سنتهای دینی اغلب دستاندرکار هویتبخشیدن به ایمان در قالب ایجاد میانذهنیتی راجع به حقیقت و نجات بودهاند. این تمهید، نهتنها به لحاظ الهیاتی از هسته کانونی پیام دین و عنصر مشروعیتبخش آن محافظت میکند، در ساحت اجتماعی نیز باعث تمایز اعضای جامعه دینی با دیگران شده و مل چکیده کامل
سنتهای دینی اغلب دستاندرکار هویتبخشیدن به ایمان در قالب ایجاد میانذهنیتی راجع به حقیقت و نجات بودهاند. این تمهید، نهتنها به لحاظ الهیاتی از هسته کانونی پیام دین و عنصر مشروعیتبخش آن محافظت میکند، در ساحت اجتماعی نیز باعث تمایز اعضای جامعه دینی با دیگران شده و ملاکی برای داوری درباره انتساب افراد به آن دین پدید میآورد. تا آنجا که به متون مقدس ابراهیمی مربوط میشود، مختصات رابطه مومنان با خدا، بر تصور آنان نسبت به رستگاری و نیز بر کیفیت ارتباط آنان با دیگر گروههای بشری تأثیرگذار بوده و تحول این تصور در طول زمان، باعث پدیدآمدن ایدههای متفاوتی درباره هویت و نجات در سنت یکتاپرستی گردیده است. در این مقاله، با استفاده از روش معناشناختی ایزوتسو، میدان معنایی هویت و نجات در کتاب مقدس عبری، عهد جدید و قرآن بررسی شده و برای فهم جهانبینی معناشناختی حاکم بر آنها تلاش شده است. همچنین، به تکامل رویکردهای نجاتشناختی در هرمنوتیک متون مقدس ادیان ابراهیمی، در قالب بازتفسیر دیالکتیکی میراث معنوی ابراهیم در این سه دین پرداخته شده است.
پرونده مقاله
فداء را یکی از تعالیم اساسی پولس میدانند که بیشتر در رسالههای غلاطیان و رومیان به طورگستردهای طرح و بسط یافته است. این تعلیم بنیادین به مرور زمان در اندیشههای آنسلم و آکویناس به شکل آموزهای منسجم در کنار دیگر آموزههای اصلی قرار گرفت. در دورة حاضر و با توجه به چرخش چکیده کامل
فداء را یکی از تعالیم اساسی پولس میدانند که بیشتر در رسالههای غلاطیان و رومیان به طورگستردهای طرح و بسط یافته است. این تعلیم بنیادین به مرور زمان در اندیشههای آنسلم و آکویناس به شکل آموزهای منسجم در کنار دیگر آموزههای اصلی قرار گرفت. در دورة حاضر و با توجه به چرخشهای الهیاتی، و این که سخن از الهیات پولسی در مقام مفسر و بنیانگذار دوم مسیحیت مطرح شده است، متفکران معاصر به تبیین این آموزه پرداختهاند. در واقع پس از شکلگیری روش نقد تاریخی و اسطورهزدایی، فداء به مثابة یکی از اساسیترین آموزهها نزد متفکران مسیحی مورد بازخوانی قرار گرفت. این نوشتار میکوشد به شرح آرای آن دسته متألهانی بپردازد که در زمان معاصر با روش نقد تاریخی آرای خود را شرح دادهاند. افزون برمتفکران مسیحی، متفکران مسلمان نیز در شرح و نقد این آموزه کوشیدهاند. در این پژوهش بررسی فداء در الهیات پولسی، و نیز آرای توماس میشل، فیلیپ کویین و مایکل گولدر در جهان مسیحی به دلیل کاربرد روش نقد تاریخی، وعلامه طباطبایی و رشیدرضا دو متفکر معاصر مسلمان به سبب رجوع مستقیم به متون مسیحی، از موضوعات اساسی است.
پرونده مقاله
آیین گنوسی درحقیقت مذهبی است عرفانی که نحلههای گوناگونی از جمله مانویت، صابئین ماندایی، طریقه شمعون، والنتین، بازیلیدیس، مرقیون و... را شامل میشود. گنوسیان دارای دیدگاههای ثنوی بودند و جهان مادی را آفریده خدای شر میدانستند. پایه و اصل اساسی عقاید گنوسی این نکته است چکیده کامل
آیین گنوسی درحقیقت مذهبی است عرفانی که نحلههای گوناگونی از جمله مانویت، صابئین ماندایی، طریقه شمعون، والنتین، بازیلیدیس، مرقیون و... را شامل میشود. گنوسیان دارای دیدگاههای ثنوی بودند و جهان مادی را آفریده خدای شر میدانستند. پایه و اصل اساسی عقاید گنوسی این نکته است که روح انسان در این دنیا اسیر است و راه نجات و رهایی او دستیابی به گنوس یا همان معرفت نجاتبخش است، که فرستادگان الهی و منجیان آسمانی برای انسان به ارمغان میآورند، و راه کسب این گونه معرفت قلب است نه عقل. این عقیده در عرفان اسلامی نیز یکی از مهمترین و اساسیترین نکات به شمارمیرود، و مشابهت فراوانی در دیدگاه معرفتشناسانه گنوسی و اسلامی وجود دارد. این اهمیت و مشابهت از بررسی دو واژه گنوس و عرفان که هر دو به معنی معرفت است آشکارتر میگردد.
پرونده مقاله
در الهیات ادیان، این مسأله که سرانجام آدمی چه خواهد شد و نجات او از دردها و رنجها چگونه ممکن است، همواره از پرسشهای کلیدی بوده است. در مباحث کلامی قدیم و جدید در زمینة نجات اخروی انسان سه دسته نظریۀ عمده یافت میشود که زیر سه عنوان انحصارگرایی، شمولگرایی و کثرت گرایی چکیده کامل
در الهیات ادیان، این مسأله که سرانجام آدمی چه خواهد شد و نجات او از دردها و رنجها چگونه ممکن است، همواره از پرسشهای کلیدی بوده است. در مباحث کلامی قدیم و جدید در زمینة نجات اخروی انسان سه دسته نظریۀ عمده یافت میشود که زیر سه عنوان انحصارگرایی، شمولگرایی و کثرت گرایی جای میگیرند. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که آیا می توان نظریۀ صدرالدین شیرازی دربارۀ نجات را نیز در یکی از این دسته ها جای داد، یا این که همچون بسیاری از ابداعات او در فلسفه، ملاصدرا در اینجا نیز سخنی تازه دارد. این تحقیق نشان میدهد که صدرا، با تشکیکی دانستن مفهوم نجات، نظریة بدیلی در کنار نظریههای فوق ارائه میکند که میتوان آن را شمولگرایی فراگیر نام نهاد.
پرونده مقاله
سخنان متناقض پولس دربارۀ شریعت درنامههایش، متفکران را به بحث در این باره وا داشته است. مسأله این است که پولس با آنکه خود، فریسی متعصب و شریعت مداری بوده و اعتقاد داشته که شریعت روحانی و مقدس است و همۀ -شریعت باید انجام شود، موضوع آزادی از شریعت را مطرح میکند و تصر چکیده کامل
سخنان متناقض پولس دربارۀ شریعت درنامههایش، متفکران را به بحث در این باره وا داشته است. مسأله این است که پولس با آنکه خود، فریسی متعصب و شریعت مداری بوده و اعتقاد داشته که شریعت روحانی و مقدس است و همۀ -شریعت باید انجام شود، موضوع آزادی از شریعت را مطرح میکند و تصریح میکندکه هیچکس با اعمال شریعت پاک و درستکار شمرده نمیشود. در اینجا این سؤال مطرح میشودکه اگرکسی با اعمال شریعت پاک و درستکار شمرده نمیشود، پس چرا خداوند شریعت را عطا کرد؟ به نظر میرسد راز نگاه منفی پولس به شریعت در پاسخ او به این سؤال نهفته است. پولس معتقد است که اعمال شریعت، ثمرۀ ایمان و نشانۀ نجات هستند ولی بدون ایمان نجات بخش نبوده بلکه سبب محکومیت و هلاکت ابدی میشوند و غضب الهی را بیشتر برمیانگیزند. بنابراین او، دراین باره که چگونه انسان میتواند پاک و درستکار شمرده شود و نجات یابد، همواره گفته است: از طریق مسیح و نه بهوسیلۀ اعمال شریعت. بحث پولس در اینجا علیه شریعت نبوده، بلکه بحثی بسیار خاص و نیازمند تبیین است. در این مقاله به بررسی دیدگاه پولس دربارۀ شریعت و رابطۀ آن با نجات به روش توصیفی- تحلیلی پرداخته میشود.
پرونده مقاله
گنوس واژ ه ای است یونانی به معنی دانش و معرفت و گنوستیسیزم به معنی مذهب گنوسی، نا میاست برای برخی مکاتب دینی و آئینی، که نجات انسان را در گرو دستیابی به نوعی معرفتپوشیده و سر ی می دانستند که تنها در اختیار برگزیدگان قرار داشت . این مکاتب از حوالی دو قرنپیش از میلاد تا ق چکیده کامل
گنوس واژ ه ای است یونانی به معنی دانش و معرفت و گنوستیسیزم به معنی مذهب گنوسی، نا میاست برای برخی مکاتب دینی و آئینی، که نجات انسان را در گرو دستیابی به نوعی معرفتپوشیده و سر ی می دانستند که تنها در اختیار برگزیدگان قرار داشت . این مکاتب از حوالی دو قرنپیش از میلاد تا قرن دوم میلادی در منطقۀ شامات، به ویژه اسکندریه در مصر، فعال بودند وآموزه هایشان به شدت بر الهیات یهودی، مسیحی تأثیر نهاد و توانست، در حدود هزار سال بعد،عرفان اسلامی را نیز تحت تأثیر قرار دهد.برجسته ترین ویژگی نظری مکاتب گنوسی، اعتقاد به نوعی ثنویت بود که سر تا سر هستی ازقلمرو الوهیت تا وجود انسان و ارکان جهان را در بر می گرفت . از این رو عقیده به دو خدا و تقابلمیان روح و جسم انسان که معمولاً با تشبیهات نور و ظلمت، خیر و شر و روح و ماده تبیینمی شد، اساس آموزه های خداشناسی، انسان شناسی و جهان شناسی گنوسی را پایه گذاری نمودهاست. به رغم مطالعات گسترده دربارۀ تعیین خاستگاه مکاتب و عقاید گنوسی، این موضوعهمچنان مبهم و مورد اختلاف محققان است . علت این امر حضور عقایدو فرهنگ های مختلفمانند ادیان شرقی -رمزی یونانی، آرامی ، مصری، ایرانی و یهودی در آموزه ها ی گنوسی است . امابسیاری از محققان آموزه های ثنوی-اشراقی گنوسی را حاصل تاثیر پذیری این مکاتب از ادیانایرانی دانسته اند، که قابل تامل است . هدف از این نوشتار بررسی نظریات مختلف دربارۀ تعیینریشه و خاستگاه مذهب گنوسی و اساس آموزه های نظری آن در باب خدا، انسان و جهان است.
پرونده مقاله
نقطة اوج کارکردهای فیض در مباحث بنیادین الهیاتی مانند ایمان مسیحی، کلیسا، نجات، کسب معرفت، و آیینهای فیضبخش است. شبیه این آموزه در کلام شیعه، از حیث هدف، قاعده لطف است که کارکردی هدایتگرانه در ارسال کتب الهی و رسولان و امامان دارد. خداوندِ دانا نیازهای انسان را طبق ح چکیده کامل
نقطة اوج کارکردهای فیض در مباحث بنیادین الهیاتی مانند ایمان مسیحی، کلیسا، نجات، کسب معرفت، و آیینهای فیضبخش است. شبیه این آموزه در کلام شیعه، از حیث هدف، قاعده لطف است که کارکردی هدایتگرانه در ارسال کتب الهی و رسولان و امامان دارد. خداوندِ دانا نیازهای انسان را طبق حکمت، سنجیده و سراسر آفرینش و ازجمله زندگی بشر را از آغاز تا فرجام، تدبیر کرده است. قاعده لطف بهویژه در اثبات نبوت و امامت و اجماعات فقها کاربرد دارد. هدف نهایی این آموزهها، هدایت و دستگیری انسان است که از زاویه مباحث معرفتشناختیِ انسان و خدا، در گفتگوهای بینادینیِ اسلام و مسیحیت مناسب طرح و بررسی است.
پرونده مقاله
ابراهیم ابوالعافیه و اسحاق لوریا، از عرفای بنام یهودی، قرائتی متفاوت و نو از فرآیند آفرینش و نجات ارائه دادهاند که با سنت توراتی بسیار متفاوت است، البته هر دوی آنها تعالیمشان را در قالب تفسیر تورات مطرح کردهاند. ابوالعافیه همسو با سنت اولیه قبالایی، بر این باور است چکیده کامل
ابراهیم ابوالعافیه و اسحاق لوریا، از عرفای بنام یهودی، قرائتی متفاوت و نو از فرآیند آفرینش و نجات ارائه دادهاند که با سنت توراتی بسیار متفاوت است، البته هر دوی آنها تعالیمشان را در قالب تفسیر تورات مطرح کردهاند. ابوالعافیه همسو با سنت اولیه قبالایی، بر این باور است که آفرینش از طریق سلسله ای از فیضانات الهی صورت گرفته است. نجات نیز به مثابۀ بالا رفتن از نردبان یا سیر معکوس فرآیند آفرینش است که در طی آن روح دوباره به عالم الوهیت میپیوندد و رستگار میشود. اما لوریا فرآیند آفرینش را با استفاده از مفهوم صیمصوم (عقبنشینی خداوند) توضیح میدهد و معتقد است که انسانها گرفتار زادمرگهای مکررند. اما، با برخی اعمال، از جمله مناسک دینی، مراقبه و توبه میتوان فرآیند طولانی تناسخ را کوتاه کرد. پس انسان در فرآیند نجات خود نقش مهمی دارد.
پرونده مقاله
در این مقاله آرای ساموئل آیزنشتاد در شرح ظهور بینشهای متعالی در ادیان عصر محوری، به روش توصیفی-تحلیلی بررسی شده است. آیزنشتاد مهمترین دگرگونی دینی در عصر محوری را ظهور بینشهای متعالی در ادیان یهودی، کنفوسیوسی، هندوئی و بودائی میداند. بنا به ارزیابیهای او، بینشهای چکیده کامل
در این مقاله آرای ساموئل آیزنشتاد در شرح ظهور بینشهای متعالی در ادیان عصر محوری، به روش توصیفی-تحلیلی بررسی شده است. آیزنشتاد مهمترین دگرگونی دینی در عصر محوری را ظهور بینشهای متعالی در ادیان یهودی، کنفوسیوسی، هندوئی و بودائی میداند. بنا به ارزیابیهای او، بینشهای متعالی ناظر به تمایز میان دو عرصۀ نظم متعالی (پالوده) و نظم دنیوی (آلوده) بودند و کوشش برای رفع تنش میان آنها منجر به نهادینهشدن چند جهتگیری مختلف در ادیان عصر محوری شد: جهتگیری اینجهانی (انجام درست امورات دنیوی) در دین کنفوسیوسی؛ جهتگیری آنجهانی (کنارهگیری از امور دنیوی به منظور رستگاری) در ادیان هندوئی و بودائی؛ جهتگیری توامان اینجهانی و آنجهانی (قوانین شریعتمدار، جهتگیری نیایشی، دستورالعملهای آئینی و مَنهیات اخلاقی) در دین یهودی. در نظر آیزنشتاد نهادینهشدن این رویکردها منجر به بازسازی نظام دنیوی در برخی جنبهها شد: پدیدارشدن حاکمان سکولار که در برابر نظام متعالی پاسخگو و در برابر اَعمالشان مسؤول بودند؛ و مجزاشدن هویت جمعی مبتنی بر تقدّس از هویتهای مبتنی بر مدنیّت و خاستگاه مجزا.
پرونده مقاله
یکی از فضایل اخلاقی که نقش بسزایی در سازندگی انسان دارد، صداقت در گفتار و عمل است و راستی یکی از مهمترین پایهها و اصولی است که اساس جوامع انسانی را تشکیل میدهد. اصولاً فطرت بشر با راستی و صداقت سرشته شده است و اگر انسان به همان فطرت اصلی خود باقی بماند همواره به سوی چکیده کامل
یکی از فضایل اخلاقی که نقش بسزایی در سازندگی انسان دارد، صداقت در گفتار و عمل است و راستی یکی از مهمترین پایهها و اصولی است که اساس جوامع انسانی را تشکیل میدهد. اصولاً فطرت بشر با راستی و صداقت سرشته شده است و اگر انسان به همان فطرت اصلی خود باقی بماند همواره به سوی پاکیهای فضایل، متمایل و از رذایل پیراسته خواهد بود. ولی عوامل مختلف از قبیل تربیت، محیط و نظایر آن میتوانند از بروز این صفات جلوگیری نمایند. در این پژوهش به اندیشههای قرآنی و علوی در مورد راستی و صداقت پرداخته شده است.
پرونده مقاله
صلح و همزیستی مسالمت آمیز نوعی رفتار اجتماعی است که در چارچوب معنایی مناسب با خود پدید میآید. پلورالیسم اجتماعی مبتنی بر پلورالیسم نجات شناختی نوعی از تفسیر صلح و همزیستی و مدارا است که از زمینههای فلسفی مدرن استفاده میکند. جان هیک، الهیدان و فیلسوف دین با این رویکرد چکیده کامل
صلح و همزیستی مسالمت آمیز نوعی رفتار اجتماعی است که در چارچوب معنایی مناسب با خود پدید میآید. پلورالیسم اجتماعی مبتنی بر پلورالیسم نجات شناختی نوعی از تفسیر صلح و همزیستی و مدارا است که از زمینههای فلسفی مدرن استفاده میکند. جان هیک، الهیدان و فیلسوف دین با این رویکرد کوشیده است در عبور از تفسیر تاریخی کلیسا برداشت جدیدی از مسیحیت را ارائه دهد و صلح و همزیستی را در میان پیروان ادیان مختلف نهادینه کند. در مقابل رویکرد هیک، امام خمینی مبنای دیگری درباره نجات بخشی دین و صلح و همزیستی دارد. در این مقاله ضمن ارائه تفسیر امام خمینی از مساله نجات و صلح و همزیستی مسالمت آمیز در جایگاه نماینده تفکر سنتی دنیای اسلام، به بررسی و نقد اندیشههای جان هیک بر اساس مبانی نظری وی نیز پرداخته شده است.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش، پاسخ به این پرسش است که آیا وجود درونمایه رستگاری در داستانهای زندگی (اینکه فرد تجربههای ناخوشایند زندگی خود را باعثوبانی تحولات مثبت در شخصیت خود بداند) در الکلیهای موفق و ناموفق در ترک الکل متفاوت هست یا خیر. جامعه آماری این پژوهش، همه الکلیهای ش چکیده کامل
هدف این پژوهش، پاسخ به این پرسش است که آیا وجود درونمایه رستگاری در داستانهای زندگی (اینکه فرد تجربههای ناخوشایند زندگی خود را باعثوبانی تحولات مثبت در شخصیت خود بداند) در الکلیهای موفق و ناموفق در ترک الکل متفاوت هست یا خیر. جامعه آماری این پژوهش، همه الکلیهای شهر مشهد در سال ۹۲ (حدود سه هزار نفر) بود و 127 نفر با روش نمونهگیری در دسترس گزینش شدند. ابزار اصلی پژوهش، داستان زندگی آزمودنیها بود. متغیرهای کنترل نیز با نسخه بازبینیشده آزمون نگاه به زندگی (اسکایر، کارور و بریجز، 1994)، خرده مقیاس احساسات افسرده از مقیاس افسردگی مرکز پژوهشهای همهگیر شناختی (ردلاف، 1977)، آزمون زمانبندی هیجانهای مثبت و منفی (واتسن، کلارک و تلیجن، 1988)، زیرمقیاس اضطراب را از پرسشنامه کوتاه نشانهها (دیراگتیس، 1975)، زیرمقیاسهای توانایی و کوشش از مقیاس علّیت چند بُعدی-چند اِسنادی (لفکورت، وان بیایر، ویر و کاکس، 1979)، مقیاس وابستگی به الکل (اسکینر و آلن، 1992)، مقیاس شرکت در الکلیهای گمنام (تونیگن، کانرس و میلر، 1996)، مقیاس پنج مادهای سلامت عمومی از نسخه کوتاه زمینهیابی سلامت (ویر و شربورن، 1992)، اندازهگیری شدند. با روش علی-مقایسهای، زندگی- داستان الکلیهایی که 4 سال و بیشتر، از الکل پرهیز کردهاند (در ترک الکل موفق بودند) با زندگی- داستان الکلیهایی که 6 ماه یا کمتر، از الکل پرهیز کرده بودند (در ترک الکل ناموفق بودند) مقایسه شد. برای تحلیل دادهها از آزمونهای 2c، rpb و F استفاده شد. نتیجه نشان داد که الکلیهای موفق در ترک الکل به گونهای معنادار بیشتر از الکلیهای ناموفق در ترک الکل به این نکته اشاره کرده بودند که تجربه تلخ آخرین بار مصرف الکل باعث رستگاری آنها (تحولات مثبت در شخصیت آنها) شده است (001/0>p < /span>). این تفاوت حتی پس از کنترل آماری متغیرهای نامربوط (صفات شخصیت، شدت وابستگی به الکل، میزان شرکت در برنامه ترک، سلامت جسمی و روانی و سایر درونمایههای داستان زندگی) همچنان معنادار باقی ماند (04/0=p < /span>). این پژوهش، برای اولین بار در ایران ثابت کرد که ادراک رویدادهای ناخوشایند زندگی به عنوان عواملی که به تغییرات مثبت در فرد کمک کردهاند، میتواند به ترک اعتیاد کمک کند.
پرونده مقاله
ژرژ برنانوس نویسنده قرن بیستم فرانسه، در آثار خود نقش چشمگیری به زنان داده است. در این میان، مضامین معنوی که درونمایة نوشته های اوست،دستمایة پرداختن به هویت انسانی، برخورد میان نیروهای خدایی و اهریمنی، و مسایل پدید آمده از این دو واقعیت ماورایی می شود. هر چه بیشتر در آث چکیده کامل
ژرژ برنانوس نویسنده قرن بیستم فرانسه، در آثار خود نقش چشمگیری به زنان داده است. در این میان، مضامین معنوی که درونمایة نوشته های اوست،دستمایة پرداختن به هویت انسانی، برخورد میان نیروهای خدایی و اهریمنی، و مسایل پدید آمده از این دو واقعیت ماورایی می شود. هر چه بیشتر در آثار او پیش می رویم،شاهد تحول شخصیت های مختلف ایم. به نحوی که در بسیاری از رمان های برنانوس،در انتهای داستان، شاهد مرگ توأم با آرامش گنهکارانی هستیم که تابش نور ایمان و حرارت عشق شخصیت های روحانی، موجب دگرگونی دلهای سرد و ظلمت زده شان گشته و بازگشت به سرچشمة پاکی ها را به ارمغان می آورد. در این نوشتار به بررسی نقش قهرمان زن (شانتال) در رمان لذت پرداخته شد. سیر زندگی روحانی و سراسر نور این دختر جوان در پرتو عشق و ایمانو هدایت گنهکاران به سوی جایگاه متعالی از اهداف این پژوهش بود. در جدال میان ظلمت و نور، این زن است که موجب پویایی و حرکت قصه شده و واسطه پیدایش ارتباط معنوی میان شخصیت های مختلف می شود.ونقش کلیدی رمان لذت به شانتال داده شده است. این زن با انگیزه دستیابی به قلة معنویت، تفاوت فاحشی با دیگر شخصیت های زن آثار برنانوس دارد. توجه خاص برنانوس به موقعیت های مختلف وظرافت رفتار قهرمان زن، بیانگر شناخت نویسنده از پیچیدگیهای حیات معنوی است.
پرونده مقاله
Considering the cosmology with mythological form of consciousness era as the primary base of metaphysical form and the basis of development toward an integrated cosmology, political ideas has been placed in an organic link with a metaphysical system in the ancient Per چکیده کامل
Considering the cosmology with mythological form of consciousness era as the primary base of metaphysical form and the basis of development toward an integrated cosmology, political ideas has been placed in an organic link with a metaphysical system in the ancient Persians as well as Chinese political thought. Based on considerable similarities among cosmological systems in civilizations e.g. the Chinese, Indian, Egyptian, and Persian nations a comparison of the metaphysical base of the ancient civilizations’ political ideas could be an interesting subject in the field of political thought. This article has a brief comparative glance at the metaphysical basis of the political thought in the Persian as well as Chinese cosmology. The research questions include:
1- In the two ancient civilizations – Persia and China – how was political thought related to their metaphysical bases. And;
2- In comparison, how could the relation conceptualized?
This study enables us to understand the nature of political thought in the first days of human civilization.
پرونده مقاله
مکتب گنوسی از مهمترین مکاتب دینی-عرفانی سدههای اول پیشامسیحی و پس از آن است که شالودهای از بنیادیترین اندیشههای معرفتی و فلسفی آن روزگار را در نظام الهیاتی خود دارد. اندیشههایی چون ثنویت، هبوط روح، معرفت شهودی و نظریۀ نجات و رستگاری. دراین مقاله تلاش شده تا ضمن تبی چکیده کامل
مکتب گنوسی از مهمترین مکاتب دینی-عرفانی سدههای اول پیشامسیحی و پس از آن است که شالودهای از بنیادیترین اندیشههای معرفتی و فلسفی آن روزگار را در نظام الهیاتی خود دارد. اندیشههایی چون ثنویت، هبوط روح، معرفت شهودی و نظریۀ نجات و رستگاری. دراین مقاله تلاش شده تا ضمن تبیین ساختار کلی اندیشۀ گنوسی و چگونگی شکلگیری آن در مقام نحلهای فکری وتأثیرگذار، به مهمترین مبانی این مکتب در باب موضوعاتی چون معرفت و آگاهی باطنی گنوسی، خداشناسی و چشمانداز ثنوی حاکم بر هستی، انسان شناسی و خاستگاه دوگانۀ روحانی و مادی انسان، کیهان شناسی و ساختار مادی و ناپایدار جهان، فرجام شناسی و موضوع رهایش، نجات ورستگاری آدمی و نیز بحث اخلاقیات گنوسی و چارچوبهای عملی آن پرداخته شود و دیدگاههای کلی این مکتب، در باب موضوعات اساسی فکری و فلسفی آن روزگار مورد بررسی وتحلیل قرارگیرد.
پرونده مقاله
رخلاف بسیاری از طریقتها که امکان نیل به نجات را در چشماندازی دوردست، بعد از این جهان و در التزام عملی به احکام و دستورات فرابشریمیسر میدانند، در طریقتهای تنترهای به نحو بنیادین، این تفکر حضور دارد که امکان دستیابی به نجات ضمن مراسم و صور آیینی از طریق انجام اعمال ج چکیده کامل
رخلاف بسیاری از طریقتها که امکان نیل به نجات را در چشماندازی دوردست، بعد از این جهان و در التزام عملی به احکام و دستورات فرابشریمیسر میدانند، در طریقتهای تنترهای به نحو بنیادین، این تفکر حضور دارد که امکان دستیابی به نجات ضمن مراسم و صور آیینی از طریق انجام اعمال جسمی و جنسیبا رعایت شروطی خاص، در همین جهان نه تنها برای معتقدان به یک دینیا فرهنگ خاص، بلکه برای همه انسانها بدون توجه به هرگونه نظام دینی و ارزشی امکانپذیر است. این تلقی دینی از نجات به نظر میرسد از آنجا ناشی میشود که در تنتریسم، انسان موضوع اندیشه بودایی است نه خدا. همچنین در سنن رازآمیزتنترهای،تن نه تودهای خوارداشتنی و تحقیرآمیز، بلکه معبد مقدّسی است که از طریق آن، انساناگر بداند آن را چهطور به کار ببرد، میتواند بهآسانی به نجات دست یابد.نگارندگان در این نوشتار، ابتدا به سیر تحوّل تاریخ تفکر بودایی پرداختهاند، سپس ضمن بیان قلمرو معنایی تنتره و طبقهبندی متون تنترهای، امکان نیل به نجات را در تنتریسم بودایی در راههای منتره، کالهچکره، وجره و سهجه معرّفی کردهاند و درنهایت،بر اساس گزارش تنترهها، به بررسی تفاسیر مختلف این طریقتها در باب نجات پرداختهاند.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد