امروزه، یکی از عواملی که سازمانها را بیش از پیش مشتاق بهرهگیری از فرصتهای جدید میکند، کسب رضایت مشتریان است. تلاش در جهت دستیابی به رضایت مشتریان رمز موفقیت سازمانهای پیشرو در صنایع مختلف در سطح جهان میباشد، و بی شک چشم پوشی از چنین متغیری در هر سازمانی منجر به چکیده کامل
امروزه، یکی از عواملی که سازمانها را بیش از پیش مشتاق بهرهگیری از فرصتهای جدید میکند، کسب رضایت مشتریان است. تلاش در جهت دستیابی به رضایت مشتریان رمز موفقیت سازمانهای پیشرو در صنایع مختلف در سطح جهان میباشد، و بی شک چشم پوشی از چنین متغیری در هر سازمانی منجر به سخت شدن رقابت در سطح ملی و بین المللی میشود، و کسب رضایت مشتری در محیط پیچیده و غیرقابل پیشبینی امروزه جز با بهرهگیری از تفکر استراتژیک (بینش و درک شرایط موجود و بهرهبرداری از فرصتها) و به کمک مدیریت کیفیت جامع (ساختار نظامیافته متکی بر بهبود مستمر کلیه فعالیتهای درونی) دشوار به نظر میرسد. بنابراین با توجه به اهمیت موضوع، این پژوهش باهدف بررسی تأثیر تفکر استراتژیک بر مدیریت کیفیت جامع در جهت کسب رضایت مشتریان صورت گرفته است. فرضیهها و الگوی مفهومی پژوهش بر اساس مبانی نظری پژوهش ارائه شده است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران و معاونان بانکهای دولتی است و برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شدهاست. روش پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف توسعهای و کاربردی است. برای تجزیهوتحلیل دادهها از تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری با کمک نرمافزار اسمارت پی.ال.اس استفاده شده است. نتایج بهدستآمده نشان میدهد تفکر استراتژیک هم بهصورت مستقیم (ضریب مسیر 520/0) و هم بهصورت غیرمستقیم (ضریب مسیر 319/0) از طریق مدیریت کیفیت جامع بر رضایت مشتری تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین تفکر استراتژیک (ضریب مسیر 711/0) بر مدیریت کیفیت جامع و مدیریت کیفیت جامع (ضریب مسیر 448/0) بر رضایت مشتری تأثیر مثبت و معنادار دارند.
پرونده مقاله