری بر خصوصیات خاک دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        13 - تاثیرکاشت Tamarix aphylla و Atriplex canescens بر برخی خصوصیات فیزیکی- شیمیایی خاک در منطقه زهک سیستان
        عین اله روحی مقدم علی حیدری صادق اکبر فخیره زینب نوری کیا سهیلا نوری
        هدف از این تحقیق مقایسه اثر کاشت دو گونه Atriplex canescens و Tamarix aphylla بر خصوصیات خاک بود. این گونه‌ها در سال 1372 در وسعتی حدود 42 هکتار در شهرستان زهک واقع در شمال استان سیستان و بلوچستان کشت شدند. نمونه برداری خاک در دو عمق 30-0 سانتی‌متر و 60-30 سانتی‌متر به چکیده کامل
        هدف از این تحقیق مقایسه اثر کاشت دو گونه Atriplex canescens و Tamarix aphylla بر خصوصیات خاک بود. این گونه‌ها در سال 1372 در وسعتی حدود 42 هکتار در شهرستان زهک واقع در شمال استان سیستان و بلوچستان کشت شدند. نمونه برداری خاک در دو عمق 30-0 سانتی‌متر و 60-30 سانتی‌متر به تعداد 8 تکرار از هر یک از مناطق تحت کشت گونه‌ها و منطقه بایر اطراف (شاهد) به روش تصادفی- سیستماتیک انجام گرفت. برخی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک اندازه‌گیری شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون دانکن انجام شد. نتایج نشان داد که در عمق اول میزان EC خاک آتریپلکس کاری (mmhos/cm 98/47) بیشتر از خاک تحت کشت گز شاهی (mmhos/cm 70/15) و منطقه شاهد (mmhos/cm 80/15) بود. همچنین مقدار pH در خاک رویشگاه آتریپلکس (92/8) بیشتر از رویشگاه گز (62/8) و منطقه شاهد (70/8) اندازه‌گیری شد. پتاسیم قابل جذب در رویشگاه گز (ppm 460) بیشتر از خاک رویشگاه آتریپلکس (ppm 325) و منطقه شاهد (ppm 180) بود. بین تیمارهای مورد مطالعه تفاوت آماری معنی‌داری از نظر پارامترهای فسفر قابل جذب، نیتروژن، آهک و نسبت کربن به نیتروژن بدست نیامد. در عمق زیرین میزان pH در خاک تحت آتریپلکس (02/9) بیشتر از منطقه شاهد (65/8) بوده است. در این تحقیق مشخص شد که کاشت آتریپلکس موجب افزایش شوری و واکنش خاک گردید. لذا، جهت احیاء بیولوژیک منطقه کشت گونه گز شاهی به عنوان یک گونه بومی نسبت به گونه آتریپلکس مناسب تر به نظر می‌رسد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        14 - بررسی اکوفیتوشیمیایی اسانس گیاه Oliveria decumbens Vent. در رویشگاههای مختلف استان فارس
        دامون رزمجویی شهرام یوسفی خانقاه سمیه دهداری حمید محمدی فریبا نوعدوست
        گیاه لعل کوهستان (Oliveria decumbens Vent) یکی از گیاهان دارویی متعلق به تیرهUmbelliferae می‌باشد. در طب سنتی ایران از این گیاه جهت درمان سوء هاضمه، اسهال، رفع تب و بیماری های عفونی استفاده می‌شود. در این تحقیق به بررسی برخی اثرات فاکتورهای اقلیم، خاک و ارتفاع از سطح در چکیده کامل
        گیاه لعل کوهستان (Oliveria decumbens Vent) یکی از گیاهان دارویی متعلق به تیرهUmbelliferae می‌باشد. در طب سنتی ایران از این گیاه جهت درمان سوء هاضمه، اسهال، رفع تب و بیماری های عفونی استفاده می‌شود. در این تحقیق به بررسی برخی اثرات فاکتورهای اقلیم، خاک و ارتفاع از سطح دریا بر روی ترکیبات این گیاه پرداخته شد. در این راستا در 3 منطقه در ارتفاعات مختلف بین (2200-1600)متر از سطح دریا در شهرستان ممسنی، در اردیبهشت ماه سال1394 سرشاخه های گلدار گیاه برداشت و در سایه خشک گردید. سپس به روش تقطیر با آب (طرح کلونجر) اسانس گیری صورت پذیرفت و با استفاده از دستگاه GC و GC/MS ترکیبات شناسایی گردید و در نهایت اثر فاکتورهای مذکور بر روی این ترکیبات متشکله لحاظ شد. نتایج نشان داد که به ترتیب تعداد 13، 16 و 11 ترکیب در سایت های دشمن زیاری، بوان و کوپن شناسایی شد که ترکیبات p-cymene، γ-terpinene، thymolو myristicin جز ترکیبات عمده هر سه منطقه محسوب شد.از بین عوامل محیطی می‌توان گفت که تنها بین فاکتور بارش سالانه و ارتفاع از سطح دریا با درصد اسانس و مواد مؤثره گیاه همبستگی معنی‌داری وجود داشت که این همبستگی در فاکتور بارش سالانه و ارتفاع معکوس است. از بین عوامل خاکی فاکتورهای هدایت الکتریکی، اسیدیته و ازت با درصد اسانس همبستگی مثبت و معناداری در سطح 5 درصد داشت به طوری‌که با افزایش هدایت الکتریکی خاک میزان درصد اسانس افزایش یافت. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        15 - Effect of Environmental Traits and Grazing Intensities on Plant Community Distribution (Case Study: Saral Rangelands, Iran)
