-
دسترسی آزاد مقاله
1 - واکاوی ابعاد و مولفه های مدل عوامل کلیدی ارزشآفرینی پایدار در زنجیرههای تامین: مطالعه موردی صنعت نفت و گاز ایران
فيروز خدائی هوشنگ تقیزاده مجید باقرزاده خواجههدف مطالعه حاضر طراحی مدل عوامل کلیدی ارزشآفرینی پایدار در زنجیرههای تامین صنعت نفت و گاز ایران است. این پژوهش از گونه بنیادی و به لحاظ روش، ترکیبی (کیفی و کمی) است. ابتدا با مرور نظاممند سه مرحلهای اسناد علمی غربال و مدل مضامین با رویکرد کیفی تحلیل مضمون از داخل چکیده کاملهدف مطالعه حاضر طراحی مدل عوامل کلیدی ارزشآفرینی پایدار در زنجیرههای تامین صنعت نفت و گاز ایران است. این پژوهش از گونه بنیادی و به لحاظ روش، ترکیبی (کیفی و کمی) است. ابتدا با مرور نظاممند سه مرحلهای اسناد علمی غربال و مدل مضامین با رویکرد کیفی تحلیل مضمون از داخل اسناد مزبور استخراج شد. بر همین اساس، ابتدا با جستجوی پایگاههای علمی معتبر، 1103 سند مشخص شد که در طی سه بار غربال بر اساس ارتباط عنوان، چکیده و بررسی متن کامل با رویکرد مرور نظام مند، به 62 فقره سند تقلیل یافت و بعنوان نمونه کیفی لحاظ گردید. یافتههای تحلیل محتوای مضمونی پس از بررسی روایی و پایایی در 9 مضمون کلان و 50 مضمون فرعی از میان 850 فقره مشاهدات در قالب کدهای باز و در چندین مرحله بازبینی استخراج شد. در بخش کمی، مدل مضامین حاصلشده در گام قبلی بهصورت پرسشنامه تنظیم و پس از بررسی روایی و پایایی مابین متخصصین فعال در زمینه صنعت نفت و گاز توزیعشده است. پس از گردآوری دادهها، مدل کیفی با رویکرد آماری تحلیل عاملی تأییدی ارزیابی و تایید شد. ابعاد مدل مزبور عبارتند از: کیفیت راهبری، قابلیتهای زیربنایی، ساختاری و سازماندهی، ارزیابی و بازخوردگیری، کیفیت ارتباطات، کیفیت منابع، تسهیل کنندههای مدیریت دانشی، آگاهی و حمایت اجتماعی، توانایی یکپارچهسازی فرایندها بین عوامل و اجزای زنجیره و تسهیل کنندههای ارتقای پایداری در زنجیره. نهایتا بر مبنای یافتهها پیشنهادهای تحقیق ارائه شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - نوآوری در برندسازی روزنامهها و ارزشآفرینی مطلوب در کشور
حسن کربلایی حاجی اوغلی علی اکبر فرهنگی محمد سلطانی فر علی دلاور علی گرانمایه پورنحوه اطّلاعرسانی بر مبنای فضاهای مجازی تغییر یافته است؛ لذا اشتراک اطّلاعات و نحوه دستیابی به اطّلاعات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نیز متفاوت شده است. به همین دلیل مطبوعات میبایست نسبت به تغییر راهبردها و استراتژیهای خود اقدام نمایند و ضروری است تا از نوآوری به چکیده کاملنحوه اطّلاعرسانی بر مبنای فضاهای مجازی تغییر یافته است؛ لذا اشتراک اطّلاعات و نحوه دستیابی به اطّلاعات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نیز متفاوت شده است. به همین دلیل مطبوعات میبایست نسبت به تغییر راهبردها و استراتژیهای خود اقدام نمایند و ضروری است تا از نوآوری بهره ببرند. در این راستا پژوهش حاضر که مورد توجه رسانهها میتواند قرار گیرد به نوآوری در برندسازی روزنامهها برای ارزشآفرینی مطلوب در کشور پرداخته است. روش این پژوهش، از نوع توصیفی ـ همبستگی است. جامعه آماری، صاحبنظران، اساتید، کارشناسان حوزه رسانه، صاحبان امتیاز، مدیران مسئول و خبرنگاران پیشکسوت و سردبیران روزنامههای کثیرالانتشار کشور میباشند که با توجه به روش نمونهگیری در