• فهرست مقالات اسپیرولینا پلاتنسیس

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - بررسی تاثیر دوره نوردهی بر خصوصیات سینتیک رشد اسپیرولینا پلاتنسیس و تولید رنگدانه‌های طبیعی در فتوبیوراکتور همزن دار
        سجاد ترابی مهشید جهادی نفیسه قاسمی سپرو مریم اعرج شیروانی
        مقدمه: امروزه، اسپیرولینا پلاتنسیس یکی از محبوب‌ترین ریزجلبک‌هاست که حاوی مقادیر قابل‌توجهی از مولکول‌های فعال‌زیستی و منبع غنی از رنگدانه‌هایی مانند فیکوسیانین است.مواد و روش‌ها: در این پژوهش تاثیر دوره نوردهی بر کشت جلبک اسپیرولینا پلاتنسیس و تولید رنگدانه‌های (کلروفی چکیده کامل
        مقدمه: امروزه، اسپیرولینا پلاتنسیس یکی از محبوب‌ترین ریزجلبک‌هاست که حاوی مقادیر قابل‌توجهی از مولکول‌های فعال‌زیستی و منبع غنی از رنگدانه‌هایی مانند فیکوسیانین است.مواد و روش‌ها: در این پژوهش تاثیر دوره نوردهی بر کشت جلبک اسپیرولینا پلاتنسیس و تولید رنگدانه‌های (کلروفیل، فیکوسیانین، آلوفیکوسیانین و کاروتنوئید) در شرایط دمای 28 درجه سلسیوس، شدت نور 150 (µmol/m-2/s-1)، در محیط کشت زاروک،pH برابر 9، در کشت غوطه وری در فرمانتور همزن دار مورد مطالعه قرار گرفت. یافته‌ها: نشان داد افزایش زمان نوردهی به‌عنوان یک محرک رشد در اسپیرولینا می‌باشد و با افزایش زمان نوردهی غلظت زیست-توده، کلروفیل، فیکوسیانین، آلوفیکوسیانین و کاروتنوئید به صورت معنا‌داری افزایش می‌یابد (05/0p≤). در روزهای پایانی افزایش تراکم سلولی اثر سایه‌زنی سطح بر عمق را افزایش داد و نفوذ نور به عمق کشت کاهش‌ یافت و بر میزان کلروفیل تاثیر منفی گذاشت. دوره نوردهی 24 ساعته بیشترین غلظت زیست‌توده، فیکوسیانین، آلوفیکوسیانین به ترتیب 46/1 گرم در لیتر، 145 و 57/39 میلی گرم در لیتر را نشان داد این درحالی بود که دوره نوردهی 16 ساعته بیشترین غلظت کلروفیل و کارتنوئید به ترتیب 62/8 و 05/3 میلی گرم در لیتر بود.نتیجه‌گیری: به طور کلی استفاده از دوره نوردهی 24 ساعته، تولید رنگدانه‌ها و زیست‌توده را افزایش می‌دهد اما تولید رنگدانه‌های کلروفیل و کاروتنوئید در اواخر دوره کشت به دلیل افزایش غلظت زیست‌توده و کاهش نفوذ نور در تیمار ۲۴ ساعت روشنایی کاهش یافت. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - بررسی خصوصیات فیزیکوشیمیایی ماکارونی غنی شده با پودر ریزجلبک اسپیرولینا پلاتنسیس
        سید صابر مستولی زاده یزدان مرادی محمد صدیق مرتضوی عباسعلی مطلبی منصوره قائنی
        مقدمه: اسپیرولینا پلاتنسیس(Spirulina platensis)ریزجلبک سبز- آبی با محتوای مواد مغذی منحصر به فرد و دارای اثرات تغذیه‌ای و درمانی متعددی می‌باشد که در غنی سازی فرآورده‌های غذایی مختلف به کار گرفته شده است. اطلاعات درباره غنی‌سازی آرد گندم با پودر ریزجلبک اسپیرولینا پلاتن چکیده کامل
        مقدمه: اسپیرولینا پلاتنسیس(Spirulina platensis)ریزجلبک سبز- آبی با محتوای مواد مغذی منحصر به فرد و دارای اثرات تغذیه‌ای و درمانی متعددی می‌باشد که در غنی سازی فرآورده‌های غذایی مختلف به کار گرفته شده است. اطلاعات درباره غنی‌سازی آرد گندم با پودر ریزجلبک اسپیرولینا پلاتنسیس جهت تولید ماکارونی بسیار اندک است. در این مطالعه، اثر افزودن پودر ریزجلبک اسپیرولینا به ماکارونی و ویژگی‌های تغذیه‌ای و فیزیکی آن را ارزیابی نمودیم. مواد و روش‌ها: اثر افزودن پودر میکروجلبک اسپیرولینا پلاتنسیس در سطوح صفر (شاهد)، 25/0، 5/0، 75/0 و 1 درصد وزنی بر مقدار پروتئین، چربی، کربوهیدرات، انرژی کل و آهن توسط روش‌های استاندارد اندازه‌گیری شد. آزمون‌های فیزیکی نمونه‌ها شامل ارزیابی رنگ و بافت دستگاهی به ترتیب توسط دستگاه رنگ‌سنج و دستگاه بافت سنج انجام شد. تجزیه و تحلیل داده‌های حاصل از آنالیزهای فیزیکوشیمیایی با استفاده از نسخه 14 نرم‌افزار MINITAB و روش آنالیز واریانس یک طرفه(Anova) و آزمون چند دامنه‌ای Tukey انجام شد. یافته‌ها: نتایج نشان داد که سطوح مختلف پودر میکروجلبک اسپیرولینا تاثیر معنی‌داری بر پارامترهای شیمیایی ماکارونی داشت (0.05>p). همچنین اثر متقابل سطوح مختلف پودر ریز جلبک بر شاخص رنگ ماکارونی معنی‌دار بود (0.05>p) ولی بر شاخص بافت معنی‌دار نبود (0.05<p). نتیجه‌گیری: با افزودن 25/0 درصد اسپیرولینا پلاتنسیس به ماکارونی، ضمن دستیابی به محصول غنی شده، ارزش غذایی و ویژگی‌های فیزیکی آن بهبود یافت. همچنین افزودن میکروجلبک اسپیرولینا پلاتنسیس به ماکارونی، تولید محصول جدید به‌عنوان یک غذای فراسودمند را به همراه داشت. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - بررسی اثرات ضدمیکروبی عصاره‌های آبی و متانولی اسپیرولینا پلاتنسیس (Spirulina platensis) در پنیر سفید فراپالایشی
        اسماعیل زنگانه حمید میرزایی سید مهدی جعفری محمدرضا افشار مقدم افشین جوادی
        وجود ترکیبات مغذی در انواع پنیر، این محصول را مستعد رشد انواع میکروارگانیسم‌ها می‌نماید لذا استفاده از نگهدارنده‌ها برای حفظ کیفیت این فراورده پرمصرف شیری اجتناب ناپذیر است. در این مطالعه اثر غلظت‌های 3/0 و 5/0 درصد عصاره‌های آبی و متانولی ریزجلبک اسپیرولینا پلاتنسیس در چکیده کامل
        وجود ترکیبات مغذی در انواع پنیر، این محصول را مستعد رشد انواع میکروارگانیسم‌ها می‌نماید لذا استفاده از نگهدارنده‌ها برای حفظ کیفیت این فراورده پرمصرف شیری اجتناب ناپذیر است. در این مطالعه اثر غلظت‌های 3/0 و 5/0 درصد عصاره‌های آبی و متانولی ریزجلبک اسپیرولینا پلاتنسیس در مهار رشد لیستریا مونوسایتوجنز، استافیلوکوکوس ارئوس و اشریشیا کولای و همچنین رشد آسپرژیلوس فلاووس در پنیر سفید فراپالایشی در مدت 60 روز دوره نگهداری در یخچال، مورد بررسی قرار گرفته است. به‌علاوه اثر عصاره‌ها بر ویژگی‌های بافت، طعم و مزه، رنگ و پذیرش کلی محصول ارزیابی شد. طبق نتایج حاصله اثر مهاری معنی‌دار (05/0p≤). غلظت‌های 3/0 و 5/0 عصاره‌های آبی و متانولی روی لیستریا مونوسایتوجنز و اشریشیا کولای از روز 15‌ام دوره نگهداری و روی استافیلوکوکوس آرئوس از روز 30‌ دوره نگهداری مشاهد شد. اثر ضدباکتریایی غلظت 5/0 عصاره متانولی بطور معنی‌دار بیشتر از سایر تیمارها بود (05/0p≤). تمام تیمارها اثر ضدقارچی معنی‌دار روی پرگنه آسپرژیلوس فلاووس داشتند (05/0p≤). طبق نتایج تحقیق حاضر عصاره‌های مورد استفاده اثر سوء معنی‌دار روی ویزگی‌های حسی نمونه‌ها پنیر نداشتند هر چند غظلت 5/0 عصاره متانولی به‌طور غیر معنی‌دار باعث کاهش کیفیت ویژگی‌های حسی نمونه‌های پنیر گردید. در مجموع می‌توان گفت که غلظت‌های 3/0 و 5/0 عصاره‌ آبی و غلظت 3/0 عصاره متانولی اسپیرولینا پلاتنسیس می‌توانند به‌عنوان نگهدارنده طبیعی در پنیر سفید فراپالایشی مورد استفاده قرار گیرند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - تأثیر‌غنی‌سازی با ایزوله سویا، آرد عدس، آلبومین و اسپیرولینا پلاتنسیس بر‌ ویژگی‌های‌کیفی نودل صنعتی
        مونا رحیمی امیر حسین الهامی راد مسعود شفافی زنوزیان محمد آرمین افشین جعفرپور
        در پژوهش حاضر، غنی‌سازی نودل صنعتی با آرد عدس (35-7 %)، ایزوله سویا، آلبومین و اسپیرولینا پلاتنسیس در سطوح 1 تا 5 % و ارزیابی ویژگی‌‌های فیزیکوشیمیایی، رئولوژیکی و حسی آن انجام گردید. مطابق نتایج، تیمارهای حاوی سطوح 1 تا 5 % اسپیرولینا مقادیر بیشتری خاکستر، رطوبت، چربی چکیده کامل
        در پژوهش حاضر، غنی‌سازی نودل صنعتی با آرد عدس (35-7 %)، ایزوله سویا، آلبومین و اسپیرولینا پلاتنسیس در سطوح 1 تا 5 % و ارزیابی ویژگی‌‌های فیزیکوشیمیایی، رئولوژیکی و حسی آن انجام گردید. مطابق نتایج، تیمارهای حاوی سطوح 1 تا 5 % اسپیرولینا مقادیر بیشتری خاکستر، رطوبت، چربی و پروتئین در مقایسه با تیمارهای محتوی آلبومین، آرد عدس، ایزوله سویا و نمونه کنترل داشت. بیشترین و کمترین میزان pH در کل تیمارها به ترتیب مربوط به تیمار حاوی 35 % آرد عدس و 2 % ایزوله پروتئین سویا بود. افزایش سطح اسپیرولینا و آرد عدس به طور منفرد، کاهش عدد پراکسید را نتیجه داد. کمترین مؤلفه روشنایی، قرمزی و زردی به تیمارهای حاوی اسپیرولینا مربوط شد، در حالی که تیمارهای حاوی آرد عدس بیشترین مؤلفه قرمزی و زردی را داشتند و بیشترین مؤلفه قرمزی مربوط به تیمارهای حاوی آلبومین بود. در کلیه تیمارها، با افزایش سطح تمام افزودنی‌ها، میزان سفتی بافت افزایش یافت و تیمارهای حاوی ایزوله سویا، بیشترین سفتی را نشان دادند. بیشترین چسبندگی، کمترین پیوستگی، صمغیت و قابلیت جویدن مربوط به تیمارهای محتوی آرد عدس و بیشترین پیوستگی، صمغیت و قابلیت جویدن نیز مربوط به آلبومین بود. تیمارهای حاوی سطوح مختلف آلبومین بالاترین امتیاز رنگ را نشان دادند. بالاترین امتیاز طعم، بافت و پذیرش کلی متعلق به تیمارهای حاوی سطوح مختلف (2 تا 5 %) آلبومین بود. سطوح مختلف آلبومین بیشترین تأثیر معنی‌دار را بر خواص کیفی نمونه‌های نودل صنعتی گذاشت و در مقابل، تیمارهای حاوی اسپیرولینا نتایج قابل قبولی را در آزمون‌های کیفی مورد ارزیابی نشان ندادند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - پیش‌گویی فعالیت رادیکال‌گیرندگی، شمارش آغازگرها و خواص حسی ماست پروبیوتیک حاوی عصاره‌های هیدروالکلی اسپیرولینا پلاتنسیس و گیاه چویل با شبکه عصبی مصنوعی
        عبد الرضا آقاجانی سید علی مرتضوی فریده طباطبایی یزدی
        هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی فعالیت‌رادیکال‌گیرندگی، شمارش ‌آغازگرهای ‌ماست‌ و خواص حسی ماست پروبیوتیک کم چرب غنی‌سازی شده با سطوح صفر تا 1 درصد عصاره گیاه چویل و ریزجلبک اسپیرولینا پلاتنسیس طی 21 روز نگهداری در دمای یخچال و پیش‌بینی نتایج آزمایشات با شبکه عصبی مصنوعی بود چکیده کامل
        هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی فعالیت‌رادیکال‌گیرندگی، شمارش ‌آغازگرهای ‌ماست‌ و خواص حسی ماست پروبیوتیک کم چرب غنی‌سازی شده با سطوح صفر تا 1 درصد عصاره گیاه چویل و ریزجلبک اسپیرولینا پلاتنسیس طی 21 روز نگهداری در دمای یخچال و پیش‌بینی نتایج آزمایشات با شبکه عصبی مصنوعی بود. به منظور پیش‌گویی نتایج، شبکه عصبی پرسپترون چند لایه با دو ورودی (غلظت عصاره، زمان نگهداری) و یک خروجی با نرم افزار MATLABR2013a استفاده گردید. مطابق نتایج حاصل، ضریب‌همبستگی فعالیت رادیکال گیرندگی نمونه‌های ماست پروبیوتیک 989/0 تعیین گردید و عصاره چویل تأثیر بیشتری بر افزایش این فعالیت داشت. ضریب همبستگی تعداد لاکتوباسیلوس بولگاریکوس و استرپتوکوکوس ترموفیلوس به ترتیب993/0 و 975/0 تعیین گردید، در عین حال، تعداد باکتری‌ها در روز پایانی، بیش از حداقل تعداد آنها در ماست‌ پروبیوتیک تعیین گردید (107 cfu/ml). ضریب همبستگی برای رنگ، طعم، قوام و پذیرش کلی به ترتیب برابر با 937/0، 984/0، 983/0و 978/0 ارزیابی شد و تیمارهای حاوی عصاره اسپیرولینا، امتیازات حسی بالاتری را در مقایسه با عصاره چویل نشان دادند. نتایج نشان داد که به کمک شبکه‌ای با تعداد 10 نرون در لایه پنهان و با کمک تابع فعال سیگموئیدی هیبربولیکی و درصد داده‌های مورد استفاده برای آموزش/آزمون/ارزیابی برابر با60 / 15/ 25 می‌توان خواص کیفی ماست پروبیوتیک را پیش‌گویی نمود. آنالیز حساسیت شبکه عصبی بهینه به خوبی اهمیّت پیش‌گویی‌کنندگی پارامترهای غلظت دو عصاره و زمان نگهداری را بر تغییرات مورد بررسی ماست پروبیوتیک نشان داد. می‌توان گفت شبکه عصبی مصنوعی ابزار توانمندی در پیش‌گویی خصوصیات کیفی ماست پروبیوتیک بوده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - ارزیابی ترکیبات فنولی و فعالیت مهارکنندگی رادیکال‌های آزاد عصاره ریزجلبک اسپیرولینا پلاتنسیس حاصل از روش‌های مختلف استخراج
        پریسا دلفان علی مرتضوی امیر حسین الهامی راد مسعود شفافی زنوزیان
        در این پژوهش، عصاره ریز جلبک اسپیرولینا پلاتنسیس با سه روش خیساندن، مایکروویو و فراصوت و با استفاده از دو حلال آب و اتانول تحت شرایط کنترل شده استخراج شد و ارزیابی میزان فلاونوئید، میزان فنول کل و ظرفیت آنتی‌اکسیدانی (IC50) عصاره‌های حاصل به ترتیب بر اساس روش رنگی آلومی چکیده کامل
        در این پژوهش، عصاره ریز جلبک اسپیرولینا پلاتنسیس با سه روش خیساندن، مایکروویو و فراصوت و با استفاده از دو حلال آب و اتانول تحت شرایط کنترل شده استخراج شد و ارزیابی میزان فلاونوئید، میزان فنول کل و ظرفیت آنتی‌اکسیدانی (IC50) عصاره‌های حاصل به ترتیب بر اساس روش رنگی آلومینیوم کلرید، رنگ سنجی به روش فولین ـ سیوکالتو و جذب رادیکال DPPH(۲ و ۲ دی فنیل ـ۱ـ پیکریل هیدرازیل) در سه تکرار انجام گرفت. نتایج نشان داد که بین تکنیک‌های استخراج، روش فراصوت و بین دو حلال مورد استفاده، آب بهترین راندمان استخراج فنول کل، فلاونوئید و فعالیت رادیکال‌گیرندگی را داشت و مقادیر فنول کل، فلاونوئید و فعالیت رادیکال گیرندگی در روش فراصوت به ترتیب برابر با 36/0 ± 2.13 (mg/ml)، 35/0 ± 3.4 (mg/ml) و 35/0 ± 0.34 (µg/ml) تعیین گردید. به عنوان نتیجه‌گیری می‌توان گفت که به کارگیری تکنیک فراصوت و حلال آب در مقایسه با پنج تیمار دیگر توانست بهترین کارایی را نشان دهد و در نهایت به عنوان تیمار بهینه انتخاب گردد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - بررسی خواص فیزیکوشیمیایی، میکروبی و حسی دوغ پروبیوتیک حاوی صمغ دانه شاهی و جلبک اسپرولینا پلاتنسیس
        پگاه جلالوند علیرضا شهاب لواسانی اورنگ عیوض زاده
        دوغ، نوعی نوشیدنی است که از ماست تهیه می‌شود و دارای فوائد سلامت بخش بیشماری است در تحقیق حاضر هدف تولید دوغ سلامت بخش غتی شده با اسپیرولینا پلاتنسیس حاوی درصد های متفاوت صمغ دانه شاهی می باشد بدین رو به دوغ با دمای 44 درجه، مقادیر جلبک اسپیرولینا (3/0، 5/0 و 8/0) و صمغ چکیده کامل
        دوغ، نوعی نوشیدنی است که از ماست تهیه می‌شود و دارای فوائد سلامت بخش بیشماری است در تحقیق حاضر هدف تولید دوغ سلامت بخش غتی شده با اسپیرولینا پلاتنسیس حاوی درصد های متفاوت صمغ دانه شاهی می باشد بدین رو به دوغ با دمای 44 درجه، مقادیر جلبک اسپیرولینا (3/0، 5/0 و 8/0) و صمغ دانه شاهی (01/0، 02/0 و 03/0) به صورت پودری اضافه نموده و سپس باکتری بیفیدوباکتریوم لاکتیس در غلظتcfu/ml 108 اضافه گردید. آزمایش به صورت طرح کاملا تصادفی در سه تکرار انجام شد.آزمایشات فیزیکوشیمیایی شامل درصد (ماده خشک، pH ، دوفاز شدن) اسیدیته برحسب درجه دورنیک و ارزیابی حسی بر حسب آزمون هدونیک انجام شد. نتایج نشان داد که در کلیه نمونه ها، با افزایش زمان نگهداری، درصد ماده خشک، دوفاز شدن بطور معنی داری افزایش(05/0p≤) یافت و همچنین با افزایش میزان صمغ دانه شاهی و اسپیرولینا پلاتنسیس، میزان ماده خشک نمونه‌های دوغ افزایش معنی‌دار (01/0>p) یافت. با افزایش صمغ دانه شاهی و اسپیرولینا پلاتنسیس، بطور معنی داری درصد دوفاز شدن کاهش یافتند (05/0p≤). در کلیه نمونه ها، زنده مانی باکتری های پروبیوتیک با افزایش زمان نگهداری و افزایش میزان صمغ شاهی و اسپیرولینا پلاتنسیس بطور معنی‌داری کاهش یافت (05/0p≤). نتایج نشان داد می توان با 05/0 درصد وزنی اسپیرولینا پلاتنسیس، 02/0 درصد وزنی صمغ دانه شاهی و باکتری های پروبیوتیک با غلظتcfu/ml 108، دوغ پروبیوتیک با ویژگی های فیزیکوشیمیایی، میکروبی و حسی مطلوب تولید کرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - تاثیر عصاره جلبک اسپیرولینا پلاتنسیس‌‌(Artrhrospira platensis) در پوشش نانو مرکب بر خصوصیات حسی و ماندگاری فیلهمرغ طی دوره نگهداری در شرایط یخچال
        سارا جعفری راد داریوش خادمی شورمستی
        در مطالعه حاضر، اثر عصاره جلبک اسپیرولینا پلاتنسیس همراه با پوشش خوراکی مرکب کربوکسی متیل سلولز- نانورس بر ماندگاری فیله مرغ نگهداری شده در یخچال به مدت 9 روز مورد بررسی قرار گرفت. در ابتدا مقادیر ترکیبات فنلی و فعالیت آنتی اکسیدانی غلظت های مختلف عصاره و TBHQ از طریق م چکیده کامل
        در مطالعه حاضر، اثر عصاره جلبک اسپیرولینا پلاتنسیس همراه با پوشش خوراکی مرکب کربوکسی متیل سلولز- نانورس بر ماندگاری فیله مرغ نگهداری شده در یخچال به مدت 9 روز مورد بررسی قرار گرفت. در ابتدا مقادیر ترکیبات فنلی و فعالیت آنتی اکسیدانی غلظت های مختلف عصاره و TBHQ از طریق مهار رادیکال آزاد DPPH آن سنجیده شد. مقادیر ترکیبات فنلی در عصاره اسپیرولینا پلاتنسیس 28/3±45/56 میلی گرم گالیک اسید / گرم عصاره بود و همچنین این عصاره از فعالیت آنتی اکسیدانی بالایی نیز برخوردار بود. سپس 6 تیمار شامل: 1- شاهد،2- کربوکسی متیل سلولز + نانو ذرات رس،3- کربوکسی متیل سلولز + نانو ذرات رس+عصاره ppm 750، 4- کربوکسی متیل سلولز + نانو ذرات رس+ عصاره ppm 1000، 5- کربوکسی متیل سلولز + نانو ذرات رس+ عصاره ppm 1500، 6- کربوکسی متیل سلولز + نانو ذرات رس+ TBHQتولید شد و نمونه های تیمار شده از نظر مشخصات شیمیایی (مجموع بازهای ازته فرار، میزان اسیدهای چرب آزاد، عدد پراکسید و میزان تیوباربیتوریک اسید) و میکروبی (شمارش باکتری‌های کل و سرماگراها) و ارزیابی حسی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد، تیمارهای حاوی نانو پوشش+ عصاره به طور معنی داری سبب کند شدن تغییرات شیمیایی و رشد باکتریها طی دوره نگهداری شدند. بهترین نتایج در تیمار کربوکسی متیل سلولز + نانو ذرات رس+ عصاره ppm 1500 مشاهده شد که این تیمار اختلاف معنی داری با تیمار کربوکسی متیل سلولز + نانو ذرات رس+ TBHQ نداشت و تنها این دو تیمار تا انتهای دوره نگهداری از شاخص های میکروبی، شیمیایی و حسی قابل قبولی برخوردار بود. در مجموع پوشش نانو مرکب به همراه عصاره جلبک می تواند به عنوان جایگزین آنتی اکسیدان سنتزی TBHQ موجب حفظ شاخص کیفی و افزایش ماندگاری فیله مرغ در طول نگهداری در یخچال شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - بهینه‌سازی تولید فایکوسیانین توسط ریز جلبک اسپیرولینا پلاتنسیس در شرایط‌های مختلف دما، شدت نور، روش‌های‌کشت و نوع منبع‌کربنی
        زهرا لطیفی حبیب الله شهریاری محمدحسین مرحمتی زاده عاطفه ارجمندیان مریم مدامیان فرشبافی لیلا روزبه
        در حال حاضر تولید تجاری بسیاری از رنگدانه‌ها از منابع غیرطبیعی است. به دلیل اثرات سمی گزارش شده از این رنگ‌های مصنوعی استفاده از رنگ‌های طبیعی در مصارف دارویی و غذایی ضروری است. فایکوسیانین به عنوان یک رنگدانه طبیعی با خاصیت آنتی‌اکسیدانی قوی از ریز جلبک اسپیرولینا استخ چکیده کامل
        در حال حاضر تولید تجاری بسیاری از رنگدانه‌ها از منابع غیرطبیعی است. به دلیل اثرات سمی گزارش شده از این رنگ‌های مصنوعی استفاده از رنگ‌های طبیعی در مصارف دارویی و غذایی ضروری است. فایکوسیانین به عنوان یک رنگدانه طبیعی با خاصیت آنتی‌اکسیدانی قوی از ریز جلبک اسپیرولینا استخراج می‌گردد. این ریزجلبک دارای محتوای مواد مغذی منحصر به فرد و اثرات تغذیه‌ای و درمانی متعددی می‌باشد که در غنی‌سازی فرآورده‌های غذایی مختلف به‌کار گرفته می‌شود. در این تحقیق شرایط بهینه تولید و استخراج رنگدانه فایکوسیانین از ریزجلبک اسپیرولینا مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش اثر منبع کربنی (گلوکز، اتانول، اسید استیک)، روش کشت (مداوم و غیر مداوم)، دما (28 و 38 درجه سانتی‌گراد) و شدت نور (2 و 5/3 کیلو لوکس) بر میزان تولید رنگدانه فایکوسیانین از ریز جلبک سبز آبی بررسی شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات مطابق با طرح فاکتوریل با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS در سطح احتمال 05/0 ˂ Pانجام شد. نتایج آزمون‌های روش مداوم مشابه روش غیر مداوم بود. افزایش دما از 28 به 38 درجه سانتی‌گراد تأثیر جدی در کاهش تولید رنگدانه فایکوسیانین داشت و هر سه منبع کربنی در روش مداوم همانند روش غیر مداوم در شدت نور 5/3 کیلولوکس و دمای 28 درجه سانتی‌گراد باعث تولید حداکثر مقدار فایکوسیانین شدند. منبع کربنی گلوکز در روش مداوم و با دمای 28 درجه سانتی‌گراد و شدت نور 5/3 کیلولوکس باعث تولید 41/33 درصد رنگدانه فایکوسیانین شد که به عنوان روش مناسب‌تری مشخص شد. در هر دو روش مداوم و غیر مداوم به علت شدت نور بالا مقدار تولید فایکوسیانین زیاد بود و این مقادیر با افزودن منبع کربنی گلوکز افزایش پیدا می‌کرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - مقایسه تأثیر عصاره‌ ریزجلبک اسپیرولینا پلاتنسیس و گیاه چویل‌ (Ferulago angulata) بر زنده‌مانی لاکتوباسیلوس‌اسیدوفیلوس،pH، آب‌اندازی و پارامترهای رنگی در ماست‌‌فراسودمند
        عبدالرضا آقاجانی سید علی مرتضوی فریده طباطبایی یزدی مسعود شفافی زنوزیان محمد رضا سعیدی اصل
        در این پژوهش، پس از عصاره گیری گیاه چویل و ریزجلبک اسپیرولینا پلاتنسیس با تکنیک فراصوت و با کمک اتانول 70/99 درصد، سطوح 1/0 تا 1 درصد از هر دو عصاره مطابق فرمولاسیون به نمونه های شیر تزریق و ماست پروبیوتیک حاوی لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوسLa-5تولید گردید. سپس طی 21 روز، آز چکیده کامل
        در این پژوهش، پس از عصاره گیری گیاه چویل و ریزجلبک اسپیرولینا پلاتنسیس با تکنیک فراصوت و با کمک اتانول 70/99 درصد، سطوح 1/0 تا 1 درصد از هر دو عصاره مطابق فرمولاسیون به نمونه های شیر تزریق و ماست پروبیوتیک حاوی لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوسLa-5تولید گردید. سپس طی 21 روز، آزمون تعیین pH، آب اندازی، پارامترهای رنگی (L*a*b*) و شمارش سویه پروبیوتیک انجام شد. با افزایش زمان ماندگاری، مقادیر pHکاهش و آب اندازی، افزایش یافت. تیمارهای حاوی سطوح مختلف عصاره چویل، pH کمتر و آب اندازی بیشتری را نشان دادند. در مورد پارامترهای رنگی ، با افزایش زمان نگهداری تا روز چهاردهم، شدت روشنایی (L*) کاهش و شدت رنگ سبز (a*) نمونه ها افزایش یافت و از روز چهاردهم تا روز پایانی، روند شدت روشنایی و سبزی نمونه ها به ترتیب افزایشی و کاهشی بود. تیمارهای حاوی عصاره چویل، میانگین L* کمتر وa* بیشتری در مقایسه با عصاره اسپیرولینا داشتند. پارامترb* با گذشت زمان کاهش یافت و بالاترین میانگین (زردی بیشتر) مربوط به تیمارهای حاوی عصاره چویل بود. از نظر تعداد باکتری، با گذشت زمان نگهداری تا روز چهاردهم، تعداد این سویه افزایش معنی داری داشت و بعد از آن، یک سیکل لگاریتمی کاهش یافت، اما بیش از تعداد تعیین شده استاندارد در ماست پروبیوتیک بود. تیمارهای حاوی عصاره اسپیرولینا، میانگین تعداد باکتری بالاتری را نشان دادند.به کارگیری عصاره اسپیرولینا در مقایسه با عصاره چویل نتایج بهتری را از نظر pH، رنگ و شمارش پروبیوتیک به دست داد، در عین حال، استفاده از هر دو عصاره توانست موجب بهبود رنگ و افزایش تعداد پروبیوتیک گردد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        11 - اثر استفاده از پوشش بسته‌بندی زیست فعال بر پایه نگهدارنده طبیعی (کیتوزان/ ناتامایسین) و ریزجلبک اسپیرولیناپلاتنسیس وکلرلاولگاریس بر ویژگی های کیفی و ماندگاری فیله گوشت گوساله
        رضا شفیعی تکتم مستقیم
        هدف از این پژوهش بررسی اثر پوشش ضدمیکروبی بر پایه کیتوزان، جلبک کلرلاولگاریس،اسپیرولینا پلاتنسیس و همچنین ناتامایسین در افزایش میزان ماندگاری فیله گوشت گوساله بیشتر از میزان استاندارد (پنج روز در شرایط یخچال) بود. برای این منظور در چهار سطح صفر، یک، یک و نیم و دو درصد ا چکیده کامل
        هدف از این پژوهش بررسی اثر پوشش ضدمیکروبی بر پایه کیتوزان، جلبک کلرلاولگاریس،اسپیرولینا پلاتنسیس و همچنین ناتامایسین در افزایش میزان ماندگاری فیله گوشت گوساله بیشتر از میزان استاندارد (پنج روز در شرایط یخچال) بود. برای این منظور در چهار سطح صفر، یک، یک و نیم و دو درصد از ترکیبات بالا در بازه های زمانی صفر، هفت، 14 و 28 روز نگهداری در دمای چهار درجه در پوشش بسته بندی مورد استفاده قرار گرفت. آزمون های فیزیکوشیمیایی گوشت شامل ارزیابی pH، ازت باز فرار، شاخص تیوباربیتوریک اسید، شاخص بافت، بارمیکروبی کل در قالب طرح بلوک های کاملا تصادفی و در سه تکرار در سطح معناداری 95 درصد مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمایش ها با استفاده از نرم افزار Minitab17.2 آنالیز گردید. بررسی نتایج نشان داد که اختلاف معناداری بین شاخص های فیزیکوشیمیایی و حسی تیمار گوشت گوساله با تیمار شاهد وجود داشت و با افزایش میزان استفاده از کیتوزان، جلبک ها و همچنین ناتامایسین میزان افزایش شاخص میکروبی، ازت باز فرار، شاخص تیوباربیتوریک در طی زمان نگهداری 28 روز با شدت کمتری صورت می گیرد. اما شاخص درصد خاکستر اختلاف معناداری نشان نداد (05/0<p). استفاده از جلبک ها در فرمولاسیون پوشش های بسته بندی با افزایش از میزان یک درصد باعث افزایش سختی، کاهش کشسانی، قابلیت جویدن و پیوستگی و همچنین صمغی بودن افزایش می یابد. با افزایش میزان استفاده از کیتوزان و ممانعت از فساد میکروبی و آنتی اکسیدانی و همچنین استفاده از جلبک ها به دلیل دارا بودن اثرآنتی اکسیدانی میزان خصوصیات رئولوژیکی بافت و همچنین ارزیابی حسی به طور معناداری با شیب کمتری از تیمار شاهد صورت می گیرد. نهایتا با در نظر گرفتن خواص فیزیکوشیمیایی با میزان یک درصد استفاده از جلبک های پلاتنسیس و کلرلاولگاریس، یک درصد کیتوزان و یک درصد ناتامایسین به عنوان بهترین ترکیب جهت پوشش بسته بندی معرفی شد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        12 - بررسی عوامل تاثیرگذار بر تولید رنگدانه‌های کلروفیل و کاروتنوئید از اسپیرولینا پلاتنسیس با استفاده از طرح پلاکت برمن
        سپیده بنایان مهشید جهادی محمد فاضل
        اسپیرولینا پلاتنسیس به دلیل اهمیت به عنوان غذای انسان و دارا بودن رنگدانه های طبیعی با ویژگی های عملکردی خاص، توجه ویژه ایی را به خود جلب کرده است. در این مطالعه، ۷ فاکتور محیطی موثر بر تولید رنگدانه های کلروفیلa و کاروتنوئید از ریزجلبک اسپیرولینا پلاتنسیس شامل: دوره چکیده کامل
        اسپیرولینا پلاتنسیس به دلیل اهمیت به عنوان غذای انسان و دارا بودن رنگدانه های طبیعی با ویژگی های عملکردی خاص، توجه ویژه ایی را به خود جلب کرده است. در این مطالعه، ۷ فاکتور محیطی موثر بر تولید رنگدانه های کلروفیلa و کاروتنوئید از ریزجلبک اسپیرولینا پلاتنسیس شامل: دوره نوردهی (12 ساعت روشنایی/ ۱۲ ساعت تاریکی و ۱۶ ساعت روشنایی/ ۸ ساعت تاریکی)، مدت کشت (۱۱روز و ۱۴ روز )، ترکیب نوری (LED) (۶ آبی/ ۳ قرمز/ ۴ سفید و ۳ آبی/ ۶ قرمز/ ۴ سفید)، منبع نیتروژن (۶۵ میلی گرم در لیتر اوره به روش خوراک دهی بچ و ۴۰ میلی گرم در لیتر اوره به روش خوراک دهی فدبچ )،‌ منبع کربن (۱ گرم در لیتر، شیره ی خرما، به روش خوراک دهی بچ و فدبچ)، حجم تلقیح اولیه (کدورت: 4/0 و 6/0) و کلرید سدیم (۰ و ۲ گرم در لیتر) در طرح غربالگری پلاکت برمن به منظور انتخاب متغیرهای تاثیرگذار استفاده گردید. نتایج نشان داد، از بین فاکتورهای مورد بررسی، متغیرهای کلرید سدیم، منبع کربن، ترکیب نوری، دوره نوردهی (0۱/0p<) و حجم تلقیح اولیه، تاثیر معناداری (0۵/0p<) بر میزان تولید رنگدانه کلروفیل aو متغیرهای منبع نیتروژن، منبع کربن وکلرید سدیم تاثیر معناداری (0۱/0p<) بر میزان تولید رنگدانه کاروتنوئیدکل داشتند. همچنین بالاترین میزان تولید رنگدانه کلروفیل a و کاروتنوئید کل به ترتیب 9/0±46/13 و17/0±۲۱/۸ (µg/ml) به دست آمد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        13 - Effects of <i>Spirulina platensis</i> on Growth Performance, Carcass Characteristics, Egg Traits and Immunity Response of Japanese Quails
        ح. حاجاتی م. زاغری
        In present study, two trials had been conducted to evaluate the effects of Spirulina platensis (SP) on growth performance, carcass characteristics, egg quantity and quality traits, and immunity response of Japanese quails. In trial 1, a total number of 180 one-day-old J چکیده کامل
        In present study, two trials had been conducted to evaluate the effects of Spirulina platensis (SP) on growth performance, carcass characteristics, egg quantity and quality traits, and immunity response of Japanese quails. In trial 1, a total number of 180 one-day-old Japanese quails were randomly assigned into 6 groups, 3 replicates with 10 quail chicks per replicate. Experimental diets including basal diet (with no additive), diet contained probiotic, and diets contained 4 levels of SP (2.5, 5, 10, 20 g/kg diet). In trial 2, a total number of 250 Japanese laying quails were randomly assigned into 5 groups, 5 replicates with 10 laying quails per replicate. Experimental diets included of basal diet (no additive) and diets supplemented with three levels of SP (1, 3 or 5 g/kg diet). In experiment 1, using 5 g SP/kg diet caused higher body weight gain and European production efficiency factor during 1-35 d of age (P&lt;0.05). Using SP at the levels of 2.5 or 5 g/kg diet increased breast percentage (P&lt;0.05). In experiment 2, using different levels of SP decreased shell thickness, albumen height, haugh unit and yolk height in laying quails (P&lt;0.05). However, Feeding different levels of SP increased (P&lt; 0.05) egg yolk color compared to control group linearly. Dietary supplementation of SP at levels of 3 and 5 g/kg diet decreased cholesterol level per g yolk (P&lt;0.05). Different levels of SP caused higher levels of total antibody against sheep red blood cells (SRBC) and IgG titers (P&lt;0.05). Laying quails fed with 3 or 5 g SP/kg showed higher cutaneous basophil hypersensitivity after 12 or 24 h of phytohemagglutinin injection (P&lt;0.05). In conclusion, we recommend using SP at the levels of 5 and 3 g/kg diet during growth and laying period of Japanese quails, respectively. پرونده مقاله