مقاله حاضر نسبت بین دکترین مقاومت با تحولات سیاسی ایران در حوزه سیاست خارجی و همچنین تحولات منطقه خاورمیانه و سیاست بین الملل را مورد بحث و بررسی قرار داده است . در این نوشتار ، پس از طرح مسئله ، که معطوف به بی ثباتی ، نا امنی ، و جنگ در خاورمیانه در مقطع زمانی قرن بیست چکیده کامل
مقاله حاضر نسبت بین دکترین مقاومت با تحولات سیاسی ایران در حوزه سیاست خارجی و همچنین تحولات منطقه خاورمیانه و سیاست بین الملل را مورد بحث و بررسی قرار داده است . در این نوشتار ، پس از طرح مسئله ، که معطوف به بی ثباتی ، نا امنی ، و جنگ در خاورمیانه در مقطع زمانی قرن بیست و یکم است ، تأثیر جریانات سیاسی در تحولات این منطقه مورد پرسش قرار گرفته است . در پاسخ به این پرسش ، فرضیه ای چند لایه مطرح و طی سه گفتار توضیح داده شده است . بر اساس این فرضیه ، دکترین مقاومت اسلامی ، بعنوان مهمترین جریان سیاسی ، فرهنگی ، و نظامی ، توانسته است بر تحولات نظامی _ سیاسی تأثیر گزار باشد . در واقع تأثیر همه جانبه جریان مقاومت اسلامی بر سیاست خارجی ایران ، تحولات خاورمیانه، و تحولات سیاست و نظام بین الملل ، ساختار کلان این فرضیه را تشکیل میدهند .
بسیج ، سازماندهی ، آموزش ، و بکارگیری نیروهای داوطلب از کشورهای اسلامی گوناگون ، در مقابل جبهه متجاوز و اشغالگر غربی با محوریت ایالات متحده آمریکا و متحدان منطقه ای همچون اسرائیل و عربستان سعودی ، مهمترین کارکرد جبهه مقاومت اسلامی بوده است .
با تدوین استراتژی های کلان و میانبرد ، طراحی عملیات ، برنامه ریزی های بلند مدت ، و مدیریت کلان بزرگ استراتژیست قرن بیست و یکم شهید قاسم سلیمانی ، جریان مقاومت اسلامی توانسته است بر تهاجم سنگین و بیسابقه نظامی به منطقه خاورمیانه فائق آید و با تحمیل شکست های سنگین و پرخسارت بر جبهه دشمن ، پیروزیهای بزرگی در عرصه های منطقه ای و بین المللی بدست آورد .
پرونده مقاله
آسیب پذیری های داخلی دیدات و فشار خارجی دو عامل مهمی است که در بروز بی ثباتی سیاسی و ایجاد نا امنی در دو سطح ملی و منطقه ایی نقش بسزایی دارد.در منطقه حساس خلیج فارس و خاورمیانه عوامل داخلی بالقوه این توانایی را دارند کهساختار های سرزمینی و نهاد های حاکم را تهدید به تض چکیده کامل
آسیب پذیری های داخلی دیدات و فشار خارجی دو عامل مهمی است که در بروز بی ثباتی سیاسی و ایجاد نا امنی در دو سطح ملی و منطقه ایی نقش بسزایی دارد.در منطقه حساس خلیج فارس و خاورمیانه عوامل داخلی بالقوه این توانایی را دارند کهساختار های سرزمینی و نهاد های حاکم را تهدید به تضعیف و یا از بین بردن نمایند و عوامل خارجی که متاسفانه بنا به دعوت برخیکشورها به زعم برقراری موازنه قوا به منطقه دعوت شده اند. با بهم ریختن توازن نیرو های فرهنگی اجتماعی در این منطقه تمدنی وتاریخی یک نقش دو گانه در تحریک نیرو های داخلی کشورها به تحول طلبی بر دو محور مشارکت طلبی سیاسی و بازگشت به اصلو یا حتی مداخله مستقیم و مغرضانه در برخی از کشور های منطقه را ایفا کرده اند.