دسترس، تعداد 125 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها، از پرسشنامه محققساخته استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل آماری دادهها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شده است. نتایج و خروجی این پژوهش نشان داد که همبستگی مثبت و معناداری بین کیفیت واقعی محصول، محیط، اخلاق حرفهای و روابط کارکنان و حمایت از مشتری با ارزش ویژه برند وجود دارد ولی بین هزینه و ارزش ویژه برند رابطه معنیداری وجود ندارد. نتایج رگرسیون خطی نیز نشان داد که حمایت از مشتری در پیشبینی ارزش ویژه برند سهم بیشتری را دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - ارائه مدل ارزشآفرینی در صنعت خدمات بانکداری (مطالعه موردی: بانک ملی استان فارس)
سید علیرضا موسویهدف از این مطالعه ارائه مدل ارزشآفرینی در صنعت خدمات بانکداری در بانک ملی است. جامعه آماری این پژوهش مشتریان بانک ملی در استان فارس میباشد که جامعهای نامحدود تلقی میشود. روش نمونهگیری در این تحقیق حجم نمونه 284 روش نمونهگیری در دسترس میباشد. ابزار اندازهگیری پرس چکیده کاملهدف از این مطالعه ارائه مدل ارزشآفرینی در صنعت خدمات بانکداری در بانک ملی است. جامعه آماری این پژوهش مشتریان بانک ملی در استان فارس میباشد که جامعهای نامحدود تلقی میشود. روش نمونهگیری در این تحقیق حجم نمونه 284 روش نمونهگیری در دسترس میباشد. ابزار اندازهگیری پرسشنامه استاندارد کامبرا-فیرو و همکاران (2017) است. در این پژوهش بهمنظور توصیف تحلیل دادهها و آزمون فرضیههای پژوهش از روش مدلیابی معادلات ساختاری بین متغیرها استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیات تحقیق که با استفاده از نرمافزار لیزرل مورد آزمون قرارگرفته است نشان میدهد که ارزشآفرینی بر رضایتمندی مشتری، وفاداری و تبلیغات شفاهی و رضایتمندی مشتری بر وفاداری و تبلیغات شفاهی تأثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین متغیر میاجی زنان و افراد مسن بر پیامدهای فرآیند ارزشآفرینی تأثیر مثبت و معنادار دارد. اما در بین مردان ارزشآفرینی بر رضایتمندی و تبلیغات شفاهی و رضایتمندی بر وفاداری و تبلیغات شفاهی تأثیر مثبت و معنادار دارد. در نهایت در بین جوانان ارزشآفرینی بر رضایتمندی و وفاداری و تبلیغات شفاهی تأثیر مثبت و معنادار دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - طراحی مدل تبیین شاخصهای ارزشآفرینی برند در صنعت نساجی ایران
پرویز علیلو حمیدرضا سعیدنیا علی بدیع زادهاگر سازمانی نتواند برای مشتریان خود ارزشآفرینی کند به مرور از ذهن و زبان مشتریان، خارج و از صحنه بازار محو میشود. مهمترین وجه مشتریمداری، ارزشآفرینی است. خلق ارزش برای مشتری و شکلگیری مزیت رقابتی برای سازمان متناظر با یکدیگر هستند و هرگاه اولی حاصل شود، دومی نیز در چکیده کاملاگر سازمانی نتواند برای مشتریان خود ارزشآفرینی کند به مرور از ذهن و زبان مشتریان، خارج و از صحنه بازار محو میشود. مهمترین وجه مشتریمداری، ارزشآفرینی است. خلق ارزش برای مشتری و شکلگیری مزیت رقابتی برای سازمان متناظر با یکدیگر هستند و هرگاه اولی حاصل شود، دومی نیز در پی خواهد بود. با توجه به چالشهای پیشرو در صنایع تولیدی و آسیبپذیری بسیاری از واحدهای صنعتی بواسطه عدم بهرهمندی از مزیت رقابتی در عرصه تجارت جهانی، توجه به نقش برند و ارزشآفرینی برند از ضرورت و اهمیت ویژهای برخوردار میشود. هدف از این پژوهش طراحی مدل تبیین شاخصهای ارزشآفرینی برند در صنعت نساجی ایران است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش از نوع کیفی می‎باشد. تکنیک مورد استفاده برای گردآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل دادهها نیز، روش مبتنی بر تئوری داده بنیاد تعیین شد. در این بخش ابتدا اطلاعات و دادهها بصورت کدهای باز از طریق مصاحبههای تخصصی با خبرگان دانشگاه و صنعت جمعآوری گردید، سپس از طریق برقراری ارتباط بین مقولات خرد و کلان، دادههای تحقیق طبقهبندی و پالایش شد و در نهایت اعتبارسنجی و ویرایش نهایی شد. در الگوی پیشنهادی ابعاد ارزشآفرینی چهار بعد مشتری، رقبا، سازمان و جامعه ارائه شدند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - طراحی مدل عوامل کلیدی ارزشآفرینی پایدار در زنجیرههای تامین صنعت نفت و گاز ایران
فیروز خدائی هوشنگ تقیزاده مجید باقرزاده خواجههدف مطالعه حاضر طراحی مدل عوامل کلیدی ارزشآفرینی پایدار در زنجیرههای تامین صنعت نفت و گاز ایران با تاکید بر بازاریابی اسلامی است. این پژوهش از گونه بنیادی و به لحاظ روش، ترکیبی (كیفی و كمی) است. ابتدا با مرور نظاممند سه مرحلهای اسناد علمی غربال و مدل مضامین با روی چکیده کاملهدف مطالعه حاضر طراحی مدل عوامل کلیدی ارزشآفرینی پایدار در زنجیرههای تامین صنعت نفت و گاز ایران با تاکید بر بازاریابی اسلامی است. این پژوهش از گونه بنیادی و به لحاظ روش، ترکیبی (كیفی و كمی) است. ابتدا با مرور نظاممند سه مرحلهای اسناد علمی غربال و مدل مضامین با رویكرد كیفی تحلیل مضمون از داخل اسناد مزبور استخراج شد. بر همین اساس، ابتدا با جستجوی پایگاههای علمی معتبر، 1103 سند مشخص شد که در طی سه بار غربال بر اساس ارتباط عنوان، چکیده و بررسی متن کامل با رویکرد مرور نظام مند، به 62 فقره سند تقلیل یافت و بعنوان نمونه کیفی لحاظ گردید. یافتههای تحلیل محتوای مضمونی پس از بررسی روایی و پایایی در 9 مضمون کلان و 50 مضمون فرعی از میان 850 فقره مشاهدات در قالب کدهای باز و در چندین مرحله بازبینی استخراج شد. در بخش کمی، مدل مضامین حاصلشده در گام قبلی بهصورت پرسشنامه تنظیم و پس از بررسی روایی و پایایی مابین متخصصین فعال در زمینه صنعت نفت و گاز توزیعشده است. پس از گردآوری دادهها، مدل کیفی با رویكرد آماری تحلیل عاملی تأییدی ارزیابی و تایید شد. ابعاد مدل مزبور عبارتند از: کیفیت راهبری، قابلیتهای زیربنایی، ساختاری و سازماندهی، ارزیابی و بازخوردگیری، کیفیت ارتباطات، کیفیت منابع، تسهیل کنندههای مدیریت دانشی، آگاهی و حمایت اجتماعی، توانایی یکپارچهسازی فرایندها بین عوامل و اجزای زنجیره و تسهیل کنندههای ارتقای پایداری در زنجیره. نهایتا بر مبنای یافتهها پیشنهادهای تحقیق ارائه شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - Factors Affecting Students’ Value Co-creation to Institutionalize Sustainability in Academic Structure: The Case of Iranian Agricultural and Natural Resources’ Universities
فیض اله منوری فرد مسعود برادران بهمن خسروی پورValue co-creation process as a mutual interaction between individuals is a key issue across the management network. Recently, studies have placed a special emphasis on people’s interaction in order to accomplish value co-creation. Given that the process of experie چکیده کاملValue co-creation process as a mutual interaction between individuals is a key issue across the management network. Recently, studies have placed a special emphasis on people’s interaction in order to accomplish value co-creation. Given that the process of experience exchange enables us to identify our resources in transactional processes and make collaboration to achieve common values, the purpose of this study was to identify factors affecting student value co-creation to institutionalize sustainability in agricultural and natural recourses universities. Statistical population of the research consisted of 2248students of which 204 students were selected using stratified random sampling. The main research tool was a researcher-made questionnaire whose face and content validity was confirmed by a panel of experts and whose construct validity was confirmed by using explanatory factor analysis (KMO = 0.752; P= 0.01).The reliability was checked by calculating ordinal theta ( 0.89). Data was analyzed by SPSS20.Descriptive findings showed that student value co-creation level was moderate (43.060 percent). The findings of exploratory factor analysis revealed that seven factors including teaching quality, support from top management, students’ social capital, confidence to faculty member, self-efficacy, pro-environmental values, and infrastructures of information and communication technology (ICT) captured 77.74 percent of student value co-creation variance. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - ارایه مدل آمیخته یکپارچه بازاریابی شرکت نفت بهران با تاکید بر رفتار مشتری صنعتیIMM
مهدی حبیبی بهرام خیری منصوره علیقلیمطالعه حاضر با هدف ارایه مدل آمیخته یکپارچه بازاریابی شرکت نفت بهران با تاکید بر رفتار مشتری صنعتیIMM انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی-توسعهای بوده و از لحاظ ماهیت و شکل اجراء در قالب یک مطالعه اکتشافی و با رویکرد آمیخته است. نمونه آماری در بخش کیفی تحقیق چکیده کاملمطالعه حاضر با هدف ارایه مدل آمیخته یکپارچه بازاریابی شرکت نفت بهران با تاکید بر رفتار مشتری صنعتیIMM انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی-توسعهای بوده و از لحاظ ماهیت و شکل اجراء در قالب یک مطالعه اکتشافی و با رویکرد آمیخته است. نمونه آماری در بخش کیفی تحقیق شامل 15 نفر از مدیران ارشد شرکت نفت بهران و در بخش کمی شامل 253 نفر از کارکنان این شرکت میباشد. برای گردآوری دادهها در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی از پرسشنامهای شامل 24 بعد و 75 سوال استفاده شده است. در بخش کیفی تحقیق از تئوری دادهبنیاد برای شناسایی مولفههای الگوی آمیخته بازاریابی صنعتی استفاده شده است. بدین ترتیب شش دسته از عوامل به همراه مقولههای فرعی مربوطه شناسایی شدند که عبارتند از : شرایط علّی (مشتریمداری، تقویت سیستم CRM، و تدوین استراتژیهای ارتقای برند شرکت)، شرایط زمینهای (فناوری، بازارهای جهانی و فضای رقابتی)، شرایط مداخلهگر (وضعیت مشتریان، ریسک درکشده و ویژگی های مشتریان)، مقولههای محوری (الزامات ساختاری، برندسازی مبتنی بر رفتار، درک و انتظارات مشتری از خدمات)، راهبردها (ارزیابی فرایند جایگاهیابی، ارزیابی فرایند انتخاب بازار هدف و ارزیابی کانالهای توزیع) و نهایتا پیامدها (مزیت رقابتی، پاسخگویی، و تدوین استراتژیهای کاربردی) میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - طراحی یک مدل خردمندی در ارتقای تصمیم گیری های ازدحامی در بازار سرمایه
عزیزاله عسکرزاده اله کرم صالحی صابر ملا علیزاده زواردهی رضا تهرانیهدف:با افزایش پیچیدگیهای محیطی در ساختار بازارها، شکافِ هزینههای نمایندگی بین شرکت با سهامداران روزبهروز عمیقتر گردید که قدرت مدیرعامل یک معیار مهم در راستای ایجادِ تبعیض منافع بین سهامداران با مدیران یا متوازن نمودن منافع، نقش مهمی را دراینرابطه ایجاد مینماید. چکیده کاملهدف:با افزایش پیچیدگیهای محیطی در ساختار بازارها، شکافِ هزینههای نمایندگی بین شرکت با سهامداران روزبهروز عمیقتر گردید که قدرت مدیرعامل یک معیار مهم در راستای ایجادِ تبعیض منافع بین سهامداران با مدیران یا متوازن نمودن منافع، نقش مهمی را دراینرابطه ایجاد مینماید. این پژوهش باهدف طراحی مدلِ خردمندی در ارتقای تصمیمگیریهای ازدحامی در بازار سرمایه ارائه گردید. روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر هدف اکتشافی و از نظر نتیجه جزء پژوهشهای توسعهای و از نظر نوع داده جزء پژوهشهای آمیخته است. در بخش کیفی، اقدام به ارائه مدل خردمندی در راستای ارتقای تصمیمگیری ازدحامی در بازار سرمایه با استفاده از رویکردِ تحلیل نظری دادهبنیاد، از طریق مصاحبه با 22 نفر از خبرگان در حوزه مدیریت صنعتی، مالی، شامل مدیران و اساتید دانشگاه نموده است. سپس در بخش کمی با مشارکتِ 80 نفر از اساتید، دانشجویان دکتری، مدیران سطوح مختلفِ 50 شرکت برتر بازار سرمایه، به ارزیابی مدل کیفی طراحی شده با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری پرداخته شد. یافتهها: نتایج بیانگر آن است خردمندی مدیران در راستای کثرتگرایی ارزشهای سهامداران و ذینفعان، متأثر از ریسک ناشی از منابع اطلاعاتی متعدد، در حوزه مؤلفههای هزینهمحور، همچون تسهیل دستیابی به منابع مالی سازمانی، مؤلفههای بازار محور همچون تسهیل دستیابی به منابع مالی فراسازمانی و در مؤلفههای زیست محور چرخش اقتصاد جهانی بهسوی اقتصاد مدور متأثر میگردد. اصالت/ ارزشافزوده علمی:نتایج نشان میدهد پیادهسازی راهبردهای خردمندی برای ارتقای ارزشهای اجتماعی کثرتگرایانه میتواند به افزایش مشروعیت تصمیم از دید ذینفعان، اثربخشی رقابت، کاهش تضاد منافع در تصمیمگیری و تأکید بر ابعاد اجتماعی منجر شود پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - ارائه مدل ارزش آفرینی شرکت های کوچک و متوسط پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران مبتنی بر نظریه داده بنیاد
سارا منجم فرزین رضایی اکبر عالم تبریزامروزه با توجه به فشارهای رقابتی و عدم اطمینان محیطی، خلق ارزش افزوده به شدت برای کلیه ی سهام داران در سازمان ها مورد توجه است و ارزش آفرینی در راستای حفظ رضایت ذینفعان و خلق ثروت بسیار مورد نیاز است. از سوی دیگر، عملکردهای ضعیف راهبردی در شرکت ها، بیانگر ضرورت وجود ارز چکیده کاملامروزه با توجه به فشارهای رقابتی و عدم اطمینان محیطی، خلق ارزش افزوده به شدت برای کلیه ی سهام داران در سازمان ها مورد توجه است و ارزش آفرینی در راستای حفظ رضایت ذینفعان و خلق ثروت بسیار مورد نیاز است. از سوی دیگر، عملکردهای ضعیف راهبردی در شرکت ها، بیانگر ضرورت وجود ارزش آفرینی است. با توجه به ادبیات گسترده و فقدان مدل کلی برای ارزش آفرینی در شرکت های کوچک و متوسط پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، تحقیق حاضر در پی ارائه ی یک مدل مفهومی از ارزشآفرینی از رهگذر بررسی مطالعات انجامشده است. در این تحقیق براساس بهرهگیری از روش تحقیق کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد مدل اشتراوس و کوربین، مدل ارزشآفرینی با استفاده از روش کدگذاری سه مرحلهی باز، محوری و انتخابی و طبقهبندی آنها با نرمافزار مکس کیودا 2020 طراحیشده است. نتیجه تحلیل و تجمیع اطلاعات در قالب 769 کد اولیه و 38 مقوله و 6 بعد اصلی طبقهبندیشدهاند و نتایج تحقیق نشان داد در مدل ارزشآفرینی در شرکتهای کوچک و متوسط شامل شرایط علی (عوامل راهبردی محیط درونی و عوامل راهبردی بیرونی)، عوامل زمینهای (شرکتی و مالی)، عوامل مداخلهگر، راهبردها (استراتژی نوآوری راهبردی، مدیریت مالی راهبردی، تغییر جهت/ کاهش، ائتلاف استراتژیک) و پیامدها (از بعد اقتصادی، اجتماعی و مالی) میباشد. همچنین، مدل پیشنهادی منجر به درک بهتر مدیران شرکتهای کوچک و متوسط از ارتباط میان معیارهای ارزشآفرینی و خلق ارزش میگردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - بکارگیری شبکه های عصبی مصنوعی جهت برآورد ارزش آفرینی راهبردی شرکت ها از طریق کارایی نسبی در صنعت خودرو
اکبر ولیزاده اوغانی ناصر فقهی فرهمند فرزین مدرس خیابانی مجید باقرزادهاین تحقیق با هدف بررسی تاثیر کارایی نسبی شرکت ها بر ارزش آفرینی راهبردی در صنعت خودروی پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. داده ها از صورت های مالی شرکت های انتخابی در دوره زمانی 1391-1395 استخراج شده است. ابتدا با اجرای مدل تحلیل پوششی داده ها با یک ا چکیده کاملاین تحقیق با هدف بررسی تاثیر کارایی نسبی شرکت ها بر ارزش آفرینی راهبردی در صنعت خودروی پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. داده ها از صورت های مالی شرکت های انتخابی در دوره زمانی 1391-1395 استخراج شده است. ابتدا با اجرای مدل تحلیل پوششی داده ها با یک الگوی بومی شده، کارایی نسبی برای هر شرکت مشخص شد. سپس ارزش آفرینی راهبردی شرکت ها از متوسط حاصل عواملی مانند بازده حقوق صاحبان سهام، نسبت Q توبین، بازده سرمایه گذاری ها و خلق ثروت برای سهامداران اندازه گیری شد. مدل شبکه عصبی بهکار گرفته شده در این تحقیق، پرسپترون چندلایهای با الگوی آموزش پس انتشار خطا بوده است. نتایج نشان می دهد که اجرای مدل شبکه عصبی مصنوعی در صنعت خودرو، ارزش آفرینی راهبردی شرکت ها را از روی شاخص کارایی نسبی و دیگر متغیرهای ورودی تا حد مناسبی تبیین می کند. با وجود اینکه برخی از شرکت ها مثل سرمایه گذاری رنا، فنرسازی خاور، سایپا دیزل، گروه بهمن و چرخشگر کارا هستند، اما در سال های اخیر بهطور متوسط صنعت خودرو از کارایی مناسبی برخوردار نبوده است. در عین حال شرکت ها در این صنعت تا حدودی توانستهاند برای سهامداران و مالکان خود بهصورت راهبردی ایجاد ارزش نمایند پرونده مقاله