روانشناسی شخصیت کاووس در شاهنامه
محورهای موضوعی : اسطورهفاطمه کلاهچیان 1 , لیلا پناهی 2
1 - استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه رازی کرمانشاه
2 - کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی
دانشگاه رازی کرمانشاه
کلید واژه: نقد روانشناسانه, نظریة آیزنک, ادبیات داستانی, شخصیتپردازی, کاووس,
چکیده مقاله :
یکی از راههای ژرفا بخشیدن به داستان و تقویت تأثیر آن بر مخاطب، پردازش درست و قوّتمند شخصیت است. فردوسی سخنسرایی داستانشناس است که در عصر برونگرایی و کلّینگری شاعران خراسان، خود و خواننده را با جزئیّات روحی قهرمانانش همراه و درگیر میسازد این پژوهش به تحلیل روانشناسانة شخصیت کاووس در شاهنامه میپردازد. فردوسی با استفاده از هر دو شیوة مستقیم و غیرمستقیم؛ یعنی با بهرهگرفتن از توصیف، گفتوگو، اظهار نظر شخصی، معرّفی توسّط خود شخصیت و یا از طریق دیگر قهرمانان مرتبط با داستان، هر شخصیت را به خواننده میشناساند. کردار و رفتار شخصیت نیز از دیگر راههای رسیدن به ویژگیهای او است. کاووس در روایت اپیزودیک شاهنامه، با یک شخصیت همهجانبة اصلیِ نسبتاً پویا و خاکستری به خواننده معرّفی میشود. از نظر روانشناسی و بر مبنای نظریة آیزنک، کاووس برونگرای ناپایدار صفراوی مزاج است؛ با تأثیر نهاد در ساختار شخصیتی¬اش. کاووس بعضی ویژگیهای روانرنجورخویان و روانپریشخویان را نیز دارد. او به صورتی قابل تأمّل، به دلیل عملکرد منفی، نقش وراثت و محیط را در شکلگیری شخصیتش خنثی میکند.