با توجه به محیط کسبوکار کنونی یکی از چالشهای اساسی شرکتهای هلدینگ نحوه مدیریت راهبردی پرتفولیوی کسبوکارهایشان است. براین اساس و با توجه به انتقادات به مدل های موجود مدیریت پرتفولیوی شرکت، هدف این مطالعه ارائه و تبیین مدلی مؤثر برای مدیریت پرتفولیوی شرکتهای هلدینگ م چکیده کامل
با توجه به محیط کسبوکار کنونی یکی از چالشهای اساسی شرکتهای هلدینگ نحوه مدیریت راهبردی پرتفولیوی کسبوکارهایشان است. براین اساس و با توجه به انتقادات به مدل های موجود مدیریت پرتفولیوی شرکت، هدف این مطالعه ارائه و تبیین مدلی مؤثر برای مدیریت پرتفولیوی شرکتهای هلدینگ میباشد. رویکرد این تحقیق استقرایی و روش آن کیفی است و برای نظریهپردازی و ارائه مدل از راهبرد نظریهپردازی داده بنیاد کلاسیک استفاده شده است. روش گردآوری دادهها مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته است و با استفاده از نمونهگیری نظری با 22 خبره فعال در 13 شرکت هلدینگ مصاحبه شده است. کدگذاری و تحلیل مصاحبه ها منجر به شکلگیری مفهوم پرتفولیوی دوسوتوان به عنوان مقوله اصلی پژوهش شد. یافته پژوهش منجر به شکلگیری دو ماتریس توانمندی و نیازمندی به قابلیتهای کاوش و بهرهبرداری برای تحلیل SBUها شد. با استفاده از خروجی و ابعاد این دو ماتریس، ماتریس توازن براساس منطق زیربنایی دوسوتوانی شکل گرفت. این ماتریس SBUها را به چهاردسته تقسیمبندی مینماید و تصمیمات در سطح هلدینگ برای هر گروه متفاوت خواهد بود. در نهایت مشخص شد هلدینگ ها برای تحلیل پرتفولیوی خود از دو جهت گیری ابزاری و رویکردی استفاده میکنند. جهتگیری هلدینگها توازن پرتفولیوی آنها را مشخص میکند.
پرونده مقاله
دستیابی به موفقیت به وسیله یک سازمان و ایجاد ارزش برای زمان طولانی نیازبه یک مدل کسبوکار کارا در دورههای مختلف فعالیت کسبوکار دارد. برای این منظور سازمانها باید همواره نیروهای محیطی خود را پایش و در صورت نیاز خود را با این تغییرات سازگار کنند تا بتوانند در محیط رقاب چکیده کامل
دستیابی به موفقیت به وسیله یک سازمان و ایجاد ارزش برای زمان طولانی نیازبه یک مدل کسبوکار کارا در دورههای مختلف فعالیت کسبوکار دارد. برای این منظور سازمانها باید همواره نیروهای محیطی خود را پایش و در صورت نیاز خود را با این تغییرات سازگار کنند تا بتوانند در محیط رقابتی باقی بمانند. این سازگاری در مدل کسبوکار نیاز به قابلیتهایی دارد که نیاز است که در سازمان ایجاد شوند، توسعه این قابلیتها به سازمانها کمک میکند تا بر عدم انعطاف مدل کسبوکار خود غلبه کنند و فرآیند تغییر را با یک روش سیستماتیک و ساختاریافته پیادهسازی کنند. در همین راستا هدف این پژوهش شناسایی قابلیتهای پویای مورد نیاز به منظور ایجاد سازگاری در مدل کسبوکار سازمان است. برای این منظور صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران مورد بررسی قرار گرفته و با استفاده از نظریه داده بنیاد چندگانه به تحلیل دادههای حاصل از مرور نظاممند ادبیات در بازه زمانی 15 سال اخیر و نیز مصاحبه با 18 نفر از خبرگان این صنعت پرداخته شده است، که به صورت غیراحتمالی و هدفمند با استفاده از روش گلوله برفی انتخاب شدهاند. نهایتا مدلی توسعه یافته که در آن قابلیتهای پویای موردنیاز به منظور سازگاری مدل کسبوکار در صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران در چهار گروه قابلیت مشاهده و ارزیابی خارجی، قابلیت اکتساب منابع خارجی، قابلیت پیکربندی مجدد منابع داخلی و قابلیت نوسازی منابع داخلی مفهومپردازی شدهاند. همچنین سازگاری مدل کسبوکار نیز در سه گروه سازگاری در ارزش پیشنهادی، سازگاری در خلق ارزش و سازگاری در کسب ارزش مفهومپردازی شدهاند.
پرونده مقاله
امروزه ضرورت برخورداری از مهارت ها و شایستگی های رهبری استراتژیک و رهبری مشارکتی به منظور بهبود عملکرد و موفقیت سازمان به اثبات رسیده است. از سوی دیگر، در سال های اخیر سبک جدیدی از رهبری با عنوان رهبری مشارکتی استراتژیک مطرح شده است که به رهبری مشارکتی مدیران ارشد در سط چکیده کامل
امروزه ضرورت برخورداری از مهارت ها و شایستگی های رهبری استراتژیک و رهبری مشارکتی به منظور بهبود عملکرد و موفقیت سازمان به اثبات رسیده است. از سوی دیگر، در سال های اخیر سبک جدیدی از رهبری با عنوان رهبری مشارکتی استراتژیک مطرح شده است که به رهبری مشارکتی مدیران ارشد در سطح استراتژیک سازمان اشاره میکند. هدف اصلی تحقیق حاضر، طراحی مدل رهبری مشارکتی استراتژیک مدیران ارشد در شرکت های دانش بنیان تولیدی با بهره گیری از روش تحقیق کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. در این راستا، 15 نفر از مدیران ارشد دارای زمینه علمی و سوابق مدیریتی مرتبط با این سبک رهبری در شرکت های دانش بنیان تولیدی به عنوان مشارکت کنندگان انتخاب شدند. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و با استفاده از نمونه گیری هدفمند انجام شد. همچنین برای تحلیل داده ها بر مبنای رهیافت نظام مند اشتراوس و کوربین از سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی استفاده به عمل آمد. یافته های پژوهش نشان داد در مدل رهبری مشارکتی استراتژیک مدیران ارشد شرکت های دانش بنیان تولیدی، شرایط علّی شامل ویژگی های رهبران و ویژگی های تیم؛ شرایط زمینه ای شامل عوامل بسترساز و عوامل محیطی؛ مقوله محوری شامل رهبری مشارکتی استراتژیک؛ شرایط مداخله گر شامل یکپارچگی رفتاری، فضای حمایتی، تصمیم گیری جمعی، یادگیری سازمانی، رویکرد شایستگی محور و رویکرد استعداد محور؛ راهبردها شامل توسعه مشارکت رهبران و توانمندسازی رهبران و پیامدها شامل دستاوردهای نگرشی و دستاوردهای عملکردی میباشد.
پرونده مقاله