متعاقب چنین وضعیتی در پی رشد تقاضا هایداخلی برای مشارکت در فرآیند دولت سازی نظیر آنچه در تحولات ماه های اخیر قابل مشاهده است، فشار فوق العاده ی بر آندسته ازدولت ها وارد می آید که سیاست تعامل با قدرت موازنه گرخارجی پایه های مشروعیت داخلی آنها را تضعیف نموده و معمولا نظامسیاسی این کشورها از عهده پاسخگویی به این خواسته های داخلی بر نمی آید. کانون اصلی بحث بررسی رابطه معنادار میان متغیر هایخارجی(حضور نیرو های نظامی بیگانه در منطقه و وجود رژیم صهیونیستی) و عوامل داخلی(پارامترهایی چون ساخت قدرت، بافتفرهنگی-اجتماعی،نهادها و مراکز قدرت دولتی و مردمی،میزان مشارکت سیاسی وضعیت سرمایه اجتماعی و...) و تاثیر آنها برثباتداخلی و امنیت ملی کشور های منطقه می باشد. در این مقاله سعی گردیده است با رویکردی جامعه شناختی مولفه های بی ثباتی سیاسی و نا امنی در کشور های عربی منطقه در دوسطح متمایز از یکدیگر و در عین حال متاثر بر هم مورد بررسی قرار گیرد.ابتدا به عوامل خارجی بی ثبات کنندگی که در حقیقت بابهره گرفتن از شرایط و وضعیت داخلی این کشورها رشد و تقویت شده است،پرداخته شده و سپس به مولفه های داخلی بی ثباتی کهبنوعی متاثر از عوامل خارجی است، اشاره گردیده است و در نهایت با هدف رهایی از الگوهایی نا کارآمد امنیتی که محور آنهادخالت عامل مداخله گر خارجی است و ایجاد ثبات سیاسی پایدار با اتکا به ساز و کار های بومی در کشور های منطقه راکارهاییمبتنی بر مولفه های جدیدتر قدرت و لزوم صورت بندی جدید قدرت سیاسی و منطقه ای با هدف تقابل با الگوی امنیتی موازنه قواارایه گردیده است.
پرونده مقاله
چکیده تحولات خاورمیانه که در سال 2011 و از قیام مردمی کشور تونس آغاز و به سایر کشورهای منطقه تسری پیدا کرد باعث بروز تحولات شگرفی در ساختارهای سیاسی-اجتماعی برخی از کشورهای خاورمیانه گردید. در این میان، کشور عربستان سعودی که دارای نظام سنتی سلطنتی است خود را در معرض جدی چکیده کامل
چکیده تحولات خاورمیانه که در سال 2011 و از قیام مردمی کشور تونس آغاز و به سایر کشورهای منطقه تسری پیدا کرد باعث بروز تحولات شگرفی در ساختارهای سیاسی-اجتماعی برخی از کشورهای خاورمیانه گردید. در این میان، کشور عربستان سعودی که دارای نظام سنتی سلطنتی است خود را در معرض جدی آسیب این موج تحول خواهی در دو حوزه داخلی و خارجی دید. عربستان سعودی با توجه به رسالتی که برای خود به عنوان رهبر جهان اسلام تعریف کرده و همچنین برای تداوم و گسترش نفوذ خود در منطقه، واکنش جدید و متفاوتی در قبال تحولات خاورمیانه از خود بروز داد. این کشور که به اتخاذ سیاست محافظه کارانه در سیاست خارجی خود معروف بود با اتخاذ رویکرد تهاجمی سعی در حفظ منافع خود، گسترش نفوذ خود در منطقه و حفظ جایگاه خود به عنوان رهبر جهان اسلام کرده است. سوال اصلی این مقاله این است که مهم ترین متغیرهای موثر بر تغییر رویکرد محافظه کارانه به تهاجمی در سیاست خارجی عربستان کدامند؟ یافته های این پژوهش که با روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است، نشان می دهد که تغییر نسل نخبگان حاکم، افول روابط آمریکا و عربستان در دوره اوباما، تضعیف هژمونی آمریکا و تغییر موازنه قوا در خاورمیانه پس از بهار عربی و تقویت قدرت ایران و محور مقاومت در منطقه، سیاست خارجی عربستان را به سمت رویکرد پیچیده تعامل و تقابل در راستای تقویت نقش و بسط نفوذ عربستان و مقابله با گسترش نفوذ ایران در منطقه هدایت کرده است.
