• فهرست مقالات گوساله‌ها

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - تشخیص و شناسایی گونه‌های کریپتوسپوریدیوم با استفاده از روش‌های Nested PCR (Nested polymerase chain reaction) و (RFLP) Restriction fragment length polymorphism در گوساله‌های شهرستان شاهرود
        مصطفی مشکات بهار شمشادی کیومرث امینی
        گونه های کریپتوسپوریدیوم به شاخه اپی کمپلکس ها تعلق دارد و پروتوزواهای فرصت طلبی هستند که سیستم های تنفسی و گوارشی در انسان و حیوان ها را آلوده می کند. این مطالعه به منظور بررسی شیوع، تشخیص و شناسایی گونه های کریپتوسپوریدیوم با استفاده از روش های Nested PCR و (RFLP) R چکیده کامل
        گونه های کریپتوسپوریدیوم به شاخه اپی کمپلکس ها تعلق دارد و پروتوزواهای فرصت طلبی هستند که سیستم های تنفسی و گوارشی در انسان و حیوان ها را آلوده می کند. این مطالعه به منظور بررسی شیوع، تشخیص و شناسایی گونه های کریپتوسپوریدیوم با استفاده از روش های Nested PCR و (RFLP) Restriction Fragment Length Polymorphism در گوساله های شهرستان شاهرود انجام شد. 256 نمونه ی مدفوع از گوساله های زیر 2 ماه جمع آوری شد و نمونه های مثبت با استفاده از روش زیل-نلسون رنگ آمیزی شدند. پرایمرهای اختصاصی برای بررسی Nested PCR استفاده شد و زیرگونه ها توسط روش RFLP بررسی شدند. نتایج مطالعه میکروسکوپی نشان داد که 27 نمونه (54/10 %) از نمونه های مورد بررسی مثبت بودند. نتایج برای روش Nested PCR نشان داد که از مجموع نمونه های مورد بررسی، به ترتیب 59/92 % و 41/7 % به ترتیب برای کریپتوسپوریدیوم پارووم و کریپتوسپوریدیوم اندرسونی مثبت بودند. نتایج نشان داد که 25 نمونه تحت تأثیر آنزیم VSP در نواحی 104 و 628 جفت باز قرار گرفتند، که نشان دهنده ی که تأیید کننده ی زیرگونه های کریپتوسپوریدیوم پارووم گاوی و زیرگونه ی ژن A بودند. نمونه های تحت تأثیر آنزیم Ssp I قرار گرفتند و نتایج باندهایی را در 385 و 448 جفت باز نشان داد که نشان دهنده ی زیر گونه های C. muris/C. andersoni بودند. نتایج توسط آنزیم dde، باندهایی را در 156، 186 و 224 جفت باز نشان داد که نشان دهنده ی زیر گونه ی C. muris بود. گونه ها و زیرگونه های مختلف با استفاده از روش های مختلف شناسایی شدند که می تواند به کنترل کریپتوسپوریدیوز کمک کند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - بررسی فلورقارچی مخمری گوش خارجی گوساله‌های شیرخوار درمنطقه گرمسار
        مهدی منصوری بهزاد احمدوند افشین رئوفی صمد لطف اله زاده مسعود رضا آئینه چیان
        حضور قارچ‌ها در سطح بدن حیوانات علاوه بر بیماریزایی در حیوانات مخزن میتواند از نظر انتقال به انسان و بروز موارد مسمومیت و آلرژی حائز اهمیت باشد. تحقیق حاضر با هدف بررسی فلور قارچی مخمری کانال گوش خارجی گوساله‌های شیرخوار چکیده کامل
        حضور قارچ‌ها در سطح بدن حیوانات علاوه بر بیماریزایی در حیوانات مخزن میتواند از نظر انتقال به انسان و بروز موارد مسمومیت و آلرژی حائز اهمیت باشد. تحقیق حاضر با هدف بررسی فلور قارچی مخمری کانال گوش خارجی گوساله‌های شیرخوار زیر 3 ماه به انجام رسید. تعداد 25 راس گوساله جوان نر و ماده سالم از گاوداری‌های سنتی گرمسار با آب و هوای گرم و خشک کویری به طور تصادفی انتخاب و از هر گوساله 2 نمونه گوش مجزا و نهایتا 50 نمونه با کمک سوآپ مرطوب استریل تهیه شد و مورد آزمایش قرار گرفت. در این تحقیق 3 جنس مخمری شناسایی شد که شامل مالاسزیا 7 ایزوله، رودوترولا 1 ایزوله و کریپتوکوکوس 1 ایزوله و 2 ایزوله مخمری ناشناخته بود. از جنس مالاسزیا گونه‌های گلوبوزا، رستریکتا، پاکیدرماتیس و سمیپودیالیس شناسایی شدند. گوش چپ نسبت به گوش راست آلودگی بیشتری داشت ولی این اختلاف معنی دار نبود. در مجموع تعداد 11 ایزوله مخمری از کانال گوش خارجی گوساله‌های شیر خوار زیر سه ماه جدا شد. نتایج تحقیق حاضر کمک شایانی به چگونگی درمان موارد ابتلا به اوتیت خارجی در آینده خواهد داشت. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - بررسی استفاده از پروبیوتیک بر عملکرد و شاخص‌های سلامتی گوساله‌های هلشتاین
        علی حسین خانی منیره دره زرشکی پور خسرو پارسائی مهر حبیب چراغی آرش جوانمرد
        تاثیر مثبت پروبیوتیک ها بر عملکرد و سلامتی گوساله های شیرخوار از دیرباز مورد توجه بوده است. پروبیوتیک ها گروهی از میکروارگانیسم های زنده هستند که در تغذیه دام استفاده می شوند. این افزودنی ها نه تنها هیچ گونه زیانی برای موجودات زنده ندارند، بلکه آنزیم های مختلفی ترشح می چکیده کامل
        تاثیر مثبت پروبیوتیک ها بر عملکرد و سلامتی گوساله های شیرخوار از دیرباز مورد توجه بوده است. پروبیوتیک ها گروهی از میکروارگانیسم های زنده هستند که در تغذیه دام استفاده می شوند. این افزودنی ها نه تنها هیچ گونه زیانی برای موجودات زنده ندارند، بلکه آنزیم های مختلفی ترشح می کنند که باعث شکسته شدن زنجیره های کربنی آلی و تولید موادی چون قندهای ساده تر، الکل ها، ویتامین ها و سایر مواد مغذی می شوند. برای انجام این مطالعه از 24 رأس گوساله نر و ماده با میانگین وزنی 3±50 کیلوگرم و سن 3±40 روزه و به مدت 45 روز استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1) گروه شاهد، 2) گروه دریافت کننده لاکتوباسیلوس کازئی و 3) گروه دریافت کننده لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس بودند. پروبیوتیک ها به همراه سرم فیزیولوژی به مصرف گوساله ها رسید. استفاده از لاکتوباسیل ها تاثیر معنی داری بر مصرف خوراک نداشته، اما استفاده از لاکتوباسیل ها باعث افزایش وزن گوساله ها در کل دوره شد (05/0p<). از طرفی تیمارهای حاوی پروبیوتیک باعث بهبود معنی دار بازده غذایی در دوره های از شیرگیری و در کل دوره پرورش گردید (05/0p<). همچنین افزودن پروبیوتیک ها در جیره گوساله ها، گلوکز خون را به طور معنی‌داری افزایش داده ولی نیتروژن اوره ای خون را کاهش داد (05/0p<)، اما تاثیر معنی داری بر میزان پروتئین کل، آلبومین، تری گلیسیرید و کلسترول خون نداشت. در کل، استفاده از مکمل های پروبیوتیکی باعث بهبود شاخص های سلامتی شد، اگرچه از لحاظ عددی معنی دار نبود. با توجه به نتایج می توان گفت که افزودن پروبیوتیک ها در جیره گوساله ها باعث بهبود عملکرد شده و تاثیر مثبتی بر برخی فراسنجه های خونی دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - بررسی اثرات پرومیکس باسیلوس سوبتیلیس و باسیلوس لیشنی فرمیس بر روی متابولیت ها و عناصر خونی و رشد گوساله‌های پرواری
        غلامعلی مقدم احمد نعمت‌الهی
        پروبیوتیک ها میکرو ارگانیسم های مفیدی هستند که در دستگاه گوارش دام ها کلونیزه شده و از طریق مکانیسم های خاصی بر روی بعضی از پارامترهای خون تأثیر می گذارند. به این منظور آزمایشی ترتیب داده شده تا تأثیر پرومیکس حاوی اسپورهای زندة باکتری باسیلوس سوبتیلیس (Bacillus subtilis چکیده کامل
        پروبیوتیک ها میکرو ارگانیسم های مفیدی هستند که در دستگاه گوارش دام ها کلونیزه شده و از طریق مکانیسم های خاصی بر روی بعضی از پارامترهای خون تأثیر می گذارند. به این منظور آزمایشی ترتیب داده شده تا تأثیر پرومیکس حاوی اسپورهای زندة باکتری باسیلوس سوبتیلیس (Bacillus subtilis CH 201) و باسیلوس لیشنی فرمیس (Bacillus Licheni formis CH 200)، بر روی افزایش وزن، متابولیت ها و عناصر خونی گوساله مشخص گردد. 20 رأس گوساله نر نژاد هلشتاین در دو گروه 10 رأسی در اصطبلهای جداگانه تقسیم شدند. گروه کنترل با جیرة استاندارد و گروه تیمار با همان جیره بعلاوه پرومیکس (500 گرم در هر تن خوراک یا cfu 109×6/1 در گرم خوراک) به مدت 45 روز تغذیه گردیدند و وزن گوساله ها در روزهای 1، 15، 30 و 45 اندازه گیری شد و از آنها برای اندازه‌ گیری مقادیر برخی متابولیت ها و عناصر خونی خونگیری به عمل آمد. میانگین‌های به دست آمده با آزمون T مقایسه شدند. نتایج نشان داد که میانگین افزایش وزن روزانه با مصرف پرومیکس، بهبود غیر معنی‌داری (05/0<P) به میزان 8/4 درصد داشت. در هر کدام از 3 دورة آزمایش نیز میانگین افزایش وزن روزانه، بهبود غیر معنی‌ داری نشان داد (05/0<P). فسفر و کلسیم خون گوساله ها تحت تأثیر پروبیوتیک افزایش معنی ‌داری (01/0>P) نشان دادند که این افزایش در دورة اول غیر معنی‌ دار (05/0<P) ولی در دوره های دوم و سوم معنی‌ دار (01/0>P) بود. با افزودن پروبیوتیک میزان گلوکز، اوره و پروتئین خون افزایش غیر‌ معنی‌ داری (05/0<P) نسبت به گروه شاهد داشت. البته این افزایش در میزان گلوکز، اوره و پروتئین در دوره های دوم و سوم غیر معنی‌ دار (05/0<P) و در دوره اول معنی دار بود (01/0>P). پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - بررسی غلظت مکمل سلنیم در تلیسه‌های آبستن بر غلظت سرمی سلنیم و گلوتاتیون پراکسیداز گوساله‌های متولد شده از آنها
        علی حسن پور امیر آقاپور امیر پرویز رضایی صابر
        این مطالعه به منظور ارزیابی نقش مصرف مکمل سلنیم در تلیسه‌های آبستن در اواخر آبستنی بر روی سطح سرمی سلنیم و گلوتاتیون پراکسیداز در خود تلیسه‌ها و گوساله‌های متولد شده از آنها انجام گرفت. 16 رأس تلیسه آبستن سنگین انتخاب و در 2 گروه 8 رأسی شاهد و تیمار قرار گرفتند سعی شد ک چکیده کامل
        این مطالعه به منظور ارزیابی نقش مصرف مکمل سلنیم در تلیسه‌های آبستن در اواخر آبستنی بر روی سطح سرمی سلنیم و گلوتاتیون پراکسیداز در خود تلیسه‌ها و گوساله‌های متولد شده از آنها انجام گرفت. 16 رأس تلیسه آبستن سنگین انتخاب و در 2 گروه 8 رأسی شاهد و تیمار قرار گرفتند سعی شد که شرایط محیطی، مدیریتی و تغذیه‌ای هر 2 گروه یکسان باشد. در گروه تیمار روزانه مکمل سلنیم‌دار (سلنیت سدیم) به میزان mg 1 به مدت 30 روز استفاده شد (1mg به ازای هر گاو). در روز صفر (قبل از مصرف مکمل) و در زمان زایمان از تلیسه‌های هر 2 گروه از ورید وداج خون گیری شد همچنین از گوساله‌های هر 2 گروه در زمان تولد و 48 ساعت بعد از تولد خون گیری شد و پس از جداسازی سرم مقادیر سرمی سلنیم با روش جذب اتمی و گلوتاتیون پراکسیداز سرم با استفاده از کیت بیوشیمیائی اندازه‌گیری شد. در تلیسه‌ها سطح سرمی سلنیم و گلوتاتیون پراکسیداز در گروه تیمار افزایش معنی‌داری را نشان داد که به ترتیب (008/0p= و 003/0p=) در گوساله‌ها نیز در زمان تولد افزایش سلنیم سرم در گروه تیمار در مقایسه با گروه شاهد معنی‌دار بود (042/0p=) ولی گلوتاتیون پراکسیداز سرم افزایش نشان داد که معنی‌دار نبود (076/0p=). در زمان 48 ساعت بعد از تولد در گوساله‌های گروه تیمار سطح سرمی سلنیم و گلوتاتیون پراکسیداز افزایش نشان داد ولی هیچ کدام معنی‌دار نبودند. به ترتیب (052/0p= و 088/0p=). نتیجه نهایی اینکه مصرف مکمل سلنیم در اواخر آبستنی باعث بالا رفتن سلنیم و گلوتاتیون پراکسیداز سرم در تلیسه‌ها و گوساله‌های متولد شده از آنها می‌شود و می‌تواند به عنوان آنتی‌اکسیدان در این دام ها مفید واقع شود و پیشنهاد می‌شود در اواخر آبستنی مصرف این مکمل در جیره غذایی گاو در نظر گرفته شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - The Effect of Weaning Age on Performance and Economics of Holstein Calves Reared under Organic Farming System
        M. Sharifi A.A. Khadem B.J. Heins R. Pahlavan M. Safdari
        The objective of this study was to evaluate the effects of weaning age on dry matter intake (DMI), average daily gain (ADG), feed efficiency (FE), feed cost (FC) and benefit index (BI) of Holstein calves reared under organic farming system. Thirty two Holstein calves we چکیده کامل
        The objective of this study was to evaluate the effects of weaning age on dry matter intake (DMI), average daily gain (ADG), feed efficiency (FE), feed cost (FC) and benefit index (BI) of Holstein calves reared under organic farming system. Thirty two Holstein calves were divided into two treatments: early weaning (EW) vs. late weaning (LW). Calves in the both groups were provided with whole milk at the rate of 10% body weight (BW). Calves had free access to leafy alfalfa hay from birth until the end of the experiment. Also, the EW group was provided with starter diet after weaning till 90 days of age.The daily DMI and BW at 15-day intervals were measured and FE and FC were calculated for periods. The DMI of LW and EW calves was significantly different from third period to end of experiment. Moreover, ADG of EW was higher than LW in all of periods.Except for first and second, FE was significantly different between the groups in other periods. Also, due to an increase FC for calves reared on LW compared to EW-calves group, the BI was higher in EW-calves. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - Effects of Starter Protein Levels and Amounts of Milk Fed on Animal Health and Rumen Microbiota Changes in Holstein Male Calves
        ن. مهرداد ی. چاشنی دل ا. تیموری یانسری م. خوروش
        The aim of this study was to investigate the effect of two different levels of starter protein and amounts of milk fed on animal health, fecal score, immune responses and microbial population in the rumen of Holstein male calves. Two levels of starter crude protein (17 چکیده کامل
        The aim of this study was to investigate the effect of two different levels of starter protein and amounts of milk fed on animal health, fecal score, immune responses and microbial population in the rumen of Holstein male calves. Two levels of starter crude protein (17 and 20% of starter dry matter (DM) and two levels of milk fed (7 and 10% of body weight) were combined in a 2 × 2 factorial experimental design. Forty newborn male Holstein calves (initial body weight 40±2 kg) were used for 75 days. Feeding the colostrum was performed immediately after birth for 3 days. Every calf consumed the probiotic mixture of protexin and Saccharomyces cerevisiae via milk (2 g/day). Water and calf starter were offered free choice. Individual fecal score was measured daily. ‌Results showed that starter intake and weight gain were affected by days of age (P<0.05). But, there were no interactions between starter protein levels and amounts of milk fed on starter intake and weight gain (P>0.05). Starter protein levels, amounts of milk fed and their interactions had no effect on protozoa population, fecal consistency, general health score (GHS) and number of days with diarrhea (P>0.05). There were significant interactions between amounts of milk fed and starter protein levels on bacteria population (P<0.05). Also, amounts of milk fed and starter protein levels did not affect fecal fluidity, but interaction between them was significant (P=0.046). By increasing starter protein levels, the numbers of bacteria and protozoa decreased and increased, respectively. The effects of starter protein levels, amounts of milk fed and their interactions on immune response of calves were not statistically significant. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - Growth Performance, Feeding Behavior and Physiological Responses of Young Growing Holstein Male Calves to Dietary Chromium-Methionine (Cr-Met) Supplementation Related to Body Weight and Age
        م. یاری م. بهاری‌فرد ع. علیزاده ماسوله ا. موسایی
        This study was conducted to investigate the effect of dietary chromium-methionine (Cr-Met) supplementation on growth performance, feeding behavior and physiological responses of Holstein male calves during two different phases of body weight (BW). Twenty six (153.5&plus چکیده کامل
        This study was conducted to investigate the effect of dietary chromium-methionine (Cr-Met) supplementation on growth performance, feeding behavior and physiological responses of Holstein male calves during two different phases of body weight (BW). Twenty six (153.5±9.83 kg of BW) male calves were divided in two groups (n=13) and randomly assigned to treatments: 1) control and 2) Cr-Met (1.1 mg Cr/kg of diet on a dry matter (DM) basis). Each phase consisted of 1 week pen acclimatization, 3 weeks diet adaptation and 1 week sample collection. After the first phase, all calves received the basal diet (without Cr-Met) for 6 weeks. After this period, the second phase started (240.1±12.15 kg BW). During the second phase treatments changed between 2 groups. Calves fed with Cr-Met diet had lower DM intake and average daily gain (P<0.05) and rectal temperature (P<0.01) than the control group, whereas blood metabolites and feeding behaviors were similar between 2 groups during the first phase of experiment. During the second phase, calves fed with Cr-Met had greater DM intake, weight gain, average daily gain and standing time behavior (P<0.05) and lower blood glucose concentration, rectal temperature and resting time behavior (P<0.05) compared with calves fed with control diet. In conclusion, effect of feeding 1.1 mg Cr/kg DM as Cr-Met supplement to Holstein male calves on growth performance, blood glucose and resting and standing behavior might be related to body weight. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - Growth Performance, Hematological and Mineral Profile of Post-Weaning Calves as Influenced by Inclusion of Pelleted-Concentrate Supplement Containing Essential Oils and Probiotics
        ب.م.و.ت. گادینگ ا. آگوس ا. ایراوان پ. پانجونو
        Two experimental factors (dietary treatment with or without pelleted-concentrate supplement (PCS) and sex) were investigated in crossbreed post-weaning calves to monitor their effects on performance, hematological profile, and plasma mineral concentration. Twenty-four p چکیده کامل
        Two experimental factors (dietary treatment with or without pelleted-concentrate supplement (PCS) and sex) were investigated in crossbreed post-weaning calves to monitor their effects on performance, hematological profile, and plasma mineral concentration. Twenty-four post-weaning calves were classified according to sexually (either male or female) and randomly distributed into two dietary treatments that were included the first group controlled diet without PCS inclusion (CON) and second was CON plus 20% PCS inclusion (PCS). Results showed that calves received PCS resulted in higher daily gain and feed efficiency thereby had higher final weight in comparison with CON (p < 0.01). These results can be associated with higher energy intake in the PCS group (p < 0.05) although the dry matter intakes (DMI) were similar (P>0.05). Interaction effects were not detected on calves performance, hematology, and plasma mineral concentration (P>0.05). Hematological profile and plasma mineral concentration were not affected by dietary treatment, sex, and their interaction (P>0.05) except for hemoglobin in the PCS group were higher than the CON group (p < 0.05). To conclude, the mixture of probiotics, essential oils and mineral premix was given in 20% PCS inclusion showed a synergistic beneficial effect as shown in an improved of calves performance (i.e daily gain, feed efficiency, and final body weight) without affecting blood composition profile as well as plasma calcium and phosphorus concentrations. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - تاثیر خوراک آغازین بافت‌دار با تعیین کم و زیاد نسبت پروتئین به انرژی بر قابلیت هضم، فراسنجه‌های شکمبه‌ای و خونی گوساله‌های شیرخوار
        علی اسماعیلی امیرداور فروزنده حسین امیدی میرزایی محمد کریمی بهزاد اخلاقی کیان صادقی
        به منظور بررسی تاثیر خوراک آغازین بافت‌دار با تعیین کم و زیاد نسبت پروتئین به انرژی بر قابلیت هضم، فراسنجه‌های شکمبه‌ای و خونی گوساله‌های شیرخوار آزمایش حاضر انجام گرفت. بدین منظور از تعداد 48 راس گوساله هلشتاین (نر و ماده)، در قالب یک طرح فاکتوریل، با 4 تیمار و در 12 ت چکیده کامل
        به منظور بررسی تاثیر خوراک آغازین بافت‌دار با تعیین کم و زیاد نسبت پروتئین به انرژی بر قابلیت هضم، فراسنجه‌های شکمبه‌ای و خونی گوساله‌های شیرخوار آزمایش حاضر انجام گرفت. بدین منظور از تعداد 48 راس گوساله هلشتاین (نر و ماده)، در قالب یک طرح فاکتوریل، با 4 تیمار و در 12 تکرار برای هر تیمار استفاده شد. گروه های آزمایشی شامل: 1) خوراک آغازین آردی آسیاب با سطح پروتئین 18 درصد؛ 2) خوراک آغازین آردی با سطح پروتئین 22 درصد؛ 3) خوراک آغازین بافت‌دار با سطح پروتئین 18 درصد؛ و 4) خوراک آغازین بافت‌دار با سطح پروتئین 22 درصد بود. در این آزمایش قابلیت هضم مواد مغذی، فراسنجه‌های شکمبه‌ای و خونی گوساله‌های شیرخوار اندازگیری شد. اثر متقابل بین اثرات اصلی برای میزان بتا هیدروکسی بوتیرات خون در روز 70 آزمایش معنی‌دار بود (05/0 >p ). به این صورت که خوراک آردی با 18 درصد پروتئین پایین‌ترین میزان بتا هیدروکسی بوتیرات را داشت. اثر متقابل بین اثرات اصلی برای سایر فراسنجه‌های خونی معنی‌دار نبود (05/0 <p ). اثر متقابل بین اثرات اصلی برای فراسنجه‌های شکمبه‌ای و قابلیت هضم تحت تاثیر شکل و سطح پروتئین خوراک آغازین قرار نگرفت (05/0 <p ). بطور کلی تفاوت چشمگیری بین خوراک بافت‌دار و آسیاب درشت همچنین سطح پروتئین 18 و 22 درصد در گروه‌های مورد آزمایش مشاهده نشد. پرونده مقاله