        Bahram Gholinejad Hamed Jonaidi Jafari
        Understanding ecological processes is a prerequisite for the management of rangelands; therefore, recognition of the relationship between environmental factors and vegetation is very important. The present research aims to investigate environmental and management factor چکیده کامل
        Understanding ecological processes is a prerequisite for the management of rangelands; therefore, recognition of the relationship between environmental factors and vegetation is very important. The present research aims to investigate environmental and management factors affecting rangeland vegetation distribution in Saral rangelands of Kurdistan province, Iran, in 2017. Sampling was done in eight vegetation types along four 300 m transects. Fifteen 1m2 plots established along each transect in 20 m distances. Ten soil samples along transects were taken according to the plants root depth in the average depth 0-50 cm in 10 profiles within each vegetation type. Various environmental factors such as topographic factors (slope, aspect, and elevation), soil physical properties (depths, soil texture, gravel, and saturation moisture) and various chemical factors such as acidity, electrical conductivity, lime, gypsum, nitrogen, phosphor, and potassium were measured and grazing intensity considered and measured as managerial factor. The collected data were subjected to Principal Component Analysis (PCA) and the important factors affecting plant community distribution were determined. According to the results, first and second components account for 39.29% and 26.28% of community distribution, respectively. The results showed that among various environmental and grazing factors affecting plant distribution, soil texture, soil depth, grazing intensity, elevation, potassium and gravel had the most significant effects on present plant community distribution in studied rangeland. Silt, gravel and grazing intensity play important roles in the spatial distribution of vegetation communities, respectively. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        16 - Assessment of the Effects of Overgrazing on the Soil Physical Characteristic and Vegetation Cover Changes in Rangelands of Hosainabad in Kurdistan Province, Iran
        H. Azarnivand A. Farajollahi E. Bandak H. Pouzesh
        Soil physical properties have an important role on vegetation growththrough affecting the development of root system. The aim of this study was toinvestigate the trampling effect of livestock grazing on soil physical properties andvegetation cover changes. The experimen چکیده کامل
        Soil physical properties have an important role on vegetation growththrough affecting the development of root system. The aim of this study was toinvestigate the trampling effect of livestock grazing on soil physical properties andvegetation cover changes. The experiment was conducted on three range conditionsites (Reference, Key and Critical area) with ten frequencies in HosseinabadeKudistan in 2009. Soil physical characteristics consist of humidity, bulk density,porosity and aggregate stability index. In this study remarked soil cover changes inthree mentioned regions. The results showed that soil moisture reduced fromreference to critical area. Soil bulk density was the lowest in reference area and thehighest in critical area. Reference site had the highest soil porosity while the soilporosity reduced in critical area. However, as the density of grazing increased, soilbulk density increased and soil moisture, soil porosity, aggregate stability index andvegetation cover percent decreased. Bare soil percentage was the highest in criticalregion. According to the results of this research, the grazing seems caused to majorchanges in the physical properties of the topsoil. Since the region has highecological potential, if the intensity of grazing would be in a moderate level, theregion soil will be able to compensate the negative aspects of livestock trampling. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        17 - Effects of Shrub Canopy on the Microclimate and Soil Properties of Steppe Rangeland
        Tahereh Sadeghi Shahrakht Mohammad Jankju Mansour Mesdaghi
        In arid and semi-arid ecosystems, shrubs may act as fertility islands but theireffect may vary depending on their morphology and ecological impacts. This research wasaimed to study effect of three shrubs Scariola orientalis, Astragalus heratensis, and Rosapersica on soi چکیده کامل
        In arid and semi-arid ecosystems, shrubs may act as fertility islands but theireffect may vary depending on their morphology and ecological impacts. This research wasaimed to study effect of three shrubs Scariola orientalis, Astragalus heratensis, and Rosapersica on soil properties and on the microclimate conditions (temperature, luminance, andsoil moisture) of their understory in the steppe rangelands of Kakhek Gonabad, Iran. Along50-m transects, flexible plot sizes were selected to measure the microclimate factors ofunderstory species and the open spaces next to the shrubs based on the canopy diameters ofeach intercepted shrubs. Soil samples were taken from understory of shrubs. Themicroclimatic factors of understory and open spaces were compared using paired-t test.The soil properties were analyzed under 3 shrubs and open spaces and then comparisonwere made using Duncan‟s test. The results showed that temperature and luminanceintensity were significantly lower in understory than the open spaces (p<0.05). Soil depthmoistures (15-55 cm) were higher in understory than the open space while soil surfacemoistures (0-10 cm) did not vary. Among the investigated shrubs, Astragalus heratensishad the greatest facilitation effect on microclimatic factors. The soil criteria of EC (0.32mS/cm), organic matter (1.6%), and nitrogen (0.08%) were significantly higher inunderstory of Astragalus heratensis than in the open space (0.15 mS/cm, 0.39%, and0.028%), respectively. These effects can be related to the wider canopy cover, greaterstature, and possibly nitrogen fixation for Astragalus heratensis. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        18 - Grazing Response of Topsoil Characteristics in Temperate Rangelands of Kashmir, Himalaya
        T. H. Jaweed P. G. Saptarshi S. W. Gaikwad
        The superficial strata of ground have been perennially exposed to the action of natural agents such as heat, cold and water. However, grazing agent was not different from them when soils were investigated from temperate rangelands of Kashmir and caused the soil compacti چکیده کامل
        The superficial strata of ground have been perennially exposed to the action of natural agents such as heat, cold and water. However, grazing agent was not different from them when soils were investigated from temperate rangelands of Kashmir and caused the soil compaction, soil structure degradation and loss of soil organic C and C/N ratio. Soils from three grazing intensities were investigated for physio-chemical parameters. The results showed that soil bulk density was the lowest in Low Grazed (LG) areas and critical in Highly Grazed (HG) areas. The results revealed that C storage in 0–10 cm of soil layers was decreased linearly with the increase of stocking rates. However, total soil nitrogen content in HG is 1.26 times more than LG. Therefore, grazing is responsible for major changes in the physical and chemical properties of the topsoil which may further cause the spatial heterogeneity followed by regional ecological problems. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        19 - مطالعه اثر کاشت تاغ (Haloxylon persicum ) و آتریپلکس (Atriplex canescens ) بر خصوصیات فیزیکوشیمیایی خاک در مراتع ملارد زرندیه
        عباس احمدی حمید ترنج زر مسعود گماریان سهراب پاژنامه
        تاغ و آتریپلکس از گونه های مقاوم به شوری و خشکی هستند که در چند دهه اخیر، به طور وسیع در عملیات مقابله با بیابان زایی و احیای مراتع خشک و نیمه خشک در ایران کاشته شده‌اند. این مطالعه به منظور بررسی اثر تاغ‌کاری و آتریپلکس‌کاری بر خصوصیات فیزیکوشیمیایی خاک در بخشی از مرات چکیده کامل
        تاغ و آتریپلکس از گونه های مقاوم به شوری و خشکی هستند که در چند دهه اخیر، به طور وسیع در عملیات مقابله با بیابان زایی و احیای مراتع خشک و نیمه خشک در ایران کاشته شده‌اند. این مطالعه به منظور بررسی اثر تاغ‌کاری و آتریپلکس‌کاری بر خصوصیات فیزیکوشیمیایی خاک در بخشی از مراتع بیابانی ملارد شهرستان زرندیه انجام گرفت. بدین منظور سه منطقه شامل شاهد (مرتع طبیعی) منطقه آتریپلکس کاری و منطقه تاغ‌کاری هر یک به مساحت 5 هکتار انتخاب شد. نمونه برداری به روش تصادفی –سیستماتیک انجام گرفت و در هر کدام از مناطق 20 پلات در امتداد 2 ترانسکت به طول 500 متر مستقر شد. نمونه برداری خاک در دو عمق 0-30 و 30-60 سانتیمتر از مناطق شاهد و تیمار (آتریپلکس کاری و تاغزار) انجام گرفت و خصوصیات مهم فیزیکو شیمیایی خاک نظیر بافت خاک ، شوری یا هدایت الکتریکی(EC) ، اسیدیته (pH) ، کربن آلی ، آهک، فسفر، کلسیم، منیزیم، سدیم و پتاسیم، کلر و بی‌کربنات در آزمایشگاه اندازه گیری شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آنالیز واریانس یکطرفه استفاده گردید. نتایج نشان داد به‌غیر از اسیدیته و مقدار سیلت در بقیه متغیرهای خاک، اختلاف معنی‎دار بین تیپ‌های گیاهی و منطقه شاهد وجود دارد. گونه تاغ، بیش از آتریپلکس موجب شوری، قلیاییت و آهکی شدن خاک سطحی گردیده است؛ اما با توجه به بومی بودن و سازگاری بالای این گونه، به نظر می رسد گزینه مناسب تری برای احیای چنین مراتع خشکی باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        20 - نقش گوگرد، ورمی کمپوست و باکتری تیوباسیلوس بر برخی خصوصیات شیمیایی خاک آهکی و کارایی مصرف فسفر سیاهدانه
        سید محمد سیدی پرویز رضوانی مقدم محمد خواجه حسینی حمید شاهنده
        به منظور بررسی نقش افزایش حلالیت فسفر در تولید دانه و کارایی مصرف فسفر در سیاهدانه (Nigella sativa L.) در خاک آهکی، آزمایشی گلدانی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. هفت تیمار کودی (شاهد، ورمی کمپوست، گوگرد، ورمی کمپوست + گوگرد، ورمی کمپو چکیده کامل
        به منظور بررسی نقش افزایش حلالیت فسفر در تولید دانه و کارایی مصرف فسفر در سیاهدانه (Nigella sativa L.) در خاک آهکی، آزمایشی گلدانی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. هفت تیمار کودی (شاهد، ورمی کمپوست، گوگرد، ورمی کمپوست + گوگرد، ورمی کمپوست + باکتری تیوباسیلوس، گوگرد + باکتری تیوباسیلوس و ورمی کمپوست + گوگرد + باکتری تیوباسیلوس) و سه سطح کاربرد فسفر (صفر، 30 و 60 کیلوگرم در هکتار) به ترتیب عامل اول و دوم آزمایش بودند. بر اساس نتایج آزمایش، اکسایش گوگرد ناشی از تیمارهای گوگرد + باکتری تیوباسیلوس و نیز ورمی کمپوست + گوگرد + باکتری تیوباسیلوس نسبت به شاهد نقش موثری در کاهش معنی‌دار pH (به ترتیب تا 85/0 و 80/0 واحد)، افزایش معنی‌دار EC و فسفر قابل جذب خاک (تا بیش از 5/2 برابر) داشت. در شرایط عدم مصرف کود فسفر، کاربرد گوگرد یا گوگرد + باکتری تیوباسیلوس نقش موثری در افزایش فسفر قابل جذب خاک داشت. در تیمار ورمی کمپوست + گوگرد + باکتری تیوباسیلوس نیز بیش‌ترین افزایش وزن خشک بوته و وزن دانه در بوته مشاهده شد. با این وجود، بیشترین کارایی جذب فسفر سیاهدانه (معادل 31/15 درصد) در تیمار شاهد مشاهده شد. به نظر می‌رسد که در خاک‌های آهکی، کاربرد گوگرد به تنهایی و یا همراه با ورمی کمپوست می‌تواند به عنوان راه‌کاری جهت کاهش مشکلات ناشی از کاربرد کودهای شیمیایی فسفره شناخته شود. پرونده مقاله