پرونده مقاله
اگرچه پیدایش حکومتها تبلور اراده مردم، و بقای آنها در گرو رضایت مردم است؛ اما بروز منازعه میان طرفین این تعامل نیز همواره امری اجتنابناپذیر بوده است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر تبیین آن دسته از رفتارهای حکومتها بهعنوان طرف قویتر این تعامل است که بروز آنها باعث چکیده کامل
اگرچه پیدایش حکومتها تبلور اراده مردم، و بقای آنها در گرو رضایت مردم است؛ اما بروز منازعه میان طرفین این تعامل نیز همواره امری اجتنابناپذیر بوده است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر تبیین آن دسته از رفتارهای حکومتها بهعنوان طرف قویتر این تعامل است که بروز آنها باعث شده منازعات سیاسی ایجاد شوند و بقای حکومتها را با چالش مواجه نمایند. بهمنظور حصول به هدف پژوهش، با روش توصیفی-تحلیلی و با بهرهگیری از مستندات تاریخی و مصادیق عینی، آن دسته از علل شکلگیری منازعات سیاسی که ریشه در رفتار حکومتها دارند، شناسایی گردید. پژوهش بر این فرضیه استوار است که اختلال در تأمین نیازهای اساسی، باورها و رفتارهای غیرعقلایی و عدم موازنه قدرت، بهعنوان علل اصلی بروز منازعات سیاسی است. براساس نتایج بدست آمده، بهنظر میرسد سرچشمه آغاز منازعات میان مردم و حکومت وجود یا احساس بیعدالتی باشد. همچنین، در نظام قدرت یکطرفه که هم حکومت بهعنوان طرف قدرتمند و هم مردم بهعنوان طرف ضعیف درصدد دستیابی به منابع کمیاب هستند، معمولاً طرف قدرتمند با استفاده از تواناییهای خود، در جهت ایجاد نظام سلطه گام برمیدارد. در مقابل، مردمی که از اطاعت صِرف به تنگ آمدهاند، همواره مترصد فرصت هستند که به هر نحو ممکن، این سلطهجویی را نفی کنند. در مجموع، بهنظر میرسد تعلل حکومت در رفع مشکلات مردم، هنگامی که قرار است تصمیمی بگیرد که نارضایتیهای اجتماعی را کاهش دهد، یا مزایای بیشتری برای مردم فراهم آورد، میتواند باعث انباشت تدریجی گروههای ناراضی در جامعه و بروز منازعات سیاسی بازگشتناپذیر شود. بهنظر میرسد گام نخست برای کنترل منازعات سیاسی توسط حکومتها، از بین بردن احساس بیعدالتی در جامعه باشد، که با تأمین نیازهای اساسی و معیشتی مردم، محقق خواهد شد. در گام بعدی، حکومتها باید بر افزایش مشروعیت خود متمرکز شوند، که اقتضای این امر ایجاد آزادی، در کنار حفظ شأن خود و پرهیز از اعمال خشونت است. در نهایت، حکومتها برای جلوگیری از بروز منازعات باید از انباشت تدریجی نارضایتیها در سطح جامعه ممانعت کرده و انرژی مردم را بهسوی فعالیتهای مشارکتی هدایت کنند؛ این امر نیز منوط به انجام بهینه کارویژه حکومت، یعنی خدمت به مردم است.
پرونده مقاله
ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی ویژه نقشی مهم در موازنه قدرت در منطقه خاورمیانه داشته و آمریکا از تحریم های بین المللی در راستای تغییر این استراتژی استفاده نموده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و استفاده از چارچوب نظری جوزف نای، درص چکیده کامل
ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی ویژه نقشی مهم در موازنه قدرت در منطقه خاورمیانه داشته و آمریکا از تحریم های بین المللی در راستای تغییر این استراتژی استفاده نموده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و استفاده از چارچوب نظری جوزف نای، درصدد پاسخگویی به این سوال بوده است که اعمال تحریم های بین المللی تاثیری بر قدرت منطقه ای ژئوپلتیک ایران در خاورمیانه داشته است؟ یافته ها حاکی از آن است که علیرغم نقش موثر تحریم ها بر بازارهای مالی و سرمایه گذاری های خارجی در تغییر رفتار منطقه ای ایران از کارامدی لازم بهره مند نبوده است. اجرای اﺳﺘﺮاﺗﮋی کاربردی در تبین ﻗﺪرت هوشمند ﺑﺎ ﺗﺄﮐﯿﺪ ﺑﺮ نقش آفرینی ﺑﯿﺸﺘﺮ در ژﺋﻮﭘﻠﯿﺘﯿﮏ منطقه ای اﻧﺮژی از سوی ایران زمینه های لازم جهت مقاومت در برابر تحریم ها و ﺗﺤﻤﯿﻞ سیاست های ایران ﺑﺮکشورهای منطقه را فراهم آورده است.
پرونده مقاله
چکیده
به موازات پیروزی انقلاب اسلامی، روابط ایران و عربستان به عنوان دو قدرت منطقهای به واسطه دلایلی نظیر زعامت ایران/ عربستان بر جهان اسلام، رهبری شیعه/ وهابیت بر منطقه و غربگرایی/ غرب ستیزی دو کشور، به سمت دوآلیسم متعارضی حرکت کرده است؛ هرچند که بعضاً متناسب با مشی چکیده کامل
چکیده
به موازات پیروزی انقلاب اسلامی، روابط ایران و عربستان به عنوان دو قدرت منطقهای به واسطه دلایلی نظیر زعامت ایران/ عربستان بر جهان اسلام، رهبری شیعه/ وهابیت بر منطقه و غربگرایی/ غرب ستیزی دو کشور، به سمت دوآلیسم متعارضی حرکت کرده است؛ هرچند که بعضاً متناسب با مشی سیاست خارجی و منطقهای دولتهای مستقر در ایران، این مهم دچار تحولاتی نیز شده است. با درنظر داشتن این نکته، این پژوهش بر آن است با رویکردی نسبتاً متفاوت در عرصه نظریههای روابط بینالملل که از آن با عنوان واقعگرایی انگیزشی یاد میشود، با بررسی روابط دو کشور از آغاز روی کار آمدن احمدینژاد، به بررسی تطبیقی آن با دولت دکترحسن روحانی بپردازد و این نکته اساسی را مورد آزمون قرار دهد که به رغم تفاوتهای نسبتاً زیادی که بین سیاست خارجی و منطقهای دولت یازدهم با دولت قبلی وجود داشته و دارد، مشی اعتدالگرایی دولت روحانی در گستره سیاست خارجی چه تاثیری بر مناسبات منطقهای ایران و عربستان بر جای گذاشته است و عربستان سعودی چگونه نسبت به این رویکرد، از خود کنش و یا واکنش نشان داده است.
پرونده مقاله
چکیدهپس از بازگشت دو طرف منازعه هسته ای ایران و کشورهای 1+5 به مذاکرات هسته ای و انعقاد توافق بین المللی برجام، انتظار می رفت این مدل بتواند به عنوان الگویی برای حل و فصل مسالمت آمیز موضوع های اختلافی دیگر استفاده شود؛ اما تحولات پسابرجام، امیدها برای تسری این مدل به پ چکیده کامل
چکیدهپس از بازگشت دو طرف منازعه هسته ای ایران و کشورهای 1+5 به مذاکرات هسته ای و انعقاد توافق بین المللی برجام، انتظار می رفت این مدل بتواند به عنوان الگویی برای حل و فصل مسالمت آمیز موضوع های اختلافی دیگر استفاده شود؛ اما تحولات پسابرجام، امیدها برای تسری این مدل به پروندههای مناقشه آمیز دیگر را کاهش داد. برخلاف تصور برخی از تحلیلگران، ایران نه تنها در صدر تهدیدهای امنیتی مورد شناسایی آمریکا و متحدان سنتی اش در منطقه باقی مانده؛ بلکه با ورود بازیگران فرامنطقه ای، بر شدت موازنه سازی در منطقه نیز افزوده شده است. تئوری نوواقعگرایی گرچه به تنهایی نمی تواند درک درستی از تحولات خاورمیانه ارائه نماید؛ لیکن همچنان از قدرت تبیین ساده تر و پیش بینی واقعی تر تحولات آینده برخوردار است. در مقاله حاضر سعی می شود با بهره گیری از تئوری نوواقع گرایی، این سؤال که علل بازتولید منازعه ایران وآمریکا در خاورمیانه در عصر پسابرجام چیست؟؛ پاسخ داده شود. مفروض اصلی مقاله این است که به دلیل استمرار توازن قوا در خاورمیانه، شاهد تشدید رقابت های امنیتی و بازتولید ناامنی در منطقه، با هدف برهم زدن توازن فعلی خواهیم بود. همکاری ایران با کشورهای1+5، نتوانسته است از تشدید منازعات درخاورمیانه جلوگیری کند؛ ازهمین رو، به نظر میرسد تسری مسیر طی شده به دیگر موضوع های مورد اختلاف برای جمهوری اسلامی ایران، رفتاری پرهزینه خواهد بود.
پرونده مقاله
مقدمه: توسعه شهر به تولید فضاهای شهری و هردو در هم تنیده با مساله قدرت هستند. ساختارها و فرایندهای قدرت در اغلب مواقع باعث حذف تدریجی گروهها و منافع غیرمتشکل به نفع گروهها و منافع متشکل و مسلط بر منابع می شود. فشار قدرت هایی که هستند مساله زا و خلاء قدرت هایی که نیستند چکیده کامل
مقدمه: توسعه شهر به تولید فضاهای شهری و هردو در هم تنیده با مساله قدرت هستند. ساختارها و فرایندهای قدرت در اغلب مواقع باعث حذف تدریجی گروهها و منافع غیرمتشکل به نفع گروهها و منافع متشکل و مسلط بر منابع می شود. فشار قدرت هایی که هستند مساله زا و خلاء قدرت هایی که نیستند باعث بروز عدم تعادل هایی درجامعه می گردد. تجزیه وتحلیل این روابط قدرت به تصمیم سازان و تصمیم گیران شهری کمک می کند تا راه حل بهتری برای مسائل شهری پیدا کنند. این پژوهش به دنبال تحلیل و سنجش روابط قدرت کنشگران تولید فضای شهری و ارائه راهکار برای حل معادله توزیع قدرت کنشگران و به عبارتی تعادل سازی در سهم های قدرت کنشگران (نظریه سازی برگرفته از تجربه) است.
روششناسی تحقیق: کنشگران تولیدفضای شهری موردنظر با مصاحبه نیمه ساخت یافته با روش نمونه گیری گلوله برفی برای دستیابی به خبرگان جامعه هدف و مشاهدات مکرر میدانی و بررسی اسنادی جهت تکمیل و تدقیق شناسایی شده اند. روابط قدرت بین این کنشگران از طریق روش تحلیل جریان با بهره گیری از نرم افزار یوسینت (UCINET) و میزان قدرت کنشگران از طریق روش تحلیل اثرات متقابل با بهره گیری از نرم افزار میک مک (MICMAC) سنجش و تحلیل گردید.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مورد پژوهش، فضای شهری منحصربه فرد و بسیار باارش اراضی عباس آباد به وسعت 554 هکتار واقع در بخش مرکزی کلانشهر تهران است.
یافته ها: خروجی تحلیل نرمافزارها و تدقیق نتایج، یک سطحبندی از میزان ارتباطات و میزان قدرت کنشگران تولید فضای شهری عباس آباد بدست داد که مشخص نمود تعادل در قدرت کنشگران وجود ندارد و شهروندان در پایین ترین سطح تأثیرگذاری قرار داشته و نقش و تأثیرگذاری در هیچیک از مراحل تهیه و تصویب و اجرای طرح نداشتند و نیز بخش خصوصی مستقل نیز در این فرایند حضور ندارد.
نتایج: از نتایج و نوآوریهای این پژوهش 1. استفاده از دو نرمافزار میک مک و یوسینت برای شناسایی و تحلیل قدرت کنشگران تولید فضای شهری در یک نمونه مطالعاتی. 2. در حوزه توسعه دانش موجود در برنامهریزی شهری، در راستای شهروندمدارتر شدن تولید فضاهای شهری، با بهرهگیری از جدیدترین اندیشههای اندیشمندان حوزه برنامهریزی شهری و قدرت، پیشنهاد مدل "دولت- فضا- مردم" وتشکیل "نهاد عمومی فضاداران شهری" (اجرایی-عملیاتی) و ارائه نظریه PIUS پیشنهاد است.
پرونده مقاله
موج انقلاب ها در کشورهای عربی تاثیر فراوانی بر موقعیت و منافع راهبردی منطقه ای ایران داشته است. مهمترین آنها رسیدن این امواج به متحد منطقه ای خود یعنی سوریه و در راس آن بشار اسد است. از همان آغاز ناآرامی ها، حمایت ایران از نظام سوریه آشکار بود. جمهوری اسلامی ایران با دق چکیده کامل
موج انقلاب ها در کشورهای عربی تاثیر فراوانی بر موقعیت و منافع راهبردی منطقه ای ایران داشته است. مهمترین آنها رسیدن این امواج به متحد منطقه ای خود یعنی سوریه و در راس آن بشار اسد است. از همان آغاز ناآرامی ها، حمایت ایران از نظام سوریه آشکار بود. جمهوری اسلامی ایران با دقت و حساسیت ویژه ای تحولات سوریه را دنبال نمود و به عنوان یک بازیگر و قدرت مهم منطقه ای، تلاش کرد که در راستای تداوم مناسبات راهبردی با این کشور و نیز حفظ منافع ملی و منطقه ای خود، اقدام به اتخاذ مواضع حمایتی از حکومت بشار اسد در سوریه نماید. از این رو، مقاله ی حاضر در پی پاسخ به این سوال است که سیاست و موضع گیری جمهوری اسلامی ایران در قبال بحران سوریه متاثر از چه عوامل و الزاماتی بوده است؟ مقاله حاضر ضمن اشاره به ابعاد واقع گرایانه ی سیاست خارجی ایران، بر اساس مولفه های هویتی جمهوری اسلامی ایران، به تحلیل مواضع این کشور در قبال بحران سوریه پرداخته است. به طور کلی پژوهش حاضر بر آن است که سیاست خارجی ایران و به ویژه مشارکت آن در جنگ داخلی سوریه نشان دهنده ی عملگرایی با هدف حفظ موازنه قدرت و حداکثرسازی امنیت خود در کنار حفظ و بسط هویت انقلابی (از جمله اخلاق مذهبی و ارزشهای هنجاری) بوده است.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد