فناوری هارپ، به عنوان مدرن ترین تکنولوژی، در اختیار استکبار جهانی بوده و با اینکه هدف از آن را بیشتر تحقیقاتی، پزشکی و به نفع بشریت اعلام کرده اند، در حقیقت چنین نبوده و کاربردهای مجرمانه آن در راستای نقض حقوق بشری بوده است. این حقیقت که این فناوری در اختیار کفار و برا چکیده کامل
فناوری هارپ، به عنوان مدرن ترین تکنولوژی، در اختیار استکبار جهانی بوده و با اینکه هدف از آن را بیشتر تحقیقاتی، پزشکی و به نفع بشریت اعلام کرده اند، در حقیقت چنین نبوده و کاربردهای مجرمانه آن در راستای نقض حقوق بشری بوده است. این حقیقت که این فناوری در اختیار کفار و برای اهداف ظالمانه آنها طراحی شده است منجر به بروز چالش هایی فقهی و حقوقی در جهان اسلام گردیده است. هدف اصلی مقاله حاضر، بررسی چالش های فقهی و حقوقی فراروی این فناوری می باشد. روش تحقیق به صورت توصیفی و تحلیلی بوده و یافته های تحقیق حاکی از این مطلب است که عدم شمول قواعد فقهیه در سرزمین کفار و نبود حکم حقیقی در رابطه با فناوری هارپ باعث شده است که کفار اعتقادی به احکام شرعی نداشته باشند و به همین دلیل پایبندی به احکام فقهی نیز معنا و اعتباری نخواهد داشت، از طرفی عدم شناسایی فناوری هارپ به عنوان سلاحی مجرمانه و در نتیجه عدم جرم انگاری کاربردهای این فناوری به عنوان مهمترین چالش های حقوقی در جامعه جهانی مطرح می باشد.
پرونده مقاله
مبنای جرمانگاری جنایتهای علیه بشریت، حمایت از حقوق بشر بوده و جرایمی را شامل میشود که ناقض ارزشهای بشری و قواعد بینالمللی میباشند، علت جرمانگاری آن، حمایت کیفری بینالمللی از منافع جامعه و اصول حقوقی، مانند حق حیات و حق آزادی است که به عنوان نخستین حقوق بنیادین ب چکیده کامل
مبنای جرمانگاری جنایتهای علیه بشریت، حمایت از حقوق بشر بوده و جرایمی را شامل میشود که ناقض ارزشهای بشری و قواعد بینالمللی میباشند، علت جرمانگاری آن، حمایت کیفری بینالمللی از منافع جامعه و اصول حقوقی، مانند حق حیات و حق آزادی است که به عنوان نخستین حقوق بنیادین بشر نیز مورد توجه و احترام جامعه بینالمللی نیز قرار گرفته است. سازمانهای بینالمللی به منظور مقابله با آن، اساسنامه دادگاه بینالمللی کیفری را تدوین نمودهاند تا در قبال جنایتهای ارتکابی ضمانت اجرایی وجود داشته باشد. بیشتر دولتها، این جنایتها را در قوانین کیفری خود جرمانگاری کردهاند، با این حال در قوانین جزایی کشور میانمار پیشبینی نشده ولی مصادیق جنایتهای علیه بشریت در آن احصاء شده است. در قانون جزای ایران نیز به صورت مستقل در این مورد جرم انگاری صورت نگرفته و مرتکب جنایتهای علیه بشریت را مطابق اساسنامه دیوان بینالمللی کیفری مورد تعقیب قرار میدهند، به همین خاطر این مقاله به دنبال بررسی جنایتهای علیه بشریت در حقوق جزای میانمار و لزوم جرمانگاری آن با استناد به قواعد فقه، مانند قاعده لاضرر، نفی سبیل، و دفع ضرر محتمل بوده، و روش تحقیق به صورت توصیفی و تحلیلی و گردآوری اطلاعات نیز به صورت فیشبرداری میباشد. نحوه انجام پژوهش کیفی بوده و یافتههای تحقیق حاکی از آن است، در قانون ایران و میانمار مصادیق جنایتهای علیه بشریت شامل؛ قتل، تجاوز جنسی، بازداشت غیر قانونی، و شکنجه مورد جرمانگاری قرار گرفته است و تا کنون جرم مستقلی تحت عنوان جنایت علیه بشریت در قوانین کیفری وجود ندارد و نیازمند قانونگذاری مستقلی با استناد به قواعد فقه میباشد.
پرونده مقاله