مقاله حاضر به شناخت بهتر ادبیات داستانی ایران و آمریکا میپردازد. هدف آن تبیین ساختار روایتی داستانهای کوتاه هدایت و فاکنر است. سه داستان کوتاه(سه قطره خون، داش آکل، سگ ولگرد) از مجموعه آثار صادق هدایت و سه داستان کوتاه(یک گل سرخ برای امیلی، سپتامبر خشک، انبار سوزی) از چکیده کامل
مقاله حاضر به شناخت بهتر ادبیات داستانی ایران و آمریکا میپردازد. هدف آن تبیین ساختار روایتی داستانهای کوتاه هدایت و فاکنر است. سه داستان کوتاه(سه قطره خون، داش آکل، سگ ولگرد) از مجموعه آثار صادق هدایت و سه داستان کوتاه(یک گل سرخ برای امیلی، سپتامبر خشک، انبار سوزی) از ویلیام فاکنر انتخاب شد؛ سپس با در نظر گرفتن ویژگیهای داستانهای کوتاه میزان توجه هدایت و فاکنر را به عناصر داستانی در داستانپردازی مورد بررسی قرار دادیم. در این مقاله شیوه صادق هدایت و ویلیام فاکنر در داستانگویی، شخصیتپردازی، پیرنگ، گفتوگو، زاویه دید، صحنهپردازی، لحن و درونمایه بررسی شده است.
پرونده مقاله
هدف این تحقیق بررسی عناصر نمایشی در قصص قرآنی است. در ساختار اغلب داستانهای قرآن، عناصر هنری شناخته شده در ادبیات نوین داستانی، تا حدودی قابل تحلیل و ارزیابی است. در ادبیات داستانی امروز، عناصری مانند طرح و پیرنگ، حادثه، شخصیت، گفتوگو، روایت، صحنه، زاویه دید و درونم چکیده کامل
هدف این تحقیق بررسی عناصر نمایشی در قصص قرآنی است. در ساختار اغلب داستانهای قرآن، عناصر هنری شناخته شده در ادبیات نوین داستانی، تا حدودی قابل تحلیل و ارزیابی است. در ادبیات داستانی امروز، عناصری مانند طرح و پیرنگ، حادثه، شخصیت، گفتوگو، روایت، صحنه، زاویه دید و درونمایه وجود داردکه هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا مقوم داستان هستند. عنصر شخصیت نقش مهمی در داستانهای قرآن دارد و یکی از محورهای مهم داستان بهشمار میرود. این شخصیتها با توجه به پیام و هدف سوره و داستان مورد نظر، بهگونهای هماهنگ با دیگر عناصر داستانی نقش خود را ایفا میکنند. "صحنه" ظرف زمانی و مکانی وقوع حوادث داستان است.
پرونده مقاله
بسیاری از داستانهای مثنوی سلسلهالذهب از نوع تمثیلهای انسانی هستند و جامی برای تبیین معانی کلی و عمیق از آنها استفاده کردهاست. این داستانها، اهداف اخلاقی و دینی دارند و برای تنبه خواننده سروده شدهاند. عواملی مانند فضای محدود، زمان کوتاه و کم بودن شخصیتهای داستانی چکیده کامل
بسیاری از داستانهای مثنوی سلسلهالذهب از نوع تمثیلهای انسانی هستند و جامی برای تبیین معانی کلی و عمیق از آنها استفاده کردهاست. این داستانها، اهداف اخلاقی و دینی دارند و برای تنبه خواننده سروده شدهاند. عواملی مانند فضای محدود، زمان کوتاه و کم بودن شخصیتهای داستانی، باعث میشود که حکایات تمثیلی این کتاب در ردة داستانهای کوتاه قرار گیرند. در این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شدهاست، شخصیت و شخصیتپردازی در حکایتهای تمثیلی این مثنوی بررسی شده است تا به پرسشهای زیر پاسخ دهد: انواع شخصیت در حکایتهای تمثیلی سلسلهالذهب کدامند؟ جامی از چه روشهایی در شخصیتپردازی حکایتهای تمثیلی استفاده کرده است؟ از آنجا که شخصیتپردازی، از مولفههایی است که قدرت هنری شاعر یا نویسنده را مینمایاند و عامل مهمی در جهت آشکارکردن ویژگیها، روحیات، صفات و افکار شخصیت است؛ بنابراین ضرورت دارد که نحوة نگرش و پردازش شخصیتها در مثنوی تمثیلی سلسلهالذهب تبیین شود تا در دریافت معانی عمیق آن موثر واقع شود. در این مقاله کوشش شده است انواع شخصیت و روشهای شخصیتپردازی در این مثنوی بررسی شود. نتایج تحقیق نشان میدهد که بیشتر شخصیتها در این منظومة تمثیلی از نوع ایستا و سادهاند و در شیوه-های شخصیتپردازی، گفتگو و توصیف مستقیم بیشترین بسامد را دارد.
پرونده مقاله
منظومه خسرو و شیرین نظامی به عنوان نمونهای عالی از ادب غنایی فارسی، ابعاد مختلفی از نوع نمایشی را در خود جای داده است. خسرو و شیرین نظامی از جهت گفت و گو و شخصیتپردازی بسیار غنی است، چه آنجا که دیالوگ مطرح میشود و چه در قسمتهایی که وجود مونولوگ ایجاب دانسته شده است چکیده کامل
منظومه خسرو و شیرین نظامی به عنوان نمونهای عالی از ادب غنایی فارسی، ابعاد مختلفی از نوع نمایشی را در خود جای داده است. خسرو و شیرین نظامی از جهت گفت و گو و شخصیتپردازی بسیار غنی است، چه آنجا که دیالوگ مطرح میشود و چه در قسمتهایی که وجود مونولوگ ایجاب دانسته شده است. در این مقاله شده است با آوردن نمونههایی از داخل متن به بررسی و تحلیل شخصیتها و مکالمات آنها در این اثر بپردازد و در نهایت به خوانندگان این باور داده شود که نمایشی بودن یک اثر با ادبی بودن آن منافاتی ندارد، خواه از نوع ادب غنایی باشد یا سایر انواع آن.
پرونده مقاله
محوریترین شخصیت ادبیات عرفانی پیر است که با عناوین دیگری نیز از قبیل مرشد، مراد، ولی، شیخ، قطب، استاد، مقتدا، دلیل راه، خضر، رند، پیر مغان و... از این شخصیت نام برده شده است. در این مقاله بر آن بوده-ایم تا دریابیم ادبیات منظوم عرفانی تا چه میزانی در شناسایی و معرفی پیر چکیده کامل
محوریترین شخصیت ادبیات عرفانی پیر است که با عناوین دیگری نیز از قبیل مرشد، مراد، ولی، شیخ، قطب، استاد، مقتدا، دلیل راه، خضر، رند، پیر مغان و... از این شخصیت نام برده شده است. در این مقاله بر آن بوده-ایم تا دریابیم ادبیات منظوم عرفانی تا چه میزانی در شناسایی و معرفی پیر از مقابله و تقابلسازیهای توصیفی بهره برده است؟ دلایل این رویکرد چه بوده است؟ و وجوه و عناصر مقابلهشده با پیر بیشتر کدامند؟ آثار منظوم عرفانی به ویژه حدیقهالحقیقه سنایی، منطقالطیر عطار، مثنوی معنوی مولوی، و غزلیات حافظ، پیر را با ویژگیهای شخصیتی و فردی خاصی که دارد در مقابل شخصیتها و صفات متفاوتی قرار دادهاند. در مقاله حاضر تقابلسازی-های دوگانهای که در آثار منظوم عرفانی در باره پیر صورت گرفته است با سه رویکرد شخصیتپردازی، استعاره مفهومی و جنبههای تعلیمی و با استفاده از موازین ساختارگرایانه بررسی شده است. دستاورد پژوهش حاضر این است که شاعران مذکور شخصیتها و صفات متفاوتی را با پیر مقابلهسازی کردهاند تا علاوه بر برجستهسازی و تاکید بر تاثیرپذیری او تجربههای شخصی و طریقتی خویش را به صورت پیامهای مستقیم و نمادین طریقتی به گوش مخاطبان برسانند و راههای تمیز پیران راستین ازپیران دروغین را برای اهل آن باز گویند و رسالت شاعری و طریقتی اجتماعی خویش را از این راه ادا کنند و در عین حال بر غنای ادبی، بدیعی و زیباییشناختی آثار خویش نیز بیفزایند.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر بررسی تطبیقی شخصیتپردازی زن در دو داستان کوتاه مشنگ اثر منیرو روانیپور و بچۀ مردم اثر جلال آلاحمد است. جامعة پژوهش آثار منیرو روانیپور و جلال آلاحمد و نمونۀ مورد پژوهش، شخصیتپردازی زن در داستان مشنگ و بچۀ مردم بود. طرح پژوهش توصیفی- تحلیلی است. ب چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر بررسی تطبیقی شخصیتپردازی زن در دو داستان کوتاه مشنگ اثر منیرو روانیپور و بچۀ مردم اثر جلال آلاحمد است. جامعة پژوهش آثار منیرو روانیپور و جلال آلاحمد و نمونۀ مورد پژوهش، شخصیتپردازی زن در داستان مشنگ و بچۀ مردم بود. طرح پژوهش توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانهای و از طریق فیشبرداری صورت گرفت و پس از آن با تکیه بر دو داستان کوتاهِ مورد بررسی، نحوهی شخصیتپردازی این دو نویسنده، واکاوی و توصیف شد. یافتههای پژوهش نشان داد که داستان مشنگ اثر منیرو روانیپور، نمونۀ موفق شخصیتپردازی زن است که نویسنده در آن به همۀ ابعاد گوناگون هویت زن مانند جسمی، رفتاری، فکری و... پرداخته و هیچیک را نادیده نگرفته است و داستان بچه مردم اثر جلال آل احمد، نمونۀ ناموفق این نوع شخصیتپردازی است که نویسنده در به کارگیری عناصر داستان عملکرد مطلوبی نداشته و اغلب ابعاد هویتی شخصیت زن را نادیده گرفته است.
پرونده مقاله
مصطفی مستور نویسنده ای واقع گراست و آثارش از جنبههای گوناگون قابل توجه و بررسی است.کُنِشهای رفتاری زنان از مشخصههای بارزِ داستان های وی به شمار میرود. در این جستار به شیوۀ توصیفی، تحلیلی و کمی به انواع، شاخصها و ویژگیهای شخصیت زنان در داستانهای مستور پرداخته و با چکیده کامل
مصطفی مستور نویسنده ای واقع گراست و آثارش از جنبههای گوناگون قابل توجه و بررسی است.کُنِشهای رفتاری زنان از مشخصههای بارزِ داستان های وی به شمار میرود. در این جستار به شیوۀ توصیفی، تحلیلی و کمی به انواع، شاخصها و ویژگیهای شخصیت زنان در داستانهای مستور پرداخته و بازتاب کُنِشهای رفتاری زنان و کارکردهای عمدۀ آنان تحلیل و بررسی میشود. بدین منظور ابتدا داستانهای مستور بازخوانی و شخصیت های مختلف زن تجزیه و تحلیل و طبقه بندی و مؤلفه های اصلی آنها بررسی شده و سپس دادهها و نتیجههای تحقیق به صورت کمّی ارزیابی و در جدول ارائه شده است.اصلیترین مؤلفهها و شاخصههای شخصیت زنان در داستانهای مستور عبارتند از: جریان روسپیگری؛ زنان، زایمان و حسّ مادری؛ زنان بیهویت؛ زنان فعّال و مستقل؛ زنان ستم دیده ومظلوم؛ زنان شهدا و رزمندگان جنگ تحمیلی؛ زنان مقدس و معشوقههای خداگونه و پیرزن های مؤمن، ساده و چارهگشا.زنان، نقشِ اصلیِ را در شکلگیری بنمایۀ داستانهای مستور دارند و شخصیت آنها بیشتر پویاست و حتّی هنگامیکه ایستا هستند، نقشی کلیدی در شکلگیری و پیشبردِ روایت داستانهای وی دارند. از اینرو، کارکرد زنان در داستانهای مستور، برجستهتر از سایر شخصیت هاست و سرنوشت و روحیّات آنان در سنین مختلف از نوجوانی تا کهنسالی مورد توجه عمیق قرار گرفته و به وجودشان در کانون خانواده، اجتماع، پرورش فرزندان و دلبستگی و وابستگی مردان به آنان در موقعیتهای مختلف مانند: مادری، همسری و حتی معشوق بودن اهمیت داده شده است.
پرونده مقاله
عطار خالق حکایتهای تمثیلی فراوانی است که در منطق الطیر و آثار دیگر او دیده میشود. حکایت شیخ صنعان یکی از داستانهای زیبای تمثیلی است که حاوی مطالبی دربارهی سفر معنوی شیخی زاهد است که مریدان فراوانی زیر سایه او تربیت شدهاند، اما خود دچار خود بینی است و برای فرار از ا چکیده کامل
عطار خالق حکایتهای تمثیلی فراوانی است که در منطق الطیر و آثار دیگر او دیده میشود. حکایت شیخ صنعان یکی از داستانهای زیبای تمثیلی است که حاوی مطالبی دربارهی سفر معنوی شیخی زاهد است که مریدان فراوانی زیر سایه او تربیت شدهاند، اما خود دچار خود بینی است و برای فرار از این ورطه نیاز به آزمونی سخت دارد. شخصیت پردازی یکی از عناصر مهم داستان است که به روشهای مختلفی انجام میشود. در این پژوهش با بررسی شخصیتهای داستان شیخ صنعان مواردی از شخصیت پردازی مانند: نوع شخصیتها از نظر ایستا و پویا، طریقه مستقیم و غیر مستقیم شخصیت پردازی و ویژگیهای شخصیتها مشخص شده است.
پرونده مقاله
این تحقیق به مقایسۀ جنبههای شخصیتپردازی و شباهتهای محتوایی لیلی و مجنون نظامی، رومئو و ژولیت و آنتونی و کلئوپاترا شکسپیر میپردازد که البته در اثنای این تطبیق، به دیگر جنبههای ادبی آنها توجه شده است. حاصل پژوهش این که نظامی شاعر قرن ششم هجری و شکسپیر شاعر و نمایشنا چکیده کامل
این تحقیق به مقایسۀ جنبههای شخصیتپردازی و شباهتهای محتوایی لیلی و مجنون نظامی، رومئو و ژولیت و آنتونی و کلئوپاترا شکسپیر میپردازد که البته در اثنای این تطبیق، به دیگر جنبههای ادبی آنها توجه شده است. حاصل پژوهش این که نظامی شاعر قرن ششم هجری و شکسپیر شاعر و نمایشنامه نویس انگلیس در قرن پانزدهم میلادی، نقاط مشترک حسی و حکمی زیادی در آثارشان مشاهده میشود، نظیر قائل بودن به نیکیها و جریان داشتن عشق در شریان زندگی بشر و آرزوی داشتن جهانی بهتر به دور از خیانت، استبداد، حسد و کینهورزی. البته هر یک از این شاعران در زمینههایی بر دیگری پیشی گرفتهاند، اما به هر ترتیب، هر دو شاعر تقریباً در یک افق نزدیک به هم به جهان و انسانهای اطراف خود نگریسته و خواهان ترسیم و رسیدن به آرمانشهر یا مدینۀ فاضله در آثار خود بودهاند.
پرونده مقاله
رمان "انگار گفته بودی لیلی"، رمانی روانشناختی با دیدگاهی انتقادی- اجتماعی است. این رمان دارای ذهنیت زنانه و نظام تکآوایی است و حضور مردان در آن، فقط از پسِ نگاه زنانه قابل رؤیت است. در میان عناصر روایتساز این رمان، شخصیتپردازی نقش مهمی بهعهده دارد و اغلب شخصیتها، چکیده کامل
رمان "انگار گفته بودی لیلی"، رمانی روانشناختی با دیدگاهی انتقادی- اجتماعی است. این رمان دارای ذهنیت زنانه و نظام تکآوایی است و حضور مردان در آن، فقط از پسِ نگاه زنانه قابل رؤیت است. در میان عناصر روایتساز این رمان، شخصیتپردازی نقش مهمی بهعهده دارد و اغلب شخصیتها، نقشهای جنسیتی شاخصی در ابعاد اجتماعی و فردی ایفا میکنند. یکی از جذابترین شخصیتهای موجود در رمان، شخصیت محمود است؛ این شخصیت پیچیده و عصبی، در داستان حاضر بسیار هنرمندانه و قوی طراحی و پردازش شده است. تحقیق حاضر به قصد تحلیل روانشناختی محمود و بر مبنای نظریات هورنای در موضوع شخصیت عصبی انجام گرفت. نتایج تحقیق، ناظر بر آن است که محمود، رهبر فرقۀ عرفانی خاص، که با فراگیری دانش روانشناختی و با غلبه بر نیروی ذهن و فکر دیگران، افراد را تحت نفوذ ارادۀ خود درمیآورد و سوءاستفاده میکند، دارای شخصیت عصبی از نوع کمالگرا و خودبزرگساز است. رشد در شرایط سخت کودکی (خانوادۀ تکوالد، فقر، احساس حقارت ناشی از شغل مادر) ریشۀ اصلی ایجاد اضطراب اساسی، اختلال شخصیتی و تمایلات او به خودِ ایدهآلی کمالگرا و قدرتطلب بوده است. او که نقش جنسیتی مرد ـ مجنون را هم در این داستان ایفا میکند، تضاد اساسی مابین مهرطلبی و قدرتطلبی را در طرحوارۀ شخصیتی خود به نمایش میگذارد.
پرونده مقاله
ترجمه رساله قشیریه، یکی از متون مهم عرفانی است. قشیری برای القای مضامین عرفانی در این کتاب از حکایتپردازی بهره گرفته است. حکایات او بیشتر در باب کرامات و معجزات دینی است که بسیاری از آنها جنبه غیرواقعی و تخیلی دارند. او در حکایت های خود از مؤلفه های داستاننویسی استفا چکیده کامل
ترجمه رساله قشیریه، یکی از متون مهم عرفانی است. قشیری برای القای مضامین عرفانی در این کتاب از حکایتپردازی بهره گرفته است. حکایات او بیشتر در باب کرامات و معجزات دینی است که بسیاری از آنها جنبه غیرواقعی و تخیلی دارند. او در حکایت های خود از مؤلفه های داستاننویسی استفاده کرده است. دراینبین، پردازش عنصر شخصیت از بنیادی ترین ساختمایه های عناصر داستان قلمداد می گردد که در این مقاله قابلبررسی است در همین راستا و برای فرایافت و تأیید این مدعا، مقاله حاضر با روش توصیفی - تحلیلی بر آن بوده است تا از زوایه نقد ادبی به بررسی و تحلیل شیوه های شخصیتپردازی در حکایت های فراواقعی رساله قشیریه بپردازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است قشیری شخصیت حکایات خود را با استفاده از دو شیوه مستقیم و غیرمستقیم معرفی می کند و در این راه از سه طریق توصیف، کنش و گفتگو کمک می گیرد. عنصر گفتگو در نود درصد حکایات او حضور دارد؛ چنان چه در برخی از حکایات، شخصیت ها فقط با نقل گفتگوها پرداخته و توصیف می شود.
پرونده مقاله
"باروک" یکی از ژانرهای مهمّ ادبی در قرن هفدهم میلادی است که بر چندین محور و موضوع و سبکِ گوناگون اطلاق میشود؛ عناصر دراماتیک در سبـکِ بـاروک، نویسندگان را بر آن میدارند که نگاه و کارکردِ ویژهای را در قبالِ رویکردِ هنریِ خویش برگزینند و آن، تأکید و توجّهِ بیشتر بر کش چکیده کامل
"باروک" یکی از ژانرهای مهمّ ادبی در قرن هفدهم میلادی است که بر چندین محور و موضوع و سبکِ گوناگون اطلاق میشود؛ عناصر دراماتیک در سبـکِ بـاروک، نویسندگان را بر آن میدارند که نگاه و کارکردِ ویژهای را در قبالِ رویکردِ هنریِ خویش برگزینند و آن، تأکید و توجّهِ بیشتر بر کشاکشِ انسان برای یافتنِ معنای عمیقتر در هستی و وجود است. قواعد اصلیِ "باروک" از یکسو آمیخته با رازآلودگی و ابهامهای گوناگون، و از سوی دیگر با نمادپردازیهای متکثّر و چندبُعدی، نقش مهمّی در تحوّلات اشعار متافیزیکی در عصر خود برجای گذاشت و حتّی در نوعی تکاملِ محتوایی ـ تاریخی، مسیر را برای تحوّلات سایر مکاتب ادبی و فلسفی هموار کرد. مقالة حاضر با درکِ این اهمّیت، کوششی است برای بررسی خاستگاههای ادبی و فلسفیِ سبکِ باروک و میکوشد مؤلّفههای اصلیِ این سبک را بر "شخصیتِ پَری" در غزلیات مولانا انطباق دهد و از منظر تطبیقی، این موضوع را بررسی کند. نگارندگان در این مقاله با احصای مستنداتِ گوناگونِ شخصیتِ پری در غزلیات مولانا، وجهِ تشابهِ شش مورد از مهمترین مفاهیم سبک باروک (یعنی: "بی ثباتی و ناپایداری جهان"، "ابهام و رمزآلودگی"، "عدم تقلید از گذشتگان"، "درهمتنیدگی مرزهای واقعیت و توهّم"، "عدم پذیرشِ قطعی و مُسلّمِ چیزها" و "تناسخ و جسمیت بخشیدن به همه اشیاء، حتی مرگ و روح") را با شخصیت "پری" مورد بررسی قرار دادهاند.
پرونده مقاله
یکی از راههای ژرفا بخشیدن به داستان و تقویت تأثیر آن بر مخاطب، پردازش درست و قوّتمند شخصیت است. فردوسی سخنسرایی داستانشناس است که در عصر برونگرایی و کلّینگری شاعران خراسان، خود و خواننده را با جزئیّات روحی قهرمانانش همراه و درگیر میسازد این پژوهش به تحلیل روانشناس چکیده کامل
یکی از راههای ژرفا بخشیدن به داستان و تقویت تأثیر آن بر مخاطب، پردازش درست و قوّتمند شخصیت است. فردوسی سخنسرایی داستانشناس است که در عصر برونگرایی و کلّینگری شاعران خراسان، خود و خواننده را با جزئیّات روحی قهرمانانش همراه و درگیر میسازد این پژوهش به تحلیل روانشناسانة شخصیت کاووس در شاهنامه میپردازد. فردوسی با استفاده از هر دو شیوة مستقیم و غیرمستقیم؛ یعنی با بهرهگرفتن از توصیف، گفتوگو، اظهار نظر شخصی، معرّفی توسّط خود شخصیت و یا از طریق دیگر قهرمانان مرتبط با داستان، هر شخصیت را به خواننده میشناساند. کردار و رفتار شخصیت نیز از دیگر راههای رسیدن به ویژگیهای او است. کاووس در روایت اپیزودیک شاهنامه، با یک شخصیت همهجانبة اصلیِ نسبتاً پویا و خاکستری به خواننده معرّفی میشود. از نظر روانشناسی و بر مبنای نظریة آیزنک، کاووس برونگرای ناپایدار صفراوی مزاج است؛ با تأثیر نهاد در ساختار شخصیتی¬اش. کاووس بعضی ویژگیهای روانرنجورخویان و روانپریشخویان را نیز دارد. او به صورتی قابل تأمّل، به دلیل عملکرد منفی، نقش وراثت و محیط را در شکلگیری شخصیتش خنثی میکند.
پرونده مقاله
یکی از حوادث مهمی که در تاریخ معاصر ایران، خصوصاً بعد از انقلاب در کشورمان اتفاق افتاده مسئله جنگ است که علاوه بر تاثیر گذاشتن بر مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بر ادبیات به ویژه ادبیات داستانی نیز تاثیرگذار بوده است.
داستان نویسـان از جنگ به عنوان گنجینه مهمی برای پرد چکیده کامل
یکی از حوادث مهمی که در تاریخ معاصر ایران، خصوصاً بعد از انقلاب در کشورمان اتفاق افتاده مسئله جنگ است که علاوه بر تاثیر گذاشتن بر مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بر ادبیات به ویژه ادبیات داستانی نیز تاثیرگذار بوده است.
داستان نویسـان از جنگ به عنوان گنجینه مهمی برای پرداختن به موضوعات داستانی استفاده کرده اند. چرا که رمان با شرح وقایع تاریخی، شرایط مردم را در طول تاریخ بیان می کند. ازجمله مسائلی که داستان نویسان به آن توجه کرده اند، وضعیت رزمنده ها و مسائل خانواده های آنهاست. در میان شخصیت های این داستان ها شخصیت زنان در خور توجه است.
در طول جنگ ایران و عراق و پس از آن زنان جایگاه مهمی در تحکیم بنیاد خانواده داشته اند. بسیاری از آنها اگر دوشادوش مردان به مبارزه نمی پرداختند، بر آن بودند که در غیاب آنها بنیاد خانه و خانواده را از گزند حوادث ایمن بدارند، نیازهای رزمندگان را سامان دهند و یا در بیمارستان ها به یاری مجروحان بروند. در این جستار بنیادهای خانواده و نقش زنان در تحکیم و حفظ این بنیادها با تمرکز بر کتاب دخیل عشق بررسی می شود. زنان در این داستان در جایگاه مادر، همسر، فرزند و امدادگر حضور دارند. بعضی از آنان بدون توجه به وضعیت وطن، به فکر زندگی شخصی خود هستند، اما اغلب آنها فردی محکم، بااراده و فداکارند.
پرونده مقاله
این مطالعه با هدف تحلیل و تفسیر هویتیابی دانشآموزان شهر هیر اردبیل صورت گرفته است. جامعه مطالعه، شامل کلیه دانشآموزان پسر دوره متوسطه اول و دوم شهر هیر میباشند. از این تعداد، 42 دانشآموز به روش نمونهگیری نظری انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. روش تحلیل تماتیک به شی چکیده کامل
این مطالعه با هدف تحلیل و تفسیر هویتیابی دانشآموزان شهر هیر اردبیل صورت گرفته است. جامعه مطالعه، شامل کلیه دانشآموزان پسر دوره متوسطه اول و دوم شهر هیر میباشند. از این تعداد، 42 دانشآموز به روش نمونهگیری نظری انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. روش تحلیل تماتیک به شیوه براون و کلارک (2006) بعنوان روش تحقیق این مطالعه استفاده شده است. یافتهها نشان میدهند که در"جهتگیری دانشآموزان نسبت به خودِ قومی" اغلب آنها (69/05 درصدشان) نگاه منفی نسبت به قوم خودی و عناصر معنایی مرتبط به آن دارند. در نقطه مقابل فقط 11/91 درصد آنها در تعریف خود قومی احساس تفاخر و عزتمندی بروز دادهاند. بیشترین تصور از "دیگری" یا جهتگیری دانشآموزان مورد مطالعه با 45/24 درصد مربوط به تهرانیها و بعد از آن فارسها با 40/48 درصد است. دانشآموزان در شخصیتپردازیهای خویش، خودِ قومی را در ارتباط با تمهای فرعی: مشاغل فرودست، سنتی و به روز نبودن، بیاخلاقی و ضعف شخصیتی، ترس از خوداظهاری قومی، اقتدارگرایی، دین فقیرانه، تفریح مصرفی، احساس محرومیت، روستامآبی، اسامی نامناسب، خشونتطلبی، نوکرصفتی و ... معرفی کردهاند و در عین حال "دیگری" را با تمهای متکبر، قانونگریز، پولدار و مشاغل فرادست، بیاعتماد، خوشگذران، اخلاق مدار و ... معرفی کردهاند.
پرونده مقاله
کریستوفر ووگلر، استاد فیلم‌نامه‌نویسی و نمایندة الگوی ساختاری شخصیتْ محور یا سفر قهرمان در جهان است. او به پیروی از جوزف کمبل بر بنیادِ نقش مایه‌های اندیشه‌های اسطوره‌ای و روان‌شناختیِ کارل گوستاو یونگ به شیوه‌ای دراماتیک به شناخت و کا چکیده کامل
کریستوفر ووگلر، استاد فیلم‌نامه‌نویسی و نمایندة الگوی ساختاری شخصیتْ محور یا سفر قهرمان در جهان است. او به پیروی از جوزف کمبل بر بنیادِ نقش مایه‌های اندیشه‌های اسطوره‌ای و روان‌شناختیِ کارل گوستاو یونگ به شیوه‌ای دراماتیک به شناخت و کارکردِ شخصیت‌ها در داستان می‌پردازد. این جستار با نگرش به دیدگاه ووگلر، افزون بر بررسی شخصیت فرود که نمودی از کهن الگوی قهرمانِ تراژیک است، به همانندی‌های دیگر شخصیت‌های این داستان و کهن الگوهای پرکاربردِ هفت‌گانة شخصیت پرداخته است.پردازشِ شخصیت در پیوند با ساختار داستان از نگاه ووگلر، چنان فراگیر و انعطاف‌پذیر است که کمابیش دیدگاه‌های نامی‌ترین پژوهندگانِ گونه‌های داستانی را دربر می‌گیرد. با واکاوی در ساختار و شخصیت‌های داستان فرود در شاه‌نامة فردوسی،‌به این برآیند می‌رسیم که هم‌ شاه‌نامه از سرشارترین دست‌مایه‌ها برای این نوع پژوهش است و هم کتاب سفر نویسندة ووگلر یکی از برترین الگوها برای بازآفرینیِ سینمایی شاه‌نامه است.
پرونده مقاله
این مقاله در پی آن بوده است تا به تحلیل داستانی و محتوایی نمایش نامة سرگذشت مرد خسیس اثر میرزا فتحعلی آخوندزاده که در حقیقت آغازگر نمایشنامه نویسی به شیوة مدرن در خاورمیانه بوده است بپردازد. نخست طرح (پلات) نمایش نامه که شامل گره افکنی ها و گره گشایی های اصلی و فرعی، کش چکیده کامل
این مقاله در پی آن بوده است تا به تحلیل داستانی و محتوایی نمایش نامة سرگذشت مرد خسیس اثر میرزا فتحعلی آخوندزاده که در حقیقت آغازگر نمایشنامه نویسی به شیوة مدرن در خاورمیانه بوده است بپردازد. نخست طرح (پلات) نمایش نامه که شامل گره افکنی ها و گره گشایی های اصلی و فرعی، کشمکش، تعلیق، بحران، نقطة اوج و پایان بندی است به دقت بررسی شده؛ سپس چگونگی شخصیت پردازی مورد تحلیل قرار گرفته است. بدین گونه که نویسنده در پرداخت شخصیت ها که از طریق چند روش، کنش و گفتار، صورت ظاهری و نام گذاری افراد صورت می گیرد تا چه اندازه موفق بوده است. هم چنین لحن و گفت وگوی نمایش، تحلیل درون مایه و در انجام نتیجه گیری بررسی ها آمده است.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد