• XML

    isc pubmed crossref medra doaj doaj
  • فهرست مقالات


      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - بررسی سبک‌شناختیِ غزلیاتِ سعدی شیرازی در زنده انگاری عناصر طبیعت
        توران ضیاءمطلق منیژه فلاحی رضا فهیمی
        سبک‌شناسی (stylistics) یکی از مهم‌ترین رویکردهای جدید نقدی است که می‌کوشد تا از طریق مطالعه ساختار متن و تجزیه و تحلیل عناصر آن بر طبق سه سطح آوایی، نحوی و دلالی به کیفیت ارتباط بین این سطوح پرداخته و به جنبه‌های ادبی، زیبایی‌شناسی و عاطفی ورای ساختار متن دست یابد. در ا چکیده کامل
        سبک‌شناسی (stylistics) یکی از مهم‌ترین رویکردهای جدید نقدی است که می‌کوشد تا از طریق مطالعه ساختار متن و تجزیه و تحلیل عناصر آن بر طبق سه سطح آوایی، نحوی و دلالی به کیفیت ارتباط بین این سطوح پرداخته و به جنبه‌های ادبی، زیبایی‌شناسی و عاطفی ورای ساختار متن دست یابد. در این بین، زنده انگاری (Animation) یکی از دیدگاه‌های حیات ادراکی جمادات ثابت می‌باشد و بر این باور است که جمادات می توانند موجودیت خویش، خالق و علّت موجد و حتّی جهان بیرون از خویش را ادراک کنند و با زبان حال خود خداوند را تسبیح گویند. از جمله متون برگزیده‌ای که شایستگی تحلیل سبک‌شناسی اشعار پیرامون طبیعت را دارد، غزلیات سعدی شیرازی است. نتایج این جستار نشان می‌دهد، در سطح آوایی، سعدی از عناصر آوایی علاوه بر زیبایی و جذب اذهان مخاطبین در گوش دادن به موسیقی قصائد، امکان استنباط معانی و مفاهیم را برای آنها فراهم می‌کند. در سطح ترکیبی، کاربرد ترکیب های منحصربفرد مرتبط با طبیعت، و پویای افعال ترکیبی ابیات شاعر را از نظر شکل دارای زبانی زنده و انعطاف‌پذیر ساخته و یکنواختی و جمود را از آن زدوده است؛ و معنا نیز همسان با فرم نوشتاری، برجسته و تأثیر شگرفی بر مخاطب گذاشته است. در سطح ادبی، بهره‌گیری از شگردهای زبانی همچون تصویر استعاری، نماد، مفهوم طبیعت سبب خَلق تعابیر و تصاویر بی‌نظیر و موجب مشارکت مخاطب در اثر گردیده و او را طرف فعال معادله‌ی متن قرار داده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - زیبایی شناسی مکاشفات عرفانی در عبهرالعاشقین
        یسرا طهماسبی زاده شاهرخ حکمت محمدرضا زمان احمدی
        روزبهان بقلی شیرازی به دلیل پرداختن به شطحیات صوفیه به شیخ شطاح معروف است. طریقت وی با میراث عرفانی حلاج ارتباط دارد و از سویی ادامه دهنده سنت عرفانی عاشقانه ای است که با سهروردی و ابن عربی پیوند یافته است. این کتاب که آیینه تمام نمای سنت عشق ورزی است پیرامون عشق و انوا چکیده کامل
        روزبهان بقلی شیرازی به دلیل پرداختن به شطحیات صوفیه به شیخ شطاح معروف است. طریقت وی با میراث عرفانی حلاج ارتباط دارد و از سویی ادامه دهنده سنت عرفانی عاشقانه ای است که با سهروردی و ابن عربی پیوند یافته است. این کتاب که آیینه تمام نمای سنت عشق ورزی است پیرامون عشق و انواع آن به نگارش درآمده و سرشار از صور خیال و تصویر سازی های بدیعی و بیانی است. در این پژوهش، این کتاب با هدف شناخت نوع زبان عرفانی روزبهان در مکاشفات، از نظر زیبایی شناسی بررسی شده و نتیجه این است که از نظر موسیقی درونی مهمترین آرایه ها کاربرد سجع و جناس و واج آرایی است و از نظر بیانی، کاربرد تشبیه بلیغ و استعاره مکنیه بیشترین بسامد را دارد. زبان روزبهان بقلی در این کتاب مبتنی بر جملات کوتاه آهنگین بوده و وازگان کاربری وی که در خدمت بیان احساسات عاشقانه و عارفانه قرار دارد، به شکلی به هم پیوسته با عشق در ارتباط است و تمام مفاهیم به کار رفته در آن با عشق و تبعات آن در ارتباط است صور خیال نیز به همین طریق در رابطه مستقیم یا غیر مستقیم با عشق و عاشق و معشوق قراردارد پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - بررسی تطبیقی تنوع کارکردهای متناقض نما در اشعار شمس لنگرودی با نظریه بلگرامی
        تیمور کرمی ماه نظری
        بررسی تطبیقی تنوع کارکردهای متناقض نما در اشعار شمس لنگرودی با نظریه بلگرامیتیمور کرمی 1 ماه نظری2چکیدهمتناقض نما یا پارادوکس از فنی‌ترین صنایع ادبی است، که از تجمیع دو عنصر متضاد در یک موضوع پدید آمده‌ و به خلق معنی جدیدی می انجامد. متناقض نما به سه دسته لفظی(ترکیبی)، چکیده کامل
        بررسی تطبیقی تنوع کارکردهای متناقض نما در اشعار شمس لنگرودی با نظریه بلگرامیتیمور کرمی 1 ماه نظری2چکیدهمتناقض نما یا پارادوکس از فنی‌ترین صنایع ادبی است، که از تجمیع دو عنصر متضاد در یک موضوع پدید آمده‌ و به خلق معنی جدیدی می انجامد. متناقض نما به سه دسته لفظی(ترکیبی)، دستوری و محتوایی (تحلیلی) دسته بندی می‌شود. آنچه مغفول مانده است، بررسی رابطه بین دو سوی متناقض نما است.متناقض نمایی در اشعارشمس لنگرودی، به ‌مدد قدرت خلاقة خیال وی به شیوه‌های گوناگونی بیان شده است. بیان فرا زبانی وی، غیرممکن ها را مجال حضور داده تا بتواند به انتقال مفاهیم و بیان مسائل اجتماعی –فرهنگی بپردازد. این تحقیق که با شیوه توصیفی‌– تحلیلی با بهره گیری از منابع کتابخانه‌ای ، با تطبیق نظریة غلامعلی آزاد بلگرامی ( شاعر و پژوهشگر هندی قرن یازده هجری) در دسته بندی روابط علت و معلولی دو سوی پارادوکس صورت گرفته است. پرسش اساسی این است. 1- آیا طرفین پارادوکس های بکار برده در اشعار شمس لنگرودی، از یازده گونه رابطه مد نظر بلگرامی برخورداراست؟ 2- کدام نوع از پارادوکس ها در اشعار شمس لنگرودی کاربرد بیشتری دارد؟کلید واژه ها: متناقض نما، پارادوکس، بلگرامی، شمس لنگرودی---------------------------------------------------------1- ‌‌دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، ,واحدکرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران. karami.eng@gmail.com 2- دانشیارگروه زبان و ادبیات فارسی، واحدکرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران. (نویسنده مسئول) nazari113@yahoo.com پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - نگاهی به پارادوکس‌های دیوان خواجوی کرمانی
        پوران علی زاده
        پارادوکس یا متناقض‌نما از ترفندهای ادبی است که در کلام شفاهی، فلسفه، منطق و حتی عرصه‌های زندگی انسان‌ها حضور دارد و آن جمع شاعرانۀ دو واژه است که مفهومی متضاد دارد و از نظر عقلی محال و غیرممکن به نظر می‌رسد. در ادبیات این ترفند، از آرایش‌های کلامی زیباست که عامل زیبایی چکیده کامل
        پارادوکس یا متناقض‌نما از ترفندهای ادبی است که در کلام شفاهی، فلسفه، منطق و حتی عرصه‌های زندگی انسان‌ها حضور دارد و آن جمع شاعرانۀ دو واژه است که مفهومی متضاد دارد و از نظر عقلی محال و غیرممکن به نظر می‌رسد. در ادبیات این ترفند، از آرایش‌های کلامی زیباست که عامل زیبایی آن در حیرتی است که در ذهن مخاطب ایجاد می‌کند. خواجوی کرمانی از شاعران توانمند قرن هشتم هجری است که بسیار هنرمندانه از این پارادوکس در انتقال مفاهیم و مضامین سود برده است؛ بنابراین پژوهش حاضر به بررسی پارادوکس در دیوان خواجو اختصاص یافته است. روش انجام این تحقیق توصیفی -تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه‌ای است. نتایج نشان می‌دهد که خواجوی کرمانی در دیوان اشعار خود به این پارادوکس‌ها به عنوان یکی از ترفندهای ادبی و شاعرانه نگریسته است و آن‌ها را از زوایای گوناگون مورد توجه قرار داده. همچنین از شگردهای متنوعی در بیان این عناصر متضاد بهره برده و موجبات برجسته‌سازی کلام خویش را فراهم نموده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - فرآیش پیچیدگی سبک‌های شعر و معماری از سده‌های نخست تا آخر قرن ششم (مطاله‌ی موردی: تصویر شعری و معماری مسجد)
        مصطفی میردار رضایی
        سبک یعنی تقریر دید ویژه‌ی هنرمند با زبان ویژه‌ی خود او، و لذا دید و زبان هر هنرمند یا هنرمندان یک دوره، متفاوت از دیگر هنروران است. سبک‌شناسی با مؤلفه‌ها و ابزارهای مخصوصی که در زمره‌ی امکانات این دانش است به مقایسه‌ی برخوردهای ابزاری هنرمندان در مواجهه با تأملات درونی چکیده کامل
        سبک یعنی تقریر دید ویژه‌ی هنرمند با زبان ویژه‌ی خود او، و لذا دید و زبان هر هنرمند یا هنرمندان یک دوره، متفاوت از دیگر هنروران است. سبک‌شناسی با مؤلفه‌ها و ابزارهای مخصوصی که در زمره‌ی امکانات این دانش است به مقایسه‌ی برخوردهای ابزاری هنرمندان در مواجهه با تأملات درونی و بیرونی‌شان می‌پردازد. این مطالعه، نخست به روش کمّی ـ آماری می‌کوشد تا با نمایش، تحلیل و مقایسه‌ی عناصر ادبی در تصویرهای شعر شاعران برجسته‌ی سبک خراسانی و آذربایجانی که به‌صورت غیرانتخابی (رندومی) از دیوان‌شان انتخاب شده‌است، تصویری آماری از سیر پیچیدگی تصویرها (از سبک خراسانی تا آذربایجانی) به‌دست دهد. در بخش دوم این پژوهش نیز که به روش تحلیل ـ توصیفی و با استفاده از ابزار کتابخانه‌ای نوشته شده‌است، به بررسی سیر معماری مسجد و پیچیده‌شدن اجزای آن از سبک خراسانی تا پایان قرن ششم پرداخته خواهد شد. نتیجه‌ی این جستار نشان می‌دهد که سادگی و پرهیز از پیچیدگی برجسته‌ترین مختصه‌ی سبکی در هر دو حوزه‌ی تصویر شعری و معماری مساجد در سبک خراسانی است. در قرن ششم شاهد تحوّلاتی بزرگ و شگرف در ساحت آفرینش تصویرها و هنر معماری هستیم. اجزا و هندسه‌ی تصویرهای شعری و مختصات معماری مساجد این قرن پیچیده-تر می‌شوند و دیگر با سادگی سبک خراسانی قابل قیاس نیستتد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - رنگ اقلیمی در شعر محمد بیابانی
        محمد مرادی پوران یوسفی پور فاطمه غفوری مهدی آباد
        محمد بیابانی، زادۀ اقلیم جنوب ایران است. وی از شاعران نامی و متعهد و اجتماعی است. و از آن جهت که محیط زندگی، فرهنگ و اقلیم طبیعی، تاثیر انکار ناپذیری بر انسان می گذارد. بررسی این گونه تاثیرات در آثار شاعران و نویسندگان تحت عنوان رنگ اقلیمی یا محلی قرار می گیرند. رنگ محل چکیده کامل
        محمد بیابانی، زادۀ اقلیم جنوب ایران است. وی از شاعران نامی و متعهد و اجتماعی است. و از آن جهت که محیط زندگی، فرهنگ و اقلیم طبیعی، تاثیر انکار ناپذیری بر انسان می گذارد. بررسی این گونه تاثیرات در آثار شاعران و نویسندگان تحت عنوان رنگ اقلیمی یا محلی قرار می گیرند. رنگ محلی یا صبغه اقلیمی اصطلاحی است که این تاثیرات را در شعر شاعران بیان می نماید. اندوخته های فکری و ذهنی هر شاعر از رهگذر زندگی در اقلیم طبیعی و فرهنگی خاصی، به آفرینش تصاویر شاعرانه ای در شعر او می انجامد، که به آن رنگ محلی یا اقلیمی گفته می شود. رنگ اقلیمی در شعر معاصر بازتاب تجربه ی شخصی شاعران است که رهآورد آشتی و همزیستی انسان با طبیعت است که در شعر معاصر ایران ابتدا در شعر نیما جلوه گر شد و سپس در سرودهای شاعران پس از او مورد توجه و استقبال قرار گرفت. این پژوهش به روش مطالعه ی کتابخانه ای به شیوه تحلیلی -توصیفی در پی پاسخ به این پرسش است که محمد بیابانی چرا و به چه میزان توانسته اقلیم جنوب را در شعر خود، منعکس نماید. نتایج به دست آمده حکایت از این دارد که سوای بوم سروده های او، رنگ اقلیمی در تمام سروده های او پر رنگ است و برجسته ترین ویژگی زبانی سروده های او پس از آرکائیسم، برجستگی رنگ اقلیم و طبیعت جنوب است که نشان از دلبستگی و علاقه و انس شاعر به زیست بوم و فرهنگ کهن سرزمین خود دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - بررسی تقابل‌سازی‌ با پیر در آثار منظوم عرفانی
        فاطمه بیگدلی محمدعلی داوودآبادی محمدرضا اسعد
        محوری‌ترین شخصیت ادبیات عرفانی پیر است که با عناوین دیگری نیز از قبیل مرشد، مراد، ولی، شیخ، قطب، استاد، مقتدا، دلیل راه، خضر، رند، پیر مغان و... از این شخصیت نام برده شده است. در این مقاله بر آن بوده-ایم تا دریابیم ادبیات منظوم عرفانی تا چه میزانی در شناسایی و معرفی پیر چکیده کامل
        محوری‌ترین شخصیت ادبیات عرفانی پیر است که با عناوین دیگری نیز از قبیل مرشد، مراد، ولی، شیخ، قطب، استاد، مقتدا، دلیل راه، خضر، رند، پیر مغان و... از این شخصیت نام برده شده است. در این مقاله بر آن بوده-ایم تا دریابیم ادبیات منظوم عرفانی تا چه میزانی در شناسایی و معرفی پیر از مقابله و تقابل‌سازی‌های توصیفی بهره برده است؟ دلایل این رویکرد چه بوده است؟ و وجوه و عناصر مقابله‌شده با پیر بیشتر کدامند؟ آثار منظوم عرفانی به ویژه حدیقه‌الحقیقه سنایی، منطق‌الطیر عطار، مثنوی معنوی مولوی، و غزلیات حافظ، پیر را با ویژگی‌های شخصیتی و فردی خاصی که دارد در مقابل شخصیت‌ها و صفات متفاوتی قرار داده‌اند. در مقاله حاضر تقابل‌سازی-های دوگانه‌ای که در آثار منظوم عرفانی در باره پیر صورت گرفته است با سه رویکرد شخصیت‌پردازی، استعاره مفهومی و جنبه‌های تعلیمی و با استفاده از موازین ساختارگرایانه بررسی شده است. دستاورد پژوهش حاضر این است که شاعران مذکور شخصیت‌ها و صفات متفاوتی را با پیر مقابله‌سازی کرده‌اند تا علاوه بر برجسته‌سازی و تاکید بر تاثیرپذیری او تجربه‌های شخصی و طریقتی خویش را به صورت پیام‌های مستقیم و نمادین طریقتی به گوش مخاطبان برسانند و راه‌های تمیز پیران راستین ازپیران دروغین را برای اهل آن باز گویند و رسالت شاعری و طریقتی اجتماعی خویش را از این راه ادا کنند و در عین حال بر غنای ادبی، بدیعی و زیبایی‌شناختی آثار خویش نیز بیفزایند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - تصویرهای هنری در اشعار عاشورایی اهلی شیرازی و بابافغانی شیرازی
        سمایه پروائیان
        مرثیه دراصطلاح بمعنای سرودن شعر در رثای شخص است و از نخستین ادوار شعر فارسی وجود داشته است. اینگونۀ ادبی در عصر صفوی با حادثۀ کربلا پیوند خورد و رفته‌رفته بصورت یک فرهنگ استوار درآمد. از آن زمان شاعرانِ شیعی به سرودن اشعار مذهبی، بویژه اشعار عاشورایی و شرح جزئیات وقایع چکیده کامل
        مرثیه دراصطلاح بمعنای سرودن شعر در رثای شخص است و از نخستین ادوار شعر فارسی وجود داشته است. اینگونۀ ادبی در عصر صفوی با حادثۀ کربلا پیوند خورد و رفته‌رفته بصورت یک فرهنگ استوار درآمد. از آن زمان شاعرانِ شیعی به سرودن اشعار مذهبی، بویژه اشعار عاشورایی و شرح جزئیات وقایع آن، پرداختند. اهلی شیرازی و بابافغانی شیرازی ازجمله شاعران بزرگ عصر صفوی هستند که در رثای امام‌حسین(ع) و شهیدان کربلا اشعار شورانگیزی سروده‌اند. در این پژوهش 267 بیت از اشعار عاشورایی شاعران مذکور از دیدگاه تصویرهای ادبی با تحلیل آماری داده‌ها پژوهیده شده است؛ اهلی شیرازی نسبت به بابا فغانی شیرازی کاربردهای هنریتری دارد.اغلب مرثیه‌ها اوزان سنگین و لحنی آرام و غم‌انگیزدارند. بسامد واژگان عربی و نیز واژه‌هایی با گفتمان عزاداری عاشورا (مانند کربلا، خون، شهید، غم و...) در همۀ مرثیه‌ها چشمگیر است. ساختار نحوی بسیاری از جمله‌ها بضرورت شعر بهم ریخته، ولی این دگرگونیها در شعر متداول بوده و برجستگی محسوب نمیشود. از نظر فکری نیز همۀ مرثیه‌ها مؤیّد شیعی‌بودن شاعران است؛ نسبت‌دادن حادثۀ عاشورا به فلک که نوعی جبرگرایی است در این اشعار چشمگیر است. مهمترین برآیند پژوهش حاضر آشکارکردن شباهتها و تفاوتهای ادبی مرثیه‌های این دو شاعر و شناخت دیدگاه آنان نسبت به سیّدالشّهدا(ع) است . پرونده